▫️ تداوم خیزش دیماه در آینهی آمار
نوشتهی: تارا بهروزیان
1 می 2018
در یادداشت حاضر تلاش میشود تا زمینههای عینی این اعتراضات، محتوا و انواع آنها در بازهی زمانی پس از خیزش دی ماه 1396 مورد بررسی قرار گیرد. این یادداشت بر پایهی اطلاعات آماری اعتراضات و تجمعات در بازهی زمانی اول بهمن 1396 تا 31 فروردین 1397 تنظیم شده است. به این منظور پس از اعتراضات دی ماه 1396، به مدت سه ماه (بهمن، اسفند و فروردین) اطلاعات و دادههای تجمعات، اعتصابها و اعتراضها به صورت روزانه ثبت شده است...
هدف از این یادداشت به هیچروی پیشبینی قطعی نتیجهی این اعتراضات نیست، اما مسئلهی محوری آن، توصیف موقعیت و در نتیجه هموار کردن مسیری برای درک و شناخت چشماندازهای ممکنِ پیشرو و ظرفیتهای حرکتهای اعتراضی در ایران بر پایهی واقعیتهای روزمره است. گرچه تداوم و تعدد معنادارِ این حرکتها و تجمعهای اعتراضی، جلوهی بیرونیِ تضادها و بحرانهای چندپهلو و چندوجهی جامعهی ایران در سطح خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاها هستند که دههها به شیوههای گوناگون، از سرکوب گرفته تا سد فریبندهی گفتمان اصلاحطلبی، معوق و معلق ماندهاند، اما شناسایی راستای حرکت آنها به سوی انسجام یا پراکندگی، سازماندهی یا بیبرنامگی، اعتلا یا محاق، انشقاق یا اشتراکِ منافع، در گرو تحلیلهای جامعتر و ژرفاندیشیهای نظری برپایهی همین واقعیات عینی است. تحلیلهایی که فارغ از خوشبینیهای سادهدلانه و یا توهم تغییر خودبهخودی در غیاب آگاهی سیاسی و طبقاتی، و یا برعکس ناامیدی از شکلگیری هرگونه بدیل مترقی، بتوانند همزمان خط سیر جنبشها و حلقههای اتصال و تلاقی مطالبات را بشناسند و کنش سیاسی و اجتماعی متناسب با آن را تعریف کنند.
https://wp.me/p9vUft-eM
#تارا_بهروزیان
#خیزش_دی_ماه #اعتراضات
#کارگران #آگاهی_طبقاتی
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: تارا بهروزیان
1 می 2018
در یادداشت حاضر تلاش میشود تا زمینههای عینی این اعتراضات، محتوا و انواع آنها در بازهی زمانی پس از خیزش دی ماه 1396 مورد بررسی قرار گیرد. این یادداشت بر پایهی اطلاعات آماری اعتراضات و تجمعات در بازهی زمانی اول بهمن 1396 تا 31 فروردین 1397 تنظیم شده است. به این منظور پس از اعتراضات دی ماه 1396، به مدت سه ماه (بهمن، اسفند و فروردین) اطلاعات و دادههای تجمعات، اعتصابها و اعتراضها به صورت روزانه ثبت شده است...
هدف از این یادداشت به هیچروی پیشبینی قطعی نتیجهی این اعتراضات نیست، اما مسئلهی محوری آن، توصیف موقعیت و در نتیجه هموار کردن مسیری برای درک و شناخت چشماندازهای ممکنِ پیشرو و ظرفیتهای حرکتهای اعتراضی در ایران بر پایهی واقعیتهای روزمره است. گرچه تداوم و تعدد معنادارِ این حرکتها و تجمعهای اعتراضی، جلوهی بیرونیِ تضادها و بحرانهای چندپهلو و چندوجهی جامعهی ایران در سطح خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاها هستند که دههها به شیوههای گوناگون، از سرکوب گرفته تا سد فریبندهی گفتمان اصلاحطلبی، معوق و معلق ماندهاند، اما شناسایی راستای حرکت آنها به سوی انسجام یا پراکندگی، سازماندهی یا بیبرنامگی، اعتلا یا محاق، انشقاق یا اشتراکِ منافع، در گرو تحلیلهای جامعتر و ژرفاندیشیهای نظری برپایهی همین واقعیات عینی است. تحلیلهایی که فارغ از خوشبینیهای سادهدلانه و یا توهم تغییر خودبهخودی در غیاب آگاهی سیاسی و طبقاتی، و یا برعکس ناامیدی از شکلگیری هرگونه بدیل مترقی، بتوانند همزمان خط سیر جنبشها و حلقههای اتصال و تلاقی مطالبات را بشناسند و کنش سیاسی و اجتماعی متناسب با آن را تعریف کنند.
https://wp.me/p9vUft-eM
#تارا_بهروزیان
#خیزش_دی_ماه #اعتراضات
#کارگران #آگاهی_طبقاتی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تداوم خیزش دیماه در آینهی آمار
نوشتهی: تارا بهروزیان آیا افزایش روزافزون کمیت اعتراضات و خودزایندگی آنها میتواند منجر به جهشی کیفی در حرکتهای اعتراضی ایران در ابعاد سرزمینی شود؟ کدام حوزه دارای ظرفیت لازم برای بدل شدن به حلق…
▫️ کازرون: امتداد دیماه در اردیبهشت
نوشتهی: سهراب نیکزاد
25 می 2018
اعتراض مردم کازرون وجهی عینی دارد. مردم بیم دارند بودجهی کازرون کاهش یابد و ادارات حکومتی (بخوانید مشاغل حکومتی) به شهرهای دیگر انتقال یابند و امکانات و تسهیلات محدود شهر نیز ازدست بروند. بهعلاوه مناطق گردشگری و تاریخی شهرستان از آن جدا شوند و به دنبال آن درآمد حاصل از این مناطق نیز قطع شود. اما پرسشی که باید مطرح کرد این است که چرا این اعتراضات چنین پرتنش و دامنهدار میشود؟ چرا حاکمیت چنین نامعقول واکنش نشان میدهد و چنین دیرهنگام خواستهی مردم را میپذیرد؟ چرا حتی پذیرش حاکمیت هم وضعیت را آرام نمیکند؟
https://wp.me/p9vUft-jf
#سهراب_نیکزاد #خیزش_دی_ماه #اعتراضات #کازرون
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: سهراب نیکزاد
25 می 2018
اعتراض مردم کازرون وجهی عینی دارد. مردم بیم دارند بودجهی کازرون کاهش یابد و ادارات حکومتی (بخوانید مشاغل حکومتی) به شهرهای دیگر انتقال یابند و امکانات و تسهیلات محدود شهر نیز ازدست بروند. بهعلاوه مناطق گردشگری و تاریخی شهرستان از آن جدا شوند و به دنبال آن درآمد حاصل از این مناطق نیز قطع شود. اما پرسشی که باید مطرح کرد این است که چرا این اعتراضات چنین پرتنش و دامنهدار میشود؟ چرا حاکمیت چنین نامعقول واکنش نشان میدهد و چنین دیرهنگام خواستهی مردم را میپذیرد؟ چرا حتی پذیرش حاکمیت هم وضعیت را آرام نمیکند؟
https://wp.me/p9vUft-jf
#سهراب_نیکزاد #خیزش_دی_ماه #اعتراضات #کازرون
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کازرون: امتداد دیماه در اردیبهشت
نوشتهی: سهراب نیکزاد کازرون از سویی، تداوم خیزش دیماه است و ناشی از جسارت اجتماعیِ برخاسته از آن، برای به خیابان آمدن و عصیان علیه حاکمیت و از سوی دیگر، نماد تمامی نارساییهای آن: از خواستها و …
▫️ سیمای جدید جنبش دانشجویی ایران
🔴 بهمناسبت 16 آذر، روز دانشجو 🔴
مرضیه سالاری- جلیل شُکری
7 دسامبر 2018
🔸 در جریانان اعتراضات کارگران هفتتپه و گروه ملی فولاد اهواز، دانشجویان دانشگاههای مختلف (بهویژه در شهر تهران) با کارگران اعلام همبستگی کردند؛ کارگران نیز همبستگی دانشجویان را با سپاسگزاری پاسخ دادند. چندی پیش، در جریان نخستین دور اعتراضات دو روزهی معلمان پس از مهر 1397، دانشجویان دانشگاههای تهران، علامه، هنر و شیراز با معلمان اعلام همبستگی کردند و این حرکت نیز مورد استقبال معلمان قرار گرفت. این اعلام همبستگیها در طول تاریخ مبارزات جنبش دانشجویی امر تازهای نیست، اما مهم این است که ببینیم تا چه اندازه ناشی از ذهنیت رادیکال دانشجویان و تا چه اندازه ناشی از وضعیت عینی زیست آنها در دانشگاه است، زمینهای عینی که سرنوشت دانشجویان را به معلمان و کارگران پیوند میزند.
🔸 موضوع این پیوند نشان میدهد که مسألهی همسرنوشتی کارگران، معلمان و دانشجویان با یکدیگر بیش از آنکه متأثر از یک ذهنیت رادیکال باشد که اتحاد میان مخالفان وضع موجود را توصیه میکند، ناشی از یک وضعیت عینی و مادیست که با درجاتی متفاوت اما آهنگ رشدی پایدار هر سه گروه را تحت تأثیر قرار داده و میدهد: کالا شدن گسترده ملزومات حیات اجتماعی ایشان و کالایی شدن روابط اجتماعی محیطهای کاری ایشان. چنین میانجیای در پایداری و امکان بازیابی هر بار از نوی این ارتباطات، پس از هجومهای سیاسی پیشین، کنونی و آیندهی نیروهای مخالف، تعیینکننده است.
🔸 ایستادن جریان صنفی دانشجویی بر نقد کلیت اقتصاد سیاسی حاکم که موجب حذف و طرد سیستماتیک گروههای مختلفی میشود، میتواند این جریان را بدل به مرکز ثقلی برای پیوند میان گروههای مختلف فرودست از کارگران و معلمان تا بهاصطلاح اقلیتهای قومی و مذهبی و فعالین محیط زیست برای پیشروی به سمت احقاق حقشان و طرح ایجاد جامعهای دموکراتیک سازد...
🔸 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-BL
#جنبش_دانشجویی #شانزده_آذر
#خیزش_دی_ماه #اعتراضات_صنفی
#مرضیه_سالاری #جلیل_شکری
👇🏽
🖋@naghd_com
🔴 بهمناسبت 16 آذر، روز دانشجو 🔴
مرضیه سالاری- جلیل شُکری
7 دسامبر 2018
🔸 در جریانان اعتراضات کارگران هفتتپه و گروه ملی فولاد اهواز، دانشجویان دانشگاههای مختلف (بهویژه در شهر تهران) با کارگران اعلام همبستگی کردند؛ کارگران نیز همبستگی دانشجویان را با سپاسگزاری پاسخ دادند. چندی پیش، در جریان نخستین دور اعتراضات دو روزهی معلمان پس از مهر 1397، دانشجویان دانشگاههای تهران، علامه، هنر و شیراز با معلمان اعلام همبستگی کردند و این حرکت نیز مورد استقبال معلمان قرار گرفت. این اعلام همبستگیها در طول تاریخ مبارزات جنبش دانشجویی امر تازهای نیست، اما مهم این است که ببینیم تا چه اندازه ناشی از ذهنیت رادیکال دانشجویان و تا چه اندازه ناشی از وضعیت عینی زیست آنها در دانشگاه است، زمینهای عینی که سرنوشت دانشجویان را به معلمان و کارگران پیوند میزند.
🔸 موضوع این پیوند نشان میدهد که مسألهی همسرنوشتی کارگران، معلمان و دانشجویان با یکدیگر بیش از آنکه متأثر از یک ذهنیت رادیکال باشد که اتحاد میان مخالفان وضع موجود را توصیه میکند، ناشی از یک وضعیت عینی و مادیست که با درجاتی متفاوت اما آهنگ رشدی پایدار هر سه گروه را تحت تأثیر قرار داده و میدهد: کالا شدن گسترده ملزومات حیات اجتماعی ایشان و کالایی شدن روابط اجتماعی محیطهای کاری ایشان. چنین میانجیای در پایداری و امکان بازیابی هر بار از نوی این ارتباطات، پس از هجومهای سیاسی پیشین، کنونی و آیندهی نیروهای مخالف، تعیینکننده است.
🔸 ایستادن جریان صنفی دانشجویی بر نقد کلیت اقتصاد سیاسی حاکم که موجب حذف و طرد سیستماتیک گروههای مختلفی میشود، میتواند این جریان را بدل به مرکز ثقلی برای پیوند میان گروههای مختلف فرودست از کارگران و معلمان تا بهاصطلاح اقلیتهای قومی و مذهبی و فعالین محیط زیست برای پیشروی به سمت احقاق حقشان و طرح ایجاد جامعهای دموکراتیک سازد...
🔸 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-BL
#جنبش_دانشجویی #شانزده_آذر
#خیزش_دی_ماه #اعتراضات_صنفی
#مرضیه_سالاری #جلیل_شکری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سیمای جدید جنبش دانشجویی ایران
نوشتهی: مرضیه سالاری- جلیل شُکری
ایستادن جریان صنفی دانشجویی بر نقد کلیت اقتصاد سیاسی حاکم که موجب حذف و طرد سیستماتیک گروههای مختلف میشود، میتواند این جریان را بدل به مرکز ثقلی برای پیون…
ایستادن جریان صنفی دانشجویی بر نقد کلیت اقتصاد سیاسی حاکم که موجب حذف و طرد سیستماتیک گروههای مختلف میشود، میتواند این جریان را بدل به مرکز ثقلی برای پیون…
ادامه از پست قبل 🔺
جمعیت 200 تا 300 نفره بازنشسته که همه از دو ماسک استفاده کرده بودند و نفسها و صداها به سختی بیرون میآمد همچنان شعارمیدادیم،
همکار بازنشسته آزاد باید گردد
اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم
مجلس، دولت، خجالت خجالت
ساعت 11:50 بود که پیشکسوت عزیز بازنشسته اعلام کرد، 5 اردیبهشت بازهم این جا خواهیم آمد چرا که تنها کف خیابان به دست میاد حق ما، ونیز اعلام کرد 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر یکشنبه نیست ، بلکه شنبه است، ما در روز جهانی کارگر همین جا و همین ساعت پرتوانتر خواهیم آمد. از سکو پایین آمد و با شعار «درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید» به سمت متروی خیابان شادمان حرکت کردیم، در طول مسیر لباس شخصیها چه پیاده با دوربینهای زوم کرده برزنان و مردان سالخورده بازنشسته و چه با موتور ما را همراهی میکردند، یکی از بازنشستگان عزیز با خوشحالی روکرد به من گفت ببین این پیک موتوری هم ما را همراهی می کند، موتورسوار جلوی ما آهسته حرکت میکرد تیشرت سفید رنگی پوشیده بود که یک شئی برجسته مرابه شک انداخت، گفتم، ظاهرش ممکنه شبیه پیک موتوری باشه اما زیر تیشرت سفیدش مشکوک است، آهسته به موتورسوار نزدیک شدم حالا بهتر میشد دید یک چیز گردی در زیر لباسش بود، بهش کاملا نزدیک شدم و با دست لمساش کردم، شکام به یقین تبدیل شد دستبند بود! و در جیب شلوار گشاد شش جیباش هم اسپری بود که به احتمال زیاد اسپری فلفل بود، موتورسوار با عصبانیت به سمت من سرش را برگرداند و گفت مگه مرض داری دست میزنی ، گفتم مرض تو داری که با دستبند و اسپری دنبال یک مشت بازنشسته چپل چلاق افتادهای و پیش از این که موتورسوار پیاده شود آن بازنشسته عزیز که همراه من بود دستم را گفت و به پیادهرو برد تا در میان جمع خودمان در امان باشیم. با شعار «تنها کف خیابان به دست میاد حقمان» وارد مترو شادمان شدیم. اما متاسفانه سه تن از بازنشستگان دستگیر شدند که یکی از آنها همان خانمی بود که برای بازنشستگان سخنرانی میکرد.
#اعتراضات_بازنشستگان
#یکشنبههای_اعتراضی
✊🏼✊🏼✊🏼
https://t.me/naghd_com/551
🖋@naghd_com
جمعیت 200 تا 300 نفره بازنشسته که همه از دو ماسک استفاده کرده بودند و نفسها و صداها به سختی بیرون میآمد همچنان شعارمیدادیم،
همکار بازنشسته آزاد باید گردد
اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم
مجلس، دولت، خجالت خجالت
ساعت 11:50 بود که پیشکسوت عزیز بازنشسته اعلام کرد، 5 اردیبهشت بازهم این جا خواهیم آمد چرا که تنها کف خیابان به دست میاد حق ما، ونیز اعلام کرد 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر یکشنبه نیست ، بلکه شنبه است، ما در روز جهانی کارگر همین جا و همین ساعت پرتوانتر خواهیم آمد. از سکو پایین آمد و با شعار «درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید» به سمت متروی خیابان شادمان حرکت کردیم، در طول مسیر لباس شخصیها چه پیاده با دوربینهای زوم کرده برزنان و مردان سالخورده بازنشسته و چه با موتور ما را همراهی میکردند، یکی از بازنشستگان عزیز با خوشحالی روکرد به من گفت ببین این پیک موتوری هم ما را همراهی می کند، موتورسوار جلوی ما آهسته حرکت میکرد تیشرت سفید رنگی پوشیده بود که یک شئی برجسته مرابه شک انداخت، گفتم، ظاهرش ممکنه شبیه پیک موتوری باشه اما زیر تیشرت سفیدش مشکوک است، آهسته به موتورسوار نزدیک شدم حالا بهتر میشد دید یک چیز گردی در زیر لباسش بود، بهش کاملا نزدیک شدم و با دست لمساش کردم، شکام به یقین تبدیل شد دستبند بود! و در جیب شلوار گشاد شش جیباش هم اسپری بود که به احتمال زیاد اسپری فلفل بود، موتورسوار با عصبانیت به سمت من سرش را برگرداند و گفت مگه مرض داری دست میزنی ، گفتم مرض تو داری که با دستبند و اسپری دنبال یک مشت بازنشسته چپل چلاق افتادهای و پیش از این که موتورسوار پیاده شود آن بازنشسته عزیز که همراه من بود دستم را گفت و به پیادهرو برد تا در میان جمع خودمان در امان باشیم. با شعار «تنها کف خیابان به دست میاد حقمان» وارد مترو شادمان شدیم. اما متاسفانه سه تن از بازنشستگان دستگیر شدند که یکی از آنها همان خانمی بود که برای بازنشستگان سخنرانی میکرد.
#اعتراضات_بازنشستگان
#یکشنبههای_اعتراضی
✊🏼✊🏼✊🏼
https://t.me/naghd_com/551
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
بازنشستگان و یکشنبههای اعتراضی
گزارشی مستقیم از تظاهرات بازنشستگان در تهران
▫️ تنها کف خیابان به دست میاد حقمان
▫️ درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید
✊🏼✊🏼✊🏼
🖋@naghd_com
گزارشی مستقیم از تظاهرات بازنشستگان در تهران
▫️ تنها کف خیابان به دست میاد حقمان
▫️ درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید
✊🏼✊🏼✊🏼
🖋@naghd_com
بی شرف، بی شرف!
مردم بهجانآمده از بار توانفرسای فقر و ستم، چماقداران و ماموران سرکوبِ رژیم را «بیشرف» مینامند. بیگمان این «دشنامی» از سر خشم و رنج نیز هست، اما نخستین کسیکه آنرا بر زبان آورده است، شاید ندانسته، با چه دقت ژرفاندیشانهای همهی هویت این جنایتپیشگان سفاک و اربابانشان را در یک واژه بیان کرده است: بیشرف؛ کسی که ارج و منزلت و مقام وعِرض و عزت انسانبودن را از دست داده است.
آنکس که بر صورت و سینهی زن یا مردی سالخورده مشت میکوبد، بی شرف است.
آنکس که بر گونهی کارگری معترض سیلی میزند، بی شرف است.
آنکس که کارگر گرسنه و خسته را شلاق می زند، بی شرف است.
آنکس که به قلب و سر و سینهی جوانان زنده و شاداب شلیک میکند، بی شرف است.
آنکس که کودکان کار، این گلهای پرپر، را به باد فحش و لگد میگیرد، بی شرف است
آنکس که با هرزگی به ساحت زنان و مردان مبارز تجاوز میکند، بی شرف است.
آنکس که کولبران و سوختبران رنجبر را به گلوله میبندد، بی شرف است.
آنکس که درمان را از زندانی زخمی و بیمار دریغ می کند، بی شرف است.
آنکس که شکنجه می کند، بی شرف است.
آنکس که اعدام می کند، حتی کودکان و نوجوانان را، بی شرف است.
آنکس که آب را بر تشنگان می بندد، بی شرف است.
آنکس که نان را از گرسنگان می گیرد، بی شرف است.
بی شرف، بی شرف!
#اعتراضات_اصفهان
https://t.me/naghd_com/652
🖋@naghd_com
مردم بهجانآمده از بار توانفرسای فقر و ستم، چماقداران و ماموران سرکوبِ رژیم را «بیشرف» مینامند. بیگمان این «دشنامی» از سر خشم و رنج نیز هست، اما نخستین کسیکه آنرا بر زبان آورده است، شاید ندانسته، با چه دقت ژرفاندیشانهای همهی هویت این جنایتپیشگان سفاک و اربابانشان را در یک واژه بیان کرده است: بیشرف؛ کسی که ارج و منزلت و مقام وعِرض و عزت انسانبودن را از دست داده است.
آنکس که بر صورت و سینهی زن یا مردی سالخورده مشت میکوبد، بی شرف است.
آنکس که بر گونهی کارگری معترض سیلی میزند، بی شرف است.
آنکس که کارگر گرسنه و خسته را شلاق می زند، بی شرف است.
آنکس که به قلب و سر و سینهی جوانان زنده و شاداب شلیک میکند، بی شرف است.
آنکس که کودکان کار، این گلهای پرپر، را به باد فحش و لگد میگیرد، بی شرف است
آنکس که با هرزگی به ساحت زنان و مردان مبارز تجاوز میکند، بی شرف است.
آنکس که کولبران و سوختبران رنجبر را به گلوله میبندد، بی شرف است.
آنکس که درمان را از زندانی زخمی و بیمار دریغ می کند، بی شرف است.
آنکس که شکنجه می کند، بی شرف است.
آنکس که اعدام می کند، حتی کودکان و نوجوانان را، بی شرف است.
آنکس که آب را بر تشنگان می بندد، بی شرف است.
آنکس که نان را از گرسنگان می گیرد، بی شرف است.
بی شرف، بی شرف!
#اعتراضات_اصفهان
https://t.me/naghd_com/652
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
بی شرف، بیشرف!
✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼
🖋@naghd_com
✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼
🖋@naghd_com
پیام راستقامتان در شیراز
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
🖋@naghd_com
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
🖋@naghd_com
دو رویداد در شیراز و پیام راستقامتان تسلیمناپذیر
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
پیام راستقامتان در شیراز
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…