زبان نایینی
1.01K subscribers
4.06K photos
1.42K videos
208 files
362 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
پاییز آمد_علیقلی
🍁صبح زیبای پاییزی بخیر🍁
#پاییز
#جمعه_بازار

پاییز آمد در میان درختان

لانه کرده کبوتر، از تراوش باران می گریزد

خورشید از غم، با تمام غرورش

پشت ابر سیاهی، عاشقانه به گریه می نشیند

من با قلبی به سپیدی صبح

با امید بهاران میروم به گلستان

همچو عطر اقاقی ،لابه لای درختان می نشینم

باشد روزی به امید بهاران

روی دامن صحرا لاله روید

شعر هستی بر زبانم جاری

پر توانم آری…. !

میروم در کوه و دشت و صحرا

ره پیمای قله ها هستم من

راه خود در توفان، در کنار یاران مینوردم

دارم امید که دهد روزی

سختی کوهستان بر روان و جانم

پاکی این کوه و دشت و صحرا

باشد روزی برسد به جهان

شعر هستی بر لب

جان نهاده بر کف راه انسان ها را در نوردم

ره پیمای قله ها هستم من

راه خود در طوفان

در کنار یاران می نوردم

در کوهستان یا کویر تشنه یا که در جنگل ها

رهنوردی شاد و پر امیدم

شعر هستی بودن و کوشیدن رفتن و پیوستن

از کژی بگسستن جان فدا کردن در راه حق است

شعر هستی بودن و کوشیدن رفتن و پیوستن

از کژی بگسستن جان فدا کردن در راه حق است
«دوستان جان ،پاییز مبارک»
@naein_nameh
#سخن_روز
#حکایت
.
‌در باب حجاب اجباری
📻 بشنوید | چی‌کارش داری آقا!

عبدالله انوار:
«من با آقای طباطبایی ( علامه) صحبت می‌کردم و آشنا بودم. او مرد شریفی بود و خیلی زحمت کشیده بود. پنجشنبه‌ها می‌آمد مؤسسۀ حکمت و فلسفه، من هم می‌رفتم و از آنجا با هم آشنا بودیم. چون ایشان به مطهری خیلی علاقه داشت و مطهری هم با من خیلی آشنا بود ما آنجا با علامه صحبت می‌کردیم.

یکبار دو دخترخانمی آمده بودند آنجا و آن زمان حجاب خیلی مطرح نبود، زمان شاه بود. یکی از آن دخترها که آمریکایی بود، لیسانس فلسفه را در کلمبیا گرفته بود، فوق‌لیسانس را در سوربن گرفته بود و دکترایش را هم در فریبورگ (Freiburg) آلمان گرفته بود. او دربارۀ مقولات فلسفی سوالاتی داشت. علامه هم که انگلیسی نمی‌دانست من آنجا مترجم بودم. خانم بیچاره که خب فرهنگ ایران را نمی‌دانست، لباسش باز بود و مدام دستش را هم تکان می‌داد. من [یکدفعه کُتَم را دادم] گفتم این را تنت کن، این [شخص] یک قدیس است. این دختر هول شد و گفت Excuse me ببخشید و... علامه گفت: «چی‌کارش داری آقا! باید خودمان آدم باشیم!» خیلی مرد اخلاقی و والایی بود.»

@naein_nameh
#فرهنگیان_نایین
#دبستان_بامداد_آرند
.
مرحوم استاد فخارزاده (حاج صمد) که در سال ۱۳۴۰ تازه معلمی و اموزش کودکان را آغاز کرده بودند، نگارنده در کلاس اول دبستان بامداد آرند دانش آموز ایشان بودم. استاد بسیار جدی و پر کار بودند و با کمک هنر کوزه گری که در آن هنر استاد بودند، جسم و جان دانش اموزان را پرداخت می کردند.
خدای بزرگ روحشان را در جوار رحمت واسعه خود آرمش عطا فرماید.
@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_استقبال_پاییز

.
اگر باشی، محبت روزگاری تازه خواهد یافت /
زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی /
دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .

@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
اولین روز دبستان بر نو آموزان مبارک باد

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خرم بازگرد
درس های اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار ودزدچاپلوس
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد ، این مشق ها را خط بزن

شاعر (محمد علی حریری جهرمی)
تصویر ارسالی همراه ارجمند


@naein_nameh
👌وحدت
شعر: سیاوش کسرایی
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
آواز: فرهاد مهراد
.


متن آهنگ:

والا پیام دار محمد
گفتی که یک دیار

هرگز به ظلم و جور
نمی ماندبر پا و استوار

آن گاه تمثیل وار
کشیدی عبای وحدت

بر سر پاکان روزگار
در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا

دیرینه، ای محمد
جا هست بیش و کم آزاده را

که تیغ کشیده است بر ستم
@naein_nameh
قابل توجه مدرسه ای ها:
امسال ۱ مهر جمعه است😀
دوم میرید مدرسه
سوم تعطیل
چهارم میرید مدرسه
پنجم تعطیل
ششم میرید مدرسه
میشه پنجشنبه جمعه تعطیل😀
تا بعدش هم خدا کریمه.‌‌..

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@isf031 کانال اصفهانی ها 📣
#تاریخچه_نایین
.
ماهی حلقه لُنجُو

یُور تا ایشم تو گُمبُو
دییندی حلقه لُنجو


ماهی حلقه لنجو که گفته شده از اعقاب ماهی حضرت یونس است و در بینی خود حلقه ای از طلا دارد و ظهور او به چند روایت توصیف شده است ،عده ای میگفتند عصر روز سیزده نوروز سری به اطاق کُنجو و دهانه قنات ورزگان میزند اما بعضی ها عقیده 
داشتند ماهی در اَژ چپ (شاخه چپ قنات ) مخفی است و عصر سیزدهم خودی نشان میدهد و بعضی گفته اند ماهی فوق الذکر 
مرده و محل مرگش کُنج گُمبو است.
عقیده به آمدن ماهی به مظهر قنات باعث میشد که مقداری نان در آب قنات میریختند و چون قنات دارای ماهیهای  فراوانی بود نصیب آنها میشد.
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
شی=او را ، انرا
این پیشوند بر سر بن مضارع بعضی از فعل های متعدی می آید و مفعول فعل می شود، مانند:
شی نیی=او را ببر
شی پَک= انرا بزن

کاربرد دیگر واژه
شی=رویکرد به شوهر، (شی کَرت=شوهر کردن)
.
شی بیش=شپش
.
شداد=چوبی که برای بستن دو جوال به یکدیگر بر روی چارپا بکار آید
.
شیر جِی= آغوز، شیر چند روز اول وضع حمل
.
شیگیجَه=شقیقه، گیجگاه
.
شیگیل=،چوبی که مانند میخ در دیوار طویله کار می گذاشتند تا پای بند گوسفندان چموش را با آن ببندند.
@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
#در_استقبال_پاییز

برای بزرگداشت شادروان استاد محمد تقی شریف نایینی متخلص به «غریب»
.

برگها از شاخه میریزند پاییز است! نه؟
این که برگ از شاخه میریزد غم انگیز است!نه؟
این که فرهاد از غم شیرین حکایت می کند
خون بهای عشق شورانگیز پرویز است!نه؟
این که مجنونی بیابانی شد از فتوی عشق
لیلی بیچاره ای در بند پرهیز است !نه؟
این که برقی می جهد رعدی خروشان میشود
سینه ی این اسمان از کینه لبریز است!نه؟
این که افتاده کسی از اسبی و از اصل نه
گوشه ای از این تغافل کار شبدیز است!نه؟
این که میگویند پاییز است و فصل برگ ریز
فصل خش خش های ناب عاشقی خیز است !نه؟
این صمیمی فصل بی چون و چرای عشق خیز
برگهای کهنه را مأمور تعویض است!نه؟
(سروده استاد شریف نایینی)
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
نایین در متون قدیم
اصطخری جغرافیدان قرن چهارم هجری در مسالک و ممالک (مجموعه جغرافیای عربی) چنین مینویسید : یکی از معروف ترین شهرهای کوره اصطخر در مجاورت خراسان کِثِه است. کِثِه شهر عمده یزد و ابرقو است. سپس چنین ادامه میدهد: کِثِه  شهر عمده یزد در کنار بیابان واقع است و هوایش خوب و سالم است. 
یزد در زمان قدیم کِثه نام داشت و چون نام یزد به شهر گذارده شد نام کِثه را به ولایت یزد اطلاق کردند و به آن حومه یزد گفتند 
اصطخری در خصوص ذکر نواحی ایالت اصطخر اضافه میکند: ناحیه یزد بزرگترین ناحیه این ایالت است و سه مسجد جامع دارد، که یزد و میبُد و نایین باشد. در قرون اول اسلام هر قصبه و شهری با تایید حکومت مرکزی دارای مسجد جامع می شد.
*مجموعه کتابهای جغرافیای عربی= کتابهای اصطخری و ابن حوقل و مقدسی سه جلد از یک دوره کتاب است که با نام خزانه  جغرافیای عربی در سالهای ۱۸۷۰ تا۱۸۷۷ در لندن چاپ شده است.عمده مطالب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی و سفرنامه جکسون از آن اقتباس شده است.
@naein_nameh
#مشاغل_فراموش_شده
.
آسیاب ابی
در گذشته نه چندان دور گندم بوسیله اسیاب دستی یا اسیاب ابی به ارد تبدیل می شد. در نوع دستی که در اغلب خانه ها وجود داشت تهیه ارد با زحمت بسیار همراه و زمان بر بود، مضافا ارد کیفیت مطلوب نداشت .
در آسیاب ابی اگر چه از نیروی انسانی برای چرخش سنگ اسیا استفاده نمی شد ، همچنان کند و زمان بر بود . با پیشرفت تکنولوژی از موتورهای دیزلی و سپس موتورهای برقی برای تهیه ارد کمگ گرفته شد. سرعت کار بالا و نوع آرد بسیار نرم و با کیفیت بود.
گذشته از ان آسیاب از هر نوع ان تا این اواخر جایگاه مهم و ویژه ای در زندگی مردم داشت.
در نایین تعدادی اسیاب ابی وجود داشت و معروفترین انها "اسیاب ریگاره " در محمدیه که ساخت ان به قبل از اسلام بر می گردد. تصویر مطلب مربوط به ان اسیاب می باشد.
@naein_nameh
#حومه_نایین
#حکایت
.
مُهر مِهرعلی
مهر علی شتر دار و حشم دار یک قرن پیش از اهالی مزیک که فردی زیرک و با کیاست بوده و به تعدد زوجات علاقه مند مقداری گندم برای ارد به اسیابی ابی می برد که آسیابان ان امین نبوده و بیش از حق خود (تِسخ) از ارد برداشت می کرده، اما مهر علی که دنیا دیده و زرنگ بود کاملا مراقب که اسیابان سوء استفاده نکند. اما اسیابان برای دور کردن مهرعلی افسار الاغ مهر علی را باز و حیوان را به صحرا میفرستد تا مهر علی را دور کند. مهرعلی که بسیار جسور و زیرک بوده کف دو دست اسیابان را از ارد پر نموده و با کف دست خود ان را مهر نموده تا به صحرا رود و الاغ را باز آورد. بدینوسیله از هر نوع حرکت اسیابان جلوگیری می کند.
در بخش حومه کتاب نایین نامه و مورد روستای مزیک تا حدی به این شخصیت جذاب پرداخته شده است.
@naein_nameh
زبان نایینی
#آموزش_گویش_نایینی . بند سیزدهم از مسمط زیبای "یادش بخیر" سروده جناب اقا سید رضا مرتضوی شِوی چَلّه و بساطی مِهمُنی/ شِوچَرَه و کرسی و اَلُوْ گُنی/ قُرون(قرآن) و فردوسی و حافظ خُنی/ کیفُمی کوک بی ، گُ هرگز نازُنی/ پَسی چَلّه ، چَلَّچو یادُش بخیر/ شِوی…
#آموزش_گویش_نایینی
.
اطلاعیه
توضیحی در باب مسمط ارزشمند جناب مرتضوی
تا سیزده بند مسمط در دو سال پیش توسط آن بزرگوار برای درج در کانال ارسال شد. به علت چاپ کتاب ارزشمند "تجلی هنر در ایینه اشعار گویشی نایین" توسط جناب رضوی عزیز ادامه ارسال این مثنوی متوقف شد. انچه تا کنون تقدیم شده که خوانش انها توسط فرزند گرامی جناب مرتضوی انجام شده تکراری بود. علت درج تکراری سیزده بند وجود کلمات و اصطلاحات بسیار اصیل و ناب بود، که ارزش تکرار داشت. از قسمت بعدی هفت بند تتمه مثنوی که در کتاب فوق الذکر امده تقدیم خواهد شد . البته ناچار به تحمل صدای نامناسب حقیر خواهید بود.
بار دیگر از جناب اقا سید رضا مرتضوی تشکر و توفیق بیشتر برایشان ارزومندم.
امامی آرندی
@naein_nameh
4_5875349900392140209.ogg
3.1 MB
#آموزش_گویش_نایینی
.
بند چهاردهم مثنوی یادش بخیر سروده جناب اقا سید رضا مرتضوی

"کُمه"و،"گور ماس"،"ماس"و "ماسینه"
خیگُشمی آیته بی در آسونه
کِمچو بی آما هرگز کاسّی نه
ناسوپاسی راسّی، راسّی ، راسی نه
"مَسکَه"و "فِلّه" و دوُ یادُش بخیر
.
کُمه، گور ماس، ماس و ماسینه از انواع لبنیات
خیگ همان مشک که از پوست گوسفند تهیه شده
ایته یعنی آویزان شده
در آسونه، در استانه
کِمَچو، مقدار کم
مسکه و فِله و دوُ نیز جزو لبنیات
@naein_nameh
#سخن_روز


ما خسته‌ایم! خسته به معنای واقعی
دل های ما شکسته به معنای واقعی

ما لشکریم! لشکر پخش و پلا که دید؟
خیل ز هم گسسته به معنای واقعی

این زخم سجده نیست به پیشانی‌ام رفیق
جای دری‌ست بسته به معنای واقعی

از بادبان نخیزد و از ناخدا، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعی

تنگ است جای ما و چنین است حال ما:
باغی درون هسته! به معنای واقعی

#حسین_جنتی
@naein_nameh
4_5877601545587002560.mp4
35.1 MB
#اخبار_نایین
.
انجمن ادبی جلوه نایین
سخنان جناب همایون فر
یادبود مرحوم شریف نائینی
۱۴۰۱/۷/۱
@naein_nameh