Naakojaa ناکجا
2.45K subscribers
5.72K photos
492 videos
3 files
2.78K links
وب‌سایت نشر ناکجا در فرانسه، شامل جدیدترین کتاب‌های داخل و خارج کشور است. می‌توانید کتاب‌های مورد علاقه‌ی خود را سفارش بدهید
www.naakojaa.com
تماس مستقیم با ما
@Naakojaapub
Download Telegram
رونمایی از چاپ سوم رمان "ماى نيم ايز ليلا" با طرح جلد جديد /
شنبه ٢٦ ژانويه در فرانكفورت /
به همراه خوانش شعر و داستان كوتاه /
.
#خرید_آنلاین_کتاب #مای_نیم_ایز_لیلا

http://www.naakojaa.com/book/2512
.
#ماى_نيم_ايز_ليلا #بيتا_ملكوتى #نشر_ناکجا #ناکجاکتاب #ناکجا #کتاب #شعر_خوانی #داستان_خوانی
بعضی وقت‌ها آدم دلش می‌خواد یکی رو پیدا کنه و هرچی تا حالا ته دلش حبس کرده‌، آزاد کنه و سبک بشه. ولی نمی‌شه چون نمی‌تونه به کسی اعتماد کنه. نه حتی بعضی اوقات به خودش توی آینه.
.
سحر تصویر، به قلم ترانه برومند در نشر #ناکجا، بدون هیچ سانسوری منتشر شده است. نسخه‌ی چاپی و الکترونیکش را هرکجای دنیا که باشید می‌توانید از روی سایت ناکجا دریافت کنید.
.
https://goo.gl/reXRSb
.
#سحر_تصویر #ترانه_برومند #کتاب #بدون_سانسور #نشر_ناکجا #ناکجاکتاب #ناکجا #داستان_کوتاه #خرید_کتاب_آنلاین #کتابخوانی
کاش می‌مردم. چرا بترسم. مرگ گذشتن از مرز ناشناخته است. سرزمینی که تا در آن گام نگذاری آن را نمی‌بینی.
.
سوسک‌ها، به قلم محمد نوروزی ولوجایی در نشر #ناکجا، بدون هیچ سانسوری منتشر شده است. نسخه‌ی چاپی و الکترونیکش را هرکجای دنیا که باشید می‌توانید از روی سایت ناکجا دریافت کنید.
.
https://goo.gl/cq22Lg
.
#سوسک‌ها #محمد_نوروزی_ولوجایی #کتاب #ناکجاکتاب #ناکجا #خرید_کتاب_آنلاین #کتابخوانی #داستان #نشر_ناکجا
«حالا رسیده بود به نهمی. همه جا را بوی خون گرفته بود و بوی خون داغ تازه، زده بود توی دماغش. بوی خاک و مرگ می‌آمد. به نهمی که رسید اسلحه را گرفت سمت سر. و از همان لحظه بود که همه چیز تغییر کرد. یا شاید از ثانیه‌ای بعدش. از وقتی که گلوله را چکاند. گلوله بی‌این‌که دیده شود فاصله‌ی کوتاه میان اسلحه تا بدن را طی کرد و رفت توی مغز. نیمی از سر جنازه را سوزاند و مغز را تکه تکه کرد و پاشید به اطراف. و ناگهان افتاد. ابرهای به هم تافته‌ی آسمان انگار آینه شده باشند رنگ خون زمین را گرفتند و به هم پیچیدند...»
.
سیانور، به قلم امید کشتکار در نشر #ناکجا، بدون هیچ سانسوری منتشر شده است. نسخه‌ی چاپی و الکترونیکش را هرکجای دنیا که باشید می‌توانید از روی سایت ناکجا دریافت کنید.
.
https://goo.gl/TBZVMu

#سیانور #امید_کشتکار #کتاب #ناکجاکتاب #ناکجا #خرید_کتاب_آنلاین #کتابخوانی #داستان #داستان_کوتاه #نشر_ناکجا
نگاهش که به من می‌افتد، در قعر تاریکی چشم‌هایش هیچ پرسشی نیست. نزدیک‌تر که می‌روم می‌بینم که آن چشم‌ها مرا نگاه نمی‌کرده است؛ بی‌آنکه بخواهم احساس می‌کنم که او دیگر حتی در میان ما هم نیست.
.
آه استانبول، به قلم رضا فرخ‌فال در نشر #ناکجا، بدون هیچ سانسوری منتشر شده است. نسخه‌ی چاپی و الکترونیکش را هرکجای دنیا که باشید می‌توانید از روی سایت ناکجا دریافت کنید.
.
https://bit.ly/2VlCWxf
.
#آه_استانبول #رضا_فرخ_فال #کتاب #ناکجاکتاب #ناکجا #خرید_کتاب_آنلاین #کتابخوانی #داستان #داستان_کوتاه #نشر_ناکجا
در پاریس قرن پانزدهم، دختر کولی جوان و زیبایی بنام اسمرالدا به همراه بز باهوش خود جالی می‌رقصید و برنامه اجرا می‌کرد. کلود فرولو، رییس شماسهای نتردام و راهبی که نفس شکنجه‌اش می‌دهد در نهان عاشق اسمرالدا شده‌است، او سعی می‌کند با کمک کازیمودو، ناقوس زن گوژپشت و بدشکل نتردام اسمرالدا را برباید، ولی با دخالت کاپیتان فوبوس دوشاتوپر ناکام می‌ماند و کازیمودو دستگیر می‌شود. کازیمودو را در میدان اعدام با شلاق مجازات می‌کنند و تنها اسمرالدا که قلبی مهربان دارد به او کمک می‌کند و جرعه‌ای آب به او می‌دهد:دخترک بدون اینکه سخنی بر زبان راند به محکوم نزدیک شد، گوژپشت می‌خواست به هر قیمتی شده خود را از وی کنار کشد. ولی دختر قمقمه‌ای را که بر کمربند آویخته بود باز کرد و به آرامی آن را با لب سوزان مرد بینوا آشنا ساخت. در چشم شرربار و خشک گوژپشت اشکی حلقه زد و بر چهره نازیبای او فروغلطید. شاید این نخستین قطره اشکی بود که در سراسر زندگی از دیده فرو می‌ریخت.

#گوژپشت_نتردام ، به قلم #ویکتور_هوگو را هرجای دنیا که هستید از #ناکجا بخواهید.

https://bit.ly/2Gpcs8S

#ناکجاکتاب #داستان_بلند #ادبیات_فرانسه
#Notre_Dame_de_Paris
کتابی را از قفسه‌ی کتاب‌ها برمی‌دارم، خاکش را می‌گیرم و بازش می‌کنم. پارک خلوت بود برگ‌ریزان باشکوهی به‌راه افتاده بود. دست در دست هم قدم می‌زدیم و من می‌گشتم به‌دنبال یکی از آن نیمکت‌های چوبی. جای دنجی یافتیم. زیر بید مجنون کنار دریاچه. سرش را گذاشت روی شانه‌ام و ساکت ماند. کلاغ‌ها غاز کشیدند و چسبیدند به ابرها. دیگر وقتش رسیده بود. دستش را گرفتم و با هم از آن جماعت دور شدیم. لبخند دل‌ربایی زد و دستم را فشار داد. گفتم، حالا دیگه می‌تونیم بریم سروقت اون نیمکت چوبی خالی و با آرامش بشینیم کنار هم، فهمیدی عزیزم؟
.
بادها و برگ‌ها، به قلم سروش مظفرمقدم در نشر #ناکجا، بدون هیچ سانسوری منتشر شده است. نسخه‌ی چاپی و الکترونیکش را هرکجای دنیا که باشید می‌توانید از روی سایت ناکجا دریافت کنید.

https://bit.ly/2ZlSNya
.
#بادها_و_برگ_ها #سروش_مظفرمقدم #کتاب #ناکجاکتاب #ناکجا #خرید_کتاب_آنلاین #کتابخوانی #داستان #نشر_ناکجا
Naakojaa ناکجا:
چاپ سوم مجموعه داستان «خانه اجاره‌ای» منتشر شد. خانه اجاره‌ای، به قلم ماریا تبریزپور را داغِ داغ در نمایشگاه کتاب تهران؛ بدون سانسور از #ناکجا بخواهید.
#تازه_های_ناکجا #ناکجا #ناکجاکتاب #نشر_ناکجا #ناکجاداستان #ماریا_تبریزپور #داستان #ادبیات
«به آسمان نگاه میکنم....جا‌به‌جا، لکه‌های ابر، آسمان را پوشانده است. یک دسته کلاغ از بالای سرم میگذرد....بالا، خیلی بالا، در میان شکاف دو لکه ابر، پرنده بلند پرواز سفیدی، آرام میگردد...چند لحظه نگاهش میکنم. به چشمم اشک می‌نشیند....پرنده را گم میکنم...انگار که با آسمان قاطی میشود...»

کتاب «داستان يک شهر» اثر «احمد محمود» است. احمد محمود نویسنده بزرگ ایرانی است که بیشتر با شاهکارش یعنی رمان «همسایه‌ها» شناخته می‌شود. ناشر درباره‌ی کتاب آورده است: «داستان یک شهر قسمی رمان خاطره است، تصویری زنده از یک دوره تاریخی این سرزمین و از جهتی ادامه رمان «همسایه‌ها» که با خالد در کتاب «همسایه‌ها» آغاز شده است و در کتاب «داستان یک شهر» ایام تبعید قهرمان داستان را بازگو می‌کند که خود نیز رمانی مستقل است. این رمان از تلاش، زندگی، مبارزه و شکست مردان و زنانی حکایت می‌کند نه که با بر دوش کشیدن طعم تلخ شکست، امید پیروزی را در دل مردم زنده نگه داشته‌اند. حکایت مردان و زنانی که است که پایمال شدن شرافت انسانی را به چشم دیدند ولی نگذاشتند شرافتشان زیر سوال برود. قهرمانانی که هرگز خود را قهرمان نپنداشتند و بدون هیچ چشم‌داشتی از زندگی، عاشق زیستن بودند تا آنجا که به خاطر زندگی و ارزش‌های آن، زندان، تبعید و مرگ را پذیرفتند. رمان داستان یک شهر رمان سال‌های کودتا، سال‌های ناامیدی و سال‌های تبعید است. رمانی که ما را با چهره‌ای دیگر از انسان آشنا می‌سازد. چهره زنان و مردانی که زیر سنگینی و تلخی شکست خم شده‌اند ولی شکسته نشده‌اند.» این کتاب را انتشارات «معین» منتشر کرده است.

کتاب #داستان_یک_شهر را به قلم #احمد_محمود را از هر کجای جهان می‌توانید از وبسایت ناکجا سفارش دهید:

🌐 https://bit.ly/2nTDoqp

نقاشی اثر #Islowry

#ناکجا
#ناکجاکتاب
#خرید_آنلاین_کتاب
#صمدبهرنگی؛ بابای قصه‌های آذربایجان
 آموزگار، منتقد اجتماعی، داستان‌نویس، مترجم و محقق فولکلور آذربایجانی

"وقتی حرف از صمد بهرنگی می‌شود، اولین چیزی که به ذهن همه‌مان می‌آید، داستان بی‌نظیر ماهی‌سیاه کوچولو و جمله‌ی معروفش است: «مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم –که می‌شوم– مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد."

#صمدبهرنگی #داستان #ناکجا #نشرناکجا


لینک مستقیم تهیه آثار "صمد بهرنگی"
https://www.naakojaaketab.com/search-results/q-%20%D8%B5%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C
کتاب «داستان يک شهر» اثر «احمد محمود»، نویسنده بزرگ ایرانی است که بیشتر با شاهکارش یعنی رمان «همسایه‌ها» شناخته می‌شود. ناشر درباره‌ی کتاب آورده است: داستان یک شهر قسمی رمان خاطره است، تصویری زنده از یک دوره تاریخی این سرزمین و از جهتی ادامه رمان «همسایه‌ها» که با خالد در کتاب «همسایه‌ها» آغاز شده است و در کتاب «داستان یک شهر» ایام تبعید قهرمان داستان را بازگو می‌کند که خود نیز رمانی مستقل است. این رمان از تلاش، زندگی، مبارزه و شکست مردان و زنانی حکایت می‌کند نه که با بر دوش کشیدن طعم تلخ شکست، امید پیروزی را در دل مردم زنده نگه داشته‌اند. حکایت مردان و زنانی که است که پایمال شدن شرافت انسانی را به چشم دیدند ولی نگذاشتند شرافتشان زیر سوال برود. قهرمانانی که هرگز خود را قهرمان نپنداشتند و بدون هیچ چشم‌داشتی از زندگی، عاشق زیستن بودند تا آنجا که به خاطر زندگی و ارزش‌های آن، زندان، تبعید و مرگ را پذیرفتند. 


کتاب #داستان_یک_شهر را به قلم #احمد_محمود از هر کجای جهان می‌توانید از وبسایت ناکجا سفارش دهید:

https://bit.ly/2nTDoqp