Kaboudvand.M.S / محەمەد سدێق کەبوودوەند/ محمد صدیق کبودوند /
60 subscribers
464 photos
45 videos
23 links
Download Telegram
کۆستی ئەوڕۆمان و یادێ لە جاران:
هاوینی ١٣٦٢، شەقامی وەکێڵی سنە، وێنەی خۆم و براکانم لە ماڵە پڕ شایی و خۆشەویستییەکەی دایکی ئازیزمان"سەعادەت خانم".
لە ڕاستەوە کاک تەوفێق برای گەورەم و لە چپەوە برای گەورەتر و گەورەی بنەماڵەمان ئابرا حوسێن-م کە ئەوڕۆ بە داخەوە چلەی کۆچی دوایی بوو.
٭٭٭
سوگ امروزمان با یادی از گذشته:
تابستان ١٣٦٢، خیابان وکیل سنندج، تصویری از خودم و برادرانم در خانەی پر از شادی و مهر و محبت مادر عزیزمان "سعادت خانم".
در سمت راست برادر بزرگتر از خودم کاک توفیق و در سمت چپ برادر بزرگتر و بزرگ خانواده آقا حسین که امروز متاسفانه چهلم درگذشت شان بود.
باز فردوسی بگوید ؛
... در آن پهن دشت/
زمین شد شش و آسمان گشت هشت
٭٭٭
در این سوی دنیا، کشوری صد سال است با صدها برنامه، پروژه تحقیر، تحدید، حذف و نابودی زبان بیش از دە میلیون #کورد را پیش میبرد.
در آن سوی دنیا اما ایالتی برای حفظ زبان چند هزار مهاجر کورد، آموزش #زبان_کوردی را رسمی میکند.
لەو پۆستەی خوارەوە نە دەمخۆشی و ستایش لە فیردەوسی، شاعیرێکی دژە ژن و پارسی وێژ و فارس پارێز کراوە، نە دەستخۆشی لە وڵاتە یەکگرتووەکانی ئەمریکا دەکرێت و نە بە هەڵە ئاماژە بە هەژمار و جەماوری کوردی ڕۆژهەڵات کراوە.
ئەوە هەر تانەیە و بگرە ڕەخنەیش هەژمار بکرێت.
بەڵام بەداخەوە هەندێ بە هەڵە لێی تێگەیشتوون.
یکم نوامبر روز جهانی #کوبانی است.
٭٭٭
دیروز؛ هزاران دختر و پسر، هزاران زن و مرد جوان، با ماهها مقاومت در برابر داعشیان #ابوبکر_بغدادی و با نثار جان شان کوبانی را رزگاری بخشیدند.
امروز ؛ اما این پیشمرگان در خاک آرمیده، شاهد تهدید دگر بارەی #داعشیان تحت فرمان رجب #اردوغان اند.
کۆچی دوایی دوکتور ئەفشین مورادی زۆر جێگەی داخە،
جیا، لە هەر چەشنە جیاوازی بیر و بڕوا و بۆچۆنی فیکری و سیاسی، خۆم بە بەشدار و هاوخەمی کۆستی بنەماڵەی عەبدوڵا خان دەزانم، و پرسە و سەرە خۆشی خۆم ئاراستەی هەموو ئامۆزا و بن ئامۆزاکانم، بنەماڵەی گەورەی مورادییەکان، خێڵی مەزنی موراد گۆرانی و گەڵواخییەکان دەکەم، و هیوام سەرساخی و تەندرۆستی و تەمەندرێژی بۆ بەجێ ماوان و بنەماڵەی بەڕێزی عەبدوڵا خان و دوکتور ئەفشین مورادییە.

سدێق سەعید بەگ
[محەمەد سدێق کەبوودوەند]

سنە؛ ٢٢ی خەزەڵوەری ٢٧٢١ی کوردی

٭٭ لە سەر، فەیسبووک، تۆیتەر، تلگەرام، ئینیستا
دبیرخانه #سازمان_حقوق_بشر_کردستان
خواهان توقف دستگیریها و آزادی فوری #بازداشت_شدگان اخیر در کردستان، شد.
متن بیانیه در پی می آید.
٭٭٭
بازداشت شدگان کردستان آزاد شوند
بیانیه
دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

براساس گزارشهای منتشر شده، طی روزهای گذشته شماری از شهروندان و فعالان مدنی در شهرها و مناطق مختلف کردستان، بازداشت شدەاند.
مطابق خبرها و گزارشهای مربوط، تا کنون بیش از ٣٠ شهروند فعال مدنی تنها در سه شهر مریوان، بانه و سقز، توسط نهادهای امنیتی دستگیر و زندانی شده اند.
سازمان حقوق بشر کردستان ضمن ابراز نگرانی از تداوم بازداشتهای اخیر،
ادامه و روند دستگیریها را فارغ از دلیل بازداشت و اتهام احتمالی این افراد، بسیار نگران کننده ارزیابی می نماید، و از دستگاههای ذیربط میخواهد با توقف ادامه بازداشتها، نسبت به تسریع در آزادی افراد بازداشت شده اقدام نموده و به حقوق و آزادیهای فردی مصرحه در قوانین و منشور حقوق بشر، احترام بگذارند.

تاریخ: ٢٤ آبان ١٤٠٠/ ١٥ نوامبر ٢٠٢١

دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

t.me/RMMK2021
این روستا از پشت پنجره، اگرچه منظرەی دل انگیزی از یک روز پاییزی دارد، اما زندگی در روستا هم سختیهای زیادی دارد.
اگرچە بخشی از روستاهای #سارال حالا آب و برق و گاز دارند، اما روستاهای زیادی همچنان از آب لوله کشی، گاز و جاده آسفالته بی بهرەاند.
جوانان تحصیل کرده روستایی اگرچه در حال افزایش اند، اما حتی معلمی و بهداشتیاری روستاهایشان بە آنان سپرده نمیشود،
بی کاری بیداد میکند و کولبری کرامت شکن پرخطر هم چشمک میزند.
هویت و #زبان_کوردی، مراتع و طبیعت هم که حال خوشی ندارند.
ڕێ و ڕەسمی کردنەوەی خانەقای ژنانی "نەهرەو کەسنەزانی" لە #سنە.
ئاخۆ بۆ کردنەوەی فێرگەی #زمانی_دایکی_کوردی وەها شیانێک هەیە و دەکرێت ئاوا ئاسایی بێت؟
٭٭٭
مراسم افتتاح خانقای زنان "نهرو کس نزانی" در #سنندج.
آیا برای افتتاح آموزشگاه #زبان_مادری_کوردی چنین امکانی هست و میتواند چنین مجاز باشد؟
آزادی، #عدالت، دموکراسی، #صلح و آرامش نهادینه نمیشود، #تروریسم و #خشونت که زائیدە حق کشی ها و ستم کاریهاست، از میان نمی رود، مگر اینکه اقدامی ریشه ایی و بنیادی با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق نمامی افراد انسانی و تمامی #جوامع_انسانی_تحت_ستم، صورت بگیرد
٭٭٭٭٭٭
روزی برای خود بشر
(به مناسبت روز جهانی حقوق بشر)

در دهم دسامبر ۱۹٤۸ یعنی حدود ٧٣ سال پیش، حقوقی برای افراد بشری، در سند موسوم به #اعلامیه_جهانی_حقوق_بشر بە تائید نمایندگانی از دولتها رسید.
بعدها در سال ۱۹٦۸، دولتهای امضا کنندە اعلامیه، در دو پیمان جداگانە متعهد به اجرای معاهدات و احترام به حقوق در نظر گرفته شده برای افراد بشری شدند.
پس از امضای اعلامیه جهانی حقوق بشر و در طول ٧٣ سال گذشته، منشور بین الملی حقوق بشر و مجموعەای از اسناد حقوق بشری شامل حقوق سیاسی و مدنی [نسل اول]، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی [نسل دوم]، و حقوق جمعی [حقوق مردم و ملتها] شامل؛ حق صلح، #حق_تعیین_سرنوشت، حق بر توسعه، حق بر محیط زیست، حق بر میراث مشترک بشریت، حق مساعدت بشردوستانه، #حق_زبان و فرهنگ بومی و البته حق استعمار زدایی [نسل سوم]، بر اعلامیەی اولیه و میثاقها افزوده شده است.
مجموعەی این اسناد حقوق بشری که حداقلهای از حقوق فردی و اجتماعی افراد و جوامع انسانی [ از جملە #حقوق_زنان، کودکان، کارگران، اقوام، بومیان، اقلیتها، مهاجرین، پناهندگان و....] را تحت پوشش قرار میدهند، اغلب توسط دولتهای عضو مجامع جهانی، به نوعی پذیرفته شده و یا دولتها آنها را به تصویب مجالس دولتی داخلی خود رساندەاند.
٭٭٭
اما در اینکه تعریف و تبیین و تعیین موازین، معیارها، استانداردها و تهیه و تنظیم و تایید و تصویب این مجموعه از اسناد تامین کننده حقوق بشر، چرا تا کنون کمک چندانی به بهبود وضعیت حقوق بشر نکرده و اینکه حقوق بشر امروز در چه وضعیتی قرار گرفتە، باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد :
١. تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر شاید در زمان خود از کفایت تشریح برخوردار بوده، اما بعدها با درج برخی قید و شروط و تحدید موادی از حقوق، در میثاق های اجرایی و عدم پیش بینی سازوکارهای موثر و کارا و فقدان تضمینهای لازم جهت اجرای آن، به شکلی یاس برانگیز، بر گستره مختاریت دولتها در نا پای بندی به تعهدات حقوق بشری شان، افزوده است.
٢. دولتهای امضا کنندەی اعلامیه و اسناد تعهد آور مرتبط با آن و دولتهای متعهد به تعهدات حقوق بشری، نە تنها کمترین ارزشی برای حقوق بشر قائل نشدەاند، بلکه خود در صف اول ناقضان اصلی این حقوق قرار گرفتەاند.
این دولتها در ٧٣ گذشته، خود دهها هزار بار حقوق بشر را نقض نموده و هزاران بار در فجیع ترین شکل ممکن، آنرا مورد تجاوز قرار داده اند.
٣. کمیسیون نظارتی حقوق بشر ملل متحد و جانشین آن یعنی"#شورای_حقوق_بشر" از آنجائیکه عموما از همان دولتهای ناقض حقوق بشری تشکیل می یابد، در نظارت بر رعایت حقوق بشر، تلاشهایش اغلب ناموفق و عقیم بوده است.
این ارکان نظارتی جهانی در پیگیری و نظارت بر اجرای حقوق بشر در کشورهای جهان، تاکنون نتوانسته است کارنامه قابل قبولی از عملکرد خود ارائه نماید.
٤. نظارت بر اجرای حقوق بشر در شکل کنونی آن که اغلب از حد توصیه های اخلاقی فراتر نمی رود، نمی تواند کفایت لازم نظارت بر اجرای موازین رعایت حقوق بشر و احترام به آن را تامین و تضمین کند.
٥. این واقعیت که امروزه حقوق بشر بە وجه المصالح منافع دولتها، حکومتها و برخی سازمانهای جهانی بدل گردیده و این حقوق اغلب به مثابه ابزاری چند وجهی بطور چند جانبه قربانی دنیای تجارت، سیاست، زور، پول و سرمایه، وارونگی تبلیغات رسانه ایی و آیین و اخلاقیات سوداگرانه شده است، هم نمی توان نادیده گرفت.
اخلاقیات سوداگرانەای کە بشر و حقوق انسانی او را، همچون کالایی تجاری، اینجا و آنجا و همه جا مورد داد و ستد قرار میدهد.
حقوق بشر اغلب در روابط و مناسبات بین دولتی و در سازمانهای بین دولتی و بین المللی سوداگر، وجه المصالحه فی مابین با دولتهای سرکوبگر و مستبد، حکومتهای خودکامه، اربابان قدرت و دیکتاتورها قرار میگیرد و قربانی معاملات سیاسی و تجاری پنهانی فی مابین می شود.
٭٭٭
مساله ضمانت اجرایی و ساز و کارهای نظارت بر حقوق بشر، موضوعی لاینحل است و تا زمانی این مساله حل نشده است، امید چندانی به رهایی رنج دیدگان از فقر و ستم وجود ندارد. نمی توان امیدوار بود به اینکه آزادی، عدالت، دموکراسی، صلح و آرامش نهادینه شود و تروریسم و خشونت که زائیدەی حق کشی ها و ستم کاری هاست از میان برود. مگر اینکه اقدامی جدی، بنیادی و ریشە ای با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق تمامی افراد انسانی و تمامی جوامع تحت ستم صورت بگیرد.
در هر حال نیل به آرامش، امنیت، صلح و عدالت و حل مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود، تنها در پرتو اجرای کامل حقوق بشر و با تامین و تضمین حقوق رسمیت یافتەی جهانی بشر، امکان پذیر میگردد. آن هم از طریق بنای ساختارها و سازو کارهای قانونی مبتنی بر اراده آزاد مردم و با نظارت پیوسته و همبسته شهروندان آزاده و وجدان عمومی همگانی.
این مادر رنجیده، این پیر زن که با چهره درد آلود و جراحات صورتش دل و وجدان هر انسانی را به لرزه و به درد می آورد، مادر یک زندانی به نام ستار بهشتی است. ستار در بازداشتگاه کشته شد.
من هرگز این خانم را از نزدیک ندیده ام. هیچ وقت هم پس از آزادی از زندان، همانند آنانی که رفتند و دست بر شانه اش، عکس یادگاری می گرفتند و بر مرگ فرزندش داستانهای نا راست می گفتند، عمل نکردە ام.
اما از مرگ و کشته شدن فرزندش و هم از وضعیت فعلی خودش عمیقاً متاسف و متاثر شده ام، و حملە اخیر بە این مادر رنجیدە و دلسوختە را شرم آور و آن را روز مرگ وجدان و اخلاق انسانی میدانم.
٭٭٭
در اینجا با اجتناب از هرگونه پیش داوری و قضاوت در مورد سوء استفاده سیاسی و غیر سیاسی از مرگ و کشته شدن، از بازداشت و زندانی شدن، از مجروح شدن و شکنجه و نقض حقوق بشر انسان ها،
فقط و فقط روایتی واقعی از تنها شب زندانی بودن #ستار_بهشتی فرزند خانم #گوهر_عشقی در بند ٣٥٠ #زندان_اوین را باز می گویم.
بخش دوم روایت هم بدون هیچ قضاوتی صرفاً بازگویی حرفای آن ناظر بر مراسم بوده است و بس.
٭٭٭
عصر نزدیک به غروب یک روز پاییزی [ آبان ماه ١٣٩١ ] یک تازه وارد به آمار زندانیان بند ٣٥٠ اضافه شده بود.
می گفتند این تازه وارد از هوادارهای جنبش سبز است و باید سبزها او را در اتاق هایشان جا دهند،
گفته شد سبزها هم گفته اند، تا بطور کامل هویت او برای شان محرز نشود، او را به عنوان بازداشتی جنبش سبز نمی پذیرند. به همین دلیل او را به اتاق ٢ در بغل اتاق ما در طبقه پایبن فرستاده بودند. اتاق ٢ هم او را جا داده و سپس به حمام فرستادند.
دوش های حمام و بخش ظرفشویی در یک مکان قرار داشت.
تازه اول شب بود و من برای شستن لیوانی به آن قسمت رفتم، دیدم قسمت ظرفشویی شلوغ است و چند نفر مشغول ظرف شستن هستند. آنها با دیدن من لیوان به دست، هر یک می گفتند؛ آقای کبودوند لیوانت را بده من بشویم.
در این هنگامه از یکی دوشها، یکی سرش را از لای در دوش بیرون آورد و پرسید، آقایون ببخشید، اینجا آقای کبودوند تشریف دارن، آقای محمد صدیق کبودوند؟
جواب دادند، بلی.
در میانه در دوش و در میانه بخار حمام، آن چهره نامشخص، خیلی مودبانه گفت: آقای کبودوند من اسمم ستار بهشتیه، اگر اجازه بدین، بیرون که آمدم، بیام خدمتتون.
٭٭٭
تقریبا یک ساعت بعد، جوانی با سر و روی بخار دوش دیده و سری تقریبا بدون مو، به دیدن من آمد، کنار تخت من نشست.
اتاق ما حدود ٢٠ نفر جمعیت داشت و آنها تقریبا همه بجز یکی که کنار تخت من نشسته بود، در میانه شان یک گفتگویی در جریان بود و داشتند با همدیگر صحبت میکردند.
ستار هم پس معرفی مجدد خودش به من، گفت: یک وبلاگ دارم و به خاطر چیزهایی که نوشت ام بازداشتم کرده اند، دو روزی در بازداشتگاه پلیس امنیت بوده ام.
ستار به نظر می رسید به شدت ترسیده بود. ترس و حتی لرزشی آشکار در بدن و گفتارش دیده می شد. او گفت : خیلی کتکم زده اند.
پرسیدم چه اتهامی بهت زده اند مگر ؟ گفت : تبلیغ علیه نظام.
من با چای و شکلات از او و همراهم پذیرای کردم.
دلداریش دادم و گفتم، اصلا نترس و نگران مباش، اتهامی گفته اند، اگر هم ثابت بشه، نهایت ٣ ماه تا یک سال حبس داره.
تو باید قوی باشی و محکم، نگران چیزی مباش.
گفت فردا هم دوباره برم می گردانند پلیس امنیت.
من او را مرتب دلداری می دادم، اون هم مودبانه می گفت : جناب کبودوند هرکسی اراده شما را نداره و هیچ کس نمیتونه آقای کبودوند بشود.
در پایان به او گفتم آقای سلطانی وکیل حقوق بشریه و آلان تو اتاق هفته در بالا، قبل از رفتن به دادگاه حتما از سلطانی هم مشورت بگیر، اینکه در دادگاه چ جوابی بدی، لازمه و مهم.
٭٭٭
روز بعد او را بردند و روز پس از آن خبر آمد که آن جوان، در بازداشتگاه کشته شده است.
عصر آن روز در مکان مسجد بند موسوم به بیت العباس، برای ستار مراسم گرفتند و هریک رفتند و پشت منبر چیزی گفتند در باره ستار.
هم اتاقی من که خود نزدیک به جنبش سبزی ها و کاندیدای اسلام شهر بود
در پایان مراسم آمد و گفت :
آقای کبودوند، عجب دنیای گیج کننده ای شده، یعنی اینجا هم فقط مرگ ارزش میده به آدمها، آدمها با مرگشون ارزش پیدا میکنن ؟ این آدمها چه زود رنگ عوض میکنند، صداقت، راست و درستی را دیگر چطور می توان تشخیص داد ؟
او گفت ؛
دیروز این جوانی که آلان کشته شده، اومد تو بند، کسی او را نمی پذیرفت، تنها کسی که دیدم با او رفتار محترمانه، مهربانانه و انسانی داشت، شما بودید.
امروز اما چه حرفای باور نکردنی شنیدیم از همون آدمای دیروز، آدمای که حاضر نبودن حتی با اون جوون بخت برگشته حرف بزنن ! دیروز که اون جوون زنده بود چه شون بود ؟ و امروز چه شون شده .... ؟