مدیریار | Modiryar
843 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
چرخه رضایت شغلی

همکاران
حجم کار
شرایط کار
تنوع وظایف
استقلال کاری
تناسب با محیط
فرصت های آموزشی

در نظر گرفتن رضایت شغلی به عنوان پدیده ای #ذهنی و احساسی پیچیدگی هایی به همراه خواهد داشت. با این نگاه، سوالات اساسی همچون:« راهکار چیست؟ یک مدیر برای ایجاد رضایت شغلی باید چه رهیافتی را در پیش گیرد؟» در ذهن ایجاد می شود.

پاسخ به این سوال ها با معرفی معنای هسته مرکزی ایجاد این #رضایت ممکن خواهد بود. با در نظر گرفتن معنای گسترده این واژه، می توان عاملی را به عنوان هسته مرکزی معرفی کرد. در حقیقت سنگ بنای ایجاد این رضایت از این هسته مرکزی آغاز می شود. این هسته مرکزی توجه به محیط کاری است.

در حقیقت طرز #نگرش این دیدگاه به یک مدیر به عنوان عاملی است که بسیاری از عناصر تعیین کننده محیط کار را تحت اختیار خود دارد. با این دیدگاه، هسته مرکزی ایجاد رضایت شغلی در تغییر و اصلاح عناصری از محیط کار نهفته است که مدیر سازمان توانایی تاثیرگذاری بر آن ها را در اختیار دارد


#چرخه_رضایت_شغلی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
رضایت شغلی #رضایت_شغلی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
رضایت شغلی چیست؟ تعاریف محدود و گسترده
نویسندگان: نیما وهنانی، یوسف حاجی قاسمی

دست یافتن به اهداف سازمانی آرزوی دیرینه تمام مدیران بوده است. اما جدای از اهداف سازمانی کمی همچون دستیابی به یک میزان سود یا درآمد مشخص، بهره بردن از مزایای یک محیط کار ایده آل از جمله بایسته های دستیابی به اهداف شمرده می شود.

یکی از مهمترین راه های دستیابی به یک محیط کاری ایده آل، سرلوحه قرار دادن رضایت شغلی نیروها است.در کشور ما واژه رضایت شغلی به عنوان نمادی از شرایط بهینه روحی و روانی و جسمی تمامی منابع انسانی در اختیار سازمان استفاده می شود. اما با نگاه کارشناسی، می توان استفاده از این واژه را محدودکننده و ناکافی قلمداد نمود.

🔴 رضایت شغلی

رضایت شغلی در معنای وسیع تر خود به معنای دیدگاه، #رفتار، رضایت و اعتماد به نفس کلی نیروها در محیط کاری است. به بیان دیگر، در زبان علم مدیریت، واژه «روحیه شغلی» تعریف گسترده تر و دقیق تری را در خود نهفته دارد. به منظور سادگی، در این مقاله از واژه رضایت شغلی استفاده می کنیم.

اما منظور ما از این عبارت معنای وسیع تر آن است که معادل واژه #روحیه_شغلی در اصول مدیریت است. در حقیقت ایت عبارت تنها یکی از جنبه های روحیه شغلی محسوب می شود. در صورت عدم توجه به مسائلی از قبیل دیدگاه، رفتار و اعتماد به نفس، به طور کل صحبت از رضایت شغلی بی معنی و احتمالا بی نتیجه خواهد بود.

#رضایت_شغلی به تعهد سازمانی محدود نیست. لذا در این مقاله تلاش میکنیم تعریف گسترده این موضوع را روشن تر کنیم. در کنار آشکارتر شدن تعریف، راه های دستیابی به رضایت شغلی نیز متفاوت خواهد بود. به بیان دیگر، تغییر زاویه دید ما از تعریف محدود به تعریف گسترده، به تغییر نحوه نگاه ما به راه های ایجاد رضایت شغلی ختم می شود.

🔴 تعریف محدود:

توجه به رضایت شغلی به عنوان تنها عامل تعیین کننده.

🔴 تعریف گسترده (روحیه شغلی):

دیدگاه، رفتار و اعتماد به نفس نیروها به عنوان عامل تعیین کننده رضایت شغلی مفهومی ذهنی و احساسی.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
شاخص های ارزش های سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
شاخص های ارزش سازمانی

#احترام:

سازمان باید برای مشتریان و کارکنان خود قائل باشد. سازمان نباید مخاطبین را بر اساس رویداد‌های گذشته یا چیزهایی که پیش آمده است قضاوت کند. حتی اگر با کارمندی به مشکل برخوردید، نباید به او بی‌احترامی کنید.

#مسئولیت‌_پذیری:

هر شخص درون سازمان برای اعمال و اقدام‌های خود به صورت کامل مسئول است. اگر کاری را انجام داده‌اید، باید مسئولیت آن را بپذیرید. هرگز شانه خالی نکنید و حتی اگر اشتباهی رخ داد، پذیرش آن را داشته باشید.

#آموزش:

یادگیری و رشد، بخشی جدانشدنی از سازمان است و باید آن را در مواقع مختلف لحاظ کنید. اگر اعضای سازمان آموزش نبینند، هیچ رشدی صورت نمی‌گیرد و روند پیشرفت در طولانی مدت ثابت خواهد بود.

#سلامت_و_امنیت:

سلامت و امنیت کارکنان سازمان اهمیت بسیار بالایی دارد و نباید نادیده گرفته شود. اگر سلامت یا امنیت وجود نداشته باشد، توانایی انجام کار و پیشبرد برنامه‌ها به صورت کامل از بین می‌رود.

#کیفیت:

کارهایی که کارکنان و افراد درون سازمان انجام می‌دهند باید طبق معیار‌های تعیین شده سازمان انجام شود و کیفیت کافی را داشته باشد. اگر کارها طبق چهارچوب و بر اساس معیار پیش نرود، شرکت افت می‌کند.

#تعادل:

اعضای سازمان باید بین کار و زندگی شخصی خود تعادل به وجود بیاورند. کار کردن برای مدت‌های طولانی و بیش از اندازه باعث کاهش بازدهی می‌شود و از اخلاق کاری به دور است.

#رضایت_مشتری:

جلب رضایت مشتری برای هر سازمان دارای اهمیت است و این شاخص، ارزش بالایی دارد. اگر مشتری از شما راضی نباشد، بسیاری از کارها درست پیش نمی‌رود و برند آسیب می‌بیند.

#همکاری_تیمی:

اعضای سازمان باید این قابلیت را داشته باشند تا به صورت تیمی همکاری کنند و عقاید خود را به اشتراک بگذارند. تک‌محور بودن در برخی از سازمان‌ها رواج پیدا کرده‌ است و در نهایت باعث کاهش بازدهی و پیشرفت مجموعه می‌شود.

#صداقت:

داشتن صداقت و صادق بودن باید بین همکارها و مشتری رواج پیدا کند و همگی حاضر باشند حتی در صورت بروز اشتباه، با صداقت آن را بیان کنند.

#ابداع:

نوآور بودن و ابداع چیزهای جدید، باعث می‌شود تا سازمان از تمام رقیبان خود جلو بزند و همیشه بهترین باشد. تمام افراد سازمان باید سعی کنند تا متفاوت فکر کنند و نوآوری جدیدی برای خدمات، محصول‌ها و یا سبک کار داشته باشند.

#خلاقیت:

پویا بودن سازمان باعث می‌شود تا همیشه در عرصه خود، مانند رهبر باشد و سایر رقبا از آن الگو بگیرند. با انتخاب خلاقیت به عنوان ارزش سازمانی، مشتریان خود را به اوج می‌رسانید و قشرهای مختلف از خدمات و محصول‌هایتان استقبال می‌کنند.

#مقاومت:

گاهی وقت‌ها فشار کاری افزایش پیدا می‌کند و شرایط برای سازمان سخت می‌شود. اگر کارکنان و تمام افراد حاضر در سازمان مقاومت کافی را داشته باشند، بحران به وجود آمده به راحتی پشت سر گذاشته می‌شود؛ در غیر این صورت برخی افراد شانه خالی می‌کنند و مجموعه در آن موقعیت آسیب می‌بیند.

#چشم‌_انداز:

نوع بینش هر فرد درون سازمان، افکار و ماهیت کلی سازمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر هر فرد به تنهایی برای سازمان و مجموعه چشم‌اندازی مثبت و کارساز در نظر داشته باشد، میزان پیشرفت به طرز چشمگیری افزایش پیدا می‌کند.

#اشتیاق:

تحقیق مجله Sage نشان می‌دهد که اشتیاق با میزان رشد شرکت ارتباط مستقیم دارد. انتخاب اشتیاق به عنوان ارزش درون سازمان، باعث بالا رفتن سرعت رشد و طی کردن پله‌های موفقیت می‌شود.

#انضباط_شخصی:

داشتن نظم و انضباط، باعث می‌شود تا شرکت و مجموعه در طولانی مدت روند کاری خود را حفظ کند. انتخاب این شاخص به عنوان ارزش، به شما کمک می‌کند تا مسیر کاری را برای مدت‌های طولانی حفظ کنید و آن را تا حد امکان ارتقا دهید.

#جرأت_بیان_مشکل:

هر عضو درون سازمان باید اعتماد به نفس کافی را داشته باشد تا مشکل‌های موجود را بیان کند. اگر در مجموعه ترس وجود داشته باشد، کارکنان با رضایت کامل کار نمی‌کنند و فضا بعد از مدتی مسموم می‌شود.

#سادگی_کار:

هیچ‌کس نباید ایده‌آل‌گرایانه به موضوع‌ها و پروژه‌ها نگاه کند! هر فرد باید تلاش کند تا کارها را به سادگی پیش ببرد و از حساسیت خود کم کند. (توجه: سادگی با خلاقیت متفاوت است. شما این توانایی را دارید تا خلاقیت را در عین سادگی حفظ کنید. منظور این است که افراد سازمان نباید مسائل را پیچیده و سخت ببینند.)

#رهبری:

هر فرد حاضر در سازمان، باید این قابلیت را داشته باشد تا رهبری تیم و مجموعه را به دست بگیرد. افراد مجموعه باید در کنار انجام کار تیمی، توانایی رهبری را درون خود پرورش دهند.

#انعطاف:
مدیریار | Modiryar
چرخه فرایند بهبود مستمر بر اساس قانون کایزن #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چرخه فرایند بهبود مستمر بر اساس قانون کایزن

🔴 فرایند بهبود مستمر

#بهبود_مستمر یک فرآیند و روشی موثر برای افزایش بهره‌وری سازمان است. هدف کایزن رشد دائمی و بهبود کیفیت در تمامی سرویس‌ها و فرآیندهای خدمت رسان می‌باشد. در این شیوه مدیریتی کوشش می‌شود تا رشد سازمانی به فرایندی دائمی تبدیل شود.

این #زیر_سیستم بر اساس اطلاعات بازخوردی از رضایت سنجی مشتریان، انجام بازرسی ها، ارزیابی عملکرد از کارشناسان، پشتیبان‌ها و پیمانکاران در سطح سازمان اجرایی می‌گردد و نسبت به انجام اقدامات اصلاحی و بهبود دائمی در کسب‌وکار سازمان اقدام می‌نماید.

🔴 بهبود مستمر

شروع این فرآیند می‌تواند از نتایج فرآیند #رضایت_سنجی از مشتریان درحوزه ارائه سرویس و خدمات، فرآیند بازرسی‌های دوره‌ای یا موردی بر اساس چک لیست‌های تعریف شده و فرآیند ارزیابی عملکرد باشد.

#فرآیند_کایزن بر اساس نتایج و اطلاعات جمع بندی شده در فرآیندهای مذکور با انجام اقدامات اصلاحی، شناسایی نقاط ضعف و یا تغییر در روند اجرایی فرآیند‌ها افزایش رضایت مشتریان، بهبود عملکرد پشتیبان ها، بهبود و افزایش کیفیت ارائه خدمات را با اجرایی شدن فرآیندها تضمین می‌نماید.

🔺#کایزن (بهبود مستمر)
🔻#قانون_کایزن (بهبود دائمی با تفکر ژاپنی)

🔴 بر این اساس فرآیند بهبود مستمر می‌تواند شامل ۴ زیر فرآیند باشد:

فرآیند بهبود (فرآیندها)
فرآیند بازرسی
فرآیند رضایت سنجی
فرآیند ارزیابی عملکرد

بهبود مستمر همواره باید به صورت یک #فعالیت_پایدار، اجرای مداوم داشته باشد نه به صورت یک ترمیم سریع و ناگهانی. به عبارت دیگر کایزن می‌تواند در قالب نتیجه یک بازنگری یا ارتقای رسمی خدمات یا به عنوان یک فعالیت پیشگیرانه توسط صاحب فرآیند در سطح سازمان اجرایی گردد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
چهارچوبی برای بهبود مستمر خدمت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چهارچوبی برای بهبود مستمر خدمت

#بهبود_مستمر_خدمت باید بر افزایش کارایی و اثربخشی و بهینه‌سازی هزینه‌ی خدمات و فرآیندهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) متمرکز باشد. برای دستیابی به این موارد باید بتوانیم فرصت‌های بهبود را در تمام مراحل چرخه حیات خدمات به درستی شناسایی کنیم.

هدف اولیه‌ی جلسات #بهبود_مستمر خدمت (Continues Service Improvement) هم‌راستا کردن خدمات فناوری اطلاعات با نیازهای دایماً در حال تغییر کسب و کار و شناسایی و پیاده‌سازی این بهبودها در خدمات فناوری اطلاعات، در فرآیندهای سازمانی است.

#بهبود مستمر خدمت (CSI) می‌کوشد راه‌هایی برای بهبود اثربخشی فرآیند‌ها، کارآیی و مقرون‌به‌صرفه بودن آنها پیدا کند.

از دیگر اهداف دیگر بهبود مستمر خدمت می‌تو‌ان به موارد زیر اشاره کرد:

بازبینی، تحلیل و ارائه‌ی پیشنهادهایی برای بهبود #فرصت_‎ها در هر مرحله از چرخه حیات خدمت (استراتژی خدمت، طراحی خدمت، انتقال خدمت، عملیات خدمت و البته خود CSI!)

شناسایی و پیاده‌سازی فعالیت‌هایی به منظور بهبود #کیفیت_خدمات و کارآیی آنها با کمک ابزارهای مدیریت خدمات (ITSM)

بهبود اثربخشی هزینه‌ی خدمات، بدون کاستن از #رضایت_مشتری

حصول اطمینان از به‌کارگیری روش‌های #مدیریت_کیفیت

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل انگیزه کاری 5M #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل انگیزه کاری 5M

چه مواردی انگیزه کار کردن شما را افزایش می دهد؟


تعریف کار برای شما چیست؟ آیا تنها #انگیزه_کاری افراد را کسب درآمد می دانید؟ یا فرصتی برای بالا بردن ارزش اجتماعی خود ؛ و یا مهمتر از آن، افزایش رضایت و شادی شخصی خود؟

مدل انگیزه کاری 5M

در سال ۲۰۱۵، #ایگور_کوکچاروف مدل انگیزه کاری ۵M را مطرح کرد. این مدل نشان می دهد که ما پنج سطح ارتباط با کار خود داریم. ۵ بخشی که مدل انگیزشی کوکچاروف را تشکیل می دهند عبارتند از:

Money ( پول)
Myself (خود شخص)
Member (عضویت)
Mastery (تسلط)
Mission (ماموریت)

اساساً این نظریه از سلسله مراتب نیازهای #مازلو پیروی می کند، که نشان می دهد همه ما نیازهایی داریم که بر رفتار و انگیزه های ما تأثیر می گذارد. این نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، تعلق، احترام و خودشکوفایی برای زندگی حرفه ای ما بسیار مهم است. به طور مشابه، نظریه کوکچاروف پیشنهاد می کند که ما پنج نوع انگیزه مختلف برای کار داریم.

1⃣ Money (پول)

پول دلیل اصلی کارکردن افراد است. برای بسیاری در این سطح، کار یک ضرورت است و هیچ گونه #رضایت اضافی ایجاد نمی کند.

در حوزه مفاهیم #انگیزه_کاری معمولاً پول سطح پایه انگیزه افراد برای جستجوی کار تعریف می گردد.

2⃣ Myself (خود شخص)

سطح دوم در هرم، “خود شخص” می باشد. انگیزه برای خود شخص به معنای کار کردن برای رضایت ذاتی است که از کار خود دریافت می کند. به عنوان مثال، نوازندگان علاوه بر اینکه برای پول اجرا می‌کنند، ممکن است از زمانی که صرف نواختن سازهای خود می‌کنند لذت ببرند و از #موسیقی‌ که به خلق آن می پردازند لذت ببرند.

یا به سرآشپزی فکر کنید که از خلاقیت آشپزی لذت می برد یا #هنرمند گرافیکی که به خلق طرحی میپردازد. برای افرادی که انگیزه myself را دارند، لذت بردن از شغلشان می تواند مهمتر از پول باشد.

3⃣ Member (عضویت)

سطح سوم، عضویت، به ارتباط ما با افرادی که با آنها کار می کنیم اشاره دارد. عضویت در یک تیم می تواند پاداش دهنده باشد و انگیزه ما را برای کار افزایش دهد. برای بسیاری، همکاران ما منبع بزرگی از رضایت شغلی هستند و انگیزه قوی برای کار ایجاد می کنند. ما از کمک به یکدیگر و دستیابی به #اهداف با هم لذت می بریم.

ما برای آمدن به کار #انگیزه داریم زیرا به عنوان یک عضو احساس مهم بودن می کنیم و نمی خواهیم سایر اعضای تیم خود را ناامید کنیم. بسیاری از افراد زمانی در مشاغل خود هدف پیدا می کنند که اهمیت نقش خود را برای کل تیم بدانند و احساس کنند با تیم خود مرتبط هستند.

4⃣ Mastery (خبره شدن)

سطح چهارم #خبره_شدن در کار نام دارد. این مورد می تواند انگیزه بسیار قوی برای کار کردن افراد باشد. برای مثال، نوازنده ای که ممکن است آرزو داشته باشد بر ساز خود تسلط یابد و یا ورزشکاری که بخواهد در رشته ورزشی خود بهترین باشد.

یا محققی که به دنبال تسلط بر یک رشته #مطالعاتی است. یا پرستاری که بخواهد بر تکنیک ها و توانایی های خود مسلط شود. برای کسانی که به دنبال خبره شدن در کارشان هستند، زمان صرف شده در کارشان لذت بخش است.

5⃣ Mission (ماموریت)

در نهایت، #انگیزه کاری در سطح نهایی برای بسیاری از افراد زمانی رخ میدهد که مبتنی بر ماموریت باشد یعنی ارزش بخشیدن به دیگران و تغییر جهان. کار مبتنی بر مأموریت، میل فرد را برای داشتن هدفی فراتر از خود و در عین حال رسیدگی به سایر نیازهای مهم یکپارچه می کند.

سه #عامل_انگیزشی M5 (پول، خودشخص و خبره شدن)، در درجه اول انگیزه های فردی یا درونی هستند. انگیزه عضویت شامل ارتباط شما با تیم است و انگیزه مبتنی بر ماموریت شامل یافتن هدف برای کمک به جامعه و جهان است. وقتی شخصی در بالاترین نقطه هرم انگیزه قرار می گیرد، با کمک به دیگران ارزش کار خود را پیدا می کند.

آمارها نشان می دهد که ما بیش از ۵۰ درصد از زمان بیداری خود را در طول هفته در محل کار می گذرانیم. در یک بازه زمانی ۵۰ ساله، بیش از ۳۵ درصد از ساعات بیداری خود را در #محل_کار سپری خواهیم کرد.

بسیاری از #زندگی ما حول محور کار می چرخد، و مواقعی وجود دارد که داشتن انگیزه در شغلمان دشوار است. استرس های ناشی از زندگی شخصی و حرفه ای ما می تواند باعث شود که ما احساس ناامیدی و عدم رضایت کنیم.

درک مدل انگیزه کاری M5

درک این مدل می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه می‌توانیم مشوق‌های خود باشیم و ارتباط غنی‌تر و هدفمندتری با کار خود ایجاد کنیم که بتواند منجر به #رضایت بیشتر از زندگی شود.

همه ما می خواهیم از زندگی لذت ببریم و زمان خود نهایت استفاده را ببریم، کشف آنچه که شما را برمی انگیزد، شما را یک قدم به #خودشکوفایی، شادی و رضایت نزدیکتر می کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل بازاریابی RACE #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل بازاریابی RACE

🔴 مدل RACE

چهارچوب و یا مدلی است که خلاصه ای از فعالیت های کلیدی در بازاریابی دیجیتال را ارائه می دهد و قیف بازاریابی را با چرخه #عمر_مشتری پوشش می دهد که شامل موارد زیر بوده و در تصویر نیز نشان داده شده است:

جذب و رسیدن به مشتریان احتمالی (Reach)
اقدام (Act)
تبدیل (Convert)
ایجاد تعامل با مشتری (Engage)

🔴 مدل RACE در دیجیتال مارکتینگ

پیش از اینکه به بررسی مراحل این مدل بپردازیم باید این نکته را بگوییم، که در مدل RACE که بصورت قیف بازاریابی ازچرخه عمر مشتری طراحی شده است، یک مرحله اولیه نیز وجود دارد. این مرحله، مرحله برنامه ریزی و تعیین یک #استراتژی کلی برای کسب و کار شما است.

از این رو چرخه RACE با نام PRACE نیز شناخته می شود که P نشان دهنده plan و همان مرحله برنامه ریزی است. در #چرخه_عمر مشتری 4 مرحله وجود دارد که شما باید بتوانید در هر مرحله مشتریان خود را مدیریت کنید. این چهار مرحله درواقع، چهار فعالیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ هستند.

1⃣ جذب یا رسیدن به مشتری (Reach) :

در این مرحله شما باید برای #برند_تجاری، محصولات و یا خدمات خود از ظریق وب سایت، شبکه های اجتماعی و یا دیگر راه های ارتباطی با مشتریان، آگاهی سازی کنید تا در نهایت مشتریان بیشتری جذب شما شوند و از محصولات و خدمات شما آگاهی پیدا کنند.

2⃣ اقدام (Act) :

یکی از بزرگترین چالش هایی که هر #کسب_و_کار با آن مواجه می شود، تبدیل مشتریان احتمالی به مشتری واقعی است. اقدام به عمل یک فرآیند مهم در این مرحله است، یعنی شما باید بتوانید کاربرانی که از وب سایت یا شبکه های اجتماعی شما بازدید می کنند را تشویق به خرید یا استفاده از محصولات خود کنید. برای این کار می توانید از ابزاری مانند گوگل آنالیتیک استفاده کنید و رفتار کاربران خود را رصد کنید.

برای مثال می توانید بررسی کنید که چه تعداد کاربر وارد سایت شما شده است، از کدام صفحات سایت بازدید بیشتری شده است، چه تعداد از مشتریان کالایی را به سبد خرید خود اضافه کرده اند و چه تعدادی فرآیند خرید را تکمیل کرده اند یا کاربران بعد از بازدید از کدام صفحه از سایت شما خارج شده اند. با داشتن تمامی این اطلاعات شما می توانید محتوایی روی سایت خود قرار دهید که مطابق با نیاز کاربر است و این امر باعث رضایت آنها می شود، همچنین می توانید با ایجاد بازی سازی (gamification) در وب سایت و شبکه های اجتماعی خود آنها را به #خرید یا استفاده از محصولات خود تشویق کنید.

3⃣ تبدیل (Convert) :

این مرحله برای شما بسیار حیاتی و مهم است، زیرا در این مرحله کاربر فرآیند خرید را تکمیل می کند و محصولی را از شما خریداری می کند. در این قسمت تبدیل ایجاد شده است یعنی مشتری احتمالی شما به #مشتری واقعی تبدیل شده است.

در اینجا شما می توانید مقدار این تبدیل را اندازه گیری کنید که به آن نرخ تبدیل #مشتریان گفته می شود. البته نرخ تدبل فقط برای خرید محصول از شما نیست، می توانید موارد دیگری مانند عضویت در وب سایت، دانلود نسخه آزمایشی نرم افزار، شرکت در یک مسابقه و … به عنوان هدف خود تعیین کنید.

4⃣ ایجاد تعامل با مشتری (Engage) :

در این مرحله هدف ایجاد و حفظ یک تعامل بلند مدت با مشتریان واقعی (مشتریانی از خدمات شما استفاده کرده اند و یا محصولی را #خریداری کرده اند). در این مرحله شما می توانید مشتری واقعی را به مشتری وفادار تبدیل کنید، یعنی بعد از یک مرتبه خرید آنها را به خرید دوباره تشویق کنید تا در نهایت منجر به خرید مکرر آنها از شما شود.

برای این امر شما می توانید از راه های مختلفی مانند #سایت، پیامک، ایمیل مارکتینگ و … استفاده کنید. در اینجا شما می توانید مشتریان خود را درجریان آخرین اخبار مجموعه، فروش ویژه، تخفیفات و … قرار دهید تا آنها را به خرید تشویق کنید.

در ادامه نیز میتوانید با استفاده از این روش میزان #رضایت_مشتریان ثابت خود را اندازه گیری کنید و از آنها درباره نحوه عملکرد خود نظرسنجی کنید. درنظر داشته باشید که برای ایجاد و حفظ یک تعامل مداوم و بلند مدت با مشتریان خود، شما باید از ابزار و روش های مختلفی استفاده کنید، استفاده از یک ابزار و روش در بلند مدت به شما کمکی نخواهد کرد.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ابعاد تصمیم گیری مشارکتی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ابعاد تصمیم گیری مشارکتی

#تصمیم‌گیری_گروهی (که همچنین به عنوان تصمیم‌گیری مشارکتی یا تصمیم‌گیری جمعی شناخته می‌شود) وضعیتی است که افراد به‌طور جمعی از بین گزینه‌های موجود انتخاب می‌کنند. این تصمیم دیگر به هیچ فردی که عضو گروه است قابل انتساب نیست. #مشارکت در فرآیند تصمیم گیری و رضایت شغلی کارکنان از مورد توجه ترین موضوعات معاصر مدیریت و بویژه مدیریت رفتار سازمانی می باشد.

#مشارکت چنانچه با انگیزه ارج نهادن به دانش واطلاعات، تجربه و تواناییهای کارکنان و توجه به شرایط تصمیم گیری و میزان بلوغ و پذیرش کارکنان نسبت به تصمیم مورد نظر همراه باشد، بر کاهش مقاومت در برابر تغییرات، کاهش تعارضات، افزایش کیفیت تصمیمات، بهبود روابط، افزایش کارآیی و اثر بخشی، ارتقاء سطح روحیه و رضایت شغلی کارکنان و در نتیجه بهره وری سازمان، موثر خواهد بود و رضایت از شغل نیز بر کاهش غیبت و کم کاری، انتقال و استعفا و همچنین افزایش تفاهم و همکاری گروهی و علاقمندی به شغل و #سازمان موثر است.

چنانچه اجرای مدیریت مشارکتی و نظام های تشکیل دهنده آن با موفقیت همراه باشد، از مزایا و پیامدهای چون بهبود روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان، تقویت انگیزش در کارکنان، بهبود گردش کار در سازمان، بروز خلاقیت و نوآوری، تقلیل هزینه های تولید کالا و خدمات، افزایش احساس تعلق سازمانی در کارکنان و همسو شدن هدف های آنان با هدف های سازمان و در نهایت افزایش #رضایت_مشتری و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار برخوردار خواهد بود.

#Group_decision_making

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل کوچینگ مشارکتی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل کوچینگ مشارکتی

#رویکرد_مشارکتی، از «کوچینگ مشارکتی – مهارت‌های جدیدی برای کوچ‌ها به‌سوی موفقیت»می‌آید که توسط لورا ویتورث، کارن و هنری کیمزی هاوس و فیلیپ سانداول، ارائه‌شده است که نگاه متفاوتی داشته‌اند بر همان مدل دوست‌داشتنی “GROW” که همگی آن را می‌شناسیم.

🔴 (الف) چهاراصل سنگ بنا

این چهاراصل بنای اساسی کوچینگ مشارکتی را تشکیل می‌دهند:

#مدل_کوچینگ_مشارکتی

مراجع به‌طور طبیعی #خلاق، کاردان و کامل است

این رویکرد از باوری می‌آید که معتقد است مراجع خود پاسخ را دارد و یا اینکه می‌تواند پاسخ را بیابد، اگر سؤالات صحیحی از او پرسیده شود.

#دستور_کار یا دستور جلسه از طرف مراجع ارائه می‌شود

این بدان معناست که روابط کوچ / مراجع متمرکز برگرفتن نتایجی است که مراجع می‌خواهد، نه آنچه کوچ یا هر شخص دیگری فکر می‌کند که برای مراجع بهترین است.

#کوچ در لحظه حضور کامل دارد

“حضور کامل در لحظه” به این معنی است که آن‌ها با هر مسئله‌ای که در هرلحظه به وجود می‌آید سروکار دارند و می‌دانند آنچه در هر زمان رخ می‌دهد.

#کوچینگ_مشارکتی کل زندگی مراجع را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد

ازآنجاکه ما انسان هستیم و ماشین نیستیم که فقط وظیفه خاصی را انجام دهد، غالباً نمی‌توانیم جنبه‌های مختلف زندگی خود را در جعبه‌های کوچک، مرتباً تفکیک یا تقسیم کنیم.

🔴 (ب) مشارکت طراحی‌شده (دربرگیرنده اصول و زمینه‌ها)

#مشارکت_طراحی‌_شده مانند ظرفی است که کوچ و مراجع آن را باهم می‌سازند و کوچینگ در آن جای می‌گیرد. هر “مشارکت طراحی‌شده” مختص کوچ و مراجع خواهد بود و امکان جابجایی و تغییر در آن با توجه به نیازهای خاص مراجع و روابط کوچینگی وجود دارد. طراحی این همکاری معمولاً در طول “جلسه اکتشاف (اولین جلسه جهت آشنایی)” صورت می‌گیرد، جایی که مراجع و کوچ صریحاً در مورد چگونگی همکاری با یکدیگر و توافق‌هایی که باید وجود داشته باشد، صحبت می‌کنند تا این رابطه در حد امکان، مؤثر و مطابق با نیازهای مراجع طراحی شود.

🔴 (ج) پنج شرط زمینه‌ای

#مدل_کوچینگ_مشارکتی که تمرکز بر مراجع و رضایتش دارد از طریق ایجاد تعادل و طراحی فرآیند موردنیاز برای حصول نتیجه؛ حاوی پنج شرط زمینه‌ای است که در شکل آن را شبیه ستاره‌ای پنج پر می‌بینیم: گوش دادن، کنجکاوی، شهود، خود مدیریتی و پیشبرد اقدامات یا تعمیق یادگیری. این شروط به همراه پارامترهای “مشارکت طراحی‌شده” به ایجاد زمینه‌ای که کوچینگ در آن شکوفا می‌شود، کمک می‌کنند.

#گوش_دادن

به نظر کاملاً واضح می‌رسد که یک کوچ باید به حرف مراجع گوش دهد، بااین‌وجود روش‌های زیادی برای گوش دادن به اشخاص و در چندین سطح مختلف، وجود دارد.

#کنجکاوی

یکی از کارهای اصلی کوچ، کنجکاو بودن و پرسیدن سؤالاتی برانگیزاننده، با انتهای باز و فریبنده است که بدون هل دادن مراجع به سمت نتیجه‌ای از پیش تعیین‌شده، او را دعوت به نگاه به جهاتی دیگر می‌کند. این سؤالات جهت ده نیستند و کوچ نیز به پاسخی که دریافت می‌کند دل نمی‌بندد.

#شهود

شهود یا حس ششم ما، درصورتی‌که آن را پرورش دهیم، تقویت کنیم و یاد بگیریم که به آن گوش دهیم؛ چیزهایی درباره محیط اطرافمان به ما می‌گوید که حس‌های بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه نمی‌توانند به ما بگویند.

#خودمدیریتی

برای اینکه کوچ دستور کار مراجع را در اولویت کار خود قرار دهد، باید بتواند “مسائل خود” را به طرق مختلف و به‌طور مؤثر مدیریت کند. این می‌تواند شامل داشتن ذهنی باز هنگام برخورد با چیزی که نسبت به آن احساسات شخصی دارد باشد تا عجله نکردن برای “پاسخ دادن” یا نجات مراجع در “هنگام گیر افتادن” و همچنین در نظر داشتن اینکه پاسخ کوچ ممکن است پاسخ درستی برای مراجع نباشد.

#تعمیق_یادگیری

یکی از مواردی که سفر کوچینگ را از سایر موارد مشابه متمایز می‌کند، تمرکز بر عملکرد مراجع است. مراجعین باهدف جلو رفتن در زندگی خود به کوچینگ روی می‌آورند، به همین دلیل است که “پیش بردن اقدامات” یک ویژگی اصلی در سفر کوچینگ است.

🔴 (د) اصول (مرکز ستاره)

#رضایت

تعریف هر شخص ازآنچه رضایت نام دارد، منحصر به خود او و کاملاً شخصی است. نیازی نیست رضایت یک هدف بلندمدت باشد یا یک رویای دست‌نیافتنی در آینده.

#تعادل

ازآنجاکه زندگی همیشه درحرکت است، تعادل یک مفهوم پویاست.

#فرآیند/جریان

ما همیشه در دل جریان زندگی خود هستیم. گاهی اوقات زیبا، دلپذیر و روان به نظر می‌رسد و گاهی در گل‌ولای گیر می‌کند.

🔺منبع: Crowe Associates Ltd
🔻ترجمه: انوشه نهاوندی، الهام مظاهری

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
حق با مشتری نیست
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

سال های فراوانی است که در بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، سخنرانی ها، همایش ها، سمینارها و کتاب های «کسب و کار و بازاریابی» بسیاری از اساتید گفته اند: «حق با مشتری است». همچنین جملاتی همچون؛ مشتری تاج سر است، خیلی خوب است، همیشه باید مطابق میل او رفتار کرد و ... کلیدواژه های پر تکرار حوزه بازار و محافل کسب و کار بوده اند. به یاد دارم در مقاله ای پر طرفدار نظریه پردازی به دو اصل مهم در این رابطه پرداخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی گفت: اصل اول این که: «همیشه حق با مشتری است» و اصل دوم «هر وقت در این رابطه شک کردید به اصل اول برگردید.» اما با گذر زمان این نظریه (همانند بسیاری دیگر از ایده ها و عقاید پرطرفدار که در زمان خود کاربرد فراوانی داشته اند) اکنون نیازمند به روزرسانی و اصلاح است. امروز باید بگوییم این اصل کامل نیست و نیاز به اصلاح دارد. بدین صورت که باید بگوییم «صرفاً حق فقط با #مشتری با کیفیت و با ارزش است»

هر رهگذری که از ما، پرستیژ برند، جذابیت #محصولات و خدمات، ویترین زیبا و پر رونق و یا هر مورد دیگری که از ما برایش جالب بود خوشش آمد قطعاً نمی تواند و نباید یک مشتری مناسب و ارزشمند تعریف شود. به بیان دیگر فردی که قصد خرید ندارد، پول پرداخت نمی کند، مانع کسب است و یا به هرصورتی آیینه دق می شود چرا باید در زمره ی مشتریان ما قرار بگیرند که قرار هم هست همیشه حق با او باشد؟ جیمز کالینز استاد مدرسه عالی کسب و کار استنفورد در کتابش این گونه اشاره می کند: «حقیقت این است که امروز می گوییم ارزشمندترین دارایی سازمان، منابع انسانی شایسته اش است. پس شما هم صرفاً روی مشتریان با کیفیت و شایسته حساب کنید» مشتریان ارزشمند همان هایی هستند که از نردبان شرکت، سازمان یا کسب و کار ما بالا می روند و تعریف خاصی دارند. آنها خواهان گسترش روابط با ما هستند، شرکت ما را به دیگران توصیه می کنند، جذب رقبا نمی شوند، حاضر به پرداخت قیمت بالاتری هستند، با ما همکاری می کنند و در نهایت حتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ما هستند.

پس شما باید اول #مشتریان خود را کاملاً شناسایی کنید و به میزان ارزشمندی برای کسب و کارتان روابط خود را با آن ها تنظیم کنید. گاهی مشتری صرفاً به دنبال آشنایی با برند شماست که از آن با عنوان «بیننده» یاد می شود. گروهی از مشتریان احتمالاً در آینده نزدیک از شما خرید خواهند کرد که به آن ها «مشتری احتمالی» گویند. برخی برای اولین بار از شما خرید می کنند که به آن ها می توان عنوان «مشتری» اطلاق کرد. اگر این دسته از مشتریان خرید خود را تکرار نمایند به «مشتری وفادار» تبدیل می شوند و نهایتاً زمانی فرا می رسد که مشتری وفادار حامی برند شما خواهد بود و آن را به دیگران توصیه می کند که به بالاترین و ارزشمندترین سطح می رسد و تبدیل به «مشتری حامی» می گردد. بر این اساس شیوه ی مواجهه شما و وقت سپاری و اختصاص انرژی و اهمیت برای مشتریان تان متفاوت خواهد بود.

اگر فله ای یا کیلویی و از یک کنار هر رهگذری را #مشتری بخوانیم و برایش فرش قرمز پهن کنیم و «همواره هم بگوییم حق با اوست» بدین ترتیب در عصر رقابت و سرعت انرژی ما برای جذب مشتریان ارزشمند کاهش می یابد و توانایی اختصاص وقت کافی برای آن ها را نخواهیم داشت. بدون شک ما همواره مبادی آداب خواهیم بود، به همگان احترام می گذاریم، کسی را از خود نرانده و دشمن خود و کسب و کارمان نمی کنیم ولی با این همه دلیلی هم ندارد از یک کنار همه را با یک چشم ببینیم و تفاوتی برای «رهگذر، بیننده و مشتری وفادار» قائل نشویم. هر مشتری زمانی که در مسیر «ارزش آفرینی» برای ما، تجارت و کسب و کار ما قرار می گیرد در برنامه ریزی های ما به صورت هدفمند مورد توجه قرار خواهد گرفت و برای توسعه ی ارتباطش با خویش تلاش می کنیم.

قاعدتاً به میزانی که مشتری با ما همراهی کند، ارزش آفرین باشد و از ما حمایت به عمل آورد به او حق می دهیم و تمامی تلاش خود را در سوگیری، برنامه ریزی، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر در جهت #رضایت_حداکثری او انجام خواهیم دارد. در عصر تنوع و تکثر که گستردگی و پیچیدگی ها بسیار بالا است آن چنان «امکان و زمان» نداریم که بدون دسته بندی و طبقه بندی حرکت کنیم. تبلیغات ما باید به صورت هدفمند، گزیده شده و در محیط های مربوط صورت پذیرد و مراوده، زمان و تلاش ما هم در جهت کسب رضایت مشتریان ارزشمند و وفادار است. بدین صورت آن ها همواره از ما و خدمات ما راضی هستند و ما به حداکثر بهره وری می رسیم. فقط در این میان می ماند افرادی که به صورت بالقوه صلاحیت تبدیل شدن به مشتریان ارزش آفرین را دارند که برای توسعه کسب و کار و تجارت باید به صورت ویژه آن ها را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنیم.

🔺منبع: #مجله_تخصصی_کابین،
🔻بهار ۱۴۰۳، شماره ۷

#پایگاه_جامع_مدیریار

@modiryar