زن تان را عوض نکنید اما ....
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
💢 بیان دو تجربه موفق
➊ تجربه شرکت سامسونگ
• سامسونگ سال ۱۹۳۸ تأسیس شد. این شرکت رشد کرد و بزرگ شد. «هی لی» پسر بنیانگذار شرکت در سال ۱۹۸۷ جای پدرش را گرفت، این مدیر جدید علاقه مند به شیوه ژاپنی ها بود و از نوآوری های اخیر ژاپنی ها حرف هایی شنیده بود. سری به ژاپن زد و فهمید که فناوری آینده متعلق به نیمه رساناهاست و فرصت خوبی است برای ورود سامسونگ. لی فهمید که سامسونگ از این پس مجبور است در بازارهایی رقابت کند که غیرکره ای ها در آن فعال اند و اگر می خواهد دنباله رو شرکت های ژاپنی نباشد، باید تحولی جدی صورت دهد.
• فرهنگ بسته «بومیِ کره ای» از بزرگترین موانع بود. لی فهمید نیاز به درک جهانی خارج از مرز کره دارد. وی سال ۱۹۹۳ برنامه تحول بزرگش را با شعار جالبی اعلام کرد: «همه چیز جز زن و بچه هایتان را عوض کنید!» می خواست شرکتی در کلاس جهانی با فرهنگی متفاوت بسازد و سراغ تجربه های برتر جهانی و فراتر از مرز کره رفت. کار سختی بود و مقاومت ها بسیار. او تصمیم گرفت در شرکتش را به روی خارجی ها باز کند و بسیاری از کارشناس زبده غیر کره ای را جذب کرد؛ همچنین بسیاری از کره ای ها را به خارج فرستاد تا تجربه های جدید جهانی را فرا گیرند. از خرید شرکت های خارجی هم غافل نشد.
➋ تجربه خودروسازان چینی
تجربه رشد خودرو سازان چینی که سال ها بعد از ما به صورت جدی وارد صنعت خودرو سازی شدند نیز جالب است. آن ها ۵ اقدام زیر را به خوبی انجام دادند:
• کسب دانش و مهارت فنی از طریق به کارگیری نیرو های متخصص و مهندس خارجی.
• توسعه رابطه و همکاری تنگاتنگ با مراکز تحقیقاتی محلی و بین المللی.
• یادگیری از طریق تحقیق و توسعه مشترک با شرکت های خارجی نظیر ایتالیا و آلمان.
• سرمایه گذاری های مشترک با شرکت های خارجی انگلیسی و ...
• خرید شرکتهای خارجی مثل؛ دی.اس.آی. استرالیایی بزرگترین شرکت تولید کننده گیربکس.
💢 تجویز راهبردی
چینی ها و کره ای ها خودکفایی را مهم می دانستند اما آنرا طوری تعریف کردند که سبب انزوا و ایزوله شدن نشود. صادقانه از خود ۷ سئوال بپرسیم:
➊ آخرین باری که ایران یک شرکت خارجی را به قصد انتقال تکنولوژی خریده کی بوده است؟
➋ آخرین باری که جرات کردیم برای صنعت، مدیر خارجی بیاوریم کی بوده است؟
➌ چرا برای توسعه فوتبال از کی روش استفاده می کنیم اما برای مدیریت گردشگری نه؟
➍ چرا سرمایه لازم برای تأسیس بانک خارجی را آنقدر بالا بردیم که هر خارجی می شنود می خندد؟
➎ چرا رئیس بانک مرکزی انگلستان می تواند خارجی باشد اما رییس یک بانک درجه دوم ما نمی تواند؟
➏ چرا مدیرعامل بنز بعنوان نماد آلمان می تواند غیرآلمانی باشد اما مدیر عامل ایران خودرو نمی تواند؟
➐ چرا محصولات آلمانی، کره ای، ژاپنی و چینی در ایران به وفور یافت می شود و از بازار شیرین ۸۰ میلیونی ما لذت می برند اما نمی توانیم شرکت مشترک در ایران با آنان تأسیس کنیم تا هاب بازار ۴۰۰ میلیونی منطقه باشیم؟
🔚 سخن آخر
لطفاً فوراً مرا به غرب زدگی و خودباختگی متهم نکنید این اتهام ها را قبلاً بارها زده و به نتیجه نرسیده ایم. وقت آنست که تجربه سال های اخیر را صادقانه مرور کنیم و نتایج دردناک آنرا بپذیریم. بهتر نیست برای رشد کشور شرق و غرب را به خدمت بگیریم؟ دریچه های جهان به سوی ایران حتی در زمان تحریم می تواند گشوده شود اگر بیش از هر چیزی و هر کاری، دریچه های ذهن مان را بگشاییم. رمز پیشرفت ترکیب درست درون زایی و برون گرایی یا بعبارت دیگر ترکیب مناسب بومی گرایی و جهان پذیری است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
💢 بیان دو تجربه موفق
➊ تجربه شرکت سامسونگ
• سامسونگ سال ۱۹۳۸ تأسیس شد. این شرکت رشد کرد و بزرگ شد. «هی لی» پسر بنیانگذار شرکت در سال ۱۹۸۷ جای پدرش را گرفت، این مدیر جدید علاقه مند به شیوه ژاپنی ها بود و از نوآوری های اخیر ژاپنی ها حرف هایی شنیده بود. سری به ژاپن زد و فهمید که فناوری آینده متعلق به نیمه رساناهاست و فرصت خوبی است برای ورود سامسونگ. لی فهمید که سامسونگ از این پس مجبور است در بازارهایی رقابت کند که غیرکره ای ها در آن فعال اند و اگر می خواهد دنباله رو شرکت های ژاپنی نباشد، باید تحولی جدی صورت دهد.
• فرهنگ بسته «بومیِ کره ای» از بزرگترین موانع بود. لی فهمید نیاز به درک جهانی خارج از مرز کره دارد. وی سال ۱۹۹۳ برنامه تحول بزرگش را با شعار جالبی اعلام کرد: «همه چیز جز زن و بچه هایتان را عوض کنید!» می خواست شرکتی در کلاس جهانی با فرهنگی متفاوت بسازد و سراغ تجربه های برتر جهانی و فراتر از مرز کره رفت. کار سختی بود و مقاومت ها بسیار. او تصمیم گرفت در شرکتش را به روی خارجی ها باز کند و بسیاری از کارشناس زبده غیر کره ای را جذب کرد؛ همچنین بسیاری از کره ای ها را به خارج فرستاد تا تجربه های جدید جهانی را فرا گیرند. از خرید شرکت های خارجی هم غافل نشد.
➋ تجربه خودروسازان چینی
تجربه رشد خودرو سازان چینی که سال ها بعد از ما به صورت جدی وارد صنعت خودرو سازی شدند نیز جالب است. آن ها ۵ اقدام زیر را به خوبی انجام دادند:
• کسب دانش و مهارت فنی از طریق به کارگیری نیرو های متخصص و مهندس خارجی.
• توسعه رابطه و همکاری تنگاتنگ با مراکز تحقیقاتی محلی و بین المللی.
• یادگیری از طریق تحقیق و توسعه مشترک با شرکت های خارجی نظیر ایتالیا و آلمان.
• سرمایه گذاری های مشترک با شرکت های خارجی انگلیسی و ...
• خرید شرکتهای خارجی مثل؛ دی.اس.آی. استرالیایی بزرگترین شرکت تولید کننده گیربکس.
💢 تجویز راهبردی
چینی ها و کره ای ها خودکفایی را مهم می دانستند اما آنرا طوری تعریف کردند که سبب انزوا و ایزوله شدن نشود. صادقانه از خود ۷ سئوال بپرسیم:
➊ آخرین باری که ایران یک شرکت خارجی را به قصد انتقال تکنولوژی خریده کی بوده است؟
➋ آخرین باری که جرات کردیم برای صنعت، مدیر خارجی بیاوریم کی بوده است؟
➌ چرا برای توسعه فوتبال از کی روش استفاده می کنیم اما برای مدیریت گردشگری نه؟
➍ چرا سرمایه لازم برای تأسیس بانک خارجی را آنقدر بالا بردیم که هر خارجی می شنود می خندد؟
➎ چرا رئیس بانک مرکزی انگلستان می تواند خارجی باشد اما رییس یک بانک درجه دوم ما نمی تواند؟
➏ چرا مدیرعامل بنز بعنوان نماد آلمان می تواند غیرآلمانی باشد اما مدیر عامل ایران خودرو نمی تواند؟
➐ چرا محصولات آلمانی، کره ای، ژاپنی و چینی در ایران به وفور یافت می شود و از بازار شیرین ۸۰ میلیونی ما لذت می برند اما نمی توانیم شرکت مشترک در ایران با آنان تأسیس کنیم تا هاب بازار ۴۰۰ میلیونی منطقه باشیم؟
🔚 سخن آخر
لطفاً فوراً مرا به غرب زدگی و خودباختگی متهم نکنید این اتهام ها را قبلاً بارها زده و به نتیجه نرسیده ایم. وقت آنست که تجربه سال های اخیر را صادقانه مرور کنیم و نتایج دردناک آنرا بپذیریم. بهتر نیست برای رشد کشور شرق و غرب را به خدمت بگیریم؟ دریچه های جهان به سوی ایران حتی در زمان تحریم می تواند گشوده شود اگر بیش از هر چیزی و هر کاری، دریچه های ذهن مان را بگشاییم. رمز پیشرفت ترکیب درست درون زایی و برون گرایی یا بعبارت دیگر ترکیب مناسب بومی گرایی و جهان پذیری است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
من نقی معمولیام تو چطور؟
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
#سریال_پایتخت در حال پخش است و من به نقی فکر میکنم. چقدر آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانهای دارد: «معمولی». او یک کاراکتر خاص نیست. معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و یعنی تو. چرا چنین چیزی میگویم؟ به نقاط شباهت نقی معمولی به میانگین جامعه ایرانی دقت کنید:
➊ راجع به همهچیز #اظهارنظر میکند:
تا حالا از او نشنیدیم: من نمیدانم باید فکر کنم. نقی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس میشود طوری رفتار میکند که نماینده مازندران در پارلمان است و نماینده پارلمان در مازندران! روی ماشینش پرچم ایران میگذارد مثل ماشین رئیسجمهور و کلت میبندد.
➋ #اعتمادبنفس دارد در سطح لالیگا:
نقی پارتی بازی میکند؛ از همسرش میخواهد که خبر بازگشت وی را از حج در اخبار استانی بگوید! حالا اگر نمیتواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار!
➌ میخواهد همیشه بالا باشد:
از اصرار بر هِد فامیل بودن تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج. نقی راحت دروغ میگوید حتی برای رفتن به خانه خدا! آن هم دقیقاً شب قبل از رفتن! کتاب نمیخواند و از همه مهمتر؛ نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد.
💢 #نقی_معمولی ويژگیهای مثبت نیز دارد:
⇦ خانواده دوست است.
⇦ به بزرگترها احترام میگذارد.
⇦ روی خانواده اش تعصب خاصی دارد.
⇦ گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه دارد.
⇦ زحمتکش و جنگنده است برای خانوادهاش میجنگد.
🔚 #تجویز_راهبردی:
⇦ از میان همه مختصات نقی معمولی، یا به عبارت بهتر از میان همه مختصات خودم و شما میخواهم به مساله عدم شکلگیری #خود_تعمیم_یافته اشاره کنم.
⇦ #مقصود_فراستخواه، جامعه پژوه معاصر ما معتقد است: توسعه یافتگی محصول نوعی آگاهی میان فردی و فرافردی است. یا به تعبیر من توسعه حاصل وجود «خودِ تعمیم یافته» است.
💢 بگذارید مثالی بزنم:
⇦ اگر بدانم علاوه بر من و خانوادهام، افراد دیگری نیز در مجتمع آپارتمانی زندگی میکنند، از آن لحظه همانطور که حواسم به خود و خانوادهام است، ملاحظه همه ساکنان آپارتمان را میکنم. اینجاست که به خود تعمیم یافته رسیدهام. نحوه رفتوآمد و صدا و استفاده از فضای مجتمع مسکونی، به نحوی خواهد بود که دیگران را هر لحظه در کنار خودم میبینیم. در #خود_محدود، من بعنوان پدر فقط به فرزندم توجه دارم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را صاحب حق میدانم و دستیابی به خود تعمیم یافته حاصل تامل، تمرین و تجربه است.
💢 ۳ پیشنهاد دارم:
➊ برای تامل:
کتاب خودمداری ایرانیان را بخوانیم.
➋ برای تمرین:
یک ماه تمرین کنیم که خانواده دیگران را خانواده خود بپنداریم. آنگاه آیا همان رفتاری را میکنیم که با وی میکنیم؟
➌ برای تجربه:
جوری رفتار کنیم که برای نسل بعد الگوی متفاوت رفتاری باشیم. آدمها بر اساس تجربه میآموزند چه کاری خوب است و چه کاری بد.
💢 #خود_تعمیم_یافته بسیار مهم است:
⇦ ما همیشه از #خویشاوندگرایی و #پارتیبازی مینالیم. همیشه میشنویم که در کشور امکان اجماع نظر وجود ندارد. از قبیله سالاری و قومگرایی گله میکنیم. از اینکه دموکراسی در ایران شکل نمیگیرد ناراحتیم. یکی از مهمترین بلوکهای سازنده فرآیند توسعه یافتگی (اجماع نظر، دموکراسی، شایسته سالاری) دستیابی به این خود تعمیم یافته است.
⇦ تا من تو را درک نکنم و تا تو مرا نفهمی و به منِ تعمیم یافته نرسیم توسعه دشوار است البته #توسعه_یافتگی شروط دیگری نیز دارد. در سریال پایتخت #هما_سعادت همنشین نقی است اما در دنیای واقعی هما (توسعه یافتگی) روی دوش نقی (من و تو) نخواهد نشست. باید از خودمداری به دگرفهمی و دگرپذیری مهاجرت کنیم. همه ما یک خانواده بزرگ بنام ایران و خانوادهای بزرگتر به وسعت جهان ایران.
@modiryar
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
#سریال_پایتخت در حال پخش است و من به نقی فکر میکنم. چقدر آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانهای دارد: «معمولی». او یک کاراکتر خاص نیست. معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و یعنی تو. چرا چنین چیزی میگویم؟ به نقاط شباهت نقی معمولی به میانگین جامعه ایرانی دقت کنید:
➊ راجع به همهچیز #اظهارنظر میکند:
تا حالا از او نشنیدیم: من نمیدانم باید فکر کنم. نقی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس میشود طوری رفتار میکند که نماینده مازندران در پارلمان است و نماینده پارلمان در مازندران! روی ماشینش پرچم ایران میگذارد مثل ماشین رئیسجمهور و کلت میبندد.
➋ #اعتمادبنفس دارد در سطح لالیگا:
نقی پارتی بازی میکند؛ از همسرش میخواهد که خبر بازگشت وی را از حج در اخبار استانی بگوید! حالا اگر نمیتواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار!
➌ میخواهد همیشه بالا باشد:
از اصرار بر هِد فامیل بودن تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج. نقی راحت دروغ میگوید حتی برای رفتن به خانه خدا! آن هم دقیقاً شب قبل از رفتن! کتاب نمیخواند و از همه مهمتر؛ نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد.
💢 #نقی_معمولی ويژگیهای مثبت نیز دارد:
⇦ خانواده دوست است.
⇦ به بزرگترها احترام میگذارد.
⇦ روی خانواده اش تعصب خاصی دارد.
⇦ گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه دارد.
⇦ زحمتکش و جنگنده است برای خانوادهاش میجنگد.
🔚 #تجویز_راهبردی:
⇦ از میان همه مختصات نقی معمولی، یا به عبارت بهتر از میان همه مختصات خودم و شما میخواهم به مساله عدم شکلگیری #خود_تعمیم_یافته اشاره کنم.
⇦ #مقصود_فراستخواه، جامعه پژوه معاصر ما معتقد است: توسعه یافتگی محصول نوعی آگاهی میان فردی و فرافردی است. یا به تعبیر من توسعه حاصل وجود «خودِ تعمیم یافته» است.
💢 بگذارید مثالی بزنم:
⇦ اگر بدانم علاوه بر من و خانوادهام، افراد دیگری نیز در مجتمع آپارتمانی زندگی میکنند، از آن لحظه همانطور که حواسم به خود و خانوادهام است، ملاحظه همه ساکنان آپارتمان را میکنم. اینجاست که به خود تعمیم یافته رسیدهام. نحوه رفتوآمد و صدا و استفاده از فضای مجتمع مسکونی، به نحوی خواهد بود که دیگران را هر لحظه در کنار خودم میبینیم. در #خود_محدود، من بعنوان پدر فقط به فرزندم توجه دارم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را صاحب حق میدانم و دستیابی به خود تعمیم یافته حاصل تامل، تمرین و تجربه است.
💢 ۳ پیشنهاد دارم:
➊ برای تامل:
کتاب خودمداری ایرانیان را بخوانیم.
➋ برای تمرین:
یک ماه تمرین کنیم که خانواده دیگران را خانواده خود بپنداریم. آنگاه آیا همان رفتاری را میکنیم که با وی میکنیم؟
➌ برای تجربه:
جوری رفتار کنیم که برای نسل بعد الگوی متفاوت رفتاری باشیم. آدمها بر اساس تجربه میآموزند چه کاری خوب است و چه کاری بد.
💢 #خود_تعمیم_یافته بسیار مهم است:
⇦ ما همیشه از #خویشاوندگرایی و #پارتیبازی مینالیم. همیشه میشنویم که در کشور امکان اجماع نظر وجود ندارد. از قبیله سالاری و قومگرایی گله میکنیم. از اینکه دموکراسی در ایران شکل نمیگیرد ناراحتیم. یکی از مهمترین بلوکهای سازنده فرآیند توسعه یافتگی (اجماع نظر، دموکراسی، شایسته سالاری) دستیابی به این خود تعمیم یافته است.
⇦ تا من تو را درک نکنم و تا تو مرا نفهمی و به منِ تعمیم یافته نرسیم توسعه دشوار است البته #توسعه_یافتگی شروط دیگری نیز دارد. در سریال پایتخت #هما_سعادت همنشین نقی است اما در دنیای واقعی هما (توسعه یافتگی) روی دوش نقی (من و تو) نخواهد نشست. باید از خودمداری به دگرفهمی و دگرپذیری مهاجرت کنیم. همه ما یک خانواده بزرگ بنام ایران و خانوادهای بزرگتر به وسعت جهان ایران.
@modiryar