#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
✅تنبيهات و تذكرات...
7- این کتـاب اگرچه همه اش در عرفان و تصوف است و البته خواننـده پس از قرائت تمام، وقوف کامل بر خصوصـیات اینـدو پیـدا خواهـد کرد جـاى دفع دخـل و رفع اشـتباه نیست ولی ترس این هست که بعضـی از خواننـدگان تـا بآخر نخواننـد یا محل مقصود را نخواننـد تـا رفع اشـتباه ایشـان گردد، نـاگزیرم در اینجـا از یـک دفع توهم و دفع اشـتباه بتشـریح اجمالی و بیان مقصود از عرفان، اما تصوف پس احتیاج بشـرح اجمالی ندارد زیرا که نزد عوام شـیعه اثنی عشریه خالص، صوفیت و تصوف بنحو اجمال معلوم است، چه رسد باهل علم و دانش، و شـرح تفصـیلش بقرائت معلوم خواهد شد، اما عرفان براى اشـخاص بی اطلاع شبهه انداز است بسا شود که موجب و هم شود از این رو خوف آنستکه دستآویز مغرضین گردد، پس تذکر لازم است.
عرفان و عارف را دو معنی است یکی حقیقی که بمعنی لغوى اولی خود اراده شود و آن صدق نمیکند جز بر علوم اهل البیت(ع) واهل البیت و پیروان ایشان از علماء و فقهاى امامیه.
و دیگرى معنی اسـمی و علمی اصـطلاحی و این صـدق نمیکند مگر بر تصوف وصوفی و آنچه منشعب از صوفیت شده اگرچه بنام صوفیت نباشد بلکه دیگرى باشد، و باین
معنی اطلاق عرفان بر علوم ائمه(ع) غلط است و اطلاق عارف هم بر امام یا فقیه غلط است، مانند سنی که بمعنی لغوي تابع سنت
است و بـاین معنی جز ائمه و پیروان ایشان سـنی نیست ولی بمعنی ثانوى اسـمی و علمی که مراد اهل سـنت است، اطلاقش بر ائمه و
پیروان ایشـان غلط است، شایـد زیاده از هشت قرن باشـد که لفظ عرفان اسم و عَلَم شـده است براى تصوف و شـعب منشـعبه از او و
لفظ عارف هم اسم و علم براى اهل این شـعبه ها گشـته مانند لفظ حکیم که بیجا براى فلسـفه دان اسم و علم شده، بنابراین اسمیت و علمیت عرفان مرادف با تصوف، و عارف مرادف با صوفی یا اهل شعبههاي او میباشد.
عارف و صوفی یکی باشد دو نیستایندو اسم است و مسماشان یکیست رباعی:
صوفی و شیخی و علی اللّه عارف و اولیاء و اهل اللّه
همه اسماء بی مسمایندهمه را یک مرض بود باللّه رباعی:
همه سرگرم و هم و لا یعنیطالب لفظهاى بیمعنی رشـته ها مختلف بود ورنه همه بر یک نهـج بود مبنی پس تأمل کنید که مقصود بغیر مقصود اشـتباه نشود و تلبیس در کار نشود آنچه که مشـهور و معروف است بعرفـان همـان عرفـان اسـمی علمی را منظور میدارنـد که غیر از تصوف و شـعبه هایش نیست و عـارف و
عرفـاء هم که در اشـعار و کتب و السـنۀ و افواه نـام برده میشود همان اسـمی علمیست که بجز اهل تصوف و شـعبه هایش نیست، باقی شرحش موقوف بمطالعه کتاب است که در محلش کاملا شرح داده شده.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 1
#نقدحافظ
#نقد_مولوى
#مثنوى
#نقدصوفيه
#صوفيه
#شيخيه
#نقدشيخيه
#عارف
#عرفان
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#البدعةوالتحرف
✅تنبيهات و تذكرات...
7- این کتـاب اگرچه همه اش در عرفان و تصوف است و البته خواننـده پس از قرائت تمام، وقوف کامل بر خصوصـیات اینـدو پیـدا خواهـد کرد جـاى دفع دخـل و رفع اشـتباه نیست ولی ترس این هست که بعضـی از خواننـدگان تـا بآخر نخواننـد یا محل مقصود را نخواننـد تـا رفع اشـتباه ایشـان گردد، نـاگزیرم در اینجـا از یـک دفع توهم و دفع اشـتباه بتشـریح اجمالی و بیان مقصود از عرفان، اما تصوف پس احتیاج بشـرح اجمالی ندارد زیرا که نزد عوام شـیعه اثنی عشریه خالص، صوفیت و تصوف بنحو اجمال معلوم است، چه رسد باهل علم و دانش، و شـرح تفصـیلش بقرائت معلوم خواهد شد، اما عرفان براى اشـخاص بی اطلاع شبهه انداز است بسا شود که موجب و هم شود از این رو خوف آنستکه دستآویز مغرضین گردد، پس تذکر لازم است.
عرفان و عارف را دو معنی است یکی حقیقی که بمعنی لغوى اولی خود اراده شود و آن صدق نمیکند جز بر علوم اهل البیت(ع) واهل البیت و پیروان ایشان از علماء و فقهاى امامیه.
و دیگرى معنی اسـمی و علمی اصـطلاحی و این صـدق نمیکند مگر بر تصوف وصوفی و آنچه منشعب از صوفیت شده اگرچه بنام صوفیت نباشد بلکه دیگرى باشد، و باین
معنی اطلاق عرفان بر علوم ائمه(ع) غلط است و اطلاق عارف هم بر امام یا فقیه غلط است، مانند سنی که بمعنی لغوي تابع سنت
است و بـاین معنی جز ائمه و پیروان ایشان سـنی نیست ولی بمعنی ثانوى اسـمی و علمی که مراد اهل سـنت است، اطلاقش بر ائمه و
پیروان ایشـان غلط است، شایـد زیاده از هشت قرن باشـد که لفظ عرفان اسم و عَلَم شـده است براى تصوف و شـعب منشـعبه از او و
لفظ عارف هم اسم و علم براى اهل این شـعبه ها گشـته مانند لفظ حکیم که بیجا براى فلسـفه دان اسم و علم شده، بنابراین اسمیت و علمیت عرفان مرادف با تصوف، و عارف مرادف با صوفی یا اهل شعبههاي او میباشد.
عارف و صوفی یکی باشد دو نیستایندو اسم است و مسماشان یکیست رباعی:
صوفی و شیخی و علی اللّه عارف و اولیاء و اهل اللّه
همه اسماء بی مسمایندهمه را یک مرض بود باللّه رباعی:
همه سرگرم و هم و لا یعنیطالب لفظهاى بیمعنی رشـته ها مختلف بود ورنه همه بر یک نهـج بود مبنی پس تأمل کنید که مقصود بغیر مقصود اشـتباه نشود و تلبیس در کار نشود آنچه که مشـهور و معروف است بعرفـان همـان عرفـان اسـمی علمی را منظور میدارنـد که غیر از تصوف و شـعبه هایش نیست و عـارف و
عرفـاء هم که در اشـعار و کتب و السـنۀ و افواه نـام برده میشود همان اسـمی علمیست که بجز اهل تصوف و شـعبه هایش نیست، باقی شرحش موقوف بمطالعه کتاب است که در محلش کاملا شرح داده شده.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 1
#نقدحافظ
#نقد_مولوى
#مثنوى
#نقدصوفيه
#صوفيه
#شيخيه
#نقدشيخيه
#عارف
#عرفان
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
(1)مخفی نماند چنانکه میبینی ما در اینجا در بطلان تصوف اکتفا بشرح اصل تصوف و اصول آن مینمائیم تا بطلانش واضح شود
و طریقه عوام بـا عوام فریبانه را در مناظره سلوك نداشتیم طریقه عوام در منـاظره چون اطلاعات علمی ندارد اینست که باعمـال فلانوفلان متشبت میشود و عمـل فلان و فلان را سند ابطلان اصل طریقه قرار میدهد و میگوید فلانوفلان چنین میکنند یا چنان کرده و فلان چنین بوده یـا چنان بوده پس کاشف است از آنکه طریقه اش باطل است اما عالم میدانـد که 👈عمل اهل هر ملت دلیل بر بطلان اصل ملت نیست👉 و چون اعوام از بیعلمی راه دیگرى از براى اثبات حقایق ندارنـد، لا جرم اهل صورتند و و همان صورت را سند میکنند و هر که را ببینند سیره خوش و سر بزیر و رفتارى بظاهر خوش دارد دلیل بر حسن عقیده او میکنند، و کاشف از صحت معتقدات او میدانند و هر که را بظاهر عملش را زننده ببینند عملش را دلیل بر فساد عقیده و طریقه او هر دو دانند و از این راه اسـت که بازار عوام فریبی رواج پیـدا کرده لهذا مغرضین که میخواهند عوام فریبی کنند و عامی بیچاره را از رشته حق خود بیرون کشـند صوفی کننـد یـا شـیخی یـا ذهبی یـا بهـائی یـا طبیعی و لایبالی از همین راه او را میفریبند عمل ناشایسـته بعضیها را به رخ آن بیچاره
میکشند میگویند فلان مال وقف را خورد چنانچه حافظ میگوید.
مصراع: که می حرام ولی به ز مال اوقاف است .
یا فلان واعظ یا فلان پیشنماز چنین وچنان کرده حافظ:امام شهر که بودش سر نماز درازبخون دختر رز جامه را قصارت کرد ایضا واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنندچون بخلوت میرونـد آن کار دیگر میکنند پس میگویند اگر اینها راست میگویند نباید چنین باشد پس این را مدرك میکنند که طریقه علما باطل است و آنچه میگویند از خود میگویند. دین ندارند، ایمان ندارند و، و، و، و، دیگر بیچاره عوام که جز همین نمیفهمند زود مغرور همین گفته ها شده فریب میخورد و دست از دین میکشد او دیگر نمیداند که 👈عمـل اهل دین نه دلیل بر صحت دین و نه فساد وى است دین را بایـد جداگانه فی حد نفسه سنجید نه بکردار نیک و بد اشخاص👉.
عامی نمیدانـد که این اعمـال شاهـد و گـواه بر خـود او است نه بر طریقه او که مدعی است که عقیـده او است، 👈یعنی آنچه بگوئی دربـاره خود او صادق است نه دربـاره دینی که بـاو منتحل است👉، او خود بیعقیـده است. او خود در دینش منافق است، او خود در دینش لایبـالی است. او خود بدین است، بی ایمان است، بی تقوا است و هرچه بگوئی نه دین او باطل است، ما از این طریقه عوامی و عوام فریبانه در این کتاب چنانچه میبینی خوددارى کردیم تا راه گریز براى خصم مدعی نباشد، نگوید اینهارا میبندند یا نگوید حکـایت دروغ است یـا نگویـد باشـخاص نظر مکن تو حقیقت بین باش در هر فرقه نیکو بـد دارد، و امثال ذلک را نگوینـد.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 8
📕اسكن كتاب:http://yon.ir/2V9Pt
#نقدحافظ
#صوفيه
#نقدصوفيه
#شيخيه
#نقدشيخيه
#بهائيت
#نقدبهائيت
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#البدعةوالتحرف
(1)مخفی نماند چنانکه میبینی ما در اینجا در بطلان تصوف اکتفا بشرح اصل تصوف و اصول آن مینمائیم تا بطلانش واضح شود
و طریقه عوام بـا عوام فریبانه را در مناظره سلوك نداشتیم طریقه عوام در منـاظره چون اطلاعات علمی ندارد اینست که باعمـال فلانوفلان متشبت میشود و عمـل فلان و فلان را سند ابطلان اصل طریقه قرار میدهد و میگوید فلانوفلان چنین میکنند یا چنان کرده و فلان چنین بوده یـا چنان بوده پس کاشف است از آنکه طریقه اش باطل است اما عالم میدانـد که 👈عمل اهل هر ملت دلیل بر بطلان اصل ملت نیست👉 و چون اعوام از بیعلمی راه دیگرى از براى اثبات حقایق ندارنـد، لا جرم اهل صورتند و و همان صورت را سند میکنند و هر که را ببینند سیره خوش و سر بزیر و رفتارى بظاهر خوش دارد دلیل بر حسن عقیده او میکنند، و کاشف از صحت معتقدات او میدانند و هر که را بظاهر عملش را زننده ببینند عملش را دلیل بر فساد عقیده و طریقه او هر دو دانند و از این راه اسـت که بازار عوام فریبی رواج پیـدا کرده لهذا مغرضین که میخواهند عوام فریبی کنند و عامی بیچاره را از رشته حق خود بیرون کشـند صوفی کننـد یـا شـیخی یـا ذهبی یـا بهـائی یـا طبیعی و لایبالی از همین راه او را میفریبند عمل ناشایسـته بعضیها را به رخ آن بیچاره
میکشند میگویند فلان مال وقف را خورد چنانچه حافظ میگوید.
مصراع: که می حرام ولی به ز مال اوقاف است .
یا فلان واعظ یا فلان پیشنماز چنین وچنان کرده حافظ:امام شهر که بودش سر نماز درازبخون دختر رز جامه را قصارت کرد ایضا واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنندچون بخلوت میرونـد آن کار دیگر میکنند پس میگویند اگر اینها راست میگویند نباید چنین باشد پس این را مدرك میکنند که طریقه علما باطل است و آنچه میگویند از خود میگویند. دین ندارند، ایمان ندارند و، و، و، و، دیگر بیچاره عوام که جز همین نمیفهمند زود مغرور همین گفته ها شده فریب میخورد و دست از دین میکشد او دیگر نمیداند که 👈عمـل اهل دین نه دلیل بر صحت دین و نه فساد وى است دین را بایـد جداگانه فی حد نفسه سنجید نه بکردار نیک و بد اشخاص👉.
عامی نمیدانـد که این اعمـال شاهـد و گـواه بر خـود او است نه بر طریقه او که مدعی است که عقیـده او است، 👈یعنی آنچه بگوئی دربـاره خود او صادق است نه دربـاره دینی که بـاو منتحل است👉، او خود بیعقیـده است. او خود در دینش منافق است، او خود در دینش لایبـالی است. او خود بدین است، بی ایمان است، بی تقوا است و هرچه بگوئی نه دین او باطل است، ما از این طریقه عوامی و عوام فریبانه در این کتاب چنانچه میبینی خوددارى کردیم تا راه گریز براى خصم مدعی نباشد، نگوید اینهارا میبندند یا نگوید حکـایت دروغ است یـا نگویـد باشـخاص نظر مکن تو حقیقت بین باش در هر فرقه نیکو بـد دارد، و امثال ذلک را نگوینـد.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 8
📕اسكن كتاب:http://yon.ir/2V9Pt
#نقدحافظ
#صوفيه
#نقدصوفيه
#شيخيه
#نقدشيخيه
#بهائيت
#نقدبهائيت
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
🔴چرا صوفيه از اينكه خودشانرا به صوفى بودنشان منتسب بدانند فرارى هستند؟؟؟ و دنبال لقبهايى همچون عارف بالله و...هستند؟؟
✍️ همچنین تصوف را اصولی است که هر کس ملتزم بآنها شد صوفی است، خواه شیعی و خواه سنی خواه مسلم و خواه ترسا خواه خود را صوفی بنامد یا ننامد مدار تصوف بر آن اصول است نه بر نام که او خود را صوفی بنامد یا عارف بنامد یا عاشق یا اهل اللّه و اولیاءاللّه بنامد. 👈چنانچه شـیوه متأخرین از متصوفه از چندى قبل بر این شده که نام تصوف را از خود برداند 👈تا موجب گریزانی خلق نشود👉، بنام عرفاء و عشاق و اهل دل و اهل طریقت و اهل حقیقت و اهل اللّه و اولیاءاللّه و امثال ذلک خود را میخوانند.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 11
📕اسكن كتاب: http://yon.ir/UKoQ0
#صوفيه
#نقدصوفيه
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#البدعةوالتحرف
🔴چرا صوفيه از اينكه خودشانرا به صوفى بودنشان منتسب بدانند فرارى هستند؟؟؟ و دنبال لقبهايى همچون عارف بالله و...هستند؟؟
✍️ همچنین تصوف را اصولی است که هر کس ملتزم بآنها شد صوفی است، خواه شیعی و خواه سنی خواه مسلم و خواه ترسا خواه خود را صوفی بنامد یا ننامد مدار تصوف بر آن اصول است نه بر نام که او خود را صوفی بنامد یا عارف بنامد یا عاشق یا اهل اللّه و اولیاءاللّه بنامد. 👈چنانچه شـیوه متأخرین از متصوفه از چندى قبل بر این شده که نام تصوف را از خود برداند 👈تا موجب گریزانی خلق نشود👉، بنام عرفاء و عشاق و اهل دل و اهل طریقت و اهل حقیقت و اهل اللّه و اولیاءاللّه و امثال ذلک خود را میخوانند.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 11
📕اسكن كتاب: http://yon.ir/UKoQ0
#صوفيه
#نقدصوفيه
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#عشق
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
✍️ حدوث مدخلیت عشق در تصوف
و اما اصول دیگر یکی عشق است و این عشق در متصوفه قبل از اسـلام صـحبتش نیست بلکه در متصوفه متظاهر باسـلام نیز در قرون اول چندان نامی از او نیست بلکه بسـیار نادر پیدا میشود چنانچه از حالات رابعه معلوم میشود که او مترنم بعشق میشده و دم از عشـق میزده.
نشو و نماى عشق از متصوفه قرون وسطی شده تا حال که او را عمده و شرط اهم میدانند بلکه هر چیز را مبتنی باو میدانند بلکه آنچه
براى انبیاء و صالحین و ائمه و اوصـیاء نیز از کرامات و مقامات بوده همه را حمل بر عشق میکنند و از آثار عشق میشمارند حتی مثلا
میگویند ابراهیم علیه السلام از عشق در آتش رفت، موسـی علیه السلام از عشق چنان شد، عیسـی علیه السلام از عشق چنین شد، و هکذا.
بیچاره ساده بی اطلاع هم باور میکند بگمانش راست است و چنان میپندارد که همه آن عملها از عشق بود. آرى همه را محبت خـدا بـوده امـا نه آنکه این اعمـال ناشـی از عشق شـده بلکه از وحی و الهـام حق سـبحانه و تعـالی بوده و نه اینکه بروز آن کرامات و مقامات از آثار عشق بوده بلکه از آثار تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض (الخ)بوده.
بالجمله متصوفه قرون وسـطی بزعم خود عشق را بهترین سـبب و یگانه چیز براى تصـفیه باطن و وصول بحق و اسـتغناء از عقل و نقل یافتند. لذا به او بیشتر اهتمام دادند و او را بر همه چیز مقدم داشـتند و سالکین را بزعم خود بسوي عشق ارشاد کردند، و ریاضـتها را بیشتر در سبیل تحصیل عشق مصروف داشتند....
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 14
📕اسكن كتاب: http://yon.ir/HjnLj
#صوفيه
#نقدصوفيه
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
✍️ حدوث مدخلیت عشق در تصوف
و اما اصول دیگر یکی عشق است و این عشق در متصوفه قبل از اسـلام صـحبتش نیست بلکه در متصوفه متظاهر باسـلام نیز در قرون اول چندان نامی از او نیست بلکه بسـیار نادر پیدا میشود چنانچه از حالات رابعه معلوم میشود که او مترنم بعشق میشده و دم از عشـق میزده.
نشو و نماى عشق از متصوفه قرون وسطی شده تا حال که او را عمده و شرط اهم میدانند بلکه هر چیز را مبتنی باو میدانند بلکه آنچه
براى انبیاء و صالحین و ائمه و اوصـیاء نیز از کرامات و مقامات بوده همه را حمل بر عشق میکنند و از آثار عشق میشمارند حتی مثلا
میگویند ابراهیم علیه السلام از عشق در آتش رفت، موسـی علیه السلام از عشق چنان شد، عیسـی علیه السلام از عشق چنین شد، و هکذا.
بیچاره ساده بی اطلاع هم باور میکند بگمانش راست است و چنان میپندارد که همه آن عملها از عشق بود. آرى همه را محبت خـدا بـوده امـا نه آنکه این اعمـال ناشـی از عشق شـده بلکه از وحی و الهـام حق سـبحانه و تعـالی بوده و نه اینکه بروز آن کرامات و مقامات از آثار عشق بوده بلکه از آثار تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض (الخ)بوده.
بالجمله متصوفه قرون وسـطی بزعم خود عشق را بهترین سـبب و یگانه چیز براى تصـفیه باطن و وصول بحق و اسـتغناء از عقل و نقل یافتند. لذا به او بیشتر اهتمام دادند و او را بر همه چیز مقدم داشـتند و سالکین را بزعم خود بسوي عشق ارشاد کردند، و ریاضـتها را بیشتر در سبیل تحصیل عشق مصروف داشتند....
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه: 14
📕اسكن كتاب: http://yon.ir/HjnLj
#صوفيه
#نقدصوفيه
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان ⚡
https://t.me/modammr
بطلان تصوف نزد شيعه از ضروريات
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/PdtJY
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/PdtJY
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
عدم ِتشيع حافظ و مولوى
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/lld1k
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقد_مولوى
#نقدحافظ
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/lld1k
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقد_مولوى
#نقدحافظ
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
#خرقه
#كميليها
#كميل_بن_زياد
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
کمیلیها و ادعاى نسبت خرقه به کمیل
عدهٔ که کاملاً فکر همه جهات را نکردند و از طرفی هم چندان علاقه به ائمه (﮼عليه﮼السلام﮼)نداشتند و فقط منظورشان اقناع و اسکات خصم بود
و تشیع را چنان میپنداشتند که فقط قائل شدن به امیر المؤمنین (﮼عليهم﮼السلام﮼)است و از اصول شیعه با اطلاع نبودند خرقهٔ خود را بکمیل
زیاد نخعی زدند چه آنکه کمیل در ظاهر از اهل زهد بوده و بعضی هم نوشته اند که از اصحاب سر امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) بوده از این موقعیت زود استفاده کردند وصلهٔ تصوف را بکمیل زدند، ولی این عده از جهاتی غفلت کردند، لهذا در نزد عوام هم پذیرفته نشدند لاجرم عددشان قلیل بلکه کمکم از بین رفت.
جهاتی را که از وى غفلت کردند تا واضح شود که دروغگو کم حافظه است این است، که اولاً شیعه قائل به دوازده امام است تنها
قائل به امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)نیست.
پس در اینجا سؤال میشود، آیا امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) به دو وصـی خود حسن (﮼عليه﮼السلام﮼)و حسین (﮼عليه﮼السلام﮼)خرقه و اسرار را گفته و داده یا نه و آنها هم یک یک به اوصیاء خود گفته اند یا نه، اگر داده و گفته پس چرا عملی نکردند، و چرا پس خرقه را بکمیل نسبت میدهید در صورتیکه به اوصیاء خود داده مسلم نسبت خرقه به آنان اولی تر و محکمتر است از کمیل.
واگر به حسنین(﮼عليهم﮼السلام﮼) نداده و نگفته از سبب سؤال میشود چرا نداده آیا لیاقت نداشتند، اینکه کفر مذهبی است در مذهب شیعه یا لیاقت داشـتند پس امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) کوتاهی فرموده نسبت به امامان در اینکه بیگانه را ترجیـح برایشان داده و این ترجيح مستلزم فضیلت و برترى کمیل است بر آنان اینهم نیز کفر مذهبی است در مذهب شیعه.
و ثانیا دراصحاب امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)اشخاصـی برتر و بالاتر از کمیل میباشند، علماء شیعه در رجال چندان وصف زیادي از کمیل نکردند جز آنکه او را از اصحاب امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)و حسن (﮼عليه﮼السلام﮼)نوشتند و بعضی هم اضافه کرده اند که از خواص اصحاب امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) بوده بعلاوه قلیل الروایۀ است بسیار کم نقل حدیث کرده، دیگر آنکه امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) مانند کمیل بسیار داشت و تصوف بزعم شما سبب کمال بشریت و نردبان ارتقاء است، پس چرا امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)تنها کمیل را مخصوص به این کرامت کند، چرا همه را مشرف به این تشریف نگردانید.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه:24-25-26
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/SzHi9
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
#كميليها
#كميل_بن_زياد
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
کمیلیها و ادعاى نسبت خرقه به کمیل
عدهٔ که کاملاً فکر همه جهات را نکردند و از طرفی هم چندان علاقه به ائمه (﮼عليه﮼السلام﮼)نداشتند و فقط منظورشان اقناع و اسکات خصم بود
و تشیع را چنان میپنداشتند که فقط قائل شدن به امیر المؤمنین (﮼عليهم﮼السلام﮼)است و از اصول شیعه با اطلاع نبودند خرقهٔ خود را بکمیل
زیاد نخعی زدند چه آنکه کمیل در ظاهر از اهل زهد بوده و بعضی هم نوشته اند که از اصحاب سر امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) بوده از این موقعیت زود استفاده کردند وصلهٔ تصوف را بکمیل زدند، ولی این عده از جهاتی غفلت کردند، لهذا در نزد عوام هم پذیرفته نشدند لاجرم عددشان قلیل بلکه کمکم از بین رفت.
جهاتی را که از وى غفلت کردند تا واضح شود که دروغگو کم حافظه است این است، که اولاً شیعه قائل به دوازده امام است تنها
قائل به امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)نیست.
پس در اینجا سؤال میشود، آیا امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) به دو وصـی خود حسن (﮼عليه﮼السلام﮼)و حسین (﮼عليه﮼السلام﮼)خرقه و اسرار را گفته و داده یا نه و آنها هم یک یک به اوصیاء خود گفته اند یا نه، اگر داده و گفته پس چرا عملی نکردند، و چرا پس خرقه را بکمیل نسبت میدهید در صورتیکه به اوصیاء خود داده مسلم نسبت خرقه به آنان اولی تر و محکمتر است از کمیل.
واگر به حسنین(﮼عليهم﮼السلام﮼) نداده و نگفته از سبب سؤال میشود چرا نداده آیا لیاقت نداشتند، اینکه کفر مذهبی است در مذهب شیعه یا لیاقت داشـتند پس امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) کوتاهی فرموده نسبت به امامان در اینکه بیگانه را ترجیـح برایشان داده و این ترجيح مستلزم فضیلت و برترى کمیل است بر آنان اینهم نیز کفر مذهبی است در مذهب شیعه.
و ثانیا دراصحاب امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)اشخاصـی برتر و بالاتر از کمیل میباشند، علماء شیعه در رجال چندان وصف زیادي از کمیل نکردند جز آنکه او را از اصحاب امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)و حسن (﮼عليه﮼السلام﮼)نوشتند و بعضی هم اضافه کرده اند که از خواص اصحاب امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) بوده بعلاوه قلیل الروایۀ است بسیار کم نقل حدیث کرده، دیگر آنکه امیر المؤمنین(﮼عليه﮼السلام﮼) مانند کمیل بسیار داشت و تصوف بزعم شما سبب کمال بشریت و نردبان ارتقاء است، پس چرا امیر المؤمنین (﮼عليه﮼السلام﮼)تنها کمیل را مخصوص به این کرامت کند، چرا همه را مشرف به این تشریف نگردانید.
📚📕كتاب:البدعة و التحرّف = آئین تصوف
تأليف: شيخ محمد جواد حیدرى خراسانی
ناشر چاپی:مهر
صفحه:24-25-26
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/SzHi9
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
فرق منهج شيعه با مخالفين اين است
مرحوم شيخ جواد خراسانى(صاحب هداية):
✍️ شيعه تا متصل به معصوم نشود هيچ چيزى را نميگيرد اگر چه از شخصى باشد كه در اول درجهٔ از زهد و ورع و تقوا باشد
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/7gDAK
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
مرحوم شيخ جواد خراسانى(صاحب هداية):
✍️ شيعه تا متصل به معصوم نشود هيچ چيزى را نميگيرد اگر چه از شخصى باشد كه در اول درجهٔ از زهد و ورع و تقوا باشد
📕اسكن كتاب: https://plink.ir/7gDAK
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
شيخ جواد خراسانى:
✍️ و هم در زمان ائمه (﮼عليهمالسلام)تصوف در شيعه به كلى باب نبوده و شيعه در تصفیهٔ باطن يا امور ديگر احتياج به غيرِ امام نداشتند پير آنها و مرشد آنها امام(﮼عليهالسلام)بود آنچه ميخواستند از ائمه ميگرفتند بلكه طعن و لعن از ائمه (﮼عليهمالسلام)بر متصوفهٔ عصر خود ميشنيدند.
📕اسكن كتاب: https://b2n.ir/x34712
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
#تقليد
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
✍️ و هم در زمان ائمه (﮼عليهمالسلام)تصوف در شيعه به كلى باب نبوده و شيعه در تصفیهٔ باطن يا امور ديگر احتياج به غيرِ امام نداشتند پير آنها و مرشد آنها امام(﮼عليهالسلام)بود آنچه ميخواستند از ائمه ميگرفتند بلكه طعن و لعن از ائمه (﮼عليهمالسلام)بر متصوفهٔ عصر خود ميشنيدند.
📕اسكن كتاب: https://b2n.ir/x34712
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
#تقليد
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
صوفيه عقايدشان را از طريق اشعارشان نشر ميدادند
شيخ محمد جواد خراسانى:
✍️ و اعتقادات خود را شعراً نثراً اظهار ميكردند باعماليكه مخالف با شرع بود تظاهر مينمودند
📕اسكن كتاب: https://b2n.ir/d61692
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
شيخ محمد جواد خراسانى:
✍️ و اعتقادات خود را شعراً نثراً اظهار ميكردند باعماليكه مخالف با شرع بود تظاهر مينمودند
📕اسكن كتاب: https://b2n.ir/d61692
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
اما از باب مثال و نمونه به يكى از علما اشاره ميكنم
⬅︎مرحوم قاضى نورالله تسترى(شوشترى)
او هم ابن عربى را شيعه ميداند و ميگويد كه التزام به مذهب شيعه داشته و عجيبتر سخنان او در دفاع از سخنان ابن عربى و آن كلامش كه گويد:
سبحان من أظهر الأشياء و هو عينها.
و مرحوم قاضى در صدد است كه اثبات كند اين جمله جمله ى شيخ نبوده و در جايى ديگر بر فرضِ قبولِ اين جمله از او به تفسير كلام شيخ ميپردازد تا توجيه كند، كه مراد از كلام شيخ چيز ديگريست و ديگران اشتباه برداشت كرده اند
(اسكن كلام مرحوم قاضى نورالله بعد از پست خدمت عزيزان ارائه خواهد شد)
و قاضى بجز ابن عربى هم كسانى ديگر كه شك در سنى بودن و صوفى بودنشان نيست را شيعه دانسته ولى بدليل كم شدن حجم بالاى مطالب ديگر اشاره نميكنم و چون بحث در مورد ابن عربيست به همين مورد بسنده كردم
در ادامه بد نيست اقوالى از مرحوم صاحب هدايه(شيخ محمد جواد خراسانى) در كتاب البدعة و التحرف رو خدمتتون ارائه كنيم كه چه سخنانى و نقدهايى بر كلام مرحوم قاضى نورالله شوشترى كرده
كه بدليل اينكه سخنش مفصل است اسكنات كتاب او را در پايين خواهم فرستاد
اما خلاصه اى از كلام صاحب هدايه در مورد قاضى نورالله بشرح ذيل است:
مرحوم قاضى نورالله شيعه تراش است(يعنى كسانى كه شيعه نيستند را شيعه دانسته و در ادامه گويد خدا از سر تقصيراتش بگذرد
(أحقر گويم آمين)
و بعد ميگويد كه به هر حال نميدانم چه مسلكى داشته ... او را خالص نميدانم
لهذا حالِ او(قاضى) در نزد من خالى از شبهه تصوّف نيست...
در او چيزكى هست(منظورش اين است كه تمايل به تصوف داشته )
و....
كه در اسكنات مشاهده خواهيد كرد ان شاءالله تعالى
اما چرا بنده از باب مثال به اقوال مرحوم قاضى استدلال كردم؟
نكته ى جالب اينجاست كه همان اشخاصى كه با اين حربه(دفاع ميرزا از تشيعِ ابن عربى)
آمدند كه ميرزا را بكوبند ، همانها در كانالشان در شأن مرحوم قاضى ميگويند:
☜︎شهید ☜︎سيد نور اللّه حسينی مرعشي تستری معروف به ☜︎شهید ثالث، ☜︎ صاحب مجالس المؤمنين،☜︎قاضی شهيد متوفی سال1019هجری قمری است.
البته منكر نيستيم برخى علما بوده اند كه بدليل حُسن ظن و خوشبينى ، چون برخى اقوال و اشعار از صوفيه شنيده، گمان كرده اند كه آنها شيعه هستند و از كسانى كه حسن ظن داشته اند نسبت به برخى مثل مرحوم مجلسى اول است كه همين آقايان دلايل در عدم صوفى بودن آنمرحوم نشر ميدادند ، در حاليكه عده اى ايشان را هم بدليل حسن ظنى كه به برخى از صوفيه داشته صوفى و حتى كافر پنداشتند،و عجب از جماعتى كه مجلسى را كه به تصريح قول شيخ الإسلام مجلسى ثانى(فرزندش) صوفى نبوده و ديگر اشخاص از علما ، متهم به كفر و صوفيگرى ميكنند اما در مورد ديگر علما كه بيش از مجلسى اول از صوفيه گفته و در مقامِ دفاع از آنها بر آمدند و برخى سخنانشان را توجيه كردند آنها صوفى نميشوند
در اين رابطه ياد ضرب المثلى قديمى افتادم كه دقيقاً جايش اينجاست بگوييم:
قربون برم خدا را
یک بام و دو هوا را
شايد در آينده اقوالى ديگر از علمائيكه متهم به تصوف بوده اند را خدمت عزيزان ارائه كنم
✍️العبدالأحقر #ميرزا_محقق_دزفولى غفرالله ذنوبه و سترالله عيوبه
#ميرزامحمداخبارى
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقد_ابن_عربى
#ابن_عربى
#قاضى_نورالله_شوشترى
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr
⬅︎مرحوم قاضى نورالله تسترى(شوشترى)
او هم ابن عربى را شيعه ميداند و ميگويد كه التزام به مذهب شيعه داشته و عجيبتر سخنان او در دفاع از سخنان ابن عربى و آن كلامش كه گويد:
سبحان من أظهر الأشياء و هو عينها.
و مرحوم قاضى در صدد است كه اثبات كند اين جمله جمله ى شيخ نبوده و در جايى ديگر بر فرضِ قبولِ اين جمله از او به تفسير كلام شيخ ميپردازد تا توجيه كند، كه مراد از كلام شيخ چيز ديگريست و ديگران اشتباه برداشت كرده اند
(اسكن كلام مرحوم قاضى نورالله بعد از پست خدمت عزيزان ارائه خواهد شد)
و قاضى بجز ابن عربى هم كسانى ديگر كه شك در سنى بودن و صوفى بودنشان نيست را شيعه دانسته ولى بدليل كم شدن حجم بالاى مطالب ديگر اشاره نميكنم و چون بحث در مورد ابن عربيست به همين مورد بسنده كردم
در ادامه بد نيست اقوالى از مرحوم صاحب هدايه(شيخ محمد جواد خراسانى) در كتاب البدعة و التحرف رو خدمتتون ارائه كنيم كه چه سخنانى و نقدهايى بر كلام مرحوم قاضى نورالله شوشترى كرده
كه بدليل اينكه سخنش مفصل است اسكنات كتاب او را در پايين خواهم فرستاد
اما خلاصه اى از كلام صاحب هدايه در مورد قاضى نورالله بشرح ذيل است:
مرحوم قاضى نورالله شيعه تراش است(يعنى كسانى كه شيعه نيستند را شيعه دانسته و در ادامه گويد خدا از سر تقصيراتش بگذرد
(أحقر گويم آمين)
و بعد ميگويد كه به هر حال نميدانم چه مسلكى داشته ... او را خالص نميدانم
لهذا حالِ او(قاضى) در نزد من خالى از شبهه تصوّف نيست...
در او چيزكى هست(منظورش اين است كه تمايل به تصوف داشته )
و....
كه در اسكنات مشاهده خواهيد كرد ان شاءالله تعالى
اما چرا بنده از باب مثال به اقوال مرحوم قاضى استدلال كردم؟
نكته ى جالب اينجاست كه همان اشخاصى كه با اين حربه(دفاع ميرزا از تشيعِ ابن عربى)
آمدند كه ميرزا را بكوبند ، همانها در كانالشان در شأن مرحوم قاضى ميگويند:
☜︎شهید ☜︎سيد نور اللّه حسينی مرعشي تستری معروف به ☜︎شهید ثالث، ☜︎ صاحب مجالس المؤمنين،☜︎قاضی شهيد متوفی سال1019هجری قمری است.
البته منكر نيستيم برخى علما بوده اند كه بدليل حُسن ظن و خوشبينى ، چون برخى اقوال و اشعار از صوفيه شنيده، گمان كرده اند كه آنها شيعه هستند و از كسانى كه حسن ظن داشته اند نسبت به برخى مثل مرحوم مجلسى اول است كه همين آقايان دلايل در عدم صوفى بودن آنمرحوم نشر ميدادند ، در حاليكه عده اى ايشان را هم بدليل حسن ظنى كه به برخى از صوفيه داشته صوفى و حتى كافر پنداشتند،و عجب از جماعتى كه مجلسى را كه به تصريح قول شيخ الإسلام مجلسى ثانى(فرزندش) صوفى نبوده و ديگر اشخاص از علما ، متهم به كفر و صوفيگرى ميكنند اما در مورد ديگر علما كه بيش از مجلسى اول از صوفيه گفته و در مقامِ دفاع از آنها بر آمدند و برخى سخنانشان را توجيه كردند آنها صوفى نميشوند
در اين رابطه ياد ضرب المثلى قديمى افتادم كه دقيقاً جايش اينجاست بگوييم:
قربون برم خدا را
یک بام و دو هوا را
شايد در آينده اقوالى ديگر از علمائيكه متهم به تصوف بوده اند را خدمت عزيزان ارائه كنم
✍️العبدالأحقر #ميرزا_محقق_دزفولى غفرالله ذنوبه و سترالله عيوبه
#ميرزامحمداخبارى
#صاحب_هداية
#البدعةوالتحرف
#نقد_ابن_عربى
#ابن_عربى
#قاضى_نورالله_شوشترى
#نقدصوفيه
#صوفيه
#تصوف
⚡مُدَمّر شیعه ستیزان⚡
https://t.me/modammr