🌐 ضیافت انحراف به میزبانی #وزارت نفت
✔️ #وحیدـحاجیپور/ #وزیرنفت و همقطاران او بارها با ابراز گلایه از پرداخت سهم هدفمندی یارانهها گفت که شب واریز یارانهها عزا میگیرد؛ وزیرنفت بر این باور است درآمد شرکتهای #پالایش و پخش و شرکت ملی گاز ایران کفاف #یارانهها را نمیدهد و هر چه کسب میشود پایان ماه برای پرداخت یارانه در اختیار دولت قرار میگیرد در حالیکه طبق گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سخنان دو روز گذشته رئیس #کمیسیون تلفیق٬ درآمدهای دولت از محل #هدفمندی یارانه ها 2 برابر یارانهای است که به حساب مردم واریز میشود تا آمارها از فریبکاری وزارت نفت حکایت کند.
✔️ حالا همین قصه پر درد یارانهها اینبار در ماجرای بدهی شرکت ملی نفت ایران تکرار شده است. بر خلاف گذشته که یارانه به میان کشیده می شد٬ روی بدهی شرکت ملی نفت تمرکز شد و هرگاه از وضعیت اداره صنعت نفت انتقادی شد رقم 50 میلیارد دلار بدهی شرکت ملی نفت به «ضیافت انحراف» دعوت شد بدون آنکه گزارش مستند و دقیقی از میزان این بدهی منتشر شود که چه میزان از این بدهی٬ از محل سپرده های بانک مرکزی٬ از صندوق توسعه ملی٬ اوراق مشارکت و ... است.
✔️ در پاسخ به این مطالبه گفته میشود بدلیل محرمانه بودن این اعداد نمیتوان آنرا منتشر کرد درحالیکه بخشی از این اطلاعات در سایتها و رسانهها براحتی دیده میشود اما وقتی «پای» شفافیت در میان باشد «دست» مخفی کاری٬ راهبری عملیات فریب را بر عهده میگیرد.
✔️ بارها گفته شده است ولی کسانی که در زمین سیاست ورزی علاقهای به پذیرش آن ندارند که سرمایه گذاری انجام شده از منابع داخلی در دولت قبلی٬ از محل پولهای مرده ای بود که اگر به پروژههای نفتی تزریق نمیشد اکنون جزو پولهای بلوکه شده بود و فازهای افتتاح شده طی دو سال اخیر٬ خاک میخوردند. این حقایق را نمیپذیرند و میگویند باید از محل سرمایه گذاری خارجی جذب میشد و نه از منابع گران داخلی.
✔️ اگر چنین موضوعی واقعا مورد پسند «دلخوشان» است باید به این پرسش پاسخ داده شود که دلیل #تزریق 15 میلیارد دلار از منابع صندوق #توسعه ملی به پروژههای نفتی در 3 سال اخیر چه بوده است؟! اگر واقعا راه گذشته راهی اشتباه و مشکل ساز بوده است پس دلیل وزارت نفت برای انتشار اوراق مشارکت و استفاده از منابعی که در دولت قبل هم استفاده شده چیست؟ اگر راه طی شده در دولت گذشته بد است پس دلیل طی طریق تندتر توسط دولت یازدهم چیست؟
✔️ البته دروزاه توجیه باز است و قطعا با چنین استدلالی مواجه خواهیم شد:« شرایط سرمایه گذاری فراهم نیست و باید کارهای نیمه تمام را به پایان ببریم؛ نمیتوان کار نیمه تمام را به سرمایه گذار خارجی بسپاریم.» این پاسخ در جلسات گوناگون مطرح شده است که نوعی توجیه است زیرا اگر به چنین دیدگاهی٬ اعتقادی بود نباید پروژه ان جی ال خارک را متوقف کرده و 3 سال دنبال سرمایه گذار بودند تا گام نهایی پروژه را با چند ده میلیون دلار بردارد.
✔️ شرکت ملی نفت نه ورشکسته است نه بدهکار بلکه تعهدات بازپرداختی بر عهده دارد که باید با تسریع در اجرای پروژهها٬ به این مرحله وارد شود؛ این مقوله بحدی بدیهی است که نیازی به توضیح بیشتر نیست و بهتر است فراموش نکنیم این تعهدات در میان شرکتهای نفتی جهان طبیعی است و طوری عنوان نشود که شرکت ملی نفت ورشکسته است و دیگران سودده. اگر وزارت نفت میتوانست پروژهها را با سرعت بیشتری به پیش ببرد و روند گذشته را بویژه در پارس جنوبی حفظ میکرد چنین پدیده ای با فریبکاری به افکار عمومی القا نمیشد. از یاد نبریم میانگین پیشرفت فیزیکی فازهای پارس جنوبی در 30 ماه پایانی دولت قبل 1.5 درصد بود و در این دولت به 0.5 درصد کاهش پیدا کرد. اگر قصوری رخ داده باشد باید کسانی را بازخواست کرد که صنعت نفت را چهار قفله کرده اند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hMvUxR
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/ #وزیرنفت و همقطاران او بارها با ابراز گلایه از پرداخت سهم هدفمندی یارانهها گفت که شب واریز یارانهها عزا میگیرد؛ وزیرنفت بر این باور است درآمد شرکتهای #پالایش و پخش و شرکت ملی گاز ایران کفاف #یارانهها را نمیدهد و هر چه کسب میشود پایان ماه برای پرداخت یارانه در اختیار دولت قرار میگیرد در حالیکه طبق گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سخنان دو روز گذشته رئیس #کمیسیون تلفیق٬ درآمدهای دولت از محل #هدفمندی یارانه ها 2 برابر یارانهای است که به حساب مردم واریز میشود تا آمارها از فریبکاری وزارت نفت حکایت کند.
✔️ حالا همین قصه پر درد یارانهها اینبار در ماجرای بدهی شرکت ملی نفت ایران تکرار شده است. بر خلاف گذشته که یارانه به میان کشیده می شد٬ روی بدهی شرکت ملی نفت تمرکز شد و هرگاه از وضعیت اداره صنعت نفت انتقادی شد رقم 50 میلیارد دلار بدهی شرکت ملی نفت به «ضیافت انحراف» دعوت شد بدون آنکه گزارش مستند و دقیقی از میزان این بدهی منتشر شود که چه میزان از این بدهی٬ از محل سپرده های بانک مرکزی٬ از صندوق توسعه ملی٬ اوراق مشارکت و ... است.
✔️ در پاسخ به این مطالبه گفته میشود بدلیل محرمانه بودن این اعداد نمیتوان آنرا منتشر کرد درحالیکه بخشی از این اطلاعات در سایتها و رسانهها براحتی دیده میشود اما وقتی «پای» شفافیت در میان باشد «دست» مخفی کاری٬ راهبری عملیات فریب را بر عهده میگیرد.
✔️ بارها گفته شده است ولی کسانی که در زمین سیاست ورزی علاقهای به پذیرش آن ندارند که سرمایه گذاری انجام شده از منابع داخلی در دولت قبلی٬ از محل پولهای مرده ای بود که اگر به پروژههای نفتی تزریق نمیشد اکنون جزو پولهای بلوکه شده بود و فازهای افتتاح شده طی دو سال اخیر٬ خاک میخوردند. این حقایق را نمیپذیرند و میگویند باید از محل سرمایه گذاری خارجی جذب میشد و نه از منابع گران داخلی.
✔️ اگر چنین موضوعی واقعا مورد پسند «دلخوشان» است باید به این پرسش پاسخ داده شود که دلیل #تزریق 15 میلیارد دلار از منابع صندوق #توسعه ملی به پروژههای نفتی در 3 سال اخیر چه بوده است؟! اگر واقعا راه گذشته راهی اشتباه و مشکل ساز بوده است پس دلیل وزارت نفت برای انتشار اوراق مشارکت و استفاده از منابعی که در دولت قبل هم استفاده شده چیست؟ اگر راه طی شده در دولت گذشته بد است پس دلیل طی طریق تندتر توسط دولت یازدهم چیست؟
✔️ البته دروزاه توجیه باز است و قطعا با چنین استدلالی مواجه خواهیم شد:« شرایط سرمایه گذاری فراهم نیست و باید کارهای نیمه تمام را به پایان ببریم؛ نمیتوان کار نیمه تمام را به سرمایه گذار خارجی بسپاریم.» این پاسخ در جلسات گوناگون مطرح شده است که نوعی توجیه است زیرا اگر به چنین دیدگاهی٬ اعتقادی بود نباید پروژه ان جی ال خارک را متوقف کرده و 3 سال دنبال سرمایه گذار بودند تا گام نهایی پروژه را با چند ده میلیون دلار بردارد.
✔️ شرکت ملی نفت نه ورشکسته است نه بدهکار بلکه تعهدات بازپرداختی بر عهده دارد که باید با تسریع در اجرای پروژهها٬ به این مرحله وارد شود؛ این مقوله بحدی بدیهی است که نیازی به توضیح بیشتر نیست و بهتر است فراموش نکنیم این تعهدات در میان شرکتهای نفتی جهان طبیعی است و طوری عنوان نشود که شرکت ملی نفت ورشکسته است و دیگران سودده. اگر وزارت نفت میتوانست پروژهها را با سرعت بیشتری به پیش ببرد و روند گذشته را بویژه در پارس جنوبی حفظ میکرد چنین پدیده ای با فریبکاری به افکار عمومی القا نمیشد. از یاد نبریم میانگین پیشرفت فیزیکی فازهای پارس جنوبی در 30 ماه پایانی دولت قبل 1.5 درصد بود و در این دولت به 0.5 درصد کاهش پیدا کرد. اگر قصوری رخ داده باشد باید کسانی را بازخواست کرد که صنعت نفت را چهار قفله کرده اند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hMvUxR
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ضیافت انحراف به میزبانی وزارت نفت
وحید حاجیپور/ بدهی یا تعهدات بازپرداختی شرکت ملی نفت ایران همچنان کلاف سردرگم کننده ای است ...
🌐 #اوپک در خدمت اهداف «پدر»
✔️ #وحیدـحاجیپور/ زمستان سال ۱۹۴۸ سرهنگ دیکتاتور، خشن و بی رحمی در ونروئلا به قدرت رسید؛ مارکوس پرز خمینز که روی نفت حساب ویژه ای باز کرده بود و در این میان٬ خوزه آلفونسو #پرز وکیل زبر دست و باهوشی که نفت #ونزوئلا را در اختیار داشت باید تاوان هوس های «سرهنگ» را میپرداخت.
✔️ تا وجب کار می کرد #دکل های نفتی در مناطق نفتخیز برپا و جهان پر بود از نفت ارزان؛ رقابت کشورها و شرکتها برای فروش نفت خود کار را به تخفیفهای باور نکردنی رسانده بود و بازار «خراب»، شریک تلخی بود برای آرزوهای دور از دسترس دیکتاتور.
✔️ ونزوئلا سهم خود را از کف رفته می دید و تلاش های خوزه آلفونسو پرز برای بازگشت به روزهای «پر دلار» #کاراکاس بی نتیجه ماند، نه #واشنگتن محلی به پرز میداد و نه دیگر کشورها چشمی برایش نازک کردند تا «وکیل ناراضی» همه پیشنهادهای خود را به «خاک » سپرده و با هواپیمایی اختصصاصی٬ #ریاض را مقصد کند. وی به دوستی «غیر قابل قیمت گذاری» با عبدالله #تریکی وزیر وقت نفت #عربستان دست یافت تا اندکی از فشارهایی که روی او بود کاسته شود اما او راضی نبود و سال ها به این فکر میکرد که چطور میشود سهم خود را در بازار نفت «زیر نویس» کند.سلام های او «نفتی» شده بود و سرانجام «جنون دلار» وی را به قاهره کشاند.
✔️ سال ۱۹۵۹، کنگره نفت عرب قرار بود در قاهره برگزار شود، پرز سریعا خود را به این شهر رساند فارغ از انکه غول های نفتی نیز نمایندگان خود را به پایتخت جمال عبدالناصر راهی کرده بودند تا مبادا فتنه نفتی علیه آن ها برپا شود و سازی «ناساز» کوک شود اما پرز، تریکی و چند نماینده کشورهای نفتی را به «معادی» قاهره برد و شبانه روی قایق های شناور بر آب های نیل نطفه «اوپک» را بست.
✔️ وی به زیرکی برای افزایش سهم خود از #بازار و درآمدهای نفتی ونزوئلا، دیگران را برای تشکیل #اوپک همراه کرد تا به «پدر اوپک» ملقب شود؛ وی به دنبال ایجاد «جزیره ثبات» در منطقه ای «ناآرام » بود و فقط به خود می اندیشید هرچند که ژست های ملی گرایانه وی حاضران را به وجد می آورد.
✔️ با وجود تاسیس اوپک٬ پرز هیچگاه نتوانست به اهداف خود برسد و به ناچار به گوشه نشینی و تبعید در مزرعه خود عادت کرد، «پدر» همواره از اوپک بد گفت و بد! او دیگر نمی گفت «بیا تخم نفت بر افشانیم» و بالعکس مواضع پیشین خود میگفت نفت «مدفوع شیطان» است. او حق داشت؛ واداده ای بزرگ در ایده نفتی خودش بود، پرز نقشه خود را برای دیکتاتور ونزوئلا به طوری شرح داده بود که گویی قرار است کاراکاس، میعادگاه ثروت بدون زحمت باشد اما عدم تحقق پیش بینی وی باعث شد تا در ونروئلا، اوپک را تقبیح کنند که نتوانسته است آمال حاکمان را برآورده سازد.
✔️ به هر صورت، اوپک در انتهای دهه ۵۰ میلادی توسط کشورهای ونزوئلا، عربستان، #ایران، #عراق و #کویت پایه ریزی شد اما به دلیل جوان بودن و نبود نیروهای متخصص در امور فنی و فروش نفت و همچنین انحصار نفت در دست آمریکا و متحدانش، چون طفلی عقب مانده در میان دایه های نامهربان، دست و پا می زد و به التماس، از دایه های خود طلب شخصیت می کرد و رسمیت.
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/ زمستان سال ۱۹۴۸ سرهنگ دیکتاتور، خشن و بی رحمی در ونروئلا به قدرت رسید؛ مارکوس پرز خمینز که روی نفت حساب ویژه ای باز کرده بود و در این میان٬ خوزه آلفونسو #پرز وکیل زبر دست و باهوشی که نفت #ونزوئلا را در اختیار داشت باید تاوان هوس های «سرهنگ» را میپرداخت.
✔️ تا وجب کار می کرد #دکل های نفتی در مناطق نفتخیز برپا و جهان پر بود از نفت ارزان؛ رقابت کشورها و شرکتها برای فروش نفت خود کار را به تخفیفهای باور نکردنی رسانده بود و بازار «خراب»، شریک تلخی بود برای آرزوهای دور از دسترس دیکتاتور.
✔️ ونزوئلا سهم خود را از کف رفته می دید و تلاش های خوزه آلفونسو پرز برای بازگشت به روزهای «پر دلار» #کاراکاس بی نتیجه ماند، نه #واشنگتن محلی به پرز میداد و نه دیگر کشورها چشمی برایش نازک کردند تا «وکیل ناراضی» همه پیشنهادهای خود را به «خاک » سپرده و با هواپیمایی اختصصاصی٬ #ریاض را مقصد کند. وی به دوستی «غیر قابل قیمت گذاری» با عبدالله #تریکی وزیر وقت نفت #عربستان دست یافت تا اندکی از فشارهایی که روی او بود کاسته شود اما او راضی نبود و سال ها به این فکر میکرد که چطور میشود سهم خود را در بازار نفت «زیر نویس» کند.سلام های او «نفتی» شده بود و سرانجام «جنون دلار» وی را به قاهره کشاند.
✔️ سال ۱۹۵۹، کنگره نفت عرب قرار بود در قاهره برگزار شود، پرز سریعا خود را به این شهر رساند فارغ از انکه غول های نفتی نیز نمایندگان خود را به پایتخت جمال عبدالناصر راهی کرده بودند تا مبادا فتنه نفتی علیه آن ها برپا شود و سازی «ناساز» کوک شود اما پرز، تریکی و چند نماینده کشورهای نفتی را به «معادی» قاهره برد و شبانه روی قایق های شناور بر آب های نیل نطفه «اوپک» را بست.
✔️ وی به زیرکی برای افزایش سهم خود از #بازار و درآمدهای نفتی ونزوئلا، دیگران را برای تشکیل #اوپک همراه کرد تا به «پدر اوپک» ملقب شود؛ وی به دنبال ایجاد «جزیره ثبات» در منطقه ای «ناآرام » بود و فقط به خود می اندیشید هرچند که ژست های ملی گرایانه وی حاضران را به وجد می آورد.
✔️ با وجود تاسیس اوپک٬ پرز هیچگاه نتوانست به اهداف خود برسد و به ناچار به گوشه نشینی و تبعید در مزرعه خود عادت کرد، «پدر» همواره از اوپک بد گفت و بد! او دیگر نمی گفت «بیا تخم نفت بر افشانیم» و بالعکس مواضع پیشین خود میگفت نفت «مدفوع شیطان» است. او حق داشت؛ واداده ای بزرگ در ایده نفتی خودش بود، پرز نقشه خود را برای دیکتاتور ونزوئلا به طوری شرح داده بود که گویی قرار است کاراکاس، میعادگاه ثروت بدون زحمت باشد اما عدم تحقق پیش بینی وی باعث شد تا در ونروئلا، اوپک را تقبیح کنند که نتوانسته است آمال حاکمان را برآورده سازد.
✔️ به هر صورت، اوپک در انتهای دهه ۵۰ میلادی توسط کشورهای ونزوئلا، عربستان، #ایران، #عراق و #کویت پایه ریزی شد اما به دلیل جوان بودن و نبود نیروهای متخصص در امور فنی و فروش نفت و همچنین انحصار نفت در دست آمریکا و متحدانش، چون طفلی عقب مانده در میان دایه های نامهربان، دست و پا می زد و به التماس، از دایه های خود طلب شخصیت می کرد و رسمیت.
@asrenaftcom
🌐 لزوم تغییر رویه وزیر نفت
منتقدان «دانا» به داد زنگنه رسیدند
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... رسانههایی که از سوی #وزارت نفت با القاب ناخوشایندی معرفی میشدند «تب»شان برای افزایش نرخ خوراک داغتر از شخص وزیرنفت بود و #زنگنه هم با همراه دیدن آنها٬ به خود جرات داد نسبت به وضعیت موجود اعتراض کند. او بحث خوراک پتروشیمیها را مطرح کرد و در سخنرانیهای خود٬ نسبت به رانت بزرگ و راحت خوری آنها انتقاد کرد و دقیقا همان استدلالهایی را مطرح کرد که منتقدان «او» مطرح میکردند؛ یک اتحاد بینظیر.
✔️ این نکته از آن نظر حائز اهمیت است که شخص وزیر نفت در موارد دیگر حرکت رسانههای منتقد را برخلاف منافع ملی میدانست و میداند ولی در این باره شاهد آن بود که اظهاراتش توسط همان #رسانههایی گفته شد که وی علاقه ای به آنها ندارد بطوری که در یکی از برنامههای پیش از ادبیات مناسبی برای یکی از آنها بکار برد. اینجاست که تفاوت بنیادین رسانههای آگاه و دلسوز و رسانههای «سفارشی» مشخص میشود.
✔️ جدای از رسانهها٬ چهرههای سرشناس منتقد او نیز به دفاع از اراده وزیر نفت پرداختند و نظرات زنگنه را با صراحت لهجه بیشتری بیان کردند که نمونه خاص آن احمد توکلی و هدایت الله خادمی بودند. توکلی که یکی از حامیان ایجاد شفافیت در اقتصاد است و در حوزه قراردادهای نفتی انتقادات جدی به وزارت نفت وارد کرده بود٬ در دو قطبی ایجاد شده میان زنگنه و نعمت زاده٬ به هواخواهی از زنگنه وارد گود و درباره نرخ خوراک پتروشیمی همزبان وزیر نفت شد.
✔️ #خادمی مدیرعامل اسبق شرکت حفاری شمال هم چهره دیگری بود که موضع وزارت نفت را حامی تامین منافع ملی دانست. وی بدلیل تمایل نفت برای استفاده از #دکل هندی آبان در پارس جنوبی و اشتغالزایی برای #هندیها به جای ایرانیها٬ با آقای وزیر چالش و از این اقدام انتقاد کرد و سرانجام برکنار شد. او چند صاحی بعد نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس دهم شد و در روزهایی که نسل جدید قراردادهای نفتی به تصویب نزدیک میشد نسبت به بندهایی از این مدل قراردادی انتقادات جدی وارد کرد و البته در این میان با هجمه رسانههای «محرم نفت» همراه شد. وی را به دشمنی ذاتی و کینه توزی متهم کردند ولی او هم با ملاک قرار دادن منافع ملی٬ با حضور در رسانهها و گفت و گوی ویژه خبری از موضع وزیر نفت حمایت تمام قد کرد و روبروی افرادی ایستاد که در جبهه بندی سیاسی با او همسنگر بودند.
✔️ ماجرای #خوراک پتروشیمیها بهترین محکی بود که میشد به دلسوزی و آگاهی منتقدان وزارت نفت پی برد؛ همان منتقدانی که ناجوانمردانه مورد حملات پی در پی قرار گرفتند ولی روی اصول خود ماندند. آنها استوار ماندند ولی دوستان و «خودی» های نزدیک به دولت و وزارت نفت٬ رنگ عوض کرده و به دفاع از وزیرنفت نپرداختند. اگر باز هم وزیر نفت٬ منتقدان را دشمن میداند حداقل باید بداند که دشمن دانا به از دوست نادان است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nys3is
@asrenaftcom
منتقدان «دانا» به داد زنگنه رسیدند
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... رسانههایی که از سوی #وزارت نفت با القاب ناخوشایندی معرفی میشدند «تب»شان برای افزایش نرخ خوراک داغتر از شخص وزیرنفت بود و #زنگنه هم با همراه دیدن آنها٬ به خود جرات داد نسبت به وضعیت موجود اعتراض کند. او بحث خوراک پتروشیمیها را مطرح کرد و در سخنرانیهای خود٬ نسبت به رانت بزرگ و راحت خوری آنها انتقاد کرد و دقیقا همان استدلالهایی را مطرح کرد که منتقدان «او» مطرح میکردند؛ یک اتحاد بینظیر.
✔️ این نکته از آن نظر حائز اهمیت است که شخص وزیر نفت در موارد دیگر حرکت رسانههای منتقد را برخلاف منافع ملی میدانست و میداند ولی در این باره شاهد آن بود که اظهاراتش توسط همان #رسانههایی گفته شد که وی علاقه ای به آنها ندارد بطوری که در یکی از برنامههای پیش از ادبیات مناسبی برای یکی از آنها بکار برد. اینجاست که تفاوت بنیادین رسانههای آگاه و دلسوز و رسانههای «سفارشی» مشخص میشود.
✔️ جدای از رسانهها٬ چهرههای سرشناس منتقد او نیز به دفاع از اراده وزیر نفت پرداختند و نظرات زنگنه را با صراحت لهجه بیشتری بیان کردند که نمونه خاص آن احمد توکلی و هدایت الله خادمی بودند. توکلی که یکی از حامیان ایجاد شفافیت در اقتصاد است و در حوزه قراردادهای نفتی انتقادات جدی به وزارت نفت وارد کرده بود٬ در دو قطبی ایجاد شده میان زنگنه و نعمت زاده٬ به هواخواهی از زنگنه وارد گود و درباره نرخ خوراک پتروشیمی همزبان وزیر نفت شد.
✔️ #خادمی مدیرعامل اسبق شرکت حفاری شمال هم چهره دیگری بود که موضع وزارت نفت را حامی تامین منافع ملی دانست. وی بدلیل تمایل نفت برای استفاده از #دکل هندی آبان در پارس جنوبی و اشتغالزایی برای #هندیها به جای ایرانیها٬ با آقای وزیر چالش و از این اقدام انتقاد کرد و سرانجام برکنار شد. او چند صاحی بعد نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس دهم شد و در روزهایی که نسل جدید قراردادهای نفتی به تصویب نزدیک میشد نسبت به بندهایی از این مدل قراردادی انتقادات جدی وارد کرد و البته در این میان با هجمه رسانههای «محرم نفت» همراه شد. وی را به دشمنی ذاتی و کینه توزی متهم کردند ولی او هم با ملاک قرار دادن منافع ملی٬ با حضور در رسانهها و گفت و گوی ویژه خبری از موضع وزیر نفت حمایت تمام قد کرد و روبروی افرادی ایستاد که در جبهه بندی سیاسی با او همسنگر بودند.
✔️ ماجرای #خوراک پتروشیمیها بهترین محکی بود که میشد به دلسوزی و آگاهی منتقدان وزارت نفت پی برد؛ همان منتقدانی که ناجوانمردانه مورد حملات پی در پی قرار گرفتند ولی روی اصول خود ماندند. آنها استوار ماندند ولی دوستان و «خودی» های نزدیک به دولت و وزارت نفت٬ رنگ عوض کرده و به دفاع از وزیرنفت نپرداختند. اگر باز هم وزیر نفت٬ منتقدان را دشمن میداند حداقل باید بداند که دشمن دانا به از دوست نادان است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nys3is
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - منتقدان «دانا» به داد زنگنه رسیدند
ماجرای خوراک پتروشیمیها بهترین محکی بود که میشد به دلسوزی و آگاهی منتقدان وزارت نفت پی برد؛ همان منتقدانی که ناجوانمردانه مورد حملات پی در پی قرار گرفتند ولی روی اصول خود ماندند. آنها استوار ماندند ولی دوستان و «خودی» های نزدیک به دولت و وزارت نفت٬ رنگ…
🌐 تفاوت مدیریت پول نفت در چند کشور
کارکرد #صندوقهای نفتی را بخوانید
✔️ #وحیدـحاجیپور/ رونقهای نفتی در طول ۵۰ سال اخیر و پس از شکلگیری سازمان کشورهای صادرکننده نفت گرچه در ظاهر به سود تولیدکنندگان نفت جهان بوده است اما در عمل به طور شگفتانگیزی به ضرر آنها تمام شده است. سرریز شدن میلیاردها دلار پول نفت به خزانه این کشورها در طول چند ماه، چنان مستی را به اقتصاد تزریق کرد که با کوچکترین رکودی ضربههای مهلکی به آنها وارد شده است. #ونزوئلا نمونه ساده این پدیده است که پرز با بررسی آن و دیگر کشورهای صادرکننده، نفت را مایه بدبختی کشورهای نفتخیز میداند.
✔️ بدون تردید برنامهریزیهای فصلی که بنیان آن در بهای بالای طلای سیاه استوار است، به شدت اقتصاد رانتیر نفتیها را متأثر کرده است. تزریق #میلیاردها دلار به جامعه نه تنها باعث از بین رفتن ثروت در اینگونه کشورها میشود بلکه با ایجاد تورم بالا و افزایش واردات، ضربههای شدیدی را به اقتصاد میزند، لذا برای جلوگیری از این موضوع #صندوقهایی در نظر گرفته شد تا با پسانداز کردن پول نفت (مازاد درآمدهای نفتی) سر و سامانی به اقتصاد دهد. در ایران هم صندوق توسعه ملی برای این مهم در نظر گرفته شده است که جایگزین #حساب ذخیره ارزی شده است.
برای آنکه بدانید کشورهای نفتی چگونه از پول نفت خود استفاده میکنند روی لینک زیر کلیک کنید:
goo.gl/TAIfbk
@asrenaftcom
کارکرد #صندوقهای نفتی را بخوانید
✔️ #وحیدـحاجیپور/ رونقهای نفتی در طول ۵۰ سال اخیر و پس از شکلگیری سازمان کشورهای صادرکننده نفت گرچه در ظاهر به سود تولیدکنندگان نفت جهان بوده است اما در عمل به طور شگفتانگیزی به ضرر آنها تمام شده است. سرریز شدن میلیاردها دلار پول نفت به خزانه این کشورها در طول چند ماه، چنان مستی را به اقتصاد تزریق کرد که با کوچکترین رکودی ضربههای مهلکی به آنها وارد شده است. #ونزوئلا نمونه ساده این پدیده است که پرز با بررسی آن و دیگر کشورهای صادرکننده، نفت را مایه بدبختی کشورهای نفتخیز میداند.
✔️ بدون تردید برنامهریزیهای فصلی که بنیان آن در بهای بالای طلای سیاه استوار است، به شدت اقتصاد رانتیر نفتیها را متأثر کرده است. تزریق #میلیاردها دلار به جامعه نه تنها باعث از بین رفتن ثروت در اینگونه کشورها میشود بلکه با ایجاد تورم بالا و افزایش واردات، ضربههای شدیدی را به اقتصاد میزند، لذا برای جلوگیری از این موضوع #صندوقهایی در نظر گرفته شد تا با پسانداز کردن پول نفت (مازاد درآمدهای نفتی) سر و سامانی به اقتصاد دهد. در ایران هم صندوق توسعه ملی برای این مهم در نظر گرفته شده است که جایگزین #حساب ذخیره ارزی شده است.
برای آنکه بدانید کشورهای نفتی چگونه از پول نفت خود استفاده میکنند روی لینک زیر کلیک کنید:
goo.gl/TAIfbk
@asrenaftcom
میز نفت
عبدااله تریکی وزیر نفت اسبق عربستان و یکی از اعضای موسس اوپک/ او فارغ التحصیل دانشگاه تگزاس بود ولی پس از مدتی بشدت ضدآمریکایی شد تا برکنار شود. @asrenaftcom
🌐 شیخ «سرخ» نفتی آل سعود
✔️ #وحیدـحاجیپور/ عبدالله، فرزند شترداری از اهالی #عربستان بود که ترتیب سفر کاروان های شتر از شهرهای مختلف عربستان به #کویت را میداد.پدر می خواست پسر را به حرفه خود نزدیک کند اما عبدالله برای تحصیل به #کویت رفت و 12 سال نیز در قاهره درس خواند و شیفته مکتب نوظهور #ناصریسم شد. قبولی وی در یک بورسیه تحصیلی مسیر زندگی اش را عوض و وی را راهی #تگزاس یکی از نخستین شهرهای نفتی جهان کرد. تریکی در رشته شیمی و زمین شناسی فارغ التخصیل شد تا در زمره نخستین اعراب بادیه نشینی قرار بگیرد که در کلاس های درس #تگزاس نفس کشیده باشد.
✔️ چهره سرخ عبدالله، باعث شده بود تا وی را با یک مکزیکی اشتباه گرفته و ار حضورش در اماکن عمومی جلوگیری کنند؛ وزیر نفت سال های بعد عربستان پس از گذراندن دوره کاری در شرکت تگزاکو در سال 1948 به عربستان بازگشت و به عنوان نخستین تکنوکرات تحصیلکرده آمریکا کار خود را در این کشور آغاز کرد. در سال 1955 گروهی از کارشناسان خبره نفتی و یک حقوقدان برجسته آمریکایی را سازماندهی کرد تا خود را برای یک جنگ تمام عیار با آرامکو اماده کند؛ آرامکویی که سراسر در دستان آمریکایی ها بود.
✔️ #تریکی جوان می خواست #آرامکو را ملی کند اما در سال 1959 نظرش به یکباره تغییر کرد و به جای ملی کردن، به فکر کنترل قیمت و تولید نفت افتاد زیرا اهمیت آن بسیار بیشتر از ملی کردن بود. با بالا گرفتن اختلافات میان سعود و فیصل ، تریکی طرف #سعود را گرفت که به مانند فیصل شیفته غرب نبود.
✔️ همین برای تریکی کافی بود تا پس از روی کارآمدن #فیصل پس از قتل سعود، در سال 1962 برکنار شود. وی در 15 سال بعدی زندگی خود به «بدر» تبعید شد و با مشاوره های نفتی به شرکت ها و روزنامه نگاری و حضور در بجث و جدل ها گذر عمر کرد و از اعراب می خواست کنترل نفت خود را در دست گیرند.
✔️ وی یکی از بنیانگذاران #اوپک به همراه خوزه آلفونسو #پرز بود که نقش مهمی در تاسیس این سازمان در باشگاه قایقرانی معروف قاهره داشت اما آل سعود و #آمریکا به وی رحم نکردند؛ همسر #آمریکایی وی به همراه فرزندانش خاک #عربستان را ترک کردند تا 15 سال تبعید و بی کسی او را از پای در بیاورد؛ او بعدها به #مصر رفت و تا پایان عمرش همانجا ماند. او نه متعلق به عربستان بلکه متعلق به خاکی بود که ریشه فکری اش در آن رشد کرده بود؛ همانجایی که مرام «ناصر» را خلق کرده بود. #تریکی در سال 1997 و در سن 78 سالگی از دنیا رفت و برای عده ای تبدیل به یک نماد شد.
✔️ کسی چه میداند اما شاید شب و روزهای بدر برای تریکی، یادآور روزهایی بود که «پدر» وی را برای کاروان داری تهییج و ترغیب میکرد و وی بی تفاوت به آن٬ راهی را پیمود که عقوبتش به تباهی و گوشه نشینی و تبعید منجر شد.
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/ عبدالله، فرزند شترداری از اهالی #عربستان بود که ترتیب سفر کاروان های شتر از شهرهای مختلف عربستان به #کویت را میداد.پدر می خواست پسر را به حرفه خود نزدیک کند اما عبدالله برای تحصیل به #کویت رفت و 12 سال نیز در قاهره درس خواند و شیفته مکتب نوظهور #ناصریسم شد. قبولی وی در یک بورسیه تحصیلی مسیر زندگی اش را عوض و وی را راهی #تگزاس یکی از نخستین شهرهای نفتی جهان کرد. تریکی در رشته شیمی و زمین شناسی فارغ التخصیل شد تا در زمره نخستین اعراب بادیه نشینی قرار بگیرد که در کلاس های درس #تگزاس نفس کشیده باشد.
✔️ چهره سرخ عبدالله، باعث شده بود تا وی را با یک مکزیکی اشتباه گرفته و ار حضورش در اماکن عمومی جلوگیری کنند؛ وزیر نفت سال های بعد عربستان پس از گذراندن دوره کاری در شرکت تگزاکو در سال 1948 به عربستان بازگشت و به عنوان نخستین تکنوکرات تحصیلکرده آمریکا کار خود را در این کشور آغاز کرد. در سال 1955 گروهی از کارشناسان خبره نفتی و یک حقوقدان برجسته آمریکایی را سازماندهی کرد تا خود را برای یک جنگ تمام عیار با آرامکو اماده کند؛ آرامکویی که سراسر در دستان آمریکایی ها بود.
✔️ #تریکی جوان می خواست #آرامکو را ملی کند اما در سال 1959 نظرش به یکباره تغییر کرد و به جای ملی کردن، به فکر کنترل قیمت و تولید نفت افتاد زیرا اهمیت آن بسیار بیشتر از ملی کردن بود. با بالا گرفتن اختلافات میان سعود و فیصل ، تریکی طرف #سعود را گرفت که به مانند فیصل شیفته غرب نبود.
✔️ همین برای تریکی کافی بود تا پس از روی کارآمدن #فیصل پس از قتل سعود، در سال 1962 برکنار شود. وی در 15 سال بعدی زندگی خود به «بدر» تبعید شد و با مشاوره های نفتی به شرکت ها و روزنامه نگاری و حضور در بجث و جدل ها گذر عمر کرد و از اعراب می خواست کنترل نفت خود را در دست گیرند.
✔️ وی یکی از بنیانگذاران #اوپک به همراه خوزه آلفونسو #پرز بود که نقش مهمی در تاسیس این سازمان در باشگاه قایقرانی معروف قاهره داشت اما آل سعود و #آمریکا به وی رحم نکردند؛ همسر #آمریکایی وی به همراه فرزندانش خاک #عربستان را ترک کردند تا 15 سال تبعید و بی کسی او را از پای در بیاورد؛ او بعدها به #مصر رفت و تا پایان عمرش همانجا ماند. او نه متعلق به عربستان بلکه متعلق به خاکی بود که ریشه فکری اش در آن رشد کرده بود؛ همانجایی که مرام «ناصر» را خلق کرده بود. #تریکی در سال 1997 و در سن 78 سالگی از دنیا رفت و برای عده ای تبدیل به یک نماد شد.
✔️ کسی چه میداند اما شاید شب و روزهای بدر برای تریکی، یادآور روزهایی بود که «پدر» وی را برای کاروان داری تهییج و ترغیب میکرد و وی بی تفاوت به آن٬ راهی را پیمود که عقوبتش به تباهی و گوشه نشینی و تبعید منجر شد.
@asrenaftcom
🌐 شاه ماهی پرونده #زنجانی در تهران
بازی پیچیده زیبا، بابک٬ بانک ملت و FIIB
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... نگاهی به دادگاههای برگزار شده زنجانی در طول سال گذشته و کیفرخواست خوانده شده در محکمه، نشان میدهد همه تخلفات و کلاهبرداریهای زنجانی از بانک FIIB آغاز میشود. بانکی که با صدور اسناد تقلبی و صوری همه را فریب داد و توانست میلیونها دلار از بیت المال را به سود خود مصادره کند..... این اعتماد زمانی تکمیل میشود که دستور وزرای اقتصاد، صنعت و معدن و نفت و همچنین رئیس کل بانک مرکزی برای واریز مبالغی از محل ارز وزارت نفت به این بانک با امضای آنها در تاریخ 7 تیر 1391 صادر میشود.
✔️ زنجانی برنامه ویژهای برای بیزینس داشت. او توانسته بود از دست چهرههای مهمی جایزه صنعتگر و صادرکننده دریافت کند و عکسهای خود با آنها را مهمترین دلیل برای توسعه فعالیتهای اقتصادی خود میدانست.آنطور که شرق گزارش داده است او با «زیبا» حالت قرار میگذارد تا بانکی را تاسیس کنند و لذا به سراغ فردی به نام حسین نژادی میروند که یکی از بازرگانان و تجار ساکن در کوالالامپور بود. تاجری ایرانی – بحرینی که سالها در بحرین زندانی بود و حالا برای خود بازرگانی بین المللی شده بود.
✔️ نهایت جلسات و برنامه ریزیها به خرید بانکی در منطقه لایوان مالزی منجر میشود. منطقهای که یکی از 20 مکانهای معروف دنیا برای کلاهبرداران است و به بهشتهای مالیاتی مشهورند. در کیفرخواست آمده است این بانک به ارزش 4 میلیون دلار به زنجانی میرسد و بر اساس گفته های فرزند حسین نژادی،زیباحالت تمامی امور را بر عهده میگیرد.
✔️ حسین نژادی برای آنها از طریق بانک معاملات اندونزی FIIB را خریداری میکند؛ علیرضا زیباحالتمنفرد بهعنوان صاحبامضای مجاز در تمام مراحل قانونی و حقوقی به نیابت از بانک ارزش تعیین میشود. متهم تازه دستگیر شده بانک FIIB را برای زنجانی معامله میکند و به سایه میرود.
✔️ بر اساس مفاد کیفرخواست زنجانی، بانک «First Islamic Investment Bank» فعالیت خود را آغاز میکند و بلافاصله با اهالی بانک ملت دست به معاملهای جالب میزند و در ازای دریافت 80 میلیون دلار، 60 درصد سهام بانک را به ملت واگذار میکند. آنطور در جلسات دادگاه گفته و در کیفرخواست هم بدان اشاره شده است علی فلاح هروی یکی از شریکان بابک زنجانی این معامله را رقم زده است و بابت آن 5 میلیون یورو دریافت کرده است.
✔️ از آنجا که 60 درصد سهام این بانک متعلق به بانک ملت بوده و این بانک امین شرکت ملی نفت در مسائل بانکی بود و همچنین معرفی این بانک از سوی بانک مرکزی، کارها بسرعت پیش میرود و زنجانی با فریبکاری و ارائه اسناد صوری کارها را به پیش میبرد تا آنکه میتواند 2 میلیارد یورو را از آن خود کند و سهام بانک ملت را در FIIB به قیمت 160 میلیون دلار خریداری میکند.
✔️ اینکه دلیل بانک ملت برای خرید آنی سهام 60 درصدی آنهم به قیمت 80 میلیون دلار برای یک بانک 4 میلیون دلاری چه بوده سوالی است که باید مسئولان وفت بانک ملت پاسخ دهند ولی پرسش مهمتر این است که چه دلیلی موجب شده است تا بانک ملت در سال 91 و در بحبوحه تحریم سهم خود را 160 میلیون دلار بفروشد؟
متن کامل و تصاویر اختصاصی در لینک زیر:
goo.gl/O2w2t5
@asrenaftcom
بازی پیچیده زیبا، بابک٬ بانک ملت و FIIB
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... نگاهی به دادگاههای برگزار شده زنجانی در طول سال گذشته و کیفرخواست خوانده شده در محکمه، نشان میدهد همه تخلفات و کلاهبرداریهای زنجانی از بانک FIIB آغاز میشود. بانکی که با صدور اسناد تقلبی و صوری همه را فریب داد و توانست میلیونها دلار از بیت المال را به سود خود مصادره کند..... این اعتماد زمانی تکمیل میشود که دستور وزرای اقتصاد، صنعت و معدن و نفت و همچنین رئیس کل بانک مرکزی برای واریز مبالغی از محل ارز وزارت نفت به این بانک با امضای آنها در تاریخ 7 تیر 1391 صادر میشود.
✔️ زنجانی برنامه ویژهای برای بیزینس داشت. او توانسته بود از دست چهرههای مهمی جایزه صنعتگر و صادرکننده دریافت کند و عکسهای خود با آنها را مهمترین دلیل برای توسعه فعالیتهای اقتصادی خود میدانست.آنطور که شرق گزارش داده است او با «زیبا» حالت قرار میگذارد تا بانکی را تاسیس کنند و لذا به سراغ فردی به نام حسین نژادی میروند که یکی از بازرگانان و تجار ساکن در کوالالامپور بود. تاجری ایرانی – بحرینی که سالها در بحرین زندانی بود و حالا برای خود بازرگانی بین المللی شده بود.
✔️ نهایت جلسات و برنامه ریزیها به خرید بانکی در منطقه لایوان مالزی منجر میشود. منطقهای که یکی از 20 مکانهای معروف دنیا برای کلاهبرداران است و به بهشتهای مالیاتی مشهورند. در کیفرخواست آمده است این بانک به ارزش 4 میلیون دلار به زنجانی میرسد و بر اساس گفته های فرزند حسین نژادی،زیباحالت تمامی امور را بر عهده میگیرد.
✔️ حسین نژادی برای آنها از طریق بانک معاملات اندونزی FIIB را خریداری میکند؛ علیرضا زیباحالتمنفرد بهعنوان صاحبامضای مجاز در تمام مراحل قانونی و حقوقی به نیابت از بانک ارزش تعیین میشود. متهم تازه دستگیر شده بانک FIIB را برای زنجانی معامله میکند و به سایه میرود.
✔️ بر اساس مفاد کیفرخواست زنجانی، بانک «First Islamic Investment Bank» فعالیت خود را آغاز میکند و بلافاصله با اهالی بانک ملت دست به معاملهای جالب میزند و در ازای دریافت 80 میلیون دلار، 60 درصد سهام بانک را به ملت واگذار میکند. آنطور در جلسات دادگاه گفته و در کیفرخواست هم بدان اشاره شده است علی فلاح هروی یکی از شریکان بابک زنجانی این معامله را رقم زده است و بابت آن 5 میلیون یورو دریافت کرده است.
✔️ از آنجا که 60 درصد سهام این بانک متعلق به بانک ملت بوده و این بانک امین شرکت ملی نفت در مسائل بانکی بود و همچنین معرفی این بانک از سوی بانک مرکزی، کارها بسرعت پیش میرود و زنجانی با فریبکاری و ارائه اسناد صوری کارها را به پیش میبرد تا آنکه میتواند 2 میلیارد یورو را از آن خود کند و سهام بانک ملت را در FIIB به قیمت 160 میلیون دلار خریداری میکند.
✔️ اینکه دلیل بانک ملت برای خرید آنی سهام 60 درصدی آنهم به قیمت 80 میلیون دلار برای یک بانک 4 میلیون دلاری چه بوده سوالی است که باید مسئولان وفت بانک ملت پاسخ دهند ولی پرسش مهمتر این است که چه دلیلی موجب شده است تا بانک ملت در سال 91 و در بحبوحه تحریم سهم خود را 160 میلیون دلار بفروشد؟
متن کامل و تصاویر اختصاصی در لینک زیر:
goo.gl/O2w2t5
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - بازی پیچیده زیبا، بابک و FIIB
وحید حاجی پور/ با بازداشت و تحویل علیرضا زیباحالتمنفرد به ایران، حالا باید منتظر اتفاقات ...
🌐خط لوله صلح فدای یک تشخیص اشتباه
خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... اصولا کشورهای «پرتولید» گاز برای #صادرات٬ راسا اقدام به #سرمایه گذاری و یا فراهم کردن مقدمات سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکنند. به عنوان نمونه شرکت #گازپروم روسیه به عنوان غول گازی جهان برای صادرات خود اقدام به سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکند و با پول خود و یا ضمانت فاینانس برای شرکتهای دیگر٬ آن سوی مرز خود را آماده انتقال گاز میکند و یا کشور #قطر برای رساندن ال ان جی خود به #پاکستان٬ در بندر کراچی و گوادور سرمایه گذاری کرده است تا بازپرداخت سرمایه گذاری را روی قیمت گاز ارسالی خود به اسلام آباد محاسبه کند. با این اقدام و با توجه به اینکه پاکستانیها بطور کامل وابسته گاز قطر میشوند چارهای جز کنار آمدن با خواستههای قطر را ندارند. همان کاری که در دولت قبل انجام شد ولی #زنگنه یک شبه ویرانش کرد.
✔️ در اواخر دولت گذشته با توجه به وقت کشیهای اسلام آباد شرایط برای #صادرات گاز به این کشور هموار شد اما وزارت نفت در دوره جدید نه تنها همه برنامه های صلح را بر هم زد بلکه موضوع دریافت #غرامت از #پاکستان را نیز به فراموشی سپرد. برای تحقق این مهم بین دو شرکت ایرانی و پاکستانی قراردادی امضا شد که بر مبنای آن، خط لوله در بخش پاکستان احداث شود. بر اساس توافقهای صورت گرفته و بررسی های دولت ایران، توافق شد مبلغ 250 تا 500 میلیون دلار از محل اعتبار ایران در اختیار پیمانکار ساخت این پروژه قرار گیرد تا در نخستین قبض گاز ارسالی و قبوض بعدی تسویه شود. همان شگردی که کشورهای صادرکننده گاز جهان برای بدست آوردن بازارها از آن بهره می برند.
✔️ اما دولت یازدهم که سرکار آمد وزیر نفت در مهر ماه 92 اعلام کرد به دلیل عدم توان مالی #پاکستانی ها و عدم توان پرداخت وام از سوی این کشور، این کار به سود کشور نیست که مورد تعجیب و شگفتی کارشناسان قرار گرفت چرا که همه توافقها و قراردادها به امضای طرفین رسیده بود و میتوانست پروسه صادرات گاز ایران به پاکستان را تسریع کند.
✔️ اسلام آباد با وجود فشارهای آمریکا عملیات احداث این خط لوله را با حضور ایران در دسترس میدید و میتوانست به موقعیت ویژه ای دست پیدا کند.نیروگاهی که قرار بود در نخستین مرحله گاز ایران را دریافت کند با سوخت مایع به تولید برق مشغول بود و مبالغ بسیار کلانتری را برای پرداخت این سوخت پرداخت میکرد. این موضوع نشان میدهد پاکستانیها در پرداخت بهای انرژی خود با مشکل خاصی مواجه نبودند اما #زنگنه اصرار عجیبی بر ناتوانی مالی طرف دوم قرارداد داشت در حالی که همین کشور فقیر قراردادهای بزرگی را با قطر، هند و چین امضا کرد! یکی از این قراردادها٬ قرارداد 16 میلیاردی با #قطر بود.
✔️ او این مهم را نا دیده گرفت که درصورت عدم پرداخت گازبها ایران میتوانست صادرات گاز را متوقف کرده و از این کشور جریمه دریافت کند. بر اساس قراردادی که منعقد شده بود در صورت عدم دریافت گاز توسط پاکستان، این کشور می بایست روزانه 3 میلیون دلار به ایران غرامت پرداخت کند که تا امروز این رقم طبق قرارداد حدود 2 میلیارد دلار را شامل میشد. همان رقمی که ایران در مقابل ترکیه بازنده شد و باید غرامت بدهد.
✔️ با این اقدان شتابزده وزارت نفت بدون پشتوانه منطقی، نهایت کار را به این نقطه رساند که حالا اسلام آباد دست پیش را گرفته و میتواند درخواست غرامت کند ولی مدیرعامل شرکت ملی گاز در نهایت خونسردی از گزینه فسخ قرارداد هم میگوید تا نشان دهد درک درستی از اهمیت صادرات گاز در کشور و در راس شرکت ملی گاز ایران وجود ندارد.
✔️ اینکه وزیر نفت به یکباره تصمیم میگیرد همه چیز را فراموش کند و همه چیز را منکر میشود دقیقا در نقطه مقابل قرارداد کرسنت قرار دارد؛ جایی که به تنهایی و با زیر پا گذاشتن مصوبه شورای اقتصاد برای ارزان فروشی گاز ایران به دلال اماراتی، روبروی همه چیز میایستد و چه تامل بر انگیز که هر دو اقدام خود را به سود کشور دانسته است ولی در عمل ضربه بزرگی به منافع ملی وارد کرد.
✔️ آیا ایشان میداند با این اقدام به تمامی خواستههای آمریکا جامه عمل پوشانده است و دو دستی بازار ایران را تقدیم کشوری کرده است که با پول گاز خود، سلفیها و داعش را شارژ میکند؟ آمریکا تلاش بسیاری کرد تا پاکستان را به دامان قطر بیاندازد که با تصمیم اشتباه زنگنه، آمریکا به خواسته خود رسید.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/jMPCiK
@asrenaftcom
خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... اصولا کشورهای «پرتولید» گاز برای #صادرات٬ راسا اقدام به #سرمایه گذاری و یا فراهم کردن مقدمات سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکنند. به عنوان نمونه شرکت #گازپروم روسیه به عنوان غول گازی جهان برای صادرات خود اقدام به سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکند و با پول خود و یا ضمانت فاینانس برای شرکتهای دیگر٬ آن سوی مرز خود را آماده انتقال گاز میکند و یا کشور #قطر برای رساندن ال ان جی خود به #پاکستان٬ در بندر کراچی و گوادور سرمایه گذاری کرده است تا بازپرداخت سرمایه گذاری را روی قیمت گاز ارسالی خود به اسلام آباد محاسبه کند. با این اقدام و با توجه به اینکه پاکستانیها بطور کامل وابسته گاز قطر میشوند چارهای جز کنار آمدن با خواستههای قطر را ندارند. همان کاری که در دولت قبل انجام شد ولی #زنگنه یک شبه ویرانش کرد.
✔️ در اواخر دولت گذشته با توجه به وقت کشیهای اسلام آباد شرایط برای #صادرات گاز به این کشور هموار شد اما وزارت نفت در دوره جدید نه تنها همه برنامه های صلح را بر هم زد بلکه موضوع دریافت #غرامت از #پاکستان را نیز به فراموشی سپرد. برای تحقق این مهم بین دو شرکت ایرانی و پاکستانی قراردادی امضا شد که بر مبنای آن، خط لوله در بخش پاکستان احداث شود. بر اساس توافقهای صورت گرفته و بررسی های دولت ایران، توافق شد مبلغ 250 تا 500 میلیون دلار از محل اعتبار ایران در اختیار پیمانکار ساخت این پروژه قرار گیرد تا در نخستین قبض گاز ارسالی و قبوض بعدی تسویه شود. همان شگردی که کشورهای صادرکننده گاز جهان برای بدست آوردن بازارها از آن بهره می برند.
✔️ اما دولت یازدهم که سرکار آمد وزیر نفت در مهر ماه 92 اعلام کرد به دلیل عدم توان مالی #پاکستانی ها و عدم توان پرداخت وام از سوی این کشور، این کار به سود کشور نیست که مورد تعجیب و شگفتی کارشناسان قرار گرفت چرا که همه توافقها و قراردادها به امضای طرفین رسیده بود و میتوانست پروسه صادرات گاز ایران به پاکستان را تسریع کند.
✔️ اسلام آباد با وجود فشارهای آمریکا عملیات احداث این خط لوله را با حضور ایران در دسترس میدید و میتوانست به موقعیت ویژه ای دست پیدا کند.نیروگاهی که قرار بود در نخستین مرحله گاز ایران را دریافت کند با سوخت مایع به تولید برق مشغول بود و مبالغ بسیار کلانتری را برای پرداخت این سوخت پرداخت میکرد. این موضوع نشان میدهد پاکستانیها در پرداخت بهای انرژی خود با مشکل خاصی مواجه نبودند اما #زنگنه اصرار عجیبی بر ناتوانی مالی طرف دوم قرارداد داشت در حالی که همین کشور فقیر قراردادهای بزرگی را با قطر، هند و چین امضا کرد! یکی از این قراردادها٬ قرارداد 16 میلیاردی با #قطر بود.
✔️ او این مهم را نا دیده گرفت که درصورت عدم پرداخت گازبها ایران میتوانست صادرات گاز را متوقف کرده و از این کشور جریمه دریافت کند. بر اساس قراردادی که منعقد شده بود در صورت عدم دریافت گاز توسط پاکستان، این کشور می بایست روزانه 3 میلیون دلار به ایران غرامت پرداخت کند که تا امروز این رقم طبق قرارداد حدود 2 میلیارد دلار را شامل میشد. همان رقمی که ایران در مقابل ترکیه بازنده شد و باید غرامت بدهد.
✔️ با این اقدان شتابزده وزارت نفت بدون پشتوانه منطقی، نهایت کار را به این نقطه رساند که حالا اسلام آباد دست پیش را گرفته و میتواند درخواست غرامت کند ولی مدیرعامل شرکت ملی گاز در نهایت خونسردی از گزینه فسخ قرارداد هم میگوید تا نشان دهد درک درستی از اهمیت صادرات گاز در کشور و در راس شرکت ملی گاز ایران وجود ندارد.
✔️ اینکه وزیر نفت به یکباره تصمیم میگیرد همه چیز را فراموش کند و همه چیز را منکر میشود دقیقا در نقطه مقابل قرارداد کرسنت قرار دارد؛ جایی که به تنهایی و با زیر پا گذاشتن مصوبه شورای اقتصاد برای ارزان فروشی گاز ایران به دلال اماراتی، روبروی همه چیز میایستد و چه تامل بر انگیز که هر دو اقدام خود را به سود کشور دانسته است ولی در عمل ضربه بزرگی به منافع ملی وارد کرد.
✔️ آیا ایشان میداند با این اقدام به تمامی خواستههای آمریکا جامه عمل پوشانده است و دو دستی بازار ایران را تقدیم کشوری کرده است که با پول گاز خود، سلفیها و داعش را شارژ میکند؟ آمریکا تلاش بسیاری کرد تا پاکستان را به دامان قطر بیاندازد که با تصمیم اشتباه زنگنه، آمریکا به خواسته خود رسید.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/jMPCiK
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
وحید حاجی پور/ سرگردانی ایران در سیاستهای صادارت گاز جای خود٬ بازی خراب کنی مسئولان وزارت نفت ...
🌐 دقایقی با تعهدهای فراموش شده
#کرسنت، #زنگنه، #هندی و یک قسم جلاله
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... او 8 سال از صحنه دور بود و در آن 8 سال، اتفاقات بسیاری در این پرونده رخ داد و وقتی نام او برای وزارت نفت دولت یازدهم به مجلس ارسال شد، ناگریز بود از آن دفاع کند. او پیش از رای اعتماد به جلسات گوناگونی با موضوعات مختلفی رفت که یکی از این جلسات مربوط به نشست معروفش با احمد #توکلی نماینده سابق مردم تهران در مجلس بود.
✔️ جلسهای که وزیر نفت قسم جلاله خورد و براحتی قسم دروغ خود را شکست. کسانی که در آن جلسه حضور داشتند حتما تایید میکنند که در آن جلسه، زنگنه درباره موضوعی جنجالی قسم جلاله یاد کرد ولی نماینده مردم قم آن را رد کرد و در این کشمکش بود که توکلی میگوید:«ایشان مسلمان هستند و وقتی قسم میخورند حتما درست میگویند. بحث را خاتمه دهید». از همان لحظه بود که طیف اصولگرا نسبت به توکلی جبهه گرفته و سعی کردند همه تلاشهای او را برای گرفتن رای اعتماد زنگنه خنثی کنند.
✔️ توکلی طی چند روز از نمایندگان میخواهد به زنگنه رای اعتماد بدهند و وقتی از وی میپرسیدند روی چه حسابی، او میگفت به حساب« قسم جلاله زنگنه». کمی بعدتر و یک روز پیش از جلسه رای اعتماد سندی به توکلی میرسد که نشان میداد زنگنه دروغ گفته است و آنجا بود که توکلی منقلب میشود. او روی قسمی حساب باز کرده بود که آن را وجه المصالحه اصولگرایان و زنگنه قرار داده بود و حالا اعتبارش به دلیل حمایت از اعتبار یک قسم زیر سوال رفت.
✔️ زنگنه در پاسخ به توکلی و آنکه چرا قسم دروغ یاد کرده است چنین پاسخی میدهد:«من این سند را تکذیب نمیکنم ولی این سند یادم نبود!»
✔️ او البته پیش از جلسه رای اعتماد به تعدادی از نمایندگان گفته بود اگر وزیر شود پرونده کرسنت را دو هفتهای «جمع» میکند ولی با وجود سپری شدن 180 هفته همچنان خبری از ختم به خیر شدن این پرونده نشد که هیچ، بلکه مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران رسما اعلام کرد که ایران در کرسنت محکوم شده است تا اعداد 13 تا 18 میلیارد دلار جریمه دهان به دهان بشود. جریمهای که توسط دو وزیر دولت یازدهم بصورت رسمی اعلام شده بود.
✔️ بهمن سال گذشته اما وزیر نفت در نشستی خبری و در حضور نمایندگان همه رسانههای کشور قول داد یک هفته پس از انتخابات مصاحبهای را با رسانههای منتقد خود در باره کرسنت برگزار کند و به همه ابهامات پاسخ دهد ولی این تعهد هم مانند قسم جلاله فراموش شد و سکوت محض در پیش گرفته شد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/CwEPri
@asrenaftcom
#کرسنت، #زنگنه، #هندی و یک قسم جلاله
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... او 8 سال از صحنه دور بود و در آن 8 سال، اتفاقات بسیاری در این پرونده رخ داد و وقتی نام او برای وزارت نفت دولت یازدهم به مجلس ارسال شد، ناگریز بود از آن دفاع کند. او پیش از رای اعتماد به جلسات گوناگونی با موضوعات مختلفی رفت که یکی از این جلسات مربوط به نشست معروفش با احمد #توکلی نماینده سابق مردم تهران در مجلس بود.
✔️ جلسهای که وزیر نفت قسم جلاله خورد و براحتی قسم دروغ خود را شکست. کسانی که در آن جلسه حضور داشتند حتما تایید میکنند که در آن جلسه، زنگنه درباره موضوعی جنجالی قسم جلاله یاد کرد ولی نماینده مردم قم آن را رد کرد و در این کشمکش بود که توکلی میگوید:«ایشان مسلمان هستند و وقتی قسم میخورند حتما درست میگویند. بحث را خاتمه دهید». از همان لحظه بود که طیف اصولگرا نسبت به توکلی جبهه گرفته و سعی کردند همه تلاشهای او را برای گرفتن رای اعتماد زنگنه خنثی کنند.
✔️ توکلی طی چند روز از نمایندگان میخواهد به زنگنه رای اعتماد بدهند و وقتی از وی میپرسیدند روی چه حسابی، او میگفت به حساب« قسم جلاله زنگنه». کمی بعدتر و یک روز پیش از جلسه رای اعتماد سندی به توکلی میرسد که نشان میداد زنگنه دروغ گفته است و آنجا بود که توکلی منقلب میشود. او روی قسمی حساب باز کرده بود که آن را وجه المصالحه اصولگرایان و زنگنه قرار داده بود و حالا اعتبارش به دلیل حمایت از اعتبار یک قسم زیر سوال رفت.
✔️ زنگنه در پاسخ به توکلی و آنکه چرا قسم دروغ یاد کرده است چنین پاسخی میدهد:«من این سند را تکذیب نمیکنم ولی این سند یادم نبود!»
✔️ او البته پیش از جلسه رای اعتماد به تعدادی از نمایندگان گفته بود اگر وزیر شود پرونده کرسنت را دو هفتهای «جمع» میکند ولی با وجود سپری شدن 180 هفته همچنان خبری از ختم به خیر شدن این پرونده نشد که هیچ، بلکه مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران رسما اعلام کرد که ایران در کرسنت محکوم شده است تا اعداد 13 تا 18 میلیارد دلار جریمه دهان به دهان بشود. جریمهای که توسط دو وزیر دولت یازدهم بصورت رسمی اعلام شده بود.
✔️ بهمن سال گذشته اما وزیر نفت در نشستی خبری و در حضور نمایندگان همه رسانههای کشور قول داد یک هفته پس از انتخابات مصاحبهای را با رسانههای منتقد خود در باره کرسنت برگزار کند و به همه ابهامات پاسخ دهد ولی این تعهد هم مانند قسم جلاله فراموش شد و سکوت محض در پیش گرفته شد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/CwEPri
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - کرسنت، زنگنه، هندی و یک قسم جلاله
وحید حاجی پور/ کرسنت، کلید واژهای عمیق که در بطن وزارت نفت چسبیده و قصد جدایی از آن را ندارد؛ ...
🌐 تاملی بر تشریفاتی شدن پست #مدیرعاملی
#کاردر، فدای چه چیزی شد؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ کاردر به امور روتین و جنبی مشغول است؛ دست تعدادی از مدیران گرفته و با آرمانهای امام خمینی (ره) تجدید بیعت میکند. فردایش به دیدار خانواده شهدا میرود و امپراطوریاش تنها به دفتر خود ختم میشود. #وزیرنفت برای مذاکرات #صادرات گاز به عمان او را کنار میکذارد تا مهره اصلی او یعنی اصغر هندی امضا کننده باشد. در روزهایی که تفاهمنامههای نفتی امضا میشود همه جا هست جز جایی که باید حضور داشته باشد. بی دلیل نبود که او در یک جلسه دوستانه گفته بود من چند ماهی مدیرعامل نفت خواهم بود و امروز هم که قبول کردم٬ مسئولیت اصلی به عهده کس دیگری است.
✔️ تقریبا هر نفتی میداند که منظور او از «کس دیگر» چه کسی است و تکراری است اگر جریان مدیریت وی در نفت و تماس ساعت 12 شب با او بازنشر شود. به هر حال نام علی کاردر به عنوان ششمین مدیرعامل شرکت ملی نفت به ثبت رسیده است ولی نقش او بسیار تشریفاتی تر از زمانی است که حتی سید مهدی میرمعزی مدیرعامل بود.
✔️ همه چیز بین #معاونانش تقسیم شده است و او بر حسب یک وظیفه سازمانی در جمع خبرنگاران حاضر میشود و به پرسشها پاسخ میدهد. او فدای ساختاری شد که برای نفت چیده شد و پس از کناره گیری جوادی برای کار کردن جدی با این مدل٬ به ناچار قبول کرد در حالی که نمیخواست. کاردر نمیخواست چهره مدل شکست خوردهای شود که مشخص بود هدف از طراحی آن چه بود ولی سرانجام پذیرفت و برای هر کاری در زیر مجموعه خود را با معاونانش تنظیم کرد.
✔️ به بهانه خلوت کردن کارتابلهای مدیرعامل٬ ساختار دچار تغییر شد و در این میان چهرههای محبوب وزیر نفت به معاونت رسیدند. هدایت زاده٬ پاک نژاد٬ منوچهری و خلیلی ۴ معاون اصلی شدند که جایگاه شان بدون تردید از معاونان وزارت نفت هم مهم تر و استراتژیک تر است. به هر حال معاونتها در میان دوستان توزیع شد و کاردر هم در ظاهر رئیس ۴ معاونی شد که بیش از آنکه با او هماهنگ باشند با وزیر نفت تنظیم هستند.
✔️ وقت کاردر به بازدیدها سپری میشود و چند جلسه هفتگی و مابقی استراحت. او بهتر از هر کسی میداند که چرا به مدیرعاملی رسید و از او چه میخواهند ولی شاید دیگر تا این حد تصور نمیکرد. کاردر مدیرعامل شرکتی است که صندلی مدیریتش و چند اتاق سهم او شده است و تمام. او قطعا در تنهایی خود به جوادی «آفرین» میگوید که نماند و رفت. او جوادی را تحسین میکند که نخواست مانند خودش تن به این شرایط بدهد و برای پاک نژاد حکم نزد و ترجیح داد برود تا با معاونان تحمیلی کار کند. خلاصه آنکه ترجیح داد روی زانوهایش زندگی کند تا مانند جوادی ایستاده برود.
✔️ کاردر پذیرفت ولو با اصرار اما خودش هم میداند کسی در نفت از او به عنوان یک «مدیرعامل» یا نخواهد کرد و به او لقبی داده خواهد شد که امروز در راهروهای وزارت نفت به صراحت شنیده میشود. به کاردر انتقادات سیاری وارد است ولی بهتر است بپذیریم او فدای هدفی شد که خود کاتالیزورش بود. به همین سادگی...!
✔️ از یاد نبریم مدیرعامل فعلی شرکت ملی نفت از لحاظ قانونی و حقوقی مسئول اصلی NIOC است و برای هر اتفاقی که در این شرکت رخ میدهد باید پاسخگو باشد. معاون چینیها٬ رافع مسئولیت او نیست ولو آنکه اگر معاونی از معاونان او تا با حال نامهای را امضا نکرده باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/cNHKP0
@asrenaftcom
#کاردر، فدای چه چیزی شد؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ کاردر به امور روتین و جنبی مشغول است؛ دست تعدادی از مدیران گرفته و با آرمانهای امام خمینی (ره) تجدید بیعت میکند. فردایش به دیدار خانواده شهدا میرود و امپراطوریاش تنها به دفتر خود ختم میشود. #وزیرنفت برای مذاکرات #صادرات گاز به عمان او را کنار میکذارد تا مهره اصلی او یعنی اصغر هندی امضا کننده باشد. در روزهایی که تفاهمنامههای نفتی امضا میشود همه جا هست جز جایی که باید حضور داشته باشد. بی دلیل نبود که او در یک جلسه دوستانه گفته بود من چند ماهی مدیرعامل نفت خواهم بود و امروز هم که قبول کردم٬ مسئولیت اصلی به عهده کس دیگری است.
✔️ تقریبا هر نفتی میداند که منظور او از «کس دیگر» چه کسی است و تکراری است اگر جریان مدیریت وی در نفت و تماس ساعت 12 شب با او بازنشر شود. به هر حال نام علی کاردر به عنوان ششمین مدیرعامل شرکت ملی نفت به ثبت رسیده است ولی نقش او بسیار تشریفاتی تر از زمانی است که حتی سید مهدی میرمعزی مدیرعامل بود.
✔️ همه چیز بین #معاونانش تقسیم شده است و او بر حسب یک وظیفه سازمانی در جمع خبرنگاران حاضر میشود و به پرسشها پاسخ میدهد. او فدای ساختاری شد که برای نفت چیده شد و پس از کناره گیری جوادی برای کار کردن جدی با این مدل٬ به ناچار قبول کرد در حالی که نمیخواست. کاردر نمیخواست چهره مدل شکست خوردهای شود که مشخص بود هدف از طراحی آن چه بود ولی سرانجام پذیرفت و برای هر کاری در زیر مجموعه خود را با معاونانش تنظیم کرد.
✔️ به بهانه خلوت کردن کارتابلهای مدیرعامل٬ ساختار دچار تغییر شد و در این میان چهرههای محبوب وزیر نفت به معاونت رسیدند. هدایت زاده٬ پاک نژاد٬ منوچهری و خلیلی ۴ معاون اصلی شدند که جایگاه شان بدون تردید از معاونان وزارت نفت هم مهم تر و استراتژیک تر است. به هر حال معاونتها در میان دوستان توزیع شد و کاردر هم در ظاهر رئیس ۴ معاونی شد که بیش از آنکه با او هماهنگ باشند با وزیر نفت تنظیم هستند.
✔️ وقت کاردر به بازدیدها سپری میشود و چند جلسه هفتگی و مابقی استراحت. او بهتر از هر کسی میداند که چرا به مدیرعاملی رسید و از او چه میخواهند ولی شاید دیگر تا این حد تصور نمیکرد. کاردر مدیرعامل شرکتی است که صندلی مدیریتش و چند اتاق سهم او شده است و تمام. او قطعا در تنهایی خود به جوادی «آفرین» میگوید که نماند و رفت. او جوادی را تحسین میکند که نخواست مانند خودش تن به این شرایط بدهد و برای پاک نژاد حکم نزد و ترجیح داد برود تا با معاونان تحمیلی کار کند. خلاصه آنکه ترجیح داد روی زانوهایش زندگی کند تا مانند جوادی ایستاده برود.
✔️ کاردر پذیرفت ولو با اصرار اما خودش هم میداند کسی در نفت از او به عنوان یک «مدیرعامل» یا نخواهد کرد و به او لقبی داده خواهد شد که امروز در راهروهای وزارت نفت به صراحت شنیده میشود. به کاردر انتقادات سیاری وارد است ولی بهتر است بپذیریم او فدای هدفی شد که خود کاتالیزورش بود. به همین سادگی...!
✔️ از یاد نبریم مدیرعامل فعلی شرکت ملی نفت از لحاظ قانونی و حقوقی مسئول اصلی NIOC است و برای هر اتفاقی که در این شرکت رخ میدهد باید پاسخگو باشد. معاون چینیها٬ رافع مسئولیت او نیست ولو آنکه اگر معاونی از معاونان او تا با حال نامهای را امضا نکرده باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/cNHKP0
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - کاردر، فدای چه چیزی شد؟
وحید حاجی پور/ کاردر به امور روتین و جنبی مشغول است؛ دست تعدادی از مدیران گرفته و با آرمانهای ...
🌐 سر انجام بت سازی از فرانسویها
دلواپس توتال؛ چرا دیر کرد؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... در این بین٬ یک محور اصلی در پیش گرفته و گفته شد با حضور توتال در ایران٬ فضای تردید و ابهام پیرامون سرمایه گذاری در ایران شکسته خواهد شد و توتال با صف شکنی٬ شرکتهای دیگر را ترغیب خواهد کرد تا در کشورمان سرمایه گذاری کنند. این استدلال نوعی شمشیر دو لبه بود و دلسوزان صنعت نفت در جلسات خصوصی و عمومی گفتند که با این توجیه به سراغ توتال نروند زیرا هم قدرت چانه زنی این شرکت را افزایش میدهند و هم در صورت تبعیت فرانسویها از تحریمهای آمریکا٬ این توجیه حالت عکس به خود گرفته و در نهایت منجر به نیامدن سایر شرکتها خواهد شد.
✔️ طبق استدلال دلبستگان به توتال٬ با آمدن فرانسویها سد ورود شرکتهای خارجی به ایران شکسته خواهد شد ولی اکنون این پرسش مطرح است که با موضع فعلی توتال آیا چنین هدفی تامین خواهد شد؟ به بیان ساده تر٬ وقتی مدافعان سیاستهای وزارت نفت از توتال بت ساخته و او را پرستش میکنند و در نهایت این شرکت٬ خود را تابع #آمریکا میداند٬ میتوان به ورود شرکتهای دیگر امید داشت؟
✔️ استدلالهای سطحی متاسفانه به این نتیجه ختم شده است که وقتی توتال راهی ایران نشود سایر شرکتها نیز ترجیح میدهند وارد نشوند و این دقیقا همان موضوعی است که دلسوزان آگاه و با تجریه به وزارت نفت منتقل کردند ولی گوش شنوایی برای آن وجود داشت.
✔️ وزارت نفت به حدی برای رسیدن دوباره به توتال عجله داشت که تفاهمنامهای را در قالب HOA با توتال امضا کرد تا این شرکت با در اختیار گرفتن اطلاعات مخزن پارس جنوبی٬ آن را بررسی کرده و برنامهاش را برای انعقاد قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی ارائه کند. در آن روزها٬ امضای این تفاهمنامه یکی از خروجیهای دیپلماسی موفق #انرژی دانسته و گفته شد که سد تحریمها شکست در حالی که باز هم هشدار داده شد ذوق زدگی اینچنینی ممکن است به ضرر منافع ملی تمام شود ولی این توصیه دلسوزانه نیز در راهروهای قدرت و خود بزرگ بینی شنیده نشد.
✔️ وزیر نفت همواره در اظهارات خود میگوید توتال یک فاز پارس جنوبی را یک میلیارد دلار تمام کرد و شرکتهای ایرانی با دو و سه برابر قیمت توتال در حالی که طبق گزارش تفریغ بودجه سال 91 هزینه توسعه فاز 2 و 3 پارس جنوبی بیش از 4.5 میلیارد دلار تمام شده است نه یک میلیارد دلار. این به کنار٬ باید سراغی هم از اسناد محاکمه توتال در آمریکا گرفت که بر اساس اسناد منتشر شده توسط دادستانی نیویورک٬ توتال بابت افزایش سقف قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی و همچنین قرارداد #سیری به یکی از مدیران نفتی بیش از 60 میلیون دلار #رشوه داده است. به همین راحتی توتال با رشوه کار خود را پیش برد و حالا که قرار است به عنوان صف شکن وارد ایران شود٬ پای آمریکا را به میان میکشد. ای کاش #وزارت نفت و دوستداران آن کمی فکر این روزها را میکرده و بجای بزرگ کردن یک شرکت خاص٬ روی گزینههای دیگری نیز کار میکردند تا اینگونه «قفل» نشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/OjReeV
@asrenaftcom
دلواپس توتال؛ چرا دیر کرد؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ .... در این بین٬ یک محور اصلی در پیش گرفته و گفته شد با حضور توتال در ایران٬ فضای تردید و ابهام پیرامون سرمایه گذاری در ایران شکسته خواهد شد و توتال با صف شکنی٬ شرکتهای دیگر را ترغیب خواهد کرد تا در کشورمان سرمایه گذاری کنند. این استدلال نوعی شمشیر دو لبه بود و دلسوزان صنعت نفت در جلسات خصوصی و عمومی گفتند که با این توجیه به سراغ توتال نروند زیرا هم قدرت چانه زنی این شرکت را افزایش میدهند و هم در صورت تبعیت فرانسویها از تحریمهای آمریکا٬ این توجیه حالت عکس به خود گرفته و در نهایت منجر به نیامدن سایر شرکتها خواهد شد.
✔️ طبق استدلال دلبستگان به توتال٬ با آمدن فرانسویها سد ورود شرکتهای خارجی به ایران شکسته خواهد شد ولی اکنون این پرسش مطرح است که با موضع فعلی توتال آیا چنین هدفی تامین خواهد شد؟ به بیان ساده تر٬ وقتی مدافعان سیاستهای وزارت نفت از توتال بت ساخته و او را پرستش میکنند و در نهایت این شرکت٬ خود را تابع #آمریکا میداند٬ میتوان به ورود شرکتهای دیگر امید داشت؟
✔️ استدلالهای سطحی متاسفانه به این نتیجه ختم شده است که وقتی توتال راهی ایران نشود سایر شرکتها نیز ترجیح میدهند وارد نشوند و این دقیقا همان موضوعی است که دلسوزان آگاه و با تجریه به وزارت نفت منتقل کردند ولی گوش شنوایی برای آن وجود داشت.
✔️ وزارت نفت به حدی برای رسیدن دوباره به توتال عجله داشت که تفاهمنامهای را در قالب HOA با توتال امضا کرد تا این شرکت با در اختیار گرفتن اطلاعات مخزن پارس جنوبی٬ آن را بررسی کرده و برنامهاش را برای انعقاد قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی ارائه کند. در آن روزها٬ امضای این تفاهمنامه یکی از خروجیهای دیپلماسی موفق #انرژی دانسته و گفته شد که سد تحریمها شکست در حالی که باز هم هشدار داده شد ذوق زدگی اینچنینی ممکن است به ضرر منافع ملی تمام شود ولی این توصیه دلسوزانه نیز در راهروهای قدرت و خود بزرگ بینی شنیده نشد.
✔️ وزیر نفت همواره در اظهارات خود میگوید توتال یک فاز پارس جنوبی را یک میلیارد دلار تمام کرد و شرکتهای ایرانی با دو و سه برابر قیمت توتال در حالی که طبق گزارش تفریغ بودجه سال 91 هزینه توسعه فاز 2 و 3 پارس جنوبی بیش از 4.5 میلیارد دلار تمام شده است نه یک میلیارد دلار. این به کنار٬ باید سراغی هم از اسناد محاکمه توتال در آمریکا گرفت که بر اساس اسناد منتشر شده توسط دادستانی نیویورک٬ توتال بابت افزایش سقف قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی و همچنین قرارداد #سیری به یکی از مدیران نفتی بیش از 60 میلیون دلار #رشوه داده است. به همین راحتی توتال با رشوه کار خود را پیش برد و حالا که قرار است به عنوان صف شکن وارد ایران شود٬ پای آمریکا را به میان میکشد. ای کاش #وزارت نفت و دوستداران آن کمی فکر این روزها را میکرده و بجای بزرگ کردن یک شرکت خاص٬ روی گزینههای دیگری نیز کار میکردند تا اینگونه «قفل» نشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/OjReeV
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - دلواپس توتال؛ چرا دیر کرد؟
وحید حاجیپور/ علاقه عجیب وزیر نفت به شرکت توتال در نوع خود علاقه شگفت انگیزی است؛ زنگنه به پشتوانه ...
میز نفت
با جدی تر شدن به قدرت رسیدن مارین لوپن در فرانسه٬ آیا تردیدهای توتال برای حضور در ایران بیشتر خواهد شد یا کمتر؟ /عصرنفت را فردا بخوانید. @asrenaftcom
🌐 نگاهی به انتخابات #فرانسه
تردید #توتال با ظهور ترامپ فرانسوی
✔️ #وحیدـحاجیپور/ شرکتهای بسیاری برای حضور در صنعت نفت ایران اعلام آمادگی کردند ولی هیچ یک به قرارداد نرسیدند و هر چه بوده تفاهمنامههای کم اعتباری است که حکم «زنبیل» در «صف» را دارد. آنها پیش از امضا شدن برجام با ایران وارد مذاکره شدند و پس از توافق کشورمان با گروه 1+5 در حوزه تفاهمنامهها به ایران رفت و آمد کردند. در واقع نخستین مرحله از احیای سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران٬ برجام و لغو تحریمها بود که با تحقق آن٬ امیدها افزایش یافت ولی گذر از این مرحله به معنای پاک شدن صحنه از مشکلات و دست اندازهای بعدی نبود و هنوز هم چند مشکل جدی دیگر باقی مانده بود.
✔️ سد دوم٬ حضور یک چهره منطقی و عقلانی در کاخ سفید بود. با توجه به احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری #آمریکا٬ شرکتهای نفتی در فاز مذاکره و تفاهمنامه با ایران ادامه دادند تا تکلیف رئیس جدید کاخ سفید مشخص شود. گرچه کلینتون و ترامپ هر دو به ایران میتاختند ولی با توجه به آنکه دمکراتها بیشتر از جمهوری خواهان به برجام پایبند بودند٬ کلینتون آرزوی شرکتهای بزرگ نفتی شد ولی با این وجود٬ ترامپ به ریاست جمهوری رسید تا آسمان ابری تر از گذشته شود.
✔️ ولی شرکتهای نفتی جدای از تردیدی که در عصر ترامپ گرفتارش شدهاند٬ با مانع سوم دیگری نیز مواجه هستند که تردیدهایشان را افزایش و حتی کاهش داده است. توتال روی دو انتخابات ریاست جمهوری قمار کرده اند تا ببینند وضعیت حضورشان در ایران چگونه خواهد بود. انتخابات ایران و فرانسه دو بزنگاه مهم برای این شرکت فرانسوی هستند که در مورد نخست نگرانی جدی وجود ندارد ولی در مورد گزینه دوم٬ همه چیز در فضایی مه آلود قرار گرفته است.
✔️ مارین لوپن سیاستمدار میانسال جبهه ملی فرانسه این روزها شانس نخست ریاست جمهوری فرانسه محسوب میشود. خانم وکیل خواهان خروج از اتحادیه اروپاست و تحریمهای غرب را علیه روسیه «احمقانه» توصیف میکند و علاقه عجیی به دونالد ترامپ و نگرشهای وی دارد. لوپن یک ناسیونالیست افراطی و در ادبیات سیاسی فرانسویها به یک راست افراطی معروف است و در نگاه نخست عقاید خطرناکی برای اقتصاد جهان و شرکتهای بین المللی دارد. او علاقه دارد فرانسه را با بازگشت به «دوگلیسم» صاحب قدرتی کند که از آن فاصله گرفته است٬ از همکاری جدی با روسیه و نزدیکی به این کشور میگوید٬ اقتصاد لیرالی را ویران کننده عنوان کرده و خروج سریع فرانسه از اتحادیه اروپا را نشانه رفته است.
✔️ شکننده شدن فضای اتحادیه #اروپا و حرکت کشورهای اروپایی به سمت «منفعت گرایی میهنی» میتواند یک اتفاق مثبت برای ایران باشد ولی نه در کوتاه مدت. از یاد نبریم تصمیمات اتحادیه اروپا برای کشورهای عضو٬ نارضایتیهای بسیاری را در قاره سبز برانگیخته است. به عنوان نمونه آلمانیها و فرانسویها که پس از تجزیه شوروی ده ها میلیارد دلار در روسیه سرمایه گذاری کرده و به شراکت با پوتین پرداختهاند بارها نسبت به تحریمها علیه مسکو انتقاد کردهاند و یا فرانسویها در موضوع سرکوب مردم تونس توسط بن علی٬ بر خلاف اتحادیه اروپا نه تنها انتقادی نکرد بلکه وارد فاز حمایتی شد و در نهایت با فشارهایی که بر این کشور وارد شد٬ سکوت کرد. فرانسوی ها رابطه خوبی با بن علی داشتند و در سال 1995 یک قرارداد جذاب تجاری با تونس منعقد کرده و در واقع شریک اقتصادی این کشور بودند اما در نهایت به دلیل موضع اتحادیه اروپا٬ دست از حمایت از تونس برداشتند.
✔️ این نمونهها نشان میدهد فصل نوینی از بازبینی سیاستهای بین المللی و اقتصادی در اروپا شکل گرفته است که روی حول «منافع کشور» میچرخد و نه منافع یک قاره. به همین دلیل است که لوپن بدنبال احیای گفتمان دوگلیسم در فرانسه است و حتی به بناپارتیسم متهم میشود. لوپن را باید شمشیر دو لبهای نامید که شاید فضا را برای سرمایه گذاران فرانسوی در ایران تیره کند و یا با در نظر گرفتن پارامترهای ملی و منافع کشورش٬ سرمایه گذاران و شرکتهای کشورش را راهی ایران کرده و از آنها حمایت کند.
✔️ اما نباید آنسوی ماجرا را نیز نادیده گرفت و آن تحول در رژیم تحریمهای اقتصادی است. هرچند کشورهای اروپایی بدنبال بازگشت به «اصل خویش» هستند ولی شاید تحولات سیاسی و تغییر دولتها نتواند روی روند شرکتهای بین المللی در حوزه سرمایه گذاری تاثیر بگذارد زیرا با تکامل رژیم تحریمها، نقش اساسی به نهادهای اقتصادی و مالی واگذار شده و دولت ها دیگر نقش برجسته ای ندارند. مثلا یک شرکت چند ملیتی، هیچ گاه در مسیری حرکت نمیکند که از بازار مالی آمریکا محروم شود و در این مسیر هیچ توصیهای را از دولت یا دولتها نخواهد پذیرفت.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/MJXjI2
@asrenaftcom
تردید #توتال با ظهور ترامپ فرانسوی
✔️ #وحیدـحاجیپور/ شرکتهای بسیاری برای حضور در صنعت نفت ایران اعلام آمادگی کردند ولی هیچ یک به قرارداد نرسیدند و هر چه بوده تفاهمنامههای کم اعتباری است که حکم «زنبیل» در «صف» را دارد. آنها پیش از امضا شدن برجام با ایران وارد مذاکره شدند و پس از توافق کشورمان با گروه 1+5 در حوزه تفاهمنامهها به ایران رفت و آمد کردند. در واقع نخستین مرحله از احیای سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران٬ برجام و لغو تحریمها بود که با تحقق آن٬ امیدها افزایش یافت ولی گذر از این مرحله به معنای پاک شدن صحنه از مشکلات و دست اندازهای بعدی نبود و هنوز هم چند مشکل جدی دیگر باقی مانده بود.
✔️ سد دوم٬ حضور یک چهره منطقی و عقلانی در کاخ سفید بود. با توجه به احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری #آمریکا٬ شرکتهای نفتی در فاز مذاکره و تفاهمنامه با ایران ادامه دادند تا تکلیف رئیس جدید کاخ سفید مشخص شود. گرچه کلینتون و ترامپ هر دو به ایران میتاختند ولی با توجه به آنکه دمکراتها بیشتر از جمهوری خواهان به برجام پایبند بودند٬ کلینتون آرزوی شرکتهای بزرگ نفتی شد ولی با این وجود٬ ترامپ به ریاست جمهوری رسید تا آسمان ابری تر از گذشته شود.
✔️ ولی شرکتهای نفتی جدای از تردیدی که در عصر ترامپ گرفتارش شدهاند٬ با مانع سوم دیگری نیز مواجه هستند که تردیدهایشان را افزایش و حتی کاهش داده است. توتال روی دو انتخابات ریاست جمهوری قمار کرده اند تا ببینند وضعیت حضورشان در ایران چگونه خواهد بود. انتخابات ایران و فرانسه دو بزنگاه مهم برای این شرکت فرانسوی هستند که در مورد نخست نگرانی جدی وجود ندارد ولی در مورد گزینه دوم٬ همه چیز در فضایی مه آلود قرار گرفته است.
✔️ مارین لوپن سیاستمدار میانسال جبهه ملی فرانسه این روزها شانس نخست ریاست جمهوری فرانسه محسوب میشود. خانم وکیل خواهان خروج از اتحادیه اروپاست و تحریمهای غرب را علیه روسیه «احمقانه» توصیف میکند و علاقه عجیی به دونالد ترامپ و نگرشهای وی دارد. لوپن یک ناسیونالیست افراطی و در ادبیات سیاسی فرانسویها به یک راست افراطی معروف است و در نگاه نخست عقاید خطرناکی برای اقتصاد جهان و شرکتهای بین المللی دارد. او علاقه دارد فرانسه را با بازگشت به «دوگلیسم» صاحب قدرتی کند که از آن فاصله گرفته است٬ از همکاری جدی با روسیه و نزدیکی به این کشور میگوید٬ اقتصاد لیرالی را ویران کننده عنوان کرده و خروج سریع فرانسه از اتحادیه اروپا را نشانه رفته است.
✔️ شکننده شدن فضای اتحادیه #اروپا و حرکت کشورهای اروپایی به سمت «منفعت گرایی میهنی» میتواند یک اتفاق مثبت برای ایران باشد ولی نه در کوتاه مدت. از یاد نبریم تصمیمات اتحادیه اروپا برای کشورهای عضو٬ نارضایتیهای بسیاری را در قاره سبز برانگیخته است. به عنوان نمونه آلمانیها و فرانسویها که پس از تجزیه شوروی ده ها میلیارد دلار در روسیه سرمایه گذاری کرده و به شراکت با پوتین پرداختهاند بارها نسبت به تحریمها علیه مسکو انتقاد کردهاند و یا فرانسویها در موضوع سرکوب مردم تونس توسط بن علی٬ بر خلاف اتحادیه اروپا نه تنها انتقادی نکرد بلکه وارد فاز حمایتی شد و در نهایت با فشارهایی که بر این کشور وارد شد٬ سکوت کرد. فرانسوی ها رابطه خوبی با بن علی داشتند و در سال 1995 یک قرارداد جذاب تجاری با تونس منعقد کرده و در واقع شریک اقتصادی این کشور بودند اما در نهایت به دلیل موضع اتحادیه اروپا٬ دست از حمایت از تونس برداشتند.
✔️ این نمونهها نشان میدهد فصل نوینی از بازبینی سیاستهای بین المللی و اقتصادی در اروپا شکل گرفته است که روی حول «منافع کشور» میچرخد و نه منافع یک قاره. به همین دلیل است که لوپن بدنبال احیای گفتمان دوگلیسم در فرانسه است و حتی به بناپارتیسم متهم میشود. لوپن را باید شمشیر دو لبهای نامید که شاید فضا را برای سرمایه گذاران فرانسوی در ایران تیره کند و یا با در نظر گرفتن پارامترهای ملی و منافع کشورش٬ سرمایه گذاران و شرکتهای کشورش را راهی ایران کرده و از آنها حمایت کند.
✔️ اما نباید آنسوی ماجرا را نیز نادیده گرفت و آن تحول در رژیم تحریمهای اقتصادی است. هرچند کشورهای اروپایی بدنبال بازگشت به «اصل خویش» هستند ولی شاید تحولات سیاسی و تغییر دولتها نتواند روی روند شرکتهای بین المللی در حوزه سرمایه گذاری تاثیر بگذارد زیرا با تکامل رژیم تحریمها، نقش اساسی به نهادهای اقتصادی و مالی واگذار شده و دولت ها دیگر نقش برجسته ای ندارند. مثلا یک شرکت چند ملیتی، هیچ گاه در مسیری حرکت نمیکند که از بازار مالی آمریکا محروم شود و در این مسیر هیچ توصیهای را از دولت یا دولتها نخواهد پذیرفت.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/MJXjI2
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تردید توتال با ظهور ترامپ فرانسوی
وحید حاجی پور/ همه چیز به آرامی پیش میرود. تردیدها٬ بیمها و امیدها در تلورانس است و در این ...
🌐 چالشهای عرضه شرکت ملی نفت در بورس
#آرامکو،نمونه شکست خورده NIOC است؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ چند ماهی میشود که برخی کارشناسان و صاحب نظران حوزه نفت و انرژی از لزوم عرضه #سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس میگویند و این اقدام را گامی بزرگ در راستای مدیریت بهتر و اصولیتر شرکت ملی نفت عنوان میکنند. گرچه این مهم یکی از بحث برانگیزترین مباحث کارشناسی در صنعت نفت است ولی با توجه به اینکه عرضه سهام در #بورس، بسترهای بسیار مهمی از شفافیت را میطلبد تحقق چنین مهمی در شرایط فعلی بسیار بعید و دور از ذهن است.
✔️ آنها معقتدند که وقتی آرامکو برای شفاف سازی قدم بر میدارد پس نوبت شرکت ملی نفت ایران هم فرا رسیده است در حالی که #عربستان به بزرگترین قمار تاریخ خود دست زده است و این میتواند منجر به رسوایی اش شود. باید بدانیم آل سعود که ماههاست بدنبال عرضه 5 درصد آرامکو در بازارهای سهام است با چند مشکل جدی دست و پنجه نرم میکند که نخستین مورد آن مربوط به میزان ذخایر است. عرف رایج در شرکتهای ملی نفت اینگونه است که آنها هر رقمی را که دوست داشته باشند به عنوان ذخایر خود اعلام میکنند که اغلب از واقعیت دور هستند. یکی از پیش شرطهای قبول آرامکو در بورس٬ حضور تیمهای کارشناسی در این شرکت است تا با بررسی دقیق میزان ذخایر این شرکت٬ رقم دقیقی را اعلام کنند و از آنجا که #ذخایر نقش بسیار مهمی در ارزش گذاری شرکتهای بورسی دارد٬ عیان شدن این ذخایر ممکن است به کاهش شدید ارزش سهام عرضه شده بیانجامد.
✔️ عربستانی که سالهاست خود را دارنده بزرگترین ذخایر دنیا با حجمی رویایی میداند از رو شدن ارقام ساختگی خود واهمه دارد ولی برای عرضه سهام خود در بازار٬ باید این تکلیف را بپذیرد. همچنین آرامکو باید هر 3 ماه یکبار میزان ذخایر٬ #فروش٬ #درآمد و #سود خود را اعلام رسمی کند که همین موضوع چالش دیگری برای سعودیهاست.
✔️ کسانی که روی شرکتهای نفتی مطالعات جدی داشتهاند بخوبی میدانند نفت در عربستان یک ابزار سیاسی است که بیشتر از سیاستهای آل سعود خط میگیرد و نه بازار و این خود چالش دیگری برای آرامکو است که اصلا دوست ندارد سهامدارانش بدانند آنها برای مقابله منطقهای به ایران٬ روی تداوم کاهش قیمت نفت تاکید دارند و یا برای خراب کردن بازار ایران٬ تخفیفهای غیر عرف را در پیش گرفتهاند. در واقع تا وقتی نگاه آل سعود به نفت سیاسی است نمیتوان آرامکو را در حیطه اقتصاد تطبیق داد و این همان مسالهای است که ریاض را آشفته میکند.
✔️ شیوه عشیرهای حاکم بر آرامکو چالش دیگری است که در صورت عرضه شدن سهام آن در بورس٬ باید با آن خداحافظی کرد. طبق قوانین عربستان٬ 9 درصد از سود سالانه آرامکو به این شرکت تعلق میگیرد و بقیه عواید حاصل شده پس از کسر این 7 درصد سود به دولت٬ پادشاه و شاهزادگان سعودی تعلق میگیرد. مثلا سهم دولت 50 درصد٬ سهم پادشاه 25 درصد و سهم شاهزادگان 25 درصد دیگر است که قطعا در سایه چنین مدلی٬ کنار آمدن با بورس کمی سخت است.
✔️ عربستان ارزش آرامکو را به بیش از 5 برابر قیمت گذاری موسسههای بزرگی مانند وود مکنزی ارزش گذاری کرده است و این ارزش گذاری بر اساس اطلاعاتی است که خود برای خود ساخته است و بازارها برای 5 درصد سهام این شرکت در نهایت 25 میلیارد دلار ارزش تعیین کردهاند.
✔️ فرض کنید با شفاف شدن اطلاعات مربوط به شرکت ملی نفت٬ حجم ذخایر میعانات گازی روی آب منتشر شود و خبر 50 میلیون بشکه محمولههای بدون مشتری جهانی شود٬ آنگاه چه اتفاقی ممکن است برای منافع ملی رخ دهد؟ موضوع ورود شرکت ملی نفت به بورس تهران بسیار پیچیده تر از این مباحث است که نیازمند صدها ساعت چانه زنی کارشناسی و علمی است. رویکردهای اقتصادی و شفافیت تنها بخشی از چالشهای بزرگی است که باید مباحث سیاسی٬ امنیتی٬ ساختاری و نهادهای و ... را در کنار آن دید. فعلا فصل٬ فصل عرضه سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس نیست.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ZryyHt
@asrenaftcom
#آرامکو،نمونه شکست خورده NIOC است؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/ چند ماهی میشود که برخی کارشناسان و صاحب نظران حوزه نفت و انرژی از لزوم عرضه #سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس میگویند و این اقدام را گامی بزرگ در راستای مدیریت بهتر و اصولیتر شرکت ملی نفت عنوان میکنند. گرچه این مهم یکی از بحث برانگیزترین مباحث کارشناسی در صنعت نفت است ولی با توجه به اینکه عرضه سهام در #بورس، بسترهای بسیار مهمی از شفافیت را میطلبد تحقق چنین مهمی در شرایط فعلی بسیار بعید و دور از ذهن است.
✔️ آنها معقتدند که وقتی آرامکو برای شفاف سازی قدم بر میدارد پس نوبت شرکت ملی نفت ایران هم فرا رسیده است در حالی که #عربستان به بزرگترین قمار تاریخ خود دست زده است و این میتواند منجر به رسوایی اش شود. باید بدانیم آل سعود که ماههاست بدنبال عرضه 5 درصد آرامکو در بازارهای سهام است با چند مشکل جدی دست و پنجه نرم میکند که نخستین مورد آن مربوط به میزان ذخایر است. عرف رایج در شرکتهای ملی نفت اینگونه است که آنها هر رقمی را که دوست داشته باشند به عنوان ذخایر خود اعلام میکنند که اغلب از واقعیت دور هستند. یکی از پیش شرطهای قبول آرامکو در بورس٬ حضور تیمهای کارشناسی در این شرکت است تا با بررسی دقیق میزان ذخایر این شرکت٬ رقم دقیقی را اعلام کنند و از آنجا که #ذخایر نقش بسیار مهمی در ارزش گذاری شرکتهای بورسی دارد٬ عیان شدن این ذخایر ممکن است به کاهش شدید ارزش سهام عرضه شده بیانجامد.
✔️ عربستانی که سالهاست خود را دارنده بزرگترین ذخایر دنیا با حجمی رویایی میداند از رو شدن ارقام ساختگی خود واهمه دارد ولی برای عرضه سهام خود در بازار٬ باید این تکلیف را بپذیرد. همچنین آرامکو باید هر 3 ماه یکبار میزان ذخایر٬ #فروش٬ #درآمد و #سود خود را اعلام رسمی کند که همین موضوع چالش دیگری برای سعودیهاست.
✔️ کسانی که روی شرکتهای نفتی مطالعات جدی داشتهاند بخوبی میدانند نفت در عربستان یک ابزار سیاسی است که بیشتر از سیاستهای آل سعود خط میگیرد و نه بازار و این خود چالش دیگری برای آرامکو است که اصلا دوست ندارد سهامدارانش بدانند آنها برای مقابله منطقهای به ایران٬ روی تداوم کاهش قیمت نفت تاکید دارند و یا برای خراب کردن بازار ایران٬ تخفیفهای غیر عرف را در پیش گرفتهاند. در واقع تا وقتی نگاه آل سعود به نفت سیاسی است نمیتوان آرامکو را در حیطه اقتصاد تطبیق داد و این همان مسالهای است که ریاض را آشفته میکند.
✔️ شیوه عشیرهای حاکم بر آرامکو چالش دیگری است که در صورت عرضه شدن سهام آن در بورس٬ باید با آن خداحافظی کرد. طبق قوانین عربستان٬ 9 درصد از سود سالانه آرامکو به این شرکت تعلق میگیرد و بقیه عواید حاصل شده پس از کسر این 7 درصد سود به دولت٬ پادشاه و شاهزادگان سعودی تعلق میگیرد. مثلا سهم دولت 50 درصد٬ سهم پادشاه 25 درصد و سهم شاهزادگان 25 درصد دیگر است که قطعا در سایه چنین مدلی٬ کنار آمدن با بورس کمی سخت است.
✔️ عربستان ارزش آرامکو را به بیش از 5 برابر قیمت گذاری موسسههای بزرگی مانند وود مکنزی ارزش گذاری کرده است و این ارزش گذاری بر اساس اطلاعاتی است که خود برای خود ساخته است و بازارها برای 5 درصد سهام این شرکت در نهایت 25 میلیارد دلار ارزش تعیین کردهاند.
✔️ فرض کنید با شفاف شدن اطلاعات مربوط به شرکت ملی نفت٬ حجم ذخایر میعانات گازی روی آب منتشر شود و خبر 50 میلیون بشکه محمولههای بدون مشتری جهانی شود٬ آنگاه چه اتفاقی ممکن است برای منافع ملی رخ دهد؟ موضوع ورود شرکت ملی نفت به بورس تهران بسیار پیچیده تر از این مباحث است که نیازمند صدها ساعت چانه زنی کارشناسی و علمی است. رویکردهای اقتصادی و شفافیت تنها بخشی از چالشهای بزرگی است که باید مباحث سیاسی٬ امنیتی٬ ساختاری و نهادهای و ... را در کنار آن دید. فعلا فصل٬ فصل عرضه سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس نیست.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ZryyHt
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - آرامکو،نمونه شکست خورده NIOC است؟
وحید حاجی پور/ چند ماهی میشود که برخی کارشناسان و صاحب نظران حوزه نفت و انرژی از لزوم عرضه ...
🌐 چه کسی به توتال پاس گل داد؟
✔️ #وحیدـحاجیپور/.... در روزهای پس از برجام٬ فرانسویها باز هم به ایران نزدیک شدند و توتال برای فاز 11 پا پیش گذاشت و باز هم موتور استدلالهای سطحی روشن شد که توتال خاطره داماتو را تکرار میکند ولی این شرکت با امضای تفاهمنامه جدی با شرکت ملی نفت ایران٬ از ایران وقت خواست. این وقت خواستن برای نهایی کردن طرح توسعه فاز 11 در نهایت منجر به بی تعهدی توتال شد و آنها توافق خود را منوط به شرطی کردند که از نظر وزیر نفت برخلاف مفاد تفاهمنامه است.
✔️ این همان شیوه همیشگی توتال است که قصد دارد با افزایش قدرت چانه زنی خود٬ امتیاز بیشتری بگیرد ولی برخی مدیران وزارت نفت به دلیل شیفتگی بیش از اندازه به توتال٬ آن را طبیعی عنوان میکنند. جالب آنجاست که وقتی نسبت به بی تعهدی توتال انتقاد شد تیم رسانهای زنگنه با ارائه تحلیلهای عجیب عنوان کرد که دامن زدن به حواشی اخیر توتال و ضعیف جلوه دادن موضع وزارت نفت٬ به افزایش قدرت این شرکت فرانسوی تمام خواهد شد لذ باید سکوت کرد.
✔️ دعوت وزارت نفت به سکوت منتقدان حالا به شکل جالب تری در وزارت نفت معکوس شده است؛ آنجا که امیرحسین زمانی نیا معاون بین الملل وزیر نفت در همایش برجام و اقتصاد مقاومتی درست بر خلاف موضع وزیر نفت حق بزرگی به توتال میدهد و میگوید ما به نگرانی توتال حق میدهیم!
✔️ وی گفته است که از توتال دلخور نیستیم و آنها منتظر تصمیم ترامپ هستند. آنها میخواهند پول بیاروند پس بجاست که بدنیال روشن شدن تکلیف خود باشند. اظهارات زمانی نیا نشان میدهد که چیزی که او گفته است نمادی است از تفکر حاکم بر وزارت نفت. بطور قطع سخنان زمانی نیا وسعت عمل بیشتری به توتال خواهد داد تا قصه پر درد دهه 80 را تکرار کند و در این میان تلاش شرکت ملی نفت برای متقاعد کردن توتال جهت انتشار بیانیهای درباره حاشیههای یک ماه گذشته به نتیجه باقی مانده است.
✔️ علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بلافاصله پس از جدی تر شدن این حواشی٬ گفته بود طی چند روز آینده بیانیه مشترکی میان ایران و توتال منتشر خواهد شد که در آن به اراده توتال برای سرمایه گذاری در ایران تاکید خواهد شد. فشارها به توتال برای انتشار این بیانیه راه به جایی نبرد که هیچ٬ حالا معاون زنگنه در موضعی پر از ضعف که عزت کشور را زیر سوال میبرد٬ چنان به توتال بال و پر میدهد که نشاندهنده شبفتگی او به این شرکت فرانسوی است.
✔️ اگر سخنان وزیر نفت را رسمیتر بدانیم٬ توتال تعهد خود را فراموش کرده است ولی معاون او امروز به بی تعهدی توتال حق داده است و براحتی گفته است از او دلگیر نیستیم. به همین راحتی! بدون تردید توتال با مستمسک کردن این موضع و سخنان معاون وزیر نفت٬ خود را در چند پله بالاتر قرار خواهد داد تا نه تنها هیچ گونه قدرتی در اختیار مذاکره کنندگان ایرانی باقی نماند٬ بلکه شاهد یک گل به خودی بی نظیر از سوی وزارت نفت باشیم. بازی پنهان شده در رابطه با توتال٬ با سخنرانی زمانی نیا عیان شد و حالا باید دید چه امتیازاتی به این شرکت داده خواهد شد و آیا این شرکت واقعا به ایران خواهد آمد یا خیر؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/d6OCd5
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/.... در روزهای پس از برجام٬ فرانسویها باز هم به ایران نزدیک شدند و توتال برای فاز 11 پا پیش گذاشت و باز هم موتور استدلالهای سطحی روشن شد که توتال خاطره داماتو را تکرار میکند ولی این شرکت با امضای تفاهمنامه جدی با شرکت ملی نفت ایران٬ از ایران وقت خواست. این وقت خواستن برای نهایی کردن طرح توسعه فاز 11 در نهایت منجر به بی تعهدی توتال شد و آنها توافق خود را منوط به شرطی کردند که از نظر وزیر نفت برخلاف مفاد تفاهمنامه است.
✔️ این همان شیوه همیشگی توتال است که قصد دارد با افزایش قدرت چانه زنی خود٬ امتیاز بیشتری بگیرد ولی برخی مدیران وزارت نفت به دلیل شیفتگی بیش از اندازه به توتال٬ آن را طبیعی عنوان میکنند. جالب آنجاست که وقتی نسبت به بی تعهدی توتال انتقاد شد تیم رسانهای زنگنه با ارائه تحلیلهای عجیب عنوان کرد که دامن زدن به حواشی اخیر توتال و ضعیف جلوه دادن موضع وزارت نفت٬ به افزایش قدرت این شرکت فرانسوی تمام خواهد شد لذ باید سکوت کرد.
✔️ دعوت وزارت نفت به سکوت منتقدان حالا به شکل جالب تری در وزارت نفت معکوس شده است؛ آنجا که امیرحسین زمانی نیا معاون بین الملل وزیر نفت در همایش برجام و اقتصاد مقاومتی درست بر خلاف موضع وزیر نفت حق بزرگی به توتال میدهد و میگوید ما به نگرانی توتال حق میدهیم!
✔️ وی گفته است که از توتال دلخور نیستیم و آنها منتظر تصمیم ترامپ هستند. آنها میخواهند پول بیاروند پس بجاست که بدنیال روشن شدن تکلیف خود باشند. اظهارات زمانی نیا نشان میدهد که چیزی که او گفته است نمادی است از تفکر حاکم بر وزارت نفت. بطور قطع سخنان زمانی نیا وسعت عمل بیشتری به توتال خواهد داد تا قصه پر درد دهه 80 را تکرار کند و در این میان تلاش شرکت ملی نفت برای متقاعد کردن توتال جهت انتشار بیانیهای درباره حاشیههای یک ماه گذشته به نتیجه باقی مانده است.
✔️ علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بلافاصله پس از جدی تر شدن این حواشی٬ گفته بود طی چند روز آینده بیانیه مشترکی میان ایران و توتال منتشر خواهد شد که در آن به اراده توتال برای سرمایه گذاری در ایران تاکید خواهد شد. فشارها به توتال برای انتشار این بیانیه راه به جایی نبرد که هیچ٬ حالا معاون زنگنه در موضعی پر از ضعف که عزت کشور را زیر سوال میبرد٬ چنان به توتال بال و پر میدهد که نشاندهنده شبفتگی او به این شرکت فرانسوی است.
✔️ اگر سخنان وزیر نفت را رسمیتر بدانیم٬ توتال تعهد خود را فراموش کرده است ولی معاون او امروز به بی تعهدی توتال حق داده است و براحتی گفته است از او دلگیر نیستیم. به همین راحتی! بدون تردید توتال با مستمسک کردن این موضع و سخنان معاون وزیر نفت٬ خود را در چند پله بالاتر قرار خواهد داد تا نه تنها هیچ گونه قدرتی در اختیار مذاکره کنندگان ایرانی باقی نماند٬ بلکه شاهد یک گل به خودی بی نظیر از سوی وزارت نفت باشیم. بازی پنهان شده در رابطه با توتال٬ با سخنرانی زمانی نیا عیان شد و حالا باید دید چه امتیازاتی به این شرکت داده خواهد شد و آیا این شرکت واقعا به ایران خواهد آمد یا خیر؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/d6OCd5
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - چه کسی به توتال پاس گل داد؟
وحید حاجیپور/ درست برخلاف موضع وزیر نفت در قبال توتال٬ معاون زنگنه معتقد است ما از این شرکت فرانسوی ...
🌐 افتخار #وزارت_نفت به چیزی که منکرش است
✔️ #وحیدـحاجیپور/ پروژههایی که امروز در شرف افتتاح هستند داستان جالبی دارد. این پروژهها درست در روزهایی که تحریمها علیه ایران آغاز شده بود و شرکتهای خارجی علاقهای به حضور در #ایران نداشتند توسط شرکتهای ایرانی به پیش برده شد و با پیشرفت قابل ملاحظهای به دولت یازدهم رسید. رویکرد آن روزهای صنعت نفت چارهای جز اعتماد به شرکتهای ایرانی را پیش روی کشور نگذاشته بود درست بر خلاف امروز که یک قرارداد هم امضا نشده و همه چیز به بازگشت شرکتهای خارجی منوط شده است.
✔️ گرچه این پروژهها به دلیل تحریمها و افزایش قیمت نفت با افزایش هزینهها و تاخیر همراه شد ولی از آنجا که چارهای جز توسعه #میدان_مشترک پارس جنوبی نبود کارها به پیش رفت و حالا روبان افتتاح آنها به دولت یازدهم رسیده است. نکته مهم در این باره٬ اتخاذ تصمیم در روزهای سخت بود که منجر به آن شد که وزیر نفت امروز با افتخار بگوید میزان برداشت ایران و #قطر در پارس جنوبی برابر شده است و البته خیلی هم علاقه دارد این موفقیت را به نام خود تمام کند درحالی که مهم ترین عامل در این موفقیت٬ تصمیمی بود که در ان روزها گرفته شد.
✔️ وزارت نفت فعلی اما برای نادیده گرفتن این موضوع روی مباحث دیگری مانور میدهد از جمله بدهیهای شرکت ملی نفت ایران و بدون اشاره به آنکه این بدهی به دلیل سرمایه گذاری در پارس جنوبی و میادین مشترک ایجاد شده است سعی در آن دارد تا این بدهی را مربوط به سوء عملکرد گذشته دانسته و افتخار برابری تولید با قطر را به نام خود تمام کند.
✔️ در چنین شرایطی است که سیاسی کاری به اوج خود میرسد و خیابان های تهران پر میشود از بنرها و بیلبوردهایی که افتخار افتتاح فازهای پارس جنوبی را به نام دولت یازدهم تمام میکند. به بیان ساده تر٬ وزارت نفت روی «تصمیماتی» موج سواری میکند که خود فاقد قدرت اتخاذ آن است و به هیچ عنوان علاقه ندارد روی توان داخل حساب باز کند ولی از آنجا که انتخابات در پیش است٬ از توان داخل میگوید.
✔️ در گذشته٬ برای عقب نماندن از پروژههای پارس جنوبی «تصمیم» گرفته شد ولی این روزها همه چیز معطل ورود شرکتهای خارجی است زیرا به اعتقاد وزیر نفت شرکتهای ایرانی باید پیشکار شرکتهای خارجی باشند که اگر چنین تفکری در گذشته حاکم بود٬ وزارت نفت در دوره فعلی باید به دیوارها چشم میدوخت و مدیرانش به حضور در سخنرانیهای خسته کننده سرگرم میشدند.
✔️ تفاوت دیدگاهها در پارس جنوبی به خودی خود نشان میدهد که هرگاه روی توان داخل – ولو با فاصله از استانداردهای جهانی- حساب باز کنیم موفق تر از آنیم که چشم انتظار شرکتهای خارجی باشیم و هیچ قراردادی امضا نشود. بر اساس آمارهای شرکت نفت و گاز پارس٬ میزان پیشرفت فیزیکی پروژههایی که قرار است در هفتههای آینده افتتاح شوند نشان میدهد که وزارت نفت با کمترین زحمت آنها را به مرز افتتاح رسانده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uDiknD
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/ پروژههایی که امروز در شرف افتتاح هستند داستان جالبی دارد. این پروژهها درست در روزهایی که تحریمها علیه ایران آغاز شده بود و شرکتهای خارجی علاقهای به حضور در #ایران نداشتند توسط شرکتهای ایرانی به پیش برده شد و با پیشرفت قابل ملاحظهای به دولت یازدهم رسید. رویکرد آن روزهای صنعت نفت چارهای جز اعتماد به شرکتهای ایرانی را پیش روی کشور نگذاشته بود درست بر خلاف امروز که یک قرارداد هم امضا نشده و همه چیز به بازگشت شرکتهای خارجی منوط شده است.
✔️ گرچه این پروژهها به دلیل تحریمها و افزایش قیمت نفت با افزایش هزینهها و تاخیر همراه شد ولی از آنجا که چارهای جز توسعه #میدان_مشترک پارس جنوبی نبود کارها به پیش رفت و حالا روبان افتتاح آنها به دولت یازدهم رسیده است. نکته مهم در این باره٬ اتخاذ تصمیم در روزهای سخت بود که منجر به آن شد که وزیر نفت امروز با افتخار بگوید میزان برداشت ایران و #قطر در پارس جنوبی برابر شده است و البته خیلی هم علاقه دارد این موفقیت را به نام خود تمام کند درحالی که مهم ترین عامل در این موفقیت٬ تصمیمی بود که در ان روزها گرفته شد.
✔️ وزارت نفت فعلی اما برای نادیده گرفتن این موضوع روی مباحث دیگری مانور میدهد از جمله بدهیهای شرکت ملی نفت ایران و بدون اشاره به آنکه این بدهی به دلیل سرمایه گذاری در پارس جنوبی و میادین مشترک ایجاد شده است سعی در آن دارد تا این بدهی را مربوط به سوء عملکرد گذشته دانسته و افتخار برابری تولید با قطر را به نام خود تمام کند.
✔️ در چنین شرایطی است که سیاسی کاری به اوج خود میرسد و خیابان های تهران پر میشود از بنرها و بیلبوردهایی که افتخار افتتاح فازهای پارس جنوبی را به نام دولت یازدهم تمام میکند. به بیان ساده تر٬ وزارت نفت روی «تصمیماتی» موج سواری میکند که خود فاقد قدرت اتخاذ آن است و به هیچ عنوان علاقه ندارد روی توان داخل حساب باز کند ولی از آنجا که انتخابات در پیش است٬ از توان داخل میگوید.
✔️ در گذشته٬ برای عقب نماندن از پروژههای پارس جنوبی «تصمیم» گرفته شد ولی این روزها همه چیز معطل ورود شرکتهای خارجی است زیرا به اعتقاد وزیر نفت شرکتهای ایرانی باید پیشکار شرکتهای خارجی باشند که اگر چنین تفکری در گذشته حاکم بود٬ وزارت نفت در دوره فعلی باید به دیوارها چشم میدوخت و مدیرانش به حضور در سخنرانیهای خسته کننده سرگرم میشدند.
✔️ تفاوت دیدگاهها در پارس جنوبی به خودی خود نشان میدهد که هرگاه روی توان داخل – ولو با فاصله از استانداردهای جهانی- حساب باز کنیم موفق تر از آنیم که چشم انتظار شرکتهای خارجی باشیم و هیچ قراردادی امضا نشود. بر اساس آمارهای شرکت نفت و گاز پارس٬ میزان پیشرفت فیزیکی پروژههایی که قرار است در هفتههای آینده افتتاح شوند نشان میدهد که وزارت نفت با کمترین زحمت آنها را به مرز افتتاح رسانده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uDiknD
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - افتخار وزارت نفت به چیزی که منکرش است
وزارت نفت روی «تصمیماتی» موج سواری میکند که خود فاقد اتخاذ آن است و به هیچ عنوان علاقه ندارد روی توان داخل حساب باز کند ولی از آنجا که انتخابات در پیش است٬ از توان داخل میگوید.
میز نفت
با واگذاری کارفرمایی لایه نفتی پارس جنوبی به POGC وزن معاونان کاردر بیشتر مشخص شد./ پاک نژاد در مقابل منوچهری یک شکست تمام عیار را تجربه کرد. @asrenaftcom
🌐 #پاک_نژاد در خاک #منوچهری
✔️ #وحیدـحاجیپور/روزی که قرار بود #ساختار شرکت ملی نفت تغییر داده شود، نگرانیها از یک تغییر دیگر احیا شد. در جلسات خصوصی که برای این مهم برگزار شد کمتر کسی جرات مخالفت به خود راه داد و کسانی که مخالف بودند حالا نیستند. وزیر نفت تصمیم گرفته بود برای آنکه دو دستش در نفت، فعال تر شوند ساختار NIOC «رفو» شود که این رفو بیش از همه به ضرر مدیرعامل شرکت ملی نفت بود.
✔️ از همان ابتدا مشخص بود وزن منوچهری بسیار سنگین تر و قابل قبول تر از پاک نژادی است که هر دو از وزارت نیرو به نفت آمدند و یکی به توسعه رفت و دیگر در همان نقش حراستی باقی ماند. زور پاک نژاد به قدرت لابی منوچهری نمیچربید و این از همان اول مشخص بود ولی «محسن» نمیخواست بازنده دوئلی باشد که سنگینی نگاه زیرمجموعه را برایش به عاریت میآورد. تلاشهای وی در هر حوزهای به شکست انجامید که مهم ترین آن موضوع برکناری مدیرعامل شرکت ملی #حفاری بود که مجموع آمارهای مخابره شده از حیدر بهمنی و سفرهای او نتوانست موثر واقع شود تا او حتی در حوزه کاری خود هم یک ناکام بزرگ لقب بگیرد.
✔️ #معاون_تولید با انبوهی از غریبگی با تولید قدم در راهی گذاشته بود که حتی زیر مجموعههای وی نیز آنرا مشروع نمیدانستند. گرفتن طرف شرکتهای تولیدی در جلسات هیئت مدیره هم نتوانست وی را یک «صاحب منصب» نمایش دهد و حالا با خلع ید شرکت نفت فلات قاره از پروژه لایه نفتی این شکست به شکل تلخ تری تجربه شد.
✔️ منوچهری در این چالش بزرگ به پاک نژاد نشان داد باید در سایه او بماند و هر چه تلاشش را بیشتر کند بیشتر به خود و زیرمجموعههای خود آسیب میرساند. این مخابره بی شباهت به داستان ماری نیست که دور ارهای چنبره زده و با این ذهنیت که اره دشمن اوست بر قدرت چنبره خود اضافه میکند به این امید که اره را از پای در بیاورد ولی خود قربانی اش شد.
✔️ شکستهای پی در پی پاک نژاد با همه زیرکی او نشان میدهد لباس تولید برای وی بسیار گشادتر از آنی است که میتوان فکرش را کرد. یونیفرم تولید یک «تولیدی» میخواهد و نه یک نیرویی. پاک نژاد این موضوع را قبول ندارد و در برابر رقیب حرفهای خود روز به روز ضعیف تر میشود. شاید اگر یک چهره تولیدی و نفتی در مقابل منوچهری قرار میگرفت اوضاع برای شرکتهای تولیدی بهتر بود. پاک نژاد حتی در جنوب قافیه را به منوچهری باخته است تا نارضایتی از وی در شرکتهای زیر مجموعه خود برایش مین گذاری شود.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1UIpxO
@asrenaftcom
✔️ #وحیدـحاجیپور/روزی که قرار بود #ساختار شرکت ملی نفت تغییر داده شود، نگرانیها از یک تغییر دیگر احیا شد. در جلسات خصوصی که برای این مهم برگزار شد کمتر کسی جرات مخالفت به خود راه داد و کسانی که مخالف بودند حالا نیستند. وزیر نفت تصمیم گرفته بود برای آنکه دو دستش در نفت، فعال تر شوند ساختار NIOC «رفو» شود که این رفو بیش از همه به ضرر مدیرعامل شرکت ملی نفت بود.
✔️ از همان ابتدا مشخص بود وزن منوچهری بسیار سنگین تر و قابل قبول تر از پاک نژادی است که هر دو از وزارت نیرو به نفت آمدند و یکی به توسعه رفت و دیگر در همان نقش حراستی باقی ماند. زور پاک نژاد به قدرت لابی منوچهری نمیچربید و این از همان اول مشخص بود ولی «محسن» نمیخواست بازنده دوئلی باشد که سنگینی نگاه زیرمجموعه را برایش به عاریت میآورد. تلاشهای وی در هر حوزهای به شکست انجامید که مهم ترین آن موضوع برکناری مدیرعامل شرکت ملی #حفاری بود که مجموع آمارهای مخابره شده از حیدر بهمنی و سفرهای او نتوانست موثر واقع شود تا او حتی در حوزه کاری خود هم یک ناکام بزرگ لقب بگیرد.
✔️ #معاون_تولید با انبوهی از غریبگی با تولید قدم در راهی گذاشته بود که حتی زیر مجموعههای وی نیز آنرا مشروع نمیدانستند. گرفتن طرف شرکتهای تولیدی در جلسات هیئت مدیره هم نتوانست وی را یک «صاحب منصب» نمایش دهد و حالا با خلع ید شرکت نفت فلات قاره از پروژه لایه نفتی این شکست به شکل تلخ تری تجربه شد.
✔️ منوچهری در این چالش بزرگ به پاک نژاد نشان داد باید در سایه او بماند و هر چه تلاشش را بیشتر کند بیشتر به خود و زیرمجموعههای خود آسیب میرساند. این مخابره بی شباهت به داستان ماری نیست که دور ارهای چنبره زده و با این ذهنیت که اره دشمن اوست بر قدرت چنبره خود اضافه میکند به این امید که اره را از پای در بیاورد ولی خود قربانی اش شد.
✔️ شکستهای پی در پی پاک نژاد با همه زیرکی او نشان میدهد لباس تولید برای وی بسیار گشادتر از آنی است که میتوان فکرش را کرد. یونیفرم تولید یک «تولیدی» میخواهد و نه یک نیرویی. پاک نژاد این موضوع را قبول ندارد و در برابر رقیب حرفهای خود روز به روز ضعیف تر میشود. شاید اگر یک چهره تولیدی و نفتی در مقابل منوچهری قرار میگرفت اوضاع برای شرکتهای تولیدی بهتر بود. پاک نژاد حتی در جنوب قافیه را به منوچهری باخته است تا نارضایتی از وی در شرکتهای زیر مجموعه خود برایش مین گذاری شود.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1UIpxO
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - پاک نژاد در خاک منوچهری
وحید حاجی پور/ روزی که قرار بود ساختار شرکت ملی نفت تغییر داده شود، نگرانیها از یک تغییر دیگر ...
🌐 هدفگذاری غیر منطقی نفت برای تولید 96
320 هزار بشکه رویایی
✔️ #وحیدـحاجیپور / در جدیدترین هدف گذاری توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت قرار است میزان تولید نفت کشور 8 درصد افزایش پیدا کند؛ اگر تولید فعلی نفت ایران را بنا به گفته علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران 4 میلیون بشکه در نظر بگیریم باید میزان افزایش تولید 320 هزار بشکه در روز باشد که رقم بسیار بزرگی برای یک سال است.
✔️ وزارت نفت تا پایان سال 10 ماه زمان دارد و این بدان معناست که بطور میانگین باید ماهانه 32 هزار بشکه به ظرفیت تولید خود بیافزاید. این مقدار یا باید با افزایش تولید شرکتهای تولیدی صورت پذیرد و یا پروژههای در دست #توسعه به پایان برسد. برای آنکه بدانیم میزان ظرفیت تولید چقدر است بهتر است به شرکتهای تولیدی نگاهی بیاندازیم.
✔️ بر اساس آخرین آمارها، میزان تولید مناطق نفتخیر حدود 2 میلیون و 950 بشکه در روز است. تولید شرکت نفت فلات قاره هم اکنون 400 هزار بشکه در روز است که روند کاهشی را تجریه میکند. با اضافه کردن تولید روزانه 20 هزار بشکه لایه نفتی پارس جنوبی، تولید این شرکت 420 هزار بشکه در روز است. شرکت نفت مناطق مرکزی هم با اضافه شدن تولید میدان #آذر حدود 210 هزار بشکه در روز تولید میکند.
✔️ جمع تولید 3 شرکت اصلی بهره برداری نفت کشور نشان میدهد این شرکتها روزانه 3 میلیون و 580 هزار بشکه در روز تولید میکنند. بقیه تولید هم برای شرکت نفت و گاز اروندان است. یعنی این شرکت باید تولید فعلیاش 420 هزار بشکه در روز باشد ولی آخرین رقم تولید اروندان 360 هزار بشکه است که این اختلاف 60 هزار بشکهای به دلیل آماده نبودن بخشی از تولیدات غرب کارون است. با احتساب یاران 30 هزار بشکهای، یادآوران 100 هزار بشکهای و آزادگان شمالی 75 هزار بشکهای تولید این شرکت باید به 420 هزار بشکه در روز برسد که ادعای مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره تولید 4 میلیون بشکهای درست باشد.
✔️ آمارهای رسمی میگویند هم اکنون 3 میدان یادآوران، آزادگان شمالی و یاران 200 هزار بشکه در روز نفت تولید میکنند که قابل افزایش نیستند و برای افزایش تولید باید فازهای بعدی توسعه تعریف و اجرا شوند.
✔️ با توجه به میزان تولید فعلی کشور که رقم 4 میلیون بشکه در روز را خروجی نمیدهد ولی کاردر آن را رسما اعلام کرده، پرسش مهم اینجاست که افزایش 320 هزار بشکهای نفت کشور طی 10 ماه آینده از چه منبعی عملیاتی خواهد شد؟ هرچند ممکن است با افزایش خزنده میزان تولید از میدان آذرو لایه نفتی پارس جنوبی موجب افزایش تولید نفت کشور شود ولی بدون تردید در خوش بینانه ترین حالت میزان افزایش تولید نفت کمتر از 80 هزار بشکه خواهد بود که همین رقم نیز با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/X4xwkl
@asrenaftcom
320 هزار بشکه رویایی
✔️ #وحیدـحاجیپور / در جدیدترین هدف گذاری توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت قرار است میزان تولید نفت کشور 8 درصد افزایش پیدا کند؛ اگر تولید فعلی نفت ایران را بنا به گفته علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران 4 میلیون بشکه در نظر بگیریم باید میزان افزایش تولید 320 هزار بشکه در روز باشد که رقم بسیار بزرگی برای یک سال است.
✔️ وزارت نفت تا پایان سال 10 ماه زمان دارد و این بدان معناست که بطور میانگین باید ماهانه 32 هزار بشکه به ظرفیت تولید خود بیافزاید. این مقدار یا باید با افزایش تولید شرکتهای تولیدی صورت پذیرد و یا پروژههای در دست #توسعه به پایان برسد. برای آنکه بدانیم میزان ظرفیت تولید چقدر است بهتر است به شرکتهای تولیدی نگاهی بیاندازیم.
✔️ بر اساس آخرین آمارها، میزان تولید مناطق نفتخیر حدود 2 میلیون و 950 بشکه در روز است. تولید شرکت نفت فلات قاره هم اکنون 400 هزار بشکه در روز است که روند کاهشی را تجریه میکند. با اضافه کردن تولید روزانه 20 هزار بشکه لایه نفتی پارس جنوبی، تولید این شرکت 420 هزار بشکه در روز است. شرکت نفت مناطق مرکزی هم با اضافه شدن تولید میدان #آذر حدود 210 هزار بشکه در روز تولید میکند.
✔️ جمع تولید 3 شرکت اصلی بهره برداری نفت کشور نشان میدهد این شرکتها روزانه 3 میلیون و 580 هزار بشکه در روز تولید میکنند. بقیه تولید هم برای شرکت نفت و گاز اروندان است. یعنی این شرکت باید تولید فعلیاش 420 هزار بشکه در روز باشد ولی آخرین رقم تولید اروندان 360 هزار بشکه است که این اختلاف 60 هزار بشکهای به دلیل آماده نبودن بخشی از تولیدات غرب کارون است. با احتساب یاران 30 هزار بشکهای، یادآوران 100 هزار بشکهای و آزادگان شمالی 75 هزار بشکهای تولید این شرکت باید به 420 هزار بشکه در روز برسد که ادعای مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره تولید 4 میلیون بشکهای درست باشد.
✔️ آمارهای رسمی میگویند هم اکنون 3 میدان یادآوران، آزادگان شمالی و یاران 200 هزار بشکه در روز نفت تولید میکنند که قابل افزایش نیستند و برای افزایش تولید باید فازهای بعدی توسعه تعریف و اجرا شوند.
✔️ با توجه به میزان تولید فعلی کشور که رقم 4 میلیون بشکه در روز را خروجی نمیدهد ولی کاردر آن را رسما اعلام کرده، پرسش مهم اینجاست که افزایش 320 هزار بشکهای نفت کشور طی 10 ماه آینده از چه منبعی عملیاتی خواهد شد؟ هرچند ممکن است با افزایش خزنده میزان تولید از میدان آذرو لایه نفتی پارس جنوبی موجب افزایش تولید نفت کشور شود ولی بدون تردید در خوش بینانه ترین حالت میزان افزایش تولید نفت کمتر از 80 هزار بشکه خواهد بود که همین رقم نیز با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/X4xwkl
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - 320 هزار بشکه رویایی
وزارت نفت در حالی برنامه افزایش تولید 320 هزار بشکهای در سال جاری را ابلاغ کرده است که یک بررسی ساده هم نشان میدهد تحقق چنین هدفی حتی تا سه سال آینده نیز امکان پذیر نیست.
🌐 پولی برای پرداخت نیست
سود گازی #ترکیه در جیب ترکمنستان از حساب ایران!
✔️ #وحیدـحاجیپور/ روند بررسی تجارت گاز توسط جمهوری اسلامی ایران٬ یک ورودی و یک خروجی دارد. صادرات گاز به #ترکیه و کسب درآمد ازاین طریق ورودی و خرید گاز از #ترکمنستان خروجی این تجارت از نظر درآمدی و هزینه است. واریز بهای گاز ترکمنستان از محل درآمد صادرات گاز به ترکیه انجام و از طریق هالک بانک ترکیه به حساب شرکت ترکمن گاز واریز میشود. با توجه به فاصله بیش از 10 سنتی گاز صادراتی ایران و گاز صادراتی ترکمنستان٬ ایران به سود خوبی دست مییابد که پس از واریز سهم صندوق توسعه ملی٬ ما بقی درآمد به شرکت ملی گاز ایران تعلق مییابد که برای امور این شرکت از جمله گازرسانی اختصاص مییابد.
✔️ با شدت گرفتن تحریمها و عدم دسترسی ایران به شبکه جهانی بانکی٬ شرایط برداشت یا واریز پول به حساب ترکمنستان سخت شد اما به هر شکل مشکلی بابت عدم واریز پول گاز ترکمنستان پیش نیامد و بر اساس گفته منابع آگاه٬ میران بدهی ایران به ترکمنستان کمتر از 600 میلیون دلار بود. دولت یازدهم که به راس کار آمد در پرداخت هزینه گازی که از #ترکمنستان وارد میکرد دچار مشکل شد و در نهایت کار به قطع صادرات گاز به ایران رسید. گرچه ایران ، ترکمنستان را محکوم به بدعهدی کرد اما میزان بدهی 2 میلیاردی ایران به این کشور باعث شد تا شرکت ترکمن گاز دست به این اقدام بزند.
✔️ وزیر نفت در کمیسیون انرژی گفته است ما بابت عدم پرداخت و یا تاخیر در پرداخت به ترکمنستان جریمه میدهیم که این جریمه روزانه 240 هزار دلار در روز است. سوال: سود 5 درصدی به ترکمنستان بابت #سود_بدهی بر چه اساسی٬ در چه تاریخی و توسط چه کسی تعهد داده شده است که اگر ایران نتوانست بدهی خود را پرداخت کند سود بدهی به آن تعلق بگیرد؟
✔️ اکنون که به دلیل دفاع ضعیف ایران در داوری و کاهش قیمت گاز ایران به 16.7 سنت به ازای هر متر مکعب از یک سو و صادرات روزانه 30 میلیون متر مکعب در روز طی 14 ماه از سوی دیگر٬ منبعی برای تسویه بدهی با ترکمنستان باقی نمانده است، سود این بدهی و عدم پرداخت از چه محلی قرار است پرداخت شود؟
✔️ این در حالی است که عراقی مدیرعامل شرکت ملی گاز گفته است برای پرداخت پول گاز دیگر با چمدان و از طریق دلالها پول ترکمنستان را پرداخت نمیکنیم و با برجام توانسته ایم به این حواشی فائق بیابیم. اگر چنین اتفاق مهمی رخ میداد پس دلیل قطع گاز ایران و تحمیل سود بدهی به میزان 240 هزار دلار در روز چیست؟
✔️ آیا وزارت نفت به این حد به توانایی خود اطمینان داشت که چنین تعهدی را قبول کرد و براحتی توانست به ترکمنستان درآمد شیرینی را هدیه دهد؟ حالا که خبری از درآمدهای صادراتی گاز نیست و روزی 30 میلیون متر مکعب گاز به ترکیه هدیه میشود٬ بدهی ایران به ترکمنستان چگونه تسویه میشود؟ توجه داشته باشید به این بدهی که بخشی از آن از محل سودبدهی است٬ باز هم سود بدهی تعلق میگیرد. به بیان ساده تر٬ بدهی ایران به ترکمنستان انباشته میشود. بحران خاموشی که اگر به آن رسیدگی نشود ضررهای بزرگتری را به کشور تحمیل خواهد کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Kp2gax
@asrenaftcom
سود گازی #ترکیه در جیب ترکمنستان از حساب ایران!
✔️ #وحیدـحاجیپور/ روند بررسی تجارت گاز توسط جمهوری اسلامی ایران٬ یک ورودی و یک خروجی دارد. صادرات گاز به #ترکیه و کسب درآمد ازاین طریق ورودی و خرید گاز از #ترکمنستان خروجی این تجارت از نظر درآمدی و هزینه است. واریز بهای گاز ترکمنستان از محل درآمد صادرات گاز به ترکیه انجام و از طریق هالک بانک ترکیه به حساب شرکت ترکمن گاز واریز میشود. با توجه به فاصله بیش از 10 سنتی گاز صادراتی ایران و گاز صادراتی ترکمنستان٬ ایران به سود خوبی دست مییابد که پس از واریز سهم صندوق توسعه ملی٬ ما بقی درآمد به شرکت ملی گاز ایران تعلق مییابد که برای امور این شرکت از جمله گازرسانی اختصاص مییابد.
✔️ با شدت گرفتن تحریمها و عدم دسترسی ایران به شبکه جهانی بانکی٬ شرایط برداشت یا واریز پول به حساب ترکمنستان سخت شد اما به هر شکل مشکلی بابت عدم واریز پول گاز ترکمنستان پیش نیامد و بر اساس گفته منابع آگاه٬ میران بدهی ایران به ترکمنستان کمتر از 600 میلیون دلار بود. دولت یازدهم که به راس کار آمد در پرداخت هزینه گازی که از #ترکمنستان وارد میکرد دچار مشکل شد و در نهایت کار به قطع صادرات گاز به ایران رسید. گرچه ایران ، ترکمنستان را محکوم به بدعهدی کرد اما میزان بدهی 2 میلیاردی ایران به این کشور باعث شد تا شرکت ترکمن گاز دست به این اقدام بزند.
✔️ وزیر نفت در کمیسیون انرژی گفته است ما بابت عدم پرداخت و یا تاخیر در پرداخت به ترکمنستان جریمه میدهیم که این جریمه روزانه 240 هزار دلار در روز است. سوال: سود 5 درصدی به ترکمنستان بابت #سود_بدهی بر چه اساسی٬ در چه تاریخی و توسط چه کسی تعهد داده شده است که اگر ایران نتوانست بدهی خود را پرداخت کند سود بدهی به آن تعلق بگیرد؟
✔️ اکنون که به دلیل دفاع ضعیف ایران در داوری و کاهش قیمت گاز ایران به 16.7 سنت به ازای هر متر مکعب از یک سو و صادرات روزانه 30 میلیون متر مکعب در روز طی 14 ماه از سوی دیگر٬ منبعی برای تسویه بدهی با ترکمنستان باقی نمانده است، سود این بدهی و عدم پرداخت از چه محلی قرار است پرداخت شود؟
✔️ این در حالی است که عراقی مدیرعامل شرکت ملی گاز گفته است برای پرداخت پول گاز دیگر با چمدان و از طریق دلالها پول ترکمنستان را پرداخت نمیکنیم و با برجام توانسته ایم به این حواشی فائق بیابیم. اگر چنین اتفاق مهمی رخ میداد پس دلیل قطع گاز ایران و تحمیل سود بدهی به میزان 240 هزار دلار در روز چیست؟
✔️ آیا وزارت نفت به این حد به توانایی خود اطمینان داشت که چنین تعهدی را قبول کرد و براحتی توانست به ترکمنستان درآمد شیرینی را هدیه دهد؟ حالا که خبری از درآمدهای صادراتی گاز نیست و روزی 30 میلیون متر مکعب گاز به ترکیه هدیه میشود٬ بدهی ایران به ترکمنستان چگونه تسویه میشود؟ توجه داشته باشید به این بدهی که بخشی از آن از محل سودبدهی است٬ باز هم سود بدهی تعلق میگیرد. به بیان ساده تر٬ بدهی ایران به ترکمنستان انباشته میشود. بحران خاموشی که اگر به آن رسیدگی نشود ضررهای بزرگتری را به کشور تحمیل خواهد کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Kp2gax
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - سود گازی ترکیه در جیب ترکمنستان از حساب ایران!
وحید حاجی پور/ روند بررسی تجارت گاز توسط جمهوری اسلامی ایران٬ یک ورودی و یک خروجی دارد. صادرات گاز به ...
🌐 درباره صلاحیت #کرسنت / «یک»تنه برای «یک» دلال
☑️ #وحیدـحاجیپور/ کرسنت متعلق به خانواده جعفر است. ضیا جعفر صاحب اصلی این شرکت از اعضای سایه استخبارات رژیم بعث بود که علاوه بر امور اطلاعاتی، به دلالی نفتی نیز مشغول بود و از دهه 50 شمسی، کار خود را با نفت ایران آغاز کرده بود. این دلال وظیفه بهره برداری از میدان مشترک مبارک را بر عهده داشت. میدانی که میان ایران و امارات مشترک بود و کرسنت با حساب سازی و دست بردن بر صورتهای مالی، حق ایران را از این میدان پایمال کرده بود. با وجود آنکه وزیر نفت و دیگر مدیران بلندپایه صنعت نفت در اواخر دهه 70 شمسی به این موضوع آگاه بودند اما تصمیم گرفتند وارد معاملهای دیگر با این دلال شوند. معاملهای که گاز میدان سلمان را با هزینهای نازل و تحت شرایط غیر قابل باوری، به کرسنت میفروخت تا این شرکت گاز ایران را به بهایی بالاتر به شارجه صادر کنند.
☑️ به عنوان نمونه در اوایل دولت هفتم، وزارت نفت پرسش نامههایی را برای شرکتهای متقاضی سرمایه گذاری در ایران تهیه کرده و در اختیار آنها قرار میدهد. کرسنت از جمله شرکتهایی بود که برای سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران اعلام آمادگی کرد اما پس از آنکه کارشناسان شرکت ملی نفت ایران سوابق و فرمهای این شرکت را بررسی کردند، این دلال را فاقد صلاحیت فنی، بازرگانی، مالی و ... دانستند. به این ترتیب کرسنت به کنار رفت ولی از آنجا که این دلال برای گاز ایران برنامهای بزرگ و شیرین در سر داشت، از طریق #دلالان و آقازادهها توانست خود را به نفت رسانده و مذاکرات خود را برای خرید گاز میدان #سلمان آغاز کند.
☑️ با وجود تاکید کارشناسان و مدیران شرکت ملی نفت ایران برای عدم همکاری با کرسنت، اما وزارت نفت تصمیم میگیرد کار خود را به پیش ببرد و مذاکرات خود را جدیتر دنبال کند. نتیجه این مذاکرات با ترفندهایی خاص به امضای قرارداد منتج میشود. در الحاقیه پنجم که سال 2003 میلادی منعقد شد شرکت کرسنت باید ظرف مدت 6 ماه تضامین خود را ارائه میکرد که اگر این تضامین در اختیار شرکت ملی نفت قرار نمیگرفت، حق فسخ قرارداد با ایران بود. براساس مندرجات در الحاقیه شماره 5 شرکت کرسنت موظف به ارائه یک فقره اعتبار اسنادی تضمینی به مبلغ 40 میلیون دلار و تعهدنامه موسسه برق و آب شارجه ظرف مدت 6 ماه از تاریخ الحاقیه 17 مارس 2003 بوده در حالی که شرکت کرسنت به تعهدات مذکور عمل نکرد و درنتیجه حق فسخ قرارداد به نفع شرکت ملی نفت ایران ایجاد شد.
☑️ درماندگی کرسنت برای ارائه این تضامین ساده در حالی به وقوع پیوست که مدافعان کرسنت معتقد بوده و هستند که این شرکت در واقع شرکت متعلق به حاکم #شارجه است. همچنین آنها در پاسخ به انتقاد کارشناسان مبنی بر اینکه چرا باید قرارداد فروش گاز با یک دلال و شرکت خصوصی امضا شود، میگویند که شرکتهای خصوصی اصولا اینگونه امور را به پیش میبرند. در واقع با این توجیه تلاش میشود تا امر انعقاد قرارداد با کرسنت تطهیر شود در شرایطی که وقتی یک شرکت متعلق به حاکم شارجه، در ارائه تضامین ساده و کم ارزش بدین شکل ناتوان است آیا میتوان آن را واجد صلاحیت دانست؟ این پرسشی است که علاقه مندان به کرسنت و وزیر نفت از آن دوری میکنند و نمیگویند اگر این شرکت صلاحیت صادرات گازایران را داشته چرا برای جلب رضایت ایران، حاضر به پرداخت رشوه میشود؟
☑️ برخلاف آنکه دلسوزان صنعت نفت در نامههایی رسمی هشدار داده بودند امضای قرارداد با کرسنت اشتباه بزرگی است ولی تصمیم، آنی بود که گرفته شده بود و در نهایت همه چیز به ضرر ایران تمام شد. چه کسی مقصر است؟ وزیر فعلی نفت که یک تنه قرارداد را به پیش برد یا دولت قبل که مذاکرات را آغاز کرده بود و این کرسنت بود که در میانه راه مذاکره برای اصلاح چند بند قراردادی، از ایران شکایت کرد؟
☑️ چه خوب و چه بد، کرسنت با همه پیچشها و تحولاتی که به خود دیده است به صاحب اصلی خود رسیده است. زنگنه باید پاسخگوی تصمیم خود باشد. برای شرح وضعیت فعلی، اشاره به این حدیث امیر المومنین علی (ع) کفایت میکند که فرمود: «هر كه تصميمش بد باشد، تيرش به خود او بر گردد».
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/5bta6F
@asrenaftcom
☑️ #وحیدـحاجیپور/ کرسنت متعلق به خانواده جعفر است. ضیا جعفر صاحب اصلی این شرکت از اعضای سایه استخبارات رژیم بعث بود که علاوه بر امور اطلاعاتی، به دلالی نفتی نیز مشغول بود و از دهه 50 شمسی، کار خود را با نفت ایران آغاز کرده بود. این دلال وظیفه بهره برداری از میدان مشترک مبارک را بر عهده داشت. میدانی که میان ایران و امارات مشترک بود و کرسنت با حساب سازی و دست بردن بر صورتهای مالی، حق ایران را از این میدان پایمال کرده بود. با وجود آنکه وزیر نفت و دیگر مدیران بلندپایه صنعت نفت در اواخر دهه 70 شمسی به این موضوع آگاه بودند اما تصمیم گرفتند وارد معاملهای دیگر با این دلال شوند. معاملهای که گاز میدان سلمان را با هزینهای نازل و تحت شرایط غیر قابل باوری، به کرسنت میفروخت تا این شرکت گاز ایران را به بهایی بالاتر به شارجه صادر کنند.
☑️ به عنوان نمونه در اوایل دولت هفتم، وزارت نفت پرسش نامههایی را برای شرکتهای متقاضی سرمایه گذاری در ایران تهیه کرده و در اختیار آنها قرار میدهد. کرسنت از جمله شرکتهایی بود که برای سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران اعلام آمادگی کرد اما پس از آنکه کارشناسان شرکت ملی نفت ایران سوابق و فرمهای این شرکت را بررسی کردند، این دلال را فاقد صلاحیت فنی، بازرگانی، مالی و ... دانستند. به این ترتیب کرسنت به کنار رفت ولی از آنجا که این دلال برای گاز ایران برنامهای بزرگ و شیرین در سر داشت، از طریق #دلالان و آقازادهها توانست خود را به نفت رسانده و مذاکرات خود را برای خرید گاز میدان #سلمان آغاز کند.
☑️ با وجود تاکید کارشناسان و مدیران شرکت ملی نفت ایران برای عدم همکاری با کرسنت، اما وزارت نفت تصمیم میگیرد کار خود را به پیش ببرد و مذاکرات خود را جدیتر دنبال کند. نتیجه این مذاکرات با ترفندهایی خاص به امضای قرارداد منتج میشود. در الحاقیه پنجم که سال 2003 میلادی منعقد شد شرکت کرسنت باید ظرف مدت 6 ماه تضامین خود را ارائه میکرد که اگر این تضامین در اختیار شرکت ملی نفت قرار نمیگرفت، حق فسخ قرارداد با ایران بود. براساس مندرجات در الحاقیه شماره 5 شرکت کرسنت موظف به ارائه یک فقره اعتبار اسنادی تضمینی به مبلغ 40 میلیون دلار و تعهدنامه موسسه برق و آب شارجه ظرف مدت 6 ماه از تاریخ الحاقیه 17 مارس 2003 بوده در حالی که شرکت کرسنت به تعهدات مذکور عمل نکرد و درنتیجه حق فسخ قرارداد به نفع شرکت ملی نفت ایران ایجاد شد.
☑️ درماندگی کرسنت برای ارائه این تضامین ساده در حالی به وقوع پیوست که مدافعان کرسنت معتقد بوده و هستند که این شرکت در واقع شرکت متعلق به حاکم #شارجه است. همچنین آنها در پاسخ به انتقاد کارشناسان مبنی بر اینکه چرا باید قرارداد فروش گاز با یک دلال و شرکت خصوصی امضا شود، میگویند که شرکتهای خصوصی اصولا اینگونه امور را به پیش میبرند. در واقع با این توجیه تلاش میشود تا امر انعقاد قرارداد با کرسنت تطهیر شود در شرایطی که وقتی یک شرکت متعلق به حاکم شارجه، در ارائه تضامین ساده و کم ارزش بدین شکل ناتوان است آیا میتوان آن را واجد صلاحیت دانست؟ این پرسشی است که علاقه مندان به کرسنت و وزیر نفت از آن دوری میکنند و نمیگویند اگر این شرکت صلاحیت صادرات گازایران را داشته چرا برای جلب رضایت ایران، حاضر به پرداخت رشوه میشود؟
☑️ برخلاف آنکه دلسوزان صنعت نفت در نامههایی رسمی هشدار داده بودند امضای قرارداد با کرسنت اشتباه بزرگی است ولی تصمیم، آنی بود که گرفته شده بود و در نهایت همه چیز به ضرر ایران تمام شد. چه کسی مقصر است؟ وزیر فعلی نفت که یک تنه قرارداد را به پیش برد یا دولت قبل که مذاکرات را آغاز کرده بود و این کرسنت بود که در میانه راه مذاکره برای اصلاح چند بند قراردادی، از ایران شکایت کرد؟
☑️ چه خوب و چه بد، کرسنت با همه پیچشها و تحولاتی که به خود دیده است به صاحب اصلی خود رسیده است. زنگنه باید پاسخگوی تصمیم خود باشد. برای شرح وضعیت فعلی، اشاره به این حدیث امیر المومنین علی (ع) کفایت میکند که فرمود: «هر كه تصميمش بد باشد، تيرش به خود او بر گردد».
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/5bta6F
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - «یک»تنه برای «یک» دلال
در واقع با این توجیه تلاش میشود تا امر انعقاد قرارداد با کرسنت تطهیر شود در شرایطی که وقتی یک شرکت متعلق به حاکم شارجه، در ارائه تضامین ساده و کم ارزش بدین شکل ناتوان است آیا میتوان آن را واجد صلاحیت دانست؟ این پرسشی است که علاقه مندان به کرسنت و وزیر نفت…