🌐 #وزیر_نفت ناچار به پذیرفتن توان داخلی ها شد؟
تورنسل #پارس_جنوبی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیتها را به نام خود تمام کند.
✔️ تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آنها ندارد و رسما اعلام میکند شرکتهای ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشتهاند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان و #هزینه اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانیها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکتهای خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجهای جز اتلاف منابع ندارد.
✔️ #زنگنه بارها و در موقعیتهای مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازیهای فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشارهای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکلهای حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.
✔️ گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریتها در این شرکتها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکتهای ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چارهای جز افتخار به این افتتاحها نداشته باشد.
✔️ نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟
✔️ اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکتهای ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چارهای جز پذیرفتن مقطعی شرکتهای ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت میشد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.
✔️ البته توجه به این نکته ضروری است که شرکتهای داخلی با کیفیتهای روز جهانی نتوانستند #پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریمهای اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکتهای ایرانی هم به آن افتخار میکنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشیها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره میشود که اعتقاد قلبیشان٬ بی کفایتی شرکتهای ایرانی است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1j4cGg
@asrenaftcom
تورنسل #پارس_جنوبی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیتها را به نام خود تمام کند.
✔️ تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آنها ندارد و رسما اعلام میکند شرکتهای ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشتهاند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان و #هزینه اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانیها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکتهای خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجهای جز اتلاف منابع ندارد.
✔️ #زنگنه بارها و در موقعیتهای مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازیهای فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشارهای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکلهای حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.
✔️ گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریتها در این شرکتها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکتهای ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چارهای جز افتخار به این افتتاحها نداشته باشد.
✔️ نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟
✔️ اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکتهای ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چارهای جز پذیرفتن مقطعی شرکتهای ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت میشد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.
✔️ البته توجه به این نکته ضروری است که شرکتهای داخلی با کیفیتهای روز جهانی نتوانستند #پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریمهای اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکتهای ایرانی هم به آن افتخار میکنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشیها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره میشود که اعتقاد قلبیشان٬ بی کفایتی شرکتهای ایرانی است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1j4cGg
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تورنسل پارس جنوبی
نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام…
🌐 درس #تیلرسون به یک استدلال عجیب
نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
✔️ #وحید_حاجیپور/ مدافعان سرسخت نسل جدید #قراردادهای نفتی میگویند IPC دارای ویژگیهایی است که هر یک از این ویژگیها میتواند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. یکی از این موارد نقش IPC در جلوگیری از تحریمهای مجدد نفتی از طریق پیوند زدن منافع شرکتهای بزرگ نفتی به منافع کشور است.
✔️ بر اساس توضیحاتی که بارها از سوی مدافعان IPC شنیده شده است، شرکتهای نفتی دارای قدرت سیاسی مطلوبی هستند که در صورت امضای قراردادهای نفتی با شرکت ملی نفت، در برابر تحریمهای غرب ایستادگی کرده و مانع وضع تحریمهای جدید شوند. بر این اساس سالهای حضور شرکت نفتی خارجی در صنعت نفت ایران 25 ساله خواهد بود و با توجه به بلند مدت بودن منافع و همچنین پاداش در نظر گرفته شده برای حضور در زمان بهره برداری، لابی شرکتهای نفتی به کمک ایران خواهد آمد.
✔️ این استدلال بدنبال آن است که نفت و قراردادهای نفتی را یکی از پارامترهای اثرگذار در اتخاذ سیاستهای بین المللی معرفی کند که شاید در نگاه نخست درست باشد ولی تجارب متفاوتی در این باره وجود دارد که هر یک از این مصادیق، به کشور تحریم شده و نقش آن در بازی ابرقدرتهای جهان بستگی دارد. بهتر است نگاهی به روسیه داشته باشیم، کشوری که در دو قطبی غرب و شرق، نماینده شرق است و از قدرت بسیار یدر معادلات جهانی برخوردار است.
✔️ این کشور به دلیل مواضع خود در شبه جزیره کریمه با تحریمهای جدی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد ولی شرکتهای نفتی حاضر در این کشور مانند اگزون موبیل اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کردند. رکس تیلرسون مدیر سابق این شرکت که تا سال گذشته مدیریت اگزون موبیل را بر عهده داشت یکی از منتقدان اصلی تحریمها بود و برای دور زدن تحریمها روابط پشت پردهای را با ولادیمیر #پوتین رئیس جمهور روسیه بر قرار کرد. در آمریکا او را حافظ منافع روسیه در این کشور نامیدند و مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت ولی وی میگفت موضوع نفت از سیاست جداست و منافع اگزون موبیل نباید به دلیل نزاعهای سیاسی به خطر بیفتد.
✔️ اما #تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید #تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد. اشاره به این موضوع ضروری است که در جلسات تایید صلاحیت تیلرسون، یکی از موضوعات جنجالی و مورد سوال سناتورهای آمریکایی، روابط نزدیک او با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بود.
✔️ موضع وزارت امور خارجه و خزانه داری بخوبی نشان میدهد که برخلاف آنچه که در داخل به عنوان جذابیتهای اقتصادی برای واکسینه کردن کشور از تحریمها مطرح میشود با تغییر رویکرد تیلرسون یک ادعای بسیار بزرگ است که با توجه به اوضاع منطقه و افزایش قدرت ایران در این حوزه، این سیاست است که اقتصاد و جذابیتهای نفتی را به این و آن سو میبرد و نه بالعکس.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nIFHDx
@asrenaftcom
نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
✔️ #وحید_حاجیپور/ مدافعان سرسخت نسل جدید #قراردادهای نفتی میگویند IPC دارای ویژگیهایی است که هر یک از این ویژگیها میتواند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. یکی از این موارد نقش IPC در جلوگیری از تحریمهای مجدد نفتی از طریق پیوند زدن منافع شرکتهای بزرگ نفتی به منافع کشور است.
✔️ بر اساس توضیحاتی که بارها از سوی مدافعان IPC شنیده شده است، شرکتهای نفتی دارای قدرت سیاسی مطلوبی هستند که در صورت امضای قراردادهای نفتی با شرکت ملی نفت، در برابر تحریمهای غرب ایستادگی کرده و مانع وضع تحریمهای جدید شوند. بر این اساس سالهای حضور شرکت نفتی خارجی در صنعت نفت ایران 25 ساله خواهد بود و با توجه به بلند مدت بودن منافع و همچنین پاداش در نظر گرفته شده برای حضور در زمان بهره برداری، لابی شرکتهای نفتی به کمک ایران خواهد آمد.
✔️ این استدلال بدنبال آن است که نفت و قراردادهای نفتی را یکی از پارامترهای اثرگذار در اتخاذ سیاستهای بین المللی معرفی کند که شاید در نگاه نخست درست باشد ولی تجارب متفاوتی در این باره وجود دارد که هر یک از این مصادیق، به کشور تحریم شده و نقش آن در بازی ابرقدرتهای جهان بستگی دارد. بهتر است نگاهی به روسیه داشته باشیم، کشوری که در دو قطبی غرب و شرق، نماینده شرق است و از قدرت بسیار یدر معادلات جهانی برخوردار است.
✔️ این کشور به دلیل مواضع خود در شبه جزیره کریمه با تحریمهای جدی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد ولی شرکتهای نفتی حاضر در این کشور مانند اگزون موبیل اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کردند. رکس تیلرسون مدیر سابق این شرکت که تا سال گذشته مدیریت اگزون موبیل را بر عهده داشت یکی از منتقدان اصلی تحریمها بود و برای دور زدن تحریمها روابط پشت پردهای را با ولادیمیر #پوتین رئیس جمهور روسیه بر قرار کرد. در آمریکا او را حافظ منافع روسیه در این کشور نامیدند و مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت ولی وی میگفت موضوع نفت از سیاست جداست و منافع اگزون موبیل نباید به دلیل نزاعهای سیاسی به خطر بیفتد.
✔️ اما #تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید #تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد. اشاره به این موضوع ضروری است که در جلسات تایید صلاحیت تیلرسون، یکی از موضوعات جنجالی و مورد سوال سناتورهای آمریکایی، روابط نزدیک او با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بود.
✔️ موضع وزارت امور خارجه و خزانه داری بخوبی نشان میدهد که برخلاف آنچه که در داخل به عنوان جذابیتهای اقتصادی برای واکسینه کردن کشور از تحریمها مطرح میشود با تغییر رویکرد تیلرسون یک ادعای بسیار بزرگ است که با توجه به اوضاع منطقه و افزایش قدرت ایران در این حوزه، این سیاست است که اقتصاد و جذابیتهای نفتی را به این و آن سو میبرد و نه بالعکس.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nIFHDx
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد.
🌐 نتیجه نزدیکی #عربستان به #روسیه
روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
✔️ #وحید حاجیپور/ سعودیها بیشتر از هر زمان دیگری به روسها نزدیک شدند؛ چرخش اصلی آنها از زمانی آغاز شد که بحث فریز نفتی بسرعت مطرح شد و بر خلاف #علی_النعیمی وزیر نفت عربستان که روحیات رادیکال ضد روسی داشت، مقامات ارشد حکومت ریاض ترجیح دادند علی النعیمی را برکنار کرده و سیاستهای خود را با مسکو بیشتر هماهنگ کنند.
✔️ سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به #مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند. آنها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از ترامپ هم حمایت کردند اما نه به اندازه هیلاری کلینتون. ترامپ هم گاه و بیگاه حملات تندی به سعودیها انجام داد و واهمه از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ تبدیل به کابوس بزرگی برای آنها شد. ترامپ هم گفته است عربستان باید هزینه حمایت #آمریکا از این کشور را پرداخت کند که یک حمله سنگین به ریاض بود.
✔️ این برخورد برای عربستان قابل پیش بینی بود چرا که پیش از به روی کار آمدن ترامپ٬ بن سلمان به مسکو رفت و قراردادهای خرید تسلیحاتی و هستهای را با این کشور امضا کرد ولی روسها آنها را امیدوار نکردند که شاید متحدشان شوند. عربستان متحد نیم قرنی آمریکا در خاورمیانه است و حتی قول ریاض به روسیه برای صدور مجوز ایجاد پایگاه نظانی روسیه در بحرین هم از سوی #پوتین مهم جلوه داده نشد تا فقط عربستان تلاش کند.
✔️ ریاض از واشنگتن دل خوشی نداشت چرا که اوباما به آنها اجازه نداد وارد فاز نظامی در تحولات سوریه و عراق شوند تا عربستان با غروری جریحه دار در یمن سرگرم باشند. یمن برای عربستان تبدیل به باتلاقی بزرگ شد که موجب شد مرز درگیری به داخل مرزهای خود کشیده شود و هزینهای سرسام آور این جنگ هیچ خروجی برای ریاض نداشته باشد. پیروزی در یمن هم نمیتوانست طبقه وهابیون ضد شیعی را خشنود کند زیرا آنها به تقابل با حکومت شیعه ایران میاندیشند و از حاکمان خود طلب چیزی را میکردند که نه آمریکا از آن حمایت میکرد و نه روسیه اجازهاش را صادر میکرد.
✔️ عربستان دو سال پیش سعی کرد بجای تقابل با حکومت مرکزی عراق خود را به این کشور نزدیک کند و کسنولگریاش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خسته کننده عربستان در عراق که به حیاط خلوت ایران شهره است، موجب تعطیلی این مرکز شد و تدبیر عربستان به تحقیر ختم شد.
✔️ آنها مصر را هم در دست داشتند و با اعطای امتیازات گوناگون به این کشور سعی کردند قاهره را برای حمله نظامی به سوریه و همراه شدنشان با مواضع خود متفقاعد کنند ولی نظامیان حاکم در این کشور خود را کنار کشیدند نت ریاض از قطع کمکهای مالی خود به مصر و صادرات نفت بگویند. همزمان با این فعل و انفعالات، مصر بیش از هر زمان دیگری به روسیه نزدیک شد و توافقنامههای استراتژیکی را امضا کرد که خشم آمریکا را هم بر انگیخت.
✔️ سیاستهای روسیه به سود بازیگردانی ایران در منطقه بود؛ ساده تر آنکه عربستان شکست در برنامههای خود را پیروزی ایران قلمداد میکرد و برای همین موضوع تصمیم گرفت برای پایان دادن به استراتژی اشتباه خود، به برقراری روابط راهبردی با مسکو متمایل شد که نخستین خروجی آن، فریز نفتی بود و در مراحل بعد خرید تجهیزات نظامی. این یک امتیاز آشکار از سوی عربستان به روسیه بود که نتوانست مواضع مسکو در خاورمیانه را تغییر دهد اما ریاض همچنان امیدوار است بطوری که چندی پیش محمد بن سلمان رسما اعلام کرد عربستان سیاست خود را در حوزه نفت با روسیه هماهنگ میکند و امیدوار است روسیه متوجه این موضوع باشد و همه کارتهایش را برای ایران خرج نکند. عادل الجبیر هم هفته گذشته اعلام کرد مواضع عربستان دردمشق با روسیه هماهنگ خواهد بود.
✔️ به عبارت ساده تر، عربستان قصد دارد با بازی امتیازهایی که به راه انداخته است نقش ایران را در تحولات منظقه کاهش داده و روسیه را به سمت خود بکشاند. در واقع برنامه جدید عربستان برای جبران شکستهای خود در منطقه، این کشور را به روسیه نزدیک کرده است و در این میان، ایران در حوزه نفت یکی از برندگان این معامله شد که توانست میزان تولید خود را افزایش دهد آن هم با عبور طبقه حاکم ریاض از علی النعیمی. ماجرا عمیق تر از آنی است که سعی در انعکاسش خودنمایی میکند. الغرض آنکه موافقت عربستان با مستنثنی شدن ایران از فریز نفتی بخشی از امتیازاتی است که ریاض به مسکو پیشکش کرده است؛ امتیازی که در ایران مصادره و محصول یک دیپلماسی نفتی بکر عنوان میشود در حالی که معادلات ژئوپلتیک منطقه و اقتدار کشور در خاورمیانه٬ عربستان را محکوم به عقب نشینی کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NXuipR
@asrenaftcom
روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
✔️ #وحید حاجیپور/ سعودیها بیشتر از هر زمان دیگری به روسها نزدیک شدند؛ چرخش اصلی آنها از زمانی آغاز شد که بحث فریز نفتی بسرعت مطرح شد و بر خلاف #علی_النعیمی وزیر نفت عربستان که روحیات رادیکال ضد روسی داشت، مقامات ارشد حکومت ریاض ترجیح دادند علی النعیمی را برکنار کرده و سیاستهای خود را با مسکو بیشتر هماهنگ کنند.
✔️ سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به #مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند. آنها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از ترامپ هم حمایت کردند اما نه به اندازه هیلاری کلینتون. ترامپ هم گاه و بیگاه حملات تندی به سعودیها انجام داد و واهمه از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ تبدیل به کابوس بزرگی برای آنها شد. ترامپ هم گفته است عربستان باید هزینه حمایت #آمریکا از این کشور را پرداخت کند که یک حمله سنگین به ریاض بود.
✔️ این برخورد برای عربستان قابل پیش بینی بود چرا که پیش از به روی کار آمدن ترامپ٬ بن سلمان به مسکو رفت و قراردادهای خرید تسلیحاتی و هستهای را با این کشور امضا کرد ولی روسها آنها را امیدوار نکردند که شاید متحدشان شوند. عربستان متحد نیم قرنی آمریکا در خاورمیانه است و حتی قول ریاض به روسیه برای صدور مجوز ایجاد پایگاه نظانی روسیه در بحرین هم از سوی #پوتین مهم جلوه داده نشد تا فقط عربستان تلاش کند.
✔️ ریاض از واشنگتن دل خوشی نداشت چرا که اوباما به آنها اجازه نداد وارد فاز نظامی در تحولات سوریه و عراق شوند تا عربستان با غروری جریحه دار در یمن سرگرم باشند. یمن برای عربستان تبدیل به باتلاقی بزرگ شد که موجب شد مرز درگیری به داخل مرزهای خود کشیده شود و هزینهای سرسام آور این جنگ هیچ خروجی برای ریاض نداشته باشد. پیروزی در یمن هم نمیتوانست طبقه وهابیون ضد شیعی را خشنود کند زیرا آنها به تقابل با حکومت شیعه ایران میاندیشند و از حاکمان خود طلب چیزی را میکردند که نه آمریکا از آن حمایت میکرد و نه روسیه اجازهاش را صادر میکرد.
✔️ عربستان دو سال پیش سعی کرد بجای تقابل با حکومت مرکزی عراق خود را به این کشور نزدیک کند و کسنولگریاش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خسته کننده عربستان در عراق که به حیاط خلوت ایران شهره است، موجب تعطیلی این مرکز شد و تدبیر عربستان به تحقیر ختم شد.
✔️ آنها مصر را هم در دست داشتند و با اعطای امتیازات گوناگون به این کشور سعی کردند قاهره را برای حمله نظامی به سوریه و همراه شدنشان با مواضع خود متفقاعد کنند ولی نظامیان حاکم در این کشور خود را کنار کشیدند نت ریاض از قطع کمکهای مالی خود به مصر و صادرات نفت بگویند. همزمان با این فعل و انفعالات، مصر بیش از هر زمان دیگری به روسیه نزدیک شد و توافقنامههای استراتژیکی را امضا کرد که خشم آمریکا را هم بر انگیخت.
✔️ سیاستهای روسیه به سود بازیگردانی ایران در منطقه بود؛ ساده تر آنکه عربستان شکست در برنامههای خود را پیروزی ایران قلمداد میکرد و برای همین موضوع تصمیم گرفت برای پایان دادن به استراتژی اشتباه خود، به برقراری روابط راهبردی با مسکو متمایل شد که نخستین خروجی آن، فریز نفتی بود و در مراحل بعد خرید تجهیزات نظامی. این یک امتیاز آشکار از سوی عربستان به روسیه بود که نتوانست مواضع مسکو در خاورمیانه را تغییر دهد اما ریاض همچنان امیدوار است بطوری که چندی پیش محمد بن سلمان رسما اعلام کرد عربستان سیاست خود را در حوزه نفت با روسیه هماهنگ میکند و امیدوار است روسیه متوجه این موضوع باشد و همه کارتهایش را برای ایران خرج نکند. عادل الجبیر هم هفته گذشته اعلام کرد مواضع عربستان دردمشق با روسیه هماهنگ خواهد بود.
✔️ به عبارت ساده تر، عربستان قصد دارد با بازی امتیازهایی که به راه انداخته است نقش ایران را در تحولات منظقه کاهش داده و روسیه را به سمت خود بکشاند. در واقع برنامه جدید عربستان برای جبران شکستهای خود در منطقه، این کشور را به روسیه نزدیک کرده است و در این میان، ایران در حوزه نفت یکی از برندگان این معامله شد که توانست میزان تولید خود را افزایش دهد آن هم با عبور طبقه حاکم ریاض از علی النعیمی. ماجرا عمیق تر از آنی است که سعی در انعکاسش خودنمایی میکند. الغرض آنکه موافقت عربستان با مستنثنی شدن ایران از فریز نفتی بخشی از امتیازاتی است که ریاض به مسکو پیشکش کرده است؛ امتیازی که در ایران مصادره و محصول یک دیپلماسی نفتی بکر عنوان میشود در حالی که معادلات ژئوپلتیک منطقه و اقتدار کشور در خاورمیانه٬ عربستان را محکوم به عقب نشینی کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NXuipR
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند.
🌐 شکست در بهره برداری انتخاباتی #ستاره_خلیج_فارس
✔️ #وحید_حاجیپور/دولت یازدهم برای افتتاح کامل فاز اول این پالایشگاه 4 سال زمان داشت ولی در طول این 4 سال موفق به انجام این مهم نشد با وجود اینکه بیش از یک میلیارد یورو – به گفته وزیر نفت – به این #پروژه تزریق شد و برجام توانست تجهیزات خریداری شده را آزاد کند ولی به هر حال فاز نخست به بهره برداری نرسید. پول که بود، آیا «تدبیر» نبود؟ آیا وزارت نفت در نظارت بر این پروژه ضعف داشت؟ آیا دلالان بنزین بیشتر مانع تراشی میکردند و یا همسایگان؟!
✔️ دولت حساب ویژهای روی این پروژه باز کرده بود و به حدی روی افتتاح آن حساس بود که یکبار معاون اول را برای افتتاح واحد #تقطیر به بندرعباس دعوت کرد و یکبار دیگر که قرار بود فاز نخست افتتاح شود، از رئیس جمهور خواست تا آن را افتتاح کند ولی با عنوان آغاز تولید مستمر بنزین. اینکار شبیه آن است که وزیر نفت از رئیس جمهور دعوت کند تا در مراسم راه اندازی ابتدایی پالایشگاههای فاز 17 و 18 به عسلویه سفر کند تا پس از 6 ماه بصورت رسمی از آن بهره برداری شود.
✔️ اما در مورد خود بنزین هم، نفتا پس از شیرین سازی به نفتای سبک، متوسط و سنگین تقسیم میشود. نفتای متوسط به واحد CCR میرود تا مورد اصلاح کاتالیستی قرار گیرد و به ریفرمیت بنزین تبدیل شود. نفتای سبک هم به واحد ایزومریزاسیون میرود تا با تبدیل شدن مولکول ها از حالت زنجیری به حالت حلقوی به حد مطلوبی در عدد اکتان برسد. اما واحد ایزومریزاسیون فاز اول این پالایشگاه هنوز آماده بهره برداری نیست و نفتای سبک به همان صورت با بنزین مخلوط میشود که موجب میشود کیفیت بنزینی که هم اکنون در حال خارج شدن از پالایشگاه ستاره خلیج فارس است یورو 2 باشد. طی چند ماه آینده با تکمیل شدن واحد ایزومریزاسیون، کیفیت بنزین تولیدی به یورو 4 میرسد اما شاید از آنجا که معلوم نبود چند ماه دیگر شخصی که این واحد را افتتاح می کند عبارت «علی برکت الله» را خواهد گفت یا نه، مسئولان وزارت نفت ترجیح دادند این واحد فعلا بصورت زودهنگام راه اندازی شود.
✔️ پس تا اینجا تنها «قسمتی از واحد بنزین سازی یکی از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس» به نام واحد CCR به بهره برداری رسیده است. اما در مورد واحد CCR نیز اخباری که از این پالایشگاه به عصرنفت رسیده است حاکی از آن است که #کاتالیست های واحد CCR پس از مدتی احتیاج به احیاء دارند. در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی کار کردن و تولید بنزین را خواهد داشت! زیرا طی 6 روز کاتالیست ها به شدت کثیف خواهند شد و کارایی خود را از دست خواهند داد. با این توضیح مشخص میشود که حتی تولید مستمر بنزین در فاز نخست پالایشگاه نیز هنوز اتفاق نیفتاده است و عملا همه چیز در همان موعد از پیش تعیین شده یعنی حوالی مرداد ماه امکان پذیر بود اما علی برکت الله!
✔️ ازاین جهت بود که وزیر نفت رسما اعلام کرد فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا پایان سال به بهره برداری میرسد تا در این پروژه، تدبیر خاصی صورت نپذیرفته باشد و مجموع 4 سال عملکرد در این پروژه، به افتتاح حتی یک فاز هم منجر نشود. وزارت نفت مدعی است پارس جنوبی با مدیریت منطقی به سرانجام رسید ولی آیا در ستاره خلیج فارس کمچه تدبیر به ته دیگ خورده است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/aZXxjC
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور/دولت یازدهم برای افتتاح کامل فاز اول این پالایشگاه 4 سال زمان داشت ولی در طول این 4 سال موفق به انجام این مهم نشد با وجود اینکه بیش از یک میلیارد یورو – به گفته وزیر نفت – به این #پروژه تزریق شد و برجام توانست تجهیزات خریداری شده را آزاد کند ولی به هر حال فاز نخست به بهره برداری نرسید. پول که بود، آیا «تدبیر» نبود؟ آیا وزارت نفت در نظارت بر این پروژه ضعف داشت؟ آیا دلالان بنزین بیشتر مانع تراشی میکردند و یا همسایگان؟!
✔️ دولت حساب ویژهای روی این پروژه باز کرده بود و به حدی روی افتتاح آن حساس بود که یکبار معاون اول را برای افتتاح واحد #تقطیر به بندرعباس دعوت کرد و یکبار دیگر که قرار بود فاز نخست افتتاح شود، از رئیس جمهور خواست تا آن را افتتاح کند ولی با عنوان آغاز تولید مستمر بنزین. اینکار شبیه آن است که وزیر نفت از رئیس جمهور دعوت کند تا در مراسم راه اندازی ابتدایی پالایشگاههای فاز 17 و 18 به عسلویه سفر کند تا پس از 6 ماه بصورت رسمی از آن بهره برداری شود.
✔️ اما در مورد خود بنزین هم، نفتا پس از شیرین سازی به نفتای سبک، متوسط و سنگین تقسیم میشود. نفتای متوسط به واحد CCR میرود تا مورد اصلاح کاتالیستی قرار گیرد و به ریفرمیت بنزین تبدیل شود. نفتای سبک هم به واحد ایزومریزاسیون میرود تا با تبدیل شدن مولکول ها از حالت زنجیری به حالت حلقوی به حد مطلوبی در عدد اکتان برسد. اما واحد ایزومریزاسیون فاز اول این پالایشگاه هنوز آماده بهره برداری نیست و نفتای سبک به همان صورت با بنزین مخلوط میشود که موجب میشود کیفیت بنزینی که هم اکنون در حال خارج شدن از پالایشگاه ستاره خلیج فارس است یورو 2 باشد. طی چند ماه آینده با تکمیل شدن واحد ایزومریزاسیون، کیفیت بنزین تولیدی به یورو 4 میرسد اما شاید از آنجا که معلوم نبود چند ماه دیگر شخصی که این واحد را افتتاح می کند عبارت «علی برکت الله» را خواهد گفت یا نه، مسئولان وزارت نفت ترجیح دادند این واحد فعلا بصورت زودهنگام راه اندازی شود.
✔️ پس تا اینجا تنها «قسمتی از واحد بنزین سازی یکی از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس» به نام واحد CCR به بهره برداری رسیده است. اما در مورد واحد CCR نیز اخباری که از این پالایشگاه به عصرنفت رسیده است حاکی از آن است که #کاتالیست های واحد CCR پس از مدتی احتیاج به احیاء دارند. در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی کار کردن و تولید بنزین را خواهد داشت! زیرا طی 6 روز کاتالیست ها به شدت کثیف خواهند شد و کارایی خود را از دست خواهند داد. با این توضیح مشخص میشود که حتی تولید مستمر بنزین در فاز نخست پالایشگاه نیز هنوز اتفاق نیفتاده است و عملا همه چیز در همان موعد از پیش تعیین شده یعنی حوالی مرداد ماه امکان پذیر بود اما علی برکت الله!
✔️ ازاین جهت بود که وزیر نفت رسما اعلام کرد فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا پایان سال به بهره برداری میرسد تا در این پروژه، تدبیر خاصی صورت نپذیرفته باشد و مجموع 4 سال عملکرد در این پروژه، به افتتاح حتی یک فاز هم منجر نشود. وزارت نفت مدعی است پارس جنوبی با مدیریت منطقی به سرانجام رسید ولی آیا در ستاره خلیج فارس کمچه تدبیر به ته دیگ خورده است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/aZXxjC
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - شکست در بهره برداری انتخاباتی ستاره خلیج فارس
در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی…
🌐 وعده بزرگ زنگنه شدنی است؟
ابهام 80 میلیارد دلاری
✔️#وحید_حاجیپور/.... دولت یازدهم اعتقاد دارد ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران، منوط به انتخاب مجدد حسن روحانی است که با قبول این پیش فرض به سراغ عملی شدن سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری طی دو سال میرویم. بر اساس آمار موجود، طی 4 سال اخیر هیچ قراردادی امضا نشده است که دو سال آن مربوط به دوران پس از تحریم است. منظور از انعقاد قرارداد تنها قراردادهای جدید یا IPC نیست بلکه نوع دیگری از قراردادهای رایج است که با توجه به وضعیت مالی شرکتهای نفتی از جذابیتهای لازم برخوردار است.
✔️ در اینکه شرکت ملی نفت توانایی مدیریت 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری را دارد یا خیر به کنار، ورود این حجم از سرمایه گذاری خارجی تنها در صنعت نفت بسیار غیر محتمل به نظر میرسد. نکته مهم تر آنکه قرار نیست این 80 میلیارد دلار به صورت آنی به نفت ورود کند بکه بصورت قطره چکانی و مرحلهای وارد میشود ولی به شکلی مطرح میشود که گویا قرار است این رقم به یکباره به نفت تزریق شود.
✔️مجموع سرمایه گذاری های بالادست و پایین دست در قالب برنامه ششم 201 میلیارد دلار است که در مجموع سهم سرمایه گذاری مشارکتی کمتراز 40 درصد است با این وجود بگونه ای روی ارقام مانور داده می شود که گویا 200 میلیارد دلار باید از طریق منابع و شرکت های خارجی تامین شود.
✔️حال باید در نظر گرفت که سهم سرمایه گذاری خارجی از 80 میلیارد دلار سرمایه در نظر گرفته شده چه میزان است. بنا به گفته وزیر نفت صندوق توسعه ملی و بازار سرمایه برای جذب سرمایه داخل از کشور در نظر گرفته شده است ولی با توجه به تاکید زنگنه مبنی بر نبود پول در داخل، همه امیدها به سرمایه گذاری خارجی بسته شده ولی آیا میتوان امیدوار بود که 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی دو سال صورت پذیرد؟
✔️ بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران و شرایط سرمایه گذاری توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و دور زدن هستند.
✔️ برای تحقق سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری راه بسیار سختی در پیش رو است که البته امید است این میزان اگر طی 2 سال هم محقق نشد، طی 4 سال در پیش رو به واقعیت بپیوندد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hiLQIL
@asrenaftcom
ابهام 80 میلیارد دلاری
✔️#وحید_حاجیپور/.... دولت یازدهم اعتقاد دارد ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران، منوط به انتخاب مجدد حسن روحانی است که با قبول این پیش فرض به سراغ عملی شدن سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری طی دو سال میرویم. بر اساس آمار موجود، طی 4 سال اخیر هیچ قراردادی امضا نشده است که دو سال آن مربوط به دوران پس از تحریم است. منظور از انعقاد قرارداد تنها قراردادهای جدید یا IPC نیست بلکه نوع دیگری از قراردادهای رایج است که با توجه به وضعیت مالی شرکتهای نفتی از جذابیتهای لازم برخوردار است.
✔️ در اینکه شرکت ملی نفت توانایی مدیریت 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری را دارد یا خیر به کنار، ورود این حجم از سرمایه گذاری خارجی تنها در صنعت نفت بسیار غیر محتمل به نظر میرسد. نکته مهم تر آنکه قرار نیست این 80 میلیارد دلار به صورت آنی به نفت ورود کند بکه بصورت قطره چکانی و مرحلهای وارد میشود ولی به شکلی مطرح میشود که گویا قرار است این رقم به یکباره به نفت تزریق شود.
✔️مجموع سرمایه گذاری های بالادست و پایین دست در قالب برنامه ششم 201 میلیارد دلار است که در مجموع سهم سرمایه گذاری مشارکتی کمتراز 40 درصد است با این وجود بگونه ای روی ارقام مانور داده می شود که گویا 200 میلیارد دلار باید از طریق منابع و شرکت های خارجی تامین شود.
✔️حال باید در نظر گرفت که سهم سرمایه گذاری خارجی از 80 میلیارد دلار سرمایه در نظر گرفته شده چه میزان است. بنا به گفته وزیر نفت صندوق توسعه ملی و بازار سرمایه برای جذب سرمایه داخل از کشور در نظر گرفته شده است ولی با توجه به تاکید زنگنه مبنی بر نبود پول در داخل، همه امیدها به سرمایه گذاری خارجی بسته شده ولی آیا میتوان امیدوار بود که 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی دو سال صورت پذیرد؟
✔️ بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران و شرایط سرمایه گذاری توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و دور زدن هستند.
✔️ برای تحقق سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری راه بسیار سختی در پیش رو است که البته امید است این میزان اگر طی 2 سال هم محقق نشد، طی 4 سال در پیش رو به واقعیت بپیوندد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hiLQIL
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ابهام 80 میلیارد دلاری
بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و…
🌐 آدرس غلط مدافعان فساد و رشوه
دروغی بزرگ برای تطهیر #کرسنت
✔️#وحید_حاجیپور/ مصوبه شورای اقتصاد در دولت اصلاحات، وزارت نفت را مکلف کرده بود تا با توسعه میدان گازی سلمان، گاز این میدان را برای مصرف داخل به عسلویه برساند تا از عسلویه به خط لوله سراسری تزریق شود. همزمان با این مصوبه، صورت جلسه هفدهم کمیسیون معاملات ویژه قراردادهای بیع متقابل به امضای آقایان علی #کاردر، سید مهدی حسینی، سید مهدی ممیرمعزی، ابوالقاسم حسنی و مصطفی زین الدین میرسد که بر اساس آن، کار توسعه میدان گازی سلمان به شرکت تاسیسات دریایی ایران واگذار و مصوبه نهایی در اسفند 78 توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت ابلاغ میشود.
✔️چند هفته پس از این مصوبه اما به دلیل اختلاف بیژن نامدار #زنگنه و #مهدی_هاشمی، رئیس وقت هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت از پروژه خلع ید شده و پترو ایران صاحب آن میشود تا این شرکت کار توسعه را آغاز کند. شرکتی که سال 78 تاسیس شده بود و به یکباره 4 پروژه فروزان، لایه نفتی، اسفندیار و دست آخر #سلمان را به عهده گرفته بود.
✔️این پروژه در سال 79 استارت خورد و در سال 84 با پیشرفت 50 درصد به دولت نهم رسید. این در حالی است که قرارداد توسعه سلمان 50 ماهه بود ولی وزارت نفت در آن سال ها نتوانست آنرا سر وقت کامل کند. این به آن معناست که امکان تزریق گاز به خط لوله سراسری و فروش گاز به کرسنت وجود نداشت و دولت نهم با ادامه کار توسعه این میدان در سال 88 سلمان را در رقم 98 درصد به شرکت نفت فلات قاره بصورت ناقص تحویل داد. یعنی از سال 79 تا 88 هیچ گازی روی فلرها نمیسوخت.
✔️با تحویل گرفتن میدان سلمان از سوی شرکت نفت فلات قاره، این شرکت بهره برداری به صورت آزمایشی آغاز میکند اما متوجه میشود خط لوله سلمان به سیری از 70 نقطه سوراخ است و امکان برداشت گاز با این خط لوله وجود ندارد. در هیئت مدیره شرکت ملی نفت مصوب میشود 170 میلیون یورو در اختیار فلات قاره قرار بگیرد تا این پروژه را به اتمام برساند که از این مبلغ، 70 میلیون یورو برای تعمیر این خط لوله در نظر گرفته میشود.
✔️با تعمیر این خط لوله تیم بازرسی فنی اعلام میکند که ظرفیت این خط لوله بین 200 تا 250 میلیون فوت مکعب است و نمیتوان روزانه 540 میلیون فوت مکعب از آن منتقل شود لذا این شرکت از شرکت ملی نفت درخواست میکند تا موافقت خود را برای ساخت یک خط لوله دیگر اعلام کند که در سال 95 با این درخواست موافقت میشود.
✔️کار تولید از سلمان تقریبا تا سال 95 متوقف بود تا اینکه از سال گذشته روزانه 200 میلیون فوت مکعب گاز سلمان به سیری منتقل شد و تا اسفند ماه ادامه داشت ولی به دلیل برخی مشکلات فرآیندی از اسفند سال گذشته تا دو هفته پیش که این مشکل برطرف شده است، به دلیل عدم آمادگی شرکت ملی گاز برای دریافت گاز سلمان، عملیات تولید از میدان و انتقال گاز آن متوقف شده است.
✔️هم اکنون چاههای این میدان بسته است تا به محض آمادگی شرکت ملی گاز کار تولید آغاز شود و بر همین اساس نمیتوان بر سوزاندن گاز سلمان در مشعلها مهر تایید زد. رسانههای همسو با دولت برای فرار از واقعیت سعی در القای این «دروغ» دارند که گاز سلمان طی سال های اخیر فلر میشود در حالی که چیزی که فلر میشود بخش کوچکی گازی است که برای فرآوری نفت در میدان نفتی سلمان استفاده میشود و پس از افزایش تولید نفت در این میدان روی فلر میسوزد و اساسا ارتباطی با موضوع مورد ادعای رسانههای دولتی ندارد.
✔️نکته بعد اینجاست که اگر مدعیان امروزی کرسنت و سلمان، از این نا بسامانی انتقاد میکنند بهتر است به این پرسش پاسخ دهند علت واگذاری توسعه یک میدان مشترک به شرکت یک شبه پتروایران چه بود؟ با توجه به اینکه در سال 79 مشکلی برای واگذاری توسعه این میدان به شرکتهای خارجی وجود نداشت چرا از یک شرکت بی تجربه برای توسعه استفاده شد تا یک پروژه 50 ماهه را با دو برابر زمان به پایان برساند؟
✔️سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
✔️وزیر فعلی نفت که در آن روزها هم وزیر نفت بود بر اساس چه استدلالی با چنین موضوعاتی کنار آمد و پروژه را در نیمه راه به دولت بعد تحویل داد در حالی که باید تا سال 84 آن را به بهره برداری میرساند. چه نظارتی روی کار توسعه سلمان وجود داشت تا چاهها دچار تعمیرات اساسی نشوند. قطعا آقای زنگنه میدانند چاههای میدان گازی سلمان با چه کیفیتی در زمان وزارتشان حفاری شده است لذا به این دو پرسش باید پاسخ داده شود که دلیل انتخاب پتروایران به عنوان توسعه دهنده این میدان چه بوده و در مرحله بعد چرا نظارت دقیقی روی آن صورت نپذیرفته است.
goo.gl/DcM47o
@asrenaftcom
دروغی بزرگ برای تطهیر #کرسنت
✔️#وحید_حاجیپور/ مصوبه شورای اقتصاد در دولت اصلاحات، وزارت نفت را مکلف کرده بود تا با توسعه میدان گازی سلمان، گاز این میدان را برای مصرف داخل به عسلویه برساند تا از عسلویه به خط لوله سراسری تزریق شود. همزمان با این مصوبه، صورت جلسه هفدهم کمیسیون معاملات ویژه قراردادهای بیع متقابل به امضای آقایان علی #کاردر، سید مهدی حسینی، سید مهدی ممیرمعزی، ابوالقاسم حسنی و مصطفی زین الدین میرسد که بر اساس آن، کار توسعه میدان گازی سلمان به شرکت تاسیسات دریایی ایران واگذار و مصوبه نهایی در اسفند 78 توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت ابلاغ میشود.
✔️چند هفته پس از این مصوبه اما به دلیل اختلاف بیژن نامدار #زنگنه و #مهدی_هاشمی، رئیس وقت هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت از پروژه خلع ید شده و پترو ایران صاحب آن میشود تا این شرکت کار توسعه را آغاز کند. شرکتی که سال 78 تاسیس شده بود و به یکباره 4 پروژه فروزان، لایه نفتی، اسفندیار و دست آخر #سلمان را به عهده گرفته بود.
✔️این پروژه در سال 79 استارت خورد و در سال 84 با پیشرفت 50 درصد به دولت نهم رسید. این در حالی است که قرارداد توسعه سلمان 50 ماهه بود ولی وزارت نفت در آن سال ها نتوانست آنرا سر وقت کامل کند. این به آن معناست که امکان تزریق گاز به خط لوله سراسری و فروش گاز به کرسنت وجود نداشت و دولت نهم با ادامه کار توسعه این میدان در سال 88 سلمان را در رقم 98 درصد به شرکت نفت فلات قاره بصورت ناقص تحویل داد. یعنی از سال 79 تا 88 هیچ گازی روی فلرها نمیسوخت.
✔️با تحویل گرفتن میدان سلمان از سوی شرکت نفت فلات قاره، این شرکت بهره برداری به صورت آزمایشی آغاز میکند اما متوجه میشود خط لوله سلمان به سیری از 70 نقطه سوراخ است و امکان برداشت گاز با این خط لوله وجود ندارد. در هیئت مدیره شرکت ملی نفت مصوب میشود 170 میلیون یورو در اختیار فلات قاره قرار بگیرد تا این پروژه را به اتمام برساند که از این مبلغ، 70 میلیون یورو برای تعمیر این خط لوله در نظر گرفته میشود.
✔️با تعمیر این خط لوله تیم بازرسی فنی اعلام میکند که ظرفیت این خط لوله بین 200 تا 250 میلیون فوت مکعب است و نمیتوان روزانه 540 میلیون فوت مکعب از آن منتقل شود لذا این شرکت از شرکت ملی نفت درخواست میکند تا موافقت خود را برای ساخت یک خط لوله دیگر اعلام کند که در سال 95 با این درخواست موافقت میشود.
✔️کار تولید از سلمان تقریبا تا سال 95 متوقف بود تا اینکه از سال گذشته روزانه 200 میلیون فوت مکعب گاز سلمان به سیری منتقل شد و تا اسفند ماه ادامه داشت ولی به دلیل برخی مشکلات فرآیندی از اسفند سال گذشته تا دو هفته پیش که این مشکل برطرف شده است، به دلیل عدم آمادگی شرکت ملی گاز برای دریافت گاز سلمان، عملیات تولید از میدان و انتقال گاز آن متوقف شده است.
✔️هم اکنون چاههای این میدان بسته است تا به محض آمادگی شرکت ملی گاز کار تولید آغاز شود و بر همین اساس نمیتوان بر سوزاندن گاز سلمان در مشعلها مهر تایید زد. رسانههای همسو با دولت برای فرار از واقعیت سعی در القای این «دروغ» دارند که گاز سلمان طی سال های اخیر فلر میشود در حالی که چیزی که فلر میشود بخش کوچکی گازی است که برای فرآوری نفت در میدان نفتی سلمان استفاده میشود و پس از افزایش تولید نفت در این میدان روی فلر میسوزد و اساسا ارتباطی با موضوع مورد ادعای رسانههای دولتی ندارد.
✔️نکته بعد اینجاست که اگر مدعیان امروزی کرسنت و سلمان، از این نا بسامانی انتقاد میکنند بهتر است به این پرسش پاسخ دهند علت واگذاری توسعه یک میدان مشترک به شرکت یک شبه پتروایران چه بود؟ با توجه به اینکه در سال 79 مشکلی برای واگذاری توسعه این میدان به شرکتهای خارجی وجود نداشت چرا از یک شرکت بی تجربه برای توسعه استفاده شد تا یک پروژه 50 ماهه را با دو برابر زمان به پایان برساند؟
✔️سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
✔️وزیر فعلی نفت که در آن روزها هم وزیر نفت بود بر اساس چه استدلالی با چنین موضوعاتی کنار آمد و پروژه را در نیمه راه به دولت بعد تحویل داد در حالی که باید تا سال 84 آن را به بهره برداری میرساند. چه نظارتی روی کار توسعه سلمان وجود داشت تا چاهها دچار تعمیرات اساسی نشوند. قطعا آقای زنگنه میدانند چاههای میدان گازی سلمان با چه کیفیتی در زمان وزارتشان حفاری شده است لذا به این دو پرسش باید پاسخ داده شود که دلیل انتخاب پتروایران به عنوان توسعه دهنده این میدان چه بوده و در مرحله بعد چرا نظارت دقیقی روی آن صورت نپذیرفته است.
goo.gl/DcM47o
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - دروغی بزرگ برای تطهیر کرسنت
سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
🌐بهترین #وزیر_نفت ایران کیست؟
✔️#وحید_حاجیپور/ کدام وزیر نفت بهتر است؟ هامانه، نوذری، میرکاظمی، قاسمی و یا زنگنه؛ این مهمترین پرسشی است که نفتیها از یکدیگر میپرسند و هر یک با توجه به شاخصها و معیازهای ذهنی خود وزرای نفت طی چند سال اخیر را یا به اوج برده و یا آن را ضعیف ترین وزیر نفت در طول حیات جمهوری اسلامی میدانند.
✔️بیشتر مقایسههایی که میان عملکرد وزرای نفت طی 20 سال اخیر صورت میگیرد چند حلقه مفقوده دارند که کمتر به آن پرداخته میشود. بی تردید قضاوت درباره اینکه چه وزیری بهترین وزیر نفت کشور بوده است نیازمند اطلاعات دقیق از عملکرد هریک از آنهاست که اغلب مخاطبان با مدنظر قراردادن یک یا چند مورد، گزینه خود را انتخاب میکنند در حالی که برای در مقایسهها، عوامل مهمی مدنظر قرار نمیگیرد که در ادامه سعی میشود برخی از این شاخصهای مهم را مدنظر قرار داد.
1️⃣ مدت وزارت: قطعا مقایسه وزیری با دو سال سابقه کار با وزیری که 12 سال سابقه وزارت دارد نمیتواند چندان منطقی باشد. شاید گفته شود حضور دو ساله برخی از وزرا و خرابکاری آنها نشان دهنده نوع مدیریتشان باشد که در این صورت باید عنوان داشت این مدل قضاوت، مبتنی بر یک احتمال است هرچند که ممکن است به حقیقت نزدیک باشد اما قطعا مدت وزارت نقش تعیین کنندهای دارد.
2️⃣ نوع ارتباط با رئیس جمهور و وسعت اختیارات: فعالیت دولتهای نهم و دهم بخوبی از اهمیت این شاخص پرده برداشت که رابطه صمیمانه در بستری پر از اعتماد تا چه اندازه میتواند در روند کاری یک وزیر تاثیر گذار باشد. در دولتی که رئیس آن، روی تغییر مدیرکلهای زیر مجموعه وزارت نفت هم تصمیم گیری میکند با رئیس جمهوری که با اعتماد کامل به وزیر خود، اختیارات وسیعی را به او میدهد روند کار بسیار متفاوت است. شاید بخاطر داشته باشید در دولت گذشته برای تغییرات جزئی در صنعت نفت هم از دفتر رئیس جمهور وقت تصمیم گیری میشد و وزرای نفت تقریبا در انتخاب معاونین خود نقش چندانی نداشتند. این در حالی است که در دولت اصلاحات اختیارات بسیاری به وزیر نفت داده شد و جز موارد جزئی رئیس جمهور در کار نفت دخالت نکرد که این مدل «باز» هم چندان منتج به تامین منافع کشور نیست.
3️⃣ شرایط بین المللی و #تحریم: در محیطی که فضای بین المللی با کشور باشد یا علیه ایران، کار کردن هم میتواند ساده باشد و یا سخت و غیر ممکن. زمانی که همه چیز در ثبات باشد شرکتهای خارجی همکاریهای خود را با ایران آغاز کرده و ادامه میدهند ولی وقتی شرایط بین المللی علیه ایران باشد، هیچ #وزیری نمیتواند به مانند شرایط سفید برنامههای خود را پیاده کند. به عنوان مثال عملکرد وزیری که 8 سال بدون سد تحریم، به توسعه صنعت نفت میپردازد عملکردی بسیار متفاوت تر از وزیری دارد که در شرایط تحریم و در 2 سال باید نفت را هدایت کرده و حتی با فروش نفت خود مشکل اساسی دارد. تصمیم گیری در شرایط دوم بسیار سخت تر و دارای ریسک بیشتری است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
4️⃣ شرایط سیاسی کشور: وزارت نفت به دلیل جایگاه بی بدیل خود در اقتصاد ایران، همواره در تیررس چالشهای بزرگی در فضای سیاسی کشور بوده است و گروهها و شحصیتهای سیاسی با حساسیت تحولات آن را پی گیری میکنند. از این منظر هرگاه وزیری که توانسته باشد با ارکان نظام و دو قوه دیگر ارتباط مثبت تری داشته باشد در پیاده سازی امور خود موفق تر بوده است. اینکه شرایط سیاسی درگیر بلوشوی غیرقابل تحملی باشد همچون مانعی است که دونده را از نفس میاندازد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/LkQyis
@asrenaftcom
✔️#وحید_حاجیپور/ کدام وزیر نفت بهتر است؟ هامانه، نوذری، میرکاظمی، قاسمی و یا زنگنه؛ این مهمترین پرسشی است که نفتیها از یکدیگر میپرسند و هر یک با توجه به شاخصها و معیازهای ذهنی خود وزرای نفت طی چند سال اخیر را یا به اوج برده و یا آن را ضعیف ترین وزیر نفت در طول حیات جمهوری اسلامی میدانند.
✔️بیشتر مقایسههایی که میان عملکرد وزرای نفت طی 20 سال اخیر صورت میگیرد چند حلقه مفقوده دارند که کمتر به آن پرداخته میشود. بی تردید قضاوت درباره اینکه چه وزیری بهترین وزیر نفت کشور بوده است نیازمند اطلاعات دقیق از عملکرد هریک از آنهاست که اغلب مخاطبان با مدنظر قراردادن یک یا چند مورد، گزینه خود را انتخاب میکنند در حالی که برای در مقایسهها، عوامل مهمی مدنظر قرار نمیگیرد که در ادامه سعی میشود برخی از این شاخصهای مهم را مدنظر قرار داد.
1️⃣ مدت وزارت: قطعا مقایسه وزیری با دو سال سابقه کار با وزیری که 12 سال سابقه وزارت دارد نمیتواند چندان منطقی باشد. شاید گفته شود حضور دو ساله برخی از وزرا و خرابکاری آنها نشان دهنده نوع مدیریتشان باشد که در این صورت باید عنوان داشت این مدل قضاوت، مبتنی بر یک احتمال است هرچند که ممکن است به حقیقت نزدیک باشد اما قطعا مدت وزارت نقش تعیین کنندهای دارد.
2️⃣ نوع ارتباط با رئیس جمهور و وسعت اختیارات: فعالیت دولتهای نهم و دهم بخوبی از اهمیت این شاخص پرده برداشت که رابطه صمیمانه در بستری پر از اعتماد تا چه اندازه میتواند در روند کاری یک وزیر تاثیر گذار باشد. در دولتی که رئیس آن، روی تغییر مدیرکلهای زیر مجموعه وزارت نفت هم تصمیم گیری میکند با رئیس جمهوری که با اعتماد کامل به وزیر خود، اختیارات وسیعی را به او میدهد روند کار بسیار متفاوت است. شاید بخاطر داشته باشید در دولت گذشته برای تغییرات جزئی در صنعت نفت هم از دفتر رئیس جمهور وقت تصمیم گیری میشد و وزرای نفت تقریبا در انتخاب معاونین خود نقش چندانی نداشتند. این در حالی است که در دولت اصلاحات اختیارات بسیاری به وزیر نفت داده شد و جز موارد جزئی رئیس جمهور در کار نفت دخالت نکرد که این مدل «باز» هم چندان منتج به تامین منافع کشور نیست.
3️⃣ شرایط بین المللی و #تحریم: در محیطی که فضای بین المللی با کشور باشد یا علیه ایران، کار کردن هم میتواند ساده باشد و یا سخت و غیر ممکن. زمانی که همه چیز در ثبات باشد شرکتهای خارجی همکاریهای خود را با ایران آغاز کرده و ادامه میدهند ولی وقتی شرایط بین المللی علیه ایران باشد، هیچ #وزیری نمیتواند به مانند شرایط سفید برنامههای خود را پیاده کند. به عنوان مثال عملکرد وزیری که 8 سال بدون سد تحریم، به توسعه صنعت نفت میپردازد عملکردی بسیار متفاوت تر از وزیری دارد که در شرایط تحریم و در 2 سال باید نفت را هدایت کرده و حتی با فروش نفت خود مشکل اساسی دارد. تصمیم گیری در شرایط دوم بسیار سخت تر و دارای ریسک بیشتری است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
4️⃣ شرایط سیاسی کشور: وزارت نفت به دلیل جایگاه بی بدیل خود در اقتصاد ایران، همواره در تیررس چالشهای بزرگی در فضای سیاسی کشور بوده است و گروهها و شحصیتهای سیاسی با حساسیت تحولات آن را پی گیری میکنند. از این منظر هرگاه وزیری که توانسته باشد با ارکان نظام و دو قوه دیگر ارتباط مثبت تری داشته باشد در پیاده سازی امور خود موفق تر بوده است. اینکه شرایط سیاسی درگیر بلوشوی غیرقابل تحملی باشد همچون مانعی است که دونده را از نفس میاندازد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/LkQyis
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - بهترین وزیر نفت ایران کیست؟
اصول مقایسهها درباره اینکه چه شخصی بهترین وزیر نفت ایران بوده است باید عوامل مختلفی را مدنظر قرار دهد. خاطرات از وزیر 12 ساله با وزیر 2 ساله بی شک متفاوت است و چه بسا اگر چنین فرصتی با اختیارات وسیع و در شرایط عادی به وزیر دیگری تعلق میگرفت شاید خروجی فعالیتهایش…
🌐 همه موانع برداشته شدند
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
حالا که 4 مانع اصلی برداشته شده است و صنعت نفت خود را برای جشن امضاها آماده میکند بی انصافی محض است که با طرح مسائل حاشیهای و بدور از واقعیات ملموس٬ قصد القای این توهم را دارند که انتقادات داخلی نقش پر رنگ تری بر موانع یاد شده و ضعف در مدیریت وزارت نفت…
🌐 چرا روحانی آرای نفت را از آن خود کرد؟
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نفت هراسی با میرکاظمی
نفتیها نمیتوانستند فراموش کنند آنچه را که وی بر سر مناطق نفتخیز آورد و چگونه با مدیران محبوب نفت برخورد کرد؛ روایتهای تکان دهنده از برخوردهای وی در نفت هنوز بر سر زبانهاست و بقدری نفرت آفرین شده است که منتقدان جدی میرکاظمی برای انتقام گیری از وی٬ بطور…
🌐 محسن به هدف خود میرسد؟
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom
میز نفت
موثق/ زنگنه با اعلام كناره گيري از وزارت نفت در دولت دوازدهم، علي كاردر را به روحاني پيشنهاد كرده است./ از موافقت يا عدم موافقت رئيس جمهور خبري در دست نيست. @asrenaftcom
🌐 چرا #کاردر/ تاکتیک قدیمی #ژنرال در خدمت چه هدفی است؟
✔️ #وحید_حاجیپور/ زنگنه برای نفت کاردر را پیشنهاد داده است ولی او با این پیشنهاد بازی کرده است و میخواهد همان راهی را انتخاب کند که سال 92 از آن عبور کرده بود. کسانی که به روند انتخاب وزیر نفت برای دولت یازدهم آگاه بودند بخوبی میدانند که مسعود سلطان پور، اکبر ترکان و محمد رضا نعمت زاده جزو گزینههای اصلی تیم ارزیابی وزرای پیشنهادی بودند و #زنگنه به هیچ عنوان برای نفت مطرح نبود ولی وقتی هر سه گزینه انصراف خود را برای حضور در نفت اعلام کردند زنگنه پیشنهاد شد که جزئیات روند این پیشنهاد بماند برای بعد.
✔️ زنگنه با یک دست مشغول پس زدن پیشنهاد شد و با دستی دیگر لابیها را در پیش گرفت. او تیرماه 92 فعالیت خود را آغاز کرد و در ابتدا به گفت و گو با ایسنا نشست و بگونهای سخن گفت که گویی میلی برای حضور در نفت ندارد ولی در همان روزها وی بشدت مشغول رایزنی و لابی بود. او به همراه نزدیکان خود به دفاتر کاری افراد پرنفوذ رفت و آمد کرد. از دفتر احمد #توکلی در لواسان گرفته تا محل گذر ایام #سلطان_پور در خیابان حافظ. او و نزدیکانش از سلطان پور کمک خواستند تا مخالفان و منتقدان اساسی او را متقاعد کند که از این گزینه حمایت کنند.
✔️ او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست! او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست!
✔️اتاقهای لابی برای وی تشکیل شد و از وزرای سابق گرفته تا بچههای جنوب برای سامان دادن به نفت و کمک به زنگنه دست به دست هم دادند چرا که معادلهشان این نتیجه را میداد که زنگنه تغییر کرده است. به هر مصیبت و با هر آرای شکنندهای که بود زنگنه از فیلتر مجلس عبور کرد ولی قولها فراموش شد. او در محلس مدام میگفت به هتل 5 ستاره نمیرود، در منصب وزارت اشباع شده است و ... تا نشان دهد به «اصرار» آمده است و «افطار» نفت برایش حلاوتی ندارد.
✔️او از سال گذشته در جلسات خصوصی میگفت علاقهای به حضور در کابینه بعد ندارد و قصد دارد برای تدریس به دانشگاه تهران برود ولی باورش برای کسانی که او را میشناختند بسیار سخت بود. زنگنه شیفته وزارت نفت بوده و هست و حتی در سن 65 سالگی نمیخواهد آن را «خاطره» کند پس به خوزستان رفت تا وفاداری خود را به حسن روحانی ثابت کند. چه با غرض و چه بی قصد قراردادهای جدید نفتی هم برای دولت دوازدهم آماده شد تا اینگونه القا شود که اگر زنگنه وزیر نباشد، انعقاد قراردادهای جدید نفتی هم روی «امضا» به خود نمیبیند.
✔️ این همان ابزاری است که در سال 80 بکار برده شد و وزیر نفت با تمسک به آن برای دور دوم دولت اصلاحات به وزارت رسید. حالا که همه شرایط برای حضور او آماده است و از همه مهمتر، بهانه ژنرال برای پاکسازی نفت از مدیران کارآمد به بهانه قبول نداشتن دولت به مذاق بسیاری از طرفداران دولت یازدهم شیرین آمده است، نمیتوان علاقه زنگنه را برای حضور مجدد در نفت کتمان کرد.
ژنرال بخوبی درک کرده است که وقتی خواستگار «نقاش» باشد منتش را زیبا میکشد و با این علم، فردی را پیشنهاد داده است که هیچ کس نمیتواند باورش کند تا دست آخر منت خودش را بکشند. پیشنهاد او به رئیس جمهور برای وزیر نفت آینده چند برداشت مهم دارد:
✔️ اول: او کسی را معرفی کرده است که به هیچ عنوان وزن سیاسی ندارد و چنین پیشنهادی قطعا با مخالفت رو به رو خواهد شد. ضمن آنکه کاردر در پرونده کرسنت یکی از متهمان اصلی است و از این نظر، پیشنهاد وی یک بازی برد – باخت برای او کاردر است.
✔️ دوم: وزیر نفت با این اقدام قصد دارد اینگونه القا کند که علاقهای به وزارت ندارد و اگر هم دوباره انتخاب شود به اجبار پذیرفته است وگرنه ترجیح او حضور در دانشگاه است.
✔️ سوم: آنکه این یک تاکتیک کهنه از سوی زنگنه است که برای نفتیها تجربه دردناکی است و برای خود او دلنشین. منوط کردن هر اقدام مثبت و گام بزرگ با ادامه وزارتش جزئی از این تاکتیک است که زنگنه بارها نشان داده است به خوبی از پسش بر آمده است.
خلاصه آنکه زنگنه بیشتر از هر گزینه دیگری برای حضور در وزارت نفت مشتاق است و دوست دارد در نفت بماند. حالا که مجوز پاکسازی نفت را از بالا گرفته است با پیشنهاد اخیرش و تاکتیک قدیمیاش میتواند اختیارات بیشتری دریافت کند تا تعداد رکعات نمازهای قضای خود را افزایش دهد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/EIeoZ1
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور/ زنگنه برای نفت کاردر را پیشنهاد داده است ولی او با این پیشنهاد بازی کرده است و میخواهد همان راهی را انتخاب کند که سال 92 از آن عبور کرده بود. کسانی که به روند انتخاب وزیر نفت برای دولت یازدهم آگاه بودند بخوبی میدانند که مسعود سلطان پور، اکبر ترکان و محمد رضا نعمت زاده جزو گزینههای اصلی تیم ارزیابی وزرای پیشنهادی بودند و #زنگنه به هیچ عنوان برای نفت مطرح نبود ولی وقتی هر سه گزینه انصراف خود را برای حضور در نفت اعلام کردند زنگنه پیشنهاد شد که جزئیات روند این پیشنهاد بماند برای بعد.
✔️ زنگنه با یک دست مشغول پس زدن پیشنهاد شد و با دستی دیگر لابیها را در پیش گرفت. او تیرماه 92 فعالیت خود را آغاز کرد و در ابتدا به گفت و گو با ایسنا نشست و بگونهای سخن گفت که گویی میلی برای حضور در نفت ندارد ولی در همان روزها وی بشدت مشغول رایزنی و لابی بود. او به همراه نزدیکان خود به دفاتر کاری افراد پرنفوذ رفت و آمد کرد. از دفتر احمد #توکلی در لواسان گرفته تا محل گذر ایام #سلطان_پور در خیابان حافظ. او و نزدیکانش از سلطان پور کمک خواستند تا مخالفان و منتقدان اساسی او را متقاعد کند که از این گزینه حمایت کنند.
✔️ او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست! او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست!
✔️اتاقهای لابی برای وی تشکیل شد و از وزرای سابق گرفته تا بچههای جنوب برای سامان دادن به نفت و کمک به زنگنه دست به دست هم دادند چرا که معادلهشان این نتیجه را میداد که زنگنه تغییر کرده است. به هر مصیبت و با هر آرای شکنندهای که بود زنگنه از فیلتر مجلس عبور کرد ولی قولها فراموش شد. او در محلس مدام میگفت به هتل 5 ستاره نمیرود، در منصب وزارت اشباع شده است و ... تا نشان دهد به «اصرار» آمده است و «افطار» نفت برایش حلاوتی ندارد.
✔️او از سال گذشته در جلسات خصوصی میگفت علاقهای به حضور در کابینه بعد ندارد و قصد دارد برای تدریس به دانشگاه تهران برود ولی باورش برای کسانی که او را میشناختند بسیار سخت بود. زنگنه شیفته وزارت نفت بوده و هست و حتی در سن 65 سالگی نمیخواهد آن را «خاطره» کند پس به خوزستان رفت تا وفاداری خود را به حسن روحانی ثابت کند. چه با غرض و چه بی قصد قراردادهای جدید نفتی هم برای دولت دوازدهم آماده شد تا اینگونه القا شود که اگر زنگنه وزیر نباشد، انعقاد قراردادهای جدید نفتی هم روی «امضا» به خود نمیبیند.
✔️ این همان ابزاری است که در سال 80 بکار برده شد و وزیر نفت با تمسک به آن برای دور دوم دولت اصلاحات به وزارت رسید. حالا که همه شرایط برای حضور او آماده است و از همه مهمتر، بهانه ژنرال برای پاکسازی نفت از مدیران کارآمد به بهانه قبول نداشتن دولت به مذاق بسیاری از طرفداران دولت یازدهم شیرین آمده است، نمیتوان علاقه زنگنه را برای حضور مجدد در نفت کتمان کرد.
ژنرال بخوبی درک کرده است که وقتی خواستگار «نقاش» باشد منتش را زیبا میکشد و با این علم، فردی را پیشنهاد داده است که هیچ کس نمیتواند باورش کند تا دست آخر منت خودش را بکشند. پیشنهاد او به رئیس جمهور برای وزیر نفت آینده چند برداشت مهم دارد:
✔️ اول: او کسی را معرفی کرده است که به هیچ عنوان وزن سیاسی ندارد و چنین پیشنهادی قطعا با مخالفت رو به رو خواهد شد. ضمن آنکه کاردر در پرونده کرسنت یکی از متهمان اصلی است و از این نظر، پیشنهاد وی یک بازی برد – باخت برای او کاردر است.
✔️ دوم: وزیر نفت با این اقدام قصد دارد اینگونه القا کند که علاقهای به وزارت ندارد و اگر هم دوباره انتخاب شود به اجبار پذیرفته است وگرنه ترجیح او حضور در دانشگاه است.
✔️ سوم: آنکه این یک تاکتیک کهنه از سوی زنگنه است که برای نفتیها تجربه دردناکی است و برای خود او دلنشین. منوط کردن هر اقدام مثبت و گام بزرگ با ادامه وزارتش جزئی از این تاکتیک است که زنگنه بارها نشان داده است به خوبی از پسش بر آمده است.
خلاصه آنکه زنگنه بیشتر از هر گزینه دیگری برای حضور در وزارت نفت مشتاق است و دوست دارد در نفت بماند. حالا که مجوز پاکسازی نفت را از بالا گرفته است با پیشنهاد اخیرش و تاکتیک قدیمیاش میتواند اختیارات بیشتری دریافت کند تا تعداد رکعات نمازهای قضای خود را افزایش دهد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/EIeoZ1
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تاکتیک قدیمی ژنرال در خدمت چه هدفی است؟
وحید حاجیپور / وزیر نفت میماند یا میرود؟ پرسشی حیاتی برای بدنه نفت که عدهای ...
🌐 ابطال مجدد تئوری پیروی سیاست از انرژی
درس #امارات و #مصر به مدافعان #کرسنت
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... برخی کارشناسان بر این باورند که با استفاده از ابزار #انرژی میتوان روی معادلات منطقهای تاثیرگذار بود بطوری که با وابسته کردن کشورهای همسایه به گاز ایران، تصمیمات منطقهای آنان را به چالش کشید و این وابستگی در نهایت منجر به حضور این کشورها در بازی سیاسی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران شود. از آن سو، کارشناسانی که به مسائل ژئوپلتیک اشراف بیشتری دارند با رد این استدلال، معتقدند اتمسفر سیاستهای کشورهای همسایه متاثر از قدرت سیاسی است تا قدرت انرژی و وابستگی به نفت و گاز کشورهای دیگر.
✔️ در ابتدا به امارات اشاره خواهیم کرد؛ آتش این کشور در قبال #قطر بسیار تندتر از عربستان بود و با حرارتی تیزتز، قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد و حتی بنادر خود را به روی کشتیهای قطر بست که عمدتا برای سوخت گیری به سواحل این کشور مراجعه میکردند. امارات به شکل خاصی به گاز قطر وابسته است، بنا بر اطلاعات موجود این شیخ نشین روزانه یک میلیارد و 800 میلیون فوت مکعب گاز قطر را از طریق خط لوله دلفین از دوحه دریافت می کند و قراردادهای هم برای خرید الانجی از این کشوردر دست اجرا دارد. وابستگی امارات به گاز قطر شاید در نگاه کارشناسان ایرانی که معقتدند اقتصاد بر سیاست ارجحیت دارد عاملی بود برای همراهی امارات با سیاستهای قطر اما همانطور که اشاره شد، امارات بدون توجه به این مهم، سیاستی را در پیش گرفت که جای تامل فراوان و بازنگری در کهنه دیدگاه وزارت نفت دارد. این در شرایطی است که ابوظبی درصدد توسعه خط لوله دلفین بوده تا ظرفیت واردات گازاز قطر را 30 درصد افزایش دهد.
✔️ در واقع اگر میتوان با وابسته کردن کشورهای منطقه به گاز یک کشور، چرا قطر موفق به انجام این مهم نشد و امارات تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر گرفت درحالی که در نگاه نخست، چنین اقدامی بر خلاف مصالح امارات متحد عربی است و جایگزین دیگری برای گاز قطر برای امارات وجود ندارد. جالب است که هر دو طرف در خصوص ادامه روند تجارت گاز گفتهاند که این اقدام امارات تاثیری بر این روند نخواهد گذاشت و دوحه مانند گذشته به صادرات گاز مشغول خواهد بود. وزیر امور خارجه امارات هفته پیش رسما اعلام کرد که نباید این دو مقوله را به هم ارتباط داد. این یعنی گاز در دیدگاه هیچ یک از کشورها رویکرد سیاسی و ابزاری ندارد.
✔️ مصر هم در سال 2016 بیش از 60 درصد از ال ان جی مورد نیاز خود را از قطر دریافت کرده است ولی در تنش اخیر، همراه عربستان شده است و انرژی را از سیاستهای خود تفریق کرده است. اینکه دو کشور بزرگ عربی با وجود وابستگی به گاز قطر تصمیم به قطع روابط خود با این کشور میگیرند نشاندهنده خام بودن استدلال گروهی است که سیاست را دنباله رو اقتصاد و انرژی میدانند.
✔️ بدون تردید اختلاف قطر با کشورهای عربی بسیار کمتر از تنشهای ایران با این کشورهاست ولی شاهد آنیم که مصر و امارات با وجود وابستگی به گاز قطر، دوحه را طرد کردند و حتی شایعات مربوط به امکان قطع گاز از سوی قطر هم نتوانسته است آنها را به بازنگری در موضع خود رهنمون کند آن هم با گازی که ادعا میشود ارزان است. همانطور که پیشتر ادعای مدافعان IPC درباره نقش این قراردادها در خریدن حمایت سیاسی کشورهای قدرتمند باطل شد و ماجرای روسیه نشان داد که این نوع تفکر خام اندیشی است، مورد اخیر روی داده در خاورمیانه، درستی این تئوری را تقویت کرد که وقتی بحث قدرتها در منطقه در میان باشد، انرژی به کنار میرود ولو آنکه برای اجرای قراردادی به نام کرسنت، چنین توجیهاتی تراشیده شود.
✔️ در پایان البته باید تاکید داشت که برقراری روابط اقتصادی نقش مهمی در تحکیم روابط سیاسی دارد اما آنکه نوع روابط سیاسی میان دو کشور چگونه باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان نمونه صادرات گاز ایران به عراق با صادرات گاز به امارات دارای تفاوتهای بنیادینی است که در یک مورد میتواند به تنومند تر شدن رابطه سیاسی بیانجامد و در موردی دیگر، موجب احیای روابط سیاسی شود. از سوی دیگر در یک قرارداد، همه چیز اقتصادی است و در صورت پایبند نبودن کشورها به مفاد قرارداد، مباحث حقوقی تعیین کننده است ولی در خصوص امتیازات سیاسی، هیچگونه مفادی ولو سطحی در قرارداد وجود ندارد لذا نمیتوان با اتکا به یک قرارداد اقتصادی، امتیاز سیاسی دریافت کرد. همانطور که هم قطر و هم امارات روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/kpjERZ
@asrenaftcom
درس #امارات و #مصر به مدافعان #کرسنت
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... برخی کارشناسان بر این باورند که با استفاده از ابزار #انرژی میتوان روی معادلات منطقهای تاثیرگذار بود بطوری که با وابسته کردن کشورهای همسایه به گاز ایران، تصمیمات منطقهای آنان را به چالش کشید و این وابستگی در نهایت منجر به حضور این کشورها در بازی سیاسی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران شود. از آن سو، کارشناسانی که به مسائل ژئوپلتیک اشراف بیشتری دارند با رد این استدلال، معتقدند اتمسفر سیاستهای کشورهای همسایه متاثر از قدرت سیاسی است تا قدرت انرژی و وابستگی به نفت و گاز کشورهای دیگر.
✔️ در ابتدا به امارات اشاره خواهیم کرد؛ آتش این کشور در قبال #قطر بسیار تندتر از عربستان بود و با حرارتی تیزتز، قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد و حتی بنادر خود را به روی کشتیهای قطر بست که عمدتا برای سوخت گیری به سواحل این کشور مراجعه میکردند. امارات به شکل خاصی به گاز قطر وابسته است، بنا بر اطلاعات موجود این شیخ نشین روزانه یک میلیارد و 800 میلیون فوت مکعب گاز قطر را از طریق خط لوله دلفین از دوحه دریافت می کند و قراردادهای هم برای خرید الانجی از این کشوردر دست اجرا دارد. وابستگی امارات به گاز قطر شاید در نگاه کارشناسان ایرانی که معقتدند اقتصاد بر سیاست ارجحیت دارد عاملی بود برای همراهی امارات با سیاستهای قطر اما همانطور که اشاره شد، امارات بدون توجه به این مهم، سیاستی را در پیش گرفت که جای تامل فراوان و بازنگری در کهنه دیدگاه وزارت نفت دارد. این در شرایطی است که ابوظبی درصدد توسعه خط لوله دلفین بوده تا ظرفیت واردات گازاز قطر را 30 درصد افزایش دهد.
✔️ در واقع اگر میتوان با وابسته کردن کشورهای منطقه به گاز یک کشور، چرا قطر موفق به انجام این مهم نشد و امارات تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر گرفت درحالی که در نگاه نخست، چنین اقدامی بر خلاف مصالح امارات متحد عربی است و جایگزین دیگری برای گاز قطر برای امارات وجود ندارد. جالب است که هر دو طرف در خصوص ادامه روند تجارت گاز گفتهاند که این اقدام امارات تاثیری بر این روند نخواهد گذاشت و دوحه مانند گذشته به صادرات گاز مشغول خواهد بود. وزیر امور خارجه امارات هفته پیش رسما اعلام کرد که نباید این دو مقوله را به هم ارتباط داد. این یعنی گاز در دیدگاه هیچ یک از کشورها رویکرد سیاسی و ابزاری ندارد.
✔️ مصر هم در سال 2016 بیش از 60 درصد از ال ان جی مورد نیاز خود را از قطر دریافت کرده است ولی در تنش اخیر، همراه عربستان شده است و انرژی را از سیاستهای خود تفریق کرده است. اینکه دو کشور بزرگ عربی با وجود وابستگی به گاز قطر تصمیم به قطع روابط خود با این کشور میگیرند نشاندهنده خام بودن استدلال گروهی است که سیاست را دنباله رو اقتصاد و انرژی میدانند.
✔️ بدون تردید اختلاف قطر با کشورهای عربی بسیار کمتر از تنشهای ایران با این کشورهاست ولی شاهد آنیم که مصر و امارات با وجود وابستگی به گاز قطر، دوحه را طرد کردند و حتی شایعات مربوط به امکان قطع گاز از سوی قطر هم نتوانسته است آنها را به بازنگری در موضع خود رهنمون کند آن هم با گازی که ادعا میشود ارزان است. همانطور که پیشتر ادعای مدافعان IPC درباره نقش این قراردادها در خریدن حمایت سیاسی کشورهای قدرتمند باطل شد و ماجرای روسیه نشان داد که این نوع تفکر خام اندیشی است، مورد اخیر روی داده در خاورمیانه، درستی این تئوری را تقویت کرد که وقتی بحث قدرتها در منطقه در میان باشد، انرژی به کنار میرود ولو آنکه برای اجرای قراردادی به نام کرسنت، چنین توجیهاتی تراشیده شود.
✔️ در پایان البته باید تاکید داشت که برقراری روابط اقتصادی نقش مهمی در تحکیم روابط سیاسی دارد اما آنکه نوع روابط سیاسی میان دو کشور چگونه باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان نمونه صادرات گاز ایران به عراق با صادرات گاز به امارات دارای تفاوتهای بنیادینی است که در یک مورد میتواند به تنومند تر شدن رابطه سیاسی بیانجامد و در موردی دیگر، موجب احیای روابط سیاسی شود. از سوی دیگر در یک قرارداد، همه چیز اقتصادی است و در صورت پایبند نبودن کشورها به مفاد قرارداد، مباحث حقوقی تعیین کننده است ولی در خصوص امتیازات سیاسی، هیچگونه مفادی ولو سطحی در قرارداد وجود ندارد لذا نمیتوان با اتکا به یک قرارداد اقتصادی، امتیاز سیاسی دریافت کرد. همانطور که هم قطر و هم امارات روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/kpjERZ
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - درس امارات و مصر به مدافعان کرسنت
وحید حاجیپور/ هفته گذشته بود که 4 کشور عربی با ایجاد محدودیت در روابط سیاسی خود با قطر، جنجال ...
🌐 تاملی بر یک شانتاژ رسانهای
احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
✔️ #وحید_حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ایران و #ترکیه از سوی وزیر نفت به مقام معظم رهبری در قالب نامه نگاری، گزارش شده است و دفتر #رهبری در جریان حکم داوری هستند. هرچند که این گفته به نقل از رئیس کمیسیون انرژی نقل شده است ولی فریدون #حسنوند در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت اینگونه گفته است: «وزارت نفت در این پرونده مکاتباتی با مقام معظم رهبری و سران قوا از سنوات گذشته تا به امروز داشته و مقرر شده کمیته ای متشکل از کمیته حقوقی و قراردادها و کمیته نفت و گاز کمیسیون تشکیل شود و از مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی گاز و نظرات دستگاه های نظارتی همانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و همچنین نظرات کارشناسی مرکز پژوهش های مجلس اخذ شده و از منظر حقوقی، مالی و کارشناسی قرارداد مورد بررسی قرار گیرد.»
✔️ تلاش میشود برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف از رهبری خرج شود مانند همان اتفاقی که بر سر قراردادهای جدید نفتی رخ داد و وزارت نفت در یک اقدام بی نظیر و شگفت زده٬ پیش نویس قراردادی را به دفتر رهبری ارسال کرد که با واکنش مقام معظم رهبری مواجه شد. ماه مبارک رمضان سال گذشته بود که دانشجویان میهمان ضیافت افطار مقام معظم رهبری بودند. در این جلسه یکی از دانشجویان به انتقاد از قراردادهای جدید نفتی پرداخت و خواستار ورود رهبری به اصلاحات ضروروی شد. این در حالی بود که نسخهای از قراردادهای جدید نفتی به دفتر رهبری ارسال شده بود ولی آنی نبود که مدنظر وزارت نفت بود٬ به بیان ساده تر پیش نویسی در اختیار دفتر ایشان قرار گرفته بود که بسیار خام و ابتدایی بود.
✔️ با این وجود٬ رهبر انقلاب در واکنش به گفتههای این دانشجو٬ دست وزارت نفت را رو کردند و گفتند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است.
✔️حال تصور کنید اگر هوشیاری رهبری و دفتر ایشان نبود چه بهره برداری سیاسی از این موضوع میشد و وزیر نفت و سایر مسئولان مدام میگفتند IPC مورد تایید مقام معظم رهبری است و همه چیز به اطلاع ایشان رسیده است. وزیر نفت هم برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی هم تاکید میکرد تا زمانی که دغدغههای رهبری برطرف نشود هیچ قراردادی منعقد نمیشود!
✔️ حالا که ماجرای ترکیه حساسیت زا شده است و 52 نماینده مجلس خواستار شفاف سازی آن شدهاند٬ روی این دروغ مانور داده میشود که وزارت نفت با رهبری هماهنگ و ایشان در جریان هستند. این فضاسازی هم شبیه همان روزهایی است که گفته میشد IPC به دفتر رهبری ارسال شده است و جای نگرانی نیست. اتفاقا وقتی چنین رویکردی از سوی وزارت نفت عنوان میشود باید واهمه داشت زیرا ماجرای قراردادهای نفتی ثابت کرد که چنین اقداماتی بیشتر نگران کننده است و ممکن است با ارسال اطلاعات اشتباه٬ ناقص و هدفدار٬ چیزی به دفتر رهبری منتقل شود که از پایه با واقعیت فاصله دارد.
✔️ امید است وزارت نفت برای پاسخ به انتقادات به عملکرد خود از دفتر رهبری هزینه نکرده و وزیر نفت هم یکبار برای همیشه شفاف سازی کند که دلیل ارسال #ویرایش_شانزدهم به دفتر رهبری چه بود؟ همچنین دلیل فشار برای استعفای منصور #معظمی معاون وی در امور برنامه ریزی چه بود؟ چرا وی مجبور استعفا شد؟
✔️ رهبری جایگاه مشخصی دارد و اگر قرار است گزارش عملکردی به ایشان و دفترشان ارائه شود باید شفاف٬ صحیح و بی غرض باشد که اگر اینگونه نباشد٬ نشان دادهایم که برخلاف ادعای پایبندی به ولایت فقیه٬ لطف سال 92 را به بدترین شکل جبران کردهایم!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/37q5j6
@asrenaftcom
احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
✔️ #وحید_حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ایران و #ترکیه از سوی وزیر نفت به مقام معظم رهبری در قالب نامه نگاری، گزارش شده است و دفتر #رهبری در جریان حکم داوری هستند. هرچند که این گفته به نقل از رئیس کمیسیون انرژی نقل شده است ولی فریدون #حسنوند در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت اینگونه گفته است: «وزارت نفت در این پرونده مکاتباتی با مقام معظم رهبری و سران قوا از سنوات گذشته تا به امروز داشته و مقرر شده کمیته ای متشکل از کمیته حقوقی و قراردادها و کمیته نفت و گاز کمیسیون تشکیل شود و از مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی گاز و نظرات دستگاه های نظارتی همانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و همچنین نظرات کارشناسی مرکز پژوهش های مجلس اخذ شده و از منظر حقوقی، مالی و کارشناسی قرارداد مورد بررسی قرار گیرد.»
✔️ تلاش میشود برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف از رهبری خرج شود مانند همان اتفاقی که بر سر قراردادهای جدید نفتی رخ داد و وزارت نفت در یک اقدام بی نظیر و شگفت زده٬ پیش نویس قراردادی را به دفتر رهبری ارسال کرد که با واکنش مقام معظم رهبری مواجه شد. ماه مبارک رمضان سال گذشته بود که دانشجویان میهمان ضیافت افطار مقام معظم رهبری بودند. در این جلسه یکی از دانشجویان به انتقاد از قراردادهای جدید نفتی پرداخت و خواستار ورود رهبری به اصلاحات ضروروی شد. این در حالی بود که نسخهای از قراردادهای جدید نفتی به دفتر رهبری ارسال شده بود ولی آنی نبود که مدنظر وزارت نفت بود٬ به بیان ساده تر پیش نویسی در اختیار دفتر ایشان قرار گرفته بود که بسیار خام و ابتدایی بود.
✔️ با این وجود٬ رهبر انقلاب در واکنش به گفتههای این دانشجو٬ دست وزارت نفت را رو کردند و گفتند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است.
✔️حال تصور کنید اگر هوشیاری رهبری و دفتر ایشان نبود چه بهره برداری سیاسی از این موضوع میشد و وزیر نفت و سایر مسئولان مدام میگفتند IPC مورد تایید مقام معظم رهبری است و همه چیز به اطلاع ایشان رسیده است. وزیر نفت هم برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی هم تاکید میکرد تا زمانی که دغدغههای رهبری برطرف نشود هیچ قراردادی منعقد نمیشود!
✔️ حالا که ماجرای ترکیه حساسیت زا شده است و 52 نماینده مجلس خواستار شفاف سازی آن شدهاند٬ روی این دروغ مانور داده میشود که وزارت نفت با رهبری هماهنگ و ایشان در جریان هستند. این فضاسازی هم شبیه همان روزهایی است که گفته میشد IPC به دفتر رهبری ارسال شده است و جای نگرانی نیست. اتفاقا وقتی چنین رویکردی از سوی وزارت نفت عنوان میشود باید واهمه داشت زیرا ماجرای قراردادهای نفتی ثابت کرد که چنین اقداماتی بیشتر نگران کننده است و ممکن است با ارسال اطلاعات اشتباه٬ ناقص و هدفدار٬ چیزی به دفتر رهبری منتقل شود که از پایه با واقعیت فاصله دارد.
✔️ امید است وزارت نفت برای پاسخ به انتقادات به عملکرد خود از دفتر رهبری هزینه نکرده و وزیر نفت هم یکبار برای همیشه شفاف سازی کند که دلیل ارسال #ویرایش_شانزدهم به دفتر رهبری چه بود؟ همچنین دلیل فشار برای استعفای منصور #معظمی معاون وی در امور برنامه ریزی چه بود؟ چرا وی مجبور استعفا شد؟
✔️ رهبری جایگاه مشخصی دارد و اگر قرار است گزارش عملکردی به ایشان و دفترشان ارائه شود باید شفاف٬ صحیح و بی غرض باشد که اگر اینگونه نباشد٬ نشان دادهایم که برخلاف ادعای پایبندی به ولایت فقیه٬ لطف سال 92 را به بدترین شکل جبران کردهایم!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/37q5j6
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
وحید حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ...
🌐 شکست وزارت نفت در 4 میلیونی شدن
درجای 4 ساله
✔️ #وحید_حاجیپور/ بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود، میزان تولید نفت ایران هم اکنون تنها 60 هزار بشکه با رقم 4 میلیون بشکه فاصله دارد که با توجه به افت تولید در چند #مخزن مهم و عدم تزریق بودجه شرکتهای تولیدی، انتظار میرود این روند به سمت کاهشی حرکت کند همانطور که این روند آغاز شده است. تقریبا همه ظرفیتهای بالقوه وبالفعل تولید نفت به کار گرفته شده است و دیگر ظرفیت مازادی وجود ندارد. حتی پروژهای در دست اجرایی هم به آن شکل وجود ندارد که بتوان به آن دلخوش کرد و این به معنای فریز تولید نفت ایران به میزان فعلی و حتی کمتر از آن است.
✔️ مجموع تولید غرب کارون امسال حدود 250 هزار بشکه در روز خواهد بود که سر جمع آنها با تولید سایر شرکتها در خوش بینانه ترین حالت در حوالی تولید فعلی کشور باقی خواهد ماند. این در حالی است که وزیر نفت در تاریخ 18 خرداد 93 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی گفت: حتی در شرایط تحریم تا پایان سال 96 به تولید 5.7 میلیون بشکه نفت و میعانات گازی میرسیم.
✔️ تولید نفت ایران با وضعیت کنونی و همه ظرفیتهای خود به سختی میتواند به 4 میلیون بشکه در روز برسد در حالی که این رقم پیش از تحریمها حدود 4.2 میلیون بشکه بود و وزیر نفت قول داده بود میزان تولید را به تولید پیش از تحریم ها برساند اما نشد. به هر شکل ظرفیت زیر 4 میلیون بشکه بیانگر یک واقعیت تلخ است و آن اینکه طی 4 سال گذشته نه تنها تولیدی به میزان تولید کشور افزوده نشد، بلکه از حجم آن هم کاسته شد و همین مسیر موجب کاهش بیشتر تولید خواهد شد.
✔️ با وجود به مدار آمدن میادین آزادگان شمالی و جنوبی، #یادآوران، #یاران، #آذر و #لایه_نفتی که مجموع تولید آن بیشتر از 300 هزار بشکه در روز است ولی میزان تولید نفت ایران همچنان کمتر از 4 میلیون بشکه در روز است. با این وجود سوال اینجاست که وقتی برای کمتر از 100 هزار بشکه اما و اگرهای بسیاری وجود دارد، هیئت مدیره شرکت ملی نفت با چه پشتوانه کارشناسی مصوبه ای را ابلاغ کرده است که بر اساس آن، بیش از 300 هزار بشکه باید به ظرفیت تولید نفت در سال 96 اضافه شود؟ رساندن تولید نفت به 4 میلیون بشکه در روز به حدی سخت است که وزیر نفت آن را به یک سال دیگر موکول کرده است ولی هیئت مدیره شرکت ملی نفت که گویی ذهنیتی درباره تولید نفت و توسعه ندارد به یکباره افزایش 320 هزار بشکهای را در یک سال مصوب میکند.
✔️ وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.7 میلیون بشکه در روز -برساند . هیئت مدیره شرکت ملی نفت هم برنامه کرده است که میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.3 میلیون بشکه در روز برساند.
✔️ حالا سال 96 مانده است و چند برنامه تولیدی با اهداف متفاوت. شاید با چنین برنامه ریزیهایی است که صنعت نفت کشور در وضعیت فعلی بسر میبرد و بدون تردید تا 4 سال آینده نیز تغییر آنچنانی در میزان تولید نفت کشور بوجود نخواهد آمد. وزیر نفت باید به این سوال پاسخ دهد که دلیل توقف میزان تولید نفت کشور و حتی کاهش آن با وجود ورود میدانهای تازه نفس چیست؟ بر چه اساس و چشم اندازی اعداد مختلفی برای تولید نفت مطرح میشود و از همه مهمتر آنکه پشتوانه فنی مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران چیست؟ یا این مصوبه بر اساس رویاها به تایید اعضا رسیده است و یا مسائل فنی را نادیده گرفته است. اینجاست که میتوان به اهمیت انتصابات پی برد...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/xHKpeX
@asrenaftcom
درجای 4 ساله
✔️ #وحید_حاجیپور/ بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود، میزان تولید نفت ایران هم اکنون تنها 60 هزار بشکه با رقم 4 میلیون بشکه فاصله دارد که با توجه به افت تولید در چند #مخزن مهم و عدم تزریق بودجه شرکتهای تولیدی، انتظار میرود این روند به سمت کاهشی حرکت کند همانطور که این روند آغاز شده است. تقریبا همه ظرفیتهای بالقوه وبالفعل تولید نفت به کار گرفته شده است و دیگر ظرفیت مازادی وجود ندارد. حتی پروژهای در دست اجرایی هم به آن شکل وجود ندارد که بتوان به آن دلخوش کرد و این به معنای فریز تولید نفت ایران به میزان فعلی و حتی کمتر از آن است.
✔️ مجموع تولید غرب کارون امسال حدود 250 هزار بشکه در روز خواهد بود که سر جمع آنها با تولید سایر شرکتها در خوش بینانه ترین حالت در حوالی تولید فعلی کشور باقی خواهد ماند. این در حالی است که وزیر نفت در تاریخ 18 خرداد 93 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی گفت: حتی در شرایط تحریم تا پایان سال 96 به تولید 5.7 میلیون بشکه نفت و میعانات گازی میرسیم.
✔️ تولید نفت ایران با وضعیت کنونی و همه ظرفیتهای خود به سختی میتواند به 4 میلیون بشکه در روز برسد در حالی که این رقم پیش از تحریمها حدود 4.2 میلیون بشکه بود و وزیر نفت قول داده بود میزان تولید را به تولید پیش از تحریم ها برساند اما نشد. به هر شکل ظرفیت زیر 4 میلیون بشکه بیانگر یک واقعیت تلخ است و آن اینکه طی 4 سال گذشته نه تنها تولیدی به میزان تولید کشور افزوده نشد، بلکه از حجم آن هم کاسته شد و همین مسیر موجب کاهش بیشتر تولید خواهد شد.
✔️ با وجود به مدار آمدن میادین آزادگان شمالی و جنوبی، #یادآوران، #یاران، #آذر و #لایه_نفتی که مجموع تولید آن بیشتر از 300 هزار بشکه در روز است ولی میزان تولید نفت ایران همچنان کمتر از 4 میلیون بشکه در روز است. با این وجود سوال اینجاست که وقتی برای کمتر از 100 هزار بشکه اما و اگرهای بسیاری وجود دارد، هیئت مدیره شرکت ملی نفت با چه پشتوانه کارشناسی مصوبه ای را ابلاغ کرده است که بر اساس آن، بیش از 300 هزار بشکه باید به ظرفیت تولید نفت در سال 96 اضافه شود؟ رساندن تولید نفت به 4 میلیون بشکه در روز به حدی سخت است که وزیر نفت آن را به یک سال دیگر موکول کرده است ولی هیئت مدیره شرکت ملی نفت که گویی ذهنیتی درباره تولید نفت و توسعه ندارد به یکباره افزایش 320 هزار بشکهای را در یک سال مصوب میکند.
✔️ وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.7 میلیون بشکه در روز -برساند . هیئت مدیره شرکت ملی نفت هم برنامه کرده است که میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.3 میلیون بشکه در روز برساند.
✔️ حالا سال 96 مانده است و چند برنامه تولیدی با اهداف متفاوت. شاید با چنین برنامه ریزیهایی است که صنعت نفت کشور در وضعیت فعلی بسر میبرد و بدون تردید تا 4 سال آینده نیز تغییر آنچنانی در میزان تولید نفت کشور بوجود نخواهد آمد. وزیر نفت باید به این سوال پاسخ دهد که دلیل توقف میزان تولید نفت کشور و حتی کاهش آن با وجود ورود میدانهای تازه نفس چیست؟ بر چه اساس و چشم اندازی اعداد مختلفی برای تولید نفت مطرح میشود و از همه مهمتر آنکه پشتوانه فنی مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران چیست؟ یا این مصوبه بر اساس رویاها به تایید اعضا رسیده است و یا مسائل فنی را نادیده گرفته است. اینجاست که میتوان به اهمیت انتصابات پی برد...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/xHKpeX
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - درجای 4 ساله
وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4 میلیون بشکه در روز…
🌐 وزیر نفت به چه چیزی افتخار میکند؟
زنگ مبصران
✅ #وحید_حاجیپور/....وزیر نفت در جشن امضای قرارداد با توتال از این جوانان تشکر کرد و گفت با اعتماد به آنها، قرارداد با توتال به نتیجه رسید. نکته مهم سخنان وزیر نفت، مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون توسعه شرکت ملی نفت تاکید روی سن مدیران جوان بود که یا زیر 30 سال بودند و یا کمی بالای 30 سال. همه به این موضوع افتخار کردند و سعی کردند از نخ نامرئی آن، برای رویه حاکم بر نفت، پوششی بزرگ و رنگین ببافند که توانسته کاری بزرگ و نشدنی را به فرجام برساند و به پشتوانه آن، قله منافع ملی را فتح کنند ولی آیا چنین تصوری صحیح است؟ شاید در نکاه نخست اعتماد به جوانان لازمه توسعه و شتاب دهی به نفت باشد اما تلخ ترین بخش ماجرا آنجاست که مشکل موجود در صنعت نفت، توجه به جوانان نیست بلکه ریشه دواندن تفکری است که مدیرانی «بله قربان گو» را میطلبد و با افکاری «پیر» در صدد پیشبرد اهدافی است که تیغی دو لبه است.
✅ ژنرال معتقد است جوانانش کاری کردند کارستان؛ حماسهای رقم زدند که باید در وصفش غزلها سرود و با «دیوانی» پرشور از ملی گرایی، آن را به عرض رئیس جمهور و رسانهها رساند که الحق و الانصاف، موفق نیز بود هرچند برای کسانی که نمیدانند در نفت چه خبر است. آنهایی که میدانند چه اتفاقات و رایزنیهایی در این قرارداد رخ داده است، با یک لبخند از کنار چنین پدیدهای عبور میکنند ولو آنکه شاهد بزرگ نماییها باشند که ممکن است به ضرر کشور تمام شود.
✅ شاید فقط در ایران شاهد چنین رخدادی باشیم که تعدادی از دانشجویان یک وزیر، بدون سابقه روشن و مشخصی در صنعت نفت مقابل کارشناسان شرکتی مینشینند که یکی از زبده ترین تیمهای حقوقی و قراردادی جهان نفت را در اختیار دارد. در مقابل توتال چه کسانی قرار گرفتهاند؟ مدیر حقوقی شرکت ملی نفت یعنی پورکبیریان سابقه کاری 8 ساله دارد آن هم در شرکت نیکو که هیچ سنخیتی با جایگاه خود ندارد.
✅ جوانانی که وزیر نفت از آنها قهرمان ساخته است، نه مدیران باتجربه بلکه افرادی هستند که مذاکرات را در راستای هدف غایی راس سازمان خود به پیش بردند؛ البته چاره دیگری نیز وجود نداشت زیرا احاطهای به کار خود نداشته و ندارند و اگر هم بر خلاف نظر شیخ خود، ابراز نظر میکردند جایگاهی را از دست میدادند که باید برای به دست آوردنش دو دههای را کارمند میماندند.
✅ ماجرای جوانان و نمایش تاثیرگذاری که برای رئیس جمهور تدارک دیده شد، فرصتی بی نظیر برای وزیر نفت بود تا هم روحانی را با جوان گرایی «مصلحتی» در نفت آشنا سازد و هم با مانور روی مقولهای که در ظاهر جذاب و در باطن خطرناک است، برنامه خود را تکمیل سازد. جوان گرایی در نفت هیچگاه با بی ضابطه عمل کردن مصادف نبوده و اگر بوده، در اکثر اوقات به شکست انجامیده است ولی مشکل آنجاست که «رابطه» ها بر «ضابطه» ها ارجحیت دارند بویژه آنکه اگر دانشجویان و مبصران کلاسهای درسی، در چشم بزرگان به بزرگی دیده شوند!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/bKtBrL
@asrenaftcom
زنگ مبصران
✅ #وحید_حاجیپور/....وزیر نفت در جشن امضای قرارداد با توتال از این جوانان تشکر کرد و گفت با اعتماد به آنها، قرارداد با توتال به نتیجه رسید. نکته مهم سخنان وزیر نفت، مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون توسعه شرکت ملی نفت تاکید روی سن مدیران جوان بود که یا زیر 30 سال بودند و یا کمی بالای 30 سال. همه به این موضوع افتخار کردند و سعی کردند از نخ نامرئی آن، برای رویه حاکم بر نفت، پوششی بزرگ و رنگین ببافند که توانسته کاری بزرگ و نشدنی را به فرجام برساند و به پشتوانه آن، قله منافع ملی را فتح کنند ولی آیا چنین تصوری صحیح است؟ شاید در نکاه نخست اعتماد به جوانان لازمه توسعه و شتاب دهی به نفت باشد اما تلخ ترین بخش ماجرا آنجاست که مشکل موجود در صنعت نفت، توجه به جوانان نیست بلکه ریشه دواندن تفکری است که مدیرانی «بله قربان گو» را میطلبد و با افکاری «پیر» در صدد پیشبرد اهدافی است که تیغی دو لبه است.
✅ ژنرال معتقد است جوانانش کاری کردند کارستان؛ حماسهای رقم زدند که باید در وصفش غزلها سرود و با «دیوانی» پرشور از ملی گرایی، آن را به عرض رئیس جمهور و رسانهها رساند که الحق و الانصاف، موفق نیز بود هرچند برای کسانی که نمیدانند در نفت چه خبر است. آنهایی که میدانند چه اتفاقات و رایزنیهایی در این قرارداد رخ داده است، با یک لبخند از کنار چنین پدیدهای عبور میکنند ولو آنکه شاهد بزرگ نماییها باشند که ممکن است به ضرر کشور تمام شود.
✅ شاید فقط در ایران شاهد چنین رخدادی باشیم که تعدادی از دانشجویان یک وزیر، بدون سابقه روشن و مشخصی در صنعت نفت مقابل کارشناسان شرکتی مینشینند که یکی از زبده ترین تیمهای حقوقی و قراردادی جهان نفت را در اختیار دارد. در مقابل توتال چه کسانی قرار گرفتهاند؟ مدیر حقوقی شرکت ملی نفت یعنی پورکبیریان سابقه کاری 8 ساله دارد آن هم در شرکت نیکو که هیچ سنخیتی با جایگاه خود ندارد.
✅ جوانانی که وزیر نفت از آنها قهرمان ساخته است، نه مدیران باتجربه بلکه افرادی هستند که مذاکرات را در راستای هدف غایی راس سازمان خود به پیش بردند؛ البته چاره دیگری نیز وجود نداشت زیرا احاطهای به کار خود نداشته و ندارند و اگر هم بر خلاف نظر شیخ خود، ابراز نظر میکردند جایگاهی را از دست میدادند که باید برای به دست آوردنش دو دههای را کارمند میماندند.
✅ ماجرای جوانان و نمایش تاثیرگذاری که برای رئیس جمهور تدارک دیده شد، فرصتی بی نظیر برای وزیر نفت بود تا هم روحانی را با جوان گرایی «مصلحتی» در نفت آشنا سازد و هم با مانور روی مقولهای که در ظاهر جذاب و در باطن خطرناک است، برنامه خود را تکمیل سازد. جوان گرایی در نفت هیچگاه با بی ضابطه عمل کردن مصادف نبوده و اگر بوده، در اکثر اوقات به شکست انجامیده است ولی مشکل آنجاست که «رابطه» ها بر «ضابطه» ها ارجحیت دارند بویژه آنکه اگر دانشجویان و مبصران کلاسهای درسی، در چشم بزرگان به بزرگی دیده شوند!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/bKtBrL
@asrenaftcom
🌐 چرا مدافعان توتال سیاسی کاری میکنند؟
سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و #توتال
☑️ #وحید_حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است. عدهای این قرارداد را خیانت مینامند و گروهی دیگر آن را مقدس میشمارند. هر دو گروه نیز استدلال خاص خود را دارند که اغلب از دایره انصاف خارج است. جنگ استدلالها ادامه دارد و برای اثبات حقانیت، روی مواردی دست گذاشته میشود که یا نشانی است از عدم اطلاع دقیق و یا گزینشی عمل کردن در بیان واقعیتها.
☑️به عنوان نمونه موافقان قرارداد فاز 11 برای به اوج رساندن توتال پای چهرههای سیاسی را میان میکشند و این چهرهها بدون احاطه به موضوعات تخصصی و فنی در این حوزه، سخنانی را بر زبان جاری میسازند که آدمی متحیر میماند هرچند که این اظهارات«خطی» است که از وزارت نفت دریافت میکنند. از عبدالله رمضان زاده و عباس عبدی گرفته تا صادق زیباکلام و مصطفی تاجزاده که پای ثابت گعدههای جریان رسانهای – اجارهای هستند، همگی بسرعت وارد گود شده و سخنانی را تکرار میکنند که نه سنخیتی با سابقه آنها دارد و نه درکی درست از آن دارند.
☑️ در عملیات رسانهای که قرارداد با توتال را دستاوردی «غیرقابل قیمت گذاری» میداند، «هبوط» شده است شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را دو برابر زمان و هزینه اجرا میکنند و با ورود شرکتهای خارجی به صنعت نفت ایران، مصائب عظیم اینچنینی بار سفر خواهند بست؛ و یا میگویند توتال فاز 2 و 3 را با یک میلیارد دلار به پایان رساند و شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را با 3 میلیارد دلار.
☑️ مصاحبه اخیر مشکین فام به خوبی نشان میدهد که افزایش قیمت پروژه – حداقل دو برابر- در سالهای میانی دهه 80 کاملا طبیعی بوده و اینطور نیست که قیمت پروژه ثابت باشد اما شیفتگان قرارداد توتال دوست ندارند این موضوع را قبول کنند و با سیاسی کاری هدفی را دنبال میکنند که طریقش هر چیزی میتواند باشد جز نگاه کارشناسی. نمیخواهند بگویند هزینه پروژه با اجاره 180 هزار دلاری دکل حفاری با اجاره روزانه دکل به قیمت 40 هزار دلار تفاوت دارد؛ نمیخواهند به این موضوع اشاره کنند که طی یک دهه مذکور قیمت جهانی فولاد 4 برابر شده است و افزایش قیمت پروژه به معنای بی کفایتی شرکتهای ایرانی نیست.
☑️ به هر صورت، اگر دو برابر شدن زمان و هزینه اجرای پروژه برای این چهرهها اهمیت دارد آیا میتوانند درباره فاز دوم دارخوین و عملکرد شرکت #انی نیز فضای رسانهای را گوهر باران کنند؟ بدون تردید در گعدههایشان به این موضوع اشاره نشده است ولی برای تنویر افکار آنها و البته مخاطبان باید گفت که این پروژه توسط شرکت ایتالیایی انی اجرا شد ولی بجای 5 سال زمان قید شده در قرارداد، 10 سال به طول انجامید و بیش از 1.2 میلیارد دلارهزینه تراشید در حالی که سقف قرارداد آن کمتر از 600 میلیون دلار بود و چند سالی است که ادعای یک میلیارد دلاری خود را مطرح میکنند. یعنی 2.2 میلیارد دلار برای یک پروژه 600 میلیون دلاری!
☑️ اگر تاخیرها و چند برابر شدن قیمت پروژهها مخصوص ایرانیهاست و شرکتهای خارجی از آن مبرا هستند بهتر است کمی درباره میدان کاشاگان قزاقستان نیز تحقیق کرده و ببیند که شرکتهای بزرگ نفتی جهان – توتال، شل، سی انپی سی، اگزون موبیل، کونوکو فیلیپس و ....- چگونه میتوانند بهره برداری از یک پروژه را 13 سال به تاخیر بیاندازند.
☑️ حضور شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران اقدام مثبت و ارزشمندی است ولی ذوب در شرکتهای خارجی و تسلیم بی چون و چرا شدن در برابر آنها، یحتمل هدف غایی را فدای چیزی خواهد کرد که بسیاری باید برای آن حساب پس دهند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/rArRJB
@asrenaftcom
سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و #توتال
☑️ #وحید_حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است. عدهای این قرارداد را خیانت مینامند و گروهی دیگر آن را مقدس میشمارند. هر دو گروه نیز استدلال خاص خود را دارند که اغلب از دایره انصاف خارج است. جنگ استدلالها ادامه دارد و برای اثبات حقانیت، روی مواردی دست گذاشته میشود که یا نشانی است از عدم اطلاع دقیق و یا گزینشی عمل کردن در بیان واقعیتها.
☑️به عنوان نمونه موافقان قرارداد فاز 11 برای به اوج رساندن توتال پای چهرههای سیاسی را میان میکشند و این چهرهها بدون احاطه به موضوعات تخصصی و فنی در این حوزه، سخنانی را بر زبان جاری میسازند که آدمی متحیر میماند هرچند که این اظهارات«خطی» است که از وزارت نفت دریافت میکنند. از عبدالله رمضان زاده و عباس عبدی گرفته تا صادق زیباکلام و مصطفی تاجزاده که پای ثابت گعدههای جریان رسانهای – اجارهای هستند، همگی بسرعت وارد گود شده و سخنانی را تکرار میکنند که نه سنخیتی با سابقه آنها دارد و نه درکی درست از آن دارند.
☑️ در عملیات رسانهای که قرارداد با توتال را دستاوردی «غیرقابل قیمت گذاری» میداند، «هبوط» شده است شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را دو برابر زمان و هزینه اجرا میکنند و با ورود شرکتهای خارجی به صنعت نفت ایران، مصائب عظیم اینچنینی بار سفر خواهند بست؛ و یا میگویند توتال فاز 2 و 3 را با یک میلیارد دلار به پایان رساند و شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را با 3 میلیارد دلار.
☑️ مصاحبه اخیر مشکین فام به خوبی نشان میدهد که افزایش قیمت پروژه – حداقل دو برابر- در سالهای میانی دهه 80 کاملا طبیعی بوده و اینطور نیست که قیمت پروژه ثابت باشد اما شیفتگان قرارداد توتال دوست ندارند این موضوع را قبول کنند و با سیاسی کاری هدفی را دنبال میکنند که طریقش هر چیزی میتواند باشد جز نگاه کارشناسی. نمیخواهند بگویند هزینه پروژه با اجاره 180 هزار دلاری دکل حفاری با اجاره روزانه دکل به قیمت 40 هزار دلار تفاوت دارد؛ نمیخواهند به این موضوع اشاره کنند که طی یک دهه مذکور قیمت جهانی فولاد 4 برابر شده است و افزایش قیمت پروژه به معنای بی کفایتی شرکتهای ایرانی نیست.
☑️ به هر صورت، اگر دو برابر شدن زمان و هزینه اجرای پروژه برای این چهرهها اهمیت دارد آیا میتوانند درباره فاز دوم دارخوین و عملکرد شرکت #انی نیز فضای رسانهای را گوهر باران کنند؟ بدون تردید در گعدههایشان به این موضوع اشاره نشده است ولی برای تنویر افکار آنها و البته مخاطبان باید گفت که این پروژه توسط شرکت ایتالیایی انی اجرا شد ولی بجای 5 سال زمان قید شده در قرارداد، 10 سال به طول انجامید و بیش از 1.2 میلیارد دلارهزینه تراشید در حالی که سقف قرارداد آن کمتر از 600 میلیون دلار بود و چند سالی است که ادعای یک میلیارد دلاری خود را مطرح میکنند. یعنی 2.2 میلیارد دلار برای یک پروژه 600 میلیون دلاری!
☑️ اگر تاخیرها و چند برابر شدن قیمت پروژهها مخصوص ایرانیهاست و شرکتهای خارجی از آن مبرا هستند بهتر است کمی درباره میدان کاشاگان قزاقستان نیز تحقیق کرده و ببیند که شرکتهای بزرگ نفتی جهان – توتال، شل، سی انپی سی، اگزون موبیل، کونوکو فیلیپس و ....- چگونه میتوانند بهره برداری از یک پروژه را 13 سال به تاخیر بیاندازند.
☑️ حضور شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران اقدام مثبت و ارزشمندی است ولی ذوب در شرکتهای خارجی و تسلیم بی چون و چرا شدن در برابر آنها، یحتمل هدف غایی را فدای چیزی خواهد کرد که بسیاری باید برای آن حساب پس دهند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/rArRJB
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی ميز نفت
ميز نفت - سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و توتال
وحید حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است....
🌐 دوگانگی رفتاری درباره شرکتهای ایرانی
تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
☑️ #وحید_حاجیپور/ ... بیژن نامدار #زنگنه طی 4 سال گذشته یا با شدت به شرکتهای ایرانی انتقاد وارد و یا آنها را مدح کرده است که هر یک از این دو رویکرد٬ در شرایط خاص و موقعیت پیش آمده به ظهور رسیده است. مثلا وقتی #پروژههای پارس جنوبی به افتتاح میرسند طوماری از تعریف و تمجید از شرکت های ایرانی به راه میافتد و زمانی که جذب سرمایه گذاری خارجی و امضای قراردادها اولویت نخست قرار میگیرد آمارهایی رو میشوند که میخواهد عقب ماندگی شرکتهای ایرانی را به رخ بکشاند.
☑️ بزرگترین سیاسی کاری در چنین مقایسهای آنجا جالب میشود که جریان رسانهای وابسته به وزارت نفت که شبکههای مجازی بیگانه را هم پشتیبان خود میبیند٬ اجرای یک پروژه در شرایط «سفید» و نفت 20 دلاری را با اجرای یک پروژه در روزهای سخت تحریم و نفت 120 دلاری مقایسه میکنند اما به هر حال وقتی قرار است با هر ابزاری توان داخل برای هموار کردن راه برای شرکتهای خارجی ذبح شود٬ باید شاهد موارد بیشتری از این مقایسههای غلط بود.
☑️ وزیرنفت هفته گذشته وقتی به مجلس رفت تا درباره قرارداد توتال با نمایندگان صحبت کند به عملکرد ایرانیها در پارس جنوبی پرداخت و با اعداد و ارقامی که بیان کرد نتیجه گرفت شرکتهای ایرانی ضعیف هستند و باید از ظرفیت شرکتهای خارجی استفاده کرد. او روی فاز 12 دست گذاشت و اعلام کرد که این پروژه 12 میلیارد دلار تمام شده و 4 سال تاخیر در بهره برداری داشته است.
☑️ فاز 12 توسط شرکت #پتروپارس اجرا شده است که مدیرعاملش در بخشی از اجرای این پروژه غلامرضا #منوچهری بوده است٬ مجری آن در این شرکت حمید #اکبری و سرپرست این پروژه در شرکت کارفرما رسول #فلاح_نژاد بوده است. این فاز یکی از پرحاشیهترین پروژههای تاریخ نفت کشور است که از قضا منوچهری با ترفیع جایگاه٬ تمامی امور توسعه و قراردادی شرکت ملی نفت را با نظر وزیر نفت بر عهده گرفته است. همچنین اکبری مجری پروژه فاز 12 هم ارتقا یافت و به مدیرعاملی شرکت پتروپارس منصوب شد و فلاح نژاد هم بسرعت به مقامهای بالاتر رسید و همزمان مسئولیت فاز 11 پارس جنوبی نیز به آن واگذار شد.
☑️ این بدان معناست تمام افرادی که باید درباره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود اگر وزیر نفت به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به سمتهای بزرگتر و حساس تر ارتقا داده است؟ شاید اینجا یکی از همان نقاطی است که میشود به دوگانگی رفتاری در برخورد با مسائل پی برد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/D1gRxd
@asrenaftcom
تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
☑️ #وحید_حاجیپور/ ... بیژن نامدار #زنگنه طی 4 سال گذشته یا با شدت به شرکتهای ایرانی انتقاد وارد و یا آنها را مدح کرده است که هر یک از این دو رویکرد٬ در شرایط خاص و موقعیت پیش آمده به ظهور رسیده است. مثلا وقتی #پروژههای پارس جنوبی به افتتاح میرسند طوماری از تعریف و تمجید از شرکت های ایرانی به راه میافتد و زمانی که جذب سرمایه گذاری خارجی و امضای قراردادها اولویت نخست قرار میگیرد آمارهایی رو میشوند که میخواهد عقب ماندگی شرکتهای ایرانی را به رخ بکشاند.
☑️ بزرگترین سیاسی کاری در چنین مقایسهای آنجا جالب میشود که جریان رسانهای وابسته به وزارت نفت که شبکههای مجازی بیگانه را هم پشتیبان خود میبیند٬ اجرای یک پروژه در شرایط «سفید» و نفت 20 دلاری را با اجرای یک پروژه در روزهای سخت تحریم و نفت 120 دلاری مقایسه میکنند اما به هر حال وقتی قرار است با هر ابزاری توان داخل برای هموار کردن راه برای شرکتهای خارجی ذبح شود٬ باید شاهد موارد بیشتری از این مقایسههای غلط بود.
☑️ وزیرنفت هفته گذشته وقتی به مجلس رفت تا درباره قرارداد توتال با نمایندگان صحبت کند به عملکرد ایرانیها در پارس جنوبی پرداخت و با اعداد و ارقامی که بیان کرد نتیجه گرفت شرکتهای ایرانی ضعیف هستند و باید از ظرفیت شرکتهای خارجی استفاده کرد. او روی فاز 12 دست گذاشت و اعلام کرد که این پروژه 12 میلیارد دلار تمام شده و 4 سال تاخیر در بهره برداری داشته است.
☑️ فاز 12 توسط شرکت #پتروپارس اجرا شده است که مدیرعاملش در بخشی از اجرای این پروژه غلامرضا #منوچهری بوده است٬ مجری آن در این شرکت حمید #اکبری و سرپرست این پروژه در شرکت کارفرما رسول #فلاح_نژاد بوده است. این فاز یکی از پرحاشیهترین پروژههای تاریخ نفت کشور است که از قضا منوچهری با ترفیع جایگاه٬ تمامی امور توسعه و قراردادی شرکت ملی نفت را با نظر وزیر نفت بر عهده گرفته است. همچنین اکبری مجری پروژه فاز 12 هم ارتقا یافت و به مدیرعاملی شرکت پتروپارس منصوب شد و فلاح نژاد هم بسرعت به مقامهای بالاتر رسید و همزمان مسئولیت فاز 11 پارس جنوبی نیز به آن واگذار شد.
☑️ این بدان معناست تمام افرادی که باید درباره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود اگر وزیر نفت به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به سمتهای بزرگتر و حساس تر ارتقا داده است؟ شاید اینجا یکی از همان نقاطی است که میشود به دوگانگی رفتاری در برخورد با مسائل پی برد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/D1gRxd
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی ميز نفت
ميز نفت - تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
تمام افرادی که باید در باره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود وزیر نفت اگر به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به…
میز نفت
وزیر نفت، هفته گذشته: شرکتهای ایرانی پروژهها را با دو برابر هزینه و زمان انجام میدهند!/ چرا وزیر نفت در بهارستان دلیل دو برابر شدن زمان و هزینه را سانسور کرد؟/ نظر متفاوت وزير را در سال ٩٤ بخوانيد.
🌐 محاسباتی با تکیه بر گفته های وزیر نفت/ فاز 11، دو برابر گران تر از محاسبات
☑️ #وحید_حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز میکنیم. مهندس #زنگنه در سال 94 و در آئین بهره برداری از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی گفته بود که با برجام و فضای غیرتحریمی پروژههای پارس جنوبی را با نیمی از #هزینههای زمان #تحریم اجرا میکند. این بدان معناست که فاز 6 میلیارد دلاری با بخشهای حفاری٬ جکت و سکو٬ خط لوله و پالایشگاه باید 3 میلیارد دلار هزینه در بر داشته باشد.
☑️ وزیر نفت اما در مجلس هم گفت هزینه #حفاری هر حلقه چاه در دوران تحریم که توسط شرکتهای ایرانی انجام شده٬ 40 میلیون دلار بوده است. با این مقدمه و با توجه به اعداد و ارقام به متن ماجرا میپردازیم:
☑️ فاز 11 پارس جنوبی فاقد #پالایشگاه است یعنی بیش از نیمی از هزینه یک فاز استاندارد را پرداخت نمیکند؛ مقرر شده است گاز تولیدی از چاههای این فاز به ظرفیت خالی پالایشگاههای سایر فازها منتقل شود. کسر پالایشگاه از فاز 11 به معنای کسر 3 میلیارد دلار از حجم پروژه است. این پروژه تنها بخش فراساحل دارد که شامل دو فاز است. فاز نخست شامل ساخت جکت و سکو٬ احداث خط لوله و حفاری است که برای آن حداقل 2.4 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که با توجه به باز بودن سقف هزینه سرمایه گذاری یا CAPEX٬ ممکن است افزایش یابد.
☑️ قرار است برای این فاز 30 حلقه چاه حفاری شود که با توجه به گفتههای وزیر نفت مبنی بر نصف شدن هزینههای توسعه٬ برای هر چاه باید 20 میلیون دلار در نظر گرفته میشد. یعنی حفاری چاههای پیش بینی شده در این فاز 600 میلیون دلار هزینه خواهد شد. ساخت هر سکو و جکت برای تولید یک میلیارد فوت مکعب در زمان تحریم هم بطور میانگین 300 میلیون دلار هزینه بردار بود که با توجه به گفته وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی قیمتها در پسابرجام، ساخت هر جکت و سکو 150 میلیون دلار اعتبار نیاز دارد. پس با 600 میلیون دلار هزینه برای حفاری و 300 میلیون دلار هزینه برای ساخت دو جکت و دو سکو٬ تا این مرحله 900 میلیون دلار ارزش قرارداد است.
☑️ و اما خط لوله؛ بر اساس بررسی چند فاز پارس جنوبی، هزینه احداث هر کیلومتر خط لوله 2 میلیون دلار بود که اگر قرار بود در دوران تحریم 252 کیلومتر خط لوله احداث شود، 504 میلیون دلار اعتبار نیاز بود که با توجه به نصف شدن قیمتها در پسابرجام، هزینه احداث 252 کیلومتر خط لوله در فاز 11 باید 250 میلیون دلار باشد اما در اسلاید وزیر نفت برای احداث آن 740 میلیون دلار در نظر گرفته شده است!
☑️ تاکید میشود بر اساس گفتههای وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی هزینههای اجرای پروژه، هزینه فاز 11 نباید بیشتر از 1.2 میلیارد دلار باشد ولی فاز نخست این پروژه در دوران نفت 50 دلاری و قیمتهای پایین عوامل موثر مانند حفاری، همسان قیمتهای فازهای ایرانی در زمان تحریم و نفت سه رقمی است.
☑️ اما نکته بعد٬ وزارت نفت و خط فکری متعلق به این نهاد بارها گفتهاند که #توتال هر فاز پارس جنوبی را با قیمت 2 میلیارد دلار انجام داده است شرکتهای ایرانی با 3 برابر هزینه به پایان رساندند. سوالی که اینجا ایجاد میشود آن است که چطور شرکت توتال در عصرنفت 20 دلاری٬ با 2 میلیارد دلار بخش خشکی و دریای فاز 2 و 3 را به پایان رساند ولی تنها برای بخش دریایی و فراساحل فاز 11 پارس جنوبی٬ 2.4 میلیارد دلار قرارداد منعقد کرده است؟ اگر قرار بود پالایشگاه به فاز نخست اضافه شود٬ آیا قیمت توتال در عصرنفت 50 دلاری٬ بیش از دو برابر قیمت خود در 20 سال پیش نبود؟! اگر اینطور است پس دلیل هجمههای پرشمار به شرکتهای ایرانی برای میزان قیمت پروژه در روزهای نفت 120 دلاری چیست؟
☑️ با توجه به تاکید وزیر نفت بر تکیه به آمار و ارقام و ذهن مهندسی٬ آیا میتوان نتیجه گرفت که توتال گرانتر از سخنان وزیر نفت در سال 94 این پروژه را از آن خود کرده است. اعداد و ارقام به خودی خود بیانگر همه مسائل هستند ولی ابهامات همچنان باقی هستند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hyxbq4
@asrenaftcom
☑️ #وحید_حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز میکنیم. مهندس #زنگنه در سال 94 و در آئین بهره برداری از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی گفته بود که با برجام و فضای غیرتحریمی پروژههای پارس جنوبی را با نیمی از #هزینههای زمان #تحریم اجرا میکند. این بدان معناست که فاز 6 میلیارد دلاری با بخشهای حفاری٬ جکت و سکو٬ خط لوله و پالایشگاه باید 3 میلیارد دلار هزینه در بر داشته باشد.
☑️ وزیر نفت اما در مجلس هم گفت هزینه #حفاری هر حلقه چاه در دوران تحریم که توسط شرکتهای ایرانی انجام شده٬ 40 میلیون دلار بوده است. با این مقدمه و با توجه به اعداد و ارقام به متن ماجرا میپردازیم:
☑️ فاز 11 پارس جنوبی فاقد #پالایشگاه است یعنی بیش از نیمی از هزینه یک فاز استاندارد را پرداخت نمیکند؛ مقرر شده است گاز تولیدی از چاههای این فاز به ظرفیت خالی پالایشگاههای سایر فازها منتقل شود. کسر پالایشگاه از فاز 11 به معنای کسر 3 میلیارد دلار از حجم پروژه است. این پروژه تنها بخش فراساحل دارد که شامل دو فاز است. فاز نخست شامل ساخت جکت و سکو٬ احداث خط لوله و حفاری است که برای آن حداقل 2.4 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که با توجه به باز بودن سقف هزینه سرمایه گذاری یا CAPEX٬ ممکن است افزایش یابد.
☑️ قرار است برای این فاز 30 حلقه چاه حفاری شود که با توجه به گفتههای وزیر نفت مبنی بر نصف شدن هزینههای توسعه٬ برای هر چاه باید 20 میلیون دلار در نظر گرفته میشد. یعنی حفاری چاههای پیش بینی شده در این فاز 600 میلیون دلار هزینه خواهد شد. ساخت هر سکو و جکت برای تولید یک میلیارد فوت مکعب در زمان تحریم هم بطور میانگین 300 میلیون دلار هزینه بردار بود که با توجه به گفته وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی قیمتها در پسابرجام، ساخت هر جکت و سکو 150 میلیون دلار اعتبار نیاز دارد. پس با 600 میلیون دلار هزینه برای حفاری و 300 میلیون دلار هزینه برای ساخت دو جکت و دو سکو٬ تا این مرحله 900 میلیون دلار ارزش قرارداد است.
☑️ و اما خط لوله؛ بر اساس بررسی چند فاز پارس جنوبی، هزینه احداث هر کیلومتر خط لوله 2 میلیون دلار بود که اگر قرار بود در دوران تحریم 252 کیلومتر خط لوله احداث شود، 504 میلیون دلار اعتبار نیاز بود که با توجه به نصف شدن قیمتها در پسابرجام، هزینه احداث 252 کیلومتر خط لوله در فاز 11 باید 250 میلیون دلار باشد اما در اسلاید وزیر نفت برای احداث آن 740 میلیون دلار در نظر گرفته شده است!
☑️ تاکید میشود بر اساس گفتههای وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی هزینههای اجرای پروژه، هزینه فاز 11 نباید بیشتر از 1.2 میلیارد دلار باشد ولی فاز نخست این پروژه در دوران نفت 50 دلاری و قیمتهای پایین عوامل موثر مانند حفاری، همسان قیمتهای فازهای ایرانی در زمان تحریم و نفت سه رقمی است.
☑️ اما نکته بعد٬ وزارت نفت و خط فکری متعلق به این نهاد بارها گفتهاند که #توتال هر فاز پارس جنوبی را با قیمت 2 میلیارد دلار انجام داده است شرکتهای ایرانی با 3 برابر هزینه به پایان رساندند. سوالی که اینجا ایجاد میشود آن است که چطور شرکت توتال در عصرنفت 20 دلاری٬ با 2 میلیارد دلار بخش خشکی و دریای فاز 2 و 3 را به پایان رساند ولی تنها برای بخش دریایی و فراساحل فاز 11 پارس جنوبی٬ 2.4 میلیارد دلار قرارداد منعقد کرده است؟ اگر قرار بود پالایشگاه به فاز نخست اضافه شود٬ آیا قیمت توتال در عصرنفت 50 دلاری٬ بیش از دو برابر قیمت خود در 20 سال پیش نبود؟! اگر اینطور است پس دلیل هجمههای پرشمار به شرکتهای ایرانی برای میزان قیمت پروژه در روزهای نفت 120 دلاری چیست؟
☑️ با توجه به تاکید وزیر نفت بر تکیه به آمار و ارقام و ذهن مهندسی٬ آیا میتوان نتیجه گرفت که توتال گرانتر از سخنان وزیر نفت در سال 94 این پروژه را از آن خود کرده است. اعداد و ارقام به خودی خود بیانگر همه مسائل هستند ولی ابهامات همچنان باقی هستند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hyxbq4
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فاز 11، دو برابر گران تر از محاسبات
وحید حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز می...