🌐 تأخیر در راهاندازی #پالایشگاه ستاره خلیج فارس
ضرر 11 میلیارد دلاری
✔️ مطابق فناوری موجود در پالایشگاههای کشور، بهطور میانگین از هر بشکه نفت خام ایران فقط حدود 25 درصد به بنزین تبدیل میشود، این در حالی است که در میعانات گازی بهدلیل سبک بودن این ماده نسبت به نفت خام، حدود 60 درصد محصول به بنزین تبدیل میشود. بهطور دقیقتر در پالایشگاه ستاره خلیج فارس 62 درصد از سهم #فرآوردههای پالایشی متعلق به #بنزین است، بنابراین مطابق محاسبات تخصصی صنعت پالایش (نظیر کرک اسپرید) قیمت واقعی میعانات گازی باید حداقل 20 درصد گرانتر از نفت خام (ایران) باشد.
✔️ این در حالی است که این ماده گرانبها هیچگاه بهاندازه ارزش واقعی خود از ایران خریداری نشده است و ایران عمدتاً این ماده را ارزانتر از نفت خام به فروش رسانده است، برای مثال در سال 94 میعانات گازی ایران مطابق آمارهای بورس، حدود 23 درصد کمتر از قیمت نفت خام به فروش رفته است، علت این امر آن است که تجارت بین المللی گسترده و مشتریان متنوع در این زمینه وجود ندارد، به همین خاطر معمولاً میعانات گازی روی دست ایران میماند و مسئولین وزارت نفت مجبور به ارزان فروشی آن میشوند.
✔️ اگر با یک حساب سرانگشتی میزان #صادرات میعانات گازی از سال 1390 تا 1395 را بهطور متوسط 200 هزار بشکه در روز، قیمت نفت خام متوسط در این 6 سال را 60 دلار و همچنین میزان ارزان فروشی میعانات گازی را که مجبور به آن شدهایم 25 دلار بهازای هر بشکه فرض کنیم، طی 6 سال مذکور، ایران 11 میلیارد دلار ضرر مالی بهدلیل فروش میعانات گازی داشته است که در واقع میتوان نیمی از «زیان دوچندان» مذکور را ناشی از خامفروشی #میعانات، (عدم تبدیل آن به فرآورده بنزین و وارد کردن بنزین با قیمت بالا) و نیم دیگر را ناشی از ارزانفروشی میعانات گازی (در بسیاری از مقاطع ارزانتر از قیمت نفت خام) دانست، این در حالی است که کل هزینه #سرمایه گذاری برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس، 4 میلیارد یورو معادل 4.6 میلیارد دلار بوده است. حتی اگر کل منابع مالی 4 میلیارد یورویی مذکور را خود دولت یا صندوق توسعه ملی در فواصل زمانی مناسب و بدون معطلی پرداخت کرده بودند، در مجموع و بهخاطر ضرر 11 میلیارد دلاری مذکور، منفعت بیشتری نصیب کشور میشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JnZhof
@asrenaftcom
ضرر 11 میلیارد دلاری
✔️ مطابق فناوری موجود در پالایشگاههای کشور، بهطور میانگین از هر بشکه نفت خام ایران فقط حدود 25 درصد به بنزین تبدیل میشود، این در حالی است که در میعانات گازی بهدلیل سبک بودن این ماده نسبت به نفت خام، حدود 60 درصد محصول به بنزین تبدیل میشود. بهطور دقیقتر در پالایشگاه ستاره خلیج فارس 62 درصد از سهم #فرآوردههای پالایشی متعلق به #بنزین است، بنابراین مطابق محاسبات تخصصی صنعت پالایش (نظیر کرک اسپرید) قیمت واقعی میعانات گازی باید حداقل 20 درصد گرانتر از نفت خام (ایران) باشد.
✔️ این در حالی است که این ماده گرانبها هیچگاه بهاندازه ارزش واقعی خود از ایران خریداری نشده است و ایران عمدتاً این ماده را ارزانتر از نفت خام به فروش رسانده است، برای مثال در سال 94 میعانات گازی ایران مطابق آمارهای بورس، حدود 23 درصد کمتر از قیمت نفت خام به فروش رفته است، علت این امر آن است که تجارت بین المللی گسترده و مشتریان متنوع در این زمینه وجود ندارد، به همین خاطر معمولاً میعانات گازی روی دست ایران میماند و مسئولین وزارت نفت مجبور به ارزان فروشی آن میشوند.
✔️ اگر با یک حساب سرانگشتی میزان #صادرات میعانات گازی از سال 1390 تا 1395 را بهطور متوسط 200 هزار بشکه در روز، قیمت نفت خام متوسط در این 6 سال را 60 دلار و همچنین میزان ارزان فروشی میعانات گازی را که مجبور به آن شدهایم 25 دلار بهازای هر بشکه فرض کنیم، طی 6 سال مذکور، ایران 11 میلیارد دلار ضرر مالی بهدلیل فروش میعانات گازی داشته است که در واقع میتوان نیمی از «زیان دوچندان» مذکور را ناشی از خامفروشی #میعانات، (عدم تبدیل آن به فرآورده بنزین و وارد کردن بنزین با قیمت بالا) و نیم دیگر را ناشی از ارزانفروشی میعانات گازی (در بسیاری از مقاطع ارزانتر از قیمت نفت خام) دانست، این در حالی است که کل هزینه #سرمایه گذاری برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس، 4 میلیارد یورو معادل 4.6 میلیارد دلار بوده است. حتی اگر کل منابع مالی 4 میلیارد یورویی مذکور را خود دولت یا صندوق توسعه ملی در فواصل زمانی مناسب و بدون معطلی پرداخت کرده بودند، در مجموع و بهخاطر ضرر 11 میلیارد دلاری مذکور، منفعت بیشتری نصیب کشور میشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JnZhof
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ضرر 11 میلیارد دلاری
عصرنفت/ میعانات گازی مادهای ارزشمند است که بعد از فرآورش در پالایشگاه میتوان ۶۰درصد آن را ...
🌐 سرنوشت مسجد سلیمان در انتظار #یادآوران؟
ادعای 400 ميليون دلاری #چينی ها
✔️ با وجودی که هنوز از افتتاح رسمی طرح #توسعه میدان نفتی #یادآوران با حضور رئیس جمهوری 2 ماه هم نگذشته است، بخشی از #خطوط لوله و #تأسیسات فرآیندی این واحد #بهره برداری پوسیده و فرسوده شده است و بیم آن می رود که تولید نفت در این طرح ملی که از قضا 400 میلیون دلار هم گران تر از سقف #سرمایه گذاری، در آن #هزینه شده است، متوقف شود.
✔️ شرکت Sinopec چین #پیمانکار بیع متقابل #توسعه میدان نفتی یادآوران است. بر اساس برنامه جامع توسعه میدان (MDP) این شرکت چینی، در فاز نخست توسعه یادآوران، برداشت نفت از این #میدان را در اوایل سال جاری به ٨۵ هزار بشکه در روز رساند و در ادامه #توسعه این فاز هم در نیمه نخست آبان ماه امسال، تولید از این میدان مشترک به ١١۵ هزار بشکه در روز رسید که پس از آن در اواخر آبان ماه، همراه با میدان های نفتی #آزادگان شمالی و یاران شمالی، بهره برداری از آن با حضور رئیس جمهوری به طور رسمی افتتاح شد.
✔️ سقف سرمایه گذاری (CAPEX) در فاز نخست طرح توسعه میدان نفتی يادآىوان، 2 میلیارد و 900 میلیون دلار برآورد شده بود، اما شرکت چینی در اواسط امسال، ادعا کرد که ٤٠٠ ميليون دلار بیش از سقف #سرمایه گذاری تعیین شده در این میدان هزینه کرده است که با وجود تأخیرهای مکرر در بهره برداری از این پروژه و همچنین استفاده از تجهیزات بی کیفیت در ساخت واحد بهره برداری یادآوران، این ادعا (Claim) جای سئوال دارد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/MmFO7V
@asrenaftcom
ادعای 400 ميليون دلاری #چينی ها
✔️ با وجودی که هنوز از افتتاح رسمی طرح #توسعه میدان نفتی #یادآوران با حضور رئیس جمهوری 2 ماه هم نگذشته است، بخشی از #خطوط لوله و #تأسیسات فرآیندی این واحد #بهره برداری پوسیده و فرسوده شده است و بیم آن می رود که تولید نفت در این طرح ملی که از قضا 400 میلیون دلار هم گران تر از سقف #سرمایه گذاری، در آن #هزینه شده است، متوقف شود.
✔️ شرکت Sinopec چین #پیمانکار بیع متقابل #توسعه میدان نفتی یادآوران است. بر اساس برنامه جامع توسعه میدان (MDP) این شرکت چینی، در فاز نخست توسعه یادآوران، برداشت نفت از این #میدان را در اوایل سال جاری به ٨۵ هزار بشکه در روز رساند و در ادامه #توسعه این فاز هم در نیمه نخست آبان ماه امسال، تولید از این میدان مشترک به ١١۵ هزار بشکه در روز رسید که پس از آن در اواخر آبان ماه، همراه با میدان های نفتی #آزادگان شمالی و یاران شمالی، بهره برداری از آن با حضور رئیس جمهوری به طور رسمی افتتاح شد.
✔️ سقف سرمایه گذاری (CAPEX) در فاز نخست طرح توسعه میدان نفتی يادآىوان، 2 میلیارد و 900 میلیون دلار برآورد شده بود، اما شرکت چینی در اواسط امسال، ادعا کرد که ٤٠٠ ميليون دلار بیش از سقف #سرمایه گذاری تعیین شده در این میدان هزینه کرده است که با وجود تأخیرهای مکرر در بهره برداری از این پروژه و همچنین استفاده از تجهیزات بی کیفیت در ساخت واحد بهره برداری یادآوران، این ادعا (Claim) جای سئوال دارد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/MmFO7V
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ادعای 400 ميليون دلاری چينی ها در یادآوران
با وجودی که هنوز از افتتاح رسمی طرح توسعه میدان نفتی یادآوران با حضور رئیس جمهوری 2 ماه هم نگذشته است، بعضی از خطوط لوله و تأسیسات فرآیندی این واحد بهره برداری پوسیده و فرسوده شده است و بیم آن می رود که تولید نفت در این طرح ملی که از قضا 400 میلیون دلار هم…
🌐 حمایت #خادمی از موضع #وزارت نفت
ماده 53 یعنی احیای رانت
✔️ خادمی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری: اینکه بانکها٬ بیمهها و برخی نهادها که با برنامه رد دیون دولتها در جریان #خصوصی سازی٬ صاحب #پتروشیمیها شده دوست دارند حرفشان در این باره به کرسی بنشانند حقیقتا منطقی نیست و باید تابع قانون و #فرمولی باشند که برایش از خرد جمعی استفاده شده است.میگویند سودشان کم شده و #سرمایه گذاری کاهش مییابد ولی نمیگویند که برخی شان در یکسال ۴۰۰ درصد سود کردند و نرخ بازگشت سرمایه شان بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است.
✔️در ادامه این برنامه عبدالرضا مصری نمیانده مردم کرمانشاه و عضو کمیسیون برنامه و بودجه - مدافع کاهش قیمت خوراک- از ضرردهی پالایشگاههای کشور گفت و عنوان کرد با کاهش قیمت خوراک میتوان آنها را به سود دهی نزدیک کرد که خادمی پاسخ داد: اتفاقا با همین خوراک ارزان بود که این #پالایشگاهها به ضرر رسیدند و اگر قیمت واقعی تر بود پالایشگاهها به فکر افزایش راندمان میافتادند تا بجای تولید ۳۰ درصدی نفت کوره٬ فرآوردههای با ارزش تری تولید میکردند.
✔️ سخنان خادمی با واکنش مصری همراه شد و وی گفت: آقای خادمی چون نفتی هستند از روی تعصب و هواخواهی از ورات نفت اظهار نظر میکنند زیرا دوست دارند همه پتروشیمیها زیر نظر خودشان باشد. خادمی هم در پاسخ گفت: من را به عنوان منتقد سیاستهای وزارت نفت میشناسند و نیازی به اشاره ندارد ولی بحث خوراک یک بحث ملی است و گازی که به قیمت ناچیز به عدهای خاص واگذار میشود متعلق به همه مردم است. متعلق به چوپانی که با یارانه ۴۵ هزار تومانی زندگی میکند و این اجحاف بزرگی است که به مردم میشود لذا بشدت تاکید دارم ماده ۵۳ باید حذف شود.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/yUPPuA
@asrenaftcom
ماده 53 یعنی احیای رانت
✔️ خادمی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری: اینکه بانکها٬ بیمهها و برخی نهادها که با برنامه رد دیون دولتها در جریان #خصوصی سازی٬ صاحب #پتروشیمیها شده دوست دارند حرفشان در این باره به کرسی بنشانند حقیقتا منطقی نیست و باید تابع قانون و #فرمولی باشند که برایش از خرد جمعی استفاده شده است.میگویند سودشان کم شده و #سرمایه گذاری کاهش مییابد ولی نمیگویند که برخی شان در یکسال ۴۰۰ درصد سود کردند و نرخ بازگشت سرمایه شان بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است.
✔️در ادامه این برنامه عبدالرضا مصری نمیانده مردم کرمانشاه و عضو کمیسیون برنامه و بودجه - مدافع کاهش قیمت خوراک- از ضرردهی پالایشگاههای کشور گفت و عنوان کرد با کاهش قیمت خوراک میتوان آنها را به سود دهی نزدیک کرد که خادمی پاسخ داد: اتفاقا با همین خوراک ارزان بود که این #پالایشگاهها به ضرر رسیدند و اگر قیمت واقعی تر بود پالایشگاهها به فکر افزایش راندمان میافتادند تا بجای تولید ۳۰ درصدی نفت کوره٬ فرآوردههای با ارزش تری تولید میکردند.
✔️ سخنان خادمی با واکنش مصری همراه شد و وی گفت: آقای خادمی چون نفتی هستند از روی تعصب و هواخواهی از ورات نفت اظهار نظر میکنند زیرا دوست دارند همه پتروشیمیها زیر نظر خودشان باشد. خادمی هم در پاسخ گفت: من را به عنوان منتقد سیاستهای وزارت نفت میشناسند و نیازی به اشاره ندارد ولی بحث خوراک یک بحث ملی است و گازی که به قیمت ناچیز به عدهای خاص واگذار میشود متعلق به همه مردم است. متعلق به چوپانی که با یارانه ۴۵ هزار تومانی زندگی میکند و این اجحاف بزرگی است که به مردم میشود لذا بشدت تاکید دارم ماده ۵۳ باید حذف شود.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/yUPPuA
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ماده 53 یعنی احیای رانت
عصرنفت/ ماده 53 گزارش کمیسیون تلفیق برنامه ششم؛ این ماده طی روزهای اخیر جنجال بسیاری برپا کرده است و ...
🌐 آمریکایی ها و نفت/2
ماهی نفتی در قلاب #بوش پسر
✔️ جرج دبلیو بوش، زمانی میخواست مانند پدرش یک مرد نفتی موفق و ثروتمند شود اما عملکرد او در این زمینه، نه برای خودش و نه برای پدرش امیدوارکننده نبود. وی در سال 1977 شرکت نفتی خود را بهنام «آرباستو انرژی»[1] تأسیس کرد. اما علیرغم هزاران دلار پول و #سرمایه که جرج بوش پدر، دوستان خانوادگی و صاحبان سرمایههای بزرگ دستراستی بهشرکت وی ریختند، این شرکت نتوانست نفت زیادی استخراج کند.
✔️ پس از آنکه قیمتهای جهانی نفت روبه کاهش گذاشت وضع این شرکت هم بدتر و بدتر شد. در سال 1948، که وضع این شرکت از نظر مالی بسیار بد شده بود، شرکت «اسپکتروم انرژی»[2] که یک شرکت اکتشاف نفت کوچک بود، شرکت آرباستو را خریداری کرد. صاحبان شرکت مذکور ویلیام دویت و مریر رینولدز، دو تن از طرفداران پروپاقرص و سخاوتمند حکومتهای ریگان و جرج بوش (پدر) بودند. یکی از شرایط این معامله، انتصاب جرج #بوش (پسر) به سمت عضو هیأتمدیره شرکت جدید با حقوق سالانه 75 هزار دلار و مالکیت 16.3 درصد سهام این شرکت بود. بهعقیده بسیاری، این #معامله خرید صرفاً بهمنظور نجات و خلاصی بوش پسر از گرفتاری مالی توسط دوستان پدرش، انجام شده بود.
✔️ ... گرچه خواسته آمریکا صراحتاً گفته نشد اما بحث زیادی پیرامون این مطلب وجود داشت. گفته میشد که باید گذاشت بازار نفت کار طبیعیاش را انجام دهد، اما جرج بوش در دیداری که بعد از ملاقات با ملک فهد پادشاه عربستانسعودی و با بازرگانان آمریکایی در شهر ظهران داشت صریحاً به آنان گفت که به نظر او #قیمتهای پایین نفت نیز تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا بهشمار میرود.
✔️ اوضاع نفتی در تگزاس اکنون بسیار بد و بدتر از زمانی بود که جرج بوش (پدر) در کار نفت مشغول بود و بحران اقتصادی، پایگاه سیاسی وی را در جنوبغربی و بهخصوص ایالت تگزاس فرا گرفته و بهطور ناگهانی شدت یافته بود. البته در حکومت ریگان این تنها بوش نبود که نگرانی داشت. جان هرینگتون، وزیر انرژی ایالاتمتحده، با یادآوری بحثهای دهه 1950 در مورد موضوع نفت و انرژی هشدار میداد که سقوط قیمتهای نفت به نقطهای رسیده که امنیت ملی را تهدید میکند. از دیدگاه صنعت نفت آمریکا ـ صنعتی که در سال 1990 هنوز بزرگترین تولیدکننده در جهان محسوب میشد و تولید روزانه بیش از میزان تولید عربستانسعودی با 2.2 میلیون بشکه در روز بود ـ گاه میتواند بسیار زیاد درجهت منافع مصرفکنندگان موتوریزه شده تکان بخورد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/QNKnlO
@asrenaftcom
ماهی نفتی در قلاب #بوش پسر
✔️ جرج دبلیو بوش، زمانی میخواست مانند پدرش یک مرد نفتی موفق و ثروتمند شود اما عملکرد او در این زمینه، نه برای خودش و نه برای پدرش امیدوارکننده نبود. وی در سال 1977 شرکت نفتی خود را بهنام «آرباستو انرژی»[1] تأسیس کرد. اما علیرغم هزاران دلار پول و #سرمایه که جرج بوش پدر، دوستان خانوادگی و صاحبان سرمایههای بزرگ دستراستی بهشرکت وی ریختند، این شرکت نتوانست نفت زیادی استخراج کند.
✔️ پس از آنکه قیمتهای جهانی نفت روبه کاهش گذاشت وضع این شرکت هم بدتر و بدتر شد. در سال 1948، که وضع این شرکت از نظر مالی بسیار بد شده بود، شرکت «اسپکتروم انرژی»[2] که یک شرکت اکتشاف نفت کوچک بود، شرکت آرباستو را خریداری کرد. صاحبان شرکت مذکور ویلیام دویت و مریر رینولدز، دو تن از طرفداران پروپاقرص و سخاوتمند حکومتهای ریگان و جرج بوش (پدر) بودند. یکی از شرایط این معامله، انتصاب جرج #بوش (پسر) به سمت عضو هیأتمدیره شرکت جدید با حقوق سالانه 75 هزار دلار و مالکیت 16.3 درصد سهام این شرکت بود. بهعقیده بسیاری، این #معامله خرید صرفاً بهمنظور نجات و خلاصی بوش پسر از گرفتاری مالی توسط دوستان پدرش، انجام شده بود.
✔️ ... گرچه خواسته آمریکا صراحتاً گفته نشد اما بحث زیادی پیرامون این مطلب وجود داشت. گفته میشد که باید گذاشت بازار نفت کار طبیعیاش را انجام دهد، اما جرج بوش در دیداری که بعد از ملاقات با ملک فهد پادشاه عربستانسعودی و با بازرگانان آمریکایی در شهر ظهران داشت صریحاً به آنان گفت که به نظر او #قیمتهای پایین نفت نیز تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا بهشمار میرود.
✔️ اوضاع نفتی در تگزاس اکنون بسیار بد و بدتر از زمانی بود که جرج بوش (پدر) در کار نفت مشغول بود و بحران اقتصادی، پایگاه سیاسی وی را در جنوبغربی و بهخصوص ایالت تگزاس فرا گرفته و بهطور ناگهانی شدت یافته بود. البته در حکومت ریگان این تنها بوش نبود که نگرانی داشت. جان هرینگتون، وزیر انرژی ایالاتمتحده، با یادآوری بحثهای دهه 1950 در مورد موضوع نفت و انرژی هشدار میداد که سقوط قیمتهای نفت به نقطهای رسیده که امنیت ملی را تهدید میکند. از دیدگاه صنعت نفت آمریکا ـ صنعتی که در سال 1990 هنوز بزرگترین تولیدکننده در جهان محسوب میشد و تولید روزانه بیش از میزان تولید عربستانسعودی با 2.2 میلیون بشکه در روز بود ـ گاه میتواند بسیار زیاد درجهت منافع مصرفکنندگان موتوریزه شده تکان بخورد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/QNKnlO
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ماهی نفتی در قلاب بوش پسر
خانواده بوش، یعنی هم پدر و هم پسر، روابط بسیار محکم و نزدیکی با بسیاری از ثروتمندان و صاحبان نفت در خلیجفارس برقرار کرده بودند. روابط آنها بهخصوص در عربستان با بسیاری از اعضای خاندان سعودی و سایر خبرگان بهاندازهای نزدیک و صمیمی شده بود که آنان اکثراً…
🌐 اسنادی از کارهای بنزینی فرزند #ابتکار
✔️ وقتی صحبت از شراکت برای #سرمایه گذاری در یک پروژه عظیم به میان میآید همه به دنبال این هستند این شراکت توسط شخص امینی مورد تضمین قرار بگیرد تا آورده پروژه را تضمین کند، وقتی #ضامن، معاون رئیس جمهور و همسرش باشد همه چیز برای یک سرمایه گذاری مطمئن و کم ریسک آماده به نظر میرسد، مخصوصاً وقتی خانم معاون، همان معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست باشد و پروژه به نام محمد هاشمی همسر و طه #هاشمی پسر خانم ابتکار باشد!
✔️ آنگونه که از جزئیات این سرمایه گذاری و اسناد آن که در اختیار قرار دارد، جنجالها، تهدیدها، شکایتها و مشکلات خانوادگی سود حاصل برای این افراد است که به واسطه اعتماد به #معاون رئیس جمهور سرمایه خود را وارد این پروژه خانوادگی کردهاند، پروژهای که گمان میکردند یک تولید ملی است و در جهت اقتصاد مقاومتی اجرا میشود.
اسناد و متن کزارش در لینک زیر:
goo.gl/SoUjyi
@asrenaftcom
✔️ وقتی صحبت از شراکت برای #سرمایه گذاری در یک پروژه عظیم به میان میآید همه به دنبال این هستند این شراکت توسط شخص امینی مورد تضمین قرار بگیرد تا آورده پروژه را تضمین کند، وقتی #ضامن، معاون رئیس جمهور و همسرش باشد همه چیز برای یک سرمایه گذاری مطمئن و کم ریسک آماده به نظر میرسد، مخصوصاً وقتی خانم معاون، همان معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست باشد و پروژه به نام محمد هاشمی همسر و طه #هاشمی پسر خانم ابتکار باشد!
✔️ آنگونه که از جزئیات این سرمایه گذاری و اسناد آن که در اختیار قرار دارد، جنجالها، تهدیدها، شکایتها و مشکلات خانوادگی سود حاصل برای این افراد است که به واسطه اعتماد به #معاون رئیس جمهور سرمایه خود را وارد این پروژه خانوادگی کردهاند، پروژهای که گمان میکردند یک تولید ملی است و در جهت اقتصاد مقاومتی اجرا میشود.
اسناد و متن کزارش در لینک زیر:
goo.gl/SoUjyi
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - اسنادی از کارهای بنزینی فرزند ابتکار
وقتی صحبت از سرمایه گذاری در طرحهای نفتی و بنزینی به میان میآید اولین شخصی که نامش به ذهن میرسد همسر معاون رئیس جمهور و رئیس محیط زیست کشور است، اما این بار سرمایهگذاری همسر و البته پسر خانم معاون دردسرهایی برای سرمایهگذارانش ایجاد کرده است!
🌐خط لوله صلح فدای یک تشخیص اشتباه
خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... اصولا کشورهای «پرتولید» گاز برای #صادرات٬ راسا اقدام به #سرمایه گذاری و یا فراهم کردن مقدمات سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکنند. به عنوان نمونه شرکت #گازپروم روسیه به عنوان غول گازی جهان برای صادرات خود اقدام به سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکند و با پول خود و یا ضمانت فاینانس برای شرکتهای دیگر٬ آن سوی مرز خود را آماده انتقال گاز میکند و یا کشور #قطر برای رساندن ال ان جی خود به #پاکستان٬ در بندر کراچی و گوادور سرمایه گذاری کرده است تا بازپرداخت سرمایه گذاری را روی قیمت گاز ارسالی خود به اسلام آباد محاسبه کند. با این اقدام و با توجه به اینکه پاکستانیها بطور کامل وابسته گاز قطر میشوند چارهای جز کنار آمدن با خواستههای قطر را ندارند. همان کاری که در دولت قبل انجام شد ولی #زنگنه یک شبه ویرانش کرد.
✔️ در اواخر دولت گذشته با توجه به وقت کشیهای اسلام آباد شرایط برای #صادرات گاز به این کشور هموار شد اما وزارت نفت در دوره جدید نه تنها همه برنامه های صلح را بر هم زد بلکه موضوع دریافت #غرامت از #پاکستان را نیز به فراموشی سپرد. برای تحقق این مهم بین دو شرکت ایرانی و پاکستانی قراردادی امضا شد که بر مبنای آن، خط لوله در بخش پاکستان احداث شود. بر اساس توافقهای صورت گرفته و بررسی های دولت ایران، توافق شد مبلغ 250 تا 500 میلیون دلار از محل اعتبار ایران در اختیار پیمانکار ساخت این پروژه قرار گیرد تا در نخستین قبض گاز ارسالی و قبوض بعدی تسویه شود. همان شگردی که کشورهای صادرکننده گاز جهان برای بدست آوردن بازارها از آن بهره می برند.
✔️ اما دولت یازدهم که سرکار آمد وزیر نفت در مهر ماه 92 اعلام کرد به دلیل عدم توان مالی #پاکستانی ها و عدم توان پرداخت وام از سوی این کشور، این کار به سود کشور نیست که مورد تعجیب و شگفتی کارشناسان قرار گرفت چرا که همه توافقها و قراردادها به امضای طرفین رسیده بود و میتوانست پروسه صادرات گاز ایران به پاکستان را تسریع کند.
✔️ اسلام آباد با وجود فشارهای آمریکا عملیات احداث این خط لوله را با حضور ایران در دسترس میدید و میتوانست به موقعیت ویژه ای دست پیدا کند.نیروگاهی که قرار بود در نخستین مرحله گاز ایران را دریافت کند با سوخت مایع به تولید برق مشغول بود و مبالغ بسیار کلانتری را برای پرداخت این سوخت پرداخت میکرد. این موضوع نشان میدهد پاکستانیها در پرداخت بهای انرژی خود با مشکل خاصی مواجه نبودند اما #زنگنه اصرار عجیبی بر ناتوانی مالی طرف دوم قرارداد داشت در حالی که همین کشور فقیر قراردادهای بزرگی را با قطر، هند و چین امضا کرد! یکی از این قراردادها٬ قرارداد 16 میلیاردی با #قطر بود.
✔️ او این مهم را نا دیده گرفت که درصورت عدم پرداخت گازبها ایران میتوانست صادرات گاز را متوقف کرده و از این کشور جریمه دریافت کند. بر اساس قراردادی که منعقد شده بود در صورت عدم دریافت گاز توسط پاکستان، این کشور می بایست روزانه 3 میلیون دلار به ایران غرامت پرداخت کند که تا امروز این رقم طبق قرارداد حدود 2 میلیارد دلار را شامل میشد. همان رقمی که ایران در مقابل ترکیه بازنده شد و باید غرامت بدهد.
✔️ با این اقدان شتابزده وزارت نفت بدون پشتوانه منطقی، نهایت کار را به این نقطه رساند که حالا اسلام آباد دست پیش را گرفته و میتواند درخواست غرامت کند ولی مدیرعامل شرکت ملی گاز در نهایت خونسردی از گزینه فسخ قرارداد هم میگوید تا نشان دهد درک درستی از اهمیت صادرات گاز در کشور و در راس شرکت ملی گاز ایران وجود ندارد.
✔️ اینکه وزیر نفت به یکباره تصمیم میگیرد همه چیز را فراموش کند و همه چیز را منکر میشود دقیقا در نقطه مقابل قرارداد کرسنت قرار دارد؛ جایی که به تنهایی و با زیر پا گذاشتن مصوبه شورای اقتصاد برای ارزان فروشی گاز ایران به دلال اماراتی، روبروی همه چیز میایستد و چه تامل بر انگیز که هر دو اقدام خود را به سود کشور دانسته است ولی در عمل ضربه بزرگی به منافع ملی وارد کرد.
✔️ آیا ایشان میداند با این اقدام به تمامی خواستههای آمریکا جامه عمل پوشانده است و دو دستی بازار ایران را تقدیم کشوری کرده است که با پول گاز خود، سلفیها و داعش را شارژ میکند؟ آمریکا تلاش بسیاری کرد تا پاکستان را به دامان قطر بیاندازد که با تصمیم اشتباه زنگنه، آمریکا به خواسته خود رسید.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/jMPCiK
@asrenaftcom
خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
✔️ #وحیدـحاجیپور/ ... اصولا کشورهای «پرتولید» گاز برای #صادرات٬ راسا اقدام به #سرمایه گذاری و یا فراهم کردن مقدمات سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکنند. به عنوان نمونه شرکت #گازپروم روسیه به عنوان غول گازی جهان برای صادرات خود اقدام به سرمایه گذاری در کشورهای هدف میکند و با پول خود و یا ضمانت فاینانس برای شرکتهای دیگر٬ آن سوی مرز خود را آماده انتقال گاز میکند و یا کشور #قطر برای رساندن ال ان جی خود به #پاکستان٬ در بندر کراچی و گوادور سرمایه گذاری کرده است تا بازپرداخت سرمایه گذاری را روی قیمت گاز ارسالی خود به اسلام آباد محاسبه کند. با این اقدام و با توجه به اینکه پاکستانیها بطور کامل وابسته گاز قطر میشوند چارهای جز کنار آمدن با خواستههای قطر را ندارند. همان کاری که در دولت قبل انجام شد ولی #زنگنه یک شبه ویرانش کرد.
✔️ در اواخر دولت گذشته با توجه به وقت کشیهای اسلام آباد شرایط برای #صادرات گاز به این کشور هموار شد اما وزارت نفت در دوره جدید نه تنها همه برنامه های صلح را بر هم زد بلکه موضوع دریافت #غرامت از #پاکستان را نیز به فراموشی سپرد. برای تحقق این مهم بین دو شرکت ایرانی و پاکستانی قراردادی امضا شد که بر مبنای آن، خط لوله در بخش پاکستان احداث شود. بر اساس توافقهای صورت گرفته و بررسی های دولت ایران، توافق شد مبلغ 250 تا 500 میلیون دلار از محل اعتبار ایران در اختیار پیمانکار ساخت این پروژه قرار گیرد تا در نخستین قبض گاز ارسالی و قبوض بعدی تسویه شود. همان شگردی که کشورهای صادرکننده گاز جهان برای بدست آوردن بازارها از آن بهره می برند.
✔️ اما دولت یازدهم که سرکار آمد وزیر نفت در مهر ماه 92 اعلام کرد به دلیل عدم توان مالی #پاکستانی ها و عدم توان پرداخت وام از سوی این کشور، این کار به سود کشور نیست که مورد تعجیب و شگفتی کارشناسان قرار گرفت چرا که همه توافقها و قراردادها به امضای طرفین رسیده بود و میتوانست پروسه صادرات گاز ایران به پاکستان را تسریع کند.
✔️ اسلام آباد با وجود فشارهای آمریکا عملیات احداث این خط لوله را با حضور ایران در دسترس میدید و میتوانست به موقعیت ویژه ای دست پیدا کند.نیروگاهی که قرار بود در نخستین مرحله گاز ایران را دریافت کند با سوخت مایع به تولید برق مشغول بود و مبالغ بسیار کلانتری را برای پرداخت این سوخت پرداخت میکرد. این موضوع نشان میدهد پاکستانیها در پرداخت بهای انرژی خود با مشکل خاصی مواجه نبودند اما #زنگنه اصرار عجیبی بر ناتوانی مالی طرف دوم قرارداد داشت در حالی که همین کشور فقیر قراردادهای بزرگی را با قطر، هند و چین امضا کرد! یکی از این قراردادها٬ قرارداد 16 میلیاردی با #قطر بود.
✔️ او این مهم را نا دیده گرفت که درصورت عدم پرداخت گازبها ایران میتوانست صادرات گاز را متوقف کرده و از این کشور جریمه دریافت کند. بر اساس قراردادی که منعقد شده بود در صورت عدم دریافت گاز توسط پاکستان، این کشور می بایست روزانه 3 میلیون دلار به ایران غرامت پرداخت کند که تا امروز این رقم طبق قرارداد حدود 2 میلیارد دلار را شامل میشد. همان رقمی که ایران در مقابل ترکیه بازنده شد و باید غرامت بدهد.
✔️ با این اقدان شتابزده وزارت نفت بدون پشتوانه منطقی، نهایت کار را به این نقطه رساند که حالا اسلام آباد دست پیش را گرفته و میتواند درخواست غرامت کند ولی مدیرعامل شرکت ملی گاز در نهایت خونسردی از گزینه فسخ قرارداد هم میگوید تا نشان دهد درک درستی از اهمیت صادرات گاز در کشور و در راس شرکت ملی گاز ایران وجود ندارد.
✔️ اینکه وزیر نفت به یکباره تصمیم میگیرد همه چیز را فراموش کند و همه چیز را منکر میشود دقیقا در نقطه مقابل قرارداد کرسنت قرار دارد؛ جایی که به تنهایی و با زیر پا گذاشتن مصوبه شورای اقتصاد برای ارزان فروشی گاز ایران به دلال اماراتی، روبروی همه چیز میایستد و چه تامل بر انگیز که هر دو اقدام خود را به سود کشور دانسته است ولی در عمل ضربه بزرگی به منافع ملی وارد کرد.
✔️ آیا ایشان میداند با این اقدام به تمامی خواستههای آمریکا جامه عمل پوشانده است و دو دستی بازار ایران را تقدیم کشوری کرده است که با پول گاز خود، سلفیها و داعش را شارژ میکند؟ آمریکا تلاش بسیاری کرد تا پاکستان را به دامان قطر بیاندازد که با تصمیم اشتباه زنگنه، آمریکا به خواسته خود رسید.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/jMPCiK
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - خدمت «نرم» زنگنه به آمریکا و قطر
وحید حاجی پور/ سرگردانی ایران در سیاستهای صادارت گاز جای خود٬ بازی خراب کنی مسئولان وزارت نفت ...
🌐 عبرتی که نمیگیریم/ بازی دوباره توتال با وزارت نفت
✔️ #وحید_حاجیپور/ قطعا اشکال از #فرانسویها نیست، آنها بخوبی میدانند باید «چه» کنند زیرا میدانند در مقابل «که» نشستهاند. «خروس» ها دیدند التماس خاص ایرانیها را برای #سرمایه گذاری و آگاه بودند از اینکه ایرانیها زود فراموش میکنند. میدانند حافظه بلند مدت ایرانیها به مدد توجیهات و استدلالهای متفاوت، سیاهههایی را خلق میکند که ترشحش، لولای حضورشان را در ایران روغن کاری خواهد کرد.
✔️ تاریخ ایران و فرانسه مملو است از بدعهدیهایشان؛ از خالی کردن پشت ایران در مقابل تزارها تا غارت آثار باستانی کشور، همه و همه در حافظه تاریخی ثبت شده است ولی داستان عجیبی است ماجرای حضور فرزندان بناپارت در نفت ایران. تاریخ نفت را مرور کنیم، استراتژی یک قرنی فرانسویها را ساده تر از چیزی خواهیم یافت که امروز پیچیدهاش کردهاند.
✔️ برای آنکه بدانید آنها چطور صاحب 6 درصد درآمدهای نفتی کنسرسیوم شدند بهتر است نقش «پلیس بد» پاریس را در جریان مذاکرات هستهای یکبار دیگر مرور کنید. گرچه فرانسویها در ایران به «آچار» معروف هستند ولی نقش آنها در مذاکرات مانند «پیچ هرزی» بود که باز شدنی نبود مگر با اخذ چند امتیاز بزرگ. آنها «شورش» را درآورده بودند و حتی نخبگان جامعه از دولت این مطالبه را مطرح کردند که در صورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات، باید پاریس را از صحنه معادلات اقتصادی حذف کنند اما خود بهتر از دولتمردان میدانستند، کاخ الیزه در پس پرده امتیازات خود را گرفته بود و برای افزایش قدرت چانه زنیاش هرزگاهی حرف از ترک میز مذاکرات میزد.
✔️ #فرانسه «همان» فرانسه است؛ «همان» فرانسه یک قرن پیش که سلاحش «همان» بازی خراب کنی است و همچنان تداوم دارد. روزی با همپیمانان خود به نفت ایران آمدند و امروز بازار هوایی، زمینی و نفتی را هدف گذاری کردهاند. در قاره سبز فرانسویها را به یک خصلت مهم میشناسند، سیگار تعارف میکنند و برای شما از چیزی میگویند که فاقدش هستند. آلمانها این کشور را به تقلب میشناسند که البته برای ایرانیها قابل لمس است. پروژه #سیری و فاز 2 و 3 پارس جنوبی را با رشوه به دست گرفتند و روی هم رفته بیش از 60 میلیون دلار به «جونیور» پرداخت کردند تا سقف قرارداد خود را با تقلب افزایش دهند و از قضا موفق هم بودند.
✔️تاریخ یکبار دیگر تکرار شده است و همه چیز مثل همان روزهاست. یکبار دیگر اظهارات یکی از مدیران ارشد شرکت ملی نفت را مرور میکنیم: «جلسات زیادی را با توتال برگزار میکردیم؛ آنها ما را معطل کرده بودند و هرگاه که میخواستیم آنها را خلع ید کنیم پیشنهادی دیکر روی میز میگذاشتند. بیش از 100 ساعت با آنها جلسه داشتیم و آقای دومارژری مدیرعامل وقت این شرکت دائما میگفت ما علاقه داریم در ایران باشیم ولی باید شرایط ما را هم درک کنید. دومارژری میگفت در حال رایزنی با آمریکاییها هستیم و توانستیم برخی موانع را کنار بزنییم. آنها خیلی ما را بازی دادند و سرانجام تصمیم گرفته شد آنها را کنار بزنیم ولی بعدها فهمیدیم در قبال ترک ایران امتیاز بزرگی از آمریکا دریافت کردند».
✔️ حالا باز هم تاریخ تکرار شده است. باز هم ما با ترک #مناقصه، فاز 11 را به فرانسویها اعطا کردهایم تا آنها باز هم آمریکا را بتراشند و بگویند اگر این کشور اجازه بدهد HOA امضا شده با ایران را به قرارداد تبدیل خواهند کرد. این که با روی کار آمدن دونالد #ترامپ اوضاع کمی تردید آمیز شده است شکی نیست ولی اگر خبری از فشارهای پشت پرده است چرا سایر شرکتهای خارجی مرتبا از تردیدهای خود برای حضور در ایران نمیگویند؟ چرا #مرسک، سی ان پی سی، #لوک_اویل، #شل و ... هفتهای یکبار ابراز تردید نکرده و همه اما و اگرها از سوی فرانسویها مطرح میشود؟
✔️ بله، تاریخ تکرار شده است به دلیل آنکه ما اهل عبرت گرفتن نیستیم، عادت کردهایم از یک سوراخ دو مرتبه گزیده شویم و اگر هم بطور کامل گزیده شدیم بگوییم عدهای در ایران از کشورهای حوزه خلیج فارس پول دریافت میکنند تا میادین مشترک توسعه نیابند. وزارت نفت بهتر از من و شما میداند توتال مناقع خود را در قطر فدای دو پروژه در ایران نخواهد کرد و بازیهای تکراری و خسته کنندهاش، بزرگترین خدمت به قطریهاست و در نهایت با امتیاز گیری از دشمنان کشور، صحنه را خالی خواهد کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NTAsPu
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور/ قطعا اشکال از #فرانسویها نیست، آنها بخوبی میدانند باید «چه» کنند زیرا میدانند در مقابل «که» نشستهاند. «خروس» ها دیدند التماس خاص ایرانیها را برای #سرمایه گذاری و آگاه بودند از اینکه ایرانیها زود فراموش میکنند. میدانند حافظه بلند مدت ایرانیها به مدد توجیهات و استدلالهای متفاوت، سیاهههایی را خلق میکند که ترشحش، لولای حضورشان را در ایران روغن کاری خواهد کرد.
✔️ تاریخ ایران و فرانسه مملو است از بدعهدیهایشان؛ از خالی کردن پشت ایران در مقابل تزارها تا غارت آثار باستانی کشور، همه و همه در حافظه تاریخی ثبت شده است ولی داستان عجیبی است ماجرای حضور فرزندان بناپارت در نفت ایران. تاریخ نفت را مرور کنیم، استراتژی یک قرنی فرانسویها را ساده تر از چیزی خواهیم یافت که امروز پیچیدهاش کردهاند.
✔️ برای آنکه بدانید آنها چطور صاحب 6 درصد درآمدهای نفتی کنسرسیوم شدند بهتر است نقش «پلیس بد» پاریس را در جریان مذاکرات هستهای یکبار دیگر مرور کنید. گرچه فرانسویها در ایران به «آچار» معروف هستند ولی نقش آنها در مذاکرات مانند «پیچ هرزی» بود که باز شدنی نبود مگر با اخذ چند امتیاز بزرگ. آنها «شورش» را درآورده بودند و حتی نخبگان جامعه از دولت این مطالبه را مطرح کردند که در صورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات، باید پاریس را از صحنه معادلات اقتصادی حذف کنند اما خود بهتر از دولتمردان میدانستند، کاخ الیزه در پس پرده امتیازات خود را گرفته بود و برای افزایش قدرت چانه زنیاش هرزگاهی حرف از ترک میز مذاکرات میزد.
✔️ #فرانسه «همان» فرانسه است؛ «همان» فرانسه یک قرن پیش که سلاحش «همان» بازی خراب کنی است و همچنان تداوم دارد. روزی با همپیمانان خود به نفت ایران آمدند و امروز بازار هوایی، زمینی و نفتی را هدف گذاری کردهاند. در قاره سبز فرانسویها را به یک خصلت مهم میشناسند، سیگار تعارف میکنند و برای شما از چیزی میگویند که فاقدش هستند. آلمانها این کشور را به تقلب میشناسند که البته برای ایرانیها قابل لمس است. پروژه #سیری و فاز 2 و 3 پارس جنوبی را با رشوه به دست گرفتند و روی هم رفته بیش از 60 میلیون دلار به «جونیور» پرداخت کردند تا سقف قرارداد خود را با تقلب افزایش دهند و از قضا موفق هم بودند.
✔️تاریخ یکبار دیگر تکرار شده است و همه چیز مثل همان روزهاست. یکبار دیگر اظهارات یکی از مدیران ارشد شرکت ملی نفت را مرور میکنیم: «جلسات زیادی را با توتال برگزار میکردیم؛ آنها ما را معطل کرده بودند و هرگاه که میخواستیم آنها را خلع ید کنیم پیشنهادی دیکر روی میز میگذاشتند. بیش از 100 ساعت با آنها جلسه داشتیم و آقای دومارژری مدیرعامل وقت این شرکت دائما میگفت ما علاقه داریم در ایران باشیم ولی باید شرایط ما را هم درک کنید. دومارژری میگفت در حال رایزنی با آمریکاییها هستیم و توانستیم برخی موانع را کنار بزنییم. آنها خیلی ما را بازی دادند و سرانجام تصمیم گرفته شد آنها را کنار بزنیم ولی بعدها فهمیدیم در قبال ترک ایران امتیاز بزرگی از آمریکا دریافت کردند».
✔️ حالا باز هم تاریخ تکرار شده است. باز هم ما با ترک #مناقصه، فاز 11 را به فرانسویها اعطا کردهایم تا آنها باز هم آمریکا را بتراشند و بگویند اگر این کشور اجازه بدهد HOA امضا شده با ایران را به قرارداد تبدیل خواهند کرد. این که با روی کار آمدن دونالد #ترامپ اوضاع کمی تردید آمیز شده است شکی نیست ولی اگر خبری از فشارهای پشت پرده است چرا سایر شرکتهای خارجی مرتبا از تردیدهای خود برای حضور در ایران نمیگویند؟ چرا #مرسک، سی ان پی سی، #لوک_اویل، #شل و ... هفتهای یکبار ابراز تردید نکرده و همه اما و اگرها از سوی فرانسویها مطرح میشود؟
✔️ بله، تاریخ تکرار شده است به دلیل آنکه ما اهل عبرت گرفتن نیستیم، عادت کردهایم از یک سوراخ دو مرتبه گزیده شویم و اگر هم بطور کامل گزیده شدیم بگوییم عدهای در ایران از کشورهای حوزه خلیج فارس پول دریافت میکنند تا میادین مشترک توسعه نیابند. وزارت نفت بهتر از من و شما میداند توتال مناقع خود را در قطر فدای دو پروژه در ایران نخواهد کرد و بازیهای تکراری و خسته کنندهاش، بزرگترین خدمت به قطریهاست و در نهایت با امتیاز گیری از دشمنان کشور، صحنه را خالی خواهد کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NTAsPu
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - بازی دوباره توتال با وزارت نفت
وحید حاجیپور/ قطعا اشکال از فرانسویها نیست، آنها بخوبی میدانند باید «چه»...
🌐 تکرار تفاهمنامه این بار با یک شرکت کاغذی!
✔️ در حالی شرکت ملی نفت تفاهمنامه #توسعه میادین گلشن و فردوسی را با یک شرکت گمنام امضا کرده است که بررسیهای دقیق نشان میدهد این شرکت، شرکتی گمنام است که البته مالکیت آن متعلق به میلیاردر معروف مالزیایی است.هفته گذشته غلامرضا #منوچهری معاون مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت با داتوک شمسول اظهر عباس رئیس هیئت مدیره شرکت BIV تفاهمنامهای را امضا کرد که بر اساس آن به این شرکت نوپا وقت داده شده است تا با بررسی وضعیت این میدان، برنامه توسعهای خود را ارائه دهد.
✔️ اطلاعات دقیقی از این شرکت در دست نیست و حتی مشخص نیست که سابقه کار این شرکت در چه حوزهای است بطوری که جستجوهای عصرنفت برای یافتن وبسایت این شرکت بی نتیجه باقی ماند. این در حالی است که ابتدایی ترین نیاز یک شرکت آماتور وبسایت رسمی است که گویا این شرکت مالزیایی از آن بی بهره است. اگر نام Bukhari Bukhary International Ventures را در اینترنت سرچ کنید تنها به خبرهایی میرسید که پس از امضای سند مطالعه میدان میان دو شرکت منعقد شده است.
✔️ سرچ نام شرکت BIV در اینترنت تنها نام #البخاری را خروجی میدهد که یکی از چهرههای پرنفوذ مالزی به شمار میرود.او همان کسی است که برای توسعه بندر چابهار در سال 87 به ایران آمد و از #سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری خود گفت. رسانهها در آن روزها نوشتند البخاری در قبال آوردن چنین سرمایه هنگفتی خواستار تضمین سود 25 درصدی شده که مدیران چابهار چنین تضمینی ندادند تا وی قید سرمایه گذاری در ایران را بزند.
✔️ حالا تاریخ تکرار شده است و دوباره البخاری به ایران بازگشته است ولی نه با شرکت SKS مالزی بلکه با شرکت گمنامی به نام BIV که هیچ سابقهای در حوزه نفتی ندارد و فقط رئیس هیئت مدیره آن نامی آشناست. حال باید دید شرکت ملی نفت بر چه اساسی تصمیم گرفته است بار دیگر تفاهمنامه 10 سال پیش را تکرار کرده و این بار با یک شرکت گمنام به مرحله امضا برسد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/z1dKHM
@asrenaftcom
✔️ در حالی شرکت ملی نفت تفاهمنامه #توسعه میادین گلشن و فردوسی را با یک شرکت گمنام امضا کرده است که بررسیهای دقیق نشان میدهد این شرکت، شرکتی گمنام است که البته مالکیت آن متعلق به میلیاردر معروف مالزیایی است.هفته گذشته غلامرضا #منوچهری معاون مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت با داتوک شمسول اظهر عباس رئیس هیئت مدیره شرکت BIV تفاهمنامهای را امضا کرد که بر اساس آن به این شرکت نوپا وقت داده شده است تا با بررسی وضعیت این میدان، برنامه توسعهای خود را ارائه دهد.
✔️ اطلاعات دقیقی از این شرکت در دست نیست و حتی مشخص نیست که سابقه کار این شرکت در چه حوزهای است بطوری که جستجوهای عصرنفت برای یافتن وبسایت این شرکت بی نتیجه باقی ماند. این در حالی است که ابتدایی ترین نیاز یک شرکت آماتور وبسایت رسمی است که گویا این شرکت مالزیایی از آن بی بهره است. اگر نام Bukhari Bukhary International Ventures را در اینترنت سرچ کنید تنها به خبرهایی میرسید که پس از امضای سند مطالعه میدان میان دو شرکت منعقد شده است.
✔️ سرچ نام شرکت BIV در اینترنت تنها نام #البخاری را خروجی میدهد که یکی از چهرههای پرنفوذ مالزی به شمار میرود.او همان کسی است که برای توسعه بندر چابهار در سال 87 به ایران آمد و از #سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری خود گفت. رسانهها در آن روزها نوشتند البخاری در قبال آوردن چنین سرمایه هنگفتی خواستار تضمین سود 25 درصدی شده که مدیران چابهار چنین تضمینی ندادند تا وی قید سرمایه گذاری در ایران را بزند.
✔️ حالا تاریخ تکرار شده است و دوباره البخاری به ایران بازگشته است ولی نه با شرکت SKS مالزی بلکه با شرکت گمنامی به نام BIV که هیچ سابقهای در حوزه نفتی ندارد و فقط رئیس هیئت مدیره آن نامی آشناست. حال باید دید شرکت ملی نفت بر چه اساسی تصمیم گرفته است بار دیگر تفاهمنامه 10 سال پیش را تکرار کرده و این بار با یک شرکت گمنام به مرحله امضا برسد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/z1dKHM
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تکرار تفاهمنامه این بار با یک شرکت کاغذی!
در حالی شرکت ملی نفت تفاهمنامه توسعه میادین گلشن و فردوسی را با یک شرکت گمنام امضا کرده است که بررسیهای دقیق نشان میدهد این شرکت، شرکتی گمنام است که البته مالکیت آن متعلق به میلیاردر معروف مالزیایی است.
🌐 سیاسی کاری در بدهی 50 میلیارد دلاری
پرچم انحرافی کاردر برای تحریف واقعیت
✔️ #وحید_حاجیپور/ وزیر نفت معتقد است عملکرد دولت یازدهم در پارس جنوبی استثنایی بوده است و با دم مسیحیایی دولت یازدهم٬ همه چیز یک شبه «ردیف» شد و ایران٬ قطر را در تولید گاز از #مخزن مشترک گرفت. زنگنه روی موفقیتی دست گذاشته است که معاونش بطور زیرکانهای سعی دارد عامل این موفقیت را یک «شکست» تلقی کرده و سرمایه گذاری را با بدهی تعویض کند. #کاردر با تاکید بر این رقم معتقد است وضعیت نفت اصلا خوب نیست و این شرکت 50 میلیارد دلار بدهکار است که این بدهکاری٬ حاصل سوء مدیریت دولت گذشته بوده است٬ تا توانستند از صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی وام گرفتند و پول را هدر دادند و تسویه آن به دولت یازدهم منتقل شده است. گرچه او با احتیاط٬ صراحت را از گفتههایش میگیرد ولی پر واضح است او برای ایجاد انحراف در کارنامه #وزارت نفت در حوزه جذب #سرمایه گذاری بصورت هوشمندانهای سیاسی کاری میکند.
✔️ او بدهی را «پرچم» میکند که وزیر نفت زیر همان پرچم خود را احیا کننده صنعت نفت میداند. بخش اعظمی از این 50 میلیارد دلار بدهی که کاردر بدان اشاره میکند حاصل وامهایی است که شرکت ملی نفت از بانک مرکزی و صندوق #توسعه ملی دریافت کرده و با تزریق به پروژههای مهم نفتی و گازی مانند پارس جنوبی٬ کار را به پیش برد و اگر نبود٬ خبری از فاز 12 پارس جنوبی نیز نبود٬ نشانی از برابری تولید ایران و قطر دیده نمیشد٬ پالایشگاه ستاره خلیج فارس تبدیل به یکی از موضوعات کاری وزیر نفت نمیشد٬ میادین غرب کارون توسعه پیدا نمیکرد٬ کشتی لایه نفتی خریداری نمیشد٬ دکلهای ایرانی در دریا حضور نمیداشتند و ....؛ مدیرعامل شرکت ملی نفت که در دولت گذشته نیز از مدیران ارشد صنعت نفت بود بهتر از هر فرد دیگری میداند با همین 50 میلیارد دلار روند توسعه صنعت نفت متوقف نشد و پروژهها برای افتتاح به دست وزیر نفت فعلی رسید.
✔️ با بهره برداری از این پروژهها طبیعی است بازپرداختها آغاز شود که روال عادی در صنایع نفت جهان محسوب میشود. بارها گفته شده است که مبلغ 50 میلیارد دلار تعهدات شرکت ملی نفت٬ بدهی نیست بلکه سرمایه گذاری بوده که باید طبق قرارداد بازپرداخت شود مانند تعدادی از پروژههای نفتی دولت اصلاحات که هنوز هم بازپرداخت آنها ادامه دارد. با این وجود٬ کاردر با بیان نیمه واقعیت شائبه آفرینی میکند و دوست ندارد اشارهای داشته باشد که اگر این میزان سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران طی دور گذشته عملیاتی نمیشد امروز وزیر نفت هیچ چیزی برای عرضه نداشت.
✔️ اما در پاسخ به این استدلال میگویند در صورت تامین منابع مالی از بانکهای خارجی و راهکارهایی مانند فاینانس و ... میشد این بدهی را کاهش داد که در پاسخ باید گفت در زمان تحریم آیا امکان بهره گیری از چنین راهکارهایی وجود داشت؟ بطور حتم پاسخ خیر است زیرا همین امروز که تحریمها لغو شده است هنوز امکان استفاده از این راهکارها وجود ندارد چه رسد به روزهایی که حتی خرید نفت ایران هم تحریم شده و اجازه جابجایی یک دلار از منابع نفتی ایران به هیچ کشور و شرکتی داده نشده بود. در چنین شرایطی منابع داخلی بکار گرفته شد و پروژههای ملی کشور از توسعه جا نماند. اگر قرار بود روشهای مذکور مورد استفاده قرار بگیرد بدون تردید تا به امروز هیچ پروژه ای برای افتتاح نبود و وزیر نفت دولت یازدهم٬ بیکارترین وزیر نفت تاریخ جمهوری اسلامی ایران لقب میگرفت.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/5gbFty
@asrenaftcom
پرچم انحرافی کاردر برای تحریف واقعیت
✔️ #وحید_حاجیپور/ وزیر نفت معتقد است عملکرد دولت یازدهم در پارس جنوبی استثنایی بوده است و با دم مسیحیایی دولت یازدهم٬ همه چیز یک شبه «ردیف» شد و ایران٬ قطر را در تولید گاز از #مخزن مشترک گرفت. زنگنه روی موفقیتی دست گذاشته است که معاونش بطور زیرکانهای سعی دارد عامل این موفقیت را یک «شکست» تلقی کرده و سرمایه گذاری را با بدهی تعویض کند. #کاردر با تاکید بر این رقم معتقد است وضعیت نفت اصلا خوب نیست و این شرکت 50 میلیارد دلار بدهکار است که این بدهکاری٬ حاصل سوء مدیریت دولت گذشته بوده است٬ تا توانستند از صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی وام گرفتند و پول را هدر دادند و تسویه آن به دولت یازدهم منتقل شده است. گرچه او با احتیاط٬ صراحت را از گفتههایش میگیرد ولی پر واضح است او برای ایجاد انحراف در کارنامه #وزارت نفت در حوزه جذب #سرمایه گذاری بصورت هوشمندانهای سیاسی کاری میکند.
✔️ او بدهی را «پرچم» میکند که وزیر نفت زیر همان پرچم خود را احیا کننده صنعت نفت میداند. بخش اعظمی از این 50 میلیارد دلار بدهی که کاردر بدان اشاره میکند حاصل وامهایی است که شرکت ملی نفت از بانک مرکزی و صندوق #توسعه ملی دریافت کرده و با تزریق به پروژههای مهم نفتی و گازی مانند پارس جنوبی٬ کار را به پیش برد و اگر نبود٬ خبری از فاز 12 پارس جنوبی نیز نبود٬ نشانی از برابری تولید ایران و قطر دیده نمیشد٬ پالایشگاه ستاره خلیج فارس تبدیل به یکی از موضوعات کاری وزیر نفت نمیشد٬ میادین غرب کارون توسعه پیدا نمیکرد٬ کشتی لایه نفتی خریداری نمیشد٬ دکلهای ایرانی در دریا حضور نمیداشتند و ....؛ مدیرعامل شرکت ملی نفت که در دولت گذشته نیز از مدیران ارشد صنعت نفت بود بهتر از هر فرد دیگری میداند با همین 50 میلیارد دلار روند توسعه صنعت نفت متوقف نشد و پروژهها برای افتتاح به دست وزیر نفت فعلی رسید.
✔️ با بهره برداری از این پروژهها طبیعی است بازپرداختها آغاز شود که روال عادی در صنایع نفت جهان محسوب میشود. بارها گفته شده است که مبلغ 50 میلیارد دلار تعهدات شرکت ملی نفت٬ بدهی نیست بلکه سرمایه گذاری بوده که باید طبق قرارداد بازپرداخت شود مانند تعدادی از پروژههای نفتی دولت اصلاحات که هنوز هم بازپرداخت آنها ادامه دارد. با این وجود٬ کاردر با بیان نیمه واقعیت شائبه آفرینی میکند و دوست ندارد اشارهای داشته باشد که اگر این میزان سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران طی دور گذشته عملیاتی نمیشد امروز وزیر نفت هیچ چیزی برای عرضه نداشت.
✔️ اما در پاسخ به این استدلال میگویند در صورت تامین منابع مالی از بانکهای خارجی و راهکارهایی مانند فاینانس و ... میشد این بدهی را کاهش داد که در پاسخ باید گفت در زمان تحریم آیا امکان بهره گیری از چنین راهکارهایی وجود داشت؟ بطور حتم پاسخ خیر است زیرا همین امروز که تحریمها لغو شده است هنوز امکان استفاده از این راهکارها وجود ندارد چه رسد به روزهایی که حتی خرید نفت ایران هم تحریم شده و اجازه جابجایی یک دلار از منابع نفتی ایران به هیچ کشور و شرکتی داده نشده بود. در چنین شرایطی منابع داخلی بکار گرفته شد و پروژههای ملی کشور از توسعه جا نماند. اگر قرار بود روشهای مذکور مورد استفاده قرار بگیرد بدون تردید تا به امروز هیچ پروژه ای برای افتتاح نبود و وزیر نفت دولت یازدهم٬ بیکارترین وزیر نفت تاریخ جمهوری اسلامی ایران لقب میگرفت.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/5gbFty
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - پرچم انحرافی کاردر برای تحریف واقعیت
وحید حاجیپور/ قراردادهای جدید نفتی مساله ساز شده است و هیچ چیز با برنامه ریزیها و ...
🌐 همه موانع برداشته شدند
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
حالا که 4 مانع اصلی برداشته شده است و صنعت نفت خود را برای جشن امضاها آماده میکند بی انصافی محض است که با طرح مسائل حاشیهای و بدور از واقعیات ملموس٬ قصد القای این توهم را دارند که انتقادات داخلی نقش پر رنگ تری بر موانع یاد شده و ضعف در مدیریت وزارت نفت…