میز نفت
34.9K subscribers
8.02K photos
818 videos
39 files
3.55K links
عصرنفت را در «میز نفت» بخوانید

رسانه تخصصی نفت

اخبار #نفت، #گاز ، #پتروشیمی، #پالایش و‌ #انرژی را اینجا بخوانید

ارتباط با ادمين:
@vahid_hajipour


🔺احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
http://t.me/itdmcbot?start=mizenaft
Download Telegram
🌐 تاملی بر تشریفاتی شدن پست #مدیرعاملی
#کاردر، فدای چه چیزی شد؟

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ کاردر به امور روتین و جنبی مشغول است؛ دست تعدادی از مدیران گرفته و با آرمان‌های امام خمینی (ره) تجدید بیعت می‌کند. فردایش به دیدار خانواده شهدا می‌رود و امپراطوری‌اش تنها به دفتر خود ختم می‌شود. #وزیرنفت برای مذاکرات #صادرات گاز به عمان او را کنار می‌کذارد تا مهره اصلی او یعنی اصغر هندی امضا کننده باشد. در روزهایی که تفاهم‌نامه‌های نفتی امضا می‌شود همه جا هست جز جایی که باید حضور داشته باشد. بی دلیل نبود که او در یک جلسه دوستانه گفته بود من چند ماهی مدیرعامل نفت خواهم بود و امروز هم که قبول کردم٬ مسئولیت اصلی به عهده کس دیگری است.

✔️ تقریبا هر نفتی می‌داند که منظور او از «کس دیگر» چه کسی است و تکراری است اگر جریان مدیریت وی در نفت و تماس ساعت 12 شب با او بازنشر شود. به هر حال نام علی کاردر به عنوان ششمین مدیرعامل شرکت ملی نفت به ثبت رسیده است ولی نقش او بسیار تشریفاتی تر از زمانی است که حتی سید مهدی میرمعزی مدیرعامل بود.

✔️ همه چیز بین #معاونانش تقسیم شده است و او بر حسب یک وظیفه سازمانی در جمع خبرنگاران حاضر می‌شود و به پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. او فدای ساختاری شد که برای نفت چیده شد و پس از کناره گیری جوادی برای کار کردن جدی با این مدل٬ به ناچار قبول کرد در حالی که نمی‌خواست. کاردر نمی‌خواست چهره مدل شکست خورده‌ای شود که مشخص بود هدف از طراحی آن چه بود ولی سرانجام پذیرفت و برای هر کاری در زیر مجموعه خود را با معاونانش تنظیم کرد.

✔️ به بهانه خلوت کردن کارتابل‌های مدیرعامل٬ ساختار دچار تغییر شد و در این میان چهره‌های محبوب وزیر نفت به معاونت رسیدند. هدایت زاده٬ پاک نژاد٬ منوچهری و خلیلی ۴ معاون اصلی شدند که جایگاه شان بدون تردید از معاونان وزارت نفت هم مهم تر و استراتژیک تر است. به هر حال معاونت‌ها در میان دوستان توزیع شد و کاردر هم در ظاهر رئیس ۴ معاونی شد که بیش از آنکه با او هماهنگ باشند با وزیر نفت تنظیم هستند.

✔️ وقت کاردر به بازدیدها سپری می‌شود و چند جلسه هفتگی و مابقی استراحت. او بهتر از هر کسی می‌داند که چرا به مدیرعاملی رسید و از او چه می‌خواهند ولی شاید دیگر تا این حد تصور نمی‌کرد. کاردر مدیرعامل شرکتی است که صندلی مدیریتش و چند اتاق سهم او شده است و تمام. او قطعا در تنهایی خود به جوادی «آفرین» می‌گوید که نماند و رفت. او جوادی را تحسین می‌کند که نخواست مانند خودش تن به این شرایط بدهد و برای پاک نژاد حکم نزد و ترجیح داد برود تا با معاونان تحمیلی کار کند. خلاصه آنکه ترجیح داد روی زانوهایش زندگی کند تا مانند جوادی ایستاده برود.

✔️ کاردر پذیرفت ولو با اصرار اما خودش هم می‌داند کسی در نفت از او به عنوان یک «مدیرعامل» یا نخواهد کرد و به او لقبی داده خواهد شد که امروز در راهروهای وزارت نفت به صراحت شنیده می‌شود. به کاردر انتقادات سیاری وارد است ولی بهتر است بپذیریم او فدای هدفی شد که خود کاتالیزورش بود. به همین سادگی...!

✔️ از یاد نبریم مدیرعامل فعلی شرکت ملی نفت از لحاظ قانونی و حقوقی مسئول اصلی NIOC است و برای هر اتفاقی که در این شرکت رخ می‌دهد باید پاسخگو باشد. معاون چینی‌ها٬ رافع مسئولیت او نیست ولو آنکه اگر معاونی از معاونان او تا با حال نامه‌ای را امضا نکرده باشد.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/cNHKP0
@asrenaftcom
🌐 سر انجام بت سازی از فرانسوی‌ها
دلواپس توتال؛ چرا دیر کرد؟

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ .... در این بین٬ یک محور اصلی در پیش گرفته و گفته شد با حضور توتال در ایران٬ فضای تردید و ابهام پیرامون سرمایه گذاری در ایران شکسته خواهد شد و توتال با صف شکنی٬ شرکت‌های دیگر را ترغیب خواهد کرد تا در کشورمان سرمایه گذاری کنند. این استدلال نوعی شمشیر دو لبه بود و دلسوزان صنعت نفت در جلسات خصوصی و عمومی گفتند که با این توجیه به سراغ توتال نروند زیرا هم قدرت چانه زنی این شرکت را افزایش می‌دهند و هم در صورت تبعیت فرانسوی‌ها از تحریم‌های آمریکا٬ این توجیه حالت عکس به خود گرفته و در نهایت منجر به نیامدن سایر شرکت‌ها خواهد شد.

✔️ طبق استدلال دلبستگان به توتال٬ با آمدن فرانسوی‌ها سد ورود شرکت‌های خارجی به ایران شکسته خواهد شد ولی اکنون این پرسش مطرح است که با موضع فعلی توتال آیا چنین هدفی تامین خواهد شد؟ به بیان ساده تر٬ وقتی مدافعان سیاست‌های وزارت نفت از توتال بت ساخته و او را پرستش می‌کنند و در نهایت این شرکت٬ خود را تابع #آمریکا می‌داند٬ می‌توان به ورود شرکت‌های دیگر امید داشت؟

✔️ استدلال‌های سطحی متاسفانه به این نتیجه ختم شده است که وقتی توتال راهی ایران نشود سایر شرکت‌ها نیز ترجیح می‌دهند وارد نشوند و این دقیقا همان موضوعی است که دلسوزان آگاه و با تجریه به وزارت نفت منتقل کردند ولی گوش شنوایی برای آن وجود داشت.

✔️ وزارت نفت به حدی برای رسیدن دوباره به توتال عجله داشت که تفاهم‌نامه‌ای را در قالب HOA با توتال امضا کرد تا این شرکت با در اختیار گرفتن اطلاعات مخزن پارس جنوبی٬ آن را بررسی کرده و برنامه‌اش را برای انعقاد قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی ارائه کند. در آن روزها٬ امضای این تفاهم‌نامه یکی از خروجی‌های دیپلماسی موفق #انرژی دانسته و گفته شد که سد تحریم‌ها شکست در حالی که باز هم هشدار داده شد ذوق زدگی اینچنینی ممکن است به ضرر منافع ملی تمام شود ولی این توصیه دلسوزانه نیز در راهروهای قدرت و خود بزرگ بینی شنیده نشد.

✔️ وزیر نفت همواره در اظهارات خود می‌گوید توتال یک فاز پارس جنوبی را یک میلیارد دلار تمام کرد و شرکت‌های ایرانی با دو و سه برابر قیمت توتال در حالی که طبق گزارش تفریغ بودجه سال 91 هزینه توسعه فاز 2 و 3 پارس جنوبی بیش از 4.5 میلیارد دلار تمام شده است نه یک میلیارد دلار. این به کنار٬ باید سراغی هم از اسناد محاکمه توتال در آمریکا گرفت که بر اساس اسناد منتشر شده توسط دادستانی نیویورک٬ توتال بابت افزایش سقف قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی و همچنین قرارداد #سیری به یکی از مدیران نفتی بیش از 60 میلیون دلار #رشوه داده است. به همین راحتی توتال با رشوه‌ کار خود را پیش برد و حالا که قرار است به عنوان صف شکن وارد ایران شود٬ پای آمریکا را به میان می‌کشد. ای کاش #وزارت نفت و دوستداران آن کمی فکر این روزها را می‌کرده و بجای بزرگ کردن یک شرکت خاص٬ روی گزینه‌های دیگری نیز کار می‌کردند تا اینگونه «قفل» نشوند.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/OjReeV
@asrenaftcom
میز نفت
با جدی تر شدن به قدرت رسیدن مارین لوپن در فرانسه٬ آیا تردیدهای توتال برای حضور در ایران بیشتر خواهد شد یا کمتر؟ /عصرنفت را فردا بخوانید. @asrenaftcom
🌐 نگاهی به انتخابات #فرانسه
تردید #توتال با ظهور ترامپ فرانسوی

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ شرکت‌های بسیاری برای حضور در صنعت نفت ایران اعلام آمادگی کردند ولی هیچ یک به قرارداد نرسیدند و هر چه بوده تفاهم‌نامه‌های کم اعتباری است که حکم «زنبیل» در «صف» را دارد. آن‌ها پیش از امضا شدن برجام با ایران وارد مذاکره شدند و پس از توافق کشورمان با گروه 1+5 در حوزه تفاهم‌نامه‌ها به ایران رفت و آمد کردند. در واقع نخستین مرحله از احیای سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران٬ برجام و لغو تحریم‌ها بود که با تحقق آن٬ امیدها افزایش یافت ولی گذر از این مرحله به معنای پاک شدن صحنه از مشکلات و دست اندازهای بعدی نبود و هنوز هم چند مشکل جدی دیگر باقی مانده بود.

✔️ سد دوم٬ حضور یک چهره منطقی و عقلانی در کاخ سفید بود. با توجه به احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری #آمریکا٬ شرکت‌های نفتی در فاز مذاکره و تفاهم‌نامه با ایران ادامه دادند تا تکلیف رئیس جدید کاخ سفید مشخص شود. گرچه کلینتون و ترامپ هر دو به ایران می‌تاختند ولی با توجه به آنکه دمکرات‌ها بیشتر از جمهوری خواهان به برجام پایبند بودند٬ کلینتون آرزوی شرکت‌های بزرگ نفتی شد ولی با این وجود٬ ترامپ به ریاست جمهوری رسید تا آسمان ابری تر از گذشته شود.

✔️ ولی شرکت‌های نفتی جدای از تردیدی که در عصر ترامپ گرفتارش شده‌اند٬ با مانع سوم دیگری نیز مواجه هستند که تردیدهایشان را افزایش و حتی کاهش داده است. توتال روی دو انتخابات ریاست جمهوری قمار کرده اند تا ببینند وضعیت حضورشان در ایران چگونه خواهد بود. انتخابات ایران و فرانسه دو بزنگاه مهم برای این شرکت فرانسوی هستند که در مورد نخست نگرانی جدی وجود ندارد ولی در مورد گزینه دوم٬ همه چیز در فضایی مه آلود قرار گرفته است.

✔️ مارین لوپن سیاستمدار میانسال جبهه ملی فرانسه این روزها شانس نخست ریاست جمهوری فرانسه محسوب می‌شود. خانم وکیل خواهان خروج از اتحادیه اروپاست و تحریم‌های غرب را علیه روسیه «احمقانه» توصیف می‌کند و علاقه عجیی به دونالد ترامپ و نگرش‌های وی دارد. لوپن یک ناسیونالیست افراطی و در ادبیات سیاسی فرانسوی‌ها به یک راست افراطی معروف است و در نگاه نخست عقاید خطرناکی برای اقتصاد جهان و شرکت‌های بین المللی دارد. او علاقه دارد فرانسه را با بازگشت به «دوگلیسم» صاحب قدرتی کند که از آن فاصله گرفته است٬ از همکاری جدی با روسیه و نزدیکی به این کشور می‌گوید٬ اقتصاد لیرالی را ویران کننده عنوان کرده و خروج سریع فرانسه از اتحادیه اروپا را نشانه رفته است.

✔️ شکننده شدن فضای اتحادیه #اروپا و حرکت کشورهای اروپایی به سمت «منفعت گرایی میهنی» می‌تواند یک اتفاق مثبت برای ایران باشد ولی نه در کوتاه مدت. از یاد نبریم تصمیمات اتحادیه اروپا برای کشورهای عضو٬ نارضایتی‌های بسیاری را در قاره سبز برانگیخته است. به عنوان نمونه آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها که پس از تجزیه شوروی ده ها میلیارد دلار در روسیه سرمایه گذاری کرده و به شراکت با پوتین پرداخته‌اند بارها نسبت به تحریم‌ها علیه مسکو انتقاد کرده‌اند و یا فرانسوی‌ها در موضوع سرکوب مردم تونس توسط بن علی٬ بر خلاف اتحادیه اروپا نه تنها انتقادی نکرد بلکه وارد فاز حمایتی شد و در نهایت با فشارهایی که بر این کشور وارد شد٬ سکوت کرد. فرانسوی ها رابطه خوبی با بن علی داشتند و در سال 1995 یک قرارداد جذاب تجاری با تونس منعقد کرده و در واقع شریک اقتصادی این کشور بودند اما در نهایت به دلیل موضع اتحادیه اروپا٬ دست از حمایت از تونس برداشتند.

✔️ این نمونه‌ها نشان می‌دهد فصل نوینی از بازبینی سیاست‌های بین المللی و اقتصادی در اروپا شکل گرفته است که روی حول «منافع کشور» می‌چرخد و نه منافع یک قاره. به همین دلیل است که لوپن بدنبال احیای گفتمان دوگلیسم در فرانسه است و حتی به بناپارتیسم متهم می‌شود. لوپن را باید شمشیر دو لبه‌ای نامید که شاید فضا را برای سرمایه گذاران فرانسوی در ایران تیره کند و یا با در نظر گرفتن پارامترهای ملی و منافع کشورش٬ سرمایه گذاران و شرکت‌های کشورش را راهی ایران کرده و از آن‌ها حمایت کند.

✔️ اما نباید آنسوی ماجرا را نیز نادیده گرفت و آن تحول در رژیم تحریم‌های اقتصادی است. هرچند کشورهای اروپایی بدنبال بازگشت به «اصل خویش» هستند ولی شاید تحولات سیاسی و تغییر دولت‌ها نتواند روی روند شرکت‌های بین المللی در حوزه سرمایه گذاری تاثیر بگذارد زیرا با تکامل رژیم تحریم‌ها، نقش اساسی به نهادهای اقتصادی و مالی واگذار شده و دولت ها دیگر نقش برجسته ای ندارند. مثلا یک شرکت چند ملیتی، هیچ گاه در مسیری حرکت نمی‌کند که از بازار مالی آمریکا محروم شود و در این مسیر هیچ توصیه‌ای را از دولت یا دولت‌ها نخواهد پذیرفت.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/MJXjI2
@asrenaftcom
🌐 چالش‌های عرضه شرکت ملی نفت در بورس
#آرامکو،نمونه شکست خورده NIOC است؟

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ چند ماهی می‌شود که برخی کارشناسان و صاحب نظران حوزه نفت و انرژی از لزوم عرضه #سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس می‌گویند و این اقدام را گامی بزرگ در راستای مدیریت بهتر و اصولی‌تر شرکت ملی نفت عنوان می‌کنند. گرچه این مهم یکی از بحث برانگیزترین مباحث کارشناسی در صنعت نفت است ولی با توجه به اینکه عرضه سهام در #بورس، بسترهای بسیار مهمی از شفافیت را می‌طلبد تحقق چنین مهمی در شرایط فعلی بسیار بعید و دور از ذهن است.

✔️ آن‌ها معقتدند که وقتی آرامکو برای شفاف سازی قدم بر می‌دارد پس نوبت شرکت ملی نفت ایران هم فرا رسیده است در حالی که #عربستان به بزرگترین قمار تاریخ خود دست زده است و این می‌تواند منجر به رسوایی اش شود. باید بدانیم آل سعود که ماه‌هاست بدنبال عرضه 5 درصد آرامکو در بازارهای سهام است با چند مشکل جدی دست و پنجه نرم می‌کند که نخستین مورد آن مربوط به میزان ذخایر است. عرف رایج در شرکت‌های ملی نفت اینگونه است که آن‌ها هر رقمی را که دوست داشته باشند به عنوان ذخایر خود اعلام می‌کنند که اغلب از واقعیت دور هستند. یکی از پیش شرط‌های قبول آرامکو در بورس٬ حضور تیم‌های کارشناسی در این شرکت است تا با بررسی دقیق میزان ذخایر این شرکت٬ رقم دقیقی را اعلام کنند و از آنجا که #ذخایر نقش بسیار مهمی در ارزش گذاری شرکت‌های بورسی دارد٬ عیان شدن این ذخایر ممکن است به کاهش شدید ارزش سهام عرضه شده بیانجامد.

✔️ عربستانی که سال‌هاست خود را دارنده بزرگترین ذخایر دنیا با حجمی رویایی می‌داند از رو شدن ارقام ساختگی خود واهمه دارد ولی برای عرضه سهام خود در بازار٬ باید این تکلیف را بپذیرد. همچنین آرامکو باید هر 3 ماه یکبار میزان ذخایر٬ #فروش٬ #درآمد و #سود خود را اعلام رسمی کند که همین موضوع چالش دیگری برای سعودی‌هاست.

✔️ کسانی که روی شرکت‌های نفتی مطالعات جدی داشته‌اند بخوبی می‌دانند نفت در عربستان یک ابزار سیاسی است که بیشتر از سیاست‌های آل سعود خط می‌گیرد و نه بازار و این خود چالش دیگری برای آرامکو است که اصلا دوست ندارد سهامدارانش بدانند آن‌ها برای مقابله منطقه‌ای به ایران٬ روی تداوم کاهش قیمت نفت تاکید دارند و یا برای خراب کردن بازار ایران٬ تخفیف‌های غیر عرف را در پیش گرفته‌اند. در واقع تا وقتی نگاه آل سعود به نفت سیاسی است نمی‌توان آرامکو را در حیطه اقتصاد تطبیق داد و این همان مساله‌ای است که ریاض را آشفته می‌کند.

✔️ شیوه عشیره‌ای حاکم بر آرامکو چالش دیگری است که در صورت عرضه شدن سهام آن در بورس٬ باید با آن خداحافظی کرد. طبق قوانین عربستان٬ 9 درصد از سود سالانه آرامکو به این شرکت تعلق می‌گیرد و بقیه عواید حاصل شده پس از کسر این 7 درصد سود به دولت٬ پادشاه و شاهزادگان سعودی تعلق می‌گیرد. مثلا سهم دولت 50 درصد٬ سهم پادشاه 25 درصد و سهم شاهزادگان 25 درصد دیگر است که قطعا در سایه چنین مدلی٬ کنار آمدن با بورس کمی سخت است.

✔️ عربستان ارزش آرامکو را به بیش از 5 برابر قیمت گذاری موسسه‌های بزرگی مانند وود مکنزی ارزش گذاری کرده است و این ارزش گذاری بر اساس اطلاعاتی است که خود برای خود ساخته است و بازارها برای 5 درصد سهام این شرکت در نهایت 25 میلیارد دلار ارزش تعیین کرده‌اند.

✔️ فرض کنید با شفاف شدن اطلاعات مربوط به شرکت ملی نفت٬ حجم ذخایر میعانات گازی روی آب منتشر شود و خبر 50 میلیون بشکه محموله‌های بدون مشتری جهانی شود٬ آنگاه چه اتفاقی ممکن است برای منافع ملی رخ دهد؟ موضوع ورود شرکت ملی نفت به بورس تهران بسیار پیچیده تر از این مباحث است که نیازمند صدها ساعت چانه زنی کارشناسی و علمی است. رویکردهای اقتصادی و شفافیت تنها بخشی از چالش‌های بزرگی است که باید مباحث سیاسی٬ امنیتی٬ ساختاری و نهاده‌ای و ... را در کنار آن دید. فعلا فصل٬ فصل عرضه سهام شرکت ملی نفت ایران در بورس نیست.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ZryyHt
@asrenaftcom
🌐 چه کسی به توتال پاس گل داد؟

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/.... در روزهای پس از برجام٬ فرانسوی‌ها باز هم به ایران نزدیک شدند و توتال برای فاز 11 پا پیش گذاشت و باز هم موتور استدلال‌های سطحی روشن شد که توتال خاطره داماتو را تکرار می‌کند ولی این شرکت با امضای تفاهم‌نامه جدی با شرکت ملی نفت ایران٬ از ایران وقت خواست. این وقت خواستن برای نهایی کردن طرح توسعه فاز 11 در نهایت منجر به بی تعهدی توتال شد و آن‌ها توافق خود را منوط به شرطی کردند که از نظر وزیر نفت برخلاف مفاد تفاهم‌نامه است.

✔️ این همان شیوه همیشگی توتال است که قصد دارد با افزایش قدرت چانه زنی خود٬ امتیاز بیشتری بگیرد ولی برخی مدیران وزارت نفت به دلیل شیفتگی بیش از اندازه به توتال٬ آن را طبیعی عنوان می‌کنند. جالب آنجاست که وقتی نسبت به بی تعهدی توتال انتقاد شد تیم رسانه‌ای زنگنه با ارائه تحلیل‌های عجیب عنوان کرد که دامن زدن به حواشی اخیر توتال و ضعیف جلوه دادن موضع وزارت نفت٬ به افزایش قدرت این شرکت فرانسوی تمام خواهد شد لذ باید سکوت کرد.

✔️ دعوت وزارت نفت به سکوت منتقدان حالا به شکل جالب تری در وزارت نفت معکوس شده است؛ آنجا که امیرحسین زمانی نیا معاون بین الملل وزیر نفت در همایش برجام و اقتصاد مقاومتی درست بر خلاف موضع وزیر نفت حق بزرگی به توتال می‌دهد و می‌گوید ما به نگرانی توتال حق می‌دهیم!

✔️ وی گفته است که از توتال دلخور نیستیم و آن‌ها منتظر تصمیم ترامپ هستند. آن‌ها می‌خواهند پول بیاروند پس بجاست که بدنیال روشن شدن تکلیف خود باشند. اظهارات زمانی نیا نشان می‌دهد که چیزی که او گفته است نمادی است از تفکر حاکم بر وزارت نفت. بطور قطع سخنان زمانی نیا وسعت عمل بیشتری به توتال خواهد داد تا قصه پر درد دهه 80 را تکرار کند و در این میان تلاش شرکت ملی نفت برای متقاعد کردن توتال جهت انتشار بیانیه‌ای درباره حاشیه‌های یک ماه گذشته به نتیجه باقی مانده است.

✔️ علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بلافاصله پس از جدی تر شدن این حواشی٬ گفته بود طی چند روز آینده بیانیه مشترکی میان ایران و توتال منتشر خواهد شد که در آن به اراده توتال برای سرمایه گذاری در ایران تاکید خواهد شد. فشارها به توتال برای انتشار این بیانیه راه به جایی نبرد که هیچ٬ حالا معاون زنگنه در موضعی پر از ضعف که عزت کشور را زیر سوال می‌برد٬ چنان به توتال بال و پر می‌دهد که نشاندهنده شبفتگی او به این شرکت فرانسوی است.

✔️ اگر سخنان وزیر نفت را رسمی‌تر بدانیم٬ توتال تعهد خود را فراموش کرده است ولی معاون او امروز به بی تعهدی توتال حق داده است و براحتی گفته است از او دلگیر نیستیم. به همین راحتی! بدون تردید توتال با مستمسک کردن این موضع و سخنان معاون وزیر نفت٬ خود را در چند پله بالاتر قرار خواهد داد تا نه تنها هیچ گونه قدرتی در اختیار مذاکره کنندگان ایرانی باقی نماند٬ بلکه شاهد یک گل به خودی بی نظیر از سوی وزارت نفت باشیم. بازی پنهان شده در رابطه با توتال٬ با سخنرانی زمانی نیا عیان شد و حالا باید دید چه امتیازاتی به این شرکت داده خواهد شد و آیا این شرکت واقعا به ایران خواهد آمد یا خیر؟

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/d6OCd5
@asrenaftcom
🌐 افتخار #وزارت_نفت به چیزی که منکرش است

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ پروژه‌هایی که امروز در شرف افتتاح هستند داستان جالبی دارد. این پروژه‌ها درست در روزهایی که تحریم‌ها علیه ایران آغاز شده بود و شرکت‌های خارجی علاقه‌ای به حضور در #ایران نداشتند توسط شرکت‌های ایرانی به پیش برده شد و با پیشرفت قابل ملاحظه‌ای به دولت یازدهم رسید. رویکرد آن روزهای صنعت نفت چاره‌ای جز اعتماد به شرکت‌های ایرانی را پیش روی کشور نگذاشته بود درست بر خلاف امروز که یک قرارداد هم امضا نشده و همه چیز به بازگشت شرکت‌های خارجی منوط شده است.

✔️ گرچه این پروژه‌ها به دلیل تحریم‌ها و افزایش قیمت نفت با افزایش هزینه‌ها و تاخیر همراه شد ولی از آنجا که چاره‌ای جز توسعه #میدان_مشترک پارس جنوبی نبود کارها به پیش رفت و حالا روبان افتتاح آن‌ها به دولت یازدهم رسیده است. نکته مهم در این باره٬ اتخاذ تصمیم در روزهای سخت بود که منجر به آن شد که وزیر نفت امروز با افتخار بگوید میزان برداشت ایران و #قطر در پارس جنوبی برابر شده است و البته خیلی هم علاقه دارد این موفقیت را به نام خود تمام کند درحالی که مهم ترین عامل در این موفقیت٬ تصمیمی بود که در ان روزها گرفته شد.

✔️ وزارت نفت فعلی اما برای نادیده گرفتن این موضوع روی مباحث دیگری مانور می‌دهد از جمله بدهی‌های شرکت ملی نفت ایران و بدون اشاره به آنکه این بدهی به دلیل سرمایه گذاری در پارس جنوبی و میادین مشترک ایجاد شده است سعی در آن دارد تا این بدهی را مربوط به سوء عملکرد گذشته دانسته و افتخار برابری تولید با قطر را به نام خود تمام کند.

✔️ در چنین شرایطی است که سیاسی کاری به اوج خود می‌رسد و خیابان های تهران پر می‌شود از بنرها و بیلبوردهایی که افتخار افتتاح فازهای پارس جنوبی را به نام دولت یازدهم تمام می‌کند. به بیان ساده تر٬ وزارت نفت روی «تصمیماتی» موج سواری می‌کند که خود فاقد قدرت اتخاذ آن است و به هیچ عنوان علاقه ندارد روی توان داخل حساب باز کند ولی از آنجا که انتخابات در پیش است٬ از توان داخل می‌گوید.

✔️ در گذشته٬ برای عقب نماندن از پروژه‌های پارس جنوبی «تصمیم» گرفته شد ولی این روزها همه چیز معطل ورود شرکت‌های خارجی است زیرا به اعتقاد وزیر نفت شرکت‌های ایرانی باید پیشکار شرکت‌های خارجی باشند که اگر چنین تفکری در گذشته حاکم بود٬ وزارت نفت در دوره فعلی باید به دیوارها چشم می‌دوخت و مدیرانش به حضور در سخنرانی‌های خسته کننده سرگرم می‌شدند.

✔️ تفاوت دیدگاه‌ها در پارس جنوبی به خودی خود نشان می‌دهد که هرگاه روی توان داخل – ولو با فاصله از استانداردهای جهانی- حساب باز کنیم موفق تر از آنیم که چشم انتظار شرکت‌های خارجی باشیم و هیچ قراردادی امضا نشود. بر اساس آمارهای شرکت نفت و گاز پارس٬ میزان پیشرفت فیزیکی پروژه‌هایی که قرار است در هفته‌های آینده افتتاح شوند نشان می‌دهد که وزارت نفت با کمترین زحمت آن‌ها را به مرز افتتاح رسانده است.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uDiknD
@asrenaftcom
میز نفت
با واگذاری کارفرمایی لایه نفتی پارس جنوبی به POGC وزن معاونان کاردر بیشتر مشخص شد./ پاک نژاد در مقابل منوچهری یک شکست تمام عیار را تجربه کرد. @asrenaftcom
🌐 #پاک_نژاد در خاک #منوچهری

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/روزی که قرار بود #ساختار شرکت ملی نفت تغییر داده شود، نگرانی‌ها از یک تغییر دیگر احیا شد. در جلسات خصوصی که برای این مهم برگزار شد کمتر کسی جرات مخالفت به خود راه داد و کسانی که مخالف بودند حالا نیستند. وزیر نفت تصمیم گرفته بود برای آنکه دو دستش در نفت، فعال تر شوند ساختار NIOC «رفو» شود که این رفو بیش از همه به ضرر مدیرعامل شرکت ملی نفت بود.

✔️ از همان ابتدا مشخص بود وزن منوچهری بسیار سنگین تر و قابل قبول تر از پاک نژادی است که هر دو از وزارت نیرو به نفت آمدند و یکی به توسعه رفت و دیگر در همان نقش حراستی باقی ماند. زور پاک نژاد به قدرت لابی منوچهری نمی‌چربید و این از همان اول مشخص بود ولی «محسن» نمی‌خواست بازنده دوئلی باشد که سنگینی نگاه زیرمجموعه را برایش به عاریت می‌آورد. تلاش‌های وی در هر حوزه‌ای به شکست انجامید که مهم ترین آن موضوع برکناری مدیرعامل شرکت ملی #حفاری بود که مجموع آمارهای مخابره شده از حیدر بهمنی و سفرهای او نتوانست موثر واقع شود تا او حتی در حوزه کاری خود هم یک ناکام بزرگ لقب بگیرد.

✔️ #معاون_تولید با انبوهی از غریبگی با تولید قدم در راهی گذاشته بود که حتی زیر مجموعه‌های وی نیز آنرا مشروع نمی‌دانستند. گرفتن طرف شرکت‌های تولیدی در جلسات هیئت مدیره هم نتوانست وی را یک «صاحب منصب» نمایش دهد و حالا با خلع ید شرکت نفت فلات قاره از پروژه لایه نفتی این شکست به شکل تلخ تری تجربه شد.

✔️ منوچهری در این چالش بزرگ به پاک نژاد نشان داد باید در سایه او بماند و هر چه تلاشش را بیشتر کند بیشتر به خود و زیرمجموعه‌های خود آسیب می‌رساند. این مخابره بی شباهت به داستان ماری نیست که دور اره‌ای چنبره زده و با این ذهنیت که اره دشمن اوست بر قدرت چنبره خود اضافه می‌کند به این امید که اره را از پای در بیاورد ولی خود قربانی اش شد.

✔️ شکست‌های پی در پی پاک نژاد با همه زیرکی او نشان می‌دهد لباس تولید برای وی بسیار گشادتر از آنی است که می‌توان فکرش را کرد. یونیفرم تولید یک «تولیدی» می‌خواهد و نه یک نیرویی. پاک نژاد این موضوع را قبول ندارد و در برابر رقیب حرفه‌ای خود روز به روز ضعیف تر می‌شود. شاید اگر یک چهره تولیدی و نفتی در مقابل منوچهری قرار می‌گرفت اوضاع برای شرکت‌های تولیدی بهتر بود. پاک نژاد حتی در جنوب قافیه را به منوچهری باخته است تا نارضایتی از وی در شرکت‌های زیر مجموعه خود برایش مین گذاری شود.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1UIpxO
@asrenaftcom
🌐 هدفگذاری غیر منطقی نفت برای تولید 96
320 هزار بشکه رویایی

✔️ #وحیدـحاجی‌پور / در جدیدترین هدف گذاری توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت قرار است میزان تولید نفت کشور 8 درصد افزایش پیدا کند؛ اگر تولید فعلی نفت ایران را بنا به گفته علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران 4 میلیون بشکه در نظر بگیریم باید میزان افزایش تولید 320 هزار بشکه در روز باشد که رقم بسیار بزرگی برای یک سال است.

✔️ وزارت نفت تا پایان سال 10 ماه زمان دارد و این بدان معناست که بطور میانگین باید ماهانه 32 هزار بشکه به ظرفیت تولید خود بیافزاید. این مقدار یا باید با افزایش تولید شرکت‌های تولیدی صورت پذیرد و یا پروژه‌های در دست #توسعه به پایان برسد. برای آنکه بدانیم میزان ظرفیت تولید چقدر است بهتر است به شرکت‌های تولیدی نگاهی بیاندازیم.

✔️ بر اساس آخرین آمارها، میزان تولید مناطق نفتخیر حدود 2 میلیون و 950 بشکه در روز است. تولید شرکت نفت فلات قاره هم اکنون 400 هزار بشکه در روز است که روند کاهشی را تجریه می‌کند. با اضافه کردن تولید روزانه 20 هزار بشکه لایه نفتی پارس جنوبی، تولید این شرکت 420 هزار بشکه در روز است. شرکت نفت مناطق مرکزی هم با اضافه شدن تولید میدان #آذر حدود 210 هزار بشکه در روز تولید می‌کند.

✔️ جمع تولید 3 شرکت اصلی بهره برداری نفت کشور نشان می‌دهد این شرکت‌ها روزانه 3 میلیون و 580 هزار بشکه در روز تولید می‌کنند. بقیه تولید هم برای شرکت نفت و گاز اروندان است. یعنی این شرکت باید تولید فعلی‌اش 420 هزار بشکه در روز باشد ولی آخرین رقم تولید اروندان 360 هزار بشکه است که این اختلاف 60 هزار بشکه‌ای به دلیل آماده نبودن بخشی از تولیدات غرب کارون است. با احتساب یاران 30 هزار بشکه‌ای، یادآوران 100 هزار بشکه‌ای و آزادگان شمالی 75 هزار بشکه‌ای تولید این شرکت باید به 420 هزار بشکه در روز برسد که ادعای مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره تولید 4 میلیون بشکه‌ای درست باشد.

✔️ آمارهای رسمی می‌گویند هم اکنون 3 میدان یادآوران، آزادگان شمالی و یاران 200 هزار بشکه در روز نفت تولید می‌کنند که قابل افزایش نیستند و برای افزایش تولید باید فازهای بعدی توسعه تعریف و اجرا شوند.

✔️ با توجه به میزان تولید فعلی کشور که رقم 4 میلیون بشکه در روز را خروجی نمی‌دهد ولی کاردر آن را رسما اعلام کرده، پرسش مهم اینجاست که افزایش 320 هزار بشکه‌ای نفت کشور طی 10 ماه آینده از چه منبعی عملیاتی خواهد شد؟ هرچند ممکن است با افزایش خزنده میزان تولید از میدان آذرو لایه نفتی پارس جنوبی موجب افزایش تولید نفت کشور شود ولی بدون تردید در خوش بینانه ترین حالت میزان افزایش تولید نفت کمتر از 80 هزار بشکه خواهد بود که همین رقم نیز با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/X4xwkl
@asrenaftcom
🌐 پولی برای پرداخت نیست
سود گازی #ترکیه در جیب ترکمنستان از حساب ایران!

✔️ #وحیدـحاجی‌پور/ روند بررسی تجارت گاز توسط جمهوری اسلامی ایران٬ یک ورودی و یک خروجی دارد. صادرات گاز به #ترکیه و کسب درآمد ازاین طریق ورودی و خرید گاز از #ترکمنستان خروجی این تجارت از نظر درآمدی و هزینه است. واریز بهای گاز ترکمنستان از محل درآمد صادرات گاز به ترکیه انجام و از طریق هالک بانک ترکیه به حساب شرکت ترکمن گاز واریز می‌شود. با توجه به فاصله بیش از 10 سنتی گاز صادراتی ایران و گاز صادراتی ترکمنستان٬ ایران به سود خوبی دست می‌یابد که پس از واریز سهم صندوق توسعه ملی٬ ما بقی درآمد به شرکت ملی گاز ایران تعلق می‌یابد که برای امور این شرکت از جمله گازرسانی اختصاص می‌یابد.

✔️ با شدت گرفتن تحریم‌ها و عدم دسترسی ایران به شبکه جهانی بانکی٬ شرایط برداشت یا واریز پول به حساب ترکمنستان سخت شد اما به هر شکل مشکلی بابت عدم واریز پول گاز ترکمنستان پیش نیامد و بر اساس گفته منابع آگاه٬ میران بدهی ایران به ترکمنستان کمتر از 600 میلیون دلار بود. دولت یازدهم که به راس کار آمد در پرداخت هزینه گازی که از #ترکمنستان وارد می‌کرد دچار مشکل شد و در نهایت کار به قطع صادرات گاز به ایران رسید. گرچه ایران ، ترکمنستان را محکوم به بدعهدی کرد اما میزان بدهی 2 میلیاردی ایران به این کشور باعث شد تا شرکت ترکمن گاز دست به این اقدام بزند.

✔️ وزیر نفت در کمیسیون انرژی گفته است ما بابت عدم پرداخت و یا تاخیر در پرداخت به ترکمنستان جریمه می‌دهیم که این جریمه روزانه 240 هزار دلار در روز است. سوال: سود 5 درصدی به ترکمنستان بابت #سود_بدهی بر چه اساسی٬ در چه تاریخی و توسط چه کسی تعهد داده شده است که اگر ایران نتوانست بدهی خود را پرداخت کند سود بدهی به آن تعلق بگیرد؟

✔️ اکنون که به دلیل دفاع ضعیف ایران در داوری و کاهش قیمت گاز ایران به 16.7 سنت به ازای هر متر مکعب از یک سو و صادرات روزانه 30 میلیون متر مکعب در روز طی 14 ماه از سوی دیگر٬ منبعی برای تسویه بدهی با ترکمنستان باقی نمانده است، سود این بدهی و عدم پرداخت از چه محلی قرار است پرداخت شود؟

✔️ این در حالی است که عراقی مدیرعامل شرکت ملی گاز گفته است برای پرداخت پول گاز دیگر با چمدان و از طریق دلال‌ها پول ترکمنستان را پرداخت نمی‌کنیم و با برجام توانسته ایم به این حواشی فائق بیابیم. اگر چنین اتفاق مهمی رخ می‌داد پس دلیل قطع گاز ایران و تحمیل سود بدهی به میزان 240 هزار دلار در روز چیست؟

✔️ آیا وزارت نفت به این حد به توانایی خود اطمینان داشت که چنین تعهدی را قبول کرد و براحتی توانست به ترکمنستان درآمد شیرینی را هدیه دهد؟ حالا که خبری از درآمدهای صادراتی گاز نیست و روزی 30 میلیون متر مکعب گاز به ترکیه هدیه می‌شود٬ بدهی ایران به ترکمنستان چگونه تسویه می‌شود؟ توجه داشته باشید به این بدهی که بخشی از آن از محل سودبدهی است٬ باز هم سود بدهی تعلق می‌گیرد. به بیان ساده تر٬ بدهی ایران به ترکمنستان انباشته می‌شود. بحران خاموشی که اگر به آن رسیدگی نشود ضررهای بزرگتری را به کشور تحمیل خواهد کرد.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Kp2gax
@asrenaftcom
🌐 درباره صلاحیت #کرسنت / «یک»تنه برای «یک» دلال

☑️ #وحیدـحاجی‌پور/ کرسنت متعلق به خانواده جعفر است. ضیا جعفر صاحب اصلی این شرکت از اعضای سایه استخبارات رژیم بعث بود که علاوه بر امور اطلاعاتی، به دلالی نفتی نیز مشغول بود و از دهه 50 شمسی، کار خود را با نفت ایران آغاز کرده بود. این دلال وظیفه بهره برداری از میدان مشترک مبارک را بر عهده داشت. میدانی که میان ایران و امارات مشترک بود و کرسنت با حساب سازی و دست بردن بر صورت‌های مالی، حق ایران را از این میدان پایمال کرده بود. با وجود آنکه وزیر نفت و دیگر مدیران بلندپایه صنعت نفت در اواخر دهه 70 شمسی به این موضوع آگاه بودند اما تصمیم گرفتند وارد معامله‌ای دیگر با این دلال شوند. معامله‌ای که گاز میدان سلمان را با هزینه‌ای نازل و تحت شرایط غیر قابل باوری، به کرسنت می‌فروخت تا این شرکت گاز ایران را به بهایی بالاتر به شارجه صادر کنند.

☑️ به عنوان نمونه در اوایل دولت هفتم، وزارت نفت پرسش نامه‌هایی را برای شرکت‌های متقاضی سرمایه گذاری در ایران تهیه کرده و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. کرسنت از جمله شرکت‌هایی بود که برای سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران اعلام آمادگی کرد اما پس از آنکه کارشناسان شرکت ملی نفت ایران سوابق و فرم‌های این شرکت را بررسی کردند، این دلال را فاقد صلاحیت فنی، بازرگانی، مالی و ... دانستند. به این ترتیب کرسنت به کنار رفت ولی از آنجا که این دلال برای گاز ایران برنامه‌ای بزرگ و شیرین در سر داشت، از طریق #دلالان و آقازاده‌ها توانست خود را به نفت رسانده و مذاکرات خود را برای خرید گاز میدان #سلمان آغاز کند.

☑️ با وجود تاکید کارشناسان و مدیران شرکت ملی نفت ایران برای عدم همکاری با کرسنت، اما وزارت نفت تصمیم می‌گیرد کار خود را به پیش ببرد و مذاکرات خود را جدی‌تر دنبال کند. نتیجه این مذاکرات با ترفندهایی خاص به امضای قرارداد منتج می‌شود. در الحاقیه پنجم که سال 2003 میلادی منعقد شد شرکت کرسنت باید ظرف مدت 6 ماه تضامین خود را ارائه می‌کرد که اگر این تضامین در اختیار شرکت ملی نفت قرار نمی‌گرفت، حق فسخ قرارداد با ایران بود. براساس مندرجات در الحاقیه شماره 5 شرکت کرسنت موظف به ارائه یک فقره اعتبار اسنادی تضمینی به مبلغ 40 میلیون دلار و تعهدنامه موسسه برق و آب شارجه ظرف مدت 6 ماه از تاریخ الحاقیه 17 مارس 2003 بوده در حالی که شرکت کرسنت به تعهدات مذکور عمل نکرد و درنتیجه حق فسخ قرارداد به نفع شرکت ملی نفت ایران ایجاد شد.

☑️ درماندگی کرسنت برای ارائه این تضامین ساده در حالی به وقوع پیوست که مدافعان کرسنت معتقد بوده و هستند که این شرکت در واقع شرکت متعلق به حاکم #شارجه است. همچنین آن‌ها در پاسخ به انتقاد کارشناسان مبنی بر اینکه چرا باید قرارداد فروش گاز با یک دلال و شرکت خصوصی امضا شود، می‌گویند که شرکت‌های خصوصی اصولا اینگونه امور را به پیش می‌برند. در واقع با این توجیه تلاش می‌شود تا امر انعقاد قرارداد با کرسنت تطهیر شود در شرایطی که وقتی یک شرکت متعلق به حاکم شارجه، در ارائه تضامین ساده و کم ارزش بدین شکل ناتوان است آیا می‌توان آن را واجد صلاحیت دانست؟ این پرسشی است که علاقه مندان به کرسنت و وزیر نفت از آن دوری می‌کنند و نمی‌گویند اگر این شرکت صلاحیت صادرات گازایران را داشته چرا برای جلب رضایت ایران، حاضر به پرداخت رشوه می‌شود؟

☑️ برخلاف آنکه دلسوزان صنعت نفت در نامه‌هایی رسمی هشدار داده بودند امضای قرارداد با کرسنت اشتباه بزرگی است ولی تصمیم، آنی بود که گرفته شده بود و در نهایت همه چیز به ضرر ایران تمام شد. چه کسی مقصر است؟ وزیر فعلی نفت که یک تنه قرارداد را به پیش برد یا دولت قبل که مذاکرات را آغاز کرده بود و این کرسنت بود که در میانه راه مذاکره برای اصلاح چند بند قراردادی، از ایران شکایت کرد؟

☑️ چه خوب و چه بد، کرسنت با همه پیچش‌ها و تحولاتی که به خود دیده است به صاحب اصلی خود رسیده است. زنگنه باید پاسخگوی تصمیم خود باشد. برای شرح وضعیت فعلی، اشاره به این حدیث امیر المومنین علی (ع) کفایت می‌کند که فرمود: «هر كه تصميمش بد باشد، تيرش به خود او بر گردد».

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/5bta6F
@asrenaftcom