🌐 نگاهی به روند #توسعه #آزادگان
آزادگان حق چه کسانی است؟
✔️ پايان سال 88 مصادف بود با توليد 56 هزار #بشكهاي نفت از آزادگان كه در كمتر از يك سال محقق شد آن هم با مبلغ كمتر از 300 #ميليارد تومان در حالي كه #ژاپنيها براي توليد همين ميزان 2 ميليارد دلار از #ايرانيها طلب كرده بودند!
✔️ پس از شش ماه و پس از توليد كردن شش حلقه چاه اكتشافي، توليد 15 تا 16 هزار بشكهاي در روز از اين ميدان محقق شد. با توليدي كردن ميدان اطلاعات مفيدي از سوي مهندسان كسب شد كه در اطلاعات #مخزني و نحوه #توليد در آينده نقش مهمي داشتند. بر پايه اطلاعات به دست آمده مشخص شد MDP ژاپنيها براي توليد 175 هزار بشكه با حفر 35 حلقه #چاه پايه علمي نداشت چراكه پس از توليد ۱۶ هزار بشكه مشخص شد دبي چاهها پس از مدت كوتاهي كاهش يافته و نيازمند برنامههاي ديگري مانند #حفر چاههاي بيشتر جهت توليد حداكثري است.
✔️ يكي ديگر از ويژگيهاي MDP مناطق يكپارچه ديدن آزادگان بود، البته شركتهاي خارجي قبل و بعد از #مناطق، ميدان را به شمالي و جنوبي تقسيم كردند و #حفاري چاههاي توسعهاي در هر يك از اين دو قسمت را بدون توجه به يكديگر در برنامه داشتند و دارند؛ اين يك اشتباه بزرگ در توسعه ميدان به شمار ميرود زيرا مخزن يكپارچه بوده و هر حفاري در هر نقطه از ميدان روي چاههاي ديگر تأثير ميگذارد، اين مهم به خوبي از سوي شركت ملي مناطق #نفتخيز جنوب رعايت شد.
✔️ با واگذاري شبانه اين پروژه به چينيها و اخراج ايرانيها در دولت دهم، #آزادگان باز هم به كما رفت و تا به امروز نيز هرچه كه توليد ميكند براي همان يكسالي است كه شركتهاي ايراني وارد گود شده بودند. 18 سال از نخستين زمزمههاي توسعه نفت ميگذرد و اين ميدان كمتر از 50 هزار #بشكه توليد دارد و فرصتها يكي پس از ديگري به هوا رفت؛ معامله آزادگان با روابط سياسي، اين ميدان را در «كنج» قرار داده است. 18 سال از نخستين ديدار ژاپنيها با ايرانيها براي توسعه آزادگان گذشت و تجديد اين ديدار شباهت بسياري به سال 76 دارد. وزير نفت همان وزير نفت است و ديدگاه همان ديدگاه؛ گفته ميشود شايد آزادگان بار ديگر قرباني شود!
برای مطالعه کامل گزارش روی لینک زیر کلیک کنید:
http://goo.gl/IJ5P58
@asrenaft_com
آزادگان حق چه کسانی است؟
✔️ پايان سال 88 مصادف بود با توليد 56 هزار #بشكهاي نفت از آزادگان كه در كمتر از يك سال محقق شد آن هم با مبلغ كمتر از 300 #ميليارد تومان در حالي كه #ژاپنيها براي توليد همين ميزان 2 ميليارد دلار از #ايرانيها طلب كرده بودند!
✔️ پس از شش ماه و پس از توليد كردن شش حلقه چاه اكتشافي، توليد 15 تا 16 هزار بشكهاي در روز از اين ميدان محقق شد. با توليدي كردن ميدان اطلاعات مفيدي از سوي مهندسان كسب شد كه در اطلاعات #مخزني و نحوه #توليد در آينده نقش مهمي داشتند. بر پايه اطلاعات به دست آمده مشخص شد MDP ژاپنيها براي توليد 175 هزار بشكه با حفر 35 حلقه #چاه پايه علمي نداشت چراكه پس از توليد ۱۶ هزار بشكه مشخص شد دبي چاهها پس از مدت كوتاهي كاهش يافته و نيازمند برنامههاي ديگري مانند #حفر چاههاي بيشتر جهت توليد حداكثري است.
✔️ يكي ديگر از ويژگيهاي MDP مناطق يكپارچه ديدن آزادگان بود، البته شركتهاي خارجي قبل و بعد از #مناطق، ميدان را به شمالي و جنوبي تقسيم كردند و #حفاري چاههاي توسعهاي در هر يك از اين دو قسمت را بدون توجه به يكديگر در برنامه داشتند و دارند؛ اين يك اشتباه بزرگ در توسعه ميدان به شمار ميرود زيرا مخزن يكپارچه بوده و هر حفاري در هر نقطه از ميدان روي چاههاي ديگر تأثير ميگذارد، اين مهم به خوبي از سوي شركت ملي مناطق #نفتخيز جنوب رعايت شد.
✔️ با واگذاري شبانه اين پروژه به چينيها و اخراج ايرانيها در دولت دهم، #آزادگان باز هم به كما رفت و تا به امروز نيز هرچه كه توليد ميكند براي همان يكسالي است كه شركتهاي ايراني وارد گود شده بودند. 18 سال از نخستين زمزمههاي توسعه نفت ميگذرد و اين ميدان كمتر از 50 هزار #بشكه توليد دارد و فرصتها يكي پس از ديگري به هوا رفت؛ معامله آزادگان با روابط سياسي، اين ميدان را در «كنج» قرار داده است. 18 سال از نخستين ديدار ژاپنيها با ايرانيها براي توسعه آزادگان گذشت و تجديد اين ديدار شباهت بسياري به سال 76 دارد. وزير نفت همان وزير نفت است و ديدگاه همان ديدگاه؛ گفته ميشود شايد آزادگان بار ديگر قرباني شود!
برای مطالعه کامل گزارش روی لینک زیر کلیک کنید:
http://goo.gl/IJ5P58
@asrenaft_com
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - آزادگان حق چه کسانی است؟
پايان سال ۸۸ مصادف بود با توليد ۵۶ هزار بشكهاي نفت از آزادگان كه در كمتر از يك سال محقق شد آن هم با مبلغ كمتر از 300 ميليارد تومان در حالي كه ژاپنيها براي توليد همين ميزان 2 ميليارد دلار از ايرانيها طلب كرده بودند!
🌐 اوستاکارها و #زنگنه
وحید حاجی پور/ #ژنرالها به «اوستاكاري» مشغولند! اين واژه براي هركس كه آشنا نباشد براي #مديران نفتي قديمي يادآور روزهاي تلخي است كه برچسب بيسوادي و عدم آشنايي به مقوله پيچيده صنعت نفت به آنها زده ميشد؛ #شركتهاي ايراني متهم به عدم كارايي ميشدند و تلاشها براي منحل كردن برخي از آنها و تأسيس شركتهاي نوپا برنامه اصلي وزارت نفت لقب گرفته بود.
فعالان صنعت نفت كمر همت بسته و با اين توجيه كه شركتهاي ايراني آشنايي با توسعه ميادين نفتي و گازي ندارند در مجلس ششم حاضر ميشدند و ميگفتند: حفاران ايراني «اين كاره» نيستند و هر چه چاه ميزنند به «آب» ميخورد تا به نفت، لذا بايد منحل شوند تا هزينهها كاهش يابد. ميگفتند: اين شركتها «اوستاكار» هستند و بيگانه با اصول امور فني در #توسعه.
آن روزها چندان هم دور نيست اما زخم اين طعنهها و كنايهها هنوز هم در بدنه صنعت نفت قابل لمس است. شركتهاي خارجي پروژهها را در دست ميگرفتند و ايرانيها را به عنوان پيمانكار دستدوم خود به كار ميگرفتند، گويا به شركتهاي خارجي نيز القا شده بود كه نبايد به پيمانكاران ايراني خود «روي خوش» نشان دهند و اگر هنوز از بام انحلال سقوط نكردهاند به دليل فشارهاي داخلي است. خارجيها برنامه توسعه دادند و كار را آغاز كردند و اوستاكارها كنار رفتند، نظراتشان در برنامه خارجيها «زيرنويس» هم نشد چراكه معتقد بودند بيسوادند، توتال و شل آمدند و ميادين نفت و گاز را توسعه دادند و فريادهاي متخصصان داخلي مبني بر غلط بودن برنامه توسعهاي راه به جايي نبرد، چون اوستاكار بودند و بيخبر از دنياي مدرن صنعت نفت.
نامهها و هشدارها هر چه ميآمد به دستگاه «خردكن» ريخته ميشد تا روزي كه توليد از ميادين آغاز شد و همان شد كه «اوستاكارها» ميگفتند. كسي هم خم به ابرو نياورد كه بيش از 40 #ميليارد دلار هزينهاي كه به كشور تحميل شد نتيجهاش افزايش سالانه حدود 45 هزار #بشكه نفت بود، گويا حق با اوستاكارها بود و همه چيز خراب شده بود، شركت شل سروش و نوروز را به بدترين شكل ممكن توسعه داده بود، توتال در سيري و دورود از روشهاي غيرعقلاني براي افزايش توليد استفاده كرده بود و «نفس» مخازن نفتي را گرفته بود اما چارهاي نبود، بايد از عملكرد دولت دفاع ميشد پس به آنها گفته شد «نميدانيد حرف نزنيد!»
اوستاكارها بعدها مستقيماً وارد گود شدند و فعاليتهاي خود را به فراي مرزها كشاندند و به رقيباني جدي براي غولهاي نفتي تبديل شدند و توسعه چند ميدان نفتي را بر عهده گرفتند و ناظر اصلي بر پروژههاي خارجي شدند. همه چيز عوض شده بود و خبري از يكهتازي غربيها در صنعت نفتي نبود كه مديران اصلياش، به احترامشان كلاه از سر بر ميداشتند.
3 سال پیش٬ بيژن نامدار زنگنه به عنوان وزير نفت برگزيده شد و تئوريپردازان حذف شركتهاي ايراني مجال نفس كشيدن يافتند و اينبار هم سخنان گذشته را تكرار كردند اما اينبار با «روكشي» ديگر.
نسل نوين قراردادهاي نفتي به سرعت نور آماده شد و قرار بود در لندن رونمايي شود اما تعويق، ترجيعبند اين قراردادها شد تا آسمان نفت ابري شود. وزير نفت اما چارهاي جز بهكارگيري اوستاكارها نداشت و از مهمترين ابزار خود- شركتهاي ايراني- در پيشبرد پروژهها استفاده كرد.
#پارسجنوبي و ميادين غرب #كارون به عنوان اصليترين جبهههاي فعاليت اوستاكارها شتاب بيشتري گرفت و «پز» امروز وزارت نفت مبني بر پيشرفت پروژهها و موفقيت و موفقيت و موفقيت، به دست همين شركتها كسب شد اما باز هم نگرانيها از بين نرفت.
دوستان سابق نفتي كه اينك بازنشسته شدهاند در هيئتمديره شركتها و كارفرماهاي نفتي چينش شدند، همان روال را در پيش گرفتهاند؛ زنگنه ديگر ميداند كه شركتهاي ايراني «اوستاكار »نبوده و نيستند، آنها در شرايط سخت امروز كه «ژنرالها» نيز عملكردي خنثي دارند، نفت را به جلو ميبرند.
اوستاكارها، اوستاكار نبوده و نيستند؛ آنها كه خواستند واسطه حضور شركتهاي خارجي باشند، بايد پاسخ بدهند كه چرا توان داخل را به هر «انگي» ملبس كرده و امروز سكوت كردهاند و در حال «مينگذاري» براي شركتهاي ايراني هستند.
@asrenaft_com
وحید حاجی پور/ #ژنرالها به «اوستاكاري» مشغولند! اين واژه براي هركس كه آشنا نباشد براي #مديران نفتي قديمي يادآور روزهاي تلخي است كه برچسب بيسوادي و عدم آشنايي به مقوله پيچيده صنعت نفت به آنها زده ميشد؛ #شركتهاي ايراني متهم به عدم كارايي ميشدند و تلاشها براي منحل كردن برخي از آنها و تأسيس شركتهاي نوپا برنامه اصلي وزارت نفت لقب گرفته بود.
فعالان صنعت نفت كمر همت بسته و با اين توجيه كه شركتهاي ايراني آشنايي با توسعه ميادين نفتي و گازي ندارند در مجلس ششم حاضر ميشدند و ميگفتند: حفاران ايراني «اين كاره» نيستند و هر چه چاه ميزنند به «آب» ميخورد تا به نفت، لذا بايد منحل شوند تا هزينهها كاهش يابد. ميگفتند: اين شركتها «اوستاكار» هستند و بيگانه با اصول امور فني در #توسعه.
آن روزها چندان هم دور نيست اما زخم اين طعنهها و كنايهها هنوز هم در بدنه صنعت نفت قابل لمس است. شركتهاي خارجي پروژهها را در دست ميگرفتند و ايرانيها را به عنوان پيمانكار دستدوم خود به كار ميگرفتند، گويا به شركتهاي خارجي نيز القا شده بود كه نبايد به پيمانكاران ايراني خود «روي خوش» نشان دهند و اگر هنوز از بام انحلال سقوط نكردهاند به دليل فشارهاي داخلي است. خارجيها برنامه توسعه دادند و كار را آغاز كردند و اوستاكارها كنار رفتند، نظراتشان در برنامه خارجيها «زيرنويس» هم نشد چراكه معتقد بودند بيسوادند، توتال و شل آمدند و ميادين نفت و گاز را توسعه دادند و فريادهاي متخصصان داخلي مبني بر غلط بودن برنامه توسعهاي راه به جايي نبرد، چون اوستاكار بودند و بيخبر از دنياي مدرن صنعت نفت.
نامهها و هشدارها هر چه ميآمد به دستگاه «خردكن» ريخته ميشد تا روزي كه توليد از ميادين آغاز شد و همان شد كه «اوستاكارها» ميگفتند. كسي هم خم به ابرو نياورد كه بيش از 40 #ميليارد دلار هزينهاي كه به كشور تحميل شد نتيجهاش افزايش سالانه حدود 45 هزار #بشكه نفت بود، گويا حق با اوستاكارها بود و همه چيز خراب شده بود، شركت شل سروش و نوروز را به بدترين شكل ممكن توسعه داده بود، توتال در سيري و دورود از روشهاي غيرعقلاني براي افزايش توليد استفاده كرده بود و «نفس» مخازن نفتي را گرفته بود اما چارهاي نبود، بايد از عملكرد دولت دفاع ميشد پس به آنها گفته شد «نميدانيد حرف نزنيد!»
اوستاكارها بعدها مستقيماً وارد گود شدند و فعاليتهاي خود را به فراي مرزها كشاندند و به رقيباني جدي براي غولهاي نفتي تبديل شدند و توسعه چند ميدان نفتي را بر عهده گرفتند و ناظر اصلي بر پروژههاي خارجي شدند. همه چيز عوض شده بود و خبري از يكهتازي غربيها در صنعت نفتي نبود كه مديران اصلياش، به احترامشان كلاه از سر بر ميداشتند.
3 سال پیش٬ بيژن نامدار زنگنه به عنوان وزير نفت برگزيده شد و تئوريپردازان حذف شركتهاي ايراني مجال نفس كشيدن يافتند و اينبار هم سخنان گذشته را تكرار كردند اما اينبار با «روكشي» ديگر.
نسل نوين قراردادهاي نفتي به سرعت نور آماده شد و قرار بود در لندن رونمايي شود اما تعويق، ترجيعبند اين قراردادها شد تا آسمان نفت ابري شود. وزير نفت اما چارهاي جز بهكارگيري اوستاكارها نداشت و از مهمترين ابزار خود- شركتهاي ايراني- در پيشبرد پروژهها استفاده كرد.
#پارسجنوبي و ميادين غرب #كارون به عنوان اصليترين جبهههاي فعاليت اوستاكارها شتاب بيشتري گرفت و «پز» امروز وزارت نفت مبني بر پيشرفت پروژهها و موفقيت و موفقيت و موفقيت، به دست همين شركتها كسب شد اما باز هم نگرانيها از بين نرفت.
دوستان سابق نفتي كه اينك بازنشسته شدهاند در هيئتمديره شركتها و كارفرماهاي نفتي چينش شدند، همان روال را در پيش گرفتهاند؛ زنگنه ديگر ميداند كه شركتهاي ايراني «اوستاكار »نبوده و نيستند، آنها در شرايط سخت امروز كه «ژنرالها» نيز عملكردي خنثي دارند، نفت را به جلو ميبرند.
اوستاكارها، اوستاكار نبوده و نيستند؛ آنها كه خواستند واسطه حضور شركتهاي خارجي باشند، بايد پاسخ بدهند كه چرا توان داخل را به هر «انگي» ملبس كرده و امروز سكوت كردهاند و در حال «مينگذاري» براي شركتهاي ايراني هستند.
@asrenaft_com
🌐 #وزارت نفت بدنبال #مخازن فروشی/ لزوم ورود نهادهای بازرسی به یک مدل خطرناک
✔️ مديران امروز نفت معتقدند ايران به دليل #تحريمها و روندي كه طي يك دهه گذشته در پيش گرفته است از دنياي #تكنولوژي دور مانده است و همين موضوع ممكن است باعث كاهش توليد نفت ايران شود. جداي از آنكه اين ادعا تا چه اندازه درست است گفته می شود #مخازن نفتي ايران به دليل قرارگرفتن در نيمه دوم عمر خود نيازمند تكنولوژيهايي هستند كه فعلاً امكان توليد آن درايران نيست، به همين دليل است كه در #قراردادهاي جديد نفتي بر انتقال تكنولوژي تأكيد ميشود.
✔️ افزايش #ضريب #بازيافت #مخازن نفتي ميتواند به افزايش دهها #ميليارد دلاري درآمد كشور در ميانمدت و بلندمدت منجر شود اما نكته مهم اينجاست كه به علت افت طبيعي فشار #مخزن هر ساله بخشي از توليد از دست ميرود. بر اساس گزارش های موجود این افت شامل افت 2 درصدی فشار مخزن و 8 درصد نیز به دلیل عدم تعمیر چاه هاست که با روش هیا بکار گرفته شده در شرکت ملی نفت میزان تولید ثابت مانده است. در صورت عدم تعمير چاهها و برخي تأسيسات و استفاده از پمپهاي درون چاهي، ممکن است توليد يكي از مخازن كشور از توليد 600 هزار بشكه به 550 هزار بشكه كاهش يابد كه يا قابل بازگشت نيست يا بسيار سخت است.
✔️ #ظرفيت توليد نفت ايران طي 15 سال گذشته تقريباً ثابت مانده است كه اين تثبيت مرهون فعاليتهاي شركتهاي داخلي در حفظ و #نگهداشت توليد است. هم اكنون بخش اعظمي از توليد نفت كشور از پنج مخزن بزرگ كشور به مصرف داخلي رسيده يا صادر ميشود اما وزارت نفت در برنامه جديد خود قصد دارد اين مخازن را به شركتهاي خارجي واگذار كند، يعني واگذاري توليد فعلي نفت به شركتهاي خارجي با عنوان افزايش ضريب بازيافت.
✔️ شايد عدهاي بر اين طبل بكوبند كه با واگذاري اين مخازن به شركتهاي خارجي، ميزان توليد افزايش پيدا ميكند كه در پاسخ به اين ادعا بايد تصريح كرد: مخازني كه با ضريب بازيافت بالا نياز چنداني به تكنولوژيهاي روز ندارند و اگر چنين نيازي نيز وجود داشته باشد بهتر است از خدمات شركتهاي فني -مهندسي بین المللی بهره برد تا واگذاري كامل يك ميدان به شركت خارجي. هم اكنون مخازن بسياري در كشور وجود دارند كه ضريب بازيافت اندكي دارند و بهتر است اين مخازن را براي اين مهم در نظر گرفت و نه مخازن پربازده و راحت.
✔️ به نظر ميرسد وزارت نفت براي جذب #سرمايهگذاري خارجي به جاي اولويتبندي و تعيين نقش #حاكميتي خود قرار است آوانسها و امتيازات ويژهاي را به شركتهاي خارجي واگذار كند كه در تضاد كامل با منافع ملي است. بدون ترديد واگذاري #مخازن با ضريب بازيافت بالاي 40 درصد به غربيها با مصالح كشور سازگار نيست تا جايي كه مخازن با ضريب بازيافت پايينتر وجود دارند اما شخص #وزير نفت بيتوجه به اين موضوع تنها و تنها به واگذاري دارايي كشور به شركتهاي خارجي ميانديشد و براي اجراي آن دست به هر كاري ميزند.
@asrenaft_com
✔️ مديران امروز نفت معتقدند ايران به دليل #تحريمها و روندي كه طي يك دهه گذشته در پيش گرفته است از دنياي #تكنولوژي دور مانده است و همين موضوع ممكن است باعث كاهش توليد نفت ايران شود. جداي از آنكه اين ادعا تا چه اندازه درست است گفته می شود #مخازن نفتي ايران به دليل قرارگرفتن در نيمه دوم عمر خود نيازمند تكنولوژيهايي هستند كه فعلاً امكان توليد آن درايران نيست، به همين دليل است كه در #قراردادهاي جديد نفتي بر انتقال تكنولوژي تأكيد ميشود.
✔️ افزايش #ضريب #بازيافت #مخازن نفتي ميتواند به افزايش دهها #ميليارد دلاري درآمد كشور در ميانمدت و بلندمدت منجر شود اما نكته مهم اينجاست كه به علت افت طبيعي فشار #مخزن هر ساله بخشي از توليد از دست ميرود. بر اساس گزارش های موجود این افت شامل افت 2 درصدی فشار مخزن و 8 درصد نیز به دلیل عدم تعمیر چاه هاست که با روش هیا بکار گرفته شده در شرکت ملی نفت میزان تولید ثابت مانده است. در صورت عدم تعمير چاهها و برخي تأسيسات و استفاده از پمپهاي درون چاهي، ممکن است توليد يكي از مخازن كشور از توليد 600 هزار بشكه به 550 هزار بشكه كاهش يابد كه يا قابل بازگشت نيست يا بسيار سخت است.
✔️ #ظرفيت توليد نفت ايران طي 15 سال گذشته تقريباً ثابت مانده است كه اين تثبيت مرهون فعاليتهاي شركتهاي داخلي در حفظ و #نگهداشت توليد است. هم اكنون بخش اعظمي از توليد نفت كشور از پنج مخزن بزرگ كشور به مصرف داخلي رسيده يا صادر ميشود اما وزارت نفت در برنامه جديد خود قصد دارد اين مخازن را به شركتهاي خارجي واگذار كند، يعني واگذاري توليد فعلي نفت به شركتهاي خارجي با عنوان افزايش ضريب بازيافت.
✔️ شايد عدهاي بر اين طبل بكوبند كه با واگذاري اين مخازن به شركتهاي خارجي، ميزان توليد افزايش پيدا ميكند كه در پاسخ به اين ادعا بايد تصريح كرد: مخازني كه با ضريب بازيافت بالا نياز چنداني به تكنولوژيهاي روز ندارند و اگر چنين نيازي نيز وجود داشته باشد بهتر است از خدمات شركتهاي فني -مهندسي بین المللی بهره برد تا واگذاري كامل يك ميدان به شركت خارجي. هم اكنون مخازن بسياري در كشور وجود دارند كه ضريب بازيافت اندكي دارند و بهتر است اين مخازن را براي اين مهم در نظر گرفت و نه مخازن پربازده و راحت.
✔️ به نظر ميرسد وزارت نفت براي جذب #سرمايهگذاري خارجي به جاي اولويتبندي و تعيين نقش #حاكميتي خود قرار است آوانسها و امتيازات ويژهاي را به شركتهاي خارجي واگذار كند كه در تضاد كامل با منافع ملي است. بدون ترديد واگذاري #مخازن با ضريب بازيافت بالاي 40 درصد به غربيها با مصالح كشور سازگار نيست تا جايي كه مخازن با ضريب بازيافت پايينتر وجود دارند اما شخص #وزير نفت بيتوجه به اين موضوع تنها و تنها به واگذاري دارايي كشور به شركتهاي خارجي ميانديشد و براي اجراي آن دست به هر كاري ميزند.
@asrenaft_com
🌐 ویژه/ هم اكنون بيش از١٢ #ميليارد دلار از منابع #صندوق توسعه ملي جهت پرداخت به پيمانكاران پارس جنوبي براي سال ٩٥ آماده پرداخت است اما به علت #مديريت نامناسب شرکت نفت و گاز پارس و #شركت ملي نفت #پيمانكاران توانايي ارائه صورت وضعيت ندارند و #وزير نفت نگران عدم جذب اين منابع است.
@asrenaftcom
@asrenaftcom
🌐 #وزیرنفت چرا ایرانی ها را قبول ندارد؟
#ایرانی ها اصلا؛ فقط #خارجی ها
✔️ وحید حاجی پور/ وزیر نفت سال گذشته ميهمان تجار و بخش خصوصي بود و در آن جلسه ادعا كرد شركت خارجي يك فاز پارس جنوبي را با يك #ميليارد دلار تمام و شركت ايراني؛ 3.5ميليارد دلار و با تأخيرهاي مكرر اجرا كرده است. بايد قبول كرد #زنگنه سخنور قابلي است و بهحدي «اقناعي» شيارهاي مغز مخاطبش را روغنكاري ميكند كه ميتواند بزرگترين منتقدانش را نيز با خود همراه كند؛ شيوه سخنوري وي روي يك اصل بزرگ استوار است. او تبحر ويژهاي در «رقمسازي» و «غلو» دارد بهطوري كه با اعلام ارقامي غيركارشناسي، مخاطبان خود را سحر ميكند.
✔️او با سانسور همه واقعيتها و «برشهاي گزينشي» از يك مسئله، سناريويي را براي مخاطب آماده ميكند كه انتهايش بايد براي سخنان وي كف زد. به عنوان نمونه او براي همراهي كارشناسان و مديران به تأسي از روش هميشگي خود معتقد است ايرانيها در اجراي پروژههاي نفتي ضعيف هستند و خارجيها اما پيشران مديريت هستند. مثال هم به فاز 2 و 3 پارسجنوبي بر ميگردد كه شركت توتال با 13 ماه تأخير توانسته است يك پروژه را به پايان ببرد و در مقابل آن پروژهاي را علم ميكند كه شركت ايراني با تأخير تقريباً دو برابر و با 6 ميليارد دلار هزينه، آن را به پايان برده است.
✔️ او براي جا انداختن توتال و كارآيي اين شركت فرانسوي هيچگاه به اين واقعيت اشاره نميكند كه قرارداد اين شركت بيش از 4 ميليارد دلار تمام شده است و نه یکميليارد دلار اما بدون توجه به شرايط كشور طي سالهاي گذشته، عوامل بيروني را به ضعف داخليها تغيير لعاب ميدهد. قصد نداريم بدبين باشيم اما زنگنه با اعلام ارقام غيرصادقانه فقط و فقط يك قصد دارد و آنهم جاده صاف كني براي شركتهاي خارجي است. آيا اين تأخيرها و تضييع بيتالمال به معناي واقعي كلمه براي وزيرنفت اهميت دارد؟
✔️ اينكه وزير نفت همواره شركتهاي ايراني را زير سؤال ميبرد «چراغ دادن» شيريني به خارجيهاست كه به آنها اطمينان داده ميشود اينجا همه درخدمت شما خواهند بود؛ اين شركتها «اوستاكارهايي» بيش نيستند كه بايد با شلاق شركتهايي نظير توتال ورزيده شوند و از تنبلي به تحرك دربيايند. شما هر چه ميخواهيد فاكتور كنيد و از ميان شركتهاي ايراني معرفي شده در قالب طرح شركتهاي E&P يكي را به عنوان كارگر انتخاب كنيد.
✔️ براي #وزارت نفت زشت و غير قابل قبول است كه رسانهها از توان شركتهاي داخلي بگويند و اين وزارتخانه با كارهاي رسانهاي و فرافكني، آنها را ضربه زننده به منافع ملي كشور عنوان كرده و همه مصيبتها را از داخل رديابي ميكنند. وزارت نفت در اين دولت رسماً هيچ پروژهاي را آغاز و تمام نكرده است و زنگنه دو مرتبه رئيسجمهور را به عسلويه برده است تا روبان فازهاي 12 و 15 و 16 را پاره كند؛ #پروژههايي كه توسط شركتهاي ايراني اجرا شده است ولي وزير نفت آن را به سود خود مصادره كرد و چند روز بعد دوباره...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JDcpPa
@asrenaftcom
#ایرانی ها اصلا؛ فقط #خارجی ها
✔️ وحید حاجی پور/ وزیر نفت سال گذشته ميهمان تجار و بخش خصوصي بود و در آن جلسه ادعا كرد شركت خارجي يك فاز پارس جنوبي را با يك #ميليارد دلار تمام و شركت ايراني؛ 3.5ميليارد دلار و با تأخيرهاي مكرر اجرا كرده است. بايد قبول كرد #زنگنه سخنور قابلي است و بهحدي «اقناعي» شيارهاي مغز مخاطبش را روغنكاري ميكند كه ميتواند بزرگترين منتقدانش را نيز با خود همراه كند؛ شيوه سخنوري وي روي يك اصل بزرگ استوار است. او تبحر ويژهاي در «رقمسازي» و «غلو» دارد بهطوري كه با اعلام ارقامي غيركارشناسي، مخاطبان خود را سحر ميكند.
✔️او با سانسور همه واقعيتها و «برشهاي گزينشي» از يك مسئله، سناريويي را براي مخاطب آماده ميكند كه انتهايش بايد براي سخنان وي كف زد. به عنوان نمونه او براي همراهي كارشناسان و مديران به تأسي از روش هميشگي خود معتقد است ايرانيها در اجراي پروژههاي نفتي ضعيف هستند و خارجيها اما پيشران مديريت هستند. مثال هم به فاز 2 و 3 پارسجنوبي بر ميگردد كه شركت توتال با 13 ماه تأخير توانسته است يك پروژه را به پايان ببرد و در مقابل آن پروژهاي را علم ميكند كه شركت ايراني با تأخير تقريباً دو برابر و با 6 ميليارد دلار هزينه، آن را به پايان برده است.
✔️ او براي جا انداختن توتال و كارآيي اين شركت فرانسوي هيچگاه به اين واقعيت اشاره نميكند كه قرارداد اين شركت بيش از 4 ميليارد دلار تمام شده است و نه یکميليارد دلار اما بدون توجه به شرايط كشور طي سالهاي گذشته، عوامل بيروني را به ضعف داخليها تغيير لعاب ميدهد. قصد نداريم بدبين باشيم اما زنگنه با اعلام ارقام غيرصادقانه فقط و فقط يك قصد دارد و آنهم جاده صاف كني براي شركتهاي خارجي است. آيا اين تأخيرها و تضييع بيتالمال به معناي واقعي كلمه براي وزيرنفت اهميت دارد؟
✔️ اينكه وزير نفت همواره شركتهاي ايراني را زير سؤال ميبرد «چراغ دادن» شيريني به خارجيهاست كه به آنها اطمينان داده ميشود اينجا همه درخدمت شما خواهند بود؛ اين شركتها «اوستاكارهايي» بيش نيستند كه بايد با شلاق شركتهايي نظير توتال ورزيده شوند و از تنبلي به تحرك دربيايند. شما هر چه ميخواهيد فاكتور كنيد و از ميان شركتهاي ايراني معرفي شده در قالب طرح شركتهاي E&P يكي را به عنوان كارگر انتخاب كنيد.
✔️ براي #وزارت نفت زشت و غير قابل قبول است كه رسانهها از توان شركتهاي داخلي بگويند و اين وزارتخانه با كارهاي رسانهاي و فرافكني، آنها را ضربه زننده به منافع ملي كشور عنوان كرده و همه مصيبتها را از داخل رديابي ميكنند. وزارت نفت در اين دولت رسماً هيچ پروژهاي را آغاز و تمام نكرده است و زنگنه دو مرتبه رئيسجمهور را به عسلويه برده است تا روبان فازهاي 12 و 15 و 16 را پاره كند؛ #پروژههايي كه توسط شركتهاي ايراني اجرا شده است ولي وزير نفت آن را به سود خود مصادره كرد و چند روز بعد دوباره...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JDcpPa
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ایرانی ها اصلا؛ فقط خارجی ها
تفكر غالب بر وزارت نفت دولت يازدهم رويه خطرناكي را دنبال ميكند كه انصاف در آن جايي ندارد و شركتهاي ايراني به مثابه شركتهاي «دلارخوار» و تكه اضافي ديده ميشوند كه «هيچ» هستند و بايد در خدمت شركتهاي خارجي خم و راست شوند.
🌐 تاملی بر اظهارات اخیر #منوچهری
ذبح حقایق به پای #توتال
✔️ متأسفانه مقوله دفاع از IPC به حدي تبديل به موضوع مهم #صنعت نفت شده است كه شاهد آنيم مدافعان به راحتي حقايق را زير پا میگذارند و در پاسخ به خبرنگاران به راحتي آنها را كتمان ميكنند. يكي از اين مصاديق ادعاي #منوچهري درباره قيمت تمام شده #فازهاي ۲ و ۳ پارسجنوبي است كه توسط توتال در دهه ۷۰ اجرا شده است. اين همان #پروژهاي است كه #وزير نفت بارها و بارها آن را مصداق يك پروژه بينظير ياد ميكند و مدام ميگويد براي هر فاز اين پروژه يك #ميليارد دلار هزينه شده است. منوچهري كه عمده فعاليت نفتي خود را در #پارسجنوبي سپري كرده است ميگويد هزينه #سرمايهگذاري، #پاداش و سود بانكي اين پروژه ۳ ميليارد دلار است و حتي در مقابل مستندات ارائه شده، آن را غيرممكن ارزيابي ميكند.
✔️ اينكه يك مسئول رسمي به راحتي ميتواند بر سپهر حقايق «تيغ» بكشد به كنار، اما بايد پذيرفت كه باب شدن چنين روحيهاي منبعث از تأكيدهاي فراوان و غيرعلمي است كه در بستر تعارضهاي موجود، سعي دارد IPC را به اوج برساند غافل از آنكه اصولاً در طراحي نظام نوين #قراردادهاي نفتي، نگاه به گذشته و پندگيري از نقاط ضعف گذشته ميتواند راهگشا باشد. البته مدافعان IPC ميگويند با همين ديدگاه است كه چنين الگوي قراردادي كمنظيري طراحي شده است كه قصد ورود به آن را نداريم چراكه مسئله اصلي بسيار ريشهايتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد. برخي مديران شركت نفت براي اقناع افكار عمومي و جامعه براي همراه كردنشان با طرحهاي خود، نقاط خاكستري را فراموش كرده و در صدد نمادسازي از قراردادهاي #بيع متقابل گذشته هستند. گرچه قراردادهاي سابق داراي نقاط قوت و ضعفهاي متعددي بودند ولي دليل نميشود تا با تمسك به گذشته، ضعفها را ناديده انگاشت و در جهت بتسازي شركتهاي غربي به راحتي مطالب غيرواقع بيان كرد.
✔️ پس از زنگنه كه به صورت «بخشي» مطالبي را درباره فازهاي ۲و ۳ و كيفيت شركت توتال در اين پروژه بيان كرد، منوچهري در تكميل اظهارات وزير به طور كلي همه چيز را برعكس جلوه داد. همانطور كه اشاره شده او معتقد است اين پروژه با ۳ ميليارد دلار تمام شده است اما بر اساس گزارش تفريغ #بودجه درباره تعهدات مالي شركت ملي نفت، تعهد اين پروژه بيش از 4.5 ميليارد دلار بوده است. البته ارقام مختلفي در اين باره بيان ميشود كه كمترين آن 4.2 ميليارد دلار و بيشترين آن 4.7 ميليارد دلار است ولي هر چه كه باشد در خوشبينانهترين حالت، فاصله 1.2 ميليارد دلاري ميان واقعيت و اظهارات اين مقام مسئول انكارناپذير است. بر اساس گزارشهاي رسمي هزينه ساخت اين پروژه 2.1 ميليارد دلار، پاداش 1.4 ميليارد دلار و حدود يك ميليارد دلار هزينه و سود بانكي است كه منوچهري به هيچ عنوان آن را قبول نميكند.
✔️ شايد بتوان مدعي شد كه اين مقام مسئول دسترسي دقيقي به آمارها و اطلاعات اين پروژه نداشته كه بسيار بعيد است زيرا منوچهري از جمله مديراني است كه در پارس جنوبي به بلوغ رسيده و اطلاعات دقيقي از اين حوزه گازي دارد و بسيار سخت ميتوان پذيرفت كه وي بياطلاع است. قصد قضاوت نداريم اما وي در مصاحبه اخير خود به شدت به مدح و منقبت از توتال پرداخته و آن را مظلوم خوانده است؛ توتال در نگاه #معاون توسعه شركت ملي نفت به اوج رسيده است و چنان تأكيدي روي آن وجود دارد كه همه حقايق پاي آن ذبح ميشود. اين هم از عجايب صنعت نفت در برهه كنوني است كه حقايق براي خوشامدگويي به #توتال ذبح ميشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VwDH5b
@asrenaftcom
ذبح حقایق به پای #توتال
✔️ متأسفانه مقوله دفاع از IPC به حدي تبديل به موضوع مهم #صنعت نفت شده است كه شاهد آنيم مدافعان به راحتي حقايق را زير پا میگذارند و در پاسخ به خبرنگاران به راحتي آنها را كتمان ميكنند. يكي از اين مصاديق ادعاي #منوچهري درباره قيمت تمام شده #فازهاي ۲ و ۳ پارسجنوبي است كه توسط توتال در دهه ۷۰ اجرا شده است. اين همان #پروژهاي است كه #وزير نفت بارها و بارها آن را مصداق يك پروژه بينظير ياد ميكند و مدام ميگويد براي هر فاز اين پروژه يك #ميليارد دلار هزينه شده است. منوچهري كه عمده فعاليت نفتي خود را در #پارسجنوبي سپري كرده است ميگويد هزينه #سرمايهگذاري، #پاداش و سود بانكي اين پروژه ۳ ميليارد دلار است و حتي در مقابل مستندات ارائه شده، آن را غيرممكن ارزيابي ميكند.
✔️ اينكه يك مسئول رسمي به راحتي ميتواند بر سپهر حقايق «تيغ» بكشد به كنار، اما بايد پذيرفت كه باب شدن چنين روحيهاي منبعث از تأكيدهاي فراوان و غيرعلمي است كه در بستر تعارضهاي موجود، سعي دارد IPC را به اوج برساند غافل از آنكه اصولاً در طراحي نظام نوين #قراردادهاي نفتي، نگاه به گذشته و پندگيري از نقاط ضعف گذشته ميتواند راهگشا باشد. البته مدافعان IPC ميگويند با همين ديدگاه است كه چنين الگوي قراردادي كمنظيري طراحي شده است كه قصد ورود به آن را نداريم چراكه مسئله اصلي بسيار ريشهايتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد. برخي مديران شركت نفت براي اقناع افكار عمومي و جامعه براي همراه كردنشان با طرحهاي خود، نقاط خاكستري را فراموش كرده و در صدد نمادسازي از قراردادهاي #بيع متقابل گذشته هستند. گرچه قراردادهاي سابق داراي نقاط قوت و ضعفهاي متعددي بودند ولي دليل نميشود تا با تمسك به گذشته، ضعفها را ناديده انگاشت و در جهت بتسازي شركتهاي غربي به راحتي مطالب غيرواقع بيان كرد.
✔️ پس از زنگنه كه به صورت «بخشي» مطالبي را درباره فازهاي ۲و ۳ و كيفيت شركت توتال در اين پروژه بيان كرد، منوچهري در تكميل اظهارات وزير به طور كلي همه چيز را برعكس جلوه داد. همانطور كه اشاره شده او معتقد است اين پروژه با ۳ ميليارد دلار تمام شده است اما بر اساس گزارش تفريغ #بودجه درباره تعهدات مالي شركت ملي نفت، تعهد اين پروژه بيش از 4.5 ميليارد دلار بوده است. البته ارقام مختلفي در اين باره بيان ميشود كه كمترين آن 4.2 ميليارد دلار و بيشترين آن 4.7 ميليارد دلار است ولي هر چه كه باشد در خوشبينانهترين حالت، فاصله 1.2 ميليارد دلاري ميان واقعيت و اظهارات اين مقام مسئول انكارناپذير است. بر اساس گزارشهاي رسمي هزينه ساخت اين پروژه 2.1 ميليارد دلار، پاداش 1.4 ميليارد دلار و حدود يك ميليارد دلار هزينه و سود بانكي است كه منوچهري به هيچ عنوان آن را قبول نميكند.
✔️ شايد بتوان مدعي شد كه اين مقام مسئول دسترسي دقيقي به آمارها و اطلاعات اين پروژه نداشته كه بسيار بعيد است زيرا منوچهري از جمله مديراني است كه در پارس جنوبي به بلوغ رسيده و اطلاعات دقيقي از اين حوزه گازي دارد و بسيار سخت ميتوان پذيرفت كه وي بياطلاع است. قصد قضاوت نداريم اما وي در مصاحبه اخير خود به شدت به مدح و منقبت از توتال پرداخته و آن را مظلوم خوانده است؛ توتال در نگاه #معاون توسعه شركت ملي نفت به اوج رسيده است و چنان تأكيدي روي آن وجود دارد كه همه حقايق پاي آن ذبح ميشود. اين هم از عجايب صنعت نفت در برهه كنوني است كه حقايق براي خوشامدگويي به #توتال ذبح ميشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VwDH5b
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ذبح حقایق به پای توتال
عصرنفت/ غلامرضا منوچهري معاون توسعه شركت ملي نفت ايران معتقد است قراردادهاي جديد نفتي بهترين شكل قراردادهاي ...