ॐ مزه ملکوت ॐ
736 subscribers
8.15K photos
148 videos
12 files
98 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
🔹آدمی زمانی می تواند به آرامش و بقا برسد که بسوی ادیان آسمانی رو آورد و به معرفت برسد، هستی بسوی شناخت در حال حرکت می باشد و انسان در این دایره حرکت قرار دارد چه خود بخواهد چه نخواهد جذب گردش حیات بسوی کمال مطلوب می باشد.
🌸با بیخبران نگوئید اسرار عشق و مستی / بگذار تا بمیرند در عین خودپرستی
🔸نسل حاضر بیشتر از پیش باید وقت را غنیمت داند، چون فریاد ناقوس مرگ نزدیک است تا غنچه گل نکرده باید رخت از این جهان بربندد و توشه راه بردارد.
چون این عالم مزرعه‎ای است که باید درست و حساب شده کشت و برداشت کرد، در غیر این صورت بی توشه، گرفتار برزخ خواهی بود.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#درخت #حکمت #فلسفه #مولانا
@mazeye_malakoot
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿

🍥 حکایت عشق درخت و پسرک 🍥

☸️ شنيده ام كه روزگاري يك درخت عظيم و قديمي وجود داشت كه شاخه هايش به آسمان افراشته بود. وقتي كه گل مي داد، پروانه ها، در انواع شكل ها و اندازه ها و رنگ ها مي آمدند و اطراف آن مي رقصيدند. وقتي كه ميوه مي داد، پرندگان از دوردست ها مي آمدند و بر آن درخت مي نشستند. شاخه هايش همچون بازوهايي گسترده در باد بودند، بسيار زيبا به نظر مي رسيدند.

⚛️ يك پسر بچه ي كوچك عادت داشت هر روز زير اين درخت بازي كند و آن درخت قديمي و زيبا عاشق اين پسر شد.
💎 بزرگ و قديمي مي تواند عاشق كوچك و جوان شود، اگر كه اين فكر را حمل نكند كه بزرگ است .آن درخت اين فكر را نداشت كه بزرگ است ، فقط انسان ها چنين افكاري دارند ، بنابراين عاشق آن پسر بچه شد. نفس هميشه سعي دارد عاشق چيزهاي بزرگ شود. نفس هميشه مي كوشد با چيزهاي بزرگ تر از خودش مرتبط باشد. ولي براي عشق هيچكس بزرگتر و كوچكتر نيست. عشق هركس را كه نزديك شود در آغوش مي گيرد.

⚛️بنابراين، درخت براي آن پسر كه هر روز مي آمد و زير آن مي نشست، عشقي را رشد داد. شاخه هايش بالا بودند، ولي براي اينكه پسر بتواند گل هايش را بكند و ميوه هايش را بچيند، آن ها را فرود مي آورد.
💎 عشق هميشه آماده ي تعظيم كردن است، نفس هرگز آماده نيست كه سرخم كند. اگر به نفس نزديك شوي خودش را بالاتر مي كشاند، خودش را سفت مي گيرد تا نتواني آن را لمس كني. كسي كه بتواند لمس شود، به نظر پايين تر مي آيد. كسي كه نتواند لمس شود، كسي كه بر اريكه قدرت در پايتخت تكيه زده، به نظر بزرگ مي آيد.

⚛️كودك بازيگوش مي آيد و درخت در برابرش سر خم مي كند. وقتي پسربچه گل هايش را مي چيند، درخت احساس شادماني زياد مي كند، تمام وجودش سرشار از عشق مي شود.
💎 عشق وقتي خوشنود است كه قادر باشد چيزي ببخشد. نفس وقتي خوشنود است كه قادر باشد چيزي بستاند.

⚛️ آن پسر بزرگ شد. گاهي روي زانوهاي درخت به خواب مي رفت، گاهي از ميوه هايش مي خورد و گاه تاجي از گل هاي درخت را بر سر مي گذاشت و همچون پادشاه جنگل نمايش مي داد.
💎 وقتي گل هاي عشق وجود داشته باشند، انسان احساس مي كند كه شاه است. ولي وقتي خارهاي نفس وجود دارند انسان بيچاره و مستاصل مي شود.

⚛️ وجود آن درخت با ديدن آن پسرك كه تاجي از گل هايش را بر سر داشت و مي رقصيد سرشار از وجد و سرور مي شد. سپس در عشق سر تكان مي داد و همراه نسيم آواز مي خواند. پسر بيشتر رشد كرد و شروع كرد به بالارفتن از درخت تا روي شاخه هايش تاب بخورد. وقتي پسرك روي شاخه هايش استراحت مي كرد، درخت بسيار خوشحال بود.
💎 عشق وقتي خوشحال است كه به كسي راحتي بدهد. نفس فقط وقتي خوشحال است كه خوشي ديگري را از او بگيرد.

⚛️ با گذشت زمان، سنگيني وظايف ديگر به پسر محول شده بود. جاه طلبي ها وارد شدند، او بايد امتحان مي داد و بايد با دوستانش رقابت مي كرد، بنابراين به طور مرتب نزد درخت نمي آمد. ولي درخت باهيجان منتظر ديدار او بود.
درخت با روحش او را صدا مي زد: "بيا. بيا. منتظرت هستم."
💎 عشق هميشه انتظار معشوق را دارد. عشق يك انتظار كشيدن است.

⚛️ وقتي كه پسر نمي آمد، درخت احساس اندوه مي كرد.
💎 عشق تنها يك اندوه دارد: وقتي كه نتواند سهيم شود، عشق وقتي كه نتواند بدهد غمگين است. عشق وقتي شاد است كه بتواند بدهد و سهيم شود. عشق وقتي خوشحال ترين است كه بتواند با تماميت نثار كند.

⚛️ پسر بزرگتر شد و روزهايي كه نزد درخت مي رفت كمتر و كمتر مي شد.
💎 هركس كه در دنياي رقابت بزرگ شود، وقت كمتر و كمتري براي عشق خواهد يافت.

⚛️ پسر اينك در جاه طلبي هاي دنيايي گرفتار شده بود: "كدام درخت؟ چه كسي وقتش را دارد؟" يك روز، وقتي كه پسرك گذر مي كرد، درخت او را فرا خواند: "گوش بده!" صدايش در هوا منتشر شد: "گوش بده!
من منتظر تو هستم، ولي نمي آيي. من هر روز منتظر تو هستم." پسر گفت، "تو چه داري كه من بايد نزد تو بيايم؟ من دنبال پول هستم." نفس هميشه دنبال انگيزه است: "تو چه داري كه پيشكش كني تا نزد تو بيايم؟ اگر بتواني چيزي به من بدهي، مي توانم بيايم. وگرنه، نيازي نيست كه نزد تو بيايم."
💎نفس هميشه انگيزه دارد، منظور دارد. عشق بي انگيزه است، بدون منظور است. عشق پاداش خودش است.

⚛️ درخت با تعجب گفت، "تو فقط وقتي مي آيي كه من چيزي به تو بدهم؟ من مي توانم همه چيز به تو بدهم."

🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#عشق #درخت #پسرک
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿

🍥 حکایت عشق درخت و پسرک 🍥
💥قسمت دوم

💎 چيزي كه نگه بدارد ، عشق نيست. اين نفس است كه نگه مي دارد، عشق بي قيد و شرط مي بخشد.

⚛️ درخت ادامه داد: "ولي من پول ندارم. اين فقط يك اختراع انسان است. ما چنين مرض هايي نداريم و ما مسرور هستيم. شكوفه ها برما مي رويند. ميوه هاي بسيار مي دهيم. سايه هاي مطبوع مي دهيم. در نسيم به رقص در مي آييم و آواز مي خوانيم. پرندگان معصوم روي شاخه هاي ما مي جهند و آواز مي خوانند زيرا ما هيچ پولي نداريم. روزي كه درگير پول شويم، همچون شما انسان هاي بدكاره و رنجور مي شويم كه در معابد مي نشينيد و به مواعظي گوش مي دهيد تا كه چگونه به آرامش برسيد و چگونه عشق به دست آوريد. نه، نه، ما پولي نداريم." پسر گفت، "پس براي چه نزد تو بيايم؟ بايد جايي بروم كه پول باشد. من نياز به پول دارم."
💎 نفس خواهان پول است زيرا پول قدرت است. نفس نيازمند قدرت است.

⚛️ درخت عميقاً به فكر رفت و سپس چيزي را دريافت و گفت، " يك كار بكن. تمام ميوه هاي مرا بچين و بفروش. شايد بتواني پولي به دست آوري." پسر بي درنگ دست به كار شد. از درخت بالا رفت و تمام ميوه هاي درخت را چيد. حتي آن ها را كه نرسيده بودند تكان داد تا بيفتند. شاخه هاي درخت شكسته شدند و برگ هاي آن با خشونت فرو مي ريختند.
درخت بسيار شاد بود و از شوق برافروخته بود.
💎 حتي شكسته شدن نيز عشق را شاد مي سازد، ولي نفس حتي در به دست آوردن نيز راضي نيست، نفس ناشاد است.

⚛️ پسر حتي برنگشت تا از درخت تشكر كند. ولي درخت به اين توجهي نكرد. وقتي كه پسر پيشنهاد عاشقانه ي او را براي چيدن ميوه هايش و فروش آن ها پذيرفت، درخت تشكر خودش را دريافت كرده بود.
براي مدت هاي زياد پسر بازنگشت. حالا او پول داشت و سعي داشت با اين پولش پول بيشتري به دست آورد.
او درخت را تماماً از ياد برده بود. سال ها گذشت. درخت غمگين بود. مشتاق بازگشت پسر بود ، همچون مادري كه سينه هايش پر از شير باشد، ولي پسرش گم شده باشد. تمامي وجود مادر، پسرش را مي خواهد تا بتواند بيايد و او را سبكبار كند. حالت دروني درخت چنين بود. تمامي وجودش در اشتياق بود.
پس از سال ها، پسر كه اكنون مردي بالغ شده بود نزد درخت بازگشت.
درخت گفت، "نزد من بيا. بيا و مرا درآغوش بگير." مرد گفت، "بس كن اين حرف بي معني را. آن يك احساس كودكي بود."
💎 نفس، عشق را همچون يك چيز بي معني مي بيند، يك افسانه ي دوران كودكي.

⚛️ ولي درخت دعوتش كرد: "بيا، روي شاخه هايم تاب بخور. بيا با من برقص." مرد پاسخ داد: "اين حرف هاي بي فايده را كنار بگذار! من مي خواهم يك منزل بسازم. آيا مي تواني يك منزل به من بدهي؟" درخت با تعجب گفت، "يك منزل؟ من بدون منزل زندگي مي كنم." فقط انسان ها هستند كه در منزل زندگي مي كنند. هيچكس ديگر در اين دنيا به جز انسان در منزل زندگي نمي كند.
💎 و آيا وضعيت انسان ها را مي بينيد ، اوضاع اين انسان هاي منزل يافته را؟
هرچه خانه ها بزرگ تر مي شوند، خود انسان ها كوچك تر مي شوند....

⚛️ درخت گفت، "ما در منزل زندگي نمي كنيم. ولي مي تواني يك كار بكني. مي تواني شاخه هاي مرا ببري و با آن ها يك خانه بسازي." مرد بدون يك لحظه درنگ تبري آورد و تمام شاخه هاي درخت را قطع كرد.
اينك آن درخت فقط يك قطعه الوار خشك شده بود: برهنه. ولي درخت بسيار خوشحال بود.
💎 عشق وقتي كه حتي دست و پايش براي معشوق قطع مي شود نيز خوشحال است.
عشق بخشاينده است، عشق هميشه آماده ي سهيم كردن و بخشايش است.

⚛️ مرد حتي به عقب بازنگشت تا به درخت نگاه كند. او خانه اي ساخت و روزها و سال ها گذشت.
تنه ي درخت منتظر شد و منتظر شد. مي خواست او را صدا بزند، ولي ديگر نه شاخه اي داشت و نه برگي كه به او صدا بدهد. باد مي وزيد، ولي او نمي توانست از آن صدايي بسازد.
و هنوز هم روحش از يك صدا سرشار بود: "بيا، بيا، عزيز من، بيا."

🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#عشق #درخت #پسرک
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸🌿🔮🌿🌸

🎆 رشد روحاني 🎆

واقعاً رشدي همچون رشد يك دانه نيست.

دانه براي درخت شدن بايد رشد كند.

بين دانه و درخت يك فاصله وجود دارد. اين فاصله بايد پيموده شود، يك مسافت وجود دارد.

ولي انسان همچون يك دانه رشد نمي كند. تو پيشاپيش همان رشد هستي. اين فقط يك آشكارشدن( revelation )است.

مسافتي بين آنچه كه اكنون هستي و آنچه كه خواهي بود وجود ندارد.

هيچ فاصله اي نيست! آن موجود آرماني، آن موجود كامل پيشاپيش در تو هست.

بنابراين واقعاً مسئله ي رشد نيست، بلكه مسئله برداشتن حجاب است.

اين يك اكتشاف است.

چيزي پنهان است ، تو پرده را برمي داري، و آنجا وجود دارد.

درست مثل اين است كه با چشمان بسته نشسته اي و خورشيد در افق دميده است، ولي تو در تاريكي هستي.

ناگهان چشمانت را باز مي كني و روز است، نور وجود دارد.

رشد روحاني واقعاً يك رشد نيست. اين واژه اي غلط است.

رشد روحاني يك آشكارشدن است. چيزي كه پنهان بوده، پديدار مي شود.

چيزي را كه از قبل وجود داشته، تشخيصش مي دهي كه وجود دارد.

چيزي را كه هرگز از دست نداده بودي، فقط ازياد برده بودي، به ياد مي آوري.

براي همين است كه عارفان پيوسته از واژه ي "يادآوري" استفاده مي كنند.

مي گويند كه الوهيت يك دستاورد نيست، فقط يك يادآوري است.

چيزي را كه فراموش كرده بودي، به ياد مي آوري.

🌸🌿🔮🌿🌸

#رشد_روحانی #دانه #درخت #اولوهیت #یادآوری #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل:
اگر جایی که
ایستاده‌اید را
نمی‌پسندید،
عوضش کنید؛
شما درخت نیستید.

#کمی_تامل #ايستادگی #درخت #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 از طبيعت مي توان درس هاي بسياري گرفت.
تا به حال نگاهي به يک درخت سيب انداخته ايد؟

شايد با يک حساب سر انگشتي از ظاهر درخت به اين نتيجه برسيد که پانصد سيب روي درخت قرار دارد که هر کدام حاوي دست کم ده دانه اند.
چند ثانيه تمرکز کنيد و يک ضرب ساده انجام دهيد، به اين نتيجه مي رسيد که در درون ميوه های این درخت سيب 5000 دانه وجود دارد.
حال ممکن است اين سوال در ذهن شما خطور کند که «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟»
در اين زمان طبيعت به ما نکته اي مي آموزد :
«اکثر دانه ها هرگز رشد نمي کنند. پس اگر واقعاً مي خواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يکبار تلاش کنيد.»
از اين مطلب مي توان اين نتايج را بدست آورد:
- بايد در بيست مصاحبه شرکت کنيد تا يک شغل بدست آوري.
- بايد با چهل نفر مصاحبه کنيد تا يک فرد مناسب استخدام را براي کارتان استخدام کنيد.
- بايد با پنجاه نفر صحبت کنيد تا يک ماشين، خانه، جاروبرقي، بيمه و يا حتي ايده ات را بفروش برساني.
- بايد با صد نفر آشنا شويد تا يک رفيق شفيق پيدا کنيد.
وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نااميد نمي شويم و به راحتي احساس شکست نمي کنيم.
قوانين طبيعت را بايد درک کرد و از آنها درس گرفت.

کلام آخر :
افراد موفق هر چه بيشتر شکست مي خورند، دانه هاي بيشتري مي کارند…

🌿🌸🔮🌸🌿

#داستانها_وحکايتها #درخت_سيب #قانون_دانه #موفقيت_وشکست #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 مهربانی دانه ایست که؛

حتی اگر ندانی آنرا کجا کاشتی،

روزی به بار مینشیند
و درختی میشود
و تو در سایه‌آن
خستگی درخواهی آورد!!!!

#مهربانی #دانه #درخت #سايه_درخت #خستگی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل؛
طوفان باعث مي شود درخت ريشه هایش را عميق تر و قوى تر كند.

در طوفان هاى زندگى به برگ هايى كه از دست ميدهى فكر نكن ،
به ريشه اى فکر کن که قوی‌تر می‌شود...

#کمی_تامل #ریشه_قوی #درخت #طوفان #طوفانهای_زندگی #برگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 در زندگی غصه از دست دادن
هیچ چیز را نخورید چون وقتی
یک درخت، برگی را از دست
می دهد، برگی دیگر از قبل
آماده جایگزین شدن است.!!!!

#غصه_از_دست_دادن #درخت_و_برگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل

افتاد درختی که به خود میبالید
از داغ تبر به خاک غم مینالید
گفتم چه کسی به ریشه ات زد؟
گفتا:
آنکس که به زیر سایه ام میخوابید...!!!!

#کمی_تامل #درخت_و_تبر #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot