ॐ مزه ملکوت ॐ
737 subscribers
8.15K photos
146 videos
12 files
97 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
🎆 اگر هر کودک هشت ساله اى مديتيشن را مى آموخت، يک نسل ديگر در دنيا هيچ خشونتى وجود نداشت.

#مديتيشن #کودک #خشونت #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆‍ کودکی از خدا پرسید:

تو چه میخوری؟

چه می‌پوشی؟

و کجا ساکنی؟

خدا آرام بر دل کودک زمزمه کرد!

غصه بندگانم را می‌خورم!

عیب بندگانم را می‌پوشانم!

و در قلب شکسته آنان ساكنم !!!

#کودک_و_خدا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 گاهی کودک باش

جدی بودن را فراموش کن

کودکان آرامش

بیشتری دارند..

بزرگ تر که میشوی زیباتر

سخن میگویی

ولی احساس وطراوتت

را از دست می دهی!!

کودک بودن کوچک

بودن نیست، لذت بردن‌ است!

❄️🌨🔮🌨❄️

#کودک_باش #جدى_نبودن #آرامش #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 کمى تامل:

«کودکان‌تان را از جهنم نترسانید...

ذات او را پاک پرورش دهید...

وعده ی بهشت به او ندهید٬

به او بیاموزید:

خوب بودن لازمه‌ی انسانیت است...».

🌿🌸🔮🌸🌿

#کمى_تامل #کودک #بهشت_و_جهنم #خوب_بودن #انسانيت #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 هر كودكي مي داند چگونه باز و پذيرا باشد، به همين دليل است كه كودكان اين چنين زيبا و شاد هستند؛ به چشمان كودكان بنگر، بسيار آرامند؛ به شادي هاي كودكان بنگر، بسيار سرشارند؛ هر كودكي مي داند كه چگونه شاد باشد اما اين موضوع را دير يا زود فراموش مي كند؛ يا خود او فراموش مي كند و يا ما او را وادار به اين كار مي كنيم؛ اين هنر را مي توان دوباره آموخت؛ هنر باز و پذيرا بودن را باز آموز و آنرا به خاطر بياور؛ هيچ چيزي كم نيست؛ هيچ چيز دچار كاستي نيست؛ اين دنيا كامل ترين دنيايي است كه مي تواند وجود داشته باشد...

دوستدار هستي و تمام جلوه هاي آن باش تا تمام اندرزهاي آن را در سنگ هايش بيابي؛ نيازي نيست در لابه لاي متون ديني بگردي، زيرا جهان، خود كتاب آسماني است؛ در همه جا رد و اثري از خدا وجود دارد.

🌿🌸🔮🌸🌿

#کودک #باز_و_پذیرا_بودن #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کودک درون مان هرگز نخواست قهر کردن را بیاموزد!!!!

#کودک_درون #قهر #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 این روزها کودک درونم بوی باران را که می شنود مرا به تماشای دنیا می برد. حالا که لحظه هایش بوی باران گرفته، حالش خوب است. انگار از خوابی طولانی بیدار شده. وقتی خیابان های رنگ رنگ شده ی پاییز را می دود احساس می کنم دوباره زنده شده. دوباره به من بازگشته و روح مرا آرام کرده.

این روزها کودک درونم می خندد. شاد است. غم هایش را در ناکجا آباد رها کرده و آزاد و سبکبال به من بازگشته. با من راه می رود، با من می دود، با من شعر می خواند و ذوق می کند، با من سیب اش را قسمت می کند و کتانی های آبی آسمانی اش را به من می دهد.

این روزها کودک درونم به من بازگشته. کودکی که دست هایش بوی دست های خدا را دارد، بوی نابِ پاکی، بوی مهربانی بی انتها و لبخندهای خداگونه. از سرشاخه های پاک کودکی اناری بزرگ چیده و کنار من دانه دانه کرده تا عصرِ یکی از همین روزهای پاییزی آن را بخوریم و بوی بهشت بگیریم.

کودک درونم مرا زنده کرده. مرا به خودم بازگردانده. با خودش آسمان آورده و یادم انداخته چه‌طور از باریدن باران ذوق‌زده شوم و چه‌طور دیدن این همه رنگ‌های خدایی را جشن بگیرم. یادم آورده است پاییز را دوست داشتم و در روزهایش هرلحظه لبخند خدا را حس می‌کردم. کودک درونم حالم را خوب کرده است. کنارم نشسته و جان مرا از گرمایی مطبوع، سرشار کرده است.

این روزها حس خوب «بازگشتن» را لمس می‌کنم. در خونم جریان پیدا می‌کند و تمام وجودم را سر ریز می‌کند. یک حس خاص، یک حال عجیب، حس بازگشتن، تعبیری از بی‌نهایت است. بازگشتن به چیزی که بوده‌ام. به جایی که از آن آمده‌ام. به لحظه‌ای که به آن تعلق داشته‌ام. ... مثل قصه‌های مادربزرگ که تمامشان با خوبی و خوشی تمام می‌شوند. می‌شنوی مادربزرگ؟ حالا من هم کنار کودک درونم هستم که به خودم بازگشته. در کنار او زندگی خوب و خوشی را تا پایان عمر خواهم داشت.

🌿🌸🔮🌸🌿

#کودک_درون #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 کودک درون 🎆

آیا هرگز عبارت کودک درون به گوشتان خورده؟ این کودک درون همان انرژی روحانی است که همیشه آماده است که از او کمک بخواهید . زمانی که همه ما کودک بوده ایم معصومیتی که در کودکی بود ما را وادار به زندگی طبیعی کرده است . اگر به زمانی برگردیم که سه تا چهار یا پنج ساله بودیم شاید بیشتر آن مسائلی که فکر مارا فلج کرده از ما فاصله می گرفت . در زمان کودکی چه احساسی در ما وجود داشت چه چیز مایه نگرانی ما بود ، چه چیز زندگی مارا غصه دار می کرد ، دلواپسی های ما این بود که چه قدر کم بازی کرده ایم و اینکه مجبوریم به رختخواب برویم . نگران هیچ نبودیم . آن زمان چه قدر به عشق نزدیک بودیم . درست در عمق وجود ما زمانی در زندگی ما وجود داشته که در آن زمان فقط عشق حضور داشت . این احساس زیبا ترین حس موجود در زندگی است . آیا می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم ؟ این همان کودک درون است . به عنوان یک انسان بالغ چگونه می توانید دوباره آن حس را تجربه کنید ؟ رمز کار دوباره بیدار کردن دی ان ای کوانتومی است . اين بيدارى می تواند تمام اندوه و نگرانی ما را از بین ببرد . ظهور دوباره انرژی کودک درون یک مکانیسم تعادلی است . انسان می تواند به راحتی از آن برخوردار شود . انسان با پیدا کردن آن می تواند لحظه به لحظه زندگی را سرخوشانه لذت ببرد ، درست مثل دوران بچگی . به عبارتی این شروع پیدا کردن خود برتر یا حقیقت برتر دورن ما است . کافی است بخواهیم بخش ها فراموش شده خود را کشف کنیم . بینهایت بخش های فراموش شده در ما وجود دارد که اگر یکی را پیدا کنیم سلسله وار به یکدیگر وصل خواهند بود و یکدیگر را پیدا می کنند ....

"موکتى"

🌿🌸🔮🌸🌿

#بيدارى_کوانتومى #کودک_درون #خود_برتر #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 ارتباط کودک درون ، خود برتر و عشق 🎆

اطلاعات موجود در دی ان ای خطی یک انسان که کد بندی شده اگر به صورت کلمه عنوان شود پانصد هزار ضربدر سه بیلیون کلمه است یا چیزی شبیه به نهصد کتاب پانصد صفحه ای برنامه ریزی شده که همه دستور یا فرامینی است که خدا برای یک زندگی فیزیکی به دی ان ای انسان هدیه داده . اما تمام آنچه که به عنوان آگاهی در هستی وجود دارد در دی ان ای ما یافت می شود به همین جهت است که می گوییم ما بی نهایت شبیه خدا هستیم اگر حقیقت خفته درون دی ان ای خود را پیدا کنیم این یک انرژی است که تمام بشر قادر به داشتن آن می باشند حتی اگر از عمق وجود خود بی خبریم ولی می دانیم که در درون ما حضور دارد . ساده آن است که باور کنیم که خدا در تک تک سلول های ما حضور دارد .آنکه به همه اجزای درونی ما دستور زندگی می دهد جز روی خدا چیز دیگری نمی تواند باشد . انرژی که تمام اجزای ما را به هم وصل می کند و پیوندی بین این زنجیره برقرار می کند . جز عشق چیز دیگری نیست . یکی از زیبا ترین لحظه ای که در زندگی انسان وجود دارد آن است که یا خود برتر یکی شود عشق یکی از معروف ترین حالاتی است که تمام ساختار سلول ها را تحت تاثیر قرار می دهد . به عبارتی عشق یکی از خصوصیات بارز خداوند است که وقت در ما تجربه می شود یا ازکسی به ما داده می شود ، یکی از تکه های پازل گمشده خدا در ما جایگاه خود را پیدا می کند . یک تکه ی بزرگ یا به عبارتی قلب این پازل را پیدا خواهیم کرد....

"موکتى"

🌿🌸🔮🌸🌿

#بيدارى_کوانتومى #کودک_درون #خود_برتر #عشق #دى_ان_اى # #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

💕 خود برتر و عشق 💕
⚜️قسمت دوم :

...این حالت مارا به خدا نزدیک می کند. شاید به همین جهت است که عشق یک جهش کوانتومی است؛ انرژی که توسط دو انسان در یکدیگر کل میشود می تواند آن ها را در دیگر انسان ها در کائنات و در انتها در خدا حل کند؛ در همه ما عنصری گمشده وجود دارد این عنصر گمشده عشق به خدا است؛ با بدست آوردن عشق به خدا خود برتر خودمان را پیدا می کنیم؛ جایی که همسویی بین ما و خدا وجود دارد؛ خود برتر باعث همسویی ما با خدا می شود؛ دیری نمی پاید که خودمان را در خدا و خدا را در خود پیدا می کنیم؛ همه این ها در دی ان ای تک تک ما وجود دارد همه قدرت ها ، همه اختیارات و همه آنچه که در عالم هستی می تواند وجود داشته باشد؛ می توانیم با این نیت و قصد حقیقت خدا را در خود خلق کنیم یا به عبارتی احساسات قلبی ما کلید جهش ما است؛ با باز کردن دریچه قلب خود و پدیدار کردن تمام صفاتی که از خدا در ما ودیعه گذاشته شده زندگی کوانتومی را تجربه خواهیم کرد یکی از مهیج ترین جنبه های رشد معنوی طراحی دوباره خودمان است؛ همان چیزی که به سادگی در عشق اتفاق می افتد؛ در عشق انسان در یک لحظه کاملا تغییر می کند انسان جدید با انسان قدیم میلیون ها سال نوری فاصله دارد به عبارتی عشق تمام صفات شیطانی را از ما دور می کند. گویی که یک جهش بزرگ کوانتومی اتفاق افتاده تمام کد های دستوری که علیه حقیقت ما بوده از ما پاک می شود و یک سری ژن هایی با دستور های ژن های جفت و جور شده روحانی به جای آن ها خواهد نشست؛ در تمام شرایط از طرف خدا انواری به ما می رسد که می خواهند نظم دوباره به ما بدهند اما آگاهی ما در این روند فوق العاده دخیل است…

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#بيدارى_کوانتومى #کودک_درون #خود_برتر #عشق #دى_ان_اى #تعاليم_معنوى #جهش_کوانتومى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot.
🎆 کمی تامل:
شرم میکنم ؛
با ترازوی کودک گرسنه ای که
در پیاده رو نشسته است...
وزن سیری ام را بکشم!!!!

#کودک_گرسنه_و_ترازو #شرم #کمی_تامل #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 زنی حدود نودساله را می شناختم که هزگز از هیچ چیز ناراحت نمیشد. او هیچگاه عصبی نبود. پیوسته آرام و پرنشاط مانند آبهای زلال برکه ها.
همیشه در آرامش خدایی به سر می برد. با همه کس و همه چیز و حتی خودش در آرامش بود.
از اوپرسیدند: چگونه می تواند در همه شرایط آسوده خاطر باشد؟
زن پاسخ داد: من هرشب کودکی می شوم و قبل از خواب به گوشه ای ساکت و خاموش می روم. در سکوت به خدا فکر می کنم. همه نگرانی ها، تشویش ها و مسائل روز را یک به یک بر دامان خدا می گذارم. اگر از کاری که کرده ام یا حرفی که زده ام احساس گناه کنم، اینها را در سکوت به خدا می گویم و از او طلب بخشایش می کنم و بخشایش او را می پذیرم. اگر نگران چیزی باشم آنرا به خدا می سپارم و رهایش می کنم.
اگر احساس تنهایی کنم و یا تصور کنم کسی مرا دوست ندارد همه را به خدا می گویم و آنگاه خدا مرا درآغوش پرمهرش می گیرد.
همیشه وقتی که به این ترتیب همه چیز را رها می کنم و به خدا می سپارم، آرامشی عظیم می یابم و همه فشارها، تشویش ها و عصبیت ها ناپدید می شوند.

"جی پی واسوانی"

🌿🌸🔮🌸🌿

#جى_پى_واسوانى #عدم_عصبانيت #کودک_شدن_شبانه #رهايى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆وقتی کودکی یاد می‌گیرد که ترتیبی از صداهای ایجاد شده توسط تارهای صوتی والدینش نام اوست، کودک شروع می‌کند به برابرسازی یک کلمه (که در ذهن به فکر تبدیل می‌شود) با خودش. در این مرحله، برخی از کودکان از خود به صورت سوم شخص یاد می‌کنند. " جانی گرسنه است". پس از مدت کوتاهی، آنها کلمه‌ی جادویی «من» را یاد گرفته و آنرا با نام خودشان که پیش از این با کسی که هستند برابر دانسته‌اند برابر می‌کنند. سپس بقیه ی افکار می‌آیند و با این تفکر اصلی به نام «من» ترکیب می‌شوند. قدم بعدی افکاری از « به من» و « مال من» است که برای توصیف چیزهایی است که به نوعی بخشی از «من» است. این تعیین هویت است با اشیاء، یعنی سرمایه‌گذاری بر روی اشیاء، اما در نهایت افکاری که اشیاء را بیان می‌کنند، با قرار دادن حسی از خود در آنها، و به این وسیله هویت گرفتن از آنها است. وقتی اسباب‌بازی «من» می‌شکند یا ناپدید می‌شود، عذاب فراوان رخ می‌دهد. نه به دلیل ارزش اصلی‌ آن اسباب بازی کودک به زودی علاقه‌اش را به آن از دست می‌دهد، و اسباب‌بازی دیگری جانشین آن می‌شود، بلکه به خاطر تفکر «مال من». اسباب‌بازی به بخشی از احساس در حال تکامل کودک از خود، از «من» تبدیل شده است.

و همینطور که کودک بزرگ می‌شود، تفکر اصلی به نام «من» بقیۀ افکار دیگر را به خویش جلب می‌کند: این «من» بصورت یک جنسیت، متعلقات، ظاهر جسمانی، ملیت، نژاد، مذهب و شغل شناسایی می‌شود. بقیه‌ی چیزهایی که «من» با آنها همسان‌سازی می‌کند نقش‌ها هستند، مادر، پدر، شوهر، زن، و غیره... دانش یا عقاید تلنبار شده، علایق و نفرتها، همچنین چیزهایی که قبلا برای «من» اتفاق افتاده است، خاطراتی که در واقع افکاری هستند که « من و سرنوشت من» را مشخص می‌کنند. اینها تنها برخی از چیزهایی است که مردم از آن هویت خود را کسب می‌کنند. در حقیقت آنها چیزی بیش از افکاری نیستند که به طور ناپایداری در کنار هم نگه داشته شده‌اند و در نتیجه به حسی از خود منصوب می‌شوند. این ساختار ذهنی چیزی است که شما معمولا با بیان «من» به آن اشاره دارید. دقیق‌تر اینکه: بیشتر اوقات وقتی از «من» صحبت کرده یا به آن فکر می‌کنید این شما نیستید که سخن می‌گویید بلکه جنبه‌ای از آن ساختار ذهنی، آن خودِ ایگویی است. به محض اینکه بیدار می‌شوید، همچنان از کلمه‌ی «من» استفاده می‌کنید، اما اینبار این کلمه از عمق وجود شما برخواهد خاست.

«اكهارت تله»

🌿🌸🔮🌸🌿

#اکهارت_تله #من #مال_من #کودک #ذهن #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 از کودکـــى پرسیدند :
بزرگ شدی میخواهی چکاره شوی؟
گفت:
می خواهم خوشحال شوم!!
گفتند:
ظاهرا مفهوم سوال را نفهمیدی...
کودک گفت :
گویا شما مفهوم زندگــى را نفهميديد!!!!

#کودک_و_خوشحالى #مفهوم_زندگى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃🌸🔮🌸🍃

📜 بُودی دارما به مدت چهارده سال در چین ماند. او را مولایش فرستاده بود تا پیام مراقبه را در زمین اشاعه دهد.
وی پس از چهارده سال عزم بازگشت به کوه های هیمالیا کرد.
دراین هنگام او به قدری سال خورده بود که آماده بود تا به برف های ابدیت نشسته بر شانه های هیمالیا بپیوندد.
او که یکی از نوادر روزگار بود و شمار شاگردانش به هزاران هزار
می رسید، فقط چهار نفر از آنان را فرا خواند،
و گفت : « من تنها یک سؤال از شما می پرسم
اساس تعلیمات من چیست ؟
هرکس پاسخ درستی به این سؤال بدهد. جانشین من خواهد بود.» سکوتی ژرف تؤام با انتظاری مهیب بر فضا حکمفرما می گردد. همه به شاگرد اول که از همه آزموده تر و فاضل تر بود، چشم دوخته اند.

شاگرد اول می گوید: «رفتن به ورای ذهن. این می تواند چکیده ی کل تعلیمات شما باشد. »
بُودی دارما می گوید:
تو پوستم را از آن خود داری، اما نه بیشتر از آن را.»
سپس رو به شاگرد دوم می کند و او چنین می گوید : «کسی نیست به ماوراء قدم بگذارد. همه سراسر سکوت است. هیچ مرزی بین آنچه باید به فراتر از آن رفت وآنکه باید به فراسو رود، وجود ندارد. این عصاره ی تعلیمات استاد عظیم الشأن است.
بُدی دارما می گوید که « تو استخوان هایم را از آن خود داری. »

وبعد رو به شاگرد سوم می کند و او در پاسخ می گوید : جوهر تعلیمات شما وصف ناپذیر است.»
بُودی دارما خنده یی سر داد، می گوید : « اما تو آن را وصف کردی! تو به هر حال چیزی راجع به آن گفتی ! تو مغزم استخوانم را از آن خودداری.»
بعد رو به شاگرد چهارم می کند، شاگردی که جز اشک و سکوت هیچ پاسخی در آستین ندارد. او به پای بُودی دارما می ٱفتد... و هر چند پاسخی بر زبان نیاورده است، امّا به عنوان جانشین پذیرفته
می شود.

او پاسخ را گفته بود اما بدون بکارگیری واژه ها ، بدون استفاده از زبان اشک های او دربیان منظور از هر زبانی پیشی گرفته بود و حق شناسی، حاجتمندی و امتنان او...پیش از این چه می توان گفت؟
جمع کثیر شاگردان سخت مأیوس گردیدند، زیرا او تنها مردی بود که هرگز کسی رویش حساب نمی کرد.
دانشمندان و اندیشمندان بزرگ از گردونه خارج گردیدند، عالمان بزرگ دست رد به سینه خوردند و آنوقت یک آدم عادٌی... اما همین عادّی بودن تنها چیز غیرعادّی در دنیاست... آن بُهت کودکانه، آن تجربه ی کودک وار از رمز و رازی که همه جا سایه افکنده است.

"همیشه این را به خاطر داشته باش "

🍃🌸🔮🌸🍃

#بودی_دارما_و_شاگردان #بهت_کودکانه #کودک_باش #حکایتهای_پندآميز #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃🌸🔮🌸🍃

🎆 ژان پل سارتر گفته است: « زندگي مثل كودكي است كه در قطار خوابيده است. بازرس مي آيد او را بيدار مي كند و از او بليت مي خواهد،‌ ولي كودك بليت و پول ندارد. »
كودك همچنين نمي داند به كجا مي رود، مقصد كجاست و چرا سوار قطار شده است. كودك اينها را نمي داند؛ ‌چون خودش تصميم نگرفته سوار قطار شود.
پس چرا در قطار است؟‌ اين وضع براي ذهن امروزي،‌ روز به روز عادي تر مي شود؛‌ زيرا به نوعي بي ريشه شده ايم. معنا از دست رفته است. فقط احساس مي كنيم:‌ « چرا؟ كجا مي روم؟‌ » نمي دانيد به كجا مي رويد و نمي دانيد چرا در قطاريد. بليت نداريد و پولي هم براي خريدن بليت نداريد. با اين حال، نمي توانيد از قطار پياد شويد. همه چيز در هم ريخته و آشفته به نظر مي رسد.
اين وضع براي آن پيش آمده كه ريشه هايي كه در عشق بودند، گم شده اند. مردم بدون عشق زندگي مي كنند و به نوعي خودشان را به جلو مي كشند. پس چه بايد كرد؟ ‌مي دانم همه احساس آن كودك خوابيده در قطار دارند.
با اين حال، زندگي يك شكست نيست؛‌ زيرا در اين قطار بزرگ ميليونها نفر در خوابند؛
ولي هميشه كساني هستند كه بيدارند.
كودك مي تواند بگردد و آن اشخاص بيدار را پيدا كند؛‌ كساني كه مي دانند مقصد قطار كجاست.
كودك با همنشيني با آن اشخاص بيدار، ‌راه هاي آگاه شدن را خواهد آموخت.

🍃🌸🔮🌸🍃

#سارتر #قطار #بلیط #کودک_خواب #بیداری #آگاهی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot