🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
می توان گفت که حجاب دور خدا بس نورانی است؛ که خدا پرده نور را روزی کنار خواهد زد، بیشتر کسانی که تجربه های بزرگ داشته اند، خواهند گفت که خدا در نور پنهان است و دعا می کند که آن پرده برداشته شود و این وهم از آن جا ناشی می شود که چشمان ما به قدری ضعیف اند که نمی توانند در مقابل فراوانی نور دوام بیاورند؛ وجود ما برای دریافت این نور کفایت نمی کند؛ همین طور که شخص آرام آرام به سمت خدا حرکت می کند، نور شروع به ازدیاد می کند؛ بیشتر و بیشتر و بیشتر می شود؛ با عمیق تر شدن مراقبه، شدت نور درون زیاد می شود؛ بعضی ها به آن چنان شدتی می رسند که احساس می کنند اشعه ی نور از وجودشان به بیرون پراکنده می شود؛ وقتی در مراقبه عمیق تر می شویم نور آنچنان زیاد می شود که ظلمت عمیقی تجربه خواهد شد که به آن شب سیاه روح می گویند؛ در این لحظه است که آدمی از خدا تمنا می کند که ( ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار ز رو) تا بتوان صورت حق را در آن پس پنهان دید؛ در اطراف خدا آنقدر نور هست که چشم ها کور می شود؛ آنقدر آن نور مناسب و خوب هست که حق در دایره ای از نور مخفی است؛ فقط وهم ماست که حق در تاریکی ناپیدا است؛ چگونه می شود که در گرد خدا تاریکی باشد، خدا نور مطلق است؛ اگر تاریکی حق را دور کند در کجای این دنیا نور را پیدا کنیم؛ تاریکی بقا را در نزدیکی نور دارد؛ زمانی که حق باشد یقیقنا نور هست؛ برای ما به نظر تاریک می آید؛ در مراقبه ی عمیق نه تنها یک خورشید بلکه میلیون ها خورشید در درون شروع به سوختن خواهد کرد و به همین دلیل، کوری اتفاق خواهد افتاد؛ حق در نور پنهان است؛ باز کردن چشم در تاریکی بسیار آسان است ولی در نور بسيار سخت؛ شب هنگام زمانی که ماه وجود ندارد باز کردن چشم آسان است؛ اما هنگام روز زمانی که نور خورشید به چشم می تابد بسیار سخت می توان چشمان را باز کرد؛ برخورد کسانی که به حق می رسند با نور است نه با تاریکی؛ در دعاها می خوانیم که ما را از ظلمت دور نگه دارد؛ و به روشنایی هدایت فرما؛ نور به قدری خوب است که، روح افزا و مملو از حیات است؛ که صحبت از کنار گذاشتنش مرگ و نابودی است؛ جنگ علیه تاریکی زیاد مشکل نیست، بلکه مشکل از زمانی آغاز می شود که بخواهی علیه نور بجنگی؛ چون نور با خدا نسبت دارد؛ وقتی دعا می کنیم که پروردگارا آن پرده را کنار بزن، متقاعد شده ایم که خودمان قادر به کنار زدن آن نیستیم؛ سفر عرفانی شما بایستی ورای تاریکی باشد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
می توان گفت که حجاب دور خدا بس نورانی است؛ که خدا پرده نور را روزی کنار خواهد زد، بیشتر کسانی که تجربه های بزرگ داشته اند، خواهند گفت که خدا در نور پنهان است و دعا می کند که آن پرده برداشته شود و این وهم از آن جا ناشی می شود که چشمان ما به قدری ضعیف اند که نمی توانند در مقابل فراوانی نور دوام بیاورند؛ وجود ما برای دریافت این نور کفایت نمی کند؛ همین طور که شخص آرام آرام به سمت خدا حرکت می کند، نور شروع به ازدیاد می کند؛ بیشتر و بیشتر و بیشتر می شود؛ با عمیق تر شدن مراقبه، شدت نور درون زیاد می شود؛ بعضی ها به آن چنان شدتی می رسند که احساس می کنند اشعه ی نور از وجودشان به بیرون پراکنده می شود؛ وقتی در مراقبه عمیق تر می شویم نور آنچنان زیاد می شود که ظلمت عمیقی تجربه خواهد شد که به آن شب سیاه روح می گویند؛ در این لحظه است که آدمی از خدا تمنا می کند که ( ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار ز رو) تا بتوان صورت حق را در آن پس پنهان دید؛ در اطراف خدا آنقدر نور هست که چشم ها کور می شود؛ آنقدر آن نور مناسب و خوب هست که حق در دایره ای از نور مخفی است؛ فقط وهم ماست که حق در تاریکی ناپیدا است؛ چگونه می شود که در گرد خدا تاریکی باشد، خدا نور مطلق است؛ اگر تاریکی حق را دور کند در کجای این دنیا نور را پیدا کنیم؛ تاریکی بقا را در نزدیکی نور دارد؛ زمانی که حق باشد یقیقنا نور هست؛ برای ما به نظر تاریک می آید؛ در مراقبه ی عمیق نه تنها یک خورشید بلکه میلیون ها خورشید در درون شروع به سوختن خواهد کرد و به همین دلیل، کوری اتفاق خواهد افتاد؛ حق در نور پنهان است؛ باز کردن چشم در تاریکی بسیار آسان است ولی در نور بسيار سخت؛ شب هنگام زمانی که ماه وجود ندارد باز کردن چشم آسان است؛ اما هنگام روز زمانی که نور خورشید به چشم می تابد بسیار سخت می توان چشمان را باز کرد؛ برخورد کسانی که به حق می رسند با نور است نه با تاریکی؛ در دعاها می خوانیم که ما را از ظلمت دور نگه دارد؛ و به روشنایی هدایت فرما؛ نور به قدری خوب است که، روح افزا و مملو از حیات است؛ که صحبت از کنار گذاشتنش مرگ و نابودی است؛ جنگ علیه تاریکی زیاد مشکل نیست، بلکه مشکل از زمانی آغاز می شود که بخواهی علیه نور بجنگی؛ چون نور با خدا نسبت دارد؛ وقتی دعا می کنیم که پروردگارا آن پرده را کنار بزن، متقاعد شده ایم که خودمان قادر به کنار زدن آن نیستیم؛ سفر عرفانی شما بایستی ورای تاریکی باشد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
اگر بخواهیم حقیقت عرفانی را بگوییم، سفر شما باید حتی ورای نور باشد؛ روزی به آگاهی بزرگی خواهیم رسید که دیگر از دوگانگی رهایی پیدا کنیم؛ جایی که تاریکی و نور به ورای تاریکی و نور تبدیل می شود که به آن یکتایی و وحدت وجود می گویند؛ یکتایی یعنی این که نور (حق) هست ونه تاریکی و نه شب است و نه روز؛ و نه مثبت است و نه منفی.
دلیل قدرتمند بودن یگانگی این است که هر کدام از اين ها یک خصوصیات منحصر به فرد دارد و برای دوام هر کدام به آن یکی نیز نیاز دارد؛ شما در برخورد آخر قبل از رسیدن به عدم دوگانگی، با نور مواجه می شوید؛ راه دیگری برای فهمیدن آن وجود دارد؛ همیشه رها شدن از ناراحتی کار آسانی است، اینکه می توانیم با آن بجنگیم؛ اگر اتفاقاتی سر راهمان بیاید مشکل می توان با آن جنگید یا تقریبا غیرممکن خواهد بود، اگر میل به جذب خوشی داشته باشیم، آزادی غیر ممکن است؛ شادی برای شما بهشت درست می کند و در آن بهشت متاسفانه خود را دوباره مقید می بینیم؛ با شادی و عشق اغوا و فریفته می شویم، چون آزادى در آن وجود ندارد.
زمانی که دوگانگی وجود دارد، عدم آزادی وتقید نیز هم هست؛ اگر نور بر کنار شود صورت حق چیست؟ اگر حق صورت داشته باشد نور خواهد بود؛ چرا این چنین فکر می کنید؟ ما هنوز نور را ندیده ایم؛ زمانی نور را می بینیم که خورشید طلوع می کند؛ شب هنگام در آسمان نور ماه را خواهیم دید؛ آیا ما نور را دیده ایم؟ شما همیشه اشیا نورانی را می بینید؛ لامپ های الکتریکی نیز همین کار را با شما می کنند؛ شما نوری را می بینید، ولی نوری را که از لامپ الکتریکی می آید؛ مردمی را می بینیم که در نور لامپ نشسته اند؛ آن ها را می بینیم نه نور را؛ امکان ندارد هیچ گونه تجربه ای از نور در این دنیای ظاهری داشت؛ فقط اشیاء درخشنده دیده می شوند؛ و زمانی که آن اشیاء نباشند می گوییم تاریکی اتفاق افتاده است؛ کسانی که با درد زندگی می کنند نمی دانند که شادی درد خالص خود را دارد؛ کسانی که در میان دشمنان زندگی می کنند و آرزوی دوست دارند نمی دانند که زندگی با دوستان چه مکافات و درد سری دارد؛ کسانی که در جهنم زندگی می کنند، نمی دانند که بهشت مشکلات خاص خود را دارد؛ چگونه کسانی که در تاریکی زندگی می کنند تصور می کنند که نور یک زندان است؛ نور در درون هویدا است؛ زیرا چیزی در آن نیست که بخواهد بدرخشد؛ اشیاء درونی که بتوان با درخشش نور آن ها را دید وجود ندارد؛ پس تنها نوری که خالص است نور (الهی) درون است.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
اگر بخواهیم حقیقت عرفانی را بگوییم، سفر شما باید حتی ورای نور باشد؛ روزی به آگاهی بزرگی خواهیم رسید که دیگر از دوگانگی رهایی پیدا کنیم؛ جایی که تاریکی و نور به ورای تاریکی و نور تبدیل می شود که به آن یکتایی و وحدت وجود می گویند؛ یکتایی یعنی این که نور (حق) هست ونه تاریکی و نه شب است و نه روز؛ و نه مثبت است و نه منفی.
دلیل قدرتمند بودن یگانگی این است که هر کدام از اين ها یک خصوصیات منحصر به فرد دارد و برای دوام هر کدام به آن یکی نیز نیاز دارد؛ شما در برخورد آخر قبل از رسیدن به عدم دوگانگی، با نور مواجه می شوید؛ راه دیگری برای فهمیدن آن وجود دارد؛ همیشه رها شدن از ناراحتی کار آسانی است، اینکه می توانیم با آن بجنگیم؛ اگر اتفاقاتی سر راهمان بیاید مشکل می توان با آن جنگید یا تقریبا غیرممکن خواهد بود، اگر میل به جذب خوشی داشته باشیم، آزادی غیر ممکن است؛ شادی برای شما بهشت درست می کند و در آن بهشت متاسفانه خود را دوباره مقید می بینیم؛ با شادی و عشق اغوا و فریفته می شویم، چون آزادى در آن وجود ندارد.
زمانی که دوگانگی وجود دارد، عدم آزادی وتقید نیز هم هست؛ اگر نور بر کنار شود صورت حق چیست؟ اگر حق صورت داشته باشد نور خواهد بود؛ چرا این چنین فکر می کنید؟ ما هنوز نور را ندیده ایم؛ زمانی نور را می بینیم که خورشید طلوع می کند؛ شب هنگام در آسمان نور ماه را خواهیم دید؛ آیا ما نور را دیده ایم؟ شما همیشه اشیا نورانی را می بینید؛ لامپ های الکتریکی نیز همین کار را با شما می کنند؛ شما نوری را می بینید، ولی نوری را که از لامپ الکتریکی می آید؛ مردمی را می بینیم که در نور لامپ نشسته اند؛ آن ها را می بینیم نه نور را؛ امکان ندارد هیچ گونه تجربه ای از نور در این دنیای ظاهری داشت؛ فقط اشیاء درخشنده دیده می شوند؛ و زمانی که آن اشیاء نباشند می گوییم تاریکی اتفاق افتاده است؛ کسانی که با درد زندگی می کنند نمی دانند که شادی درد خالص خود را دارد؛ کسانی که در میان دشمنان زندگی می کنند و آرزوی دوست دارند نمی دانند که زندگی با دوستان چه مکافات و درد سری دارد؛ کسانی که در جهنم زندگی می کنند، نمی دانند که بهشت مشکلات خاص خود را دارد؛ چگونه کسانی که در تاریکی زندگی می کنند تصور می کنند که نور یک زندان است؛ نور در درون هویدا است؛ زیرا چیزی در آن نیست که بخواهد بدرخشد؛ اشیاء درونی که بتوان با درخشش نور آن ها را دید وجود ندارد؛ پس تنها نوری که خالص است نور (الهی) درون است.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
ما در بیرون دو چیز را میبینیم؛ یکی اشیاء روشن شده و دیگری روشنایی؛ نوری را که بین این دو قرار دارد نمی توانیم هرگز ببینیم؛ خورشید لامپ الکتریکی دیده می شوند، اشیاء روشن شده دیده می شوند؛ اما روشنایی مابین آن دو مشهود نیست؛ وقتی نور در درون دیده می شوند، اشیاء یا منبع نوری در آن نیست؛ نور بدون منبع است؛ خورشیدی نیست که از آن نور بتابد، لامپی نیست که نور داشته باشد؛ فقط نور بدون منبع است؛ اندام های حسی سد بزرگی در راه طالب حق نیست؛ او بر آن ها غلبه می کند؛ افکار نیز موانع بزرگی نیستند؛ فرد می تواند بزرگ تر از آن ها باشد؛ اما پاهای ما از حرکت امتناع می کند؛ مشکل بزرگ تر این است که ذهن ما همیشه تمایل به این اندیشه دارد که به آخر راه رسیده ایم یا من به سرنوشت خود رسیده ام؛ اراده و تصمیم می تواند به ما در فراتر رفتن از تاریکی کمک کند؛ اما فقط تسلیم است که به ما کمک می کند که به ورای نور حرکت کنیم؛ ما باید در نبرد برای رفتن به آن سوی تاریکی بایستی به سختی بجنگیم و مبارزه کنیم؛ انسان قدرت کامل برای نبرد با تاریکی را دارد؛ تنها چیزی که کار ساز اصلی است تسلیم است؛ حق چه شکلی دارد و زمانی که نور به کنار برود، خدا چه شکلی است؟ بسیار مشکل و عمیق است، اما ضروری است که آن را کمی درک کنیم به شما گفتم که در دنیای خارج اشیا روشن و منبع نور دیده می شود؛ در دنیای بیرون تجربه ای از نور نیست... بلکه تجربه آن فقط تجربه درونی است.
جایی که نه شئ وجود دارد و نه منبع نور؛ و سپس در نهایت نور نیز ناپدید خواهد شد؛ همه ما فکر می کنیم که وقتی نور کنار زده شود تاریکی خواهد آمد؛ این تجربه ی ما است؛ به یاد داشته باشید که زمانی نور ناپدید می شود، تاریکی هم آنجا نخواهد بود؛ تاریکی خیلی قبل ناپدید شده است؛ وقتی نور خورشید غروب می کند، شب هنوز نیامده، زمانی است که منبع نور ناپدید شده؛ تاریکی هنوز نازل نشده؛ شفق یعنی بین روز و شب؛ با نگاه کردن به شفق انگار که وقت دعا است و باید دعا کرد؛ یکی قبل از طلوع خورشید و دیگری پس از غروب خورشید که هر دو نقطه ی میانی اند؛ روز تمام می شود، اما هنوز شب نیامده و یا شب تمام شده ولی هنوز روز نیامده، شکافت میان شب و روز (ساندهیا ) نام دارد و آن زمان را خاص دعا و نیایش قرار می دهیم اما ساندهیا یک نماد از آن نماز درونی است؛ وقتی هر دو تاریکی و نور ناپدید می شود.
تذکر : جایی که نه نور باشد نه تاریکی «ساندهيا يا اَلوک» نامیده می شود.
به هنگام طلوع خورشید، خورشید بالا نیامده، یا شب تقریبا رفته، لحظه ی الوک در طلوع نامیده می شود؛ این را مثال می زنیم، شاید که فهمیده شود که آن جا نه نور است و نه تاریکی، فقط الوک اتفاق افتاده؛ هر دو اشیاء و نور در هنگام سفر درونی از بین می رود؛ در هنگام الوک هر دو عالم و معلوم از بین می روند؛ بیننده و موضوع دیدن از بین می رود؛ در آن حال و هوا کسی که به حق رسیده، خودش حق خواهد شد؛ در آن لامکان جوینده ی حق در پی و انتظار رسیدن و لقاء با خدا تنها چیزی که آیدش می شود این است که خودش حق شود؛ او با خدا یکی و خدا با او یکی خواهد بود؛ آنجا دیگر نه عالمی وجود دارد و نه طلوعی و نه تاریکی وجود دارد و نه نوری؛ آنجا فقط حق حضور دارد؛ حق یعنی غیر قابل تفکیک؛ نه تجربه کننده ای و نه مورد تجربه؛ چیزی که باقی خواهد ماند تجربه (آگاهى) است؛ اختلافات و تمایزات به کلی از بین می رود؛ عاشق و معشوق به کلی از بین می روند؛ نه به این معنی که در آن لحظه چیزی را می فهمیم و یا پیدا می کنیم، به عکس آنجا می فهمیم که وجود نداریم و آن جا از همه مهم تر می فهمیم که چیزی برای دانستن وجود ندارد؛ آنجا همان جایی است که لاموجود و لامکان...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور_درون #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #ساندهيا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 نور درون 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
ما در بیرون دو چیز را میبینیم؛ یکی اشیاء روشن شده و دیگری روشنایی؛ نوری را که بین این دو قرار دارد نمی توانیم هرگز ببینیم؛ خورشید لامپ الکتریکی دیده می شوند، اشیاء روشن شده دیده می شوند؛ اما روشنایی مابین آن دو مشهود نیست؛ وقتی نور در درون دیده می شوند، اشیاء یا منبع نوری در آن نیست؛ نور بدون منبع است؛ خورشیدی نیست که از آن نور بتابد، لامپی نیست که نور داشته باشد؛ فقط نور بدون منبع است؛ اندام های حسی سد بزرگی در راه طالب حق نیست؛ او بر آن ها غلبه می کند؛ افکار نیز موانع بزرگی نیستند؛ فرد می تواند بزرگ تر از آن ها باشد؛ اما پاهای ما از حرکت امتناع می کند؛ مشکل بزرگ تر این است که ذهن ما همیشه تمایل به این اندیشه دارد که به آخر راه رسیده ایم یا من به سرنوشت خود رسیده ام؛ اراده و تصمیم می تواند به ما در فراتر رفتن از تاریکی کمک کند؛ اما فقط تسلیم است که به ما کمک می کند که به ورای نور حرکت کنیم؛ ما باید در نبرد برای رفتن به آن سوی تاریکی بایستی به سختی بجنگیم و مبارزه کنیم؛ انسان قدرت کامل برای نبرد با تاریکی را دارد؛ تنها چیزی که کار ساز اصلی است تسلیم است؛ حق چه شکلی دارد و زمانی که نور به کنار برود، خدا چه شکلی است؟ بسیار مشکل و عمیق است، اما ضروری است که آن را کمی درک کنیم به شما گفتم که در دنیای خارج اشیا روشن و منبع نور دیده می شود؛ در دنیای بیرون تجربه ای از نور نیست... بلکه تجربه آن فقط تجربه درونی است.
جایی که نه شئ وجود دارد و نه منبع نور؛ و سپس در نهایت نور نیز ناپدید خواهد شد؛ همه ما فکر می کنیم که وقتی نور کنار زده شود تاریکی خواهد آمد؛ این تجربه ی ما است؛ به یاد داشته باشید که زمانی نور ناپدید می شود، تاریکی هم آنجا نخواهد بود؛ تاریکی خیلی قبل ناپدید شده است؛ وقتی نور خورشید غروب می کند، شب هنوز نیامده، زمانی است که منبع نور ناپدید شده؛ تاریکی هنوز نازل نشده؛ شفق یعنی بین روز و شب؛ با نگاه کردن به شفق انگار که وقت دعا است و باید دعا کرد؛ یکی قبل از طلوع خورشید و دیگری پس از غروب خورشید که هر دو نقطه ی میانی اند؛ روز تمام می شود، اما هنوز شب نیامده و یا شب تمام شده ولی هنوز روز نیامده، شکافت میان شب و روز (ساندهیا ) نام دارد و آن زمان را خاص دعا و نیایش قرار می دهیم اما ساندهیا یک نماد از آن نماز درونی است؛ وقتی هر دو تاریکی و نور ناپدید می شود.
تذکر : جایی که نه نور باشد نه تاریکی «ساندهيا يا اَلوک» نامیده می شود.
به هنگام طلوع خورشید، خورشید بالا نیامده، یا شب تقریبا رفته، لحظه ی الوک در طلوع نامیده می شود؛ این را مثال می زنیم، شاید که فهمیده شود که آن جا نه نور است و نه تاریکی، فقط الوک اتفاق افتاده؛ هر دو اشیاء و نور در هنگام سفر درونی از بین می رود؛ در هنگام الوک هر دو عالم و معلوم از بین می روند؛ بیننده و موضوع دیدن از بین می رود؛ در آن حال و هوا کسی که به حق رسیده، خودش حق خواهد شد؛ در آن لامکان جوینده ی حق در پی و انتظار رسیدن و لقاء با خدا تنها چیزی که آیدش می شود این است که خودش حق شود؛ او با خدا یکی و خدا با او یکی خواهد بود؛ آنجا دیگر نه عالمی وجود دارد و نه طلوعی و نه تاریکی وجود دارد و نه نوری؛ آنجا فقط حق حضور دارد؛ حق یعنی غیر قابل تفکیک؛ نه تجربه کننده ای و نه مورد تجربه؛ چیزی که باقی خواهد ماند تجربه (آگاهى) است؛ اختلافات و تمایزات به کلی از بین می رود؛ عاشق و معشوق به کلی از بین می روند؛ نه به این معنی که در آن لحظه چیزی را می فهمیم و یا پیدا می کنیم، به عکس آنجا می فهمیم که وجود نداریم و آن جا از همه مهم تر می فهمیم که چیزی برای دانستن وجود ندارد؛ آنجا همان جایی است که لاموجود و لامکان...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور_درون #حجاب_نورانى #تعاليم_معنوى #ساندهيا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot