⭕️ حقایقی درباره دروغگویی در محل کار!
#Forbes
🔸یکی از جنبههای دروغگویی که باعث ضرر و زیان به کسبوکارها میشود، دروغگویی در محل کار است. کارمندان گاهی برای فرار از زیر کار، بهانههایی به دروغ میآورند؛ بهانههایی مانند بیماری خود یا اعضای خانواده، نوبت پزشک، مرگ آشنایان و… از جمله این دروغهاست.
🔸بر مبنای تحقیقاتی که در سال ۲۰۲۰ در این زمینه روی هزار کارمند در آمریکا انجام شده است، نتایج زیر به دست آمده است:
▪️مردان بیشتر از زنان برای فرار از کار بهانههای دروغین ساختند.
▪️۹۱ درصد افرادی که بهانه آوردند و از زیر کار گریختند، هرگز لو نرفتند.
▪️بهطور میانگین، هر فرد ۷ بهانه مختلف را برای فرار از کار استفاده کرده است.
▪️جوانان شاغل بیشتر از افراد مسن و باتجربه در این زمینه به دروغگویی متوسل شدهاند.
▪️فقط ۲۷ درصد از دروغگویان از کار خود پشیمان شدند و ۴۱ درصد گفتند که دوباره حاضرند چنین کاری کنند.
🔸این موضوع نشان میدهد باید برای پیشگیری از دروغگویی و بهانهجویی در محل کار راهحلی یافت. یکی از راههایی که میتوان جلوی دروغگویی سر کار را گرفت تغییر فرهنگ محیط کار است.
🔸مهمترین دلیلی که اغلب افراد شاغل را به سمت دروغگویی سوق میدهد، ترس از قضاوت دیگران یا بهخطرافتادن وجهه آنها در نزد مدیران است. اگر محیط کاری فضایی صمیمی و امن باشد و افراد اجازه داشته باشند گاهی خسته و درمانده شوند و بابت این مسئله درک شوند، آنگاه تمایل کمتری برای دروغ گفتن خواهند داشت.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸یکی از جنبههای دروغگویی که باعث ضرر و زیان به کسبوکارها میشود، دروغگویی در محل کار است. کارمندان گاهی برای فرار از زیر کار، بهانههایی به دروغ میآورند؛ بهانههایی مانند بیماری خود یا اعضای خانواده، نوبت پزشک، مرگ آشنایان و… از جمله این دروغهاست.
🔸بر مبنای تحقیقاتی که در سال ۲۰۲۰ در این زمینه روی هزار کارمند در آمریکا انجام شده است، نتایج زیر به دست آمده است:
▪️مردان بیشتر از زنان برای فرار از کار بهانههای دروغین ساختند.
▪️۹۱ درصد افرادی که بهانه آوردند و از زیر کار گریختند، هرگز لو نرفتند.
▪️بهطور میانگین، هر فرد ۷ بهانه مختلف را برای فرار از کار استفاده کرده است.
▪️جوانان شاغل بیشتر از افراد مسن و باتجربه در این زمینه به دروغگویی متوسل شدهاند.
▪️فقط ۲۷ درصد از دروغگویان از کار خود پشیمان شدند و ۴۱ درصد گفتند که دوباره حاضرند چنین کاری کنند.
🔸این موضوع نشان میدهد باید برای پیشگیری از دروغگویی و بهانهجویی در محل کار راهحلی یافت. یکی از راههایی که میتوان جلوی دروغگویی سر کار را گرفت تغییر فرهنگ محیط کار است.
🔸مهمترین دلیلی که اغلب افراد شاغل را به سمت دروغگویی سوق میدهد، ترس از قضاوت دیگران یا بهخطرافتادن وجهه آنها در نزد مدیران است. اگر محیط کاری فضایی صمیمی و امن باشد و افراد اجازه داشته باشند گاهی خسته و درمانده شوند و بابت این مسئله درک شوند، آنگاه تمایل کمتری برای دروغ گفتن خواهند داشت.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ ۱۰ ویژگی کارکنان برجسته
#Forbes
🔹کارکنان برجسته بیش از دستورالعملهای موردنیاز کاری در مورد کارشان شناخت دارند. آنها علت وجودی شغل خود را میدانند و این آگاهی به آنها اجازه میدهد که راههای جدید و نوآورانه را پیشنهاد کنند تا بتوانند کارآمدتر کار کنند.
🔹کارکنان برجسته متوجه آنچه در اطراف آنها در محل کار می گذرد، هستند و یادگیری مداوم خود را در مسیر کاری خود بکار میگیرند.
🔹کارکنان برجسته روابط خوبی با افراد داخل و خارج از شرکت ایجاد می.کنند. آنها میدانند که در کدام تیمها عضو هستند و برای تقویت روابط تیم خود تلاش میکنند تا کارها در شرایط سخت و پر تنش قرار نگیرد.
🔹کارکنان بزرگ آیندهنگر هستند و مشکلاتی که ممکن است در کارشان ایجاد شود را پیشبینی میکنند. آنها مشکلات بالقوه را پیش رو میآورند و تلاش میکنند تا مشکلات را قبل از اینکه بتوانند آسیبی وارد کنند، حل کنند.
🔹کارکنان فوقالعاده حقیقت را در مورد موضوعات دشوار مانند حجم کار، تعادل کار و زندگی، مشتریان دشوار (یا تامین کنندگان، کارکنان همکار یا مدیران) و دستوالعملهای ناکارآمد میگویند. آنها مسائل خود را مطرح میکنند حتی زمانی که کس دیگری جرأت اینکار را نداشته باشد.
🔹کارکنان برجسته، برنامه یا مسیر شغلی خود را در ذهن دارند. آنها تصور نمیکنند که مدیرشان باید مسیر شغلی آنها را برایشان مدیریت کنند. آنها مسیر شغلی خود را مدیریت میکنند!
🔹کارکنان بزرگ به جای اجتناب از تعارض، با آن روبرو میشوند. هنگامی که درگیر حل و فصل تعارض میشوند، احترام دیگران را حفظ میکنند. آنها دیگران را سرزنش نمیکنند و صرفا جهت برقراری صلح عذرخواهی میکنند.
🔹کارکنان فوق العاده زمانی که به کمک نیاز دارند، درخواست میکنند.
🔹کارکنان برجسته به مدارک تحصیلی، عنوان شغلی یا افتخاری که کسب کردهاند تکیه نمیکنند. آنها از ایدههای جدید بدون توجه به اینکه چه کسی آنرا بیان کرده استقبال میکنند. آنها اندیشههای خود را به اشتراک میگذارند، نه خرد متعارفی را که از دیگران آموخته شدهاند. آنها خودستایی نمیکنند - این نشانهای از ترس است!
🔹در نهایت، کارکنان عالی، مربیان و مشاوران افراد پیرامون خود هستند. آنها اغلب میشنوند: "شما خیلی سخاوتمند هستید که تخصصتان را به اشتراک میگذارید"! آنها این نکته را قبول ندارند که دانش قدرت است. آنها میدانند که دانش زمانی که با دیگران به اشتراک گذاشته شود، قدرتمند است.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔹کارکنان برجسته بیش از دستورالعملهای موردنیاز کاری در مورد کارشان شناخت دارند. آنها علت وجودی شغل خود را میدانند و این آگاهی به آنها اجازه میدهد که راههای جدید و نوآورانه را پیشنهاد کنند تا بتوانند کارآمدتر کار کنند.
🔹کارکنان برجسته متوجه آنچه در اطراف آنها در محل کار می گذرد، هستند و یادگیری مداوم خود را در مسیر کاری خود بکار میگیرند.
🔹کارکنان برجسته روابط خوبی با افراد داخل و خارج از شرکت ایجاد می.کنند. آنها میدانند که در کدام تیمها عضو هستند و برای تقویت روابط تیم خود تلاش میکنند تا کارها در شرایط سخت و پر تنش قرار نگیرد.
🔹کارکنان بزرگ آیندهنگر هستند و مشکلاتی که ممکن است در کارشان ایجاد شود را پیشبینی میکنند. آنها مشکلات بالقوه را پیش رو میآورند و تلاش میکنند تا مشکلات را قبل از اینکه بتوانند آسیبی وارد کنند، حل کنند.
🔹کارکنان فوقالعاده حقیقت را در مورد موضوعات دشوار مانند حجم کار، تعادل کار و زندگی، مشتریان دشوار (یا تامین کنندگان، کارکنان همکار یا مدیران) و دستوالعملهای ناکارآمد میگویند. آنها مسائل خود را مطرح میکنند حتی زمانی که کس دیگری جرأت اینکار را نداشته باشد.
🔹کارکنان برجسته، برنامه یا مسیر شغلی خود را در ذهن دارند. آنها تصور نمیکنند که مدیرشان باید مسیر شغلی آنها را برایشان مدیریت کنند. آنها مسیر شغلی خود را مدیریت میکنند!
🔹کارکنان بزرگ به جای اجتناب از تعارض، با آن روبرو میشوند. هنگامی که درگیر حل و فصل تعارض میشوند، احترام دیگران را حفظ میکنند. آنها دیگران را سرزنش نمیکنند و صرفا جهت برقراری صلح عذرخواهی میکنند.
🔹کارکنان فوق العاده زمانی که به کمک نیاز دارند، درخواست میکنند.
🔹کارکنان برجسته به مدارک تحصیلی، عنوان شغلی یا افتخاری که کسب کردهاند تکیه نمیکنند. آنها از ایدههای جدید بدون توجه به اینکه چه کسی آنرا بیان کرده استقبال میکنند. آنها اندیشههای خود را به اشتراک میگذارند، نه خرد متعارفی را که از دیگران آموخته شدهاند. آنها خودستایی نمیکنند - این نشانهای از ترس است!
🔹در نهایت، کارکنان عالی، مربیان و مشاوران افراد پیرامون خود هستند. آنها اغلب میشنوند: "شما خیلی سخاوتمند هستید که تخصصتان را به اشتراک میگذارید"! آنها این نکته را قبول ندارند که دانش قدرت است. آنها میدانند که دانش زمانی که با دیگران به اشتراک گذاشته شود، قدرتمند است.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ چند باور قدیمی که کارمندان را از موفقیت دور میکند
#Forbes
🔸برخی باورهای قدیمی وجود دارد که مانع موفقیت ما میشود و هیچ جایگاهی در چشمانداز کاری امروز ندارد. با این حال برخی کارمندان شرکتهای مختلف هنوز به همان ذهنیتهای قدیمی که به چند دهه قبل برمیگردد، پایبند هستند.
در اینجا به 6 باور قدیمی که دیگر برای کسبوکارهای مدرن مناسب نیستند را با هم مرور کنیم.
1⃣ چون خوب کار میکنم همیشه در این شرکت برایم جا هست
همیشه به یاد داشته باشید که تمام مشاغل موقتی هستند و نباید به کارِ مداوم در یک شرکت دلخوش بمانید. در کسب و کارهای مدرن خبری از استخدامهای مادامالعمر نیست و دیگر شرکتها مطمئن نیستند کاری که امروز برایشان انجام میدهید یا محصولی که روی آن کار میکنید، در آینده نزدیک هم موردنیاز خواهد بود یا نه؟
گاهی مهارتهای شما کهنه میشود و این یعنی همواره باید منتظر اخراج خود باشید و برای شغل آینده خود گامی بردارید.
2⃣ شرکت باید مرا در ارتقای حرفهام کمک کند
دیگر در شرکتها خبری از برپایی کلاسهای آموزشی نیست و این کلاسها جای خود را به دورههای شخصی دادهاند. پس این وظیفهی شماست که اهداف کاریتان را تثبیت کرده و یک برنامهی منسجم یادگیری برای خود درنظر بگیرید تا مسیر موفقیت شغلیتان هموار شود.
مدیران سازمانی میگویند این وظیفهی هر کارمند است که به دنبال رشد حرفهای خود باشد.
3⃣ فعالیت در شبکههای اجتماعی نیاز نیست
شبکههای اجتماعی ابزاری برای برندسازی شخصیتان هستند. همچنین با اشتراکگذاری محتوای شرکت با دنبالکنندگان خود، میتوانید به سفیر برند شرکتی تبدیل شوید که برایش کار میکنید.
حضور پررنگ و موثر در شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند که شبکه کاری خود را داشته باشید و برای تامین نیروی انسانی نیز از آن کمک بگیرید. علاوه بر آن، در مقابل شرکت نیز نیرویی ارزشمند و موثر تلقی خواهید شد.
4⃣ موفقیت من در دستان مدیر است
اینکه فکر کنید سرنوشت و موفقیت شما در گرو مدیرتان است، تفکر بسیار اشتباهی است که تنها سد راهتان میشود. حتی اینکه روابطتان با او چقدر نزدیک باشد هم تاثیری در موفقیتتان ندارد. اینکه به مدیرتان اجازه دهید کار شما را تحت کنترل خود بگیرد درست نیست، زیرا مدیر شما دستور کاری خود را دارد و ممکن است آنچه برای شما میخواهد با خواستهی شما در تضاد باشد.
5⃣ اینکه برند شخصی خودم را داشته باشم خیانت به شرکت است
حقیقت این است که شرکتهای بزرگ و پیشگام به دنبال برندسازی هم برای شرکت و هم برای کارمندانشان به صورت همزمان هستند. به یاد داشته باشید ثبات، علامت مدیریت برند سالم است. در نتیجه توصیه نمیشود وقف شرکت شوید و به دنبال موفقیت بیقید و شرط شرکت باشید.
6⃣ وقتی به دنبال فرصت شغلی جدیدی هستم تنها باید برند خودم را مدیریت کنم
شما هر روز و در هر کاری که انجام میدهید باید برند خودتان را مدیریت کنید و برای هر فرصتی در دسترس باشید. وقتی برندی قدرتمند داشته باشید که همواره در دید افراد قرار دارد، فرصتهای بیشتری مقابلتان ظاهر میشود و نیازی به تمرکز روی این کار نیست.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸برخی باورهای قدیمی وجود دارد که مانع موفقیت ما میشود و هیچ جایگاهی در چشمانداز کاری امروز ندارد. با این حال برخی کارمندان شرکتهای مختلف هنوز به همان ذهنیتهای قدیمی که به چند دهه قبل برمیگردد، پایبند هستند.
در اینجا به 6 باور قدیمی که دیگر برای کسبوکارهای مدرن مناسب نیستند را با هم مرور کنیم.
1⃣ چون خوب کار میکنم همیشه در این شرکت برایم جا هست
همیشه به یاد داشته باشید که تمام مشاغل موقتی هستند و نباید به کارِ مداوم در یک شرکت دلخوش بمانید. در کسب و کارهای مدرن خبری از استخدامهای مادامالعمر نیست و دیگر شرکتها مطمئن نیستند کاری که امروز برایشان انجام میدهید یا محصولی که روی آن کار میکنید، در آینده نزدیک هم موردنیاز خواهد بود یا نه؟
گاهی مهارتهای شما کهنه میشود و این یعنی همواره باید منتظر اخراج خود باشید و برای شغل آینده خود گامی بردارید.
2⃣ شرکت باید مرا در ارتقای حرفهام کمک کند
دیگر در شرکتها خبری از برپایی کلاسهای آموزشی نیست و این کلاسها جای خود را به دورههای شخصی دادهاند. پس این وظیفهی شماست که اهداف کاریتان را تثبیت کرده و یک برنامهی منسجم یادگیری برای خود درنظر بگیرید تا مسیر موفقیت شغلیتان هموار شود.
مدیران سازمانی میگویند این وظیفهی هر کارمند است که به دنبال رشد حرفهای خود باشد.
3⃣ فعالیت در شبکههای اجتماعی نیاز نیست
شبکههای اجتماعی ابزاری برای برندسازی شخصیتان هستند. همچنین با اشتراکگذاری محتوای شرکت با دنبالکنندگان خود، میتوانید به سفیر برند شرکتی تبدیل شوید که برایش کار میکنید.
حضور پررنگ و موثر در شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند که شبکه کاری خود را داشته باشید و برای تامین نیروی انسانی نیز از آن کمک بگیرید. علاوه بر آن، در مقابل شرکت نیز نیرویی ارزشمند و موثر تلقی خواهید شد.
4⃣ موفقیت من در دستان مدیر است
اینکه فکر کنید سرنوشت و موفقیت شما در گرو مدیرتان است، تفکر بسیار اشتباهی است که تنها سد راهتان میشود. حتی اینکه روابطتان با او چقدر نزدیک باشد هم تاثیری در موفقیتتان ندارد. اینکه به مدیرتان اجازه دهید کار شما را تحت کنترل خود بگیرد درست نیست، زیرا مدیر شما دستور کاری خود را دارد و ممکن است آنچه برای شما میخواهد با خواستهی شما در تضاد باشد.
5⃣ اینکه برند شخصی خودم را داشته باشم خیانت به شرکت است
حقیقت این است که شرکتهای بزرگ و پیشگام به دنبال برندسازی هم برای شرکت و هم برای کارمندانشان به صورت همزمان هستند. به یاد داشته باشید ثبات، علامت مدیریت برند سالم است. در نتیجه توصیه نمیشود وقف شرکت شوید و به دنبال موفقیت بیقید و شرط شرکت باشید.
6⃣ وقتی به دنبال فرصت شغلی جدیدی هستم تنها باید برند خودم را مدیریت کنم
شما هر روز و در هر کاری که انجام میدهید باید برند خودتان را مدیریت کنید و برای هر فرصتی در دسترس باشید. وقتی برندی قدرتمند داشته باشید که همواره در دید افراد قرار دارد، فرصتهای بیشتری مقابلتان ظاهر میشود و نیازی به تمرکز روی این کار نیست.
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ ارتباط میان رژیم غذایی و بهرهوری شغلی
#Forbes
🔸احتمالاً در نقطه ای از زندگی خود این جمله را شنیدهاید که «شما همان چیزی هستید که میخورید!». قطعاً منطقی پشت پندهای قدیمی نهفته است که موجب پایداری آنها شده است، ولی این نیز درست است که ما همانگونه کار میکنیم که میخوریم. خوردن بیش از حد و یا مصرف غذاهای اشتباه در طول روز میتواند شدیداً به بهرهوری ما آسیب برساند و ارتباط میان رژیم غذایی و خروجی کار ما بسیار عمیقتر از این چیزهاست.
◀️ کربوهیدراتها بهرهوری را میکُشند
کربوهیدرات ها غالباً در غذاهایی با منشأ نان و قندی یافت میشوند و ارتباط مستقیم آنها با سطوح انسولین بدن میتواند تأثیری ویرانگر بر روی ذخایر انرژی روزانه داشته باشد. غذاهای غنی از کربوهیدرات باعث تولید مقادیر بالایی انسولین میشوند که آن نیز موجب ترشح هورمونهای خوابآوری همچون سروتونین و تریپتوفان میگردد (مرتبطترین هورمون با کلمۀ «چُرت زدن»).
◀️ سطح پایین قند خون برابر است با سطح پایین خودکنترلی
«سطوح گلوکز» شیوۀ دیگر توصیف «قند خون» است. مطالعه ای که اخیراً در مجلۀ بررسیهای شخصیتی و روانشناسی چاپ شد میگوید: «گلوکز انرژی لازم برای تقریباً تمامی فعالیتهای مغز را فراهم میکند و ممکن است که خودکنترلی، به عنوان یک فرایند بسیار پیچیدۀ فعالیتهای مغزی، وابسته به گلوکز باشد».
به عبارت دیگر، قند خون پایین منجر به قدرت ارادۀ پایینتر و کاهش توانایی برای ادامۀ کار و انجام آن به نحو احسن می گردد.
◀️ عادات رژیم غذایی تأثیری مستقیم بر چرخههای خواب دارند
بدن ما تحت کنترل چیزی به نام ریتمهای شبانهروزی قرار دارد که به ما دیکته میکند چه زمان باید احساس خستگی کنیم، چه زمان نیاز به خواب داریم، و چه زمان بیشترین هشیاری را در طول روز داریم.
شیوۀ غذا خوردن شما به شدت می تواند ریتمهای شبانهروزی بدنتان را تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً باعث شوند زمانی که نمیخواهید احساس خستگی کنید، خسته باشید!
🔹متخصصین شما را از خوردن بیش از حد در طول عصر و شب برحذر میدارند (انجام این کار این پیغام را به بدنتان میدهد که زمان رفتن به سرکار است!). آنها همچنین خوردن غذاهای چرب به هنگام انجام کارهای فکری شدید را منع کرده و از شما میخواهند تا مفصلترین وعدۀ غذاییتان را در صبح میل کنید (زیرا بدن شما تمام آن انرژی را برای مقابله با روزِ پیشِ رو نیاز دارد).
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸احتمالاً در نقطه ای از زندگی خود این جمله را شنیدهاید که «شما همان چیزی هستید که میخورید!». قطعاً منطقی پشت پندهای قدیمی نهفته است که موجب پایداری آنها شده است، ولی این نیز درست است که ما همانگونه کار میکنیم که میخوریم. خوردن بیش از حد و یا مصرف غذاهای اشتباه در طول روز میتواند شدیداً به بهرهوری ما آسیب برساند و ارتباط میان رژیم غذایی و خروجی کار ما بسیار عمیقتر از این چیزهاست.
◀️ کربوهیدراتها بهرهوری را میکُشند
کربوهیدرات ها غالباً در غذاهایی با منشأ نان و قندی یافت میشوند و ارتباط مستقیم آنها با سطوح انسولین بدن میتواند تأثیری ویرانگر بر روی ذخایر انرژی روزانه داشته باشد. غذاهای غنی از کربوهیدرات باعث تولید مقادیر بالایی انسولین میشوند که آن نیز موجب ترشح هورمونهای خوابآوری همچون سروتونین و تریپتوفان میگردد (مرتبطترین هورمون با کلمۀ «چُرت زدن»).
◀️ سطح پایین قند خون برابر است با سطح پایین خودکنترلی
«سطوح گلوکز» شیوۀ دیگر توصیف «قند خون» است. مطالعه ای که اخیراً در مجلۀ بررسیهای شخصیتی و روانشناسی چاپ شد میگوید: «گلوکز انرژی لازم برای تقریباً تمامی فعالیتهای مغز را فراهم میکند و ممکن است که خودکنترلی، به عنوان یک فرایند بسیار پیچیدۀ فعالیتهای مغزی، وابسته به گلوکز باشد».
به عبارت دیگر، قند خون پایین منجر به قدرت ارادۀ پایینتر و کاهش توانایی برای ادامۀ کار و انجام آن به نحو احسن می گردد.
◀️ عادات رژیم غذایی تأثیری مستقیم بر چرخههای خواب دارند
بدن ما تحت کنترل چیزی به نام ریتمهای شبانهروزی قرار دارد که به ما دیکته میکند چه زمان باید احساس خستگی کنیم، چه زمان نیاز به خواب داریم، و چه زمان بیشترین هشیاری را در طول روز داریم.
شیوۀ غذا خوردن شما به شدت می تواند ریتمهای شبانهروزی بدنتان را تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً باعث شوند زمانی که نمیخواهید احساس خستگی کنید، خسته باشید!
🔹متخصصین شما را از خوردن بیش از حد در طول عصر و شب برحذر میدارند (انجام این کار این پیغام را به بدنتان میدهد که زمان رفتن به سرکار است!). آنها همچنین خوردن غذاهای چرب به هنگام انجام کارهای فکری شدید را منع کرده و از شما میخواهند تا مفصلترین وعدۀ غذاییتان را در صبح میل کنید (زیرا بدن شما تمام آن انرژی را برای مقابله با روزِ پیشِ رو نیاز دارد).
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ چگونه بازاریابی به زبان کودکان، کسبوکاری را متحول کرد
#Forbes
🔸در سال ۱۹۳۶ "روث هندلر" و شوهرش "الیوت"، ۲۰۰ دلار بدهی داشتند و از پس پرداخت اجارهخانه برنمیآمدند. الیوت یک نجار کمرو بود، درحالیکه دوستان روث او را «زرنگ و مصمم» توصیف میکردند. وقتی روث ۲۰ ساله بود، در وقت ناهار محل کارش به یک فروشگاه لوازم خانگی محلی رفت، درحالیکه نمونههایی از صندلیهای فانتزی شوهرش را برای فروش با خود همراه داشت.
🔹او که در ابتدا با مخالفت فروشندهها مواجه شده بود، آنقدر پافشاری کرد تا بتواند با مدیر فروشگاه صحبت کند. در نهایت او با یک سفارش خرید ۵۰۰ دلاری فروشگاه را ترک کرد. چهار سال بعد، توانست به ارزش ۲ میلیون دلار لوازم خانه عروسک از طریق خردهفروشیها در سراسر آمریکا به فروش برساند.
🔹اگرچه روث در عمل رهبر این شرکت بود، اما در اواخر قرن گذشته، جامعه آمریکا هنوز آماده نبود که یک زن هدایت شرکتی را برعهده داشته باشد. بنابراین، تصمیم گرفت این استارتآپ را با ترکیب نام شوهرش و دوست شوهرش (متسون) که به او کمک میکرد، ماتل (Mattel) بگذارد.
🔹کمتر از دو سال بعد از افتتاح شرکت، متسون استعفا داد و سهامش را به روث فروخت. روث که تا پیش از این برنامههای فروش شرکت را مدیریت میکرد، رسما مدیرعامل شد.
🔹تحت درایت روث، ماتل در دهه ۴۰ میلادی به تدریج و مستمر رشد کرد. در سال ۱۹۵۲، بانکها قبول نکردند به روث وام بدهند تا او پول مورد نیاز برای سرمایهگذاری در تولید یک جعبه موسیقی پیانو را که فکر میکرد محصول بسیار پرسروصدایی خواهد بود، جور کند. اما او بیکار ننشست و تا جایی که میتوانست از دوستان و خانواده پول قرض گرفت و در نهایت توانست ۲۰ میلیون پیانو بفروشد. این رقم بسیار خارقالعادهای بود.
🔹در سال ۱۹۵۵، کار خالص شرکت ۵۰۰ هزار دلار بود. روث تصمیم گرفت با تبلیغ تلویزیونی مخصوص شرکت دیزنی ریسک کند. در آن زمان، اسباب بازیها در تلویزیون برای بزرگسالان تبلیغ میشد، چون این تصور وجود داشت که بزرگسالان برای خرید آنها تصمیمگیرنده هستند. اما روث دیدگاه دیگری اتخاذ کرد و حق پخش ۱۵ دقیقه از هر اپیزود را به قیمت ۵۰۰ هزار دلار خرید. او که رویکرد ملایمتر و فراگیرتر والدین نسبت به فرزندان را در بعد از جنگ جهانی دوم حس کرده بود، در آگهیهای بازرگانی متحولکننده شرکت ماتل، مستقیما کودکان را هدف قرار داد.
🔹اولین اسباب بازی که روث در شوی دیزنی تبلیغ کرد، تفنگ تامی برپ (Tommy Burp) بود که مدتی پیش روانه بازار شده بود و قبلا فروش آن تعریف چندانی نداشت. اما کمتر از ۱۰ سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، اسباب بازیهای اسلحهای پرطرفدار شده بودند. مهمترین ویژگی تفنگهای تامی صدای مسلسلواری بود که هنگام شلیک میداد. تبلیغات تلویزیونی روی کیفیت صدای تفنگها تاکید میکرد و فروش آن یک شبه سه برابر شد. اگرچه نوآوری بازاریابی روث که کودکان را بهطور مستقیم هدف قرار داده بود بیاشکال نبود، اما هنوز هم سالانه میلیاردها دلار صرف خرید آن میشود.
🔹در سال ۱۹۵۷، وقتی روث با دخترش باربارا به اروپا سفر کرده بود، به فروشگاهها سر میزد تا برای عروسک او لباس اضافی بخرد. کارمندان فروشگاه به او میگفتند که اگر لباسهای بیشتری برای عروسک میخواهد، باید خود عروسک را هم بخرد، چون لباس جداگانه عروسک فروخته نمیشود.
روث این اتفاق را یک فرصت دید و عروسکی مشابه را طراحی کرد و لباسها و لوازم جانبی متعددی برای آن در نظر گرفت و با این کار محصولش را متمایز کرد. در مدتی کوتاه، شرکت ماتل توانست سه میلیون عروسک باربی بفروشد که بهدلیل فروش لباسها و وسایل اضافی عروسک بعد از خرید اولیه، هر کدام درآمد اضافی برای شرکت به دنبال داشتند.
🔹این مدل کسبوکار جدید به ماتل امکان داد عروسک را ارزانتر بفروشد و به این ترتیب تعداد فروش خود را افزایش دهد. این باربیهای نسبتا ارزانقیمت، چندین دهه یک هدیه تولد خوب برای کودکان بین ۵ تا ۱۲ سال محسوب میشدند و نسلهای جدید کودکان میتوانستند خانه عروسک، ماشین، لباس و حتی دوستانی برای عروسکهای خود داشته باشند.
🔹نوآوری دیگر روث این بود که دنیای سنتی عروسکبازی را برای کودکان تغییر داد. تا پیش از آن، دختربچهها عروسکهایی را با ظاهر کلیشهای دوست داشتند تا پاسخگوی غرایز آنها باشد. اما روث عروسکهایی را طراحی کرد که شغلهای حرفهای مثل باربیهای پزشک، زیستشناس، منجم و رئیسجمهور را دربرمیگرفت.
🔹روث در سال ۲۰۰۲ درگذشت، اما امپراتوری او همچنان با قدرت بهکار خود ادامه میدهد. فروش شرکت ماتل در سال ۲۰۱۷ به ۱/۶ میلیارد دلار رسید که عمده آن بهدلیل ادامه دو نوآوری بزرگ روث است؛ یعنی بازاریابی مستقیم برای کودکان و عروسکهای باربی در نقش بزرگسال.
🖋گاهنامه مدیریت
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸در سال ۱۹۳۶ "روث هندلر" و شوهرش "الیوت"، ۲۰۰ دلار بدهی داشتند و از پس پرداخت اجارهخانه برنمیآمدند. الیوت یک نجار کمرو بود، درحالیکه دوستان روث او را «زرنگ و مصمم» توصیف میکردند. وقتی روث ۲۰ ساله بود، در وقت ناهار محل کارش به یک فروشگاه لوازم خانگی محلی رفت، درحالیکه نمونههایی از صندلیهای فانتزی شوهرش را برای فروش با خود همراه داشت.
🔹او که در ابتدا با مخالفت فروشندهها مواجه شده بود، آنقدر پافشاری کرد تا بتواند با مدیر فروشگاه صحبت کند. در نهایت او با یک سفارش خرید ۵۰۰ دلاری فروشگاه را ترک کرد. چهار سال بعد، توانست به ارزش ۲ میلیون دلار لوازم خانه عروسک از طریق خردهفروشیها در سراسر آمریکا به فروش برساند.
🔹اگرچه روث در عمل رهبر این شرکت بود، اما در اواخر قرن گذشته، جامعه آمریکا هنوز آماده نبود که یک زن هدایت شرکتی را برعهده داشته باشد. بنابراین، تصمیم گرفت این استارتآپ را با ترکیب نام شوهرش و دوست شوهرش (متسون) که به او کمک میکرد، ماتل (Mattel) بگذارد.
🔹کمتر از دو سال بعد از افتتاح شرکت، متسون استعفا داد و سهامش را به روث فروخت. روث که تا پیش از این برنامههای فروش شرکت را مدیریت میکرد، رسما مدیرعامل شد.
🔹تحت درایت روث، ماتل در دهه ۴۰ میلادی به تدریج و مستمر رشد کرد. در سال ۱۹۵۲، بانکها قبول نکردند به روث وام بدهند تا او پول مورد نیاز برای سرمایهگذاری در تولید یک جعبه موسیقی پیانو را که فکر میکرد محصول بسیار پرسروصدایی خواهد بود، جور کند. اما او بیکار ننشست و تا جایی که میتوانست از دوستان و خانواده پول قرض گرفت و در نهایت توانست ۲۰ میلیون پیانو بفروشد. این رقم بسیار خارقالعادهای بود.
🔹در سال ۱۹۵۵، کار خالص شرکت ۵۰۰ هزار دلار بود. روث تصمیم گرفت با تبلیغ تلویزیونی مخصوص شرکت دیزنی ریسک کند. در آن زمان، اسباب بازیها در تلویزیون برای بزرگسالان تبلیغ میشد، چون این تصور وجود داشت که بزرگسالان برای خرید آنها تصمیمگیرنده هستند. اما روث دیدگاه دیگری اتخاذ کرد و حق پخش ۱۵ دقیقه از هر اپیزود را به قیمت ۵۰۰ هزار دلار خرید. او که رویکرد ملایمتر و فراگیرتر والدین نسبت به فرزندان را در بعد از جنگ جهانی دوم حس کرده بود، در آگهیهای بازرگانی متحولکننده شرکت ماتل، مستقیما کودکان را هدف قرار داد.
🔹اولین اسباب بازی که روث در شوی دیزنی تبلیغ کرد، تفنگ تامی برپ (Tommy Burp) بود که مدتی پیش روانه بازار شده بود و قبلا فروش آن تعریف چندانی نداشت. اما کمتر از ۱۰ سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، اسباب بازیهای اسلحهای پرطرفدار شده بودند. مهمترین ویژگی تفنگهای تامی صدای مسلسلواری بود که هنگام شلیک میداد. تبلیغات تلویزیونی روی کیفیت صدای تفنگها تاکید میکرد و فروش آن یک شبه سه برابر شد. اگرچه نوآوری بازاریابی روث که کودکان را بهطور مستقیم هدف قرار داده بود بیاشکال نبود، اما هنوز هم سالانه میلیاردها دلار صرف خرید آن میشود.
🔹در سال ۱۹۵۷، وقتی روث با دخترش باربارا به اروپا سفر کرده بود، به فروشگاهها سر میزد تا برای عروسک او لباس اضافی بخرد. کارمندان فروشگاه به او میگفتند که اگر لباسهای بیشتری برای عروسک میخواهد، باید خود عروسک را هم بخرد، چون لباس جداگانه عروسک فروخته نمیشود.
روث این اتفاق را یک فرصت دید و عروسکی مشابه را طراحی کرد و لباسها و لوازم جانبی متعددی برای آن در نظر گرفت و با این کار محصولش را متمایز کرد. در مدتی کوتاه، شرکت ماتل توانست سه میلیون عروسک باربی بفروشد که بهدلیل فروش لباسها و وسایل اضافی عروسک بعد از خرید اولیه، هر کدام درآمد اضافی برای شرکت به دنبال داشتند.
🔹این مدل کسبوکار جدید به ماتل امکان داد عروسک را ارزانتر بفروشد و به این ترتیب تعداد فروش خود را افزایش دهد. این باربیهای نسبتا ارزانقیمت، چندین دهه یک هدیه تولد خوب برای کودکان بین ۵ تا ۱۲ سال محسوب میشدند و نسلهای جدید کودکان میتوانستند خانه عروسک، ماشین، لباس و حتی دوستانی برای عروسکهای خود داشته باشند.
🔹نوآوری دیگر روث این بود که دنیای سنتی عروسکبازی را برای کودکان تغییر داد. تا پیش از آن، دختربچهها عروسکهایی را با ظاهر کلیشهای دوست داشتند تا پاسخگوی غرایز آنها باشد. اما روث عروسکهایی را طراحی کرد که شغلهای حرفهای مثل باربیهای پزشک، زیستشناس، منجم و رئیسجمهور را دربرمیگرفت.
🔹روث در سال ۲۰۰۲ درگذشت، اما امپراتوری او همچنان با قدرت بهکار خود ادامه میدهد. فروش شرکت ماتل در سال ۲۰۱۷ به ۱/۶ میلیارد دلار رسید که عمده آن بهدلیل ادامه دو نوآوری بزرگ روث است؛ یعنی بازاریابی مستقیم برای کودکان و عروسکهای باربی در نقش بزرگسال.
🖋گاهنامه مدیریت
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ ارتباط میان رژیم غذایی و بهرهوری شغلی
#Forbes
🔸احتمالاً در نقطه ای از زندگی خود این جمله را شنیدهاید که «شما همان چیزی هستید که میخورید!». قطعاً منطقی پشت پندهای قدیمی نهفته است که موجب پایداری آنها شده است، ولی این نیز درست است که ما همانگونه کار میکنیم که میخوریم. خوردن بیش از حد و یا مصرف غذاهای اشتباه در طول روز میتواند شدیداً به بهرهوری ما آسیب برساند و ارتباط میان رژیم غذایی و خروجی کار ما بسیار عمیقتر از این چیزهاست.
◀️ کربوهیدراتها بهرهوری را میکُشند
کربوهیدرات ها غالباً در غذاهایی با منشأ نان و قندی یافت میشوند و ارتباط مستقیم آنها با سطوح انسولین بدن میتواند تأثیری ویرانگر بر روی ذخایر انرژی روزانه داشته باشد. غذاهای غنی از کربوهیدرات باعث تولید مقادیر بالایی انسولین میشوند که آن نیز موجب ترشح هورمونهای خوابآوری همچون سروتونین و تریپتوفان میگردد (مرتبطترین هورمون با کلمۀ «چُرت زدن»).
◀️ سطح پایین قند خون برابر است با سطح پایین خودکنترلی
«سطوح گلوکز» شیوۀ دیگر توصیف «قند خون» است. مطالعه ای که اخیراً در مجلۀ بررسیهای شخصیتی و روانشناسی چاپ شد میگوید: «گلوکز انرژی لازم برای تقریباً تمامی فعالیتهای مغز را فراهم میکند و ممکن است که خودکنترلی، به عنوان یک فرایند بسیار پیچیدۀ فعالیتهای مغزی، وابسته به گلوکز باشد».
به عبارت دیگر، قند خون پایین منجر به قدرت ارادۀ پایینتر و کاهش توانایی برای ادامۀ کار و انجام آن به نحو احسن می گردد.
◀️ عادات رژیم غذایی تأثیری مستقیم بر چرخههای خواب دارند
بدن ما تحت کنترل چیزی به نام ریتمهای شبانهروزی قرار دارد که به ما دیکته میکند چه زمان باید احساس خستگی کنیم، چه زمان نیاز به خواب داریم، و چه زمان بیشترین هشیاری را در طول روز داریم.
شیوۀ غذا خوردن شما به شدت می تواند ریتمهای شبانهروزی بدنتان را تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً باعث شوند زمانی که نمیخواهید احساس خستگی کنید، خسته باشید!
🔹متخصصین شما را از خوردن بیش از حد در طول عصر و شب برحذر میدارند (انجام این کار این پیغام را به بدنتان میدهد که زمان رفتن به سرکار است!). آنها همچنین خوردن غذاهای چرب به هنگام انجام کارهای فکری شدید را منع کرده و از شما میخواهند تا مفصلترین وعدۀ غذاییتان را در صبح میل کنید (زیرا بدن شما تمام آن انرژی را برای مقابله با روزِ پیشِ رو نیاز دارد).
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸احتمالاً در نقطه ای از زندگی خود این جمله را شنیدهاید که «شما همان چیزی هستید که میخورید!». قطعاً منطقی پشت پندهای قدیمی نهفته است که موجب پایداری آنها شده است، ولی این نیز درست است که ما همانگونه کار میکنیم که میخوریم. خوردن بیش از حد و یا مصرف غذاهای اشتباه در طول روز میتواند شدیداً به بهرهوری ما آسیب برساند و ارتباط میان رژیم غذایی و خروجی کار ما بسیار عمیقتر از این چیزهاست.
◀️ کربوهیدراتها بهرهوری را میکُشند
کربوهیدرات ها غالباً در غذاهایی با منشأ نان و قندی یافت میشوند و ارتباط مستقیم آنها با سطوح انسولین بدن میتواند تأثیری ویرانگر بر روی ذخایر انرژی روزانه داشته باشد. غذاهای غنی از کربوهیدرات باعث تولید مقادیر بالایی انسولین میشوند که آن نیز موجب ترشح هورمونهای خوابآوری همچون سروتونین و تریپتوفان میگردد (مرتبطترین هورمون با کلمۀ «چُرت زدن»).
◀️ سطح پایین قند خون برابر است با سطح پایین خودکنترلی
«سطوح گلوکز» شیوۀ دیگر توصیف «قند خون» است. مطالعه ای که اخیراً در مجلۀ بررسیهای شخصیتی و روانشناسی چاپ شد میگوید: «گلوکز انرژی لازم برای تقریباً تمامی فعالیتهای مغز را فراهم میکند و ممکن است که خودکنترلی، به عنوان یک فرایند بسیار پیچیدۀ فعالیتهای مغزی، وابسته به گلوکز باشد».
به عبارت دیگر، قند خون پایین منجر به قدرت ارادۀ پایینتر و کاهش توانایی برای ادامۀ کار و انجام آن به نحو احسن می گردد.
◀️ عادات رژیم غذایی تأثیری مستقیم بر چرخههای خواب دارند
بدن ما تحت کنترل چیزی به نام ریتمهای شبانهروزی قرار دارد که به ما دیکته میکند چه زمان باید احساس خستگی کنیم، چه زمان نیاز به خواب داریم، و چه زمان بیشترین هشیاری را در طول روز داریم.
شیوۀ غذا خوردن شما به شدت می تواند ریتمهای شبانهروزی بدنتان را تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً باعث شوند زمانی که نمیخواهید احساس خستگی کنید، خسته باشید!
🔹متخصصین شما را از خوردن بیش از حد در طول عصر و شب برحذر میدارند (انجام این کار این پیغام را به بدنتان میدهد که زمان رفتن به سرکار است!). آنها همچنین خوردن غذاهای چرب به هنگام انجام کارهای فکری شدید را منع کرده و از شما میخواهند تا مفصلترین وعدۀ غذاییتان را در صبح میل کنید (زیرا بدن شما تمام آن انرژی را برای مقابله با روزِ پیشِ رو نیاز دارد).
🖋آموزه های سازمانی
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ ۱۱ اشتباه معمول کارآفرینان
#Forbes
🔸وقتی وارد یک کسبوکار میشوید، اشتباه کردن بخشی از تجربه هر کارآفرین است. اما اینکه چگونه این خطاها را ترمیم کنید، مهم است. فرآیند برگشتن به روند برنامهریزی شده میتواند کسبوکار شما را قویتر کند؛ به خصوص اگر از اشتباهاتتان بیاموزید این مسیر بهتر پیش خواهد رفت.
🔹برای اجتناب از این مشکل، ۱۱ عضو «انجمن کارآفرینان جوان» بزرگترین اشتباهاتی که بهعنوان یک کارآفرین جدید مرتکب شدهاند را به اشتراک گذاشتهاند:
1⃣ بیاعتنایی به توصیه افراد دیگر در کسبوکار
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من مرتکب شدهام کوچک شمردن توصیه افراد بزرگتر در کسبوکار بود چرا که این توصیهها را «منسوخ» یا «نامربوط» میدانستم. دانش فنی در هر حوزهای قطعا ضروری است و گرچه ممکن است همه چیز نسبت به ۳۰-۲۰ سال پیش به شدت متفاوت باشد، اما کسب دانش در هر دورهای بسیار مهم است.
-کریستوفر اوکادا، از شرکت Okada
2⃣ انحراف از مسیر
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بعنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام، صرف زمان روی چیزهایی بود که من را از پیشبرد کسبوکارم منحرف میکردند. تیشرتها و کارتهای ویزیت در روزهای اول جذاب بودند اما آنها مطلقا مرا به یافتن مشتریان یا ایجاد ارزش واقعی شرکت نزدیکتر نکردند.
بر آنچه مهم است تمرکز کنید: ایجاد محصولات یا ارائه خدماتی که مردم خواستار آنها هستند و واقعا برای آن هزینه میکنند.
-مایکل لیزوتسکی، شرکت Juice Labs
3⃣ تخصیص نادرست منابع مالی
کسب درآمد دشوار است. من اولین دور سرمایهگذاری خود را خیلی سریع خرج کردم. من به شدت به کاری که میکردم مطمئن بودم و به این زودی شکست را پیشبینی نمیکردم. توصیهام به کارآفرینان این است که برای مشکلات غیرمنتظره در مسیر به اندازه کافی آماده باشید و تنها در این صورت است که برای موفقیت پیشرویتان بهتر آماده خواهید شد.
-استیون فلیشر، شرکت Two Degrees
4⃣ شکست در درک صحیح کسبوکارتان
از ابتدای کار مدل کسبوکارتان را بشناسید. قیمت خود را تثبیت کنید و درک شفافی از وضعیت اقتصادی شرکت خود داشته باشید: هزینه کالاها، هزینههای بازاریابی و حاشیه سودها. اینکه بدون از دست مشتریان، قیمت محصولتان را بالا ببرید، به شدت دشوار است. این کار میتواند منجر به موفقیت یا شکست کسبوکار شما شود.
-لیزا مویسیوا، شرکت GlobeIn
5⃣ بهدست گرفتن تمامی امور کسبوکار
بزرگترین اشتباهی که من همیشه مرتکب شدهام این است که تصور میکنم میتوانم همه کارها را خودم انجام دهم. ما نیاز به محول کردن کارها به دیگران و در صورت امکان، استخدام افراد حرفهای در هر حوزه برای کمک به موفقیتمان داریم.
-استبانکادامانی، INFINITE WINDOWS
6⃣ اجازه دادن به تحمیل از سوی دیگران
بزرگترین اشتباه این بود که زودتر به تواناییهایم اعتماد نکردم. بهعنوان یک زن اهل آمریکای لاتین، رسانهها، روسا، همکاران و گاهی دوستانم مرا از دنبال کردن تلاشهایم دلسرد میکردند. اگر شما یک زن هستید و به ویژه اگر در اقلیت هستید، باید به خودتان اعتماد داشته باشید تا موفق شوید.
-کریستینا کلمون، Belle en Argent
7⃣ آماده نبودن برای شکست
همیشه باید برای شکست آماده باشید چرا که اتفاق خواهد افتاد! تنها چیزی که پایدار میماند، تعهد شما به نتیجه نهایی خواهد بود. همیشه آماده باشید که مسائل، متفاوتتر از انتظار شما ظاهر شود. منعطف باشید.
-جاکوبی ایجریکا، PASS Program
8⃣ اعتماد نداشتن به خودتان
بزرگترین اشتباهی که من به عنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام این بود که زودتر به خودم اعتماد نکردم. در دنیای مدرن، شروع یک کسبوکار و معتبر ساختن یک ایده از هر زمان دیگری آسانتر است؛ بنابراین از آن سود ببرید.
-گوراو والانی، CareerSprout
9⃣ عدم درک همه جنبههای بازارِ خود
من دریافتم که توسعه تکنولوژیک یک دنیای کاملا متفاوت است. شرکت من شکست خورد چرا که من فرآیند توسعه اپلیکیشن را درک نکرده بودم. شما باید همه جنبههای یک کسبوکار را بشناسید؛ به ویژه آنهایی که در آن ضعیف هستید.
-جاستین کاساله، Savage Advisory
🔟 برداشت شخصی از انتقادات
اکثر استارتآپها شکست میخورند اما از شکستها، موفقیتهای آینده نشات میگیرد. توصیه من به یک تازهوارد این است که باید بین اشتیاق و واقعیت کسبوکار توازن ایجاد کند؛ انتقادات و شکستها را بپذیرد و متواضع باقی بماند.
-امیشی تاکالکار، NAILBITER
1⃣1⃣ تصور اینکه ایده شما کامل است
من تصور میکردم که ایده و برنامه کسبوکار من کامل است و مشتریان و کارمندان باید برای کار کردن با من بینهایت مشتاق باشند. اما این چنین نشد. درسی که از این اتفاق آموختم این بود که: منعطف باشید و به آنچه بازار به شما میگوید، گوش دهید.
-دانیل ریلی، B2X Global
🖋گاهنامه مدیریت
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
🔸وقتی وارد یک کسبوکار میشوید، اشتباه کردن بخشی از تجربه هر کارآفرین است. اما اینکه چگونه این خطاها را ترمیم کنید، مهم است. فرآیند برگشتن به روند برنامهریزی شده میتواند کسبوکار شما را قویتر کند؛ به خصوص اگر از اشتباهاتتان بیاموزید این مسیر بهتر پیش خواهد رفت.
🔹برای اجتناب از این مشکل، ۱۱ عضو «انجمن کارآفرینان جوان» بزرگترین اشتباهاتی که بهعنوان یک کارآفرین جدید مرتکب شدهاند را به اشتراک گذاشتهاند:
1⃣ بیاعتنایی به توصیه افراد دیگر در کسبوکار
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من مرتکب شدهام کوچک شمردن توصیه افراد بزرگتر در کسبوکار بود چرا که این توصیهها را «منسوخ» یا «نامربوط» میدانستم. دانش فنی در هر حوزهای قطعا ضروری است و گرچه ممکن است همه چیز نسبت به ۳۰-۲۰ سال پیش به شدت متفاوت باشد، اما کسب دانش در هر دورهای بسیار مهم است.
-کریستوفر اوکادا، از شرکت Okada
2⃣ انحراف از مسیر
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بعنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام، صرف زمان روی چیزهایی بود که من را از پیشبرد کسبوکارم منحرف میکردند. تیشرتها و کارتهای ویزیت در روزهای اول جذاب بودند اما آنها مطلقا مرا به یافتن مشتریان یا ایجاد ارزش واقعی شرکت نزدیکتر نکردند.
بر آنچه مهم است تمرکز کنید: ایجاد محصولات یا ارائه خدماتی که مردم خواستار آنها هستند و واقعا برای آن هزینه میکنند.
-مایکل لیزوتسکی، شرکت Juice Labs
3⃣ تخصیص نادرست منابع مالی
کسب درآمد دشوار است. من اولین دور سرمایهگذاری خود را خیلی سریع خرج کردم. من به شدت به کاری که میکردم مطمئن بودم و به این زودی شکست را پیشبینی نمیکردم. توصیهام به کارآفرینان این است که برای مشکلات غیرمنتظره در مسیر به اندازه کافی آماده باشید و تنها در این صورت است که برای موفقیت پیشرویتان بهتر آماده خواهید شد.
-استیون فلیشر، شرکت Two Degrees
4⃣ شکست در درک صحیح کسبوکارتان
از ابتدای کار مدل کسبوکارتان را بشناسید. قیمت خود را تثبیت کنید و درک شفافی از وضعیت اقتصادی شرکت خود داشته باشید: هزینه کالاها، هزینههای بازاریابی و حاشیه سودها. اینکه بدون از دست مشتریان، قیمت محصولتان را بالا ببرید، به شدت دشوار است. این کار میتواند منجر به موفقیت یا شکست کسبوکار شما شود.
-لیزا مویسیوا، شرکت GlobeIn
5⃣ بهدست گرفتن تمامی امور کسبوکار
بزرگترین اشتباهی که من همیشه مرتکب شدهام این است که تصور میکنم میتوانم همه کارها را خودم انجام دهم. ما نیاز به محول کردن کارها به دیگران و در صورت امکان، استخدام افراد حرفهای در هر حوزه برای کمک به موفقیتمان داریم.
-استبانکادامانی، INFINITE WINDOWS
6⃣ اجازه دادن به تحمیل از سوی دیگران
بزرگترین اشتباه این بود که زودتر به تواناییهایم اعتماد نکردم. بهعنوان یک زن اهل آمریکای لاتین، رسانهها، روسا، همکاران و گاهی دوستانم مرا از دنبال کردن تلاشهایم دلسرد میکردند. اگر شما یک زن هستید و به ویژه اگر در اقلیت هستید، باید به خودتان اعتماد داشته باشید تا موفق شوید.
-کریستینا کلمون، Belle en Argent
7⃣ آماده نبودن برای شکست
همیشه باید برای شکست آماده باشید چرا که اتفاق خواهد افتاد! تنها چیزی که پایدار میماند، تعهد شما به نتیجه نهایی خواهد بود. همیشه آماده باشید که مسائل، متفاوتتر از انتظار شما ظاهر شود. منعطف باشید.
-جاکوبی ایجریکا، PASS Program
8⃣ اعتماد نداشتن به خودتان
بزرگترین اشتباهی که من به عنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام این بود که زودتر به خودم اعتماد نکردم. در دنیای مدرن، شروع یک کسبوکار و معتبر ساختن یک ایده از هر زمان دیگری آسانتر است؛ بنابراین از آن سود ببرید.
-گوراو والانی، CareerSprout
9⃣ عدم درک همه جنبههای بازارِ خود
من دریافتم که توسعه تکنولوژیک یک دنیای کاملا متفاوت است. شرکت من شکست خورد چرا که من فرآیند توسعه اپلیکیشن را درک نکرده بودم. شما باید همه جنبههای یک کسبوکار را بشناسید؛ به ویژه آنهایی که در آن ضعیف هستید.
-جاستین کاساله، Savage Advisory
🔟 برداشت شخصی از انتقادات
اکثر استارتآپها شکست میخورند اما از شکستها، موفقیتهای آینده نشات میگیرد. توصیه من به یک تازهوارد این است که باید بین اشتیاق و واقعیت کسبوکار توازن ایجاد کند؛ انتقادات و شکستها را بپذیرد و متواضع باقی بماند.
-امیشی تاکالکار، NAILBITER
1⃣1⃣ تصور اینکه ایده شما کامل است
من تصور میکردم که ایده و برنامه کسبوکار من کامل است و مشتریان و کارمندان باید برای کار کردن با من بینهایت مشتاق باشند. اما این چنین نشد. درسی که از این اتفاق آموختم این بود که: منعطف باشید و به آنچه بازار به شما میگوید، گوش دهید.
-دانیل ریلی، B2X Global
🖋گاهنامه مدیریت
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ رزومهتان را برای بازار کار جدید بهروز کنید!
#Forbes
🔸آیا هنوز عباراتی مثل «تسلط بر مایکروسافت آفیس»، «مهارت در کار تیمی» یا «سختکوش بودن» را در رزومه کاریتان لحاظ میکنید؟ اگر پاسختان مثبت است که باید بگوییم شما دیگر رزومه بهروزی ندارید.
🔹کارفرماهایی که میخواهند نیرو جذب کنند، برای استخدام نقشهای مورد نظر خود با مشکل مواجه شدهاند، چون بازار کار مهارتهای موردنیاز آنها را تامین نمیکند، یا بدتر از آن، متقاضیان قابلیتهای مورد نظر را دارند، اما نمیتوانند آن را به طور موثری نشان دهند و در رزومه شغلی خود به آن ارجاع دهند. در نتیجه هر دو طرف، بازنده این فرآیند هستند و این در حالی است که روند افزایشی تورم، شرایط را برای جویندگان کار سختتر میکند.
◀️ مهارتهای موردنیاز در رزومه
با توجه به نکاتی که گفته شد، مجمع جهانی اقتصاد، لیستی از مهارتهای کلیدی را به کمک یک نظرسنجی پژوهشی گسترده در سال ۲۰۲۳ تهیه کرده است. این مهارتها را کارفرماها به طور خاص، اولویتهای در حال افزایش عنوان کردهاند. ۱۰ مهارت برتری که بهتر است در رزومههای جدید عنوان شوند عبارتند از:
1⃣ تفکر خلاق
کارفرماها به کارکنانی نیاز دارند که تفکر قالبی نداشته باشند و بتوانند به راحتی ایدههای خود را مطرح کنند.
2⃣ تفکر تحلیلی
آیا به مهارت خودتان در تجزیه و تحلیل حجم انبوه داده که از منابع مختلفی به دست آمده تا شما را به نتیجهگیری و تصمیمگیری داده-محور برساند، اطمینان دارید؟ اگر در نقشهای قبلی، از این مهارت با ابزارهای خاصی استفاده کردهاید، آن را در رزومهتان بیاورید.
3⃣ سواد تکنولوژیک
سواد تکنولوژیک یعنی شناخت و کاربرد عملی ابزارهای دیجیتال به شیوهای درست. هرچند برنامههای قدیمی مایکروسافت آفیس مثل ورد و پاورپوینت همچنان جایگاه خودشان را دارند، اما آشنایی با Power BI یا دیگر ابزارهای پیشرفته و جدید مایکروسافت، شما را به گزینه جذابتری برای استخدام تبدیل میکند.
4⃣ کنجکاوی و یادگیری مادامالعمر
داشتن رویکرد کنجکاوی برای نیروی کار امروزی بسیار موردنیاز است، چون وقتی فردی تمایل به یادگیری مادامالعمر ندارد، مجموعه مهارتهایش قدیمی میشود و نمیتواند خود را به شکل موثری سازگار کند. این یعنی ارزشش نزد کارفرماها کمتر میشود.
5⃣ انعطافپذیری و چابکی
کارفرماها میخواهند نمونهای از شرایطی را که شما به طرز موثری یک تغییر را هدایت کردهاید یا از یک مشکل یا بحران به سلامت بیرون آمدهاید، ببینند.
6⃣ تفکر سیستمی
تفکر سیستمی ارزیابی میکند که مشکلات مختلف، به عنوان بخشی از یک سیستم گستردهتر وابسته، چطور به هم ربط پیدا میکنند و بنابراین یک روش منحصر به فرد برای حل مشکل است.
7⃣ هوش مصنوعی و دادههای بزرگ
آشنایی نیروی کار با هوش مصنوعی به کارفرماها این امکان را میدهد که با یکی از بزرگترین چالشهای سال جدید - یعنی بهکارگیری هوش مصنوعی در محصولات و جریانات کاری - رودررو شوند.
8⃣ انگیزه و خودآگاهی
باید آنقدر خودآگاهی داشته باشید که بدانید عملکردتان کجاها ارتقا مییابد و برای همکاری با کارفرما و رسیدن به سطوح بالای عملکرد، چه اقداماتی باید انجام دهید.
9⃣ مدیریت استعداد
این مهارت صرفا محدود به متخصصان منابع انسانی نیست. اگر میخواهید در حوزه مدیریت یا رهبری سازمانی فعالیت کنید، باید در مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد و آموزش مداوم تجربه داشته باشید.
🔟 خدمتمحوری و خدمات به مشتری
هوش مصنوعی میتواند جایگزین خیلی از نقشهای پایهای شود که نیازمند رودررویی مستقیم با مشتری هستند؛ نقشهایی مثل پاسخگویی به سوالات متداول. اما درست کردن رابطه با مشتریان، مهارتی است که روباتها از پس آن برنمیآیند، چون به سطوح عمیقتر از شناخت، اعتماد و تخصص انسانی نیاز دارد.
🔹 تا وقتی این مهارتها را به خوبی نشان ندهید، کارفرماها از این موضوع آگاه نیستند. دلتان را به این خوش نکنید که بخواهید این مهارتها را در مصاحبه شغلی به نمایش بگذارید. اگر در مرحله ارائه رزومه به اندازه کافی به آنها اشاره نکنید، کار اصلا به مصاحبه کردن نمیکشد!
[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران @Managersclub
#Forbes
🔸آیا هنوز عباراتی مثل «تسلط بر مایکروسافت آفیس»، «مهارت در کار تیمی» یا «سختکوش بودن» را در رزومه کاریتان لحاظ میکنید؟ اگر پاسختان مثبت است که باید بگوییم شما دیگر رزومه بهروزی ندارید.
🔹کارفرماهایی که میخواهند نیرو جذب کنند، برای استخدام نقشهای مورد نظر خود با مشکل مواجه شدهاند، چون بازار کار مهارتهای موردنیاز آنها را تامین نمیکند، یا بدتر از آن، متقاضیان قابلیتهای مورد نظر را دارند، اما نمیتوانند آن را به طور موثری نشان دهند و در رزومه شغلی خود به آن ارجاع دهند. در نتیجه هر دو طرف، بازنده این فرآیند هستند و این در حالی است که روند افزایشی تورم، شرایط را برای جویندگان کار سختتر میکند.
◀️ مهارتهای موردنیاز در رزومه
با توجه به نکاتی که گفته شد، مجمع جهانی اقتصاد، لیستی از مهارتهای کلیدی را به کمک یک نظرسنجی پژوهشی گسترده در سال ۲۰۲۳ تهیه کرده است. این مهارتها را کارفرماها به طور خاص، اولویتهای در حال افزایش عنوان کردهاند. ۱۰ مهارت برتری که بهتر است در رزومههای جدید عنوان شوند عبارتند از:
1⃣ تفکر خلاق
کارفرماها به کارکنانی نیاز دارند که تفکر قالبی نداشته باشند و بتوانند به راحتی ایدههای خود را مطرح کنند.
2⃣ تفکر تحلیلی
آیا به مهارت خودتان در تجزیه و تحلیل حجم انبوه داده که از منابع مختلفی به دست آمده تا شما را به نتیجهگیری و تصمیمگیری داده-محور برساند، اطمینان دارید؟ اگر در نقشهای قبلی، از این مهارت با ابزارهای خاصی استفاده کردهاید، آن را در رزومهتان بیاورید.
3⃣ سواد تکنولوژیک
سواد تکنولوژیک یعنی شناخت و کاربرد عملی ابزارهای دیجیتال به شیوهای درست. هرچند برنامههای قدیمی مایکروسافت آفیس مثل ورد و پاورپوینت همچنان جایگاه خودشان را دارند، اما آشنایی با Power BI یا دیگر ابزارهای پیشرفته و جدید مایکروسافت، شما را به گزینه جذابتری برای استخدام تبدیل میکند.
4⃣ کنجکاوی و یادگیری مادامالعمر
داشتن رویکرد کنجکاوی برای نیروی کار امروزی بسیار موردنیاز است، چون وقتی فردی تمایل به یادگیری مادامالعمر ندارد، مجموعه مهارتهایش قدیمی میشود و نمیتواند خود را به شکل موثری سازگار کند. این یعنی ارزشش نزد کارفرماها کمتر میشود.
5⃣ انعطافپذیری و چابکی
کارفرماها میخواهند نمونهای از شرایطی را که شما به طرز موثری یک تغییر را هدایت کردهاید یا از یک مشکل یا بحران به سلامت بیرون آمدهاید، ببینند.
6⃣ تفکر سیستمی
تفکر سیستمی ارزیابی میکند که مشکلات مختلف، به عنوان بخشی از یک سیستم گستردهتر وابسته، چطور به هم ربط پیدا میکنند و بنابراین یک روش منحصر به فرد برای حل مشکل است.
7⃣ هوش مصنوعی و دادههای بزرگ
آشنایی نیروی کار با هوش مصنوعی به کارفرماها این امکان را میدهد که با یکی از بزرگترین چالشهای سال جدید - یعنی بهکارگیری هوش مصنوعی در محصولات و جریانات کاری - رودررو شوند.
8⃣ انگیزه و خودآگاهی
باید آنقدر خودآگاهی داشته باشید که بدانید عملکردتان کجاها ارتقا مییابد و برای همکاری با کارفرما و رسیدن به سطوح بالای عملکرد، چه اقداماتی باید انجام دهید.
9⃣ مدیریت استعداد
این مهارت صرفا محدود به متخصصان منابع انسانی نیست. اگر میخواهید در حوزه مدیریت یا رهبری سازمانی فعالیت کنید، باید در مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد و آموزش مداوم تجربه داشته باشید.
🔟 خدمتمحوری و خدمات به مشتری
هوش مصنوعی میتواند جایگزین خیلی از نقشهای پایهای شود که نیازمند رودررویی مستقیم با مشتری هستند؛ نقشهایی مثل پاسخگویی به سوالات متداول. اما درست کردن رابطه با مشتریان، مهارتی است که روباتها از پس آن برنمیآیند، چون به سطوح عمیقتر از شناخت، اعتماد و تخصص انسانی نیاز دارد.
🔹 تا وقتی این مهارتها را به خوبی نشان ندهید، کارفرماها از این موضوع آگاه نیستند. دلتان را به این خوش نکنید که بخواهید این مهارتها را در مصاحبه شغلی به نمایش بگذارید. اگر در مرحله ارائه رزومه به اندازه کافی به آنها اشاره نکنید، کار اصلا به مصاحبه کردن نمیکشد!
[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران @Managersclub
⭕️ نمیتوان مدیریت را در مدت کوتاهی آموخت!
#Forbes
◾مدیران اغلب اوقات پیش از داشتن هر گونه آمادگی، پا به دنیای پر رمز و راز مدیریت میگذارند. گاهی این اتفاق از روی اجبار میافتد. برای مثال بهدلیل ترک یکی از اعضای کلیدی و مهم از سازمان بلافاصله سازمان به فکر جایگزین کردن میافتد و کارمند جوان و بیتجربهای را انتخاب میکند.
◾با این حال نمیتوان مدیریت را در مدت کوتاهی آموخت، زیرا کیفیت مدیریت به میزان شناخت مدیران از خود و مدیریت بستگی دارد. متاسفانه، بسیاری از مدیران بیشتر دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند تا اینکه سطح کیفیت مدیریت خود را ارتقا دهند و بیشتر به مدیریت تمایل دارند به جای اینکه به فکر بهبود کارهایی باشند که از پس انجام آن به خوبی بر نمیآیند.
◀ در ادامه به بررسی چهار اشتباه متداولی میپردازیم که بسیاری از مدیران مرتکب میشوند.
1⃣ اکثر مدیران کنترل کردن را با اختیار دادن به دیگران اشتباه میگیرند. مدیریت از نظر بیشتر افراد به معنای دستور دادن به دیگران است. اما مدیران واقعی امر و نهی کردن به دیگران را فقط اتلاف وقت میدانند و ترجیح میدهند تا زمان خود را صرف تشکیل گروههایی کنند که به آنها اعتماد داشته و میدانند که از عهده مدیریت کارها بر میآیند.
یک مدیر موفق شخصی نیست که تمام افراد همیشه از او درخواست کمک کنند بلکه نسبت به تشکیل تیمها آگاهی و اطلاعات کافی دارد و از افراد توانا و با استعداد دیگر بهمنظور تمرکز و یافتن راهحل برای مسائل مهم کمک میگیرد.
2⃣ برای بسیاری از مدیران عنوان بیشتر از نیازمندیهای شغل دارای اهمیت است. بیشتر مدیران به عبارت "من مدیر هستم به همین دلیل باید به حرفهایم گوش دهید." تکیه کرده و پافشاری می کنند.
متاسفانه، اکثر مدیران بیشتر به سرپرست، معاون یا مدیرعامل شدن اهمیت میدهند و مسائل سطحی برایشان اهمیت بسیاری دارد برای مثال میخواهند نامشان روی در اتاق مدیریت دیده شود، منظره دفتر کارشان عالی باشد، نامشان در لیست اسامی پیشنهادهای کاری، نفر اول باشد و در ازای انجام کارها و وظایفی که به عهده دارند پاداشهای کلان دریافت کنند. اما مدیران حقیقی به چنین مسائل پیش پا افتادهای اهمیت نمیدهند.
3⃣ مدیران با اینکه نسبت به دیگران کمتر کار میکنند اما انتظاراتشان از هر فرد دیگری بیشتر است. جالب است افراد زمانی که فقط یک کارمند ساده هستند عاشق مقام مدیریت هستند و جالبتر اینکه به محض مدیر شدن ناگهان این احساس به آنها دست میدهد که باید کمتر از دیگران زحمت بکشند و ضمنا انتظار حقوق، تعطیلات بیشتر و همچنین رفتارهای متفاوتی را از سوی دیگران دارند.
اما مدیران واقعی به محض مدیر شدن سختتر از گذشته کار میکنند، به موقع و پیش از سایر کارمندان در محل کار حاضر میشوند و آخرین فردی هم هستند که آنجا را ترک میکنند.
4⃣ بیشتر مدیران رفتاری مشابه رفتار مدیران خود دارند. هیچ مدرسه عملی برای یادگیری نکات مدیریتی در دسترس نیست. کلاس خاصی هم در مقطع متوسطه، دبیرستان یا حتی دانشگاه برای آموزش مباحث مدیریتی وجود ندارد. بلکه مهارتهای مدیریتی از مدیری به مدیر دیگر منتقل میشود و بسیاری از افرادی که پا به عرصه مدیریت میگذارند رفتاری مانند مدیرانشان با دیگران دارند.
با این حال مدیران واقعی، اغلب روشهایی را بهکار میبرند که مدیرانشان برای مدیریت استفاده میکردند. به تاکتیکهایی که دارای انگیزه بوده فکر میکنند و تاکتیکهای دارای نقص را هم بررسی کرده سپس بر اساس تجارب خود، درباره چگونگی مدیریت اطرافیان تصمیمگیری میکنند.
آنها دائما به فکر افزایش مسوولیت پذیری در کارمندان و یافتن راههایی برای تقویت کارآیی خود هستند.
[مدیران حرفه ای]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
#Forbes
◾مدیران اغلب اوقات پیش از داشتن هر گونه آمادگی، پا به دنیای پر رمز و راز مدیریت میگذارند. گاهی این اتفاق از روی اجبار میافتد. برای مثال بهدلیل ترک یکی از اعضای کلیدی و مهم از سازمان بلافاصله سازمان به فکر جایگزین کردن میافتد و کارمند جوان و بیتجربهای را انتخاب میکند.
◾با این حال نمیتوان مدیریت را در مدت کوتاهی آموخت، زیرا کیفیت مدیریت به میزان شناخت مدیران از خود و مدیریت بستگی دارد. متاسفانه، بسیاری از مدیران بیشتر دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند تا اینکه سطح کیفیت مدیریت خود را ارتقا دهند و بیشتر به مدیریت تمایل دارند به جای اینکه به فکر بهبود کارهایی باشند که از پس انجام آن به خوبی بر نمیآیند.
◀ در ادامه به بررسی چهار اشتباه متداولی میپردازیم که بسیاری از مدیران مرتکب میشوند.
1⃣ اکثر مدیران کنترل کردن را با اختیار دادن به دیگران اشتباه میگیرند. مدیریت از نظر بیشتر افراد به معنای دستور دادن به دیگران است. اما مدیران واقعی امر و نهی کردن به دیگران را فقط اتلاف وقت میدانند و ترجیح میدهند تا زمان خود را صرف تشکیل گروههایی کنند که به آنها اعتماد داشته و میدانند که از عهده مدیریت کارها بر میآیند.
یک مدیر موفق شخصی نیست که تمام افراد همیشه از او درخواست کمک کنند بلکه نسبت به تشکیل تیمها آگاهی و اطلاعات کافی دارد و از افراد توانا و با استعداد دیگر بهمنظور تمرکز و یافتن راهحل برای مسائل مهم کمک میگیرد.
2⃣ برای بسیاری از مدیران عنوان بیشتر از نیازمندیهای شغل دارای اهمیت است. بیشتر مدیران به عبارت "من مدیر هستم به همین دلیل باید به حرفهایم گوش دهید." تکیه کرده و پافشاری می کنند.
متاسفانه، اکثر مدیران بیشتر به سرپرست، معاون یا مدیرعامل شدن اهمیت میدهند و مسائل سطحی برایشان اهمیت بسیاری دارد برای مثال میخواهند نامشان روی در اتاق مدیریت دیده شود، منظره دفتر کارشان عالی باشد، نامشان در لیست اسامی پیشنهادهای کاری، نفر اول باشد و در ازای انجام کارها و وظایفی که به عهده دارند پاداشهای کلان دریافت کنند. اما مدیران حقیقی به چنین مسائل پیش پا افتادهای اهمیت نمیدهند.
3⃣ مدیران با اینکه نسبت به دیگران کمتر کار میکنند اما انتظاراتشان از هر فرد دیگری بیشتر است. جالب است افراد زمانی که فقط یک کارمند ساده هستند عاشق مقام مدیریت هستند و جالبتر اینکه به محض مدیر شدن ناگهان این احساس به آنها دست میدهد که باید کمتر از دیگران زحمت بکشند و ضمنا انتظار حقوق، تعطیلات بیشتر و همچنین رفتارهای متفاوتی را از سوی دیگران دارند.
اما مدیران واقعی به محض مدیر شدن سختتر از گذشته کار میکنند، به موقع و پیش از سایر کارمندان در محل کار حاضر میشوند و آخرین فردی هم هستند که آنجا را ترک میکنند.
4⃣ بیشتر مدیران رفتاری مشابه رفتار مدیران خود دارند. هیچ مدرسه عملی برای یادگیری نکات مدیریتی در دسترس نیست. کلاس خاصی هم در مقطع متوسطه، دبیرستان یا حتی دانشگاه برای آموزش مباحث مدیریتی وجود ندارد. بلکه مهارتهای مدیریتی از مدیری به مدیر دیگر منتقل میشود و بسیاری از افرادی که پا به عرصه مدیریت میگذارند رفتاری مانند مدیرانشان با دیگران دارند.
با این حال مدیران واقعی، اغلب روشهایی را بهکار میبرند که مدیرانشان برای مدیریت استفاده میکردند. به تاکتیکهایی که دارای انگیزه بوده فکر میکنند و تاکتیکهای دارای نقص را هم بررسی کرده سپس بر اساس تجارب خود، درباره چگونگی مدیریت اطرافیان تصمیمگیری میکنند.
آنها دائما به فکر افزایش مسوولیت پذیری در کارمندان و یافتن راههایی برای تقویت کارآیی خود هستند.
[مدیران حرفه ای]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ خودتخریبی در مصاحبه شغلی!
#Forbes
🔸هنگامی که بنا دارید شغلتان را عوض کنید، هیچ بهانهای برای ورود بدون آمادگی به یک مصاحبه شغلی ندارید. بسیاری از افراد تصور میکنند نیازی به آمادگی نیست و مثلا ۲۰ سال تجربه کافی است تا بهترین گزینه برای شغل درخواستی باشند؛ درحالیکه قبل از ورود به مصاحبه باید همه چیز را درباره شرکت مربوطه بدانید و الزامات مذکور در شرح شغل را به وضوح درک کنید.
🔹مصاحبهکنندهها تحمل افراد متکبر را ندارند و شرکتها به دنبال فردی هستند که بیشترین تناسب را با شغل مربوطه داشته باشد و مایل به جذب افرادی نیستند که احتمالا طی سه تا پنج سال آینده با آنها به مشکل برمیخورند.
🔹ممکن است مصاحبهکننده بپرسد: «چرا میخواهید اینجا کار کنید؟»، «درباره شرکت ما، ماموریت ما، محصولات و خدماتش چه میدانید؟»
اگر نتوانید به این قبیل پرسشهای سرراست پاسخ دهید، از اینکه به خود حتی زحمت یک جستوجوی ساده را هم ندادهاید، نتیجه میگیرند که شرکت برایتان اهمیتی ندارد. در این مورد باید از پیش خوب فکر کنید و آماده باشید که از ویژگیهای آخرین مسوولیتهای شغلی و موفقیتهایتان و از مهارتها، تحصیلات، تجربه و سایر عوامل بهگونهای صحبت کنید که نشان دهد برای شغل درخواستی گزینه مناسبی هستید وگرنه به پریشانگویی دچار میشوید.
🔹در مصاحبه حضوری یا ویدئویی تماس چشمی را با مصاحبهکننده حفظ کنید. بیقراری، حرکات شتابزده و حواسپرتی نشانگر وجود اشکالی در شماست. پسزمینه به هم ریخته، اتاق کمنور، کیفیت پایین صدا و مانند اینها، بیتوجهی به ریزهکاری، بیانضباطی و تنبلی استنباط میشود.
🔹اگر احتمال میدهید که دیر به جلسه مصاحبه برسید فورا مصاحبهکننده را مطلع و یک زمان تقریبی دیگر برای رسیدنتان مشخص کنید. اگر مصاحبهکننده را بیش از ۱۵ دقیقه منتظر بگذارید، بیادب و بیملاحظه دیده میشوید.
🔹زمانی تیر خلاص را به یک مصاحبه میزنید که با نخوت و از بالا به پایین با دیگران برخورد کنید. رفتار بیادبانه شما با نگهبان در ورودی و هر شخص دیگری در شرکت به گوش رئیس میرسد و برای دور بعدی مصاحبه دعوت نخواهید شد. هیچکس دوست ندارد با آدم خودبزرگبینی که فکر میکند همه چیز را میداند کار کند.
🔹در حین مصاحبه آنگونه باشید که واقعا هستید. عجیب است که بسیاری از افراد که اتفاقا شخصیتهای بسیار اجتماعی، شاد و بذلهگو دارند به تله عمل به توصیههای غلطی چون «در مصاحبه جدی باشید و چیز زیادی بروز ندهید» میافتند و مانند یک روبات و با صدایی یکنواخت و کسلکننده به سوالات جواب میدهند. در مصاحبه ویژگیهای درخشان شخصیتی خود را پنهان نکنید و البته مراقب باشید که بیادب، تحقیرآمیز، روح فرسا و خودپسند نباشید.
🔹هنگام مذاکره درباره حقوق به تعداد کاندیداهای صاحب صلاحیت توجه کنید. اگر تعداد آنها زیاد است، کمی چانه بزنید اما برخورد بیش از حد تهاجمی در مورد حقوق و شرایط کار ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
🔹همچنین اگر رزومه خود را برای چند شغل در یک شرکت ارسال کنید، شما را چندان جدی نخواهند گرفت.
🔹بدترین کاری که ممکن است از شما سر بزند بدگویی از رئیس، همکاران و مدیران سابقتان است. در این حالت مصاحبهکننده به درستی نتیجه میگیرد که شما فردی هستید که اگر روزی آنها را نیز ترک کنید، پشت سرشان بدگویی خواهید کرد.
◀️ اگر پس از چند مصاحبه، به دور دوم مصاحبه دعوت نشدید یا برای شغلی انتخاب نشدید، زمان خودارزیابی فرارسیده است. با خود صادق باشید و به شیوه ارائه خود نگاه انتقادی داشته باشید. به خاطر داشته باشید که مسوولان استخدام تمایل دارند افرادی را جذب کنند که مثبت، باانگیزه، مشتاق، با اعتماد به نفس، خوشخلق و صبور باشند. شاید کلیشهای به نظر برسد؛ اما حقیقت دارد.
[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران @Managersclub
#Forbes
🔸هنگامی که بنا دارید شغلتان را عوض کنید، هیچ بهانهای برای ورود بدون آمادگی به یک مصاحبه شغلی ندارید. بسیاری از افراد تصور میکنند نیازی به آمادگی نیست و مثلا ۲۰ سال تجربه کافی است تا بهترین گزینه برای شغل درخواستی باشند؛ درحالیکه قبل از ورود به مصاحبه باید همه چیز را درباره شرکت مربوطه بدانید و الزامات مذکور در شرح شغل را به وضوح درک کنید.
🔹مصاحبهکنندهها تحمل افراد متکبر را ندارند و شرکتها به دنبال فردی هستند که بیشترین تناسب را با شغل مربوطه داشته باشد و مایل به جذب افرادی نیستند که احتمالا طی سه تا پنج سال آینده با آنها به مشکل برمیخورند.
🔹ممکن است مصاحبهکننده بپرسد: «چرا میخواهید اینجا کار کنید؟»، «درباره شرکت ما، ماموریت ما، محصولات و خدماتش چه میدانید؟»
اگر نتوانید به این قبیل پرسشهای سرراست پاسخ دهید، از اینکه به خود حتی زحمت یک جستوجوی ساده را هم ندادهاید، نتیجه میگیرند که شرکت برایتان اهمیتی ندارد. در این مورد باید از پیش خوب فکر کنید و آماده باشید که از ویژگیهای آخرین مسوولیتهای شغلی و موفقیتهایتان و از مهارتها، تحصیلات، تجربه و سایر عوامل بهگونهای صحبت کنید که نشان دهد برای شغل درخواستی گزینه مناسبی هستید وگرنه به پریشانگویی دچار میشوید.
🔹در مصاحبه حضوری یا ویدئویی تماس چشمی را با مصاحبهکننده حفظ کنید. بیقراری، حرکات شتابزده و حواسپرتی نشانگر وجود اشکالی در شماست. پسزمینه به هم ریخته، اتاق کمنور، کیفیت پایین صدا و مانند اینها، بیتوجهی به ریزهکاری، بیانضباطی و تنبلی استنباط میشود.
🔹اگر احتمال میدهید که دیر به جلسه مصاحبه برسید فورا مصاحبهکننده را مطلع و یک زمان تقریبی دیگر برای رسیدنتان مشخص کنید. اگر مصاحبهکننده را بیش از ۱۵ دقیقه منتظر بگذارید، بیادب و بیملاحظه دیده میشوید.
🔹زمانی تیر خلاص را به یک مصاحبه میزنید که با نخوت و از بالا به پایین با دیگران برخورد کنید. رفتار بیادبانه شما با نگهبان در ورودی و هر شخص دیگری در شرکت به گوش رئیس میرسد و برای دور بعدی مصاحبه دعوت نخواهید شد. هیچکس دوست ندارد با آدم خودبزرگبینی که فکر میکند همه چیز را میداند کار کند.
🔹در حین مصاحبه آنگونه باشید که واقعا هستید. عجیب است که بسیاری از افراد که اتفاقا شخصیتهای بسیار اجتماعی، شاد و بذلهگو دارند به تله عمل به توصیههای غلطی چون «در مصاحبه جدی باشید و چیز زیادی بروز ندهید» میافتند و مانند یک روبات و با صدایی یکنواخت و کسلکننده به سوالات جواب میدهند. در مصاحبه ویژگیهای درخشان شخصیتی خود را پنهان نکنید و البته مراقب باشید که بیادب، تحقیرآمیز، روح فرسا و خودپسند نباشید.
🔹هنگام مذاکره درباره حقوق به تعداد کاندیداهای صاحب صلاحیت توجه کنید. اگر تعداد آنها زیاد است، کمی چانه بزنید اما برخورد بیش از حد تهاجمی در مورد حقوق و شرایط کار ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
🔹همچنین اگر رزومه خود را برای چند شغل در یک شرکت ارسال کنید، شما را چندان جدی نخواهند گرفت.
🔹بدترین کاری که ممکن است از شما سر بزند بدگویی از رئیس، همکاران و مدیران سابقتان است. در این حالت مصاحبهکننده به درستی نتیجه میگیرد که شما فردی هستید که اگر روزی آنها را نیز ترک کنید، پشت سرشان بدگویی خواهید کرد.
◀️ اگر پس از چند مصاحبه، به دور دوم مصاحبه دعوت نشدید یا برای شغلی انتخاب نشدید، زمان خودارزیابی فرارسیده است. با خود صادق باشید و به شیوه ارائه خود نگاه انتقادی داشته باشید. به خاطر داشته باشید که مسوولان استخدام تمایل دارند افرادی را جذب کنند که مثبت، باانگیزه، مشتاق، با اعتماد به نفس، خوشخلق و صبور باشند. شاید کلیشهای به نظر برسد؛ اما حقیقت دارد.
[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران @Managersclub
#Forbes
🔸گفتوگوهای مستقیم و صریح بین اعضای تیمهای کاری و کارکنان سازمان و همچنین بین کارکنان و مدیران، دارای اثربخشی قابلتوجه و غیرقابل انکاری است.
🔹اولین مزیت بیان صریح و شفاف مسائل در درون سازمان این است که موجب افزایش کارآمدی کل تیم میشود چراکه تیمهای کاری زمانی میتوانند بالاترین کارآیی و بهرهوری را از خود بروز دهند که میزان به هم پیوند خوردن و پیوستگی درونی آنها بالا باشد و اعتماد و همبستگی بین اعضای تیم یا سازمان موج بزند. گفتوگوهای مستقیم و صریح بین اعضای تیم باعث ارتقای چشمگیر اعتماد و همبستگی درونی میشود و مسیر را برای مقابله با چالشها هموارتر میسازد. در صورت عدم شکلگیری گفتوگوهای مستقیم در درون سازمان، اعضای آن نمیتوانند در قالب یک تیم منسجم عمل کرده و دست به کارهای بزرگ بزنند.
🔹دومین مزیت گفتوگوهای مستقیم و صریح بین اعضای تیمهای کاری و کارکنان سازمان این است که میتوان از طریق این گفتوگوها به بطن و ریشه مسائل پی برد و آنها را راحتتر حل کرد.
🔹سومین مزیتی که میتوان برای گفتوگوهای صریح و مستقیم در درون سازمانها برشمرد این است که چنین گفتوگوهایی سرمنشأ و عامل محرک خلاقیت و نوآوری در درون سازمان محسوب میشوند. هنگامی که در یک سازمان همه افرد به شدت محافظهکار هستند و کسی جرات گفتن واقعیتها را ندارد یا اینکه بهخاطر ملاحظات شخصی از بیان واقعیتها طفره میروند، نمیتوان به تحول و دگرگونیهای سازنده و در سازمان امیدوار بود.
🔹یکی از بهترین شیوهها برای بیان کردن و طرح واقعیتهای ناخوشایند در درون سازمانها، برگزاری منظم جلسات توفان مغزی و دورهمیهای کاری است. در این جلسهها به افراد گفته میشود که هیچ پاسخ نادرست و بدی به سوالات مطرح شده در جلسات وجود ندارد و همه پاسخها و ایدهها درست و ارزشمند هستند و کسی حق ندارد سایر حاضرین در جلسه را بهخاطر طرح یک ایده یا ارائه نظر شخصی سرزنش کند. علاوه بر این، در چنین جلساتی، سلسله مراتب سازمانی، مقام و منصب افراد نادیده گرفته شده و همه حاضرین در جلسه، یکسان و همسان در نظر گرفته میشوند.
🔹با این همه، باید دانست که برگزاری جلسات بحث آزاد و توفان مغزی مستقیم باید به یکی از فعالیتهای مستمر ودائمی سازمانها و تیمهای کاری تبدیل شود و صرف برگزاری یک یا چند جلسه گفتوگوی مستقیم در مناسبتهای خاص و موارد محدود نمیتواند درد زیادی از سازمانها دوا کند.
💎 سه واژه جادویی
یکی از مدیران ارشد حوزه تبلیغات و بازاریابی معتقد است که ارزشمندترین داراییهای نهفته در ارتباطات سازمانی در سه واژه جادویی پنهان است که عبارتند از: اطلاعات، اعتماد و نیت. هر مدیر و کارمندی باید بهطور پیوسته سوالات زیر را از خود بپرسد:
◽️آیا اطلاعات و دادههای خوبی که از نظر و عقیده حمایت کنند، وجود دارد؟ آیا ترکیبی متوازن از تجربه و نوآوری در پس ایدهها نهفته است؟ آیا مورد اعتماد دیگران هستید و میتوان روی شما حساب کرد؟ آیا کسی هستید که دیگران شما را بهعنوان فردی صادق و رو راست میشناسند؟ نیت شما چیست و چرا و با چه هدفی نظرات خود را بیان میکنید؟ آیا مطمئن هستید که ایدههای شما به درد سازمان و سایر کارمندان خواهد خورد؟
[آکادمیمدیریت]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Forbes
🔸شاید به دنبال تجربهای تازه هستید یا شغل فعلیتان دیگر برایتان جذابیتی ندارد یا شاید هم دلتان میخواهد همه چیز را زیرورو کنید. حالا بعد از چند ماه یا شاید چند سال فکر کردن به این موضوع به این نتیجه رسیدهاید که وقت تغییر است. حرکت بزرگی است! اما تا دست به کار نشدهاید، حواستان باشد مرتکب این سه اشتباه نشوید تا فرآیند سادهتری را تجربه کنید.
◽️۱. باید از صفر شروع کنید
اگر سالها سخت تلاش کرده و برای جایگاه حرفهای کنونیتان زحمت کشیده باشید، تصور از نو شروع کردن میتواند ترسناک باشد. اما بیشتر تغییرات شغلی معمولا آنقدری که به نظر میرسد ریشهای و دراماتیک نیستند. پس قرار نیست همه مهارتهایتان را دور بریزید.
🔹برای شروع میتوانید شرح شغلی خود را مرور و مهارتهای اکتسابیتان را لیست کنید. چه مهارتهایی بینشاخهای هستند؟ کدامها در نقش کاملا متفاوتی به کار میآیند؟ وقتی بفهمید چقدر از مهارتهایتان را میتوانید با خودتان ببرید شگفتزده میشوید.
🔹به عنوان مثال فرض کنید متخصصی در حوزه خدمات مشتری هستید و حالا میخواهید مدیر پروژه شوید. تجربه شما در برخورد با مشتریان، حل مشکلات و سروکار داشتن با آدمهای متفاوتی از بخشهای گوناگون سازمان در نقش جدید، بسیار به کارتان میآید، پس جعبهابزار شغل جدیدتان اصلا آن طور که فکر میکنید خالی نیست و بیش از آنچه که فکرش را میکنید به درد بخور و کار راه انداز است.
◽️۲. باید به دانشگاه برگردید
عدهای بر این باورند که یک مدرک جدید، حالا چه کارشناسی باشد یا کارشناسی ارشد، خیلی جادویی بلاتکلیفیها و مشکلات شغلیشان را از بین میبرد و آنها را به شغل رویاییشان میرساند. اما متاسفانه همیشه از این خبرها نیست. درست است که اگر قصد داشته باشید وکیل یا پزشک شوید، حتما به مدرک مرتبطش احتیاج خواهید داشت، اما برای خیلی از حوزههای دیگر چنین الزام سفت و سختی وجود ندارد.
🔹مثلا اگر تصمیم گرفتهاید که تدریس را رها کنید و وارد حوزه بازاریابی دیجیتال شوید لازم نیست همهچیز را رها کنید و به دانشگاه برگردید تا مدرک بازاریابیتان را بگیرید. برای این مورد استعداد در تولید محتوا و مدیریت پروژهها به همان اندازه لازم و ارزشمند است. در حوزههایی مثل بازاریابی دیجیتال یا مدیریت پروژه، مهارتهای عملی، گواهینامهها و تجربیات مرتبط اغلب از مدرک تحصیلی ارزشمندتر هستند.
◽️۳. خرابکردن پلهای پشت سر
فراموش نکنید که کارفرمایان آینده برایشان مهم است که شما کار قبلی را چگونه ترک کردهاید و یک سابقه بد، پیدا کردن فرصت خوب بعدی را تبدیل به یک چالش سخت میکند. دنیای کسبوکار کوچکتر از آن چیزی است که فکر میکنید و هرگز نمیدانید کی و کجا دوباره با همکاری قدیمی مواجه میشوید یا به توصیه او احتیاج پیدا میکنید. به همین دلیل، ترک کار حرفهای و حفظ روابط دوستانه بسیار مهم است.
🔹موفقیت در درازمدت به گسترش شبکه روابط حرفهایتان وابسته است. ارتباطات شما میتوانند درهای منتهی به مشتریان جدید، مشاغل تازه و هرآنچه را که فکرش را بکنید به رویتان باز کنند. اگر حالا زمان بگذارید و این روابط را ایجاد و تقویت کنید، در آینده نتیجهاش را میبینید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM