🔸ما انسانها معمولاً قادر نیستیم منشا احساسات، رفتار و افکارمان را درست و دقیق مشخص کنیم. درواقع، بیشتر اوقات احساسات، رفتار و افکارمان را به منابع و عوامل نادرست و نامناسب پیوند میدهیم. به این پدیده «کژپیوندی ذهنی» (Mental Misattribution) میگویند.
🔹کژپیوندی ذهنی نوعی خطای شناختی است که در آن ما تمایل داریم احساسات، افکار و رفتارمان را به منابع و عوامل نامناسب و نادرست نسبت دهیم. برای مثال، اگر فردی منشا احساسات ناخوشایند و رفتار نادرست خود را به همسرش نسبت بدهد و او را مقصر بداند، در دام «خطای کژپیوندی ذهنی» افتاده است.
🔹برای فهم درست و دقیق کژپیوندی ذهنی، لازم است با اصطلاح «روانشناسی اِسناد» آشنا شویم. روانشناسی اِسناد به این سوال مهم و اساسی پاسخ میدهد: افراد چگونه علت و منشا رویدادها و رفتارها را تبیین و تفسیر میکنند؟
🔹طبق نظریهی روانشناسی اِسناد ما تمایل داریم موفقیتهایمان را به عوامل درونی مانند هوش، تلاش و شخصیتمان ربط بدهیم و موفقیتهای دیگران را به عوامل بیرونی مانند شانس، موقعیت، محیط و روابط نسبت بدهیم. برای مثال، اگر ما در امتحانات نمرات عالی کسب کنیم، آن را به تلاش و استعداد خودمان نسبت میدهیم. اما اگر دیگران نمرات عالی بگیرند، آن را به عوامل بیرونی مانند شانس یا آسان بودن امتحان ربط میدهیم. طبق این نظریه ما همچنین تمایل داریم شکستهایمان را به عوامل بیرونی و شکستهای دیگران را به عوامل درونی نسبت بدهیم.
یکی از عوامل شکلگیری کژپیوندی ذهنی تحریفهای شناختی است. تحریفهای شناختی شکل افراطگونهی خطاهای شناختیاند که معمولاً به افسردگی، استرس و اضطراب منجر میشوند. درواقع، تفاوت تحریف شناختی و خطای شناختی این است که تحریفهای شناختی افراطگونه، اغراقآمیز، شخصی، منحصربهفرد و بسیار مخرباند. برای مثال، فیلتر کردن نوعی تحریف شناختی است که در آن فرد تمام نقاط مثبت دیگران را کلاً نادیده میگیرد، و تمام تمرکزش روی نقاط منفی آنهاست. تفکر سیاهوسفید، تعمیم افراطی، فاجعهسازی و شخصیسازی از دیگر انواع تعریفهای شناختی هستند.
کژپیوندی پیامدهای متعددی به دنبال دارد، از جمله:
▫️روابط ناسالم
▫️سوءتفاهم
▫️مشاجره و دعوا
▫️سوءادراک
▫️به خطر افتادن سلامت روان
▫️تکرار شکست در زندگی
🔹ازآنجاکه کژپیوندی ذهنی سبب میشود عوامل بیرونی را منشا شکستهایمان بدانیم و بههیچوجه خودمان را مقصر نمیدانیم، شکستها تکرار میشوند. حتی اگر سرمان هم به سنگ بخورد، باز هم اشتباهاتمان را تکرار میکنیم. این ویژگی ماهیت موذیانهی کژپیوندی ذهنی را بهخوبی نشان میدهد.
ما نمیتوانیم به طور کامل از شر خطای کژپیوندی ذهنی خلاص شویم، چون ما مدام احساسات، افکار و رفتار ناخوشایندمان را به عوامل خارجی نسبت میدهیم. بااینحال، میتوانیم با گامهای فکری پیامدهای آن را کاهش دهیم. گامهای فکری که میتوانند آسیبهای این خطای شناختی را کاهش دهند عبارتاند از:
▫️آگاهی از خطای کژپیوندی ذهنی
▫️تمرین ذهنآگاهی و خودآگاهی
▫️تمرین خویشتننگری یا درونکاوی
▫️به چالش کشیدن باورها و پیشفرضها
🔹کژپیوندی ذهنی یک خطای شناختی رایج است که زندگی ما را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. این خطای شناختی روابط و سلامت روان ما را به خطر میاندازد. بنابراین، لازم است با تقویت خودآگاهی، جمعآگاهی، سازمانآگاهی، ذهنآگاهی، خویشتننگری و به چالش کشیدن پیشفرضها و باورها آسیبهای این خطای شناختی را کاهش دهیم.
[آموزشتفکرنقادانه]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸مقارن با پیشرفتهای عصر جدید و کاهش چشمگیر فعالیتهای بدنی، اگرچه بسیاری از فعالیتهای طاقتفرسا به کنار رفتهاند، اما این رویه ارمغان دیگری نیز برای انسانها داشته است؛ رخوت و افسردگی!
🔹در این ویدیو کلی مکگونیگال از یافته جالب، ساده و جدید دانشمندان برای مقابله با افسردگی، پرده بر میدارد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👤نیکلاس طالب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸استیو اندرسون در کتاب «نامههای بزوس» مینویسد: جِف بِزوس، بنیانگذار فروشگاه اینترنتی آمازون، در یکی از نامههای خود خطاب به سهامداران شرکت به سیستمهای خودکار اشاره کرد و نوشت:
🔹ما سیستمهای خودکاری میسازیم که اگر تجربهای را که برای مشتری خلق کردهایم، با استانداردهای مدنظرمان منطبق نباشد، آن سیستمها پیش از آن که مشتری شاکی شود، پول او را بازگردانند.
🔹من برای درک این موضوع، با هِنری بِلاجِت، از مشاوران بِزوس گفتگو کردم. او در پاسخ به این سوال که منظور بِزوس از سیستمهای خودکاری که پول مشتری را برمیگردانند، چیست؟ گفت:
🔹اجازه بده برای تو مثالی بزنم. چند وقت پیش یک مشتری که در حال نوشتن کتابی درباره فیلم کازابلانکا بود، این فیلم را از آمازون اجاره کرد. چون قصدش از این کار، نوشتن کتاب بود، طبیعتا مرتب فیلم را متوقف میکرد، به عقب برمیگرداند و قسمتهایی را چند مرتبه میدید تا بتواند نکاتی را که میخواهد یادداشت کند.
🔹اگر چه این مشتری از قصد این کارها را انجام میداد، ولی آمازون این کار را به حساب تجربه بد او از کرایه فیلم گذاشت و فردای روزی که مشتری فیلم را کرایه کرد، ایمیلی با این محتوا برای او فرستاد:
🔹ما متوجه شدیم هنگام تماشای فیلم کازابلانکا، از خدمات اجاره ویدیوی آمازون به دلیل قطع و وصل شدن مکرر فیلم، تجربه خوبی به دست نیاوردهاید. بابت این تجربه ناراحتکننده متاسفیم و وجه پرداختیتان را به طور کامل به حساب شما بازگرداندیم ... امیدواریم به زودی مجددا شما را ببینیم.
🔹بِلاجِت در ادامه توضیح داد: این قبیل سیستمها ناشی از وسواس شدید بِزوس به خوشحال کردن و جلب رضایت مشتریان آمازون است. در حقیقت، برخلاف بسیاری از شرکتهای دیگر، آمازون از سودهای کوتاهمدت خود بیدرنگ چشمپوشی میکند تا فرصتی برای ایجاد وفاداری بلندمدت مشتری به دست بیاورد.
[مارکتینگآز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸این انیمیشن جذاب و علمی TED، این معضل را موشکافی میکند.
[چطور]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸برایان تیل در کتاب «خلق برندهای مردمپسند» مینویسد: مدیرانِ یک برند نمیتوانند آن را به تمامی کنترل و مدیریت کنند، چون برند اصولا در ذهن مشتریان هدفش زندگی میکند.
🔹این حرف بدین معنا نیست که مدیران برند هیچ کنترلی روی برندشان ندارند، بلکه این کنترل، به صورت کامل نیست و در نتیجه مدیران برند نمیتوانند هر کاری که دلشان میخواهد با برندشان انجام بدهند.
🔹با این حال، بسیاری از مدیران برند با این تصور که مالک برند هستند، تلاش میکنند کنترل آن را به دست بگیرند و برای آن تصمیمگیری کنند. این روحیه را میتوان خطرناکترین خطا در برندینگ دانست، به خصوص اگر مدیر برند تصمیم بگیرد جایگاهسازی دوباره انجام بدهد.
🔹جایگاهسازی دوباره عبارت است از تلاش برای تغییر چیزی که تا کنون از برندمان در ذهن مشتریان آن ساخته شده و شکلدهی تصویری جدید از برند در ذهن آنها.
🔹از آن جایی که برند در ذهن مشتریان زندگی میکند و تغییر دادن ذهنیت مشتریان کار سختی است، اکثر قریب به اتفاق تلاشها برای جایگاهسازی دوباره شکست میخورند و برند مربوطه را نابود میکنند.
🔹اما چرا مدیران برند به سمت این تصمیم مهلک حرکت میکنند؟ در پاسخ به این سوال میتوان به دو دلیل اصلی اشاره کرد:
1️⃣بازار هدف برند تغییر میکند و در نتیجه مدیر برند تصمیم میگیرد جایگاه آن را از نو بسازد
2️⃣مدیر برند حوصلهاش سر میرود و میخواهد کار جدیدی انجام بدهد
🔹برای درک بهتر این خطای مهلک، بیایید نگاهی به سرنوشت برند کیمبال آفیس، که زمانی از محبوبترین برندهای مبلمان اداری در آمریکا بود، بیاندازیم.
🔹کیمبال آفیس با رقبایی چون هرمان میلر، کنال، هیورث و سایرین رقابت میکرد. با توجه به شدت رقابت در بازار مبلمان اداری، مدیران کیمبال آفیس تصمیم گرفتند جایگاه برندشان را از نو بسازند تا بتوانند به طرز موثرتری به رقابت بپردازند.
🔹مدیران کیمبال آفیس برای این منظور درباره این موضوع تحقیق کردند که جایگاه برندشان چیست؟ در پاسخ متوجه شدند برندشان بیشتر به خاطر مبلمان چوبی بسیار زیبا و دستسازشان مشهور است، اما به دلیل مشکلات مالی، این بازار بسیار کوچک شده بود.
🔹برای همین، مدیرن کیمبال آفیس تصمیم گرفتند جایگاه برندشان را از «سازنده مبلمان اداری چوبی بسیار لوکس» به «سازنده مبلمان اداری فلزی خلاقانه» تغییر بدهند.
🔹این تصمیم هر چند به ظاهر کاملا منطقی به نظر میرسید، اما در نهایت به ضرر کیمبال آفیس تمام شد و این برند ١٠ سال پس از آن به صورت کلی از بازار حذف شد.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Brightside
🔺اجتماعی باشید. به هر میزان که بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنید، در هنگام بروز مشکلات، بیشتر میتوانید روی کمک و همفکری آنها حساب باز کنید.
🔺خیلی متواضع نباشید. اگر بخواهید در زندگی به موفقیتهای بزرگی برسید، باید در جهت شکوفایی استعدادهای خود گام بردارید. توجه دیگران بر روی تواناییهای شما، نباید باعث خجالتتان شود.
🔺کاری را انجام دهید که از آن بیشتر لذت میبرید. هیچ وقت به دنبال انجام کارهایی نباشید که بقیه دوست دارند یا انتظار انجام آن را دارند.
🔺با افراد خوشبین ارتباط برقرار کنید. اگر با افراد بدبین ارتباط داشته باشید، در مقابل مشکلات جا میزنید و به سرعت از زندگی دلسرد خواهید شد.
🔺به این باور برسید که زندگی به مانند یک بازی است. گاهی در این بازی میبرید و گاهی میبازید. برخی افراد بیش از حد زندگی را جدی میگیرند و اغلب دچار استرس، نگرانی و شکست میشوند.
🔺مثبت فکر کنید. منفیبافی روی رفتارتان تأثیر میگذارد و نگرش شما را به سمت منفی سوق میدهد. در زندگی همیشه چیزهای مثبت زیادی وجود دارد که روی آن تمرکز کنید.
🔺برای خودتان ارزش قائل شوید. موفقیت خود را، چه کوچک و چه بزرگ، جشن بگیرید و برای موفقیتهای خود خوشحال باشید.
🔺لبخند بزنید. انقباض ماهیچههای صورت هنگام لبخند زدن، سبب باز شدن رگهای خونی و افزایش اکسیژن رسانی به مغز، سلولهای بدن و سیستم عصبی میشود. لبخند زدن سبب افزایش تولید هورمون اندورفین در خون میشود و به خوشبینی بیشتر کمک میکند.
🔺از زندگی یکنواخت و بیروح فاصله بگیرید. برخی افراد نمیتوانند کوچکترین ناراحتی و شکستی را در زندگی خود تحمل کنند؛ اما این هم بخشی از زندگی است و باید با آن مقابله کنید.
🔺همیشه بخندید. وقتی میخندیم احساس بهتری داریم. وقتی احساس بهتری دارید ایدههای نابی به ذهنتان خطور میکند و شانس موفقیتتان دوچندان میشود.
🔺بر روی اتفاقات مثبت پیرامون خود تمرکز کنید. اگر تمام روز به آهنگهای غمگین گوش دهید، یا تنها اخبار و حوادث تلخ را در روزنامه دنبال کنید، مطمئنا احساس خوبی نخواهید داشت.
🔺تغذیه سالم داشته باشید. غذای خوب و سالم سبب تولید اندورفین در بدن میشود و باعث شادی هر چه بیشترتان خواهد شد. پس به دنبال یک رژیم غذایی سالم و متعادل باشید.
🔺خلاق باشید. افراد خلاق معمولا زندگی شادتری دارند و این به خاطر افزایش تولید هورمون اندورفین است. همچنین کسانی که خلاقیت دارند بیشتر از دیگران از زندگی احساس رضایت میکنند.
🔺به دنبال چیزهای جدید باشید. زندگی همواره در حال تغییر است، پس امتحان کردن چیزهای جدید میتواند تغییرات قابل توجهی در زندگی شما به وجود آورد.
🔺خیلی سخت نگیرید. اگر اشتباهی مرتکب شدید عذرخواهی کنید؛ لوازمی که هرگز استفاده نمیکنید را دور بریزید؛ کارهایی که قول دادهاید را به موقع انجام دهید و هر چیزی را در جای خودش قرار دهید.
🔺زیر نور خورشید بروید. تاریکی سبب افزایش تولید ملاتونین می شود؛ که افسردگی و ورود افکار منفی به مغز را به دنبال دارد.
🔺کارهای هنری انجام دهید. انجام کارهای هنری و خلاقانه میزان فعالیت مغز را بالا میبرد و انگیزهتان را برای پیدا کردن ایدههای جدید و نو افزایش میدهد.
🔺به دامن طبیعت بروید. حتی یک گردش کوتاه در طبیعت یا پارک نزدیک خانهتان هم میتواند انرژیتان را دوچندان کند.
🔺به دنبال جذابیت بیشتر باشید. حتی یک لباس ساده ولی شیک میتواند به جذابیت شما بیفزاید.
🔺به این باور برسید که خوششانس هستید. به تمام چیزهای خوبی که در زندگی برایتان اتفاق افتاده فکر کنید؛ به داشتههایتان فکر کنید و برای تمام چیزهایی که دارید شکرگزار باشید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸ممکن است از خود بپرسیم آیا خلاقیت در کمپانیهای خارقالعادهای مثل دیزنی هم ممکن است که یک روزی تمام شود؟
جواب ناامیدکننده اینست: بله!
🔹در این ویدیو مشاهده خواهید کرد که چگونه دیزنی خلاق تبدیل به شرکتی خستهکننده و ناموفق شد؛ و اینکه مدیران دیزنی چگونه این معضل را برطرف کردند.
[انتخاب]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸این روزها، کمتر کارمندی پیدا میشود که از «ارزیابی عملکرد سالانه» استقبال کند. مورد قضاوت و انتقاد قرار گرفتن، آن هم از سوی کسانی که مافوق شما هستند، هم ترسناک است، هم استرس آور.
🔹به همین علت، کسانی که ارزیابی عملکرد کارکنان را بر عهده دارند باید بکوشند که این فرآیند، جامع و سازنده باشد. هر چه این فرآیند موشکافانه تر و دربرگیرنده جزئیات بیشتری باشد، نتایج بهتری خواهد داشت و بدون شک، انتخاب عبارات و اظهارنظرهای هوشمندانه میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
◽️ارزیابی عملکرد باید چه چیزهایی را شامل شود؟
1⃣نقاط مثبت و منفی
یک فرآیند ارزیابی بد میتواند به کاهش بازدهی، تضعیف روحیه و حتی استعفای کارکنان منجر شود. بنابراین، باید علاوه بر انتقادها و اظهارنظرهای منفی، با ارائه بازخوردهای مثبت و سازنده، این فرآیند را تعدیل کنید.
هدف از ارزیابی عملکرد، شناسایی زمینههایی است که نیاز به بهبود دارند اما برای آنکه بتوانید با کارکنان خود ارتباط خوبی داشته باشید، باید به نقاط قوت و موفقیتهای آنها نیز اقرار و تاکید کنید.
2⃣اهداف و چشماندازها
از آنجا که بسیاری از کسب وکارها پرمشغله هستند، گاهی امکان بررسی عملکرد کارکنان بهصورت مجزا وجود ندارد. کارکنان در حال انجام کارها بهصورت تیمی هستند، اما شاید نتوانید روند پیشرفت تکتک آنها را زیر نظر بگیرید.
طی دوره ارزیابی عملکرد، زمانی را به گفتوگو با تکتک کارکنان اختصاص دهید. با کمک هم، اهداف شخصی اش را تعیین کنید و درباره نقش او در محقق ساختن اهداف کلی سازمان صحبت کنید. به این ترتیب آنها انگیزهای برای تلاش پیدا خواهند کرد.
3⃣بازخورد مفید و سازنده
گرچه نباید با کارکنان بر سر تک تک جنبههای منفی عملکردشان جر و بحث کنید، اما باید به آنها فرصت دهید تا به پیشنهادهای شما پاسخ دهند. این اقدام میتواند از مشکلات پنهان کسب وکارتان پرده بردارد و میان شما و کارمندتان ارتباط برقرار کند.
اگر به کارکنان فرصت دهید که بهطور مستمر به شما بازخورد دهند، آنها قطعا برای شما احترام بیشتری قائل خواهند بود.
[دنیای اقتصاد]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1️⃣ سیستم پاداش را به گونه ای طراحی نکنید که تعادل بین زندگی شخصی و کاری از بین برود.
2️⃣ قبل از تخصیص پاداش، معیارهای سنجش عملکرد را تعریف و عملکرد را اندازه گیری کنید.
3⃣ آن نوع پاداش های مالی و غیر مالی را انتخاب نکنید که شرکت توانایی پرداخت آنها را ندارد.
4️⃣ فراموش نکنید که علاوه بر پول، اعتماد، احترام، روابط با همکاران کار ارزشمندو پیشرفت درکار مهم است.
5️⃣ سیستمی طراحی کنید که همه افراد شایسته را در برگرفته موانع ورود نداشته باشدو به نفع عده خاصی نباشد.
6️⃣ سعی کنید پاداش های مالی و غیر مالی شفاف بوده و در معرض دید همه قرار گیرد.
7️⃣ سعی کنید فاصله زمانی بین عملکرد افراد و پاداش زیاد نباشد.
8️⃣ پاداش مقطوع و مستمر تعریف نکنید که اگر عملکرد افت کرد نتوانید پاداش را قطع کنید.
9️⃣ پاداش های غیر مالی همچون نشانهای افتخار شرکت، تقدیر در خبرنامه سازمان، تشکر در مراسم، تقدیر نامه ، ارتقاء، تجهیزات بهتر، مرخصی های تشویقی، مسئولیت و آزادی عمل بیشتر را فراموش نکنید.
[مدیریت منابع انسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM