مجید حمیدا
Photo
تغییر و دگرگونی
بعضی از جملات - از جمله همین گفته از دالای لاما - خیلی جالب و پرمغزن، اما نمایانگر همهٔ شرایط و وضعیتها نیستن. اگر این عبارت رو از دید روانشناسانه که تقریباً همه چیز رو به خود و روان انسان مربوط میکنه ببینیم، این طور تصور میشه که فرد فرد ما توان انجام هر کار و تغییری رو داریم و نتیجهٔ چنین تفکری در خیلی از شرایط که امکان تغییر وضعیت نیست ممکنه که باعث سرخوردگی بشه. از طرفی اگر ما دیدگاه جامعهشناسانه رو در نظر بگیریم که تأکیدش بر قوانین و کنشهای اجتماعی و فرهنگ عمومیه و امکان انجام تغییرات بسیاربسیار اندکی رو برای فرد متصوره، ممکنه که دچار ناامیدی بشیم. پس لطفاً در مواجهه با جملات این چنینی - حتی از بزرگانی مثل دالای لاما - کمی در موردش فکر کنید، سبکسنگین و ارزیابیش کنید و بعد اون رو گفته رو الگو یا سرمشق خودتون قرار بدید. در نهایت فراموش نکنید که ما در رشد فردی قراره که به بزرگی و عظمتی که در جوهرهٔ هر کدوم از ماست برسیم، ولی قرار نیست که دچار خودبزرگبینی یا توهم بشیم.
پینوشت: لطفاً توجه کنید که هدف از این نوشته تغییرات بیرونیه و در این شرایط هم اگر نتیجهمحور نباشیم و کاری که انجام میدیم بر پایهٔ راستی و درستی اون کار باشه، نه فقط دچار سرخوردگی نمیشیم، بلکه احساس رضایت درونی هم میکنیم.
#تغییر #دگرگونی #گزینش #انتخاب #روانشناسی #جامعه_شناسی #قانون #قوانین #فرد #جامعه #فرهنگ #انسان #پشه #خواب #بیداری #واقع_بینی #دالای_لاما #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
بعضی از جملات - از جمله همین گفته از دالای لاما - خیلی جالب و پرمغزن، اما نمایانگر همهٔ شرایط و وضعیتها نیستن. اگر این عبارت رو از دید روانشناسانه که تقریباً همه چیز رو به خود و روان انسان مربوط میکنه ببینیم، این طور تصور میشه که فرد فرد ما توان انجام هر کار و تغییری رو داریم و نتیجهٔ چنین تفکری در خیلی از شرایط که امکان تغییر وضعیت نیست ممکنه که باعث سرخوردگی بشه. از طرفی اگر ما دیدگاه جامعهشناسانه رو در نظر بگیریم که تأکیدش بر قوانین و کنشهای اجتماعی و فرهنگ عمومیه و امکان انجام تغییرات بسیاربسیار اندکی رو برای فرد متصوره، ممکنه که دچار ناامیدی بشیم. پس لطفاً در مواجهه با جملات این چنینی - حتی از بزرگانی مثل دالای لاما - کمی در موردش فکر کنید، سبکسنگین و ارزیابیش کنید و بعد اون رو گفته رو الگو یا سرمشق خودتون قرار بدید. در نهایت فراموش نکنید که ما در رشد فردی قراره که به بزرگی و عظمتی که در جوهرهٔ هر کدوم از ماست برسیم، ولی قرار نیست که دچار خودبزرگبینی یا توهم بشیم.
پینوشت: لطفاً توجه کنید که هدف از این نوشته تغییرات بیرونیه و در این شرایط هم اگر نتیجهمحور نباشیم و کاری که انجام میدیم بر پایهٔ راستی و درستی اون کار باشه، نه فقط دچار سرخوردگی نمیشیم، بلکه احساس رضایت درونی هم میکنیم.
#تغییر #دگرگونی #گزینش #انتخاب #روانشناسی #جامعه_شناسی #قانون #قوانین #فرد #جامعه #فرهنگ #انسان #پشه #خواب #بیداری #واقع_بینی #دالای_لاما #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
ادبیات و خودشناسی
فکر میکنم کاربرد این بیت از سعدی این قدر روشنه که نیازی به تفسیر نداشته باشه، اما بد نیست که چندتا مثال رو با هم مرور کنیم و بعد بریم سراغ اصل مطلب.
کسی رو در نظر بگیرید که میخواد وزن کم کنه. این شخص میتونه رژیمهای سفت و سخت بگیره و بعد از یه مدت خسته بشه و رهاش کنه یا میتونه آهستهآهسته با رژیم غذایی درست یا ورزش منظم این کارو انجام بده. توی کار، این مثال رو برای کسی که نقشههای بلندپروازانه میکشه و اول کار، شب و روزش رو توش میذاره و کمکم انگیزهش رو از دست میده، میشه به کار برد. فکر میکنم مثال روابط رو هم شما بهتر از من در موردش بدونید؛ کسایی که توی روابط عاطفی خیلی تند پیش میرن و خیلی زود تبشون فروکش میکنه و هزار و یک بهونه هم براش دارن.
اما اصل مطلب مربوط به کساییه که آهسته و پیوسته میرن، اما به مرور دچار سرخوردگی یا ناامیدی میشن. اجازه بدید با مثالی از خودم شروع کنم. من بیش از بیست و پنج ساله که در زمینهٔ فرهنگی فعالیت میکنم و آهسته و پیوسته این مسیر رو طی کردم، اما اگر به تغییراتی که توی این بازهٔ زمانی باعثش بودم توجه نکنم، خیلی راحت میتونم دچار سرخوردگی بشم. همین مثال رو میشه در مورد اون رژیم غذایی هم زد. اگر کسی که داره آرومآروم وزن کم میکنه به کاهش وزن اندک روزانهش توجه نکنه، خیلی زود میتونه ناامید بشه و رژیمش رو رها کنه. توی ورزش، رابطه، کار و زندگی و مسایل اجتماعی و فرهنگی هم میشه دچار همین اشتباه شد و بدون توجه به مسیر طی شده و تغییرات به وجود اومده، به سمت ناامیدی رفت.
پس خواهش میکنم به تغییرات کوچیک راهی که درش هستید و هستیم توجه کنید و انتظار تغییرات یه شبه رو از خودتون و اطرافیان و فرهنگ و جامعه نداشته باشید تا دچار ناامیدی و سرخوردگی نشید.
#تغییر #دگرگونی #آهستگی #پیوستگی #امید #ناامیدی #انگیزه #کار #زندگی #فرهنگ #جامعه #رژیم #ورزش #وزن #شغل #واقع_بینی #سعدی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
فکر میکنم کاربرد این بیت از سعدی این قدر روشنه که نیازی به تفسیر نداشته باشه، اما بد نیست که چندتا مثال رو با هم مرور کنیم و بعد بریم سراغ اصل مطلب.
کسی رو در نظر بگیرید که میخواد وزن کم کنه. این شخص میتونه رژیمهای سفت و سخت بگیره و بعد از یه مدت خسته بشه و رهاش کنه یا میتونه آهستهآهسته با رژیم غذایی درست یا ورزش منظم این کارو انجام بده. توی کار، این مثال رو برای کسی که نقشههای بلندپروازانه میکشه و اول کار، شب و روزش رو توش میذاره و کمکم انگیزهش رو از دست میده، میشه به کار برد. فکر میکنم مثال روابط رو هم شما بهتر از من در موردش بدونید؛ کسایی که توی روابط عاطفی خیلی تند پیش میرن و خیلی زود تبشون فروکش میکنه و هزار و یک بهونه هم براش دارن.
اما اصل مطلب مربوط به کساییه که آهسته و پیوسته میرن، اما به مرور دچار سرخوردگی یا ناامیدی میشن. اجازه بدید با مثالی از خودم شروع کنم. من بیش از بیست و پنج ساله که در زمینهٔ فرهنگی فعالیت میکنم و آهسته و پیوسته این مسیر رو طی کردم، اما اگر به تغییراتی که توی این بازهٔ زمانی باعثش بودم توجه نکنم، خیلی راحت میتونم دچار سرخوردگی بشم. همین مثال رو میشه در مورد اون رژیم غذایی هم زد. اگر کسی که داره آرومآروم وزن کم میکنه به کاهش وزن اندک روزانهش توجه نکنه، خیلی زود میتونه ناامید بشه و رژیمش رو رها کنه. توی ورزش، رابطه، کار و زندگی و مسایل اجتماعی و فرهنگی هم میشه دچار همین اشتباه شد و بدون توجه به مسیر طی شده و تغییرات به وجود اومده، به سمت ناامیدی رفت.
پس خواهش میکنم به تغییرات کوچیک راهی که درش هستید و هستیم توجه کنید و انتظار تغییرات یه شبه رو از خودتون و اطرافیان و فرهنگ و جامعه نداشته باشید تا دچار ناامیدی و سرخوردگی نشید.
#تغییر #دگرگونی #آهستگی #پیوستگی #امید #ناامیدی #انگیزه #کار #زندگی #فرهنگ #جامعه #رژیم #ورزش #وزن #شغل #واقع_بینی #سعدی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
ادبیات و خودشناسی
پیش از هر چیز، ببینیم که دانستههای ما از کجا مییان.
در خردسالی چیزهایی که بزرگترها میگن و همین طور تجربههای دوران کودکیمون در محیط خانواده، سنگ بنای دانستههای ما میشن. کمی بعد چیزایی که توی مدرسه، دانشگاه و محیط اطرافمون یاد میگیریم و البته کماکان تجربههای فردیمون، دانستههای ما رو میسازن. در سنین بالاتر هم که خودمون تشکیل خانواده میدیم و سر کار میریم، مسایل مرتبط با کار و زندگی و اخباری که تو اینجا و اونجا میبینیم و میشنویم یا پیامها و پیامکهایی که دست به دست میشه و به دست ما میرسه، دانستههای ما رو شکل میدن. ناگفته نماند، بعضی از ماها که کنجکاوتر از بقیه هستیم، «جهت کسب اطلاعات بیشتر» یا «برای دریافت دانستههای بیشتر» توی دورهها و کلاسهای مختلف حقیقی یا مجازی که پیروان یا دنبالهروهای بییشتری دارن شرکت میکنیم و گفتهها و آموزههای معلم یا استادمون به اضافهٔ دانستههایی که پیشتر گفتم، میشن منبع اطلاعات درست و نادرستی که حالا سخت بهشون باور داریم.
اما کی قراره که این دانستهها رو بررسی کنیم؟ کی قراره صحت و سقم اطلاعات یا درستی و نادرستی دانستههامون رو بسنجیم؟ شاید بد نباشه که بعد از خوندن این نوشته، جای شک رو برای دانستههای پیشینمون که اغلب از تجربههای محدودمون سرچشمه میگیرن، باقی بذاریم و با اطلاعاتی که هر روز تو دنیای واقعی و مجازی به دستمون میرسه، سنجیدهتر برخورد کنیم.
پینوشت: برای روشنتر شدن این بحث، پیشنهاد میکنم کتاب «پنجمین پیمان»، نوشتهٔ دن میگل روییز با ترجمهٔ خانم هنگامه آذرمی رو مطالعه کنید.
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دانسته #دانش #تجربه #اطلاعات #خرافات #درست #نادرست #غلط #اشتباه #میگل_روییز #خانواده #جامعه #پنجمین_پیمان #چهار_میثاق #معلم #استاد #روییز #میگل_روییز #هنگامه_آذرمی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
پیش از هر چیز، ببینیم که دانستههای ما از کجا مییان.
در خردسالی چیزهایی که بزرگترها میگن و همین طور تجربههای دوران کودکیمون در محیط خانواده، سنگ بنای دانستههای ما میشن. کمی بعد چیزایی که توی مدرسه، دانشگاه و محیط اطرافمون یاد میگیریم و البته کماکان تجربههای فردیمون، دانستههای ما رو میسازن. در سنین بالاتر هم که خودمون تشکیل خانواده میدیم و سر کار میریم، مسایل مرتبط با کار و زندگی و اخباری که تو اینجا و اونجا میبینیم و میشنویم یا پیامها و پیامکهایی که دست به دست میشه و به دست ما میرسه، دانستههای ما رو شکل میدن. ناگفته نماند، بعضی از ماها که کنجکاوتر از بقیه هستیم، «جهت کسب اطلاعات بیشتر» یا «برای دریافت دانستههای بیشتر» توی دورهها و کلاسهای مختلف حقیقی یا مجازی که پیروان یا دنبالهروهای بییشتری دارن شرکت میکنیم و گفتهها و آموزههای معلم یا استادمون به اضافهٔ دانستههایی که پیشتر گفتم، میشن منبع اطلاعات درست و نادرستی که حالا سخت بهشون باور داریم.
اما کی قراره که این دانستهها رو بررسی کنیم؟ کی قراره صحت و سقم اطلاعات یا درستی و نادرستی دانستههامون رو بسنجیم؟ شاید بد نباشه که بعد از خوندن این نوشته، جای شک رو برای دانستههای پیشینمون که اغلب از تجربههای محدودمون سرچشمه میگیرن، باقی بذاریم و با اطلاعاتی که هر روز تو دنیای واقعی و مجازی به دستمون میرسه، سنجیدهتر برخورد کنیم.
پینوشت: برای روشنتر شدن این بحث، پیشنهاد میکنم کتاب «پنجمین پیمان»، نوشتهٔ دن میگل روییز با ترجمهٔ خانم هنگامه آذرمی رو مطالعه کنید.
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دانسته #دانش #تجربه #اطلاعات #خرافات #درست #نادرست #غلط #اشتباه #میگل_روییز #خانواده #جامعه #پنجمین_پیمان #چهار_میثاق #معلم #استاد #روییز #میگل_روییز #هنگامه_آذرمی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا