مجید حمیدا
Photo
#تمرین
#نور آگاهی را به انتخابهای هشیارانه و ناهشیارانهٔ خود بتابانیم.
تمرینی برای #آگاهی
در #کتاب #سؤالهای_درست، نوشتهٔ #دبی_فورد با ترجمهٔ کمنظیر #ریحانه_فرهنگی، در مورد #فکر، #انتخاب، #تصمیم و #نقشهٔ_راه، زیاد صحبت شده. این که ما هر روز با هزاران فکر و صدها انتخاب رو به رو هستیم که تعدادی از این انتخابها #هوشیارانه و خیلی از اونها ناهوشیارانهست. تکلیف انتخابهای #ناهوشیارانه کم و بیش مشخصه و باید این انتخابها به سطح هوشیاریمون آورده بشه، اما نکتهٔ مهم اینه که خیلی از انتخابهای هوشیارانهمون هم ممکنه #ناآگاهانه گرفته بشه؛ یعنی این که این انتخابها هر چند که هوشیارانهست، اما با مقصد دلخواهمون یا خواستهها و آرزوهای ژرفمون در #زندگی همسو یا همجهت نیست.
مثالهای مختلفی از انتخابهای هوشیارانه، اما ناآگاهانه میشه زد: مثل خریدن یک کالای غیر ضروری، وقتی متعهد شدیم پسانداز کنیم یا بدهیمون رو بپردازیم، مثل خوردن فستفود یا غذای پرکالری، وقتی با خودمون قرار گذاشتیم که وزنمون رو کم کنیم، مثل وقتگذرونی توی اینترنت یا شبکههای اجتماعی، وقتی دلمون #صمیمیت میخواد یا تعهد دادیم که رابطهٔ عاطفیمون رو بهبود بدیم، مثل چشمچرونی کردن وقتی دلمون میخواد رابطهٔ #زناشویی پرشوری داشته باشم، مثل #رفیقبازی وقتی قراره آدم #خانواده باشیم یا فردی رو برای زندگی انتخاب کنیم که خانوادهدوست باشه و ... .
پینوشت: باید پیش از هر چیز خواستههایی که از عمق جانمون مییاد رو پیدا کنیم و بعد نور آگاهی رو به به همهٔ انتخابهای روز به روزمون بتابونیم، وگرنه هر روز از اونچه که برامون #خشنودی_بلندمدت به همراه داره، دورتر و دورتر میشیم.
#مجید_حمیدا
#راه #رضایت #خشنودی #عشقورزی #خودویرانگری #کاهش_وزن #رابطهٔ_عاطفی #ولخرجی
#نور آگاهی را به انتخابهای هشیارانه و ناهشیارانهٔ خود بتابانیم.
تمرینی برای #آگاهی
در #کتاب #سؤالهای_درست، نوشتهٔ #دبی_فورد با ترجمهٔ کمنظیر #ریحانه_فرهنگی، در مورد #فکر، #انتخاب، #تصمیم و #نقشهٔ_راه، زیاد صحبت شده. این که ما هر روز با هزاران فکر و صدها انتخاب رو به رو هستیم که تعدادی از این انتخابها #هوشیارانه و خیلی از اونها ناهوشیارانهست. تکلیف انتخابهای #ناهوشیارانه کم و بیش مشخصه و باید این انتخابها به سطح هوشیاریمون آورده بشه، اما نکتهٔ مهم اینه که خیلی از انتخابهای هوشیارانهمون هم ممکنه #ناآگاهانه گرفته بشه؛ یعنی این که این انتخابها هر چند که هوشیارانهست، اما با مقصد دلخواهمون یا خواستهها و آرزوهای ژرفمون در #زندگی همسو یا همجهت نیست.
مثالهای مختلفی از انتخابهای هوشیارانه، اما ناآگاهانه میشه زد: مثل خریدن یک کالای غیر ضروری، وقتی متعهد شدیم پسانداز کنیم یا بدهیمون رو بپردازیم، مثل خوردن فستفود یا غذای پرکالری، وقتی با خودمون قرار گذاشتیم که وزنمون رو کم کنیم، مثل وقتگذرونی توی اینترنت یا شبکههای اجتماعی، وقتی دلمون #صمیمیت میخواد یا تعهد دادیم که رابطهٔ عاطفیمون رو بهبود بدیم، مثل چشمچرونی کردن وقتی دلمون میخواد رابطهٔ #زناشویی پرشوری داشته باشم، مثل #رفیقبازی وقتی قراره آدم #خانواده باشیم یا فردی رو برای زندگی انتخاب کنیم که خانوادهدوست باشه و ... .
پینوشت: باید پیش از هر چیز خواستههایی که از عمق جانمون مییاد رو پیدا کنیم و بعد نور آگاهی رو به به همهٔ انتخابهای روز به روزمون بتابونیم، وگرنه هر روز از اونچه که برامون #خشنودی_بلندمدت به همراه داره، دورتر و دورتر میشیم.
#مجید_حمیدا
#راه #رضایت #خشنودی #عشقورزی #خودویرانگری #کاهش_وزن #رابطهٔ_عاطفی #ولخرجی
پیروزی و شکست
بچههایی که تو دورهٔ فوقالعادهٔ انتخابهای مسؤولانه بودن، معنی جملهٔ بالا رو به خوبی درک میکنن. این تشخیصهای اشتباه همون انتخابهای غلط کوچک یا بزرگ ما هستن که باعث اضافهوزن، ورشکستگی، از دست رفتن رؤیاها، به بن بست رسیدن روابط و ... میشه. کمی روی شکستهاتون فکر کنید و ببینید که متوجه تشخیصهای غلط و تصمیمهای نادرستی که در پی اون تشخیصها گرفتید، میشید؟
#دبی_فورد #نیمه_تاریک_وجود #سایه #خودشناسی #خودشکوفایی #سؤالهای_درست #تشخیص #تصمیم #انتخاب #شکست #موفقیت #چرا_آدمهای_خوب_کارهای_بد_میکنند #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
بچههایی که تو دورهٔ فوقالعادهٔ انتخابهای مسؤولانه بودن، معنی جملهٔ بالا رو به خوبی درک میکنن. این تشخیصهای اشتباه همون انتخابهای غلط کوچک یا بزرگ ما هستن که باعث اضافهوزن، ورشکستگی، از دست رفتن رؤیاها، به بن بست رسیدن روابط و ... میشه. کمی روی شکستهاتون فکر کنید و ببینید که متوجه تشخیصهای غلط و تصمیمهای نادرستی که در پی اون تشخیصها گرفتید، میشید؟
#دبی_فورد #نیمه_تاریک_وجود #سایه #خودشناسی #خودشکوفایی #سؤالهای_درست #تشخیص #تصمیم #انتخاب #شکست #موفقیت #چرا_آدمهای_خوب_کارهای_بد_میکنند #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
آموزگار و آموزش
پردهٔ اول: من حدود ۱۶-۱۵ سال پیش برگزاری دورههای خودشناسی رو با چندتا از دوستانم شروع کردم. از همون موقع میدیدم که بعضی از دوستان یا بهتر بگم همکارانم، انتظار دارن که رابطهٔ معلم و شاگرد، رابطهٔ مرید و مرادی باشه؛ یعنی به جای راهنمایی دیگری، براشون خط و مشی تعیین کنیم.
پردهٔ دوم: وقتی اینجا و اونجا به شیوهٔ بعضی از معلمهای خودشناسی (و گاه حتی مشاورانی که تحصیلکردهٔ این رشته هستن) نگاه میکنم، این موضوع برام پررنگتر میشه که متأسفانه برخی از ما به جای نشون دادن راه، دوست داریم که به جای دیگران تصمیم بگیریم؛ که این شیوه نه تنها به توانمندسازی اونها کمکی نمیکنه، بلکه رابطهٔ مقلدگونهای رو میسازه که کاملاً از خردورزی دوره.
پردهٔ سوم: توی چند ماه گذشته، تعدادی از همراهانی که سر کلاس شاگردان پیشین من نشده بودن، از طریق این صفحه به من پیام دادن که این همکاران از اونا میخوان که هر چی میگن، بی چون و چرا و دربست قبول کنن؛ که در واقع راه هرگونه نقد، تعامل و رشدی رو میبندن.
در همین ارتباط لازم میدونم که دو نکته رو متذکر بشم:
۱- همون طور که در نوشتهٔ بالا هم میبینید، مسؤولیت ما به عنوان معلم، راهنمایی، توانمندسازی، و رشد و پرورش انسانهاییه که خردورزانه و مهربانانه بتونن برای خودشون و زندگیشون تصمیم بگیرن.
۲- مسؤولیت شما به عنوان کسی که در جست و جوی خودشناسی یا دریافت مشاورهست، اینه که از معلم یا مشاورتون بت نسازین و در ضمن با پرهیز از الفاظ دهان پرکنی که شایبهٔ مرید و مرادی یا اوستا و شاگردی رو به وجود بیاره، از جان معلمهاتون محافظت کنین و ما رو به این وادی هل ندید.
#آموزگار #معلم #استاد #شاگرد #مشاور #مشاوره #خودشناسی #راهنمایی #توانمندسازی #رشد #پرورش #آموزش #تصمیم #خرد #خردورزی #مرید #مراد #مرید_و_مراد #رابطه_مرید_و_مراد #الکساندرا_کی_ترنفورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
پردهٔ اول: من حدود ۱۶-۱۵ سال پیش برگزاری دورههای خودشناسی رو با چندتا از دوستانم شروع کردم. از همون موقع میدیدم که بعضی از دوستان یا بهتر بگم همکارانم، انتظار دارن که رابطهٔ معلم و شاگرد، رابطهٔ مرید و مرادی باشه؛ یعنی به جای راهنمایی دیگری، براشون خط و مشی تعیین کنیم.
پردهٔ دوم: وقتی اینجا و اونجا به شیوهٔ بعضی از معلمهای خودشناسی (و گاه حتی مشاورانی که تحصیلکردهٔ این رشته هستن) نگاه میکنم، این موضوع برام پررنگتر میشه که متأسفانه برخی از ما به جای نشون دادن راه، دوست داریم که به جای دیگران تصمیم بگیریم؛ که این شیوه نه تنها به توانمندسازی اونها کمکی نمیکنه، بلکه رابطهٔ مقلدگونهای رو میسازه که کاملاً از خردورزی دوره.
پردهٔ سوم: توی چند ماه گذشته، تعدادی از همراهانی که سر کلاس شاگردان پیشین من نشده بودن، از طریق این صفحه به من پیام دادن که این همکاران از اونا میخوان که هر چی میگن، بی چون و چرا و دربست قبول کنن؛ که در واقع راه هرگونه نقد، تعامل و رشدی رو میبندن.
در همین ارتباط لازم میدونم که دو نکته رو متذکر بشم:
۱- همون طور که در نوشتهٔ بالا هم میبینید، مسؤولیت ما به عنوان معلم، راهنمایی، توانمندسازی، و رشد و پرورش انسانهاییه که خردورزانه و مهربانانه بتونن برای خودشون و زندگیشون تصمیم بگیرن.
۲- مسؤولیت شما به عنوان کسی که در جست و جوی خودشناسی یا دریافت مشاورهست، اینه که از معلم یا مشاورتون بت نسازین و در ضمن با پرهیز از الفاظ دهان پرکنی که شایبهٔ مرید و مرادی یا اوستا و شاگردی رو به وجود بیاره، از جان معلمهاتون محافظت کنین و ما رو به این وادی هل ندید.
#آموزگار #معلم #استاد #شاگرد #مشاور #مشاوره #خودشناسی #راهنمایی #توانمندسازی #رشد #پرورش #آموزش #تصمیم #خرد #خردورزی #مرید #مراد #مرید_و_مراد #رابطه_مرید_و_مراد #الکساندرا_کی_ترنفورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا