🌹محفل شهدا🌹
596 subscribers
50.4K photos
43K videos
695 files
1.9K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
ایشان در همین دوران توانست با تکمیل #تحصیلات خود در رشته #علوم اجتماعی #دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته و #پایان نامه اش را پیرامون ابعاد #شخصیتی و #اجتماعی #شهید کاوه به رشته تحریر درآورد.
🍃🌷🍃
با حضور طالبان در افغانستان و آغاز ناامنی ها در شرق کشور به عنوان #فرمانده عملیات #تیپ ویژه #شهدا در شرق ایران بار دیگر #حماسه ها و #رشادت های #رزمندگان در #کردستان را در این سوی میهن احیا کرد.
🍃🌷🍃
در کنار تمامی #فعالیت های نظامی از تلاش #علمی غافل نبود و ایشان #توانست با وجود انواع #مأموریت های محوله در مقطع #کارشناسی ارشد #مدیریت دفاعی ادامه تحصیل داده و #پایان نامه خود را با موضوع مسائل #آمایش سرزمینی در #شرق کشور تدوین کند که مورد #تقدیر استادان دانشگاهی قرار گرفت.
🍃🌷🍃
به واسطه رشادت های ایشان در تأمین #امنیت #شرق کشور بارها توسط #مسئولان نظام مورد تقدیر قرار گرفت و جایزه #فرمانده برتر در #مبارزه با مواد مخدر را از #ریاست قوه قضاییه دریافت کرد.
🍃🌷🍃
با حضور نظامی آمریکا در عراق و شرایط حساس مرزهای غربی برای رزمایش نیروی زمینی #سپاه در غرب کشور پس از سال ها ایشان دوباره به منطقه #کردستان اعزام شد.
🍃🌷🍃
#مهندس شهید #جاویدالاثر دفاع مقدس
ایرج بیات موحد
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۱/۱/۳# در شهر زنجان، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

#مهندس و#نخبه بود.
تا پایان دوره #کارشناسی ارشد در رشته #الکترونیک درس خواند،#کارمند مرکز تحقیقات مخابرات بود.
🍃🌷🍃
متاهل بود، در سال ۱۳۵۸# ازدواج کرد، ولی فرزندی نداشت.طول زندگی مشترک ایشان کمتر از #یک سال بود.
🍃🌷🍃
۶ فرزند بودند، ۴ برادر و ۲ خواهر
#فرزند دوم خانواده شان بود و #اولین پسر.
🍃🌷🍃
سال ۱۳۵۴#که از #هلند برگشت، در مرکز #خواص وابسته به #دانشگاه شریف کارس رابه عنوان #مدیر بخش الکترونیک شروع کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت سربازی اش را هم درحین #کار و#پژوهش گذراند، ودر سال ۱۳۵۷# کارت پایان خدمت را گرفت.
بعداز #پیروزی انقلاب در #تحقیقات مخابرات مشغول به کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان باشروع #جنگ تحمیلی تصمیم گرفت برود #جبهه،دوستانش خواستند منصرفش کنند،گفتند :تو آدم معمولی نیستی که بری و#بجنگی،#کارتو #مهم تراز#جنگیدنه ،تو#محقق هستی و #افتخارکشور.
🍃🌷🍃
چندین سال پشت کنکور ماند، چون گفته بود فقط و فقط #دانشگاه #شهید بهشتی و آن‌هم رشته #پزشکی. حتی رشته پزشکی شهرستان قبول می‌شد اما می‌گفت: «من نباید از خانواده‌ام دور شوم.»
🍃🌷🍃
به روایت از پدر #شهیده:
۶ ماه بیشتره که ماشین شیرین در حیاط خانه تکان نخورده 😭با همین ماشین مدام در رفت و آمد بین بیمارستان و خانه بود😭
🍃🌷🍃
#کوچک‌ترین #کارهایمان را هم انجام می‌داد از گرفتن #نان و #میوه تا #یادآوری اینکه #قرص‌هایمان را چه زمانی #بخوریم درحالی‌که همیشه سرش #شلوغ بود. بسیار کار می‌کرد.😭
🍃🌷🍃
هیچ بیماری را از #پشت در اتاقش #رد نمی‌کرد. ما بچه‌های دیگری هم داریم که آنها هم خیلی خوب‌اند؛ اما #شیرین به #خواهر و #برادرهایش فرصت نمی‌داد؛ #همیشه #پیش‌قدم #کمک بود، حتی #دستگیر #خواهر و #برادرهایش هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از رفتنش متوجه شدیم که #شیرین چقدر #دست‌به‌خیر بوده. هیچ‌وقت از #بخشش‌هایی که داشت #تعریف #نمی‌کرد ما فقط شاهد بودیم که بدون اینکه ریالی از همسایه‌ها بگیرد برای آنها آزمایش می‌نوشت.😭
🍃🌷🍃
مثل بسیاری از طلبه‌های دیگر به فعالیت‌های فرهنگی دیگر هم مشغول بود: #تأسیس انجمن علمی فرهنگی ابن سینای بلخی درسال 1385 به همراه چند تن از دوستانش #همکاری در برگزاری چندین #همایش با موضوعات #نقش علما در #فرهنگ‌سازی #افغانستان، #علما و #چشم‌انداز آینده،#امام حسین(ع)🌷 و #انسجام اسلامی و ..
🍃🌷🍃
#راه اندازی نشریه علمی فرهنگی بیان، با همکاری دیگر اعضای انجمن ابن سینا، #فعالیت فرهنگی در #افغانستان و #همکاری با #دانشگاه المصطفی در کابل در سالهای 89# و 90#
🍃🌷🍃
ایشان #منبر هم زیاد می‌رفت. هرچند که پدرش از مادحین گلستان #حسین(ع)🌷 و چادر سیاه مادرش ریشه در سلوک #مادر سادات🌷 داشت امابه پدر گفت که «من صدای خوبی ندارم و به نظرم همان #منبر بروم بهتر است و نباید مداحی کنم.»
🍃🌷🍃
یک طلبه معمولی نبود، از همان ابتدا نسبت به #مسائل #سیاسی و #فرهنگی #ایران و #افغانستان و #کشورهای دنیا توجه داشت #تربیت شده #حوزه علمیه‌ای بود که امام خمینی‌ها رنگ انقلاب و استقامت را جور دیگری به آن داده بودند.»
🍃🌷🍃
برادران و خواهرانش برای اینکه او به جای بالایی برسد خیلی #کمک می‌کردند تا خرج تحصیلش تأمین شود و مشکلی احساس نکنه😔

خواهر و برادرهای او هم در #دانشگاه‌های ایران درس خواندند. یکی #دکترایش را از #دانشگاه فردوسی ایران گرفته.

یک خواهرش هم از #دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین #فارغ‌التحصیل کارشناسی شده، یک برادرش #لیسانس جغرافیا دارد و یک برادرش هم #دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی است.

یک روز یکی از دوستان خانوادگی از #سوریه به ما زنگ زد و گفت که #محمود اینجا است. تصور ما این بود که برای کارهای #دکترایش عازم #ایران و #تهران شده است امابه #سوریه رفته بود.
🍃🌷🍃
مادرش خبر نداشت و هر بار که به ما زنگ می‌زد برای اینکه مادرش نگران نشود می‌گفت که #تهرانه، وقتی این خبر را فهمیدیم که در #سوریه است اجازه ندادیم مادرش بفهمد اما در دل خودمان تلاطمی بود که سالم برگرده😭
🍃🌷🍃
تا اینکه دوستان خانوادگی که خبر داشتند به ما اطلاع دادند که #پسرم به #شهادت رسیده😭
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم، ستارمحمودی
🍃🌷🍃
درتاریخ   ۱۳۵۴/۳/۳# در روستای مهرنجان ممسنی شیراز در خانواده ای ازتبار لرهای غیور و آزاده متولد شد.

ایشان یکی از #اعضای #نیروی دریایی #سپاه بوشهر بود که به دلیل #تسلط بر #مسائل نظامی، به‌صورت #داوطلبانه برای #دفاع از حریم #اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)🌷 راهی #سوریه شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#برادرشون #عبدالرسول از #شهدای #جنگ تحمیلی هستند که درسال   ۱۳۶۶# به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
زندگی آنها روستایی عشایری بود. یعنی تلفیقی از زندگی ساکن در روستا و کوچ و زندگی تقریبا سختی را داشتند و از طرف دیگر پدر و مادر به شدت عقاید #مذهبی داشتند.
🍃🌷🍃
گله ما پرتعداد نبود، اما پدر ایشان همیشه #نیمی از آن‌ها را نذر #سیدالشهدا (ع)🌷 می‌کرد. #برکت این #کار‌ها وارد #زندگیشان شد.#معنویت #نان حلال توجه به #اهل بیت🌷  به زندگی آنها باعث شد به این #نقطه برسند.
🍃🌷🍃
ایشان #کارشناسی #ادبیات #دانشگاه شیراز و #کارشناسی #ارشد مدیریت MBA#دانشگاه قشم رو داشت در چند #رشته ورزشی از جمله #ژیمناستیک تکواندو،#فوتبال ساحلی،#شنا و #کوهنوردی#مقام‌آور بود و #استاد #موشک دوش پرتاب بود.
🍃🌷🍃
بعد از اتمام دبیرستان، در#کنکور سراسری شرکت کرد وبه علت #جابه جایی در #کد رشته های امور تربیتی و تربیت بدنی در رشته تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم پذیرفته شد.
🍃🌷🍃
در این هنگام 25#روز بود که #خدمت مقدس سربازی را شروع کرده بود و در شهرستان رشت دوران آموزشی را می گذراند ،بعد از پذیرفته شدن در #دانشگاه، به اراک بازگشت.
🍃🌷🍃
چون ایشان از  رشته قبولی اش راضی نبود. بعد از گذشت دو ماه از تحصیل از این رشته انصراف داد و سرانجام در سال 1363# در #آزمون دانشگاه #امام صادق (ع)🌷شرکت و به خواست #خدا قبول شد.
🍃🌷🍃
این مرحله جدیدی از #رشد و #تکامل ایشان بود و نهال وجودش در مکتب #امام صادق(ع)🌷 به بار نشست، بارها می گفت، پذیرفته شدنم در این دانشگاه، #رحمت و #سعادت الهی بود.
🍃🌷🍃
#عبادات و #طاعات مخلصانه،#صبر و #حوصله، #شمّ دقیق و قوی #سیاسی، پ#شتکار و #همت تحصیل، #خلوص نیت، و #شکیبایی در م#باحثه و ... غنچه هایی بودندکه در #مکتب #امام صادق(ع)🌷 به گل نشستند.
🍃🌷🍃
ایشان در #اردیبهشت سال 1365# با رضایت خانواده  برای #اولین بار به #آرزوی همیشگی اش رسید و #همراه گروهی #تبلیغی از دانشگاه #عازم #جبهه شد.
🍃🌷🍃
#جانباز شهید دفاع مقدس، حاج ایوب بلندی
🍃🌷🍃
درتاریخ   ۱۳۳۹/۹/۱#  در شهر تبریز در خانواده ای مهربان و صمیمی متولد شد.

پدرش اسم ایشان را ایوب گذاشتند  تا #اسوه #صبر و# استقامت باشد تحصیلاتش را تا  مدرک #فوق دیپلم تربیت معلم ادامه داد سپس به #استخدام آموزش و پرورش درآمد.
🍃🌷🍃
ایشان# برادر #شهید هم هست.
برادر#پاسدارش «حسن بلندی» متولد سال 1345# بود که در #منطقه شلمچه بر اثر #اصابت تركش در 10#دی‌ماه  1366# به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #یاری برادرانش در #جهادسازندگی پیوست تا اینکه #وزارت آموزش و پرورش از ایشان خواست به محل #خدمت خود برگرد.
🍃🌷🍃
در #آذرماه سال ۱۳۶۲# ازدواج کرد و بار دیگر در #دانشگاه تهران در رشته #مدیریت دولتی ادامه تحصیل داد و توانست مدرک #کارشناسی را دریافت کند.
🍃🌷🍃
#اولین بار ایشان در روز #چهارم #مهرماه سال ۱۳۵۹# به #جبهه رفت و در #عرصه‌های #جانبازی و #نبرد بارها #مجروح شد  به طوریکه در #جای جای #بدنش #قطعه‌ای از #ترکشهای #سربی #جنگ بود.
🍃🌷🍃
#پزشک مدافع سلامت،#شهید اصغر آقامحمدی
🍃🌷🍃
ایشان #فوق تخصص ایمونولوژی و #آلرژی اطفال و #رئیس مرکز #تحقیقات نقص ایمنی #دانشگاه تهران بود.
🍃🌷🍃
درتاریخ  ۱۳۳۰/۳/۸# در اهواز در یک محله متوسط به اسم لشکر آباد به دنیا آمد، پدر و مادرش اصالتاً ملایری بودند که به اهواز مهاجرت و سال ها در اهواز زندگی کردند.
🍃🌷🍃
۴#خواهر و برادر بودند ، در دوره دبستان خیلی درسخوان نبود و سطح دبستانشان هم نیز از سطح بالای آموزشی برخوردار نبود. 

#ویژگی بارزی که ایشان داشت این بود که #پرسشگر بود و #دوست داشت همه چیز را بداند.
🍃🌷🍃
در دوران ابتدائی دوست داشت #حقوق بخواند. دلیل این علاقه هنوز هم برایش روشن نیست.  بهرحال دوره دبیرستان را در دبیرستان دکتر حسابی طی کرد.
🍃🌷🍃
سال اول امتحان کنکور به دلیل عدم انتخاب مناسب و آشنا نبودن در آزمون کنکور قبول نشد.

با #تلاش شبانه روزی،ایشان در سال دوم در #رشته #پزشکی پذیرفته شد و بعد از #اتمام سال دوم با گرفتن #موافقت به #دانشگاه جندی شاپور اهواز منتقل شد و در سال 1357#فارغ التحصیل شد.
🍃🌷🍃
در سال 1367# دوره #فلوشیپ #ایمونولوژی تازه راه اندازی شده و #بخش #ایمونولوژی #بیمارستان  #مرکز #طبی کودکان برای این کار مورد تایید قرار گرفته بود. ایشان در آن سال به عنوان #اولین #فلوشیپ  این #رشته در #بیمارستان مرکز #طبی کودکان #پذیرفته شد.
🍃🌷🍃
ایشان در سال 1371# به همراه همسر،  پسر ۸ ساله و دختر ۶ ساله اش برای مدت #سه سال به #انگلستان رفت و در بخش #ایمونولوژی بالینی #بیمارستان وابسته به  #دانشگاه لندن دوره #آموزشی گذراند و سپس به #کشور #بازگشته و به عنوان #هیئت عملی #مرکز #طبی کودکان مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
آنها توانستند #رجیستری را در سال 1378# ایجاد کنند. در این #طرح برای تمامی #بیماران مبتلا به #نقص ایمنی تشخیص داده شده  #پرسشنامه  #طراحی و #تکمیل گردید.
🍃🌷🍃
سپس تمامی #پرسشنامه تکمیل شده در #نرم افزار #تهیه شده  #وارد و #ثبت  گردید. تا کنون #سه مقاله در #ارتباط با #نتایج #رجیستری در سال های 2002#، 2006# و 2013#منتشر شد و در مجموع 2000#بیمار مبتلا به #نقص ایمنی #ثبت شده اند.
🍃🌷🍃
به روایت از #دکتر نیما رضایی،
#استاد #ایمونولوژی #دانشگاه:
#دکتر آقامحمدی #استاد و #همکار من بود و از دوران #دانشجویی و حدود 25#سال است که ایشان را  می‌شناسم.
🍃🌷🍃
ایشان از #نزدیک‌ترین #اساتید به من و شاید من #نزدیک‌ترین فرد به ایشان بودم. 
#دکتر آقامحمدی ، #پدر #بیماری #نقص ایمنی اولیه در #ایران هستند.
🍃🌷🍃
به‌جرئت می‌توانم بگویم #دکتر آقامحمدی #پدر #بیماری‌های #نقص ایمنی در #ایران است و با #فقدان ایشان خیلی از #بیماران #نقص ایمنی #یتیم شدند و #پدرشان را از #دست دادند.
🍃🌷🍃
#دکتر آقامحمدی  #شخصیتی #مثال‌زدنی، #ستودنی و #بی‌نظیربودند، ایشان با #سخت‌کوشی #امور علمی، #پژوهشی و #اجرایی را #پیگیری می‌کردند و آن را به #نتیجه #می‌رسانند.
🍃🌷🍃
#دکتر آقامحمدی در #طول عمر با #برکت خود،  #بانک اطلاعاتی، #شبکه، #مرکز تحقیقات و #مجله #بیماران #نقص ایمنی اولیه را #تأسیس کردند. در این 25#سال نیز سعی کردم #سخت‌کوشی را از ایشان یاد بگیرم و واقعاً زود بود که ایشان را از #دست بدهیم.😔
🍃🌷🍃
ترویج اذان گویی، روشی غیر مستقیم برای ترویج حجاب🔸

آیت الله حائری شیرازی
از این اذان گفتن غافل نباشید. اول ظهر که شد بروید بایستید و اذان بگویید. نه اینکه همیشه اذان رادیو را باز کنید. اذان شما یک اثر دیگری دارد. باید صدای اذانتان در
#دانشگاه بلند شود. از این عارتان نشود که مثلا بگویند این هم دارد اذان می گوید. بروید پشت دانشکده بایستید و اول وقت، اذان بگویید.

مخصوصاً یک جایی که آدم برای خدا کِنِف می شود [ارزشش بیشتر است]. جاهایی که به آدم بارک الله و احسنت می گویند، این می‌تواند آدم را جهنمی کند؛ اما جایی که به آدم فحش می دهند ممکن است انسان را بهشتی کند. شما اذان را فراموش نکنید. خدا رحمت کند نواب صفوی را. دستور داده بود به فدائیان اسلام که وقتی اذان شد، هرجا که بودید اذان بدهید. این ها در هر خیابانی که بودند، اول اذان ظهر که می شد هرکدامشان پشت یک مغازه ای یا پشت هر جا که بودند صدای اذانشان بلند می شد.

شما کارهای مبارزه با بی حجابی را به طور غیر مستقیم می توانید انجام دهید. بوی اسلام که آمد، بوی اذان که آمد، صدای اذان که بلند شد، یک عده بلند می شوند و می روند وضو می‌گیرند و نماز می خوانند. شما می‌خواهید مسئله حجاب را با گفتن حل کنید، توی روی خودش بگویید و حل کنید [اما این خیلی جواب نمی دهد]. این گل را با دست باز نمی کنند، [اگر غنچه گل را با دست باز کنند]، گل دیگر گل نمی شود، گل را باید گذاشت تا خودش باز شود. این امور را باید آبش بدهی، هوایش را درست کنید؛ خودش به موقع باز می شود.

#اذان
#نماز
#ترویج_حجاب
#آیت_الله_حائری_شیرازی
#مرکز_تخصصی_نماز
#خاطرات_شهید

●در ۱۹ سالگی عضو اصلی دانشجويان پيرو خط امام بود که لانه جاسوسی دشمن را به تصرف در آورد.حرکتی که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد فرمودند و به این ترتیب، از جمله علمداران گمنامِ انقلاب دوم  گردید‌. او اولين فردي بود که از ديوار سفارت خود را بالا کشيد... #دانشجو ی ممتاز، رتبه اول #شیمی #دانشگاه_شریف ، وسخنگو و مترجم دانشجويان پیرو خط امام بود. بسیار باهوش وکادرساز بود و خوش اخلاق . او بود که از نيروهاي ساده تک رو، فرماندهان گردان و تيپ میساخت...

#ڪلام_شهید

●والله قسم وقتى کمى از فشار کارم کم می‌شد در خود احساس ضعف و کوچکى می‌کردم. آخر میدانید اى امت شهید پرور #ایران! امروز در شرایطى هستیم که لحظه‌ای غفلت،خیانت به اسلام و قرآن است!

●باید تا آنجا که در توان داریم براى #خدا کوشش کنیم. امروز تمام مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامى پرداخته‌اند در رأس تمامی اینان به تعبیر امام، #شیطان_بزرگ آمریکا است و به دنبال او تمامى وابستگان دیگرش..
پس،از خدا غافل نشوید که پشیمانى سودى نخواهد داشت!.
ما به تعبیر امام «باید به تکلیف خود عمل کنیم»

●این امت باید بداند از بزرگ‌ترین خطراتى که انقلاب را تهدید می‌کند، آفت #نفوذ خطوط انحرافى در خط اصلى انقلاب یعنى همان #خط_امام است؛ پس خط امام را دنبال کنید و امام را تنها نگذارید که نمی‌گذارید.
خدا را شکر می‌کنم که نعمت زجر کشیدن در راهش را نصیبم نمود...

#فرازی_از_وصیت_نامہ :

اگر نتوانستید جنازه‌ام‌ را بہ عقب بیاورید؛آن را برروی مین‌های دشمن بیاندازید تا اقلاً جنازه‌من کمکی به اسلام کرده باشد..

#سردار_شهید_محسن_وزوایی
#سالروز_شهادت
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍ ‍ 🍃در گرماگرمِ تیرماهِ ۶۱، میانِ بحبوحه جنگ، سومین فرزند خانواده #مسیب_زاده پا به جهان گذاشت. نامش را #مرتضی گذاشتند

🍃عشق و ارادت به #ائمه و احترام خاصی که به پدر و مادر میگذاشت، از شئون #عاقبت_به_خیری اش بود😇

🍃پس از دبیرستان وارد #دانشگاه_امام_حسین (ع)شد. شاید وارد عرصه وسیعی برای عشق‌بازی و #خدمت. مثل هر عاشق و دلباخته دیگر طاقت جسارت به #حریمِ_بنت‌_الحیدر (س) نداشت. پس راهی سرزمینِ عشق شد. مستشار نظامی بود. کار بلد و حرفه ای پای کار که به میان می‌آمد، دقیق و جدی می‌شد.

🍃آسمانی بود و بی‌تاب، مثل همه آسمانیان، بریده از #زمین و تعلقات آن.
اما مگر می‌شود پدرِ دختر باشی و او را به فراموشی بسپاری؟!!

🍃مرتضی  پدر بود و عاشق جگر گوشه اش... عاشقِ دخترک شیرین زبانش، اما این عشق، پایِ رفتنش را سست نکرد.
او مصمم به رفتن بود پس به پدرش سفارش کرد: "هوای #نازنین_زینب را داشته باشد تنهایش نگذارید"

🍃بعد از شهادت مرتضی هیچ کس نازنین زینب شش ساله را تنها نگذاشت... بی احترامی به او و مادرش نشد و کسی حرمت آنها را نشکست اما هزار و اندی سال پیش...دخترکی که اتفاقا #قلب پدر برایش می‌تپید، بعد از #شهادت پدرش، بی احترامی هایِ زیادی دیده بود.
ُرمَتش شکسته و صورتش سیلی خورده بود و او را در آغوش عمه جانش، تنها میانِ خرابه ای رها کرده بودند🥺💔

🍃حال مرتضی رفته بود که بار دیگر برای #ناموس_آل‌_الله، اسارت و بی‌حرمتی رقم نخورد. خود همچون پرستویی در کربلای #خانطومان آسمانی شد.

🍃خانطومان هم قصه عجیبی دارد. گوشه به گوشه‌اش کربلاست و علی اکبر ها را به آغوش می‌کشد

🍃انفجارِ انتحاری تکفیریان در منطقه #خلسه، در جنوبِ خانطومان، پرستویی دیگر را در خون خود غلطاند و علی اکبری دیگر، به راهِ #عشق در قلب خاطومان آرام گرفت

♡پروازت مبارک؛ بابایِ نازنین زینب♡


نویسنده : #زهرا_قائمی

📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵
حلب سوریه

🥀مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد