💠بی صداقتی با هواداران
اینکه خدای نکرده نامزدی حقیقت را نگوید یک خطاست و اینکه با هواداران خود نیز صادق نباشد خطای سنگین تری است.
1⃣یکبار آقای روحانی می گوید به رهبری قول میدهم 2030 را مطابق قوانین داخلی اجرا کنم؛ این یعنی #بیصداقتی با #نظام.
2⃣یکبار می گوید به مردم قول می دهم تحریم های غیرهسته ای را هم بردارم. این یعنی #دروغ_نجومی و #بیصداقتی با #مردم.
3⃣اما امروز در برابر شعار هواداران وعده می دهند که موانع #حصر را هم برمی داریم. این یعنی #بیصداقتی با #هواداران.
👈حداقل با هوادارتان صادق باشید.
https://telegram.me/joinchat/AAAAADvUg2MEk7p60toRIw
اینکه خدای نکرده نامزدی حقیقت را نگوید یک خطاست و اینکه با هواداران خود نیز صادق نباشد خطای سنگین تری است.
1⃣یکبار آقای روحانی می گوید به رهبری قول میدهم 2030 را مطابق قوانین داخلی اجرا کنم؛ این یعنی #بیصداقتی با #نظام.
2⃣یکبار می گوید به مردم قول می دهم تحریم های غیرهسته ای را هم بردارم. این یعنی #دروغ_نجومی و #بیصداقتی با #مردم.
3⃣اما امروز در برابر شعار هواداران وعده می دهند که موانع #حصر را هم برمی داریم. این یعنی #بیصداقتی با #هواداران.
👈حداقل با هوادارتان صادق باشید.
https://telegram.me/joinchat/AAAAADvUg2MEk7p60toRIw
😔تاریخ مصرف حرف های آقا برای ما
#رهبری_منبری
#روحانی_بنیصدر
👤منبری های قدیم یک ویژگی مشابه داشتند و آنهم اینکه هیچ ارتباطی بین این منبر و آن منبرشان نبود؛ چون بهانه مجلس و مخاطبشان فرق می کرد.بیان منبرنیز متناسب با مخاطب همان مجلس بود. طبیعتا خروجی محتوایی منبر هم فراتر از مخاطبان همان مجلس نمی رفت. تاریخ مصرف هر منبر هم از این مجلس بود تا آن مجلس.
❗️حالا؛
منبر رهبری را زمانی و مکانی تا کجا می دانیم؟ رابطه منبرها را چطور تحلیل می کنیم؟ تلقی مان از سخنان رهبری یک منبر سنتی است؟
تاریخ مصرف سخنان رهبری برای ما چند روز است؟ یک روز؟ یک هفته؟ یک ماه؟ به نظرم در بهترین حالت از این سخنرانی تا سخنرانی بعدی است. دیروز گفت بازخوانی دهه 60 و امروز آتش به اختیار و فردا دوقطبی و بنی صدر؛ تا برسیم به پس فردا. تاریخ مصرف حرف ها هم برای ما همان دیروز است و امروز و فردا تا پس فردا.
🔸چند سال پیش همین انتقاد را برای یک جریان دانشجویی نوشتم. اینکه رهبری می گفت کرسی آزاداندیشی و تا مدتها با همین دست فرمون می رفتند. اولین سخنرانی که بحث بیداری اسلامی مطرح می شد کرسی های آزاداندیشی جمع می شد. رهبری را یک منبری و هر سخنرانی را یک منبر مجزا فرض کرده بودند.
⏭اشکال و عوارض این نوع برخورد روشن است. رهبری را به آخرین سخنانش تقلیل می دهیم. در " #رهبری_اخیرا..." متوقف می شوند.
اما همه اشکال، اینجا نیست. اشکال جریانی که رهبری را تنها با آخرین منبرش می شناسد این است که هیچگاه به #نظام_فکری_رهبری دست پیدا نمی کند. این افراد معمولا "آن به آن" دچار چرخش های رفتاری و فکری می شوند چون نمی توانند نظام تدبیری رهبری را تحلیل کنند.
🔳اما عوارض جدی تر #پامنبریهای_سنتی، که بعد از پایان منبر دیگر هیچ رجوعی به منبرهای قبلی و رابطه آنها با هم ندارند؛
1⃣یکم. اگر رهبری بگوید همدلی و همزبانی، نقد دولت را تعطیل می کنند. اگر رهبری نقد کند از روی دولت عبور می کنند.
2⃣دوم. رهبری را در آخرین مواضعش متوقف می دانند. وقتی رهبری می گوید آتش به اختیار تصور می کند بحرانی خاصی افتاده است و رهبری خرق عادت کردند وماموریت ویژه ای به امت حزب الله دادند. مثلا نمی توانند این حرف را با سخنان قبلی درباره افسرجنگ نرم پیوند دهند.
3⃣سوم. قدرت ارجاع متشابهات را با محکمات ندارند. وقتی رهبری دولت را نقد می کند می گویند رهبری کمر به نابودی دولت بسته است و نمی توانند با محکماتی چون حمایت همیشگی و دلسوزانه رهبری این نقدها را جمع کنند.
4⃣چهارم. منکر سخنان قدیمی تر رهبری می شوند. اگر بگویید رهبری نگاهش به موسیقی چنان است می گویند این حرفهای قدیمی رهبری است. #رهبری_جدید_چی_داری؟
5⃣پنجم. از همه بدتر اینکه، اگر رهبری مدتی بدون دیدار باشد هیچ قدرت تدبیری در مسائل جدید ندارد. چون نظام فکری رهبری را متوجه نیست و نمی تواند رهبری را پیش بینی کند.
🆕این جریان احتمالا با سخنان اخیر رهبری، خیز برداشته تا روحانی را #بنی صدر کند. خلاصه اینکه حزب اللهی #رهبری_منبری؛ شعبه ای از همان #انقلابی_ارتدکس است.
🔸نقدهایتان را با جان و دل می خوانم
@mohsen_mahdian
✍تحلیل های روز سیاسی را اینجا نوشتم👇
http://telegram.me/joinchat/AAAAADvUg2MEk7p60toRIw
#رهبری_منبری
#روحانی_بنیصدر
👤منبری های قدیم یک ویژگی مشابه داشتند و آنهم اینکه هیچ ارتباطی بین این منبر و آن منبرشان نبود؛ چون بهانه مجلس و مخاطبشان فرق می کرد.بیان منبرنیز متناسب با مخاطب همان مجلس بود. طبیعتا خروجی محتوایی منبر هم فراتر از مخاطبان همان مجلس نمی رفت. تاریخ مصرف هر منبر هم از این مجلس بود تا آن مجلس.
❗️حالا؛
منبر رهبری را زمانی و مکانی تا کجا می دانیم؟ رابطه منبرها را چطور تحلیل می کنیم؟ تلقی مان از سخنان رهبری یک منبر سنتی است؟
تاریخ مصرف سخنان رهبری برای ما چند روز است؟ یک روز؟ یک هفته؟ یک ماه؟ به نظرم در بهترین حالت از این سخنرانی تا سخنرانی بعدی است. دیروز گفت بازخوانی دهه 60 و امروز آتش به اختیار و فردا دوقطبی و بنی صدر؛ تا برسیم به پس فردا. تاریخ مصرف حرف ها هم برای ما همان دیروز است و امروز و فردا تا پس فردا.
🔸چند سال پیش همین انتقاد را برای یک جریان دانشجویی نوشتم. اینکه رهبری می گفت کرسی آزاداندیشی و تا مدتها با همین دست فرمون می رفتند. اولین سخنرانی که بحث بیداری اسلامی مطرح می شد کرسی های آزاداندیشی جمع می شد. رهبری را یک منبری و هر سخنرانی را یک منبر مجزا فرض کرده بودند.
⏭اشکال و عوارض این نوع برخورد روشن است. رهبری را به آخرین سخنانش تقلیل می دهیم. در " #رهبری_اخیرا..." متوقف می شوند.
اما همه اشکال، اینجا نیست. اشکال جریانی که رهبری را تنها با آخرین منبرش می شناسد این است که هیچگاه به #نظام_فکری_رهبری دست پیدا نمی کند. این افراد معمولا "آن به آن" دچار چرخش های رفتاری و فکری می شوند چون نمی توانند نظام تدبیری رهبری را تحلیل کنند.
🔳اما عوارض جدی تر #پامنبریهای_سنتی، که بعد از پایان منبر دیگر هیچ رجوعی به منبرهای قبلی و رابطه آنها با هم ندارند؛
1⃣یکم. اگر رهبری بگوید همدلی و همزبانی، نقد دولت را تعطیل می کنند. اگر رهبری نقد کند از روی دولت عبور می کنند.
2⃣دوم. رهبری را در آخرین مواضعش متوقف می دانند. وقتی رهبری می گوید آتش به اختیار تصور می کند بحرانی خاصی افتاده است و رهبری خرق عادت کردند وماموریت ویژه ای به امت حزب الله دادند. مثلا نمی توانند این حرف را با سخنان قبلی درباره افسرجنگ نرم پیوند دهند.
3⃣سوم. قدرت ارجاع متشابهات را با محکمات ندارند. وقتی رهبری دولت را نقد می کند می گویند رهبری کمر به نابودی دولت بسته است و نمی توانند با محکماتی چون حمایت همیشگی و دلسوزانه رهبری این نقدها را جمع کنند.
4⃣چهارم. منکر سخنان قدیمی تر رهبری می شوند. اگر بگویید رهبری نگاهش به موسیقی چنان است می گویند این حرفهای قدیمی رهبری است. #رهبری_جدید_چی_داری؟
5⃣پنجم. از همه بدتر اینکه، اگر رهبری مدتی بدون دیدار باشد هیچ قدرت تدبیری در مسائل جدید ندارد. چون نظام فکری رهبری را متوجه نیست و نمی تواند رهبری را پیش بینی کند.
🆕این جریان احتمالا با سخنان اخیر رهبری، خیز برداشته تا روحانی را #بنی صدر کند. خلاصه اینکه حزب اللهی #رهبری_منبری؛ شعبه ای از همان #انقلابی_ارتدکس است.
🔸نقدهایتان را با جان و دل می خوانم
@mohsen_mahdian
✍تحلیل های روز سیاسی را اینجا نوشتم👇
http://telegram.me/joinchat/AAAAADvUg2MEk7p60toRIw
🌳روز درختکاری و انقلابی گری ما
امروز #روز_درختکاریست. وظیفه #جوان_مومن_انقلابی در این روز چیست؟ وظیفه اش اساسا در قبال درخت و طبیعت و #محیط_زیست چیست؟ اساسا چقدر دغدغه محیط زیست دارد؟
🌳همه ما از اهمیت محیط زیست در نگاه #رهبری باخبریم. اما چه نسبتی توانستیم با دلشوره ها و دلنگرانی های محیط زیستی ایشان برقرار کنیم؟
داستان آهوهای پارک جنگی اطراف تهران تاریخی شده است. ماجرای تذکر رهبر انقلاب برای حفاظت از زیستگاه آهوهای این پارک جنگلی که سرنوشت یک پروژه بزرگ شهری را تغییر داد.
🌳مخاطب پرسش ما جوان متدین انقلابی است. بنابراین کسانی که از محیط زیست به جهت دلمشغولی های صنفی و یا علائق کارشناسی و یا ژست های روشنفکری و دغدغه های مادی و ناقص غربی دفاع می کنند در معرض این سوال نیستند. و اما چرا انقلابیون ما کمتر نسبت به محیط زیست دغدغه دارند؟
🌳اشکال در فهم نادرست از #سبک_زندگی_انقلابی است. انقلابی گری تنها در سیاست نیست. سبک زندگی انقلابی را باید #توحیدی تعریف کرد. با این رویکرد #زیست_مومنانه و انقلابی امتداد دادن توحید تا جزئی ترین سطح زندگی است. زندگی توحیدی، جبهه حق را با همه اجزایش می بیند و محیط زیست و دفاع از طبیعت و حیوانات را جزئی از این #نگاه_جبههای به عالم می داند.
با این نگاه، محیط زیست بجز طراوت حیات بخش اش، بجهت سلبی نیز در سبک مبارزات انقلابی می درخشد. همین محیط زیست می تواند دست #نظام_سرمایه داری_امپریالیستی را در عالم رو کند و بی آبرو سازد.
#افیون_سرمایهداری و #ظلم_ساختاری_امیپریالیسم_جهانی را تنها با همین تخریب محیط زیست می توان به افکار عمومی جهان نشان داد.
🌳در نهایت اینکه با نگاه توحیدی به طبیعت، دفاع از محیط زیست جزئی از زندگی مجاهدانه است. دفاع از محیط زیست را از نمایش خارج کنیم؛ چه #ژستهای_روشنفکری و چه #اداهای_تصنعی_سیاسی.
حقیقت انقلابی گری توجه تام و تمام به همه اجزای جبهه حق از جمله طبیعت و غیره است؛ چه آنکه جبهه مقابل نیز با همین فهم جامع، دست به تغییر طبیعت زده است.
@mahdian_mohsen
امروز #روز_درختکاریست. وظیفه #جوان_مومن_انقلابی در این روز چیست؟ وظیفه اش اساسا در قبال درخت و طبیعت و #محیط_زیست چیست؟ اساسا چقدر دغدغه محیط زیست دارد؟
🌳همه ما از اهمیت محیط زیست در نگاه #رهبری باخبریم. اما چه نسبتی توانستیم با دلشوره ها و دلنگرانی های محیط زیستی ایشان برقرار کنیم؟
داستان آهوهای پارک جنگی اطراف تهران تاریخی شده است. ماجرای تذکر رهبر انقلاب برای حفاظت از زیستگاه آهوهای این پارک جنگلی که سرنوشت یک پروژه بزرگ شهری را تغییر داد.
🌳مخاطب پرسش ما جوان متدین انقلابی است. بنابراین کسانی که از محیط زیست به جهت دلمشغولی های صنفی و یا علائق کارشناسی و یا ژست های روشنفکری و دغدغه های مادی و ناقص غربی دفاع می کنند در معرض این سوال نیستند. و اما چرا انقلابیون ما کمتر نسبت به محیط زیست دغدغه دارند؟
🌳اشکال در فهم نادرست از #سبک_زندگی_انقلابی است. انقلابی گری تنها در سیاست نیست. سبک زندگی انقلابی را باید #توحیدی تعریف کرد. با این رویکرد #زیست_مومنانه و انقلابی امتداد دادن توحید تا جزئی ترین سطح زندگی است. زندگی توحیدی، جبهه حق را با همه اجزایش می بیند و محیط زیست و دفاع از طبیعت و حیوانات را جزئی از این #نگاه_جبههای به عالم می داند.
با این نگاه، محیط زیست بجز طراوت حیات بخش اش، بجهت سلبی نیز در سبک مبارزات انقلابی می درخشد. همین محیط زیست می تواند دست #نظام_سرمایه داری_امپریالیستی را در عالم رو کند و بی آبرو سازد.
#افیون_سرمایهداری و #ظلم_ساختاری_امیپریالیسم_جهانی را تنها با همین تخریب محیط زیست می توان به افکار عمومی جهان نشان داد.
🌳در نهایت اینکه با نگاه توحیدی به طبیعت، دفاع از محیط زیست جزئی از زندگی مجاهدانه است. دفاع از محیط زیست را از نمایش خارج کنیم؛ چه #ژستهای_روشنفکری و چه #اداهای_تصنعی_سیاسی.
حقیقت انقلابی گری توجه تام و تمام به همه اجزای جبهه حق از جمله طبیعت و غیره است؛ چه آنکه جبهه مقابل نیز با همین فهم جامع، دست به تغییر طبیعت زده است.
@mahdian_mohsen
#نظام_محاسبه
🔸حدود چهل سال پیش مقاله ای از #سید_علی_خامنه_ای منتشر شد با عنوان "روح توحید نفی عبودیت غیر خدا".
🔸مقاله با همه مقالاتی که درباره توحید خوانده اید و شنیده اید متفاوت است. برخی از جملات ابتدایی این مقاله اینگونه است:
☘"روزی که پیامبر اسلام شعار لااله الا الله را اعلام کرد ..نخستین کسانی که با او بر سر ستیزه شدند سران و اشراف قبایل بودند...همواره عکس العملهای خصومت آمیز درباره یک فکر و یک نهضت مفسر گویایی است برای جهت گیریهای اجتماعی آن و عمق و ضریب تاثیر آن جهت گیریها.
از راه مطالعه در چهره دشمنان این نهضت و وابستگیهای طبقاتی آنان میتوان جهت گیری طبقاتی و اجتماعی آن نهضت را دانست و از مطالعه در شدت و جدیت دشمنیهایشان میتوان عمق و تاثیر آن را اندازه گیری کرد.
🔸یک مبنای محاسباتی کاملا روشن.
بر این اساس چند سوال دارم:
🔺اولا چه کسانی دشمن ایران هستند؟راس دشمنی با ایران چه کسانی هستند؟
🔺ثانیا دشمنی آنها چه میزان شدید است آیا با همه قدرت آمده اند یا نه.
🔺ثالثا با چه کسی دشمنند؟ با مردم یا مسوولین یا یک طایفه خاص؟
🔸از روی همین شاخصهای ساده نتایجی به دست میاید که با تلقی خیلی از رفقای ما ناسازگار است.
🔸اولا دشمن اصلی ما مقر اصلی ثروتمندان و قدرتمندان عالم است یعنی آمریکا. این یعنی جهت گیری ما کاملا رودرروی زورگویان و ظالمان عالم است. درست داریم میرویم.
🔸ثانیا با همه قدرت و آبرویشان آمده اند. آخرین توانایی آمریکا دیسیپلین حقوقی و آبرویش بود و همینطور ارتباطات و دارایی اقتصادی اش. که دارد خرج میکند. همه توانشان را آورده اند.
این نشان میدهد قدرتمندیم. اگر ضعیف بودیم و با دست خودمان در حال نابودی بودیم این همه قدرت بیرونی لازم نبود.
🔸 ثالثا نقطه مقابل جنگ اقتصادی نه اولا رهبر است نه مسوولین و نه هیچ کس دیگر. فشار اقتصادی به #مردم میآید همه مردم خصوصا طبقه متوسط به پایین مخاطب این جنگند. این یعنی قرار است اراده #مردم عوض شود. و معنای این جمله آن است که اراده مردم مقابل خواست آمریکا است.
🔸اینکه در فشار و سختی هستیم روشن است. اما آیا واقعا در مجموع داریم پیش میرویم یا عقب گرد میکنیم؟ به نظرم یک نگاه کلان به اوضاع کافی است که نشان دهیم با وجود همه بی تدبیری ها و ضعفها و سختیها اما مردم ایران در حال پیش روی هستند. درست میروند و با قدرت هم پیش میروند.
🔸صحنه اینگونه است ولو منفی بافها نفهمند و نبینند.
نویسنده: علی مهدیان
https://ble.im/ali_mahdiyan
🔸حدود چهل سال پیش مقاله ای از #سید_علی_خامنه_ای منتشر شد با عنوان "روح توحید نفی عبودیت غیر خدا".
🔸مقاله با همه مقالاتی که درباره توحید خوانده اید و شنیده اید متفاوت است. برخی از جملات ابتدایی این مقاله اینگونه است:
☘"روزی که پیامبر اسلام شعار لااله الا الله را اعلام کرد ..نخستین کسانی که با او بر سر ستیزه شدند سران و اشراف قبایل بودند...همواره عکس العملهای خصومت آمیز درباره یک فکر و یک نهضت مفسر گویایی است برای جهت گیریهای اجتماعی آن و عمق و ضریب تاثیر آن جهت گیریها.
از راه مطالعه در چهره دشمنان این نهضت و وابستگیهای طبقاتی آنان میتوان جهت گیری طبقاتی و اجتماعی آن نهضت را دانست و از مطالعه در شدت و جدیت دشمنیهایشان میتوان عمق و تاثیر آن را اندازه گیری کرد.
🔸یک مبنای محاسباتی کاملا روشن.
بر این اساس چند سوال دارم:
🔺اولا چه کسانی دشمن ایران هستند؟راس دشمنی با ایران چه کسانی هستند؟
🔺ثانیا دشمنی آنها چه میزان شدید است آیا با همه قدرت آمده اند یا نه.
🔺ثالثا با چه کسی دشمنند؟ با مردم یا مسوولین یا یک طایفه خاص؟
🔸از روی همین شاخصهای ساده نتایجی به دست میاید که با تلقی خیلی از رفقای ما ناسازگار است.
🔸اولا دشمن اصلی ما مقر اصلی ثروتمندان و قدرتمندان عالم است یعنی آمریکا. این یعنی جهت گیری ما کاملا رودرروی زورگویان و ظالمان عالم است. درست داریم میرویم.
🔸ثانیا با همه قدرت و آبرویشان آمده اند. آخرین توانایی آمریکا دیسیپلین حقوقی و آبرویش بود و همینطور ارتباطات و دارایی اقتصادی اش. که دارد خرج میکند. همه توانشان را آورده اند.
این نشان میدهد قدرتمندیم. اگر ضعیف بودیم و با دست خودمان در حال نابودی بودیم این همه قدرت بیرونی لازم نبود.
🔸 ثالثا نقطه مقابل جنگ اقتصادی نه اولا رهبر است نه مسوولین و نه هیچ کس دیگر. فشار اقتصادی به #مردم میآید همه مردم خصوصا طبقه متوسط به پایین مخاطب این جنگند. این یعنی قرار است اراده #مردم عوض شود. و معنای این جمله آن است که اراده مردم مقابل خواست آمریکا است.
🔸اینکه در فشار و سختی هستیم روشن است. اما آیا واقعا در مجموع داریم پیش میرویم یا عقب گرد میکنیم؟ به نظرم یک نگاه کلان به اوضاع کافی است که نشان دهیم با وجود همه بی تدبیری ها و ضعفها و سختیها اما مردم ایران در حال پیش روی هستند. درست میروند و با قدرت هم پیش میروند.
🔸صحنه اینگونه است ولو منفی بافها نفهمند و نبینند.
نویسنده: علی مهدیان
https://ble.im/ali_mahdiyan
بله
دعوت