معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
به‌مناسبت شانزدهم شهریور، زادروز #هوشنگ_مرادی_کرمانی

سرماخورده بودم، زرد و لاغر شده بودم. سرم گیج می‌رفت. عمو قاسم مرا برد پیش دکتر پورحسینی که سرِ فلکهٔ مشتاق مطب داشت… دو روز که دواها را خوردم، حالم بهتر شد… وقتی دیدم حالم بهتر شده، یواشکی بقیهٔ داروها را بردم داروخانه:
ـ این‌ها رو نمی‌خوام، بهم نساخته. پولشونو می‌خوام.
ـ داروی نیم‌خورده پس نمی‌گیریم.
کنار داروخانه ایستادم و گردن کج کردم و از جایم تکان نخوردم. داروخانه‌چی حرص می‌خورد:
ـ بده به من.
بقیهٔ داروها را برداشت و حساب کرد. پولی گذاشت کف دستم. خوشحال پریدم بیرون. کتاب جلدپاره و کندهٔ «سلام بر غم»، نوشتهٔ فرانسواز ساگان، را خریدم به سه قران، و بعد رفتم به سینما.
(شما که غریبه نیستید. هوشنگ مرادی کرمانی. تهران: معین، ۱۳۸۹، ص ۲۸۲–۲۸۳



#هوشنگ_مرادی‌کرمانی
(زادۀ ۱۶ شهریور ۱۳۲۳، سیرچ، از توابع شهداد کرمان)

نویسنده
خالق «قصه‌های مجید»، «خمره»، «مهمان مامان» و...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدم عاقل می‌فهمه که از غم‌خوردن کاری ساخته نیست! می‌زنه زیر خنده... هر چه بادا باد!

📚#کبوتر‌_توی_‌کوزه
#هوشنگ_مرادی‌کرمانی