زاهد خلوت نشین دوش ... #شهرام_ناظری
@sher_o_asal
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل
در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل #حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
#حافظ
#شهرام_ناظری
باهمکاری استادان:
#علی_اصغربهاری
#هوشنگ_ظریف
#محمداسماعیلی
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل
در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل #حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
#حافظ
#شهرام_ناظری
باهمکاری استادان:
#علی_اصغربهاری
#هوشنگ_ظریف
#محمداسماعیلی
05 - Saz-o Avaz
<unknown>
ماهور
یکی از زیباترین آثار
استاد #شجریان
با آهنگسازی
#فریدون_شهبازیان
تار استاد #هوشنگ_ظریف
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را...
#سعدی
یکی از زیباترین آثار
استاد #شجریان
با آهنگسازی
#فریدون_شهبازیان
تار استاد #هوشنگ_ظریف
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را...
#سعدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من عاشق جانبازم ،از عشق نپرهیزم
من مست سراندازم از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی
از عشق بپرهیزم،پس با چه درآمیزم
پروانه ی دمسازم،می سوزم و می سازم
از بی خودی و مستی،می افتم و می خیزم
گر سر طلبی،من سر در پای تو اندازم
ور زر طلبی من زر اندر قدمت ریزم
فردا که خلایق رااز خاک برانگیزند
بیچاره من مسکین از خاک تو برخیزم
گر دفتر حسنت را در عرش فرو خوانند
اندر عرصات آنروز شوری دگر انگیزم
شعر #حضرت_مولانا
صدا #عبدالوهاب_شهیدی
ارکستر سازهای ملی با هنرنمایی:
#فرامرزپایور
#حسن_ناهید
#هوشنگ_ظریف
#محمد_دلنوازی
#رحمت_الله_بدیعی
من مست سراندازم از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی
از عشق بپرهیزم،پس با چه درآمیزم
پروانه ی دمسازم،می سوزم و می سازم
از بی خودی و مستی،می افتم و می خیزم
گر سر طلبی،من سر در پای تو اندازم
ور زر طلبی من زر اندر قدمت ریزم
فردا که خلایق رااز خاک برانگیزند
بیچاره من مسکین از خاک تو برخیزم
گر دفتر حسنت را در عرش فرو خوانند
اندر عرصات آنروز شوری دگر انگیزم
شعر #حضرت_مولانا
صدا #عبدالوهاب_شهیدی
ارکستر سازهای ملی با هنرنمایی:
#فرامرزپایور
#حسن_ناهید
#هوشنگ_ظریف
#محمد_دلنوازی
#رحمت_الله_بدیعی
#استادفرهنگ_شریف
از پسِ آن مکاتبِ تعریفکنندهی موسیقی، آن هنرستانها، کلاسها و همنوازیها، و آن پایههای محکم نسل و عصر سازندهای که با علینقی وزیری و ابوالحسن صبا و شاگردانشان شکل گرفت و همهی ارکان موسیقی ایرانی را تحتتأثیر قرار داد، نسلی از نوازندگان سرزد که نیاز به تغییر ذائقه و رعایت تناسب با روزمرگیِ دوران تجدّد را حس میکردند. «شریف» اگر چه از دو برادر، عبدالحسین و علیاکبر شهنازی، پسران یکی از مهمترین و مکتبدارترین تارنوازان قرن پیش، #میرزاحسینقلی، درس گرفت امّا در خلوت خانگیاش در شهرری شیوههای خودش در مجالست با تار را پیریخت؛ هرچند بیتأمل به شیوههای ردیفی و قطعههای سخت وزیری هم نبود. در دوازدهسالگی در برابر #پرویز_محمود، در تالار فرهنگ ساز نواخت و به رادیو راه پیدا کرد. با «پرویز یاحقی» هشتساله در ارکستر #حسین_یاحقی همنشین شد، و پس از چندی #بیژن_ترقی چهاردهساله به آنها پیوست. اولین کنسرتشان در ۱۳۳۲(۲۲سالگیاش) در «تماشاخانهی تهران»، خیابان استانبول، برگزار شد.
بعدها در برنامهی «گلها» با تلقی نویی که از نوازندگی ایجاد کرده بود، یکی از محبوبترین نوازندههای عصر خود شد. ابتکارات او در بعضی تکنیکها و صداسازیها بیان احساسات گستردهتری با تار را پدید آورد که پیش از او کمتر کسی به آنها دست پیدا کرده بود؛ #لطفالله_مجد و #جلیل_شهناز گشایندگان این راه بودند اما شریف جوی نغمهها و بیان شخصی خود را جاری کرد. زمانه، بگیر رخ برتافتن و پشت کردن به گنجهای نهان، بگیر بخل و تنگ دیدن بازیهای دنیا، پای او را، همنشینان و همقطارانش را اول از رادیو و سپس از حضورش، بُرید و بُرید و ناامید کرد تا نامنزل مهاجرت. پس از برچیده شدن بساط احساسات پیرامون استعدادهای نویافتهی دههی پنجاه، در دههی هفتاد، آرامآرام، #فرهنگ_شریف بیشتر از پیش شنیده شد و وقتی که، بعد از بعد، به وطن بازگشت، این خوابآلودهی از این دنده به آن دنده خواب رونده، سلیقهْ دیگر کرده بود و قدرش را میدانست. #هوشنگ_ظریف، پرسابقهترین آموزگار تار، به شیوهی او دلبسته بود و از کارهایش دفتری فراهم آورد. پیش از مرگش در کهنسالی، خانه روشن کرد و نواخت هرچند به وقت مرگ، تحسر آن سالها که از دست رفتند با خودش و شیفتگان سازش همراه بود.
از پسِ آن مکاتبِ تعریفکنندهی موسیقی، آن هنرستانها، کلاسها و همنوازیها، و آن پایههای محکم نسل و عصر سازندهای که با علینقی وزیری و ابوالحسن صبا و شاگردانشان شکل گرفت و همهی ارکان موسیقی ایرانی را تحتتأثیر قرار داد، نسلی از نوازندگان سرزد که نیاز به تغییر ذائقه و رعایت تناسب با روزمرگیِ دوران تجدّد را حس میکردند. «شریف» اگر چه از دو برادر، عبدالحسین و علیاکبر شهنازی، پسران یکی از مهمترین و مکتبدارترین تارنوازان قرن پیش، #میرزاحسینقلی، درس گرفت امّا در خلوت خانگیاش در شهرری شیوههای خودش در مجالست با تار را پیریخت؛ هرچند بیتأمل به شیوههای ردیفی و قطعههای سخت وزیری هم نبود. در دوازدهسالگی در برابر #پرویز_محمود، در تالار فرهنگ ساز نواخت و به رادیو راه پیدا کرد. با «پرویز یاحقی» هشتساله در ارکستر #حسین_یاحقی همنشین شد، و پس از چندی #بیژن_ترقی چهاردهساله به آنها پیوست. اولین کنسرتشان در ۱۳۳۲(۲۲سالگیاش) در «تماشاخانهی تهران»، خیابان استانبول، برگزار شد.
بعدها در برنامهی «گلها» با تلقی نویی که از نوازندگی ایجاد کرده بود، یکی از محبوبترین نوازندههای عصر خود شد. ابتکارات او در بعضی تکنیکها و صداسازیها بیان احساسات گستردهتری با تار را پدید آورد که پیش از او کمتر کسی به آنها دست پیدا کرده بود؛ #لطفالله_مجد و #جلیل_شهناز گشایندگان این راه بودند اما شریف جوی نغمهها و بیان شخصی خود را جاری کرد. زمانه، بگیر رخ برتافتن و پشت کردن به گنجهای نهان، بگیر بخل و تنگ دیدن بازیهای دنیا، پای او را، همنشینان و همقطارانش را اول از رادیو و سپس از حضورش، بُرید و بُرید و ناامید کرد تا نامنزل مهاجرت. پس از برچیده شدن بساط احساسات پیرامون استعدادهای نویافتهی دههی پنجاه، در دههی هفتاد، آرامآرام، #فرهنگ_شریف بیشتر از پیش شنیده شد و وقتی که، بعد از بعد، به وطن بازگشت، این خوابآلودهی از این دنده به آن دنده خواب رونده، سلیقهْ دیگر کرده بود و قدرش را میدانست. #هوشنگ_ظریف، پرسابقهترین آموزگار تار، به شیوهی او دلبسته بود و از کارهایش دفتری فراهم آورد. پیش از مرگش در کهنسالی، خانه روشن کرد و نواخت هرچند به وقت مرگ، تحسر آن سالها که از دست رفتند با خودش و شیفتگان سازش همراه بود.
Tarsam ke Ashk
Shajarian
«ترسم که اشک »
(آوازی در دستگاه همایون)
استاد #محمدرضا_شجریان
استاد #هوشنگ_ظریف
استاد #حسن_ناهید
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود...
حضرت #حافظ
(آوازی در دستگاه همایون)
استاد #محمدرضا_شجریان
استاد #هوشنگ_ظریف
استاد #حسن_ناهید
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود...
حضرت #حافظ
#فعالیت_هنری_استادهوشنگ_ظریف
#هوشنگ_ظریف در ۱۶ آذر سال ۱۳۱۷ در تهران زاده شد. او پس از پایان دورهٔ ابتدایی در هنرستان موسیقی ملی، با مدیرت روحالله خالقی، نامنویسی کرد و از آموزشهای هنرمندانی نظیر: موسی معروفی، علیاکبر شهنازی، روحالله خالقی، جواد معروفی و حسین تهرانی بهرهمند شد. پس از پایان تحصیل در سال ۱۳۳۷ به عنوان هنرآموز سرود و موسیقی، به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد. پس از آن به تدریس در سازمان پیشاهنگی ایران پرداخت و همکاری خود را نیز به عنوان هنرآموز موسیقی نابینایان، با سازمان خدمات اجتماعی کشور، آغاز نمود. او به عنوان نوازنده و تکنواز در گروهها و ارکسترهای گوناگونی مانند: ارکستر موسیقی ملی، ارکستر صبا و… به اجرای موسیقی پرداخت. هوشنگ ظریف به دعوت حسین دهلوی، از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۹ به مدت ۱۷ سال به تدریس تار در هنرستان موسیقی پرداخت.
هوشنگ ظریف سالها به عنوان تکنواز تار، در ارکسترهای سازمان ملی، وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به اجرای موسیقی مشغول بود. او اجراهای بسیاری با گروه پایور، به سرپرستی فرامرز پایور و با خوانندگان سرشناسی نظیر نادر گلچین، عبدالوهاب شهیدی و محمدرضا شجریان داشت و به همراه این گروه، کنسرتهای بسیاری در کشورهای اروپایی و آسیایی به اجرا گذاشت.
هوشنگ ظریف همراه با ارکسترهای موسیقی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، برای ۲۰ سال، برنامههای موسیقی ایرانی در حافظیه شیراز و سایر شهرهای ایران و کشورهایی نظیر: آمریکا، شوروی، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی، ایتالیا، مصر، تونس، مراکش، الجزایر، هند، پاکستان، ترکیه و همهٔ کشورهای اروپای شرقی برگزار کرد.
هوشنگ ظریف همچنین در سال ۱۹۷۳ با هدف اجرای برنامههای آموزشی موسیقی سنتی ایرانی، در بخش موسیقی شماری از دانشگاههای آمریکا، به سراسر این کشور سفر کرد. او در سال ۱۹۷۵ در جشنواره موسیقی «شانکار لعل» هند شرکت کرد و در بیست و یکمین جشنواره جهانی موسیقی که در همان سال، در فرانسه بر پا شده بود حضور یافت.
هوشنگ ظریف با اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی در وین پایتخت اتریش، موجب شناساندن بیش از پیش موسیقی ایرانی به این مرکز موسیقی اروپا شد. وی در سال ۱۹۸۵ با هدف گسترش موسیقی سنتی ایران، در جشنواره اینسبورگ شرکت کرد.
هوشنگ ظریف علاوه بر نواختن ساز تار، با نواختن سهتار و تنبک نیز آشنایی کامل داشت او همچنین در تدوین روش نوازندگی تنبک با حسین تهرانی همکاری نمود که حاصل آن در کتابی تحت عنوان «آموزش تنبک» به چاپ رسید. از دیگر فعالیتهای او، تصحیح ردیفهای آوازی محمود کریمی، آوازخوان سرشناس ایرانی بود که با عنوان کتاب «ردیف آوازی موسیقی سنتی ایران» منتشر شدهاست. او دارای مدرک درجه یک هنری بود و شش سال پیاپی، عضو هیئت مدیره خانه موسیقی ایران و چهار دوره، رئیس هیئت مدیره کانون نوازندگان سازهای ایرانی در خانه موسیقی بود.
#هوشنگ_ظریف در ۱۶ آذر سال ۱۳۱۷ در تهران زاده شد. او پس از پایان دورهٔ ابتدایی در هنرستان موسیقی ملی، با مدیرت روحالله خالقی، نامنویسی کرد و از آموزشهای هنرمندانی نظیر: موسی معروفی، علیاکبر شهنازی، روحالله خالقی، جواد معروفی و حسین تهرانی بهرهمند شد. پس از پایان تحصیل در سال ۱۳۳۷ به عنوان هنرآموز سرود و موسیقی، به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد. پس از آن به تدریس در سازمان پیشاهنگی ایران پرداخت و همکاری خود را نیز به عنوان هنرآموز موسیقی نابینایان، با سازمان خدمات اجتماعی کشور، آغاز نمود. او به عنوان نوازنده و تکنواز در گروهها و ارکسترهای گوناگونی مانند: ارکستر موسیقی ملی، ارکستر صبا و… به اجرای موسیقی پرداخت. هوشنگ ظریف به دعوت حسین دهلوی، از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۹ به مدت ۱۷ سال به تدریس تار در هنرستان موسیقی پرداخت.
هوشنگ ظریف سالها به عنوان تکنواز تار، در ارکسترهای سازمان ملی، وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به اجرای موسیقی مشغول بود. او اجراهای بسیاری با گروه پایور، به سرپرستی فرامرز پایور و با خوانندگان سرشناسی نظیر نادر گلچین، عبدالوهاب شهیدی و محمدرضا شجریان داشت و به همراه این گروه، کنسرتهای بسیاری در کشورهای اروپایی و آسیایی به اجرا گذاشت.
هوشنگ ظریف همراه با ارکسترهای موسیقی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، برای ۲۰ سال، برنامههای موسیقی ایرانی در حافظیه شیراز و سایر شهرهای ایران و کشورهایی نظیر: آمریکا، شوروی، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی، ایتالیا، مصر، تونس، مراکش، الجزایر، هند، پاکستان، ترکیه و همهٔ کشورهای اروپای شرقی برگزار کرد.
هوشنگ ظریف همچنین در سال ۱۹۷۳ با هدف اجرای برنامههای آموزشی موسیقی سنتی ایرانی، در بخش موسیقی شماری از دانشگاههای آمریکا، به سراسر این کشور سفر کرد. او در سال ۱۹۷۵ در جشنواره موسیقی «شانکار لعل» هند شرکت کرد و در بیست و یکمین جشنواره جهانی موسیقی که در همان سال، در فرانسه بر پا شده بود حضور یافت.
هوشنگ ظریف با اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی در وین پایتخت اتریش، موجب شناساندن بیش از پیش موسیقی ایرانی به این مرکز موسیقی اروپا شد. وی در سال ۱۹۸۵ با هدف گسترش موسیقی سنتی ایران، در جشنواره اینسبورگ شرکت کرد.
هوشنگ ظریف علاوه بر نواختن ساز تار، با نواختن سهتار و تنبک نیز آشنایی کامل داشت او همچنین در تدوین روش نوازندگی تنبک با حسین تهرانی همکاری نمود که حاصل آن در کتابی تحت عنوان «آموزش تنبک» به چاپ رسید. از دیگر فعالیتهای او، تصحیح ردیفهای آوازی محمود کریمی، آوازخوان سرشناس ایرانی بود که با عنوان کتاب «ردیف آوازی موسیقی سنتی ایران» منتشر شدهاست. او دارای مدرک درجه یک هنری بود و شش سال پیاپی، عضو هیئت مدیره خانه موسیقی ایران و چهار دوره، رئیس هیئت مدیره کانون نوازندگان سازهای ایرانی در خانه موسیقی بود.
DelAhangaan
شجریان _ اگر تو فارغی از حال دوستان / فریدون شهبازیان
⫸ خواننده : #محمدرضا_شجریان
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
DelAhangaan
شجریان _ اگر تو فارغی از حال دوستان / فریدون شهبازیان
⫸ خواننده : #محمدرضا_شجریان
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را