من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!
امید روشنائی گر چه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تُهی گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید سرود فتح می خوانم
#فريدون_مشيری
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!
امید روشنائی گر چه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تُهی گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید سرود فتح می خوانم
#فريدون_مشيری
بخوان، ای مرغ مست بيشه دور
كه ريزد از صدايت شادی و نور
قفس تنگ است و دل تنگ است
ورنه هزاران نغمه دارم چون تو پر شور
#فريدون_مشيری
كه ريزد از صدايت شادی و نور
قفس تنگ است و دل تنگ است
ورنه هزاران نغمه دارم چون تو پر شور
#فريدون_مشيری
بخوان ، اي مرغ مست بيشه دور
كه ريزد از صدايت شادي و نور
قفس تنگ است و دل تنگ است ، ورنه
هزاران نغمه دارم چون تو پر شور
#فريدون_مشيری
كه ريزد از صدايت شادي و نور
قفس تنگ است و دل تنگ است ، ورنه
هزاران نغمه دارم چون تو پر شور
#فريدون_مشيری
بیستون بود و تمنای دو دوست
آزمون بود و تماشای دو عشق
در زمانی که زعشق ،
ناله میزد "شیرین" ،
تیشه میزد "فرهاد"!
نه توان گفت بهجانبازی فرهاد، افسوس،
نه توان کرد ز بی جانی "شیرین"، فریاد.
کارِ "شیرین" به جهان
عشق برانگیختن است!
کارِ فرهاد برآوردن میل دل دوست
خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در آویختن است.
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین، بینهایت زیباست
آنکه آموخت به ما درس محبت میخواست
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی
به وصالش برسی یا نرسی
سینه بی عشق مباد یک نفسی.
#فريدون_مشیری
بیستون بود و تمنای دو دوست
آزمون بود و تماشای دو عشق
در زمانی که زعشق ،
ناله میزد "شیرین" ،
تیشه میزد "فرهاد"!
نه توان گفت بهجانبازی فرهاد، افسوس،
نه توان کرد ز بی جانی "شیرین"، فریاد.
کارِ "شیرین" به جهان
عشق برانگیختن است!
کارِ فرهاد برآوردن میل دل دوست
خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در آویختن است.
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین، بینهایت زیباست
آنکه آموخت به ما درس محبت میخواست
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی
به وصالش برسی یا نرسی
سینه بی عشق مباد یک نفسی.
#فريدون_مشیری
افق تاریک، دنیا تنگ
نومیدی توان فرساست
می دانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو به سوی روشنی زیباست
می دانی
به شوق نور در، ظلمت قدم بردار
#فريدون_مشيرى
نومیدی توان فرساست
می دانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو به سوی روشنی زیباست
می دانی
به شوق نور در، ظلمت قدم بردار
#فريدون_مشيرى
جام دريا از شراب بوسه خورشيد لبريز است
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران
خيال انگيز!
ما ، به قدر جام چشمان خود، از افسون اين خمخانه سر مستيم
در من اين احساس:
مهر مي ورزيم
پس هستيم!
#فريدون_مشيرى
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران
خيال انگيز!
ما ، به قدر جام چشمان خود، از افسون اين خمخانه سر مستيم
در من اين احساس:
مهر مي ورزيم
پس هستيم!
#فريدون_مشيرى
هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب
در این پیاله ندانم چه ریختی، پیداست
که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب
#فريدون_مشيري
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب
در این پیاله ندانم چه ریختی، پیداست
که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب
#فريدون_مشيري
کار "شیرین" به جهان
عشق برانگیختن است!
کار فرهاد برآوردن میل دل دوست
خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در آویختن است.
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین،
بینهایت زیباست
آنکه آموخت به ما درس محبت میخواست
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی
به وصالش برسی یا نرسی
سینه بی عشق مباد یک نفسی
#فريدون_مشیری
عشق برانگیختن است!
کار فرهاد برآوردن میل دل دوست
خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه در آویختن است.
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین،
بینهایت زیباست
آنکه آموخت به ما درس محبت میخواست
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی
به وصالش برسی یا نرسی
سینه بی عشق مباد یک نفسی
#فريدون_مشیری
غم دنيا نخواهد يافت پايان
خوشا در بر رخ شاديگشايان
خوشا دلهاي خوش، جانهاي خرسند
خوشا نيروي هستيزاي لبخند
خوشا لبخند شاديآفرينان
كه شادي رويد از لبخند اينان
نميداني- دريغا- چيست شادي
كه ميگويي: به گيتي نيست شادي
نه شادي از هوا بارد چو باران
كه جامي پر كني از جويباران
نه شادي را به دكان ميفروشند
كه سيل مشتري بر آن بجوشند
چه خوش فرمود آن پير خردمند
وزين خوشتر نباشد در جهان پند
اگر خونين دلي از جور ايام
« لب خندان بياور چون لب جام»
به پيش اهل دل گنجيست شادي
كه دستاورد بيرنجي ست شادي
به آن كس ميدهد اين گنج گوهر
كه پيش آرد دلي لبخندپرور
به آن كس ميرسد زين گنج بسيار
كه باشد شادماني را سزاوار
نه از اين جفت و از آن طاق يابي
كه شادي را به استحقاق يابي
جهان در بر رخ انسان نبندد
به روي هر كه خندان است خندد
چو گل هرجا كه لبخند آفريني
به هر سو رو كني لبخند بيني
چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه ميربايند
گذشت لحظه را آسان نگيري
چو پايان يافت پايان ميپذيري
مشو در پيچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم كن، تبسم!
#فريدون مشيري
خوشا در بر رخ شاديگشايان
خوشا دلهاي خوش، جانهاي خرسند
خوشا نيروي هستيزاي لبخند
خوشا لبخند شاديآفرينان
كه شادي رويد از لبخند اينان
نميداني- دريغا- چيست شادي
كه ميگويي: به گيتي نيست شادي
نه شادي از هوا بارد چو باران
كه جامي پر كني از جويباران
نه شادي را به دكان ميفروشند
كه سيل مشتري بر آن بجوشند
چه خوش فرمود آن پير خردمند
وزين خوشتر نباشد در جهان پند
اگر خونين دلي از جور ايام
« لب خندان بياور چون لب جام»
به پيش اهل دل گنجيست شادي
كه دستاورد بيرنجي ست شادي
به آن كس ميدهد اين گنج گوهر
كه پيش آرد دلي لبخندپرور
به آن كس ميرسد زين گنج بسيار
كه باشد شادماني را سزاوار
نه از اين جفت و از آن طاق يابي
كه شادي را به استحقاق يابي
جهان در بر رخ انسان نبندد
به روي هر كه خندان است خندد
چو گل هرجا كه لبخند آفريني
به هر سو رو كني لبخند بيني
چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه ميربايند
گذشت لحظه را آسان نگيري
چو پايان يافت پايان ميپذيري
مشو در پيچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم كن، تبسم!
#فريدون مشيري
پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمههای شوق و مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و آزادی پرستی
#فريدون_مشیری
بخوانم نغمههای شوق و مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و آزادی پرستی
#فريدون_مشیری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
من که امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارم
رنج های گران پدر را،
با کدامین زبان پاس دارم؟
سر به پای پدر می گذارم
جان به راه پدر می سپارم
#فريدون_مشيرى
من که امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارم
رنج های گران پدر را،
با کدامین زبان پاس دارم؟
سر به پای پدر می گذارم
جان به راه پدر می سپارم
#فريدون_مشيرى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من آنچه را احساس بايد کرد
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من آنچه را احساس بايد کرد
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اي عقاب عشق
از اوج قلههای مهآلود دور دست
پرواز کن
به دشت غمانگيز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد
آن بي ستارهام که عقابم نمیبرد
در راه زندگی
با اين همه تلاش و تقلا و تشنگی
با اين که ناله میکشم از دل
که آب... آب...
ديگر فريب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پياله را...
#فريدون_مشيری
گفته بودی که: «چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات،
که یک دم مژه بر هم نزنی»
ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بهقدر مژه بر هم زدنی!!!
#فريدون_مشيری
و آنچنان مات،
که یک دم مژه بر هم نزنی»
ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بهقدر مژه بر هم زدنی!!!
#فريدون_مشيری
سیهچشمی به کارِ عشق استاد
به من درس ِمحبت یاد میداد
مرا از یاد برد آخر، ولی من
بجز او عالَمی را بردم از یاد...
#فريدون_مشيرى
به من درس ِمحبت یاد میداد
مرا از یاد برد آخر، ولی من
بجز او عالَمی را بردم از یاد...
#فريدون_مشيرى
#فريدون_مشيري:
هرکه بیند همچو من #شیراز را فصل بهار
میزند بیشک از اینجا پشت پا بر هر دیار
آن بهشت جاودان #شیراز میباشد که باد
مشک تر میآورد با خود ز هرسو بار بار
در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی
بر سر گیتی بود #شیراز تاج افتخار
راحت جانست الحق این هوای روح بخش
سرو #شیراز است بیشک قامت دلجوی یار...
#مسجد_ زیبای_نصیرالملک_شیراز
هرکه بیند همچو من #شیراز را فصل بهار
میزند بیشک از اینجا پشت پا بر هر دیار
آن بهشت جاودان #شیراز میباشد که باد
مشک تر میآورد با خود ز هرسو بار بار
در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی
بر سر گیتی بود #شیراز تاج افتخار
راحت جانست الحق این هوای روح بخش
سرو #شیراز است بیشک قامت دلجوی یار...
#مسجد_ زیبای_نصیرالملک_شیراز
هوا آرام
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
.
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست،
پرواز به آنجا که سرود است و سرورست.
آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح،
رویای شرابی ست که در جام بلور است.
#فريدون_مشيري
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست،
پرواز به آنجا که سرود است و سرورست.
آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح،
رویای شرابی ست که در جام بلور است.
#فريدون_مشيري