This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر واقعا #عاشق بودید نه تنها هیچ #ملیتی نداشتید بلکه اثری از طبقه بندی #مذهب ها هم به چشم نمیخورد..
#کریشنامورتی
#کریشنامورتی
نه جشن گرفتن #ولنتاین نشان از غرب زدگی ست و نه جهانی نشدن #سپندارمزگان توطئه ی غربی .
تهاجم فرهنگی وقتی اتفاق می افتد که فرهنگی یا سنتی که متعلق به سرزمینی نبوده و مناسبتی با شرایط جغرافیایی و فرهنگی آنجا نداشته از جغرافیا یا فرهنگ دیگری وارد آن سرزمین شود .
اما #فرهنگ_عشق جهانی ست . عشق ورزیدن متعلق به همه جغرافیای جهان و فرهنگ ها و مذهب ها و عرفان های مختلف است . از جایی به جای دیگری و از سرزمینی به سرزمین دیگر فرستاده نشده .
اگرچه عشق ورزیدن اکتسابی است اما عاشق شدن ذاتی است . #عشق یک صفت خدایی ست.
این که یک روز به عنوان روزی مشترک در بین جهانیان ، بهانه ای میشود تا در اوج سالهای جنگ و کینه و ترور و خشونت ، همه جای شهر ، عکس گل و قلب و مهربانی باشد ستودنی و زیباست .
من #ولنتاین را جشن می گیرم چون همزمان در دنیا همه آنهایی که سفید پوست ، سرخ پوست ، زرد پوست ، و سیاه پوست هستند دارند به همین روز و همین مناسبت لبخند میزنند . من هم لبخند میزنم تا این #لبخندها و #عشقها ، تکثیر و تکثیر شوند . و این مانع لبخند زدن و جشن گرفتن در سپندارمذگان نیست .
هرچیزی که خوب باشد میتواند #جهانی شود . درست مثل نوروز که زایش و رویش دوباره زمین است و اگر جهانی نشود کوتاهی از ماست .
برای همه شما که #عاشق هستید
برای همه شما که به #عشق احترام میگذارید
برای همه شما که به دنبال بهانه ای برای پاسداشت #عشق میگردید
برای همه شما که مشارکت جهانی در تکثیر #مهر و #لبخند و #آشتی را دارید ...
#روز_عشق_مبارک
تهاجم فرهنگی وقتی اتفاق می افتد که فرهنگی یا سنتی که متعلق به سرزمینی نبوده و مناسبتی با شرایط جغرافیایی و فرهنگی آنجا نداشته از جغرافیا یا فرهنگ دیگری وارد آن سرزمین شود .
اما #فرهنگ_عشق جهانی ست . عشق ورزیدن متعلق به همه جغرافیای جهان و فرهنگ ها و مذهب ها و عرفان های مختلف است . از جایی به جای دیگری و از سرزمینی به سرزمین دیگر فرستاده نشده .
اگرچه عشق ورزیدن اکتسابی است اما عاشق شدن ذاتی است . #عشق یک صفت خدایی ست.
این که یک روز به عنوان روزی مشترک در بین جهانیان ، بهانه ای میشود تا در اوج سالهای جنگ و کینه و ترور و خشونت ، همه جای شهر ، عکس گل و قلب و مهربانی باشد ستودنی و زیباست .
من #ولنتاین را جشن می گیرم چون همزمان در دنیا همه آنهایی که سفید پوست ، سرخ پوست ، زرد پوست ، و سیاه پوست هستند دارند به همین روز و همین مناسبت لبخند میزنند . من هم لبخند میزنم تا این #لبخندها و #عشقها ، تکثیر و تکثیر شوند . و این مانع لبخند زدن و جشن گرفتن در سپندارمذگان نیست .
هرچیزی که خوب باشد میتواند #جهانی شود . درست مثل نوروز که زایش و رویش دوباره زمین است و اگر جهانی نشود کوتاهی از ماست .
برای همه شما که #عاشق هستید
برای همه شما که به #عشق احترام میگذارید
برای همه شما که به دنبال بهانه ای برای پاسداشت #عشق میگردید
برای همه شما که مشارکت جهانی در تکثیر #مهر و #لبخند و #آشتی را دارید ...
#روز_عشق_مبارک
«از بایزیدی بیرون آمدم؛ چون مار از پوست.
پس نگاه کردم ؛
#عاشق_و_معشوق_و_عشق را یکی دیدم،
که در عالَم توحید، همه یکی توان دید.»
«از خدای به خدای رفتم؛ ندا کردند
از من در من که: ای تو من!
یعنی به مقام فنای في الله رسیدم.»
#سلطان العارفین _بایزید_بسطامی
پس نگاه کردم ؛
#عاشق_و_معشوق_و_عشق را یکی دیدم،
که در عالَم توحید، همه یکی توان دید.»
«از خدای به خدای رفتم؛ ندا کردند
از من در من که: ای تو من!
یعنی به مقام فنای في الله رسیدم.»
#سلطان العارفین _بایزید_بسطامی
Del Bordi
MohammadReza Shajarian
#استاد_محمدرضا_شجریان
همه جا
قصّه ی دیوانگی مجنون است
هیچ کس را خبری نیست
که لیلی چون است...!
#عاشق_اصفهانی
همه جا
قصّه ی دیوانگی مجنون است
هیچ کس را خبری نیست
که لیلی چون است...!
#عاشق_اصفهانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«از بایزیدی بیرون آمدم؛ چون مار از پوست.
پس نگاه کردم ؛
#عاشق_و_معشوق_و_عشق را یکی دیدم،
که در عالَم توحید، همه یکی توان دید.»
«از خدای به خدای رفتم؛ ندا کردند
از من در من که: ای تو من!
یعنی به مقام فنای في الله رسیدم.»
#سلطان العارفین _بایزید_بسطامی
پس نگاه کردم ؛
#عاشق_و_معشوق_و_عشق را یکی دیدم،
که در عالَم توحید، همه یکی توان دید.»
«از خدای به خدای رفتم؛ ندا کردند
از من در من که: ای تو من!
یعنی به مقام فنای في الله رسیدم.»
#سلطان العارفین _بایزید_بسطامی
#عشق قدیمی ترین و پابرجاترین
سنت روی زمین است
#عاشق رانده می شود
اما نمی راند
#عاشق آزار می بیند
اما آزارش به مورچه هم نمی رسد
#عاشق که شدی می فهمی
دلت به کیسه ای مخملی تبدیل می شود
درونش گلوله ای ابریشمی
با این دلِ نازک نمی توانی کسی را برنجانی
به صف عشاق می پیوندی
نترس
در #عشق که فنا شوی تعاریف ظاهری و مقوله های ذهنی دود می شود و میرود به هوا
از آن نقطه به بعد چیزی به نام #من نمی ماند
تمامِ منیّت می شود صفری بزرگ
آن جا نه شریعت می ماند، نه طریقت، نه معرفت
فقط و فقط #حقیقت است که می ماند
#الیف_شافاک
ملت_عشق
سنت روی زمین است
#عاشق رانده می شود
اما نمی راند
#عاشق آزار می بیند
اما آزارش به مورچه هم نمی رسد
#عاشق که شدی می فهمی
دلت به کیسه ای مخملی تبدیل می شود
درونش گلوله ای ابریشمی
با این دلِ نازک نمی توانی کسی را برنجانی
به صف عشاق می پیوندی
نترس
در #عشق که فنا شوی تعاریف ظاهری و مقوله های ذهنی دود می شود و میرود به هوا
از آن نقطه به بعد چیزی به نام #من نمی ماند
تمامِ منیّت می شود صفری بزرگ
آن جا نه شریعت می ماند، نه طریقت، نه معرفت
فقط و فقط #حقیقت است که می ماند
#الیف_شافاک
ملت_عشق
همین یه بیت سعدی سرلوحه زندگیمون باشه کافیه برا همه عمرمون :
تیغ بُرّان گر به دستت، داد چرخ روزگار ،
هر چه میخواهی بِبُر، اما مَبُر نان کسی ...
#مرد را به عقلش بنگر نه به ثروتش!
#زن را به وفایش، نه به جمالش!
#دوست را به محبتش، نه به کلامش!
#عاشق را به صبرش، نه به ادعایش!
#مال را به برکتش، نه به مقدارش!
#خانه را به آرامشش نه به بزرگیش!
#شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!
#سخن را به معنایش، نه به گوینده اش!
#ودل را به پاکیش، نه به صاحبش.
تیغ بُرّان گر به دستت، داد چرخ روزگار ،
هر چه میخواهی بِبُر، اما مَبُر نان کسی ...
#مرد را به عقلش بنگر نه به ثروتش!
#زن را به وفایش، نه به جمالش!
#دوست را به محبتش، نه به کلامش!
#عاشق را به صبرش، نه به ادعایش!
#مال را به برکتش، نه به مقدارش!
#خانه را به آرامشش نه به بزرگیش!
#شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!
#سخن را به معنایش، نه به گوینده اش!
#ودل را به پاکیش، نه به صاحبش.
الهی!
زاهد چه جوید؟ ، رَحمِ تو ،،، عاشق چه جوید؟ ، زخم تو ،
آن ، مُردۂ اندر قبا ،،، وین ، زندۂ اندر کفن ،
آن ، در خلاصِ جان دَوَد ،،، وین ، عشق را قربان شود ،
آن ، سر نهد تا جان بَرَد ،،، وین ، خصمِ جانِ خویشتن ،
#مولانا
مولانا میفرماید :
#زاهد ، همچون مُرده هست گرچه بهظاهر میخورد و میآشامد و لباس میپوشد . « مُردهٔ اندر قُبا»
#عاشق همیشه زنده هست حتی زمانی که به ظاهر میمیرد و در کفن میباشد نیز زنده هست .« زندهٔ اندر کفن »
زاهد چه جوید؟ ، رَحمِ تو ،،، عاشق چه جوید؟ ، زخم تو ،
آن ، مُردۂ اندر قبا ،،، وین ، زندۂ اندر کفن ،
آن ، در خلاصِ جان دَوَد ،،، وین ، عشق را قربان شود ،
آن ، سر نهد تا جان بَرَد ،،، وین ، خصمِ جانِ خویشتن ،
#مولانا
مولانا میفرماید :
#زاهد ، همچون مُرده هست گرچه بهظاهر میخورد و میآشامد و لباس میپوشد . « مُردهٔ اندر قُبا»
#عاشق همیشه زنده هست حتی زمانی که به ظاهر میمیرد و در کفن میباشد نیز زنده هست .« زندهٔ اندر کفن »
آثار نقاشی "سزار سانتوس" _1982 هنرمند معاصر امریکایی_کوبا
آثار این هنرمند مدرنیسم تلفیقی از سبک کلاسیک و مدرن میباشد
تکنیک #امپرسیون_رئالیسم
از این چینها که دارم بر جبین وقت کهنسالی
به صد لب میکنم تفسیر، رنج ضعف پیری را
#عاشق
آثار این هنرمند مدرنیسم تلفیقی از سبک کلاسیک و مدرن میباشد
تکنیک #امپرسیون_رئالیسم
از این چینها که دارم بر جبین وقت کهنسالی
به صد لب میکنم تفسیر، رنج ضعف پیری را
#عاشق
معشوق در دل عاشق
هر جا که باشی و در هر حال که باشی #جهد کن تا محب باشی و #عاشق باشی. و چون محبت ملک تو شد، همیشه محب باشی در گور و در حشر و در #بهشت، الی مالانهایه. چون تو گندم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد.
#مجنون خواست که پیش #لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالکَ فِی عَینی.
وَ اِسمُکَ فی فَمِی.
وَ ذِکرُکَ فی قَلبی.
اِلی اَینَ اکتُبُ؟
خیال تو مقیم چشم است.
و نام تو از #زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟ چون تو در این محلها میگردی.
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
#فیه_مافیه
هر جا که باشی و در هر حال که باشی #جهد کن تا محب باشی و #عاشق باشی. و چون محبت ملک تو شد، همیشه محب باشی در گور و در حشر و در #بهشت، الی مالانهایه. چون تو گندم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد.
#مجنون خواست که پیش #لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالکَ فِی عَینی.
وَ اِسمُکَ فی فَمِی.
وَ ذِکرُکَ فی قَلبی.
اِلی اَینَ اکتُبُ؟
خیال تو مقیم چشم است.
و نام تو از #زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟ چون تو در این محلها میگردی.
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
#فیه_مافیه
الهی!
زاهد چه جوید؟ ، رَحمِ تو ،،، عاشق چه جوید؟ ، زخم تو ،
آن ، مُردۂ اندر قبا ،،، وین ، زندۂ اندر کفن ،
آن ، در خلاصِ جان دَوَد ،،، وین ، عشق را قربان شود ،
آن ، سر نهد تا جان بَرَد ،،، وین ، خصمِ جانِ خویشتن ،
#مولانا
مولانا میفرماید :
#زاهد ، همچون مُرده هست گرچه بهظاهر میخورد و میآشامد و لباس میپوشد . « مُردهٔ اندر قُبا»
#عاشق همیشه زنده هست حتی زمانی که به ظاهر میمیرد و در کفن میباشد نیز زنده هست .« زندهٔ اندر کفن »
زاهد چه جوید؟ ، رَحمِ تو ،،، عاشق چه جوید؟ ، زخم تو ،
آن ، مُردۂ اندر قبا ،،، وین ، زندۂ اندر کفن ،
آن ، در خلاصِ جان دَوَد ،،، وین ، عشق را قربان شود ،
آن ، سر نهد تا جان بَرَد ،،، وین ، خصمِ جانِ خویشتن ،
#مولانا
مولانا میفرماید :
#زاهد ، همچون مُرده هست گرچه بهظاهر میخورد و میآشامد و لباس میپوشد . « مُردهٔ اندر قُبا»
#عاشق همیشه زنده هست حتی زمانی که به ظاهر میمیرد و در کفن میباشد نیز زنده هست .« زندهٔ اندر کفن »
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عاشق_خویش_فراموش_مکن
شعر:ایرج میرزا
آواز: هنگامه اخوان
در سال۱۳۰۵روزنامه"اقدام"به مدیریت عباس خلیلی(پدر سیمین بهبهانی)مسابقه ای ترتیب
می دهد بین شاعران فارسی آن زمان از جمله وحید دستگردی، رشیدیاسمی،ایرج میرزا و...در مورد برگرداندن افسانه ای اروپایی به شعر فارسی و در بین شرکت کنندگان، ایرج میرزا با امتیاز بسیار برنده می شود.
او در این شعر کوتاه و بسیار زیبا ، چنان استادانه ضرب المثلها و اصطلاحات فارسی را به کار برده و نکات ظریفی به داستان افزوده که آن را صدچندان زیباتر ساخته و شاهکاری به ادبیات فارسی افزوده است.
اصل داستان این بوده است که دو دلداده در کنار رود دانوب ایستاده بودند که گل زیبایی بر روی آب پدیدار می شود و دلبر به آن ابراز علاقه می کند عاشق بی درنگ به درون رودخانه می پرد و گُل را گرفته به سوی دلبر خود پرتاب می کند ولی در میان آب های خروشان گرفتار میشود او قبل از غرق شدن ، خطاب به محبوبش می گوید:
"فراموشم مکن"
بعدها مرتضی نی داود بر روی این شعر، آهنگی ساخت و قمرالملوک وزیری آن را خواند.
سالهای بعد، هنگامه اخوان آن را بازخوانی کرده است که با هم می شنویم...
شعر:ایرج میرزا
آواز: هنگامه اخوان
در سال۱۳۰۵روزنامه"اقدام"به مدیریت عباس خلیلی(پدر سیمین بهبهانی)مسابقه ای ترتیب
می دهد بین شاعران فارسی آن زمان از جمله وحید دستگردی، رشیدیاسمی،ایرج میرزا و...در مورد برگرداندن افسانه ای اروپایی به شعر فارسی و در بین شرکت کنندگان، ایرج میرزا با امتیاز بسیار برنده می شود.
او در این شعر کوتاه و بسیار زیبا ، چنان استادانه ضرب المثلها و اصطلاحات فارسی را به کار برده و نکات ظریفی به داستان افزوده که آن را صدچندان زیباتر ساخته و شاهکاری به ادبیات فارسی افزوده است.
اصل داستان این بوده است که دو دلداده در کنار رود دانوب ایستاده بودند که گل زیبایی بر روی آب پدیدار می شود و دلبر به آن ابراز علاقه می کند عاشق بی درنگ به درون رودخانه می پرد و گُل را گرفته به سوی دلبر خود پرتاب می کند ولی در میان آب های خروشان گرفتار میشود او قبل از غرق شدن ، خطاب به محبوبش می گوید:
"فراموشم مکن"
بعدها مرتضی نی داود بر روی این شعر، آهنگی ساخت و قمرالملوک وزیری آن را خواند.
سالهای بعد، هنگامه اخوان آن را بازخوانی کرده است که با هم می شنویم...
Golpa - Chera Ashegh Nabasham | گلپا - چرا عاشق نباشم
Golpa - Chera Ashegh Nabasham | گلپا - چرا عاشق نباشم