معرفی عارفان
1.06K subscribers
32.5K photos
11.7K videos
3.17K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
سحر چون خسرو خاور
علم بر کوهساران زد

به دست مرحمت یارم
در امــیدواران زد

#حافظ_شیرازی
.

آخر به چه گویم هست
از خود خبرمٖ چون نیست

وز بهر چه گویم نیست
با وی نظرم چون هست

#حافظ_شیرازی

.
کاروان رفت
               و تو در خواب
                    وبیابان در پیش

کی روی
          ره ز که پرسی
                               چون باشی

#حافظ_شیرازی

دلم جز مهر مه‌رویان طریقی بر نمی‌گیرد
ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد

خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد

بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده‌ی رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمی‌گیرد

#حافظ_شیرازی
تا غنچه‌ی خندانت
دولت به كه خواهد داد
ای شاخِ گل رعنا
از بهر كه می‌رويی

#حافظ_شیرازی
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد

به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد

#حافظ_شیرازی
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست


#حافظ_شیرازی
.

حافظ این حالِ عجب...

#با_که_توان_گفت_که_ما...

بلبلانیم که در موسم‌ِگل خاموشیم...

#حافظ_شیرازی

.
سحر چون خسرو خاور
علم بر کوهساران زد

به دست مرحمت یارم
در امــیدواران زد

#حافظ_شیرازی
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد

#حافظ_شیرازی
زهره سازی خوش نمی‌سازد
          مگر عودش
            بسوخت

   کس ندارد ذوق مستی
        میگساران را
         چه شد ؟!

    #حافظ_شیرازی
زهره سازی خوش نمی‌سازد
          مگر عودش
            بسوخت

   کس ندارد ذوق مستی
        میگساران را
         چه شد ؟!

    #حافظ_شیرازی
زهره سازی خوش نمی‌سازد
          مگر عودش
            بسوخت

   کس ندارد ذوق مستی
        میگساران را
         چه شد ؟!

    #حافظ_شیرازی
چون شَوم خاک ِ رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل
ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من

چشم ِ خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین
گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود
کام بستانم از او یا داد بستاند ز من

گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست
بس حکایت‌های شیرین باز می‌ماند ز من

گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود
ور برنجم خاطر ِ نازک برنجاند ز من

دوستان جان داده‌ام بهر ِ دهانش بنگرید
کو به چیزی مختصر چون باز می‌ماند ز من

صبر کن حافظ! که گر زین دست باشد درس ِ غم
عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من



 #حافظ_شیرازی
ای دل غمدیده حالت بـه شود
دل بـد مکن


وین سر شوریده باز آید به سامان
غـم مخور


#حافظ

20مهرماه، روز بزرگداشت

#خواجه_شمس_الدين_محمد_شيرازی
شاعر و حافظ قرآن، متخلص

به حافظ و معروف به لسان الغيب

از بزرگترين شاعران غزل سرای

ايران گرامی باد

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

بلبل از فیضِ گل آموخت سخن ، ور نه نبود
این همه قول و غزل ، تعبیه در منقارش

#حافظ_شیرازی روح العزیز
عاشق و رِند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام


#حافظ_شیرازی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بی‌مروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

#حافظ_شیرازی

بامدادتان به مهر🥀
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمی‌ارزد

به کویِ می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند
زهی سجادهٔ تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد


#حافظ_شیرازی
شکوهِ تاجِ سلطانی که بیمِ جان در او دَرج است
کلاهی دلکش است اما به تَرکِ سر نمی‌ارزد

چه آسان می‌نمود اول غمِ دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد


#حافظ_شیرازی
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

#حافظ_شیرازی