.
بايد قانون "دوست داشتن و نرسيدن" را
در تاريخ ثبت كنند،
بايد ثبت كنند تا نسل هاى بعد از ما
بدانند چه شب بيداری ها كشيديم
از دستِ خاطرات
چه شب ها چشم هايمان برايش باريد
اما او چترش را باز كرد و زیر بارانِ اشکهایِ ما خاطره ساخت..
بايد بدانند...
بايد بدانند هركه را " دوست داشتيم "
يا دور شد،
يا عوض شد
و يا از خود بيخود،
بايد بدانند كه نسل هاى قبلشان
دورى را به جان مى خريدند
و عاشق مى ماندند
و مى ماندند...
#سروش_كلهر
بايد قانون "دوست داشتن و نرسيدن" را
در تاريخ ثبت كنند،
بايد ثبت كنند تا نسل هاى بعد از ما
بدانند چه شب بيداری ها كشيديم
از دستِ خاطرات
چه شب ها چشم هايمان برايش باريد
اما او چترش را باز كرد و زیر بارانِ اشکهایِ ما خاطره ساخت..
بايد بدانند...
بايد بدانند هركه را " دوست داشتيم "
يا دور شد،
يا عوض شد
و يا از خود بيخود،
بايد بدانند كه نسل هاى قبلشان
دورى را به جان مى خريدند
و عاشق مى ماندند
و مى ماندند...
#سروش_كلهر
ایا یاری که بالا به ز سرو کاشمر داری
بهسرو اندر نگارستان بهمشك اندر قمر داری
لب از یاقوت سرخ و سینه از عاج و تن از نقره
بناگوش از گل سیراب زلف از مشك تر داری
ملاحت را ز کشمیری لطافت را ز چینستان
بگو تا از کدامین جایگه مام و پدر داری
چو بنشینی پری خوانم ترا بنشسته در مجلس
چو برخیزی نسب گوئی ز سرو کاشمر داری
بهیك چشم اندرون داری هزاران حیله و دستان
فراوان جادوی پنهان در آن چشم دگر داری
#سروش_اصفهانی
بهسرو اندر نگارستان بهمشك اندر قمر داری
لب از یاقوت سرخ و سینه از عاج و تن از نقره
بناگوش از گل سیراب زلف از مشك تر داری
ملاحت را ز کشمیری لطافت را ز چینستان
بگو تا از کدامین جایگه مام و پدر داری
چو بنشینی پری خوانم ترا بنشسته در مجلس
چو برخیزی نسب گوئی ز سرو کاشمر داری
بهیك چشم اندرون داری هزاران حیله و دستان
فراوان جادوی پنهان در آن چشم دگر داری
#سروش_اصفهانی
سلطان منی سلطان منی
اشعار مولانا_ دکلمه سروش
#دکلمه #سروش
سلطان منی سلطان منی
و اندر دل و جان ایمان منی
در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی
نان بیتو مرا زهرست نه نان
هم آب منی هم نان منی
زهر از تو مرا پازهر شود
قند و شکر ارزان منی
باغ و چمن و فردوس منی
سرو و سمن خندان منی
هم شاه منی هم ماه منی
هم لعل منی هم کان منی
خاموش شدم شرحش تو بگو
زیرا به سخن برهان منی
مولانا
سلطان منی سلطان منی
و اندر دل و جان ایمان منی
در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی
نان بیتو مرا زهرست نه نان
هم آب منی هم نان منی
زهر از تو مرا پازهر شود
قند و شکر ارزان منی
باغ و چمن و فردوس منی
سرو و سمن خندان منی
هم شاه منی هم ماه منی
هم لعل منی هم کان منی
خاموش شدم شرحش تو بگو
زیرا به سخن برهان منی
مولانا
🔹♦️🔹#مثنوی با چه کلمهای شروع میشود.
میخواهم یک مقایسهای بکنم و بعد ادامه بدهم .
با کلمهبشنو شروع میشود.
قرآن با چه کلمهای شروع میشود، با کلمه
اقرأ:
بخوان،
بگو.
#مولاناشأنش این نبود که بگوید بگو! به آن درجه نرسیده بود،
خاموشی را تلقین میکرد،
حرف نزن،
بشنو،
گوشدار
تا برای تو بگویم آنچه نامد در زبان و در بیان
دم مزن تا بشنوی از دم زنان
آشنا بگذار در کشتی نوح
دم مزن تا دم زند بهر تو روح
از بشنو آغاز میکرد. #مولانا البتّه گوش کرد، بعدها گفت که:
تا که قرنی بعد ما آبی رسد
هین بگو که ناطقه جو میکند
لیک گفت سالکان یاری بود
گر چه هر قرنی سخن آری بود
بعدها این را گفت امّا از بشنو شروع کرد، از بگو شروع نکرد. از انصتوا را گوش کن خاموش باش
چون زبان حق نکشتی گوش باش.
از اینجا آغاز کرد، درس سکوت، درس خاموشی، هنر شنیدن را به ما یاد داد.
دکتر عبدالکریم #سروش
میخواهم یک مقایسهای بکنم و بعد ادامه بدهم .
با کلمهبشنو شروع میشود.
قرآن با چه کلمهای شروع میشود، با کلمه
اقرأ:
بخوان،
بگو.
#مولاناشأنش این نبود که بگوید بگو! به آن درجه نرسیده بود،
خاموشی را تلقین میکرد،
حرف نزن،
بشنو،
گوشدار
تا برای تو بگویم آنچه نامد در زبان و در بیان
دم مزن تا بشنوی از دم زنان
آشنا بگذار در کشتی نوح
دم مزن تا دم زند بهر تو روح
از بشنو آغاز میکرد. #مولانا البتّه گوش کرد، بعدها گفت که:
تا که قرنی بعد ما آبی رسد
هین بگو که ناطقه جو میکند
لیک گفت سالکان یاری بود
گر چه هر قرنی سخن آری بود
بعدها این را گفت امّا از بشنو شروع کرد، از بگو شروع نکرد. از انصتوا را گوش کن خاموش باش
چون زبان حق نکشتی گوش باش.
از اینجا آغاز کرد، درس سکوت، درس خاموشی، هنر شنیدن را به ما یاد داد.
دکتر عبدالکریم #سروش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی روی تو خورشید جهانسوز مباد
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد
با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
روزی که تو را نبینم آن روز مباد
با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب!
هجرانش چنین است، وصالش چون است؟
#رودکی
#رشید_کاکاوند
#سروش_صحت
#کتاب_باز
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد
با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
روزی که تو را نبینم آن روز مباد
با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب!
هجرانش چنین است، وصالش چون است؟
#رودکی
#رشید_کاکاوند
#سروش_صحت
#کتاب_باز
اگر مرگ نبود بیشتر کارها را میگذاشتم برای بعد. عجله نمیکردم و چون تنبلم با خیال راحت کارهایی که میخواهم انجام بدهم را بعدا انجام میدادم. بعدا به جاهایی که دوست دارم بروم، میرفتم. بعدا ورزش میکردم. بعدا کتابهایی که دوست دارم بخوانم و فیلمهایی که دوست دارم ببینم را میخواندم و میدیدم. بعدا به آنهایی که دوستشان دارم سر میزدم . بعدا خبری از دوستانی که مدت هاست از آنها بیخبرم میگرفتم. بعدا بابت اشتباهاتم معذرت میخواستم و بعدا اشتباهات بقیه را میبخشیدم. بعدا میدویدم . بعدا یک شب رفقا را به یک چلوکباب عالی دعوت میکردم. بعدا سه روز لش میکردم و هیچ کاری نمیکردم .بعدا سیگار را ترک میکردم. بعدا میرفتم قله توچال. بعدا مثنوی را میخواندم، بعدا طلوع خورشید را نگاه میکردم. بعدا چند نفری یک سفر با حال میرفتیم. بعدا همه کارها را میکردم، همه کارهایی که دلم میخواست را...
ولی مرگ هست..
#سروش_صحت
#زادروز
ولی مرگ هست..
#سروش_صحت
#زادروز