تو تماشا کن که #بهار دیگر
پاورچین پاورچین از دل تاریکی
می گذرد، و تو در خوابی
و پرستوها خوابند و تو می اندیشی
به #بهار دیگر
و به یاری دیگر ...
#حميد_مصدق
پاورچین پاورچین از دل تاریکی
می گذرد، و تو در خوابی
و پرستوها خوابند و تو می اندیشی
به #بهار دیگر
و به یاری دیگر ...
#حميد_مصدق
چشم واکن، رنگ اسرار دگر دارد #بهار
آنچه در وهمت نگنجد، جلوهگر دارد بهار
ساعتی چون بوی گل از قید پیراهن برآ
از تو چشم آشنایی آنقدر دارد بهار
چشم تا واکردهای رنگ از نظرها رفتهاست
از نسیم صبح، دامن بر کمر دارد بهار
ابر مینالد کز اسباب نشاط این چمن
هرچه دارد در فشار چشم تر دارد بهار
از گل و سنبل، به نظمونثر سعدی قانعم
این معانی در گلستان بیشتر دارد بهار
زین چمن بیدل نه سروی جَست و نه شمشاد رَست
از خیال قامتش دودی به سر دارد بهار
#بیدل
آنچه در وهمت نگنجد، جلوهگر دارد بهار
ساعتی چون بوی گل از قید پیراهن برآ
از تو چشم آشنایی آنقدر دارد بهار
چشم تا واکردهای رنگ از نظرها رفتهاست
از نسیم صبح، دامن بر کمر دارد بهار
ابر مینالد کز اسباب نشاط این چمن
هرچه دارد در فشار چشم تر دارد بهار
از گل و سنبل، به نظمونثر سعدی قانعم
این معانی در گلستان بیشتر دارد بهار
زین چمن بیدل نه سروی جَست و نه شمشاد رَست
از خیال قامتش دودی به سر دارد بهار
#بیدل
.
بیا که بار دگر گل به بار میآید
بیار باده که بوی #بهار میآید
هزار غم ز #تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار میآید
طرب میانهی خوش نیست با منش چه کنم
خوشا غم تو که با ما کنار میآید
نه من ز داغ تو ای گل به خون نشستم و بس
که لاله هم به چمن داغدار میآید
دل چو غنچهی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار میآید
نسیم زلف تو تا نگذرد به گلشن دل
کجا نهال امیدم به بار میآید
بدین امید شد اشکم روان ز چشمهی چشم
که سرو من به لب جویبار میآید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار میآید
دلم به باده و گل وا نمیشود، چه کنم
که بی تو باده و گل ناگوار میآید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو باز آی
که گل به دیدهی من بی تو خار میآید.
#هوشنگ_ابتهاج
بیا که بار دگر گل به بار میآید
بیار باده که بوی #بهار میآید
هزار غم ز #تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار میآید
طرب میانهی خوش نیست با منش چه کنم
خوشا غم تو که با ما کنار میآید
نه من ز داغ تو ای گل به خون نشستم و بس
که لاله هم به چمن داغدار میآید
دل چو غنچهی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار میآید
نسیم زلف تو تا نگذرد به گلشن دل
کجا نهال امیدم به بار میآید
بدین امید شد اشکم روان ز چشمهی چشم
که سرو من به لب جویبار میآید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار میآید
دلم به باده و گل وا نمیشود، چه کنم
که بی تو باده و گل ناگوار میآید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو باز آی
که گل به دیدهی من بی تو خار میآید.
#هوشنگ_ابتهاج
وقتی درختی را از تنه، قطع میکنند، از پایه، جوانه زدن را آغاز میکند.
همین طور روح آدمی؛ روحی که در زمان شکوفایی، ضایع میشود، راه خود را به سوی #بهار و کودکی آینده نگر باز میجوید، به خیال اینکه شاید آنجا، امید های تازه ای کشف کند و دوباره این رشته های پاره شده را، به هم گره بزند.
در مورد درخت، ریشه ها سریع رشد میکنند و پر از شیره میشوند، ولی این فقط کمی به زندگی شباهت دارد و این درخت، دیگر هرگز، درخت سالمی نخواهد شد.
#هرمان_هسه
همین طور روح آدمی؛ روحی که در زمان شکوفایی، ضایع میشود، راه خود را به سوی #بهار و کودکی آینده نگر باز میجوید، به خیال اینکه شاید آنجا، امید های تازه ای کشف کند و دوباره این رشته های پاره شده را، به هم گره بزند.
در مورد درخت، ریشه ها سریع رشد میکنند و پر از شیره میشوند، ولی این فقط کمی به زندگی شباهت دارد و این درخت، دیگر هرگز، درخت سالمی نخواهد شد.
#هرمان_هسه