۲ تیر زادروز سارا نائینی
(زاده ۲ تیر ۱۳۶۰ شیراز) خواننده و معلم آواز
در کنسرتها بهعنوان خواننده تکخوان و همخوان حضور داشته است و با علیرضا عصار، محمد اصفهانی و همایون شجریان تجربه همکاری دارد.
وی موسیقی را از مادرش «حوروش خلیلی»، که خواننده و مدرس آواز ایرانی است، به ارث برده است و نخستین کنسرتش را به صورت خصوصی در سال ۱۳۷۸ به اجرا گذاشت. او به پلاک ۵۲ میگوید که هنگام اولین اجرا ۱۸ سال داشته است. وی که در امریکا به تدریس موسیقی مشغول شده، فارغالتحصیل دوره کاردانی در رشته گرافیک از دانشکده دکتر شریعتی تهران است. او قهرمان ژیمناستیک دختران ایران بود، اما پس از سقوط از پشتبام، بر اثر آسیب واردشده به ستون فقراتش مجبور به پایاندادن فعالیتهای ژیمناستیک شد.
کنسرتهای او مورد توجه مردم و مطبوعات قرار گرفت و خواندن او توسط وزارت ارشاد، حتی بهعنوان همخوان، ممنوع شد. او پس از اینکه مجوز خوانندگی، از جمله همخوانی را دریافت نکرد، از ایران خارج شد. وی همچنین مربی آواز تارا صلاحی، خواننده جدید گروه بزرگ (زدبازی سابق) است.
آثار:
همخوانی آهنگهای «حس خوب» و «نه» با صدای فرزاد فرزین.
همخوانی در آلبوم موسیقی ایستگاه اول «گروه واران».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه راما». همخوانی در آلبوم موسیقی «به دادم برس».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه پیکولو» (که هرگز موفق نشد وارد بازار شود).
همخوانی در آلبوم موسیقی «زندگی عروسکی».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه جم».
همخوانی در آلبوم موسیقی «هیشکی منو دوست نداره».
همخوانی در کنسرت با «علیرضا عصار»
همخوانی در کنسرت با «محمد اصفهانی».
همخوانی در کنسرت با «احسان خواجه امیری».
همخوانی در کنسرت با «برادران خواجه نوری».
کنسرت خصوصی در جزیره کیش ۱۳۷۹.
کنسرت خصوصی در منزل سفیر پاکستان ۱۳۸۱.
کنسرت خصوصی در سفارت یونان ۱۳۸۳.
کنسرت به همراه «رضا روحانی» ماه مارس و آوریل ۲۰۱۳ در ساکرامنتو و سنفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا.
تک خوانی آهنگ دل یار.
همخوانی با یاس (خواننده) در آهنگ زهی عشق.
(زاده ۲ تیر ۱۳۶۰ شیراز) خواننده و معلم آواز
در کنسرتها بهعنوان خواننده تکخوان و همخوان حضور داشته است و با علیرضا عصار، محمد اصفهانی و همایون شجریان تجربه همکاری دارد.
وی موسیقی را از مادرش «حوروش خلیلی»، که خواننده و مدرس آواز ایرانی است، به ارث برده است و نخستین کنسرتش را به صورت خصوصی در سال ۱۳۷۸ به اجرا گذاشت. او به پلاک ۵۲ میگوید که هنگام اولین اجرا ۱۸ سال داشته است. وی که در امریکا به تدریس موسیقی مشغول شده، فارغالتحصیل دوره کاردانی در رشته گرافیک از دانشکده دکتر شریعتی تهران است. او قهرمان ژیمناستیک دختران ایران بود، اما پس از سقوط از پشتبام، بر اثر آسیب واردشده به ستون فقراتش مجبور به پایاندادن فعالیتهای ژیمناستیک شد.
کنسرتهای او مورد توجه مردم و مطبوعات قرار گرفت و خواندن او توسط وزارت ارشاد، حتی بهعنوان همخوان، ممنوع شد. او پس از اینکه مجوز خوانندگی، از جمله همخوانی را دریافت نکرد، از ایران خارج شد. وی همچنین مربی آواز تارا صلاحی، خواننده جدید گروه بزرگ (زدبازی سابق) است.
آثار:
همخوانی آهنگهای «حس خوب» و «نه» با صدای فرزاد فرزین.
همخوانی در آلبوم موسیقی ایستگاه اول «گروه واران».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه راما». همخوانی در آلبوم موسیقی «به دادم برس».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه پیکولو» (که هرگز موفق نشد وارد بازار شود).
همخوانی در آلبوم موسیقی «زندگی عروسکی».
همخوانی در آلبوم موسیقی «گروه جم».
همخوانی در آلبوم موسیقی «هیشکی منو دوست نداره».
همخوانی در کنسرت با «علیرضا عصار»
همخوانی در کنسرت با «محمد اصفهانی».
همخوانی در کنسرت با «احسان خواجه امیری».
همخوانی در کنسرت با «برادران خواجه نوری».
کنسرت خصوصی در جزیره کیش ۱۳۷۹.
کنسرت خصوصی در منزل سفیر پاکستان ۱۳۸۱.
کنسرت خصوصی در سفارت یونان ۱۳۸۳.
کنسرت به همراه «رضا روحانی» ماه مارس و آوریل ۲۰۱۳ در ساکرامنتو و سنفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا.
تک خوانی آهنگ دل یار.
همخوانی با یاس (خواننده) در آهنگ زهی عشق.
۲ تیر زادروز صمد بهرنگی
(زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز -- درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷ ارسباران) نویسنده و مترجم
از خانوادهای تهیدست بود و پس از تحصیلات دبیرستان، در سال ۱۳۳۶ از دانشسرای مقدماتی پسران تبریز فارغالتحصیل شد.
وی از مهر همان سال آموزگار شد و تا پایان عمرکوتاهش، در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامه ادامه داد.
در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت و یک سال بعد داستان تلخون که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر شد و این روند "بینام" تا ۱۳۴۲ و داستانهای دیگر ادامه یافت.
بعدها از او مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی» توفیق و ... با امضاهای متعدد و نامهای مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و ... به چاپ رسید.
وی ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی بهفارسی و از فارسی به آذری (از جمله ترجمه شعرهایی از اخوان ثالث، شاملو، فروغ فرخزاد و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شدهاست.
او در سال ۱۳۴۱ بهجرم بیان سخنهای ناخوشایند در دفتر دبیرستان و بین دبیران، اخراج و به دبستان انتقال یافت.
در سال ۱۳۴۲ کتاب الفبای آذری برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب به پیشنهاد جلال آلاحمد برای چاپ به کمیته پیکار جهانی با بیسوادی فرستاده شد، اما او با تغییراتی که قرار بود آن کمیته در کتاب ایجاد کند با قاطعیت مخالفت کرد و کتاب را پس گرفت.
سال ۱۳۴۳ بهخاطر چاپ کتاب «پاره پاره» بهمدت ۶ ماه از کار تعلیق شد و در این سال با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو شد و بهسر کلاس بازگشت. سالهای میانی دهه ۴۰ مصادف بود با دستگیری تعدادی از نزدیکانش که موجب شرکت او در اعتصابات دانشجویی شد.
او در شیوه آموزشی و مضمون قصههای خود تلاش میکرد روح اعتراض بهحکومت را در دانش آموزان پرورش دهد.
وی در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک غرق شد و پیکرش را در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
جلال آلاحمد اين مرگ را به ساواك نسبت داد كه بعد آن را شايعهسازى دانست.
حدود یک ماه قبل از مرگش، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرارگرفت.
آرامگاه وی در گورستان امامیه تبریز لست.
(زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز -- درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷ ارسباران) نویسنده و مترجم
از خانوادهای تهیدست بود و پس از تحصیلات دبیرستان، در سال ۱۳۳۶ از دانشسرای مقدماتی پسران تبریز فارغالتحصیل شد.
وی از مهر همان سال آموزگار شد و تا پایان عمرکوتاهش، در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامه ادامه داد.
در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت و یک سال بعد داستان تلخون که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر شد و این روند "بینام" تا ۱۳۴۲ و داستانهای دیگر ادامه یافت.
بعدها از او مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی» توفیق و ... با امضاهای متعدد و نامهای مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و ... به چاپ رسید.
وی ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی بهفارسی و از فارسی به آذری (از جمله ترجمه شعرهایی از اخوان ثالث، شاملو، فروغ فرخزاد و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شدهاست.
او در سال ۱۳۴۱ بهجرم بیان سخنهای ناخوشایند در دفتر دبیرستان و بین دبیران، اخراج و به دبستان انتقال یافت.
در سال ۱۳۴۲ کتاب الفبای آذری برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب به پیشنهاد جلال آلاحمد برای چاپ به کمیته پیکار جهانی با بیسوادی فرستاده شد، اما او با تغییراتی که قرار بود آن کمیته در کتاب ایجاد کند با قاطعیت مخالفت کرد و کتاب را پس گرفت.
سال ۱۳۴۳ بهخاطر چاپ کتاب «پاره پاره» بهمدت ۶ ماه از کار تعلیق شد و در این سال با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو شد و بهسر کلاس بازگشت. سالهای میانی دهه ۴۰ مصادف بود با دستگیری تعدادی از نزدیکانش که موجب شرکت او در اعتصابات دانشجویی شد.
او در شیوه آموزشی و مضمون قصههای خود تلاش میکرد روح اعتراض بهحکومت را در دانش آموزان پرورش دهد.
وی در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک غرق شد و پیکرش را در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
جلال آلاحمد اين مرگ را به ساواك نسبت داد كه بعد آن را شايعهسازى دانست.
حدود یک ماه قبل از مرگش، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرارگرفت.
آرامگاه وی در گورستان امامیه تبریز لست.
۲ تیر زادروز غلامحسین غریبگرکانی
(زاده ۲ تیر ۱۳۰۲ تهران -- درگذشته ۲۳ آذر ۱۳۸۳ تهران) شاعر، نویسنده، موسیقیدان و نوازنده کلارینت
یکى از بهترین فارغالتحصیلان هنرستان عالى موسیقى و یکی از بنیانگذاران نهضت هنری خروسجنگی و اولین نوازنده ساز بادی در ارکستر سمفونیک تهران بود. وی که در این ارکستر عضویت داشت، نواختن کلارینت را زیرنظر نوازندگان چک فراگرفت.
در سال ۱۳۳۵ براى ادامه تحصیل و مطالعه بیشتر و تخصصی کلارینت و سازهاى بادى به کشورهاى ایتالیا، آلمان و فرانسه سفر کرد و پس از بازگشت به ایران، با سمت معاونت هنرستان عالى موسیقى فعالیتش را آغاز کرد. او در سال ١٣٣۹ بهسمت ریاست کنسرواتوار موسیقی تهران "هنرستان عالی موسیقی" برگزیده شد و مدت سیزده سال در این سمت، نوازندگان سازهای بادی بسیاری را تربیت کرد.
وی از دوستان نزدیک نیمایوشیج بود و اولین داستان او بهنام ساربان در سال ۱۳۲۷ با ویرایش نیمایوشیج منتشر شد. غریب، به همراه جلیل ضیاپور، حسن شیروانی و بعدها هوشنگ ایرانی، پیشروترین نهضت هنری به نام خروس جنگی را تأسیس کردند که در تاریخ هنر ایران بسیار تأثیرگذار بوده است.
پسر او سیاوش، آهنگساز و مدرس گیتار کلاسیک و دخترانش چیستا و کرشمه، نوازنده و مدرس پیانو هستند.
(زاده ۲ تیر ۱۳۰۲ تهران -- درگذشته ۲۳ آذر ۱۳۸۳ تهران) شاعر، نویسنده، موسیقیدان و نوازنده کلارینت
یکى از بهترین فارغالتحصیلان هنرستان عالى موسیقى و یکی از بنیانگذاران نهضت هنری خروسجنگی و اولین نوازنده ساز بادی در ارکستر سمفونیک تهران بود. وی که در این ارکستر عضویت داشت، نواختن کلارینت را زیرنظر نوازندگان چک فراگرفت.
در سال ۱۳۳۵ براى ادامه تحصیل و مطالعه بیشتر و تخصصی کلارینت و سازهاى بادى به کشورهاى ایتالیا، آلمان و فرانسه سفر کرد و پس از بازگشت به ایران، با سمت معاونت هنرستان عالى موسیقى فعالیتش را آغاز کرد. او در سال ١٣٣۹ بهسمت ریاست کنسرواتوار موسیقی تهران "هنرستان عالی موسیقی" برگزیده شد و مدت سیزده سال در این سمت، نوازندگان سازهای بادی بسیاری را تربیت کرد.
وی از دوستان نزدیک نیمایوشیج بود و اولین داستان او بهنام ساربان در سال ۱۳۲۷ با ویرایش نیمایوشیج منتشر شد. غریب، به همراه جلیل ضیاپور، حسن شیروانی و بعدها هوشنگ ایرانی، پیشروترین نهضت هنری به نام خروس جنگی را تأسیس کردند که در تاریخ هنر ایران بسیار تأثیرگذار بوده است.
پسر او سیاوش، آهنگساز و مدرس گیتار کلاسیک و دخترانش چیستا و کرشمه، نوازنده و مدرس پیانو هستند.
#ابوعلی_حسین_بن_عبدالله_بن_حسن_بن_علی_بن_سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش در بخارا – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی همهچیزدان، پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است
وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که شمار زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی میداند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند دیار ایران میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. هم چنین وی در زمره فیلسوفان بزرگ جهان قرار دارد. دانشنامهٔ فلسفهٔ دانشگاه تنسی ابن سینا را تأثیرگذارترین فیلسوف جهان پیش از دوران مدرن معرفی میکند.
کتاب قانون ابن سینا در پزشکی به سال ۱۹۷۳ در شهر نیویورک ایالات متحده آمریکا تجدید چاپ گردیدهاست.
آرامگاه #بوعلی_سینا در میدان بوعلی سینا در مرکز شهر همدان واقع شده است
وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که شمار زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی میداند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند دیار ایران میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. هم چنین وی در زمره فیلسوفان بزرگ جهان قرار دارد. دانشنامهٔ فلسفهٔ دانشگاه تنسی ابن سینا را تأثیرگذارترین فیلسوف جهان پیش از دوران مدرن معرفی میکند.
کتاب قانون ابن سینا در پزشکی به سال ۱۹۷۳ در شهر نیویورک ایالات متحده آمریکا تجدید چاپ گردیدهاست.
آرامگاه #بوعلی_سینا در میدان بوعلی سینا در مرکز شهر همدان واقع شده است
معرفی عارفان
#ابوعلی_حسین_بن_عبدالله_بن_حسن_بن_علی_بن_سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش در بخارا – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی همهچیزدان، پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس،…
🔴 دیدار #بوعلی_سینا با شیخ ابوالحسن خرقانی
🔹در ملحقات تذکره الاولیاء عطار (صفحه ۶۶۷) درباره دیدار ابن سینا، با شیخ ابوالحسن خرقانی، عارف مشهور قرن چهارم و پنجم آمده است:
"نقل است که بوعلی سینا به آوازه شیخ، عزم خرقان کرد. چون به وثاق (اتاق، خانه) شیخ آمد، شیخ به هیزم رفته بود. پرسید که: شیخ کجاست؟ زنش گفت: آن زندیق کذاب را چه میکنی؟ همچنین بسیار جفا گفت شیخ را؛ که زنش منکر او بودی.
حالش چه بودی! بوعلی عزم صحرا کرد تا شیخ را بیند. شیخ را دید که همی آمد و خرواری درمنه بر شیری نهاده. بوعلی از دست برفت (پریشان شد). گفت: شیخا! این چه حالت است؟ گفت آری! تا ما بار چنان گرگی نکشیم ـ یعنی زن ـ شیری چنین بار ما نکشد. پس به وثاق باز آمد. بوعلی بنشست و سخن آغاز کرد و بسی گفت.
شیخ پاره ای گل در آب کرده بود تا دیواری عمارت کند. دلش بگرفت. برخاست و گفت: مرا معذور دار که این دیوار را عمارت میباید کرد و بر سر دیوار شد. ناگاه تبر از دستش بیفتاد. بوعلی برخاست تا آن تبر به دستش باز دهد. پیش از آن که بوعلی آنجا رسد، آن تبر برخاست و به دست شیخ باز شد. بوعلی یکبارگی اینجا از دست برفت و تصدیقی عظیم بدین حدیثش پدید آمد..."
احتمالا بوعلی مبهوت رام شدن شیر و هیزم نهادن بر او توسط شیخ شده است که بعدها در نمط دهم اشارات و تنبیهات مینویسد:
"شاید اخباری درباره عارفان بشنوی که مربوط به دگرگونی عادت باشد و شما به تکذیب آن مبادرت ورزید. مثلا ... درنده رامشان شود و... یا امثال این کارها که محال و ممتنع قطعی نیستند، پس... توقف کنید و عجله نکنید".
📚 تذکره الاولیاء
#ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا، پورسینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی، ۳۷۰–۴۲۸ ه. ق)،همهچیزدان، پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان، فیلسوف، موسیقیدان و دولتمرد ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینهٔ فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. آثار اصلی او دو دانشنامهٔ علمی و فلسفی جامع به نامهای کتاب شفا و دانشنامهٔ علائی، و همچنین القانون فی الطب به عنوان یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است
🔹در ملحقات تذکره الاولیاء عطار (صفحه ۶۶۷) درباره دیدار ابن سینا، با شیخ ابوالحسن خرقانی، عارف مشهور قرن چهارم و پنجم آمده است:
"نقل است که بوعلی سینا به آوازه شیخ، عزم خرقان کرد. چون به وثاق (اتاق، خانه) شیخ آمد، شیخ به هیزم رفته بود. پرسید که: شیخ کجاست؟ زنش گفت: آن زندیق کذاب را چه میکنی؟ همچنین بسیار جفا گفت شیخ را؛ که زنش منکر او بودی.
حالش چه بودی! بوعلی عزم صحرا کرد تا شیخ را بیند. شیخ را دید که همی آمد و خرواری درمنه بر شیری نهاده. بوعلی از دست برفت (پریشان شد). گفت: شیخا! این چه حالت است؟ گفت آری! تا ما بار چنان گرگی نکشیم ـ یعنی زن ـ شیری چنین بار ما نکشد. پس به وثاق باز آمد. بوعلی بنشست و سخن آغاز کرد و بسی گفت.
شیخ پاره ای گل در آب کرده بود تا دیواری عمارت کند. دلش بگرفت. برخاست و گفت: مرا معذور دار که این دیوار را عمارت میباید کرد و بر سر دیوار شد. ناگاه تبر از دستش بیفتاد. بوعلی برخاست تا آن تبر به دستش باز دهد. پیش از آن که بوعلی آنجا رسد، آن تبر برخاست و به دست شیخ باز شد. بوعلی یکبارگی اینجا از دست برفت و تصدیقی عظیم بدین حدیثش پدید آمد..."
احتمالا بوعلی مبهوت رام شدن شیر و هیزم نهادن بر او توسط شیخ شده است که بعدها در نمط دهم اشارات و تنبیهات مینویسد:
"شاید اخباری درباره عارفان بشنوی که مربوط به دگرگونی عادت باشد و شما به تکذیب آن مبادرت ورزید. مثلا ... درنده رامشان شود و... یا امثال این کارها که محال و ممتنع قطعی نیستند، پس... توقف کنید و عجله نکنید".
📚 تذکره الاولیاء
#ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا، پورسینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی، ۳۷۰–۴۲۸ ه. ق)،همهچیزدان، پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان، فیلسوف، موسیقیدان و دولتمرد ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینهٔ فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. آثار اصلی او دو دانشنامهٔ علمی و فلسفی جامع به نامهای کتاب شفا و دانشنامهٔ علائی، و همچنین القانون فی الطب به عنوان یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است
رسوای زمانه
جلال ذوالفنون
رسوای عالمی شدم ..
از شور عاشقی ..!
ترسم خدا نخواسته ..
رسوا کنم تو را ..!
فروغى_بسطامى
موسیقی_بیکلام_سنتی
رسوای_زمانه
استاد_جلال_ذوالفنون
از شور عاشقی ..!
ترسم خدا نخواسته ..
رسوا کنم تو را ..!
فروغى_بسطامى
موسیقی_بیکلام_سنتی
رسوای_زمانه
استاد_جلال_ذوالفنون
به حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دست
نیاید و تو به از من هزار بگزینی
به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش
چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
#حضرت_سعدی
نیاید و تو به از من هزار بگزینی
به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش
چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
#حضرت_سعدی
میان ما و شما عهد در ازل رفتهست
هزار سال برآید همان نخستینی
چو صبرم از تو میسر نمیشود چه کنم
به خشم رفتم و باز آمدم به مسکینی
#حضرت_سعدی
هزار سال برآید همان نخستینی
چو صبرم از تو میسر نمیشود چه کنم
به خشم رفتم و باز آمدم به مسکینی
#حضرت_سعدی
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
به شرط آن که منت بندهوار در خدمت
بایستم تو خداوندوار بنشینی
#حضرت_سعدی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
به شرط آن که منت بندهوار در خدمت
بایستم تو خداوندوار بنشینی
#حضرت_سعدی
دانه چون اندر زمین پنهان شود
سِرِّ او سرسبزی بستان شود
زَرّ و نقره گر نبودندی نهان
پرورش کی یافتندی زیر کان
#مولانای_جان
سِرِّ او سرسبزی بستان شود
زَرّ و نقره گر نبودندی نهان
پرورش کی یافتندی زیر کان
#مولانای_جان
وعدهها باشد حقیقی دلپذیر
وعدهها باشد مجازی تاسهگیر
وعدهٔ اهل کرم گنج روان
وعدهٔ نااهل شد رنج روان
#مولانای_جان
وعدهها باشد مجازی تاسهگیر
وعدهٔ اهل کرم گنج روان
وعدهٔ نااهل شد رنج روان
#مولانای_جان