جانِ من، آرامِ من، #صبر و قرارِ من کجاست؟
جانم آمد بر لبم آن غمگسارِ من کجاست؟
جمعِ خُوبان کرده از اِمروز، آهنگِ شکار
دلبرِ صیدافگن و آهوشکارِ من کجاست؟
ساقی و نُقل و شراب و شیشه و پیمانه است
شمعِ بزم و بادهنوش و مَیگسارِ من کجاست؟
تیره شد روزم چو شب، بی نورِ شمعِ رویِ او
مونسِ جان و دل و شبهایِ تارِ من کجاست؟
در گلستان خونِ دل از دیده میریزد مرا
در میانِ گلرخان آن گلعذارِ من کجاست؟
سروِ گلشن شد شهِ «تیمور»، حقِّ قُمریان
سروِ آزادِ من و باغ و بهارِ من کجاست؟
#تیمورشاه درانی
جانم آمد بر لبم آن غمگسارِ من کجاست؟
جمعِ خُوبان کرده از اِمروز، آهنگِ شکار
دلبرِ صیدافگن و آهوشکارِ من کجاست؟
ساقی و نُقل و شراب و شیشه و پیمانه است
شمعِ بزم و بادهنوش و مَیگسارِ من کجاست؟
تیره شد روزم چو شب، بی نورِ شمعِ رویِ او
مونسِ جان و دل و شبهایِ تارِ من کجاست؟
در گلستان خونِ دل از دیده میریزد مرا
در میانِ گلرخان آن گلعذارِ من کجاست؟
سروِ گلشن شد شهِ «تیمور»، حقِّ قُمریان
سروِ آزادِ من و باغ و بهارِ من کجاست؟
#تیمورشاه درانی
صبر را چگونه باید به جان آزمود؟ چونان شفیرهای در پیله به پروانه شدن، چون جوجه عقابی در آشیانهی مرتفع به قوّت یافتن و توان پرواز گرفتن. چونان خورشیدی کوچک که باید تاب فروپاشیدن آرد در تاریکیهای مضمحل، تا زایش نو.
صبر را باید به جان پیمود تا رویاها مهلت تجلّی یابند. باید رویا پردازید، عشق ورزید، موسیقی شنید، رقصید و نور تابید، تا مفاصل خشک انسانی ورزیده شوند و دریچههای قلب با ماهیچههای دست هماهنگ شوند.
تا لحظهی موعود باید به کار دل صبورید؛
آنگاه سپیدهدم رقصان،
آنگاه وصال ناگزیر.
حلمی | کتاب آزادی
#صبر
#مهلت_تجلی
#وصال_ناگزیر
صبر را باید به جان پیمود تا رویاها مهلت تجلّی یابند. باید رویا پردازید، عشق ورزید، موسیقی شنید، رقصید و نور تابید، تا مفاصل خشک انسانی ورزیده شوند و دریچههای قلب با ماهیچههای دست هماهنگ شوند.
تا لحظهی موعود باید به کار دل صبورید؛
آنگاه سپیدهدم رقصان،
آنگاه وصال ناگزیر.
حلمی | کتاب آزادی
#صبر
#مهلت_تجلی
#وصال_ناگزیر
چهار مرگ :
اهل الله را چهار مرگ است :
مرگ ابیض (سفید) :
و آن گرسنگی است.
مرگ احمر (سرخ) :و آن مخالفت نفس است در پیروی هواها و هوسهایش .
مرگ اخضر (سبز) :و آن پینه زدن لباس است بعضی روی بعضی دیگر .
مرگ اسود (سیاه) :است و آن تحمل و بردباری در مقابل خلق، و بلکه مطلق اذیت و آزار می باشد .
فتوحات مکیه باب ٤٧
ابن عربی
#مرگ
#صبر
.
اهل الله را چهار مرگ است :
مرگ ابیض (سفید) :
و آن گرسنگی است.
مرگ احمر (سرخ) :و آن مخالفت نفس است در پیروی هواها و هوسهایش .
مرگ اخضر (سبز) :و آن پینه زدن لباس است بعضی روی بعضی دیگر .
مرگ اسود (سیاه) :است و آن تحمل و بردباری در مقابل خلق، و بلکه مطلق اذیت و آزار می باشد .
فتوحات مکیه باب ٤٧
ابن عربی
#مرگ
#صبر
.
#صبر پيشه كن
كه وعدهى خدا "حق" است
قرآن کریم، روم ، آيه ۶۰
تنها زمانی صبور خواهیم شد که
#صبر را یک قدرت بدانیم، نه یک ضعف.
و آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست
بلکه حوصلهی کوچک و آرزوهای بزرگمان است.
#رومن_رولان
#صبر ، افتادن ِ نظر است بر آخر ِ کار ...
#شمس_تبریزی
صد هزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو #صبر ، آدم ندید .
#مثنوی_مولوی
كه وعدهى خدا "حق" است
قرآن کریم، روم ، آيه ۶۰
تنها زمانی صبور خواهیم شد که
#صبر را یک قدرت بدانیم، نه یک ضعف.
و آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست
بلکه حوصلهی کوچک و آرزوهای بزرگمان است.
#رومن_رولان
#صبر ، افتادن ِ نظر است بر آخر ِ کار ...
#شمس_تبریزی
صد هزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو #صبر ، آدم ندید .
#مثنوی_مولوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یارِ بَد نیکوست بَهْرِ صبر را
که گُشایَد صَبر کردن صَدْر را
#مثنوی_مولانا
دفتر ششم، بخش ۴۵، بیت ۱۴۱۱
داشتنِ دوستِ بد ( همکار، همراه و اقوام ...) کمک میکند که صبوری را یاد بگیریم.
و صبر کردن، باعث صیقلی و بزرگیِ قلبِ و روح ما میشود.
#صبر
صبر کردن جانِ تسبیحات توست
صبر کن کآن است تسبیحِ دُرست
هیچ تسبیحی ندارد آن دَرَج
صبر کن! اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَج!
#مثنوی_مولوی
#دفتر_دوم
#صبر
حقیقت و جان هر ذکر و تسبیح، صبر است.
صبر، مقدمهٔ وصول به فناست و تسبیح حقیقی همین صبر در عمل است و هیچ ذکر و تسبیحی به این درجه از اهمیت برای سلوک نیست.
تسبیح، یادآوری این معناست که هرچه هست اوست و ما همچو ماهیان در این دریای هستی و عشق الهی شناوریم و همهٔ این اسباب و عللِ ظاهری، وسایلی هستند مقهورِ اراده و مشیّت و قدرتِ حق، و سالک چون این معنا را دریافت و همه وقت در ذهن و ضمیر خود یادآور شد، آنگاه نتیجهٔ عملی و روح این تسبیح برای سالک، حلم و بردباری و صبر بر بلایا و هواهای نفسانی و سیر در فنا و تمرین نوعی فناست و لذا در عمل بر هر آنچه به او برسد صبور و خشنود است.
و در این حال نعمت و نقمت برایش مساوی است و در آرامش و سکون نفس، فرقی برایش نباشد.
صبر انسان را به آرزوی خود خواهد رساند و کلیدی است که باب بسته بسوی غیب و ملکوت را خواهد گشود.
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثَباتم دادند
صبر کن کآن است تسبیحِ دُرست
هیچ تسبیحی ندارد آن دَرَج
صبر کن! اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَج!
#مثنوی_مولوی
#دفتر_دوم
#صبر
حقیقت و جان هر ذکر و تسبیح، صبر است.
صبر، مقدمهٔ وصول به فناست و تسبیح حقیقی همین صبر در عمل است و هیچ ذکر و تسبیحی به این درجه از اهمیت برای سلوک نیست.
تسبیح، یادآوری این معناست که هرچه هست اوست و ما همچو ماهیان در این دریای هستی و عشق الهی شناوریم و همهٔ این اسباب و عللِ ظاهری، وسایلی هستند مقهورِ اراده و مشیّت و قدرتِ حق، و سالک چون این معنا را دریافت و همه وقت در ذهن و ضمیر خود یادآور شد، آنگاه نتیجهٔ عملی و روح این تسبیح برای سالک، حلم و بردباری و صبر بر بلایا و هواهای نفسانی و سیر در فنا و تمرین نوعی فناست و لذا در عمل بر هر آنچه به او برسد صبور و خشنود است.
و در این حال نعمت و نقمت برایش مساوی است و در آرامش و سکون نفس، فرقی برایش نباشد.
صبر انسان را به آرزوی خود خواهد رساند و کلیدی است که باب بسته بسوی غیب و ملکوت را خواهد گشود.
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثَباتم دادند
رباعی
لاادری
دانی چه بُوَد علامتِ درویشی ؟
پاکیّ و نیازمندی و دِلریشی
خوشخُلقی و #صبر و حلم و نیکاندیشی
اینها اگرت هست، برو؛ درویشی
و له
درویش کسی بُوَد که نامش نَبُوَد
وندر دو جهان، مراد و کامش نَبُوَد
در بوتۀ فقر، گر بسوزد همهسال
از کس طمعِ پخته و خامش نَبُوَد
شاعر: #نامشخص
از یک نسخۀ خطی مجلس ( تاریخ کتابت، قرن یازدهم ه.ق)
لاادری
دانی چه بُوَد علامتِ درویشی ؟
پاکیّ و نیازمندی و دِلریشی
خوشخُلقی و #صبر و حلم و نیکاندیشی
اینها اگرت هست، برو؛ درویشی
و له
درویش کسی بُوَد که نامش نَبُوَد
وندر دو جهان، مراد و کامش نَبُوَد
در بوتۀ فقر، گر بسوزد همهسال
از کس طمعِ پخته و خامش نَبُوَد
شاعر: #نامشخص
از یک نسخۀ خطی مجلس ( تاریخ کتابت، قرن یازدهم ه.ق)
#صبر
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف
#صبر
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف