This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سرگذشت»
برو که شور عشقی ز جونم نمونده
نشونه ای ز نام و نشونم نمونده
چرا گل دلم رو ز شاخۀ جوونی
تو چیدی ای نخونده یه درس مهربونی
خدایا گواهی که چید و پرپرم کرد
به خاک تباهی کشید و پرپرم کرد
تموم هستیم بود تو دست تو چه آسون
برو گذشتم از تو دیگه شدم پشیمون
چو آسمون پاییز که ابریه همیشه
دلم ز تیرگی ها دیگه جدا نمیشه
تو هم اینو میدونی گذشته ها گذشته
تو قصه های هستی اینم یه سر گذشته
تو که نخونده بودی یه درس مهربونی
گل دلم رو چیدی ز شاخۀ جوونی
خدایا گواهی که چید و پرپرم کرد
به خاک تباهی کشید و پرپرم کرد
آواز #استادگلپا
آهنگ #محمدحیدری
شعر #همامیرافشار
برو که شور عشقی ز جونم نمونده
نشونه ای ز نام و نشونم نمونده
چرا گل دلم رو ز شاخۀ جوونی
تو چیدی ای نخونده یه درس مهربونی
خدایا گواهی که چید و پرپرم کرد
به خاک تباهی کشید و پرپرم کرد
تموم هستیم بود تو دست تو چه آسون
برو گذشتم از تو دیگه شدم پشیمون
چو آسمون پاییز که ابریه همیشه
دلم ز تیرگی ها دیگه جدا نمیشه
تو هم اینو میدونی گذشته ها گذشته
تو قصه های هستی اینم یه سر گذشته
تو که نخونده بودی یه درس مهربونی
گل دلم رو چیدی ز شاخۀ جوونی
خدایا گواهی که چید و پرپرم کرد
به خاک تباهی کشید و پرپرم کرد
آواز #استادگلپا
آهنگ #محمدحیدری
شعر #همامیرافشار
بزم خصوصی
گلپا و ملک
«بزم خصوصی»
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
باقهر میگریزی وگویا که غافلی
سرگشته سایه ای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
خوش میروی بخشم وبه ما رو نمی کنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل نگفتمت مره از راه عاشقی؟
رفتی؟بسوز که اینهمه آتشش سزای توست...
صدا #استادگلپا
شعر #همام_تبریزی
ویلن #حبیب_اله_بدیعی
در دستگاه #سه_گاه
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
باقهر میگریزی وگویا که غافلی
سرگشته سایه ای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
خوش میروی بخشم وبه ما رو نمی کنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل نگفتمت مره از راه عاشقی؟
رفتی؟بسوز که اینهمه آتشش سزای توست...
صدا #استادگلپا
شعر #همام_تبریزی
ویلن #حبیب_اله_بدیعی
در دستگاه #سه_گاه
Audio
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سرزلفت نه من افتادم وبی
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست
در ودیوار گواهی بدهد کاری هست
هرکه عیبم کند از عشق وملامت گوید
تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقیب چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
نه من خام طمع عشق تو می ورزم ولی
که چو من سوخته در خیلی تو بسیاری هست...
آواز #استادگلپا
شعر #حضرت_سعدی
بهمراه تار #استادنورعلی_برومند
دستگاه #سه_گاه
سال ۱۳۳۵ در یونسکو
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سرزلفت نه من افتادم وبی
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست
در ودیوار گواهی بدهد کاری هست
هرکه عیبم کند از عشق وملامت گوید
تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقیب چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
نه من خام طمع عشق تو می ورزم ولی
که چو من سوخته در خیلی تو بسیاری هست...
آواز #استادگلپا
شعر #حضرت_سعدی
بهمراه تار #استادنورعلی_برومند
دستگاه #سه_گاه
سال ۱۳۳۵ در یونسکو
«دل خراب»
دل خرابه چه خرابی جای آبادی نمونده
خیلی وقته دل تنگم نغمه شادی نخونده
بس که هر شب تا سحر خدا خدا کرده دل من
دیگه در سینه سوزان آه و فریادی نمونده
آه و فریادی نمونده
تو جهان شب فروشان دل پی چراغ میگرده
تو کویر خشک و سوزان به امید باغ میگرده
من کلام عاشقی را توی سینه ام نوشتم
من به خاطر تو جانا حتی از خودم گذشتم
حتی از خودم گذشتم
دل خرابه چه خرابی جای آبادی نمونده
خیلی وقته دل تنگم نغمه شادی نخونده
دل شکسته آخه بس که دلهای شکسته دیده
نا امیده بس که درهای امید و بسته دیده
تو جهان شب فروشان دل پی چراغ میگرده
تو کویر خشک و سوزان به امید آب میگرده
من کلام عاشقی را توی سینه ام نوشتم
من به خاطر تو جانا حتی از خودم گذشتم
حتی از خودم گذشتم...
آواز #استادگلپا
ترانه #مهدخت_مخبر
آهنگ #علی_تجویدی
دل خرابه چه خرابی جای آبادی نمونده
خیلی وقته دل تنگم نغمه شادی نخونده
بس که هر شب تا سحر خدا خدا کرده دل من
دیگه در سینه سوزان آه و فریادی نمونده
آه و فریادی نمونده
تو جهان شب فروشان دل پی چراغ میگرده
تو کویر خشک و سوزان به امید باغ میگرده
من کلام عاشقی را توی سینه ام نوشتم
من به خاطر تو جانا حتی از خودم گذشتم
حتی از خودم گذشتم
دل خرابه چه خرابی جای آبادی نمونده
خیلی وقته دل تنگم نغمه شادی نخونده
دل شکسته آخه بس که دلهای شکسته دیده
نا امیده بس که درهای امید و بسته دیده
تو جهان شب فروشان دل پی چراغ میگرده
تو کویر خشک و سوزان به امید آب میگرده
من کلام عاشقی را توی سینه ام نوشتم
من به خاطر تو جانا حتی از خودم گذشتم
حتی از خودم گذشتم...
آواز #استادگلپا
ترانه #مهدخت_مخبر
آهنگ #علی_تجویدی
Telegram
attach 📎
«بر آتش تو نشستیم»
بر آتش تو نشستیم و دود عشق برآمد
تو ساعتی ننشستی که اتشی بنشانی
تو را که دیده ز خواب خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام ما برسانی
روان روشن سعدی که شمع مجلس توست
بــه هـیـچ کـار نـیـایـد گـرش نـســوزانـی...
صدا #استادگلپا
ویلن #حبیب_الله_بدیعی
مایه #شوشتری
بر آتش تو نشستیم و دود عشق برآمد
تو ساعتی ننشستی که اتشی بنشانی
تو را که دیده ز خواب خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام ما برسانی
روان روشن سعدی که شمع مجلس توست
بــه هـیـچ کـار نـیـایـد گـرش نـســوزانـی...
صدا #استادگلپا
ویلن #حبیب_الله_بدیعی
مایه #شوشتری
Telegram
attach 📎
بزم خصوصی
گلپا و ملک
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
صدا #استادگلپا
شعر :
#همام_تبریزی
ویلن #حبیب_اله_بدیعی
در دستگاه #سه_گ
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
صدا #استادگلپا
شعر :
#همام_تبریزی
ویلن #حبیب_اله_بدیعی
در دستگاه #سه_گ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«کنسرت ونیز»
#استادگلپا
در دستگاه #ماهور
به نامرادی ما و مراد خویش مناز
که نه مراد تو ماند نه نامرادی ما...
#استادگلپا
در دستگاه #ماهور
به نامرادی ما و مراد خویش مناز
که نه مراد تو ماند نه نامرادی ما...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«گلهای تازه برنامه شماره ۵۶»
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نوربه رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظار ریخت
گل سپیده شکفت وسحر دمید بیا
ز بس نشستم وبا شب حدیث غم گفتم
زغصه رنگ من و رنگ شب پرید بیا...
«گل انتظار»
ز چه جوهر آفریدی دل داغدار ما را
که هزار لاله پوشد پس از این مزار مارا
تن ما چرا بسوزی که خود این گناه کردی
تو که بوسه گاه کردی لب پر شرار مارا
ز سرشک نم فشاندم به بنفشه زار دوری
که ز بوته ها بچینی گل انتظار ما را
چو نسیم آشنایی ز کدام سو وریدی
تو که بیقرار کردی همه لاله زار ما را
منم آن شکسته سازی که تواش نمی نوازی
که فغان کنم ز دستی که گسسته کار ما را
ز کویر جان سیمین نه گل ونه سبزه روید
دل رنگ و بو پسندت چه کند بهار ما را
صدا #استادگلپا
شعر #سیمین_بهبهانی
تار #استادجلیل_شهناز
ویلن #استادپرویز_یاحقی
تنبک #استادامیرناصر_افتتاح
گوینده #آذر_پژوهش
مایه #افشاری
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نوربه رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظار ریخت
گل سپیده شکفت وسحر دمید بیا
ز بس نشستم وبا شب حدیث غم گفتم
زغصه رنگ من و رنگ شب پرید بیا...
«گل انتظار»
ز چه جوهر آفریدی دل داغدار ما را
که هزار لاله پوشد پس از این مزار مارا
تن ما چرا بسوزی که خود این گناه کردی
تو که بوسه گاه کردی لب پر شرار مارا
ز سرشک نم فشاندم به بنفشه زار دوری
که ز بوته ها بچینی گل انتظار ما را
چو نسیم آشنایی ز کدام سو وریدی
تو که بیقرار کردی همه لاله زار ما را
منم آن شکسته سازی که تواش نمی نوازی
که فغان کنم ز دستی که گسسته کار ما را
ز کویر جان سیمین نه گل ونه سبزه روید
دل رنگ و بو پسندت چه کند بهار ما را
صدا #استادگلپا
شعر #سیمین_بهبهانی
تار #استادجلیل_شهناز
ویلن #استادپرویز_یاحقی
تنبک #استادامیرناصر_افتتاح
گوینده #آذر_پژوهش
مایه #افشاری