ارغوان میبینی؟
به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند…
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را
❤️🌹❤️
درگذشت پیر فرزانه زمان استاد سایه به همه دوستدارانش تسلیت💚💚💚
به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند…
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را
❤️🌹❤️
درگذشت پیر فرزانه زمان استاد سایه به همه دوستدارانش تسلیت💚💚💚
شعر “بوسه” هوشنگ ابتهاج
گفتمش
شیرین ترین آواز چیست ؟
چشم غمگینش به رویم خیره ماند
قطره قطره اشکش از مژگان چکید
لرزه
افتادش به گیسوی بلند
زیر لب غمناک خواند
ناله زنجیرها بر دست من
گفتمش
آنگه که از هم بگسلند
خنده تلخی به لب آورد و گفت
آرزویی دلکش است اما دریغ
بخت شورم ره برین امید بست
و آن طلایی زورق خورشید را
صخره های ساحل مغرب شکست
من بخود لرزیدم
از دردی که تلخ
در دل من با دل او می گریست
گفتمش
بنگر د راین دریای کور
چشم هر اختر چراغ زورقی ست
سر به سوی آسمان برداش
گفتمش
شیرین ترین آواز چیست ؟
چشم غمگینش به رویم خیره ماند
قطره قطره اشکش از مژگان چکید
لرزه
افتادش به گیسوی بلند
زیر لب غمناک خواند
ناله زنجیرها بر دست من
گفتمش
آنگه که از هم بگسلند
خنده تلخی به لب آورد و گفت
آرزویی دلکش است اما دریغ
بخت شورم ره برین امید بست
و آن طلایی زورق خورشید را
صخره های ساحل مغرب شکست
من بخود لرزیدم
از دردی که تلخ
در دل من با دل او می گریست
گفتمش
بنگر د راین دریای کور
چشم هر اختر چراغ زورقی ست
سر به سوی آسمان برداش
رنج دیرینه-هوشنگ ابتهاج
@haft_eghlims
چکامه
دکلمه
▪چکامه: رنج_دیرینه
▪سراینده: امیرهوشنگ_ابتهاج
▪اجرا: امیرهوشنگ_ابتهاج
دکلمه
▪چکامه: رنج_دیرینه
▪سراینده: امیرهوشنگ_ابتهاج
▪اجرا: امیرهوشنگ_ابتهاج
اشارات نظر-هوشنگ ابتهاج
@haft_eghlim
چکامه
دکلمه
▪︎عنوان: اشارات_نظر
▪︎سراینده: هوشنگ_ابتهاج
▪︎اجرا: هوشنگ_ابتهاج
دکلمه
▪︎عنوان: اشارات_نظر
▪︎سراینده: هوشنگ_ابتهاج
▪︎اجرا: هوشنگ_ابتهاج
🖤🖤🖤💔💔💔🖤🖤🖤 فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت آن طفل که چون پیر ازین قافله درماند وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت از پیش و پس قافله ی عمر میندیش گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت رفتی و فراموش شدی از دل دنیا چون ناله ی مرغی که ز یاد قفسی رفت رفتی و غم آمد به سر جای تو ای داد بیدادگری آمد و فریادرسی رفت این عمر سبک سایه ی ما بسته به آهی ست دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت #هوشنگ_ابتهاج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از آن شبی که نامم را برگزیدی، همان شبی که این شعر به آوازِ پدر خوانده می شد، دانه ی مهرت در دلم گذاشتی و امروز می روی پیش آن یار دیرین و یاران همنشین.
بدرود عزیزترین🖤
برسان سلام عاشق
توییت #همایون_شجریان
بدرود عزیزترین🖤
برسان سلام عاشق
توییت #همایون_شجریان
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
🖤جهان لانه ی او نیست پی لانه بگردید
هوشنگ_ابتهاج
🖤جهان لانه ی او نیست پی لانه بگردید
هوشنگ_ابتهاج
.
من راهم را گم کردم،
من فراموش کردم نامت را بپرسم.
ضربانِ قلبِ نارسی در برابر جهان،
و اشکهایی که از آنِ پیروزیِ از دست رفتهام بودند.
اما تو اینجایی
تو همیشه اینجا بودهای.
جهان، جهانِ فراموشیست
و قلب، عاصیِ مسیرهاست.
تنها نامِ توست که به قلب یگانگی میبخشد،
و جهان بسوی جای خود خیز برمیدارد.
خوشبخت آن کسیست
که در قلبِ مسافرش به انتظار مینشیند
تا بازگردد.
#لئوناردکوهن
برگردان:سید محمد مرکبیان
من راهم را گم کردم،
من فراموش کردم نامت را بپرسم.
ضربانِ قلبِ نارسی در برابر جهان،
و اشکهایی که از آنِ پیروزیِ از دست رفتهام بودند.
اما تو اینجایی
تو همیشه اینجا بودهای.
جهان، جهانِ فراموشیست
و قلب، عاصیِ مسیرهاست.
تنها نامِ توست که به قلب یگانگی میبخشد،
و جهان بسوی جای خود خیز برمیدارد.
خوشبخت آن کسیست
که در قلبِ مسافرش به انتظار مینشیند
تا بازگردد.
#لئوناردکوهن
برگردان:سید محمد مرکبیان
تو میروی،
کِه بماند؟
که بر نهالک بی برگِ ما ترانه بخواند؟
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
:هوشنگ ابتهاج درگذشت. روحش شاد💐
کِه بماند؟
که بر نهالک بی برگِ ما ترانه بخواند؟
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
:هوشنگ ابتهاج درگذشت. روحش شاد💐
#امیر_هوشنگ_ابتهاج_سمیعی_ گیلانی متخلص به (( ه. الف سایه )) در ششم اسفند ماه سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. او اولین فرزند فاطمه رفعت و میرزا آقا خان ابتهاج و یکی از چهار فرزند و تنها پسر خانواده بود ...
. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
هوشنگ ابتهاج شروع تحصیل و ادامهی تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات دبیرستانی در مدارس عنصری ، قاآنی ، لقمان ، و شاهپور در شهر رشت و بعد برای کلاس پنجم متوسطه در دبیرستان تمدن تهران سپری کرد . در سال 1318 با موسیقی و سرودن شعر آشنا گردید . وی در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، شعری با اشاره به همان روابط عاشقانهاش با گالیا سرود.
ازدواج :
در سال 1337 با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای یلدا (1338)، کیوان (1339)،آسیا (1340)، و کاوه (1341) می باشد
. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
هوشنگ ابتهاج شروع تحصیل و ادامهی تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات دبیرستانی در مدارس عنصری ، قاآنی ، لقمان ، و شاهپور در شهر رشت و بعد برای کلاس پنجم متوسطه در دبیرستان تمدن تهران سپری کرد . در سال 1318 با موسیقی و سرودن شعر آشنا گردید . وی در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، شعری با اشاره به همان روابط عاشقانهاش با گالیا سرود.
ازدواج :
در سال 1337 با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای یلدا (1338)، کیوان (1339)،آسیا (1340)، و کاوه (1341) می باشد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"سایه" خطاب به برادر "نادیده" اش...
شعری که سروده نشد
شعری که سروده نشد