معرفی عارفان
1.07K subscribers
32.5K photos
11.7K videos
3.17K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش

لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

این خرد خام به میخانه بر
تا می لعل آوردش خون به جوش

گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش

گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش

رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش

داور دین شاه شجاع آن که کرد
روح قدس حلقه امرش به گوش

ای ملک العرش مرادش بده
و از خطر چشم بدش دار گوش

#حضرت_حافظ
ﻋﺸﻖ ﮐﯽ ﻫﻤﮕﺎﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎ ﻫﻮﺱ
ﭘﺨﺘﻪ ﮐﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﻫﻤﻨﻔﺲ

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﻔﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻭﺯﺥ ﻭ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ

ﻋﺸﻖ ﺳﺎﺯﺩ ﭘﺎﻛﺒﺎﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻜﺎﺭ
ﮐﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺁﺭﺩ ﭘﻠﻴﺪ ﻭ ﻧﺎﺑﻜﺎﺭ

ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻝﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ، ﻣﺴت
ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻝ ﮐﯽ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺁﺭﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ

حضرت مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

💐به
جز از علی نباشـد
🎊به جهان گره ‌گشايی
💐طلب مـدد از او کن
🎊چو رسـد غم و بلايی
💐چو به کار خويش مانی
🎊در رحمت علی زن
💐به جز او به زخم دل‌ها
🎊ننهد کسی دوايی

پیشاپیش عیـد غـدیر مبـارک
بیش‌تر اوقات
با نشان ندادن واکنش
در برابر "من درون"
می‌توانید موجب بروز رفتار متعادل
در دیگران شوید.
این
آگاهی شرطی نشده
در برابر آگاهی شرطی‌شده است.

واکنش نشان ندادن،
ضعف نیست،
بلکه، توانایی به شمار می‌آید.

می‌توان واژه
"بخشایش" را
به جای واکنش نشان ندادن
به کار برد.

شما
با بخشودن
و گذشتن از "من درون"،
به آن شعوری که در هر انسان
به عنوان جوهر او
وجود دارد،
می‌نگرید....

اكهارت تله
...و عشق،
هر کسی را به خود راه ندهد!
و به همه جایی مأوا نکند!
و به هر دیده ، روی نَنَماید!
و اگر وقتی، نشانِ کسی یابد که مُستَحَقِ آن سعادت بوَد؛
حُزن را که وکیلِ دَر است بفرستد
تا خانه ، پاک کند و کسی را در خانه نگذارد
و از آمدنِ سُلیمانِ عشق ، خبر کند!

سهروردی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

ساز
و آواز "شور"
استاد #شهرام_ناظری

سنتور استاد
#پرویز_مشکاتیان

شاعر #امیر_هوشنگ_ابتهاج
دستگاه #شور

گروه #عارف
اجرا به‌سال ۱۳۵۶
جمله یاران تو سنگند و توی مرجان چرا
آسمان با جملگان جسمست و با تو جان چرا

چون تو آیی جزو جزوم جمله دستک می‌زنند
چون تو رفتی جمله افتادند در افغان چرا

مولانــــا
بر لبش قفلست و در دل رازها
لب خموش و دل پر از آوازها

عارفان که جام حق نوشیده‌اند
رازها دانسته و پوشیده‌اند

هر کرا اسرار کار آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند

مولانــــا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییر دادن خودمان هیچگاه دیر نیست.

هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است.

حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد. برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مُرد.

📕 #ملت_عشق
#الیف_شافاک
‏سفر كن به هيچكس هم نگو!
‏یک رابطه عاشقانه را زندگى كن
و به هيچكس هم نگو!
‏شاد زندگى كن و به هيچكس هم نگو!
‏آدم ها ‏چيزهاى قشنگ را ‏خراب می‌کنند...

#جبران_خلیل_جبران
محلی شیرازی
..
محلی شیرازی


تقدیم شیرازیای عزیز
به‌غیر دل که عزیز و نگاه‌داشتنی است
جهان و هرچه در او هست، واگذاشتنی است

#صائب_تبریزی
[صیّادان معنی؛ به‌انتخاب: محمّد قهرمان؛ تهران: انتشارات امیرکبیر؛ چاپ اوّل: ۱۳۷۸؛ ص۶۱۰]
زنده شود هر که پیش دوست بمیرد
مرده دل است آن که هیچ دوست نگیرد
هر که ز ذوقش درون سینه صفاییست
شمع دلش را ز شاهدی نگزیرد
طالب عشقی، دلی چو موم به دست آر
سنگِ سیه، صورت نگین نپذیرد
صورت سنگین دلی کُشندهٔ #سعدیست
هر که بدین صورتش کشند، نمیرد
Mahtaab
Vigen
مهتاب... #ویگن
@mahfel_sher96
Mohsen Chavoshi/Negar
#محسن_چاوشی
"نگار من ڪجایی "

به والله ڪه جانانمـ تویی تو
بسلطان عرب جانم تویی تو

نمیدونم ڪه چونم یا که چندم
همی دونم ڪه درمانم تویی تو

#باباطاهر
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود

وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
ڪاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود


حکیم‌عمرخیام‌نیشابوری
در ازدحام دنیا
اگر انسانی را یافتی
که تو را می‌ فهمد
رهایش نکن ،
چه ، آنها که ما را نمی‌ فهمند
بی‌شمارند ...

شاعر: #غسان_زغطان
ترجمه: محبوبه افشاری
اگـر تـو در آرامش باشی
تمام جهان برای تو در آرامش می‌شود
این فقط یک انعکاس است

هر چیزی که تو هستی
بر همه جا منعکس شده است
همه چیز آینه میشود...

اوشو
آب چشم ما به هر سو می رود
خوش روان از دیده بر رو می رود

می رود خاطر به کوی می فروش
آفرین بر وی که نیکو می رود

ای که گوئی از در دلبر برو
کی رود دل از درش چو می رود

در طریق عشق دل چون عاشقان
گه به سینه گه به پهلو می رود

می کنم خود را ملامت سالها
عمر اگر یک لحظه بی او می رود

در هوای زلف او باد صبا
خوش روان گشته به هر سو می رود

رو مپیچ از نعمت الله زان که او
رو به راه آورد یک رو می رود


شاه نعمت‌الله ولی
دردم به لب رسید و طبیبم پدید نیست

دارو فروش خسته دلان را دکان کجاست؟


#خواجوی_کرمانی