معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی
سرگشته و دلداه ی راهی شده باشی

سخت است که عاشق شوی و از طرف او
محکوم به انجام گناهی شده باشی

چون گرگ سپیدی که دلی داده به آهو
رام نگه و چشم سیاهی شده باشی

او کوچ کند تا که نیابی اثرش را
تو در پی او یک شبه راهی شده باشی

هی شعر بگویی تو ز هر خاطره اما
محدود به یک دفتر کاهی شده باشی

هی شعر بگویی که کنی معجزه اما
خود شیفته ی سحر نگاهی شده باشی

دل دادگی و بی خبری و غم هجران
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی

دیوانه ی ماه مشو که افسانه است گویا اسیر این افسانه ها شده باشی

سمویل برگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به #زندگی فکر کن !
ولی برای زندگی غصه نخور
دیدن #حقیقت است ،
ولی درست دیدن، فضلیت
ادب خرجی ندارد
ولی همه چیز را میخرد
با شروع هر صبح
فکر کن تازه بدنیا آمدی
#مهربان باش و دوست بدار
و #عاشق باش شاید فردایی نباشد .
شاید فردایی باشد ! اما عزیزی نباشد…

دکتر الهی قمشه ای
هوای عاشقی
حامد همایون
چقدر قشــــنگه این اهنـــگ
یی حس ناب تقدیم دل‌هایی که بی ریا مهر می ورزن وهمیشه حال دلشون خوبه




   
از تيمور لنگ سؤال کردند كه چگونه امنيتی در كشور پهناور خود ايجاد نمودی كه وقتی زنی با طبقی از جواهرات طول كشور را طی می‌كند كسی به او تعرضی نکرده و جسارتی نمی‌كند؟

در جواب جمله‌ی كوتاه ولی باتأملی می‌گويد :

در هر شهری که دزدی ديدم گردن داروغه را زدم.
چون یا دزد و داروغه هم‌دست بوده‌اند یا داروغه در خواب...

بریون مارسل
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کمتراخم کن
بیشتر لبخند بزن
دوست من ☺️

‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار...

#حافظ
#استاد_شجریان
هر شور وشری که در جهان است
زان غمزهٔ مست دلستان است

گفتم لب اوست جان، خرد گفت
جان چیست مگو چه جای جان است

#شیخ_عطار_نیشابوری
وصفش چه کنی که هرچه گویی
گویند مگو که بیش از آن است

غمهاش به جان اگر فروشند
می‌خر که هنوز رایگان است

#شیخ_عطار_نیشابوری
توحــــید

حق را چنان به یگانگی بستای که دیگر
ذره‌ای از حس اتکاء به خلق در قلبت باقی نماند.

نه خانه‌ات را بینی
نه شهر و دیاری را بشناسی.

زیرا توحید همه تعلقات را در می‌پیچد.

درمان تمامی دردها در توحید و یگانگی ذات حق،
و اعراض و روگردانی از مار گزنده دنیا نهفته است.
از این مار خطرناک دنیا بگریز، تا زمانیکه مار گیر ماهری پیدا شود،
و دندانهایش را بکند و سمش را بی اثر سازد، و ترا نیز با این سم و اثرات زیانبارش آشنا کند، در آن حال اگر بدو نزدیک شدی دیگر قدرت گزیدنت را ندارد


فتح‌الربانی
شیخ‌عبدالقادرگیلانی‌قدس‌الله‌سره‌العزیز

🌻💛🌻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما هنر را در اختیار داریم
تا حقیقت ویران مان نکند...



ای آفتاب آهسته

#استاد_شجریان
عرض و مـال از در میخـانه نشاید اندوخت
هر که این آب خورد رخت به دریــا فکنش

هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال
ســر ما و قـــدمش یا لب مـــا و دهنش

شعر حافظ همه بیت الغـزل معرفت است
آفـــرین بر نفس دلکش و لطف سخنش


حافظ
تو آینهٔ جمال اویی
و آیینهٔ تو همه جهان است

ای ساقی بزم ما سبک‌خیز
می‌ده که سرم ز می گران است

در جام جهان نمای ما ریز
آن باده که کیمیای جان است

ای مطرب ساده ساز بنواز
کامشب شب بزم عاشقان است

از رفته و نامده چه گویم
چون حاصل عمرم این زمان است

#شیخ_عطار_نیشابوری
ما را سر بودن جهان نیست
ما را سر یار مهربان است

این کار نه کار توست خاموش
کین راه به پای رهروان است

کاری است بزرگ راه عطار
وین کار نه بر سر زبان است

#شیخ_عطار_نیشابوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرد باش...






‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
مگسی بر پرِكاهی نشست كه آن پركاه بر ادرار خری روان بود.
مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتی می‌راند و می‌گفت:
من علم دريانوردی و كشتیرانی خوانده‌ام و در اين كار بسيار مهارت دارم؛
ببينيد اين دريا و اين كشتي را و مرا كه چگونه كشتی می‌رانم.
او در ذهن حقیر خود بر دريا كشتی می‌راند؛
آن ادرار، دريای بی‌ساحل به نظرش می‌آمد، و آن برگ كاه، كشتی بزرگ. زيرا آگاهی و بينش او حقیر و اندک بود.

جهان هر كس به اندازه درک و بينش اوست.
آدمِ مغرور و كج انديش مانند اين مگس است و ذهنش به اندازه درک ادرار الاغ و برگ كاه...

مولانا
مثنوی معنوی
سخن سایه حقیقت است و فرع حقیقت.


سخن را چون بسیار آرایش می‌کنند،
مقصود فراموش می‌شود.



آن که بی‌سخن ادراک کند،
با وی چه حاجت سخن است؟


بعضی را خود مفید آن است که
سخن نشنوند، همین ببینند،
بس باشد.


از حق امید داریم که شما
این سخن‌ها را از اندرون خود بشنوید،
که مفید آن است.

فیه‌ما‌فیه‌مولانا
سايه‌ی بی‌ادبی خیمه چو زد بر سرِ ما
خارها رُست ز گلزارِ ادب‌پرورِ ما

دلقكان تكیه چو بر مسندِ ساقی بزدند
پر شد از باده‌ی آلوده به سم ساغرِ ما

بس‌كه با صورتِ حق سيرتِ باطل دیدیم
جلوه‌ی نورِ خدا هم نشود باورِ ما

فضل خاموش و مريدانِ فضيحت به خروش
عجب از حوصله‌ی آن‌كه دهد كیفرِ ما



#معینی_کرمانشاهی
او نمی‌داند به غیر از حرف ناز و درس عشق
جان به قربان کتابش، اوستادش، مکتبش

#ریاضی_یزدی
KOLBEH DARVESH
ASHTEYANI
خواننده:نصرت الله آشتیانی


ترانه:کلبه درویشی
صبح، دیدم طرِّهٔ شبنم به روی برگ گل

زان لب و دندان گوهر بار، یاد آمد مرا

چون به طرف گلستان آمد سحر باد صبا

از نسیم روحبخش یار، یاد آمد مرا

#شاطر_عباس_صبوحی