معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.4K photos
12.5K videos
3.23K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هرچه از دست میرود بگذار برود...
چیزی که به التماس الوده باشد نمی خواهم..
هرچه باشد .. حتی زندگی

چگوارا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏در آغوش هم
در اين دايره‌ی بى‌پايان
من امتداد تواَم
يا تو امتداد منى؟

.
شمس لنگرودی
فلک همیشه به کام یکی نمی‌گردد
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست!!

#شهریار


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
من صد هزار خرقه ز سودا بدوختم

کان جمله را بسوخت
به یک بار شرم تو


#مولانای_جان
ما محب و صادق و دل خسته‌ایم

در دو عالم دل به تو در بسـته‌ایم



#مولانای_جان
می‌زنی تو زخمه و بَر می‌رود

تا به گردون زیر و زارم روز و شب


#مولانای_جان
چو لاله داغِ درونِ من از برون پیداست

#شرف‌الدین_علی_بافقی
شادی نتواند که نهد بر دلِ من پای
از بس که شکسته‌ست در او خارِ غمِ تو

#شرف‌_بن_قاضی‌_جهان
ما را چو دیگران نبوَد جا و منزلی
شب هر کجا که مست فتادیم جایِ ماست

#شرف‌_بن_قاضی‌_جهان
سرمست کسی باشد،
کو خود خبرش نبود
عارف دل ما باشد،
کو بی عدد و چندست!


#مولانای_جان
اگر سوزد درون تو
چو عود خام،ای ساقی

بیابی بوی عودی را
که بوی او بود باقی


#مولانای_جان
یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم

صد نالهٔ زار از دل هر تار برآمد


#شیخ_عطار
از آتش عشق تو جوانی خیزد
در سینه جمالهای جانی خیزد

گر می‌کشیم بکش حلالست ترا
کز کشتهٔ دوست زندگانی خیزد


#مولانای_جان
هستی اثری ز نرگس مست تو بود
آب رخ نیستی هم از هست تو بود

گفتم که مگر دست کسی در تو رسد
چون به دیدم که خود همه دست تو بود

#حضرت_عشق_مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقت عزيز رفت بيا تا قضا كنيم
عمرى كه بى حضور صراحىّ و جام رفت

در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
مِى ده كه عمر در سرِ سوداى خام رفت

مستم كن آن چنان كه ندانم ز بيخودى
در عرصه ى خيال كه آمد كدام رفت

بر بوى آنكه جرعه ى جامت به من رسد
در مصطبه ى دعاى تو هر صبح و شام رفت

دل را كه مرده بود حياتى به جان رسيد
تا بويى از نسيم مِيَش در مشام رفت

زاهد غرور داشت سلامت نبُرد راه
رند از رهِ نياز به دارالسلام رفت

ديگر مكن نصيحت حافظ كه ره نيافت
گم گشته اى كه باده ى نابش به كام رفت
شهریور وپاییز
چمدان به دست منتظرند
یکی برای رفتن
یکی برای آمدن
زندگی یعنی رفتنها وآمدنها ...
روی سنگ قبری نوشته بود

تا که بودیم، نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی

تاکه خفتیم، همه بیدار شدند
تاکه رفتیم، همگی یار شدند

قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!
تصویر جالب از خیابان ولیعصر طهران قبل از آسفالت شدن، وقتی که سنگفرش بود.
از باباکرم چه میدانید؟

باباکرم شخصی بوده از لاتهای قدیم به اسم رسمی کرم کریمی قصاب محل بوده وهمه از او حساب میبردند .

وقتی از کوچه پس کوچه های محله گذر می‌کرد، بچه های فقیر و یتیم وبیچاره ای در طول مسیرش بودند که هر روزه به آنها کمک می‌کرد و با یک آب نبات آنها را خوشحال می‌کرد !
طوری شده بود که این بچه ها او را کرم صدا می‌کردند و هر وقت از دور می‌آمد ، بچه ها با شادی دست میزدند و صدا میزدند باباکرم. باباکرم... و آقا کرم قصاب هم برای خوشحال کردن بچه های فقیر یک سر و گردن و نیز با حرکات دست و مدل با با کرم امروزی از کنار آنها میگذشت

بعدها در کاباره ها با اضافه کردن حرکات دیگر رقص بابا کرمی را تکمیل کردند و تا هم اینک ماندگار و از رقصهای بنام ایرانی باقی ماند...