تا بلبل خویش یار گفتست مرا
با سنگدلان گفت و شنفتست مرا

هر شام بداغ تازه یی میسوزم
هر روز ز نو گلی شکفت است مرا

«اهلی شیرازی»

به یادِ لذّتِ دردت، نهادم سر به بیماری
به بویِ نرگسِ مستت، گرفتم ترکِ هشیاری

ز دل مهرِ تو می‌ورزم، اگرچه خونِ من ریزی
به جان وصلِ تو می‌خواهم، اگرچه قصدِ جان داری

#خواجه_عبدالمجید

در باطنِ ما به چشمِ ظاهر منگر
ماییم خرابه‌ای که گنجش ماییم

#میرمنهی_زواره‌ای

شبها سیاه پوشند، میرد اگر چراغی
بیچاره دل که هرگز مرگش عزا ندارد.

#وحید_قزوینی

چون دوست ز هستیِ خودم بی‌خود دید
آمد به درِ دل و نشانم پرسید

جز آه کس از دریچه سر پیش نکرد
جز اشک کسی ز خانه بیرون ندوید

#ملک_محمد_تونی

بد خواهِ کسان هیچ به مقصد نرسد،
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد!

من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من؟
تو نیک نبینی، و به من بد نرسد ...

#خیام_نیشابوری

من از تو، سروعزیزم، ثمر نمی‌خواهم
که غیرسایه‌ای ازتو، به سر نمی‌خواهم

بخیل نیستم اما برای هیچ درخت
اگر تو سبز نباشی، ثمر نمی‌خواهم

#حسین_منزوی

‏من طاقت ِ
هجر ِ تو ندارم
با تو چه کنم به جز مدارا ... !؟

#سنایی

دیده سازند خلائق به تماشایِ تو باز
منِ حیرت زده از شوق دهان باز کنم...

#طالب_آملی

"صدای زنده یاد پوران زندگی مرا عوض کرد"
#بابک_افشار در گفتگو با #فرامرز_فروزنده

«یادم باشه ، یادت باشه»

صدا #گوگوش
ترانه #شهیار_قنبری
آهنگ و تنظیم #بابک_افشار

«قصه بره و گرگ»

صدا #گوگوش
ترانه #شهیار_قنبری
آهنگ #بابک_افشار
تنظیم #واروژان

با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست
دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست

گفتــا کـه چـگونه باشد احوال کسی
کــو را بمـراد دیگـری بایـد زیسـت


#ابوسعید_ابوالخیر

از فریب سرمه‌سایی‌هاے آن چشم سیاه

سرمه‌دان را میل انگشت تحیر بر لب است

#بیدل_دهلوی

وای ازین دل که نی هرگز بکامم
وای ازین دل که آزارد مدامم

وای ازین دل که چون مرغان وحشی
نچیده دانه اندازد بدامم

#بابا_طاهر

مولانا نسبت به #زن، نگاهى بلند و فاخر داشت، او زن را تجلّيگاه جمال الهى مى دانست، چنانكه مى گويد :

پرتو حق است آن، معشوق نيست
خالق است آن، گوئيا مخلوق نيست...

#استاد_كريم_زمانى

خواهم از خَلق نهانت کنم
اما چه کنم ؟

که تو خورشیدی و
اخفایِ تو نتوان کردن...

#محتشم_کاشانی

سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان

و از میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه

#حافظ

‌
هرآنکس که راند سخن بر گزاف

بود بر سر انجمن مرد لاف

بگاهی که تنها بود در نهفت

پشیمان شود زان سخنها که گفت

#فردوسی

پیوسته دلم ز جورخویشان ریش است
وین جور و جفای خلق،از حد بیش است

بیگانه به بیگانه ندارد کاری
خویش است،
که درپی شکست خویش است

#شیخ_بهائی

" پاره سخن "

قطعات برگزيده از سخنرانيهای‌استاد.
عنوان سخنرانی: درباره حافظ


دکتر حسين الهی قمشه ای