معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
پیوسته باید که از اندامِ مومن یکی به خداوند مشغول باشد؛
یا به دل او را یاد کند،
یا به زبان، ذکر او هَمی‌گوید،
یا به چشم، دیدارِ وی می‌بیند،
یا به دست، سخاوت می‌کند،
یا به قدم، زیارت مردان همی‌رَود،
یا به تَن، خدمت مؤمنان همی‌کند،
یا از ایمان، یقینی همی‌وَرزد،
یا از خِرد، معرفت همی‌دارد،
یا از کار، اخلاص هَمی‌ورزد،
یا از قیامت حَذر می‌کند.
این چنین کس، من کفیلم که چون سر از گور بَرکند، کَفن‌کِشان می‌رود تا به بهشت.

#ابوالحسن_خرقانی

#ابوالحسن_خرقانی:

« و گفت: تحیّر چون مرغی بُوَد که از مأوای خود بشود به طلب چینه،
و چینه نیابد و دیگر باره راهِ مأوا نداند »
«هرچیزی را ببوییدم بویش برآمد، این جهان را ببوییدم، بویِ نبودنی برآمد.»


#ابوالحسن_خرقانی
هر جا که سیه‌گلیم و شوریده‌سری‌ست
شاگرد من است و خرقه از من دارد

#ابوالحسن_خرقانی
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :

" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو می‌دانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟

شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟ "

آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "

#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری


حضرت #مولانا میفرماید:


هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم...

🍃
خدا نه این است که ما می پرستیم ،
این خدایی است که ما آن را خلق کرده ایم ،
نه خدایی که ما را خلق کرده است.

پس، راه نه این است که ما می رویم.
راه ، راهی دیگر است و رهرو ، رهرويی دیگر.

#ابوالحسن_خرقانی
الهی
خلق تو شکر نعمتهای تو کنند.
من شکر بودن تو کنم. نعمت، بودن توست.

#ابوالحسن_خرقانی
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو می‌دانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "

#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری

25 فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری است. در بزرگی او همین بس که

حضرت #مولانا میفرماید:

هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم...
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو می‌دانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "

#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
تصنیف مبتلا _ شجر
@SamFoni
#استاد_شجریان_جان

و گفت : دوست چون با
دوست حاضر آید دوست را بیند ، خویشتن را نبیند .


#ابوالحسن_خرقانی