سالها باید ، که تا از آفتاب ،
لعل ،،، یابد رنگ و رخشانی و تاب ،
بهرِ این ، فرمود حق عزّ و جل ،
سورةالانعام در ذکرِ اجل ،
این شنیدی ، موبهمویَت ، گوش باد ،
آبِ حیوان است ،،، خوردی ، نوش باد ،
آبِ حیوان خوان ، مخوان این را سخن ،
روحِ نو ، بین در تنِ حرفِ کهن ،
نکتۂ دیگر تو بشنو ای رفیق ،
همچو جان ،،، او سخت پیدا و رقیق ،
در مقامی ، زهر و ،،، در جائی ، دوا ،
در مقامی ، کفر و ،،، در جائی ، روا ،
گرچه ، آنجا او گزندِ جان بُوَد ،
چون بدینجا دررسد ، درمان بُوَد ،
آب ، در غوره تُرُش باشد ، ولیک ،
چون به انگوری رسد ، شیرین و نیک ،
باز ،،، در خُم ، او شود تلخ و حرام ،
در مقامِ سِرکگی ، نعمالادام ،
#مولانا
لعل ،،، یابد رنگ و رخشانی و تاب ،
بهرِ این ، فرمود حق عزّ و جل ،
سورةالانعام در ذکرِ اجل ،
این شنیدی ، موبهمویَت ، گوش باد ،
آبِ حیوان است ،،، خوردی ، نوش باد ،
آبِ حیوان خوان ، مخوان این را سخن ،
روحِ نو ، بین در تنِ حرفِ کهن ،
نکتۂ دیگر تو بشنو ای رفیق ،
همچو جان ،،، او سخت پیدا و رقیق ،
در مقامی ، زهر و ،،، در جائی ، دوا ،
در مقامی ، کفر و ،،، در جائی ، روا ،
گرچه ، آنجا او گزندِ جان بُوَد ،
چون بدینجا دررسد ، درمان بُوَد ،
آب ، در غوره تُرُش باشد ، ولیک ،
چون به انگوری رسد ، شیرین و نیک ،
باز ،،، در خُم ، او شود تلخ و حرام ،
در مقامِ سِرکگی ، نعمالادام ،
#مولانا
در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟
زهراب چشیدهام مرا قند چه سود؟
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دلست پای در بند چه سود؟
#مولانا
💫🕊✨┄
زهراب چشیدهام مرا قند چه سود؟
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دلست پای در بند چه سود؟
#مولانا
💫🕊✨┄
آن دل که شد او قابل انوار خدا
پر باشد جان او ز اسرار خدا
زنهار تن مرا چو تنها مشمر
کو جمله نمک شد به نمکزار خدا
#مولانا
پر باشد جان او ز اسرار خدا
زنهار تن مرا چو تنها مشمر
کو جمله نمک شد به نمکزار خدا
#مولانا
ماییم که از بادهٔ بیجام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بیهیچ سرانجام خوشیم
#مولانا
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بیهیچ سرانجام خوشیم
#مولانا
از حال ندیده تیره ایامان را
از دور ندیده دوزخ آشامان را
دعوی چکنی عشق دلارامان را
با عشق چکار است نکونامان را
#مولانا
از دور ندیده دوزخ آشامان را
دعوی چکنی عشق دلارامان را
با عشق چکار است نکونامان را
#مولانا
آن دل که شد او قابل انوار خدا
پر باشد جان او ز اسرار خدا
زنهار تن مرا چو تنها مشمر
کو جمله نمک شد به نمکزار خدا
#مولانا
پر باشد جان او ز اسرار خدا
زنهار تن مرا چو تنها مشمر
کو جمله نمک شد به نمکزار خدا
#مولانا
این آتش عشق میپزاند ما را
هر شب به خرابات کشاند ما را
با اهل خرابات نشاند ما را
تا غیر خرابات نداند ما را
#مولانا
هر شب به خرابات کشاند ما را
با اهل خرابات نشاند ما را
تا غیر خرابات نداند ما را
#مولانا