Forwarded from Deleted Account
اگر ، تاج داری ، وگر ، کفشِ تنگ ،
نبینی همی روزگارِ درنگ ،
مرنجان روان ، کاین سرایِ تو نیست ،
بجز تنگتابوت ، جایِ تو نیست ،
نهادن چه باید؟ ، بخوردن نشین ،
بر امیدِ گنجِ جهانآفرین ،
ز گیتی ، ترا شادمانیست بس ،
که او ، هیچ مِهری ندارد به کس ،
#شاهنامه حکیم فردوسی ص ۱۴۵
نبینی همی روزگارِ درنگ ،
مرنجان روان ، کاین سرایِ تو نیست ،
بجز تنگتابوت ، جایِ تو نیست ،
نهادن چه باید؟ ، بخوردن نشین ،
بر امیدِ گنجِ جهانآفرین ،
ز گیتی ، ترا شادمانیست بس ،
که او ، هیچ مِهری ندارد به کس ،
#شاهنامه حکیم فردوسی ص ۱۴۵
Forwarded from Deleted Account
ز دانا شنیدم یکی داستان ،
خِرَد شد بدین گونه ، همداستان ،
که آهستهدل ، کی پشیمان شود؟ ،
هم آشفته را ، هوش ، درمان شود ،
شتاب و بدی ، کارِ آهرمنست ،
پشیمانی و ، رنجِ جان و تنست ،
#شاهنامه حکیم فردوسی ص ۱۴۱
خِرَد شد بدین گونه ، همداستان ،
که آهستهدل ، کی پشیمان شود؟ ،
هم آشفته را ، هوش ، درمان شود ،
شتاب و بدی ، کارِ آهرمنست ،
پشیمانی و ، رنجِ جان و تنست ،
#شاهنامه حکیم فردوسی ص ۱۴۱
شاهنامه خوانی به نثر (از ابتدا)
پیش تر از سه گروه در زمان جمشید گفتیم: گروه اول موبدان، دوم نظامیان و سوم برزگران.
اینک چهارمین گروه و بقیه ی ماجرا:
گروه چهارم پیشه وران بودند که برای کسب و کار بهتر همیشه به دنبال راهی تازه می گشتند.
به این ترتیب، جمشید برای هر یک از این گروه ها جایگاهی مشخص کرد تا هر کسی قدر و شان خود را بداند.
پس از آنکه تمامی کارها بر وفق مراد شد، دیوان را واداشت تا از خاک و آب، خشت بسازند و به کمک آنها عمارت ها و کاخ های بلندی بنا کرد و همین باعث شد جامعه، شکل شهر نشینی به خود بگیرد.
آنگاه از سنگ ها گوهرهای مختلفی مانند زمرد، یاقوت، طلا و نقره به دست آورد. سپس عطرهای گوناگونی چون کافور، مشک، عود و عنبر و گلاب تولید کرد و برای پیشگیری و درمان و تشخیص بیماری ها رازهای زیادی کشف کرد.
جمشید با رونق دادن به صنعت کشتی سازی به کشورهای مختلف سفر کرد و این گونه بود که هیچ رازی را نگشوده نگذاشت و از این نظر یکه تاز جهان شد.
جمشید برای خود تختی ساخت و آن را با گوهرهای فراوان آراست، چنانکه هیچ دیوی را یارای دست یازیدن به آن نبود. پس روز بر تخت نشستنش را که هم زمان با اول فروردین ماه بود، نوروز نامید و همه جا جشن و سرور بر پا شد.
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چون این جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندر آن روزگار
وقتی جمشید بر جهان استیلا یافت، غرور و کبر او را گرفت و باعث شد فر کیانی از او روی بگرداند. تا قبل از این مردم جز خوبی از پادشاه ندیدند.
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلداول
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#بخش_نهم
پیش تر از سه گروه در زمان جمشید گفتیم: گروه اول موبدان، دوم نظامیان و سوم برزگران.
اینک چهارمین گروه و بقیه ی ماجرا:
گروه چهارم پیشه وران بودند که برای کسب و کار بهتر همیشه به دنبال راهی تازه می گشتند.
به این ترتیب، جمشید برای هر یک از این گروه ها جایگاهی مشخص کرد تا هر کسی قدر و شان خود را بداند.
پس از آنکه تمامی کارها بر وفق مراد شد، دیوان را واداشت تا از خاک و آب، خشت بسازند و به کمک آنها عمارت ها و کاخ های بلندی بنا کرد و همین باعث شد جامعه، شکل شهر نشینی به خود بگیرد.
آنگاه از سنگ ها گوهرهای مختلفی مانند زمرد، یاقوت، طلا و نقره به دست آورد. سپس عطرهای گوناگونی چون کافور، مشک، عود و عنبر و گلاب تولید کرد و برای پیشگیری و درمان و تشخیص بیماری ها رازهای زیادی کشف کرد.
جمشید با رونق دادن به صنعت کشتی سازی به کشورهای مختلف سفر کرد و این گونه بود که هیچ رازی را نگشوده نگذاشت و از این نظر یکه تاز جهان شد.
جمشید برای خود تختی ساخت و آن را با گوهرهای فراوان آراست، چنانکه هیچ دیوی را یارای دست یازیدن به آن نبود. پس روز بر تخت نشستنش را که هم زمان با اول فروردین ماه بود، نوروز نامید و همه جا جشن و سرور بر پا شد.
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چون این جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندر آن روزگار
وقتی جمشید بر جهان استیلا یافت، غرور و کبر او را گرفت و باعث شد فر کیانی از او روی بگرداند. تا قبل از این مردم جز خوبی از پادشاه ندیدند.
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلداول
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#بخش_نهم
میاز و متاز و مناز و مرنج
چه یازی به کین و چه نازی به گنج!
که بهر تو اینست ازین تیره گوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی!
که گر باز یابی، بپیچی ز درد
پژوهش مکن، گرد رازش مگرد!
#شاهنامه_فردوسی،
به کوشش جلال خالقی مطلق،
مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ پنجم، تهران: ۱۳۹۳ ج ۶ ص ۳۵۱
چه یازی به کین و چه نازی به گنج!
که بهر تو اینست ازین تیره گوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی!
که گر باز یابی، بپیچی ز درد
پژوهش مکن، گرد رازش مگرد!
#شاهنامه_فردوسی،
به کوشش جلال خالقی مطلق،
مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ پنجم، تهران: ۱۳۹۳ ج ۶ ص ۳۵۱
میاز و متاز و مناز و مرنج
چه یازی به کین و چه نازی به گنج!
که بهر تو اینست ازین تیره گوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی!
که گر باز یابی، بپیچی ز درد
پژوهش مکن، گرد رازش مگرد!
#شاهنامه_فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ پنجم، تهران: ۱۳۹۳ ج ۶ ص ۳۵۱
چه یازی به کین و چه نازی به گنج!
که بهر تو اینست ازین تیره گوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی!
که گر باز یابی، بپیچی ز درد
پژوهش مکن، گرد رازش مگرد!
#شاهنامه_فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ پنجم، تهران: ۱۳۹۳ ج ۶ ص ۳۵۱
خرد مرد را خلعت ایزدی است
سزاوار خلعت نگه کن که کیست
هوا را مبر پیش رای و خرد
کزان پس خرد سوی تو ننگرد
#شاهنامه_حکیم
#ابوالقاسم_فردوسی
سزاوار خلعت نگه کن که کیست
هوا را مبر پیش رای و خرد
کزان پس خرد سوی تو ننگرد
#شاهنامه_حکیم
#ابوالقاسم_فردوسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحبت های بسيار جذاب و زیبای استاد #شهرام_ناظری، در مورد #شاهنامه_فردوسی
( نقش #شاهنامه در تاریخ ایران )
اگر شاهنامه نبود، کل ادبیات فارسی در جریانی دیگر سیر میکرد.
همه آثاری که بعد از شاهنامه بوجود آمده، پرتویی از شاهنامه را در خود داشت.
شاهنامه افق بزرگی به روی ادیبان ما باز کرد و برای همین ایران را باید به دو دوره پیش از شاهنامه و بعد از شاهنامه تقسیم کرد.
شاهنامه در دوران بعد از خود تحولات زیادی ایجاد کرد به مردم ایران دل داد و اطمینان داد تا محکم روی پای خود بایستند.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن
به بهانهٔ ۲۵ اردیبهشت - روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی
اگر شاهنامه نبود، کل ادبیات فارسی در جریانی دیگر سیر میکرد.
همه آثاری که بعد از شاهنامه بوجود آمده، پرتویی از شاهنامه را در خود داشت.
شاهنامه افق بزرگی به روی ادیبان ما باز کرد و برای همین ایران را باید به دو دوره پیش از شاهنامه و بعد از شاهنامه تقسیم کرد.
شاهنامه در دوران بعد از خود تحولات زیادی ایجاد کرد به مردم ایران دل داد و اطمینان داد تا محکم روی پای خود بایستند.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن
به بهانهٔ ۲۵ اردیبهشت - روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی