.
هرآنگه کَت آید به بد دسترَس
ز یزدان بترس و مکُن بَد به کس
که تاج و کمر چون تو بیند بسی
نخواهد شدن رام با هر کسی
یَکی پُر ز دانش یَکی بیخرَد
خرَد را سرِ دیو کی درخورد
#فردوسی
و در این روز آرزومندم که:
همیشه خرَد پاسْبان تو باد
همهْ نیکی اندر گمان تو باد
هرآنگه کَت آید به بد دسترَس
ز یزدان بترس و مکُن بَد به کس
که تاج و کمر چون تو بیند بسی
نخواهد شدن رام با هر کسی
یَکی پُر ز دانش یَکی بیخرَد
خرَد را سرِ دیو کی درخورد
#فردوسی
و در این روز آرزومندم که:
همیشه خرَد پاسْبان تو باد
همهْ نیکی اندر گمان تو باد
"به بهانهی 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی "
#شهنامه_چه_میگفت
این دفتر دانایی، این طرفه رهآورد،
الهام خداییست که «فردوسی توسی»
از جان و دل آن را بپذیرفت،
با جان و دل خویش، بیامیخت،
بیاراست، بپرورد؛
*
ده قرن ِ، فزون است که در پهنهی گیتی
میدان شکوهش را،
کس نیست، هماورد!
*
دَه قرن ِ ازین پیش
آیا چه کسی دید که این مَرد
با آتش پنهانش
با طبع خروشانش
سی سال، شب و روز، چهها گفت؟ چهها کرد؟
*
امروز، هنوز از پس ِ ده قرن که این مُلک
در دایرهی دوران گشتهست،
آیا چه کسی داند سیسال در آن عهد
بر این هنری مرد سخنور چه گذشتهست؟
*
انگیزهاش از گفتن شهنامه چه بودهست؟
سیمای اساطیری ایران کهن را
آن روز، چرا گَرد ز رخسار زدودهست؟
سیسال، برای چه، برای که سرودهست!
*
میدید وطن را، که سراپا همه درد است.
میدید که خون در رگ مردُم،
افسرده و سرد است.
آتشکدهها خالی خاموش
آزادی در بند
لبخند فراموش
بیگانه نشستهست بر اورنگ
از ریشه دگرگون شده فرهنگ...
می گفت که: -«هنگام نبرد است»
با تیغ سخن روی بدان میدان آورد.
*
سی سال به پیکار، بر آن پیمان، پیمود
جان بر سر ِ پیکارش فرسود و نیاسود
وجدانش بیدار
ایمانش روشن
جان مایهی شعرش همه ایرانی و ایران
طومار نسبنامهی گردان و دلیران
نظمی که پیافکند،
کاخی که بنا کرد!
*
شهنامه به ایران و به ایرانی میگفت:
- یک روز شما در تنتان گوهر جان بود!
یک روز شما بر سرتان تاج کیان بود
وان پرچمتان رایت مهر و خرد و داد
افراشته بر بام جهان بود!
*
شهنامه به آن مردم خودباخته میگفت:
بار دگر آنگونه توانمند، توان بود،
*
این دفتر دانایی،
این طرفه رهآورد
الهام خدایی
فرمان اهوراست؛
روح وطن ماست که فردوسی توسی
با جان و دل خویش بیامیخت، بیاراست، بپرورد؛
آنگاه چنین نغز و دلافروز و دلاویز
در پیش نگاه همه آفاق بگسترد.
- #فریدون_مشیری
#شهنامه_چه_میگفت
این دفتر دانایی، این طرفه رهآورد،
الهام خداییست که «فردوسی توسی»
از جان و دل آن را بپذیرفت،
با جان و دل خویش، بیامیخت،
بیاراست، بپرورد؛
*
ده قرن ِ، فزون است که در پهنهی گیتی
میدان شکوهش را،
کس نیست، هماورد!
*
دَه قرن ِ ازین پیش
آیا چه کسی دید که این مَرد
با آتش پنهانش
با طبع خروشانش
سی سال، شب و روز، چهها گفت؟ چهها کرد؟
*
امروز، هنوز از پس ِ ده قرن که این مُلک
در دایرهی دوران گشتهست،
آیا چه کسی داند سیسال در آن عهد
بر این هنری مرد سخنور چه گذشتهست؟
*
انگیزهاش از گفتن شهنامه چه بودهست؟
سیمای اساطیری ایران کهن را
آن روز، چرا گَرد ز رخسار زدودهست؟
سیسال، برای چه، برای که سرودهست!
*
میدید وطن را، که سراپا همه درد است.
میدید که خون در رگ مردُم،
افسرده و سرد است.
آتشکدهها خالی خاموش
آزادی در بند
لبخند فراموش
بیگانه نشستهست بر اورنگ
از ریشه دگرگون شده فرهنگ...
می گفت که: -«هنگام نبرد است»
با تیغ سخن روی بدان میدان آورد.
*
سی سال به پیکار، بر آن پیمان، پیمود
جان بر سر ِ پیکارش فرسود و نیاسود
وجدانش بیدار
ایمانش روشن
جان مایهی شعرش همه ایرانی و ایران
طومار نسبنامهی گردان و دلیران
نظمی که پیافکند،
کاخی که بنا کرد!
*
شهنامه به ایران و به ایرانی میگفت:
- یک روز شما در تنتان گوهر جان بود!
یک روز شما بر سرتان تاج کیان بود
وان پرچمتان رایت مهر و خرد و داد
افراشته بر بام جهان بود!
*
شهنامه به آن مردم خودباخته میگفت:
بار دگر آنگونه توانمند، توان بود،
*
این دفتر دانایی،
این طرفه رهآورد
الهام خدایی
فرمان اهوراست؛
روح وطن ماست که فردوسی توسی
با جان و دل خویش بیامیخت، بیاراست، بپرورد؛
آنگاه چنین نغز و دلافروز و دلاویز
در پیش نگاه همه آفاق بگسترد.
- #فریدون_مشیری
معرفی عارفان
#افتخار ایران وایرانی "شاهنامه" اثر "حکیم ابوالقاسم فردوسی" حماسهای منظوم و دربرگیرندهٔ نزدیک به ۶۰٬۰۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسهای جهان است.... که سرایش و ویرایش آن گنجینه، دستآورد دست کم سی سال رنج و تلاش خستگیناپذیر…
#آیا_می_دانستید 💡
در واقع فردوسی سومین نفری بوده است که تصمیم می گیرد، تاریخ پیشینیان ما را به نظم بنگارد. پیش از فردوسی در ابتدا #مسعودی_مروزی و بعد از او شاعر جوانمرگ #دقیقی منظومه های نگاشته بودند. از کتاب مروزی به جزو سه بیت چیزی باقی نمانده است و #دقيقی هم پیش از مرگش تنها توانسته بود در حدود هزار بیت را بسراید. در ابتدا فردوسی نمی خواست اشعاری را که دقیقی سروده بود در کتابش بیاورد، اما بنا به گفته خودش، شبی در خواب دقیقی را می بیند که او را از این کار برحذر می دارد و از فردوسی می خواهد که هزار بیت او را در کتابش بیاورد.
بدین نامه هرچند بشتافتی
کنون هرچه جستی همه یافتی
ازین باره من پیش گفتم سخن
اگر باز یابی بخیلی مکن
زگشتاپ و ارجاسپ بیتی هزار
به گفتم سر آمد مرا روزگار
بخش سروده شده توسط دقیقی #گشتاسب_نامه نام دارد و به لطف ذکر آن در شاهنامه تمام هزار بیت آن بدون تغییر به ما رسیده است، در واقع اگر #فردوسی آنرا در کتابش ذکر نمی کرد، چه بسا اشعار دقیقی هم به سرنوشت مسعود مروزی دچار می شدند و از آنها بیش از چند بیت به جا نمی ماند. با وجود تفاوت ها میان دو منظومه، اما هم دقیقی و هم فردوسی سعی کردهاند، کمترین لغات عربی را در اشعار خود بگنجانند، در هزار بیت دقیقی تنها 50 لغت عربی یافت می شود و در پنجاه هزار بیت فردوسی تنها 865 لغت، این بدان معناست که هر دو شاعر قصداحیای مجدد زبان و فرهنگ فارسی را داشتند که در نهایت فردوسی به این مهم نائل آمد.
در واقع فردوسی سومین نفری بوده است که تصمیم می گیرد، تاریخ پیشینیان ما را به نظم بنگارد. پیش از فردوسی در ابتدا #مسعودی_مروزی و بعد از او شاعر جوانمرگ #دقیقی منظومه های نگاشته بودند. از کتاب مروزی به جزو سه بیت چیزی باقی نمانده است و #دقيقی هم پیش از مرگش تنها توانسته بود در حدود هزار بیت را بسراید. در ابتدا فردوسی نمی خواست اشعاری را که دقیقی سروده بود در کتابش بیاورد، اما بنا به گفته خودش، شبی در خواب دقیقی را می بیند که او را از این کار برحذر می دارد و از فردوسی می خواهد که هزار بیت او را در کتابش بیاورد.
بدین نامه هرچند بشتافتی
کنون هرچه جستی همه یافتی
ازین باره من پیش گفتم سخن
اگر باز یابی بخیلی مکن
زگشتاپ و ارجاسپ بیتی هزار
به گفتم سر آمد مرا روزگار
بخش سروده شده توسط دقیقی #گشتاسب_نامه نام دارد و به لطف ذکر آن در شاهنامه تمام هزار بیت آن بدون تغییر به ما رسیده است، در واقع اگر #فردوسی آنرا در کتابش ذکر نمی کرد، چه بسا اشعار دقیقی هم به سرنوشت مسعود مروزی دچار می شدند و از آنها بیش از چند بیت به جا نمی ماند. با وجود تفاوت ها میان دو منظومه، اما هم دقیقی و هم فردوسی سعی کردهاند، کمترین لغات عربی را در اشعار خود بگنجانند، در هزار بیت دقیقی تنها 50 لغت عربی یافت می شود و در پنجاه هزار بیت فردوسی تنها 865 لغت، این بدان معناست که هر دو شاعر قصداحیای مجدد زبان و فرهنگ فارسی را داشتند که در نهایت فردوسی به این مهم نائل آمد.
چُنین بَرده گشتیم بر خواسته
دل آراسته شد روان کاسته
چو دل برنِهی بر سَرای کهن
کند راز و بر تو بپوشد سخن
سوی آز منگر که او دشمنست
دلش بَردهی جانِ آهَرمَنست
بپوی و بپوش و بناز و بخَور
تو را بهره اینست ازین رهگذر
#فردوسی
امیدوارم در این لحظه و این روز
که جاوید بادی و پیروز و شاد
سرت سبز باد و دلت پر ز داد
۲۵اردیبهشت بزرگداشت فردوسی
و پاسداشت زبان فارسی
دل آراسته شد روان کاسته
چو دل برنِهی بر سَرای کهن
کند راز و بر تو بپوشد سخن
سوی آز منگر که او دشمنست
دلش بَردهی جانِ آهَرمَنست
بپوی و بپوش و بناز و بخَور
تو را بهره اینست ازین رهگذر
#فردوسی
امیدوارم در این لحظه و این روز
که جاوید بادی و پیروز و شاد
سرت سبز باد و دلت پر ز داد
۲۵اردیبهشت بزرگداشت فردوسی
و پاسداشت زبان فارسی
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور، تخت شاهی ندید
جهان را بخوبی من آراستم
چنان گشت گیتی که من خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همه پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم و شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست؟
گرایدون که دانید من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فردوسی
۲۵ ارديبهشتماه
روز بزرگداشت «حكيم ابوالقاسم #فردوسی» شاعر و سخنسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه گرامی باد....
فردوسی بزرگترين حماسهسرای ايران
و يكی از حماسهسرايان بزرگ جهان است
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور، تخت شاهی ندید
جهان را بخوبی من آراستم
چنان گشت گیتی که من خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همه پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم و شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست؟
گرایدون که دانید من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فردوسی
۲۵ ارديبهشتماه
روز بزرگداشت «حكيم ابوالقاسم #فردوسی» شاعر و سخنسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه گرامی باد....
فردوسی بزرگترين حماسهسرای ايران
و يكی از حماسهسرايان بزرگ جهان است
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
سراسر زمانه بدو گشت باز
برآمد بر این روزگار دراز
نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
#فردوسی
#بزرگداشت
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت «حکیم ابوالقاسم فردوسی»، بزرگترین حماسهسرای ایران و یکی از حماسهسرایان بزرگ جهان است. براساس گفتههای تاریخی؛ ۲۵ اردیبهشت روزی است که فردوسی سرودن شاهنامه را بعد از ۳۰ سال به پایان رساند و به همین علت امروز روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی نام گرفته است
بر او سالیان انجمن شد هزار
سراسر زمانه بدو گشت باز
برآمد بر این روزگار دراز
نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
#فردوسی
#بزرگداشت
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت «حکیم ابوالقاسم فردوسی»، بزرگترین حماسهسرای ایران و یکی از حماسهسرایان بزرگ جهان است. براساس گفتههای تاریخی؛ ۲۵ اردیبهشت روزی است که فردوسی سرودن شاهنامه را بعد از ۳۰ سال به پایان رساند و به همین علت امروز روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی نام گرفته است
بپرسید: «تا جاودان دوست کیست؟
ز دردِ جدایی که خواهد گریست؟»
چنین داد پاسخ که: «کردارِ نیک
نخواهد جدا بودن از یارِ نیک»
«چه مانَد بدو گفت: جاوید چیز
که آن چیز کمّی نگیرد به نیز؟»
چنین داد پاسخ که: «انبازِ مرد
نه کاهد نه سوزد نه ترسد ز درد»
چنین گفت: «کین جانِ دانا بُوَد
که بر آرزوها توانا بُوَد»
امید که:
همیشه بزی شاد و برترمنش
ز تو دور بادا بدِ بدکنش
#فردوسی
۲۵ اردیبهشت،روز بزرگداشت #فردوسی
این یگانهی سپهر خردپیشگی
پراکنندهی آیین میهندوستی و مهروَرزی
و پاسدار سرفرازی و بالندگی زبان پارسی، گرامی باد
ز دردِ جدایی که خواهد گریست؟»
چنین داد پاسخ که: «کردارِ نیک
نخواهد جدا بودن از یارِ نیک»
«چه مانَد بدو گفت: جاوید چیز
که آن چیز کمّی نگیرد به نیز؟»
چنین داد پاسخ که: «انبازِ مرد
نه کاهد نه سوزد نه ترسد ز درد»
چنین گفت: «کین جانِ دانا بُوَد
که بر آرزوها توانا بُوَد»
امید که:
همیشه بزی شاد و برترمنش
ز تو دور بادا بدِ بدکنش
#فردوسی
۲۵ اردیبهشت،روز بزرگداشت #فردوسی
این یگانهی سپهر خردپیشگی
پراکنندهی آیین میهندوستی و مهروَرزی
و پاسدار سرفرازی و بالندگی زبان پارسی، گرامی باد