💢 به فراخور هیجدهم آذرماه سالروز درگذشت
#فرامرز_پایور موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسیقی ایرانی.
وی یکی از تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایران است.
#فرامرز_پایور در ۲۱ بهمن سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد. پدرش علی پایور، هنرمند نقاش و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران و پدربزرگش مصورالدوله، نقاش چیرهدست دوره قاجار بود که با نواختن ویولن، سنتور و سهتار آشنایی داشت.
وی در سن ۱۷ سالگی، آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد در مدت شش سال ردیف موسیقی را فراگرفت.
هنگامی که فرامرز پایور برای فراگیری سنتور به کلاس درس استاد ابوالحسن صبا در خیابان ظهیرالاسلام رفت، سه سال از درگذشت آخرین بازماندهٔ سنتورنوازان افسانهای از نسل پیشین، استاد حبیب سماعی، میگذشت.
استاد ابوالحسن صبا که خود در دوره نوجوانی، سنتورنوازی را نزد علی اکبرخان شاهی و با تکنیکی گوناگون با روش خاندان سماعی فراگرفته بود، پس از مدتی نشست و برخاست با حبیب سماعی، روش سنتورنوازی او را برتر از استاد پیشین خود یافت؛ بنابراین با کوشش فراوان پارهای از بداههنوازیهای وی را نتنویسی کرد. سپس استاد صبا کوشش کرد تا با آموزش روش درست سنتورنوازی به شماری از شاگردانش، از برافتادن روش سنتورنوازی نزدیک به آیینهای هنری و زیباشناسی موسیقی دستگاهی ایران جلوگیری کند.
در همین دوران، فرامرز پایور، یکی از برجستهترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ۱۳۳۶ که استاد صبا درگذشت، از آموزشهای وی بهره برد.
پس از درگذشت ابوالحسن صبا، پایور نزد استادانی چون عبداله دوامی، موسی معروفی و نورعلیخان برومند به فراگیری ردیف درویشخان و ردیف میرزا عبدالله پرداخت.
وی از سال ۱۳۳۳، کار خود را در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان و از سال ۱۳۳۷ آموزش سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد.
او اولین سنتورنوازی بود که روی سنتور، نواسازی میکرد و تنها در پی بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، نخستین آهنگسازی بود که ساز تخصصی او، سنتور بود.
استاد پایور فعالیت حرفهای فراوانی داشته و آثار و تألیفات بسیار در زمینه موسیقی از وی به جا مانده است.
فرامرز پایور، در سال ۱۳۷۸ دچار عارضهٔ سکتهٔ مغزی شد و از آن زمان تا زمان مرگ نتوانست فعالیت هنری خود را ادامه دهد. و در ۱۸ آذر ۱۳۸۸ در بیمارستان شهید باهنر اقدسیه تهران به علت ایست قلبی و مشکل تنفسی درگذشت.
#فرامرز_پایور موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسیقی ایرانی.
وی یکی از تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایران است.
#فرامرز_پایور در ۲۱ بهمن سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد. پدرش علی پایور، هنرمند نقاش و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران و پدربزرگش مصورالدوله، نقاش چیرهدست دوره قاجار بود که با نواختن ویولن، سنتور و سهتار آشنایی داشت.
وی در سن ۱۷ سالگی، آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد در مدت شش سال ردیف موسیقی را فراگرفت.
هنگامی که فرامرز پایور برای فراگیری سنتور به کلاس درس استاد ابوالحسن صبا در خیابان ظهیرالاسلام رفت، سه سال از درگذشت آخرین بازماندهٔ سنتورنوازان افسانهای از نسل پیشین، استاد حبیب سماعی، میگذشت.
استاد ابوالحسن صبا که خود در دوره نوجوانی، سنتورنوازی را نزد علی اکبرخان شاهی و با تکنیکی گوناگون با روش خاندان سماعی فراگرفته بود، پس از مدتی نشست و برخاست با حبیب سماعی، روش سنتورنوازی او را برتر از استاد پیشین خود یافت؛ بنابراین با کوشش فراوان پارهای از بداههنوازیهای وی را نتنویسی کرد. سپس استاد صبا کوشش کرد تا با آموزش روش درست سنتورنوازی به شماری از شاگردانش، از برافتادن روش سنتورنوازی نزدیک به آیینهای هنری و زیباشناسی موسیقی دستگاهی ایران جلوگیری کند.
در همین دوران، فرامرز پایور، یکی از برجستهترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ۱۳۳۶ که استاد صبا درگذشت، از آموزشهای وی بهره برد.
پس از درگذشت ابوالحسن صبا، پایور نزد استادانی چون عبداله دوامی، موسی معروفی و نورعلیخان برومند به فراگیری ردیف درویشخان و ردیف میرزا عبدالله پرداخت.
وی از سال ۱۳۳۳، کار خود را در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان و از سال ۱۳۳۷ آموزش سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد.
او اولین سنتورنوازی بود که روی سنتور، نواسازی میکرد و تنها در پی بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، نخستین آهنگسازی بود که ساز تخصصی او، سنتور بود.
استاد پایور فعالیت حرفهای فراوانی داشته و آثار و تألیفات بسیار در زمینه موسیقی از وی به جا مانده است.
فرامرز پایور، در سال ۱۳۷۸ دچار عارضهٔ سکتهٔ مغزی شد و از آن زمان تا زمان مرگ نتوانست فعالیت هنری خود را ادامه دهد. و در ۱۸ آذر ۱۳۸۸ در بیمارستان شهید باهنر اقدسیه تهران به علت ایست قلبی و مشکل تنفسی درگذشت.
۱۸ آذر سالروز درگذشت #فرامرز_پایور
( زاده ۲۱ بهمن ۱۳۱۱ تهران -- درگذشته ۱۸ آذر ۱۳۸۸ تهران) نوازنده #سنتور
#فرامرز_پایور، موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسیقی، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایرانی و اصلی ترین پایهگذار گروهنوازی در موسیقی سنتی ایرانی بود. کوششهای او پلی بود بین میراث ابوالحسن صبا و مرتضی محجوبی و جریانی که جوانان موسیقیدان و تحصیلکرده در دانشکده هنرهای زیبا از اوایل دهه ۱۳۵۰ به راه انداختند و الگوی موسیقی ایرانی امروزی شدند. در فاصله زمانی بین این دو ، یعنی حدود پانزده سال، هیچکس جز فرامرز پایور، کار جدی و پیگیر در زمینهٔ موسیقی اصیل انجام نمیداد. وی در اجراهای گروهی خود با شماری از نخبگان موسیقی ایرانی مانند جلیل شهناز و هوشنگ ظریف (تار) رحمتاله بدیعی و علی اصغر بهاری (کمانچه) حسن ناهید و محمد موسوی (نی) حسین تهرانی و محمد اسماعیلی (تنبک) همکاری کردهاست. در دههٔ ۱۳۶۰ به همراهی جلیل شهناز، علی اصغر بهاری، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، برای بار دیگر «گروه استادان موسیقی ایران» را سازمان داد و سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی سنتور را در آن به عهده گرفت. این گروه، آثار ماندگاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کردند.
( زاده ۲۱ بهمن ۱۳۱۱ تهران -- درگذشته ۱۸ آذر ۱۳۸۸ تهران) نوازنده #سنتور
#فرامرز_پایور، موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسیقی، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایرانی و اصلی ترین پایهگذار گروهنوازی در موسیقی سنتی ایرانی بود. کوششهای او پلی بود بین میراث ابوالحسن صبا و مرتضی محجوبی و جریانی که جوانان موسیقیدان و تحصیلکرده در دانشکده هنرهای زیبا از اوایل دهه ۱۳۵۰ به راه انداختند و الگوی موسیقی ایرانی امروزی شدند. در فاصله زمانی بین این دو ، یعنی حدود پانزده سال، هیچکس جز فرامرز پایور، کار جدی و پیگیر در زمینهٔ موسیقی اصیل انجام نمیداد. وی در اجراهای گروهی خود با شماری از نخبگان موسیقی ایرانی مانند جلیل شهناز و هوشنگ ظریف (تار) رحمتاله بدیعی و علی اصغر بهاری (کمانچه) حسن ناهید و محمد موسوی (نی) حسین تهرانی و محمد اسماعیلی (تنبک) همکاری کردهاست. در دههٔ ۱۳۶۰ به همراهی جلیل شهناز، علی اصغر بهاری، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، برای بار دیگر «گروه استادان موسیقی ایران» را سازمان داد و سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی سنتور را در آن به عهده گرفت. این گروه، آثار ماندگاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کردند.
از خون جوانان وطن
شجريان-پايور
"از خون جوانان وطن لاله دمیده"
اشاره به رویش لاله ازخون سیاوش در شاهنامه فردوسی
ناموَرترین تصنیف #عارف به یاد شهدای انقلاب مشروطه
آهنگ: #عارف_قزوینی
اجرا استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
بیاد #مرزبانان_نیروی_دریایی_ارتش🖤
اشاره به رویش لاله ازخون سیاوش در شاهنامه فردوسی
ناموَرترین تصنیف #عارف به یاد شهدای انقلاب مشروطه
آهنگ: #عارف_قزوینی
اجرا استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
بیاد #مرزبانان_نیروی_دریایی_ارتش🖤
@sedayeshajarian
shajarian_rahm ey khodaye dadgar kardi nakardi_bayat tork
"تصنیف "رحم ای خدای دادگر کردی نکردی با صدای محمدرضا شجریان
آهنگ و شعر : عارف_قزوینی
مقام : بیات_ترک
اجرای گروه پایور به سرپرستی #فرامرز_پایور _ ۱۳۵۸
آهنگ و شعر : عارف_قزوینی
مقام : بیات_ترک
اجرای گروه پایور به سرپرستی #فرامرز_پایور _ ۱۳۵۸
Audio
دوشینه پی گلاب می گردیدم
در طرف چمن پژمرده گلی
میان گلها دیدم
می سوخت چومن گفتم که
چه کرده ای که چنین می سوزی در آتش
عشق گفتا که دمی دراین چمن خندیدم
پس وای به من،پس وای به من...
وافریادا زعشق وافریادا
کارم به یکی طرفه نگارا افتاد
گر داد من شکسته دادا دادا
ورنه من وعشق هرچه بادابادا
آواز #بانو_عهدیه
شعر #ابوسعید_ابوالخیر
آهنگ #همایون_خرم
تنظیم #فرامرز_پایور
در طرف چمن پژمرده گلی
میان گلها دیدم
می سوخت چومن گفتم که
چه کرده ای که چنین می سوزی در آتش
عشق گفتا که دمی دراین چمن خندیدم
پس وای به من،پس وای به من...
وافریادا زعشق وافریادا
کارم به یکی طرفه نگارا افتاد
گر داد من شکسته دادا دادا
ورنه من وعشق هرچه بادابادا
آواز #بانو_عهدیه
شعر #ابوسعید_ابوالخیر
آهنگ #همایون_خرم
تنظیم #فرامرز_پایور
🎼🎼🎼
#داوود_پیرنیا و خلق ‘گلها’ی رادیو
# داوود_پیرنیا در تهران در سال۱۲۷۹ زاده شد. پدرش، حسن پیرنیا – مشیرالدوله- از دولتمردان روشنفکر و تاریخ پژوه دوره قاجار بود. او پس از به پایان بردن تحصیلات ابتدائی وارد مدرسه فرانسوی سن لوئی شد و پس از چند سال برای تحصیل حقوق رهسپار سوئیس گردید.
#داود_پیرنیا در مدت اقامت در اروپا با موسیقی کلاسیک مغرب زمین آشنا شده و حتی به فراگیری پیانو پرداخته بود ولی با این همه در بازگشت بیشتر به موسیقی سنتی ایران اندیشید و به فکر نوسازی آن افتاد. او دانسته بود که شعر و موسیقی سنتی همزاد یکدیگرند و از پیوند آن دو اگر به درستی صورت پذیرد آثار درخشانی پدید خواهد آمد.
#پیرنیا در جلسات هفتگی گرد همائی دوستان که در خانه خود او تشکیل میشد اندیشه های خود را در مورد وضعیت شعر و موسیقی در ایران با آنان در میان میگذاشت. در یکی از این جلسات صحبت از بنیادگذاشتن برنامه ای برای تهیه شعر و موسیقی فاخر به میان آمد.
یاران همه او را به این کار ترغیب کردند و او دست به کار شد
و نخستین برنامه #گلهای_جاویدان را در نوروز سال ۱۳۳۵ به مرحله پخش از رادیو رسانید و پس از آن هر ماه و هر سال بر تنوع و غنای آن افزود.
پس از #گلهای_جاویدان که هر هفته اختصاص به عرضه آثار یکی از شاعران برجسته ایران داشت
#گلهای_رنگارنگ به میدان آمد که شعرهای گونه گونی را با شماری قطعات موسیقی در خور عرضه میکرد.
چیزی نگذشت که
#گلهای_صحرائی پدید آمد برای عرضه موسیقی بومی
و پس از آن
#یک_شاخه_گل برای تک شعرها و تک آهنگهای درخشان
و
#برگ_سبز برای اجرای شعر و موسیقی عرفانی.
از آن پس برنامههای #گلها جایگاهی شد برای هنرنمائی بزرگان شعر و موسیقی سنتی ایران.
ادیبان و شاعرانی چون :
#رهی_معیری
#پژمان_بختیاری
#علی_دشتی
#لطفعلی_صورتگر
و آهنگسازان و نوازندگانی چون: #روحالله_خالقی
#جوادمعروفی
#مرتضی_محجوبی
#ابوالحسن_صبا
#جلیل_شهناز
#احمدعبادی
و #حسن_کسایی
از همکاران ثابت قدم برنامه گلها بودند.
البته در میان آنان باید بر اهمیت حضور
دو تن تاکید بیشتری گذاشت.
نخست #روحالله_خالقی
موسیقیدانی آگاه از مکتب وزیری
که به همت او #ارکستربزرگ_گلها نیز بنیاد شد
و
دیگری #رهی_معیری، شاعر و ترانه سرای معروف، که با موسیقی نیز آشنائی داشت.
از همکاری نزدیک این دو تن بخش گرانقدری از گنجینه گلها فراهم آمده است.
بیشتر آنچه را که این دو ساخته و سرودهاند یکی از غنیترین صداهای موسیقی سنتی یعنی #غلامحسین_بنان به اجرا درآورده است.
#خالقی ؛ #رهی و #بنان در واقع مثلث قدرتمندی را در برنامه گلها پدید آوردند و آثار فاخری از خود به یادگار گذاشتند.
در سالهای بعد هنرمندان دیگری نیز به گلها پیوستند که از میانشان می توان به:
#مرضیه، #الهه، #علی_تجویدی
#همایون_خرم، #حبیبالله_بدیعی
#فرامرز_پایور، #عبدالوهاب_شهیدی
#اکبر_گلپایگانی، #بیژن_ترقی، #نواب_صفا
#معینی_کرمانشاهی، #تورج_نگهبان
#پرویز_یاحقی، #هایده #مهستی یاد کرد.
آمار نه چندان دقیقی که در دسترس ماست
نشان می دهد که در طول ده سال
سرپرستی #داود_پیرنیا بر برنامه گلها
۱۵۷ گلهای جاویدان، ۴۸۱ گلهای رنگارنگ
۴۶۵ شاخه گل، ۳۱۲ برگ سبز
و ۶۲ گلهای صحرائی، در جمع ۱۴۳۷ برنامه در رادیو تولید شده است.
#داود_پیرنیا در سال ۱۳۴۴ به سبب ناراحتی قلبی از یک سو و ناخرسندی از مسئولان تازه رادیو از سوی دیگر از کار کناره گرفت و شش سال بعد در یازدهم آبان ماه سال ۱۳۵۰ چشم از جهان فرو بست.
یادش گرامی...
پس از #داود_پیرنیا به ترتیب #رهی_معیری
و #محمد_نقیبی هر یک دو سه سال سرپرستی
گلها را بر عهده گرفتند و سرانجام در سال
۱۳۵۱کار به دست #هوشنگ_ابتهاج، شاعر
افتاد که #گلهای_تازه را جانشین #گلهای_پیرنیا ساخت.
#داوود_پیرنیا و خلق ‘گلها’ی رادیو
# داوود_پیرنیا در تهران در سال۱۲۷۹ زاده شد. پدرش، حسن پیرنیا – مشیرالدوله- از دولتمردان روشنفکر و تاریخ پژوه دوره قاجار بود. او پس از به پایان بردن تحصیلات ابتدائی وارد مدرسه فرانسوی سن لوئی شد و پس از چند سال برای تحصیل حقوق رهسپار سوئیس گردید.
#داود_پیرنیا در مدت اقامت در اروپا با موسیقی کلاسیک مغرب زمین آشنا شده و حتی به فراگیری پیانو پرداخته بود ولی با این همه در بازگشت بیشتر به موسیقی سنتی ایران اندیشید و به فکر نوسازی آن افتاد. او دانسته بود که شعر و موسیقی سنتی همزاد یکدیگرند و از پیوند آن دو اگر به درستی صورت پذیرد آثار درخشانی پدید خواهد آمد.
#پیرنیا در جلسات هفتگی گرد همائی دوستان که در خانه خود او تشکیل میشد اندیشه های خود را در مورد وضعیت شعر و موسیقی در ایران با آنان در میان میگذاشت. در یکی از این جلسات صحبت از بنیادگذاشتن برنامه ای برای تهیه شعر و موسیقی فاخر به میان آمد.
یاران همه او را به این کار ترغیب کردند و او دست به کار شد
و نخستین برنامه #گلهای_جاویدان را در نوروز سال ۱۳۳۵ به مرحله پخش از رادیو رسانید و پس از آن هر ماه و هر سال بر تنوع و غنای آن افزود.
پس از #گلهای_جاویدان که هر هفته اختصاص به عرضه آثار یکی از شاعران برجسته ایران داشت
#گلهای_رنگارنگ به میدان آمد که شعرهای گونه گونی را با شماری قطعات موسیقی در خور عرضه میکرد.
چیزی نگذشت که
#گلهای_صحرائی پدید آمد برای عرضه موسیقی بومی
و پس از آن
#یک_شاخه_گل برای تک شعرها و تک آهنگهای درخشان
و
#برگ_سبز برای اجرای شعر و موسیقی عرفانی.
از آن پس برنامههای #گلها جایگاهی شد برای هنرنمائی بزرگان شعر و موسیقی سنتی ایران.
ادیبان و شاعرانی چون :
#رهی_معیری
#پژمان_بختیاری
#علی_دشتی
#لطفعلی_صورتگر
و آهنگسازان و نوازندگانی چون: #روحالله_خالقی
#جوادمعروفی
#مرتضی_محجوبی
#ابوالحسن_صبا
#جلیل_شهناز
#احمدعبادی
و #حسن_کسایی
از همکاران ثابت قدم برنامه گلها بودند.
البته در میان آنان باید بر اهمیت حضور
دو تن تاکید بیشتری گذاشت.
نخست #روحالله_خالقی
موسیقیدانی آگاه از مکتب وزیری
که به همت او #ارکستربزرگ_گلها نیز بنیاد شد
و
دیگری #رهی_معیری، شاعر و ترانه سرای معروف، که با موسیقی نیز آشنائی داشت.
از همکاری نزدیک این دو تن بخش گرانقدری از گنجینه گلها فراهم آمده است.
بیشتر آنچه را که این دو ساخته و سرودهاند یکی از غنیترین صداهای موسیقی سنتی یعنی #غلامحسین_بنان به اجرا درآورده است.
#خالقی ؛ #رهی و #بنان در واقع مثلث قدرتمندی را در برنامه گلها پدید آوردند و آثار فاخری از خود به یادگار گذاشتند.
در سالهای بعد هنرمندان دیگری نیز به گلها پیوستند که از میانشان می توان به:
#مرضیه، #الهه، #علی_تجویدی
#همایون_خرم، #حبیبالله_بدیعی
#فرامرز_پایور، #عبدالوهاب_شهیدی
#اکبر_گلپایگانی، #بیژن_ترقی، #نواب_صفا
#معینی_کرمانشاهی، #تورج_نگهبان
#پرویز_یاحقی، #هایده #مهستی یاد کرد.
آمار نه چندان دقیقی که در دسترس ماست
نشان می دهد که در طول ده سال
سرپرستی #داود_پیرنیا بر برنامه گلها
۱۵۷ گلهای جاویدان، ۴۸۱ گلهای رنگارنگ
۴۶۵ شاخه گل، ۳۱۲ برگ سبز
و ۶۲ گلهای صحرائی، در جمع ۱۴۳۷ برنامه در رادیو تولید شده است.
#داود_پیرنیا در سال ۱۳۴۴ به سبب ناراحتی قلبی از یک سو و ناخرسندی از مسئولان تازه رادیو از سوی دیگر از کار کناره گرفت و شش سال بعد در یازدهم آبان ماه سال ۱۳۵۰ چشم از جهان فرو بست.
یادش گرامی...
پس از #داود_پیرنیا به ترتیب #رهی_معیری
و #محمد_نقیبی هر یک دو سه سال سرپرستی
گلها را بر عهده گرفتند و سرانجام در سال
۱۳۵۱کار به دست #هوشنگ_ابتهاج، شاعر
افتاد که #گلهای_تازه را جانشین #گلهای_پیرنیا ساخت.
@sedayeshajarian
shajarian_maleka_afshari
تصنیف " ملکا " با صدای محمدرضا #شجریان
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #سنایی_غزنوی
مقام : #افشاری
تاریخ ضبط : ۱۳۵۸
( #آلبوم انتظار دل )
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #سنایی_غزنوی
مقام : #افشاری
تاریخ ضبط : ۱۳۵۸
( #آلبوم انتظار دل )
@sedayeshajarian
shajarian_maleka_afshari
تصنیف " ملکا " با صدای محمدرضا #شجریان
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #سنایی_غزنوی
مقام : #افشاری
تاریخ ضبط : ۱۳۵۸
( #آلبوم انتظار دل )
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #سنایی_غزنوی
مقام : #افشاری
تاریخ ضبط : ۱۳۵۸
( #آلبوم انتظار دل )
@Javedaneha
شجریان -پایور _ گلهای تازه 128
گلهای تازه _ برنامه شماره 128
باصدای : #استاد_شجریان #عهدیه
#فرامرز_پایور، #محمد_اسماعیلی، #رحمت_الله_بدیعی
آهنگ تصنیف : مهندس #همایون_خرم
اشعار : #ابوسعید_ابوالخیر
#سالمرگ_ابوسعید
باصدای : #استاد_شجریان #عهدیه
#فرامرز_پایور، #محمد_اسماعیلی، #رحمت_الله_بدیعی
آهنگ تصنیف : مهندس #همایون_خرم
اشعار : #ابوسعید_ابوالخیر
#سالمرگ_ابوسعید
Audio
تو نگارم نشدی
#خاطره_پروانه
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #معینی_کرمانشاهی
ارکستر فرهنگ و هنر
تو نگارم نشدی تو غمگسارم نشدی
#خاطره_پروانه
آهنگ : #فرامرز_پایور
شعر : #معینی_کرمانشاهی
ارکستر فرهنگ و هنر
تو نگارم نشدی تو غمگسارم نشدی
@Adabvaavayparsi
سیمین غانم ، تصنیف باد صبا
موسیقی ایرانی
#تصنیف باد صبا .. .
خواننده : #سیمین_غانم
#همایون ، #آواز_شوشتری
آهنگساز : #حسام_السلطنه
تنظیم از : #فرامرز_پایور
شعر #ملک_الشعرای_بهار
#تصنیف باد صبا .. .
خواننده : #سیمین_غانم
#همایون ، #آواز_شوشتری
آهنگساز : #حسام_السلطنه
تنظیم از : #فرامرز_پایور
شعر #ملک_الشعرای_بهار
برنامه رادیویی دل انگیزان ۳
@sher_o_asal
«اوج»
اوج را می نگرم و ترا می بینم
که در آن نقطه دور در همان قله دور
که ملائک گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
حوریان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
در میخانه زدی ره افسانه زدی
با سرانگشت نوازشگر جادویی خود
جرس قافله ها را به نوا آوردی...
صدا #نادرگلچین
شعر #لعبت_والا
آهنگ #فرامرز_پایور
«پیغام من»
کو یاری تا به دیارم برساند
پیغامم را به نگارم برساند
کو غمخواری که کنارم بنشیند
دلدارم را به کنارم برساند
من هم جدا شدم ز آشیانه
من هم دلم شکسته ای زمانه
من هم به ناله های عاشقانه
در این زمانه گشته ام فسانه...
صدا #علیرضاافتخاری
شعر #معینی_کرمانشاهی
آهنگ #علی_تجویدی
«ناوک غمزه»
ای شاه ز کوی ما گذر کن
ای صبح به حال ما نظر کن
ز کوی ما گذر کن ای شاه
به حال ما نظر کن ای صبح
از ظلمت شب تنم بفرسود
یا رب شب ظلمتم سحر کن...
صدا #حسام_الدین_سراج
آهنگ #حسن_یوسف_زمانی
اوج را می نگرم و ترا می بینم
که در آن نقطه دور در همان قله دور
که ملائک گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
حوریان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
در میخانه زدی ره افسانه زدی
با سرانگشت نوازشگر جادویی خود
جرس قافله ها را به نوا آوردی...
صدا #نادرگلچین
شعر #لعبت_والا
آهنگ #فرامرز_پایور
«پیغام من»
کو یاری تا به دیارم برساند
پیغامم را به نگارم برساند
کو غمخواری که کنارم بنشیند
دلدارم را به کنارم برساند
من هم جدا شدم ز آشیانه
من هم دلم شکسته ای زمانه
من هم به ناله های عاشقانه
در این زمانه گشته ام فسانه...
صدا #علیرضاافتخاری
شعر #معینی_کرمانشاهی
آهنگ #علی_تجویدی
«ناوک غمزه»
ای شاه ز کوی ما گذر کن
ای صبح به حال ما نظر کن
ز کوی ما گذر کن ای شاه
به حال ما نظر کن ای صبح
از ظلمت شب تنم بفرسود
یا رب شب ظلمتم سحر کن...
صدا #حسام_الدین_سراج
آهنگ #حسن_یوسف_زمانی
Bade Khazan
Mohammad Reza Shajarian-NavaYab.Com
#باد_خزان
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
#ملکالشعرا_بهار
#محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
و گروه #پایور
در مایه #افشاری
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
#ملکالشعرا_بهار
#محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
و گروه #پایور
در مایه #افشاری
Bade Khazan
Mohammad Reza Shajarian-NavaYab.Com
#باد_خزان
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
#ملکالشعرا_بهار
#محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
و گروه #پایور
در مایه #افشاری
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
#ملکالشعرا_بهار
#محمدرضا_شجریان
تنظیم استاد #فرامرز_پایور
و گروه #پایور
در مایه #افشاری
از خون جوانان وطن
شجريان-پايور
(از خون جوانان وطن)
استاد #محمدرضا_شجریان
شعر و آهنگ: #عارف_قزوینی
تنظیم: استاد #فرامرز_پایور
آلبوم :رازدل
استاد #محمدرضا_شجریان
شعر و آهنگ: #عارف_قزوینی
تنظیم: استاد #فرامرز_پایور
آلبوم :رازدل
کرشمه_محمدرضا شجریان
@bazmemusighi
#استاد_جان_شجریان
«کرشمه» یا «چشم نرگس»، ترانهای قدیمی در آواز دشتی است که آهنگ آن را به #علی_اکبر_شیدا نسبت میدهند، اما دلیل قطعی برای این نسبت وجود ندارد، به همین دلیل در بیشتر منابع موسیقی از این نسبت با تردید نام برده شدهاست. شعر این قطعه نیز به #فصیح_الملک (شوریده شیرازی) نسبت داده شده است.
این آهنگ برای اولین بار با تنظیم #فرامرز_پایور و با اجرای ارکستر موسیقی ملی با صدای #محمدرضا_شجریان اجرا شد و بعدها در قالب آلبوم «خزان» انتشار یافت.
تنظیم پایور برای این اثر، ساختار موسیقی ملی را دارد که صدای سنتور و بربط در تنظیم پایور بر ایرانی بودن این اثر تأکید میکند.
خواهم که بر زلفت،
هر دم زنم شانه،
ترسم پریشان کند بسی
حال هر کسی
چشم نرگست
مستانه مستانه!
خواهم بر ابرویت، رویت،
هر دم کشم وسمه،
ترسم که مجنون کند بسی
مثل من کسی
چشم نرگست
دیوانه دیوانه!
یک شب بیا منزل ما
حل کن دو صد مشکل ما
ای دلبر خوشگل ما
دردت به جان ما شد،
روح و روان ما شد
خواهم که بر چشمت،
هر دم کشم سرمه،
ترسم پریشان کند بسی
حال هر کسی
چشم نرگست
مستانه مستانه!
🎼
«کرشمه» یا «چشم نرگس»، ترانهای قدیمی در آواز دشتی است که آهنگ آن را به #علی_اکبر_شیدا نسبت میدهند، اما دلیل قطعی برای این نسبت وجود ندارد، به همین دلیل در بیشتر منابع موسیقی از این نسبت با تردید نام برده شدهاست. شعر این قطعه نیز به #فصیح_الملک (شوریده شیرازی) نسبت داده شده است.
این آهنگ برای اولین بار با تنظیم #فرامرز_پایور و با اجرای ارکستر موسیقی ملی با صدای #محمدرضا_شجریان اجرا شد و بعدها در قالب آلبوم «خزان» انتشار یافت.
تنظیم پایور برای این اثر، ساختار موسیقی ملی را دارد که صدای سنتور و بربط در تنظیم پایور بر ایرانی بودن این اثر تأکید میکند.
خواهم که بر زلفت،
هر دم زنم شانه،
ترسم پریشان کند بسی
حال هر کسی
چشم نرگست
مستانه مستانه!
خواهم بر ابرویت، رویت،
هر دم کشم وسمه،
ترسم که مجنون کند بسی
مثل من کسی
چشم نرگست
دیوانه دیوانه!
یک شب بیا منزل ما
حل کن دو صد مشکل ما
ای دلبر خوشگل ما
دردت به جان ما شد،
روح و روان ما شد
خواهم که بر چشمت،
هر دم کشم سرمه،
ترسم پریشان کند بسی
حال هر کسی
چشم نرگست
مستانه مستانه!
🎼