معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بی جمالت جهان چه کار آید
بی وصالِ تو جان چه کار آید

آری! هر چندکه دل، گلِ گلزار ظهور است،
اما بی‌حضورِ یار عينِ خار می‌نماید
و جان هرچند که میوه‌ی باغ شهود است،
اما چه سود اگر محبوب درکنار نیاید؟

بلکه جان در اصل جن بود؛
چون الـفِ قامت دوست در میان آمد
آن گاه جان شد؛
یعنی در هر جان که
الـف قامت دوست نیست،
از روی معنا او را جان نتوان گفت،
بلکه جن است و جای جن در جهنم است.
اما چون الـف قامت جانان در میان آید،
جن، جان گردد و جای جان در جنت است.

پس جان بی الـف، جن است
و مقصود شهود جان همين الـف است.

تاکه در میان جیم و نون،
الـف قائم است، بقا دائم است.

«انّ اولیاءالله لایموتُون»




#شرح_رساله_معرف
#شیخ_نجم_الدین_کبری
از نشانه‌های محبّت
یاد کردنِ محبوب است در همه‌ی احوال



#شیخ_نجم_الدین_کبری
گر بخوانی
وربرانی
روی و سر بر آستانم

بنده را فرمان نباشد هر چه فرمایی بر آنم



اگر بخوانی ، عین عنایت است و اگر برانی عین هدایت ، بلکه در راه عشق ، قهر و لطف دوست یک کنایت است.


#شیخ_نجم_الدین_کبری_قدس_سره_العزیز



هر چند که فضل از علم است؛

عاقلان را شرع، تکلیف آمده
بیدلان را عشق، تشریف آمده



آری! هر چندکه فضل از علم است
اما وصل از عشق است؛

از این معنا تشریف جانبازی
و سراندازی نصیب بیدلان آمد

که مشتاقان لقا و مدهوشانِ محبت،
از یاد خود فراموشند
و مستان دیوانه، در یاد او پروانه وار
در شمع تابناک ذات پر و بال خود سوزند

هیهات، هیهات!
عاشقان از پایۀ عبودیت
به مقام اعلا تا به سایۀ عرش عروج میکنند
به حکمِ «الصلوة معراج المؤمنين»

آری... در دایره احدیت،
بی سر و پایِ خویش رفتن طریق عاشقان است.



#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجم_الدین_کبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دنیا مراد تن است
عقبی مراد جان است.
پس چون عاشق، این هر دو را
در محبتِ محبوب فدا سازد آن گاه به خدا رسد...



تسبیح عاشقان است سر زلف آن نگار
در هر خمی نوشته ببين یار یار یار




#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجم_الدین_کبری


ذکر قلب
مانند صدای زنبور عسل است
نه بلند و مشوّش و نه کوتاه و پنهان
استغراق نخست،
استغراق وجود در ذکر است
و آن زمانی است که
اجزای ناپاک بسوزد
و همه آلودگیها از کینه و حرص و بخل ... از دل پاک شود.
و اجزای  "پاک باقی"  بماند.

در این وقت ذکر وجود را،
از همه ی اجزاء خود می شنوی

و صدایی مانند صدای زنبور عسل
به گوش می رسد.

#فوایح_الجمال_و_فواتح_الجلال
#شیخ_نجم_الدین_کبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باور مکن که آسمان مشهود تو در عالم غیب همان آسمان است که در اینجا به مشاهده ی آن می پردازی بلکه در عالم غیب آسمان های دیگری است که به مراتب لطیف تر ، با صفا تر ، و زیبا تر از این آسمان بوده و تعداد آن ها نیز به شمار ما در نمی آید.

هر اندازه صفای باطن تو افزایش پیدا کند آسمانی زیباتر و روشن تر آشکار می گردد تا آنجا که به سیر در صفات حق تبارک و تعالی نایل گردی و برای صفات حق تعالی پایانی متصور نیست.

به این ترتیب نباید بر این باور باشی که بالاتر از آنچه به آن دست یافته ای چیز دیگری وجود ندارد.

#فوایح_الجمال_و_فواتح_الجلال
#شیخ_نجم_الدین_کبری
راه‌ سلوک و  عرفان ، سفر از مکانی به مکانی نیست، نه از جانب سالک و نه از جانب مقصود، زیرا که حق جلَّ و علا از رگ گردن به بنده نزدیک تر است.

بلکه  مقصود از سیر و سلوک، رفع حجاب از بینایی قلب است و تجلی صفات پروردگار در قلب سالک و این همان سفری است که انسان به خاطر آن خلق شده است.

#شیخ_نجم_الدین_کبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالک جوشش انوار را از صورت خود احساس میکند
و جوشش نور ، از میان دو چشم و دو ابروست

#شیخ_نجم_الدین_کبری

خدایْ را بندگانند که
بِدو جنبند و بِدو روند و بِدو شنوند و بِدو گویند
و بِدو باشند، و از غيرِ او در سِتْرند،
و از عالمِ چگونگی بی‌خبر،
و در نظرشان جز حق نیست و از او باشند.

هیهات، هیهات! آن‌چه شد از برای من شد
و آن‌چه کرد از برایِ من کرد
و آنچه گذشت من بودم و آنچه هست منم
و آن‌چه آید من باشم.

من نخواستم که وی را ببینم،
وی بخواست که مرا بیند؛
پس او عاشقِ من است و من معشوقِ وی‌ام.
بی‌من وی کجا و بی‌او من چه‌ام؟
یعنی از غیب به عشقِ من در رؤیت آمد.

این همه سازها به ماست
و این همه رازها از بهرِ ماست.
پس به همه حال ما را در میان مبين؛
چون اوست همه او را دان و او را ببين.


#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجم_الدین_کبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

ای جان من!
خواه دانی و خواه نه،
دم که هست همیشه
در ذکرِ «هو» می‌باشد

یعنی در «هو» می‌آید و
در «هو» می‌رود
و عطایِ محض‌ِحق‌تعالى‌ست همه‌کس را.

وای بر ما که قدر این عطا نمی‌دانیم
و شکر این نعمت نمی‌گذاریم!

پس فهم بایدکرد که
دم که می‌آید ومی‌رود،
در کدام حرف وکدام صوت است؛

پس هرکه دانست،
خود را در این معنا رفیق کرده
و فهم را در این عمیق غریق؛

تا به حدی‌که خود را باخت و
معشوق را یافت.




#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجم_الدین_کبری