معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
خوردیم #زخم‌ها که نه خون آمد و نه آه
#وه_این_چه_نیش_بود_که_تا_استخوان_برفت

زنهار از آن شبانگه تاریک و بامداد
کز تو خبر نیامد و از ما فغان برفت

زخمی چنان نبود که مرهم توان نهاد
داروی دل چه فایده دارد #چو_جان_برفت

شرح غمت تمام نگفتیم هم‌چنان
این صد یکی‌ست کز غم دل بر زبان برفت



#سعدی
#به نام خداوند بخشنده مهربان

#تقدیم به ملت فرهیخته کشورمان ایران زمین

#اساس راه دین را بر ادب دان

#مقرّب از ادب گشتند مردان

#ادب شد اصل کار و وصل هجران

#هم او شد مایهٔ هر درد و درمان

#نشاید بی ادب این ره بسر برد

#نشاید هیچکس را داشتن خورد

#بچشم حرمت و تعظیم در پیر

#نگه کن در همه کین هست توقیر

#بروزی هر که باشد مهتر از تو

#چنان میدان که هست او بهتر از تو

#بجان میکوش در تعظیم هر پیر

#که تا در دل نیابی زحمت از پیر

#ادب با خالق و خلقان نگهدار

#که تاکشت امیدت بر دهد بار

#نگهدار ادب شو در همه حال

#که تا مقبول باشد از تو اعمال

#چو اعمال تو با آداب باشد

#ترا صد گونه فتح الباب باشد

#همیشه بی ادب مهجور باشد

#مدام از حضرت حق دور باشد

#عمل چون با ادب هم یار نبود

#عمل را نزد حضرت بار نمود

#بترک یک ادب محجوب گردی

#یقین با صد هنر معیوب گردی

#چو باشی با ادب یابی معانی

#چو باشی بی ادب زو باز مانی

#ادب آمد درین ره اصل هر کار

#همی گویم ادب زنهار زنهار

# بیان الارشاد؛عطار نیشابوری رحمه الله علیه
#عزیزان؛هموطنان گرامی،بزرگواران،با سلام و درود و احترام و ادب
#متاسفانه در فضای مجازی و حقیقی کشورمان به علتهای گوناگون اجتماعی،بی پروائی در بی ادبی و تکرارحرفهای زشت و نامربوط و فحاشی های گوناگون به افراد حقیقی و حقوقی و انتشار فیلمها و صوتهای نامربوط و سخیف
#بسیار زیاد است و زیادتر شده است ؛که امیداست این پیام و این شعر زیبا از عطارنیشابوری اسطوره ی عاشق پیشه؛گشته هفت شهر عشق فرهنگ و هنر و علم و معرفت کشورمان ایران عزیز را آویزه روح و گوش و جانمان نمائیم
بیائیم هرجایی که هستیم،جلوگیری از هر بی ادبی و بی پروائی کلامی و رفتاری و غیره به هر شکلشش نمائیم که جدا بی ادبی و بی پروائی درکلام و رفتار،نابود_کننده_فرهنگ_و_تمدن_یک_کشور_و_ملت_است!
#عزیزانم،با عرض پوزش از همگی شما،خواهشی که داریم،حتی اگر به دشمنان خودتان هم چه در فضای مجازی و چه فضای حقیقی برخورد نمودید،ادب را مراعات نمائیم که هر شخصی به زیر زبانش و انعکاس رفتارش نهفته شده است!
#بزرگواران درگروههایی که هستید،اگر به شما کسی ادب می کند و سلام می کند،هرگز روی برنگردانید از این رفتار پسندیده که اگر حتی دوستی نیز میان شما نباشد،شما رابه یکدیگر نزدیک میکند وباعث گسترش نیکویی در رفتار و اخلاقها
#در هر فضائی می شود !متاسفانه در بسیاری از فضای مجازی که وارد می شویم،آنقدر حرفهای رکیک و زشت و فیلمها و صوتهای زشت وجود دارد که اگر انسانی عاقل باشد،به طور کلی از فضای مجازی باید خارج شود بدون هیچ تعارفی!
#عزیزان ،این را بدانید،حرفها و فیلمها و صوتهایی که منتشر می نمائیم،همه به دست کودکان و فرزندان و خواهران و مادران و خانواده های خودمان می رسد و آنان نیز در همان لحظه درحال بهره بردن ازاین فضای مجازی هستند!
#تمنا می کنیم،عزیزان بزرگوار،نسبت به این موضوع بسیار اندیشه کنیم و بسیار تاکید نمائیم !
#امید است که انتشار این شعر زیبا باعث گسترش و مورد عمل و فکر و گسترش محبت همگان قرار گیرد!!!!

#باسپاس از محبت یکایک ۸۲میلیون ایرانی فرهیخته و فهیم.......
#چو_اندر_آید_یارم...
چه خوش بود به خدا...

#چو_گیرد_او_به_کنارم...
چه خوش بود به خدا...

#حضرت_مولانا
.
#چو سرمست منی ای جان

زِ درد سَر چه غم داری؟!


#مولانا
#چو بستی در بروی من
بڪوی صبر رو ڪردم

چو درمانم نبخشیدی
به درد خویش خو ڪردم

#استاد_شهریار
......
ز تو ای بلای جانم، ز تو ای #طبیب دردم
بلی از تو، از جفای تو، ترانه می سرودم

به امید آنکه شاید دل او به رحمت آید
رخ دلفریب او را چو رخ تو می ستودم

ز برش نمی گذشتم مگر آن زمان که گوید:
«برو، ای «امید» از قلب مهت جفا زدودم»

* * *

پر و بال می گشودم به فراز آسمان‌ها
چو فرشتگان و مرغان، من اگر پرنده بودم

#مهدی_اخوان_ثالث
#چو_فرشتگان
#ارغنون

روز #پزشک_مبارک
معرفی عارفان
مکن ای دوست ، نشاید ، که بخوانند و نیایی ، و اگر نیز بیایی ، بِرَوی زود ،،، نپایی ، #مولانا
سحرالعین چه باشد؟ ،

که جهان خشک نماید؟ ،




برِ عام و برِ عارف ،

چو گلستانِ ریاضی ( ریاض‌ی ) ،



#مولانا


#ریاض = روضه - باغ - مرغزار



#ریاضی = ریاض هستی



#چو گلستانِ ریاضی = مثل گلستانِ ریاض هستی



ریاض
لغت‌نامه دهخدا
ریاض . (ع اِ) ج ِ رَوضَة. (دهار) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ روضة به معنی مرغزار، به تبدیل «و» به «ی » به جهت کسره ٔ ماقبل ، و فارسیان به معنی مفرد استعمال نمایند، مانند ملائک و مشایخ و عجایب و این از تصرفات فارسیان است . (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). رجوع به روضة شود. || باغ و بوستان . (ناظم الاطباء) : اکنون در ریاض امن و... می چرد. (کلیله و دمنه ).
ز خشک آخور خذلان برست خاقانی
که در ریاض محمد چرید کشت رضا.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 14).


رعایای آن بقعه را در ریاض امن و جنان امان بداشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 396).
کشته ای خر کره ام را در ریاض
که مبادت بسط هرگز انقباض .
مولوی .


پهلوی تن ضعیف بود پشت دل قوی
صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا.
سعدی .


در خزان هم گلش از باد نریزد صائب
هر ریاضی که در او مرغ خوش الحانی هست .
صائب (از آنندراج ).


ز صد ریاض یکی چون ریاض کوی تو نیست
نمی رسد به ریاض بهشت هیچ ریاض .
آصفی (از آنندراج ).


- رشک ریاض ارم ؛ یعنی رشک باغ ارم . (ناظم الاطباء).
- ریاض النعیم ؛ باغهای نعمت :
در عجم از داد تست بیشه ریاض النعیم
در عرب از یاد تست شوره حیاض النعم .
خاقانی .
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #رزم_سهراب_با_گردآفرید فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۹ ( #قسمت_چهارم ) ۴۹ نباید که چندین درنگ آوَرَد ، کزین رزم ، بر خویش ، ننگ آوَرَد ، ۵۰ ز بهرِ من ،،، آهو ، ز هر سو مخواه ، میانِ دو صف‌برکشیده‌سپاه ، #آ = نا #هو = خوب…
داستان رستم و سهراب

#رزم_سهراب_با_گردآفرید

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۹
( #قسمت_پنجم )




۶۴

درِ دژ ببستند و ، غمگین شدند ،

پُر از غم ، دل و ،،، دیده ، خونین شدند ،

۶۵

از آزارِ گردآفرید و هجیر ،

پُر از درد بودند ، بُرنا و پیر ،

۶۶

برِ دختر آمد همی ، گژدهم ،

ابا نامداران و گُردان ، به‌هم ،

۶۷

بگفتش که : ای نیکدل ، شیرزن ،

پُر از غم بُد از تو ، دلِ انجمن ،

۶۸

که ، هم ، رزم جُستی ،،، هم ، افسون و رنگ ،

نیامد ز کارِ تو ، بر دوده ننگ ،

۶۹

سپاس از خداوندِ چرخِ بلند ،

که نامد ز دشمن به‌جانت گزند ،

۷۰

بخندید بسیار ، گُردآفرید ،

به باره برآمد ،، سپه بنگرید ،

۷۱

چو سهراب را دید ، بر پشتِ زین ،

چنین گفت : کای گُردِ توران و چین ،

۷۲

چرا رنجه گشتی چنین؟ ، بازگَرد ،

هم ، از آمدن ،،، هم ، ز دشتِ نَبَرد ،

۷۳

بدو گفت سهراب : کای خوب‌چهر ،

به تاج و به تخت و به ماه و به مِهر ،

۷۴

که این باره ،،، با خاکِ پست آوَرَم ،

ترا ای ستمگر ،،، به‌دست آوَرَم ،

۷۵

چو بیچاره گَردی و ، پیچان شَوی ،

ز گفتارِ هرزه ،،، پشیمان شَوی ،

#هرزه = بیهوده

۷۶

پشیمانی ، آنگه نداردت سود ،

چو ،، گردونِ گردان ، کلاهت رُبود ،

#چو = وقتی

۷۷

کجا رفت پیمان؟ ، که کردی پدید؟ ،

چو بشنید گفتار ،،، گُردآفرید ،

۷۸

بخندید و آنگه ، به افسوس گفت : ،

که تُرکان ،،، ز ایران نیابند جُفت ،





بخش ۱۰ : « چو برگشت سهراب گژدهم پیر »
بخش ۸ : « دژی بود کش خواندندی سپید »



ادامه دارد 👇👇👇
خویِ مردِ دانا ، بگوئیم پنج ،

وزین پنج عادت ، نباشد به‌رنج ،




#نخست آنکه ، هرکس که دارد خِرَد ،

ندارد غمِ آنکه ، زو بگذرد،




#نه شادی کند زانکه ، نایافته ،

نه گر بگذرد زو ، شود تافته ،




#به نابودنی‌ها ، ندارد امید ،

نگوید که بار آوَرَد شاخِ بید ،




#چو از رنج و از بَد ، تن‌آسان شود ،

ز نابودنی‌ها ، هراسان شود ،




#چو سختی‌ش پیش آوَرَد روزگار ،

شود بیش و ،،، سستی نیارد بکار ،




#شاهنامه