... عاشق دایم در رقص و حرکت مشغول است، اگرچه به صورت ساکن نماید، خود چگونه ساکن تواند بود؟ که هر ذره از ذرات کاینات را محرک اوست، چه هر ذره کلمه است و هر کلمه را اسمی و هر اسم را زبانی دیگر است و هر زبانی را قولی دیگر و هر قولی را از هر محب، سمعی؛ چون نیک بنگری قایل و سامع را یکی یابی: السماع طیر یطیر من الحق الی الحق: سماع پرندهای است که از سوی حق تعالی به سوی او پرواز مینماید.
جنید با شبلی عتاب کرد، گفت: سرّی که ما در سردابها پنهان میگفتیم تو بر سر منبر آشکارا کردی، شبلی گفت: خود میگویم و خود میشنوم، آیا در دو جهان جز من هست؟!
هر بوی که از مُشک و قرنفل شنوی
از دولتِ آن زلفِ چو سنبل شنوی
چون نالهٔ بلبل از پیِ گل شنوی
گل گفته بُود گرچه ز بلبل شنوی
#لمعه_هفدهم
#لمعات
#شیخ_فخرالدین_عراقی