معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.8K videos
3.24K files
2.79K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #رزم_سهراب_با_گردآفرید فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۹ ( #قسمت_چهارم ) ۴۹ نباید که چندین درنگ آوَرَد ، کزین رزم ، بر خویش ، ننگ آوَرَد ، ۵۰ ز بهرِ من ،،، آهو ، ز هر سو مخواه ، میانِ دو صف‌برکشیده‌سپاه ، #آ = نا #هو = خوب…
داستان رستم و سهراب

#رزم_سهراب_با_گردآفرید

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۹
( #قسمت_پنجم )




۶۴

درِ دژ ببستند و ، غمگین شدند ،

پُر از غم ، دل و ،،، دیده ، خونین شدند ،

۶۵

از آزارِ گردآفرید و هجیر ،

پُر از درد بودند ، بُرنا و پیر ،

۶۶

برِ دختر آمد همی ، گژدهم ،

ابا نامداران و گُردان ، به‌هم ،

۶۷

بگفتش که : ای نیکدل ، شیرزن ،

پُر از غم بُد از تو ، دلِ انجمن ،

۶۸

که ، هم ، رزم جُستی ،،، هم ، افسون و رنگ ،

نیامد ز کارِ تو ، بر دوده ننگ ،

۶۹

سپاس از خداوندِ چرخِ بلند ،

که نامد ز دشمن به‌جانت گزند ،

۷۰

بخندید بسیار ، گُردآفرید ،

به باره برآمد ،، سپه بنگرید ،

۷۱

چو سهراب را دید ، بر پشتِ زین ،

چنین گفت : کای گُردِ توران و چین ،

۷۲

چرا رنجه گشتی چنین؟ ، بازگَرد ،

هم ، از آمدن ،،، هم ، ز دشتِ نَبَرد ،

۷۳

بدو گفت سهراب : کای خوب‌چهر ،

به تاج و به تخت و به ماه و به مِهر ،

۷۴

که این باره ،،، با خاکِ پست آوَرَم ،

ترا ای ستمگر ،،، به‌دست آوَرَم ،

۷۵

چو بیچاره گَردی و ، پیچان شَوی ،

ز گفتارِ هرزه ،،، پشیمان شَوی ،

#هرزه = بیهوده

۷۶

پشیمانی ، آنگه نداردت سود ،

چو ،، گردونِ گردان ، کلاهت رُبود ،

#چو = وقتی

۷۷

کجا رفت پیمان؟ ، که کردی پدید؟ ،

چو بشنید گفتار ،،، گُردآفرید ،

۷۸

بخندید و آنگه ، به افسوس گفت : ،

که تُرکان ،،، ز ایران نیابند جُفت ،





بخش ۱۰ : « چو برگشت سهراب گژدهم پیر »
بخش ۸ : « دژی بود کش خواندندی سپید »



ادامه دارد 👇👇👇