معرفی عارفان
1.11K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.69K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #آمدن_تهمینه_دختر_شاه_سمنگان_نزد_رستم فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۴ ( #قسمت_چهارم )                  ۴۰ بِدان پهلوان داد ، آن دُختِ خویش ، بر آن‌سان که بودست آیین و کیش ، ۴۱ به خشنودی و رای و فرمانِ اوی ، به خوبی بیاراست ،…
داستان رستم و سهراب
#آمدن_تهمینه_دختر_شاه_سمنگان_نزد_رستم

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۴
( #قسمت_پنجم )


                

۵۳

ور ایدونکه ، آید ز اختر ،، پسر ،

ببندش به‌بازو ،، نشانِ پدر ،

۵۴

به بالایِ سامِ نریمان بُوَد ،

به مردی و خویِ کریمان بُوَد ،

۵۵

فرود آرَد از ابر ،؛ پرّان‌عقاب ؛

نیابد ( #نتابد ) به تندی ،، بر او ، آفتاب ،

۵۶

به‌بازی شمارَد ، همی رزمِ شیر ،

نپیچد سر ، از جنگِ پیلِ دلیر ،

۵۷

همی بود آن شب ، برِ ماه‌روی ،

همی گفت از هر سخن ، پیشِ اوی ،

۵۸

چو ، خورشید ،، رخشنده شد بر سپهر ،

بیاراست رویِ زمین را ، به مِهر ،

۵۹

به پدرودکردن ،، گرفتش به بَر ،

بسی بوسه دادش ،، به چشم و به سر ،

۶۰

پری‌چهر ،، گریان ، ازو بازگشت ،

ابا انده و درد ،، انباز گشت ،

#انده = اندُه - اندِه - اندوه

۶۱

برِ رستم آمد ، گرانمایه‌شاه ،

بپرسیدش از خواب و آرامگاه ،

۶۲

چو این گفته شد ،، مژده دادش به رَخش ،

از او شادمان شد ، دلِ تاج‌بخش ،

۶۳

بیامد ، بمالید و ،، زین برنهاد ،

ز یزدانِ نیکی‌دهش ، کرد یاد ،

۶۴

بیامد سوی شهر ایران ، چو باد ،

وزین داستان ، کرد بسیار ، یاد ،

۶۵

وز آنجا ، سوی زابلستان کشید ،

کسی را نگفت ، آنچه دید و شنید ،




#پایان_بخش ۴



بخش ۵ : « چو نه ماه بگذشت بر دخت شاه »

بخش ۳ : « چو نزدیک شهر سمنگان رسید »



ادامه دارد 👇👇👇