معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
شعر بانو #سیمین_دانشور
به یاد استاد #مهدی_اخوان_ثالث

ترا طلبیدند و زائر شهر نور شدی،
نام متبرکت مهدی‌وامید بود،موعود شعرفارسی،
در انتظارت بودند و بهنگام آمدی.
چرا نابهنگام رفتی و نومیدمان کردی؟
و چرای بزرگ را در ذهنمان کاشتی؟
و ما در این کرانهٔ رود زندگی،
شاهد بودیم که قایقی راهوار ترا با خود برد.
با «ره‌توشهٔ» سفرت که پر و پیمان بود،
و رازِجاودانگیت واژگان‌ِمرصع بَر جواهرِشعرت.
اینک تو بار امانت را به منزل رسانده‌ای،
و در کرانهٔ دیگر فرود آمده‌ای.
آیا خدا کرجی‌بان تو نبود؟
آیا در آن کرانهٔ بیکران منتظرت نبود؟
و به وادی ایمن رهنمونت نشد؟
آیا او را دیدی یا شنیدی؟
در رؤیاها و خوابهایمان جاری شو،
و به ما بگو. ای نجیب‌ترین. ای دلسوخته‌ترین.

۱۲ شهریور ۶۹
#سیمین_دانشور
برگرفته از کتاب
#باغ_بی‌برگی (یادنامه مهدی اخوان ثالث)
به اهتمام #مرتضی_کاخی
چاپ سوم، ۱۳۸۵
#انتشارات_زمستان
صفحه ۲۴۱-۲۴۰.
نام و یاد هر دو بزرگ، جاوید و گرامی‌ست!

#زادروز_سیمین_دانشور
.
تو اگر می خواهی برو شهرها را فتح کن، اما من آدم ها را فتح می کنم
و از جمله تو را،
اسمش را بگذار مکر زنانه

#سیمین_دانشور
جلال عزیز، کاغذ اخیرت پدرم را درآورد. عزیزم، چرا این‌قدر بیتابی می‌کنی؟ مگر من به‌قول شیرازی‌ها گل هُـم‌هُـم هستم که از دوری‌ام این‌طور عمر عزیز و جوانی خودت را تباه می‌کنی؟ صبر داشته باش

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

این دل افسرده حالش به شود دل بد مکن
این سر شوریده بازآید به سامان غم مخور.

و تو یوسف منی، نه منِ سیاه‌سوختۀ بدبخت. مگر من چه تحفۀ نطنزی هستم و بودم که تو چنین از رفتن من نگران شده‌ای و بی‌خود خیالت را ناراحت می‌کنی. می‌دانی از وقتی که کاغذ سوم تو رسیده است، کاغذ 25 سپتامبر تو، آرام و قرار ندارم، مثل مرغ سرکنده شده‌ام. عزیز دل من، مگر من بچۀ دوساله‌ام که در آمریکا گم بشوم و یا ندانم‌کاری بکنم.

از نامه‌های #سیمین_دانشور به #جلال_آل‌احمد
سکوت همیشه به معنای رضایت نیست ...!
گاهی یعنی خسته‌ام از اینکه مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی‌دهند توضیح دهم ...!

#سیمین_دانشور
.
سکوت
همیشه به معنای رضایت نیست،

گاهی یعنی خسته‌ام از اینکه مدام
به کسانی که هیچ اهمیتی
به فهمیدن نمی‌دهند توضیح دهم...!

#سیمین دانشور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
شاید با نظم دادن به تمام دانش هایی که از این و آن فراگرفته ام،راه به جایی بردم
شاید سرنخی به دستم آمد شاید هم دست به یک خانه تکانی ذهنی زدم و خودم به جایی رسیدم

به هرجهت زندگی دالانیست دراز یا کوتاه و به زندگی ابدی منتهی می شود چه بهتر که از این دالان دانسته گذر کنیم.

#سیمین_دانشور


پ ن : سواحل بی نظیر اطراف چابهار
، استان سیستان و بلوچستان
در خانه‌ات درختی خواهد رویید
و درخت‌هایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر
خواهد رسانید
و درخت‌ها از باد خواهند پرسید :
در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی ؟

#سیمین_دانشور
براستی زن بودن کار مشکلی است
مجبوری مانند یک کدبانو رفتارکنی
همانند یک مرد کار کنی
شبیه یک دختر جوان بنظر برسی
و مثل یک سالمند فکر کنی ...

#سیمین_دانشور
.
°
بعضی آدم‌ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد می‌برند. خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد.
تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می‌بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته.
به او حسد می‌برند و دلشان می‌خواهد وجود نداشته باشد.
یا عین ما باش یا اصلا نباش.

#سووشون
#سیمین_دانشور
( ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰– ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
دوست داشتن که عیب نیست بابا جان . دوست داشتن دل آدم را روشن می‌کند . اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه می‌کند . اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت ، بزرگ هم که شدی آماده دوست‌داشتن چیزهای خوب و زیبای دنیا هستی . دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است ، اگر با محبت غنچه‌ها را آب دادی باز می‌شوند ، اگر نفرت ورزیدی غنچه‌ها پلاسیده می‌شوند.

سووشون
#سیمین_دانشور
سعی کن روی پای خودت بایستی ...

اگر افتادی بدان که در این دنیا هیچکس خم نمیشود دست تو را بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی ...!

#سووشون
#سیمین_دانشور
به خانه که آمدند،چند نامه تسلی آمیز رسیده بود.
از میان آنها تسلیت مک ماهون به دلش نشست وآن را برای خسرو و عمه ترجمه کرد:
«گریه نکن خواهرم.
درخانه ات درختی خواهد رویید،
و درختهایی درشهرت
وبسیار درختان در سرزمینت.
وباد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانیدو
درختها از باد خواهند پرسید:در راه که می آمدی سحر را ندیدی!»

سووشون
#سیمین_دانشور
تو اگر می خواهی برو شهرها را فتح کن ، اما من آدم ها را فتح می کنم و از جمله تو را ، اسمش را بگذار مکر زنانه .

📕 کتاب : از پرنده های مهاجر بپرس
اثر : #سیمین_دانشور


سیمین‌تاج دانشور (۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ – ۱۸ اسفند ۱۳۹۰) نویسنده و مترجم ایرانی بود.او نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت.مهم‌ترین اثر او نخستین رمانش سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده‌است.سووشون از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران به‌شمار می‌رود.دانشور، همراهِ همسرش جلال آل احمد ، عضو کانون نویسندگان ایران بودو در نخستین انتخابات (فروردین ۱۳۴۷) به عنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد
برای زندگی کردن در این گوشه ی دنیا، آدم باید از فولاد باشد تا دوام بیاورد...

#سیمین دانشور
بهای سنگینی دادم
تا فهمیدم
کسی را که قصد ماندن
ندارد ، باید راهی کرد


#سیمین_دانشور
#حسادت

بعضی آدم ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه شان حسد می برند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد می برند و دلشان می خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش.

#سیمین_دانشور
براستی زن بودن
کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو
رفتار کنی ،
همانند یک مرد کار کنی ،
شبیه یک دختر جوان
به نظر برسی و
مثل یک سالمند فکر کنی...

#سیمین_دانشور