ز بهر شُکر تنهایی، به مردم آشنایی کن
درآ در بزم الفت ، یاد ایام جدایی کن
مبادا نیمجو، منت پذیر دوستان گردی
خدا ناکرده هرجااحتیاج افتد گدایی کن
به قدر دردمندی باتوباشد ربطشانچسبان !
اگر باور نداری خویشتن را مومیایی کن
بهر کاری که رو داد امتحان دوستان کردی
"اثر" عبرت اگر نگرفته ای باز آشنایی کن
شفیعا #اثر شیرازی
درآ در بزم الفت ، یاد ایام جدایی کن
مبادا نیمجو، منت پذیر دوستان گردی
خدا ناکرده هرجااحتیاج افتد گدایی کن
به قدر دردمندی باتوباشد ربطشانچسبان !
اگر باور نداری خویشتن را مومیایی کن
بهر کاری که رو داد امتحان دوستان کردی
"اثر" عبرت اگر نگرفته ای باز آشنایی کن
شفیعا #اثر شیرازی
دارد سرِ جنون دلِ شیدا در این بهار
دست من است و دامن صحرا در این بهار
از مخملِ دوخوابهی هستیّ و غفلتم
صدگونه راحت است تمنّا در این بهار
باشد ز جوشِ سبزه و کیفیّت هوا
از بهر مِیکِشی همهجا جا در این بهار
هر بامداد، اوّلِ عمر دوباره است
دَم را به صبح داده مسیحا در این بهار
روی زمین ز خلعتِ گلبندیِ بهار
پوشیده گشتهاست سراپا در این بهار
در کار هیچ غنچه -«اثر!»- چون گره نماند
گردد شکفته نیز دل ما در این بهار...
#اثر_شیرازی
دست من است و دامن صحرا در این بهار
از مخملِ دوخوابهی هستیّ و غفلتم
صدگونه راحت است تمنّا در این بهار
باشد ز جوشِ سبزه و کیفیّت هوا
از بهر مِیکِشی همهجا جا در این بهار
هر بامداد، اوّلِ عمر دوباره است
دَم را به صبح داده مسیحا در این بهار
روی زمین ز خلعتِ گلبندیِ بهار
پوشیده گشتهاست سراپا در این بهار
در کار هیچ غنچه -«اثر!»- چون گره نماند
گردد شکفته نیز دل ما در این بهار...
#اثر_شیرازی
ظالم که به عزل مُضطرش میسازند
باز از سرِ نو ستمگرش میسازند
ایمن منشین چو ظالم از کار فتاد
تیغی که شکست خنجرش میسازند
شفیعای #اثر_شیرازی
باز از سرِ نو ستمگرش میسازند
ایمن منشین چو ظالم از کار فتاد
تیغی که شکست خنجرش میسازند
شفیعای #اثر_شیرازی