معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.7K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
شبنم به غیر سجده چه دارد به پای‌گل
من هم در آن چمن به همین کار می‌رسم

بیدل چنانکه سایه به خورشید می‌رسد
من نیز رفته رفته به دلدار می‌رسم

#بیدل‌دهلوی۲۱۹۹


کافران را دوست می‌دارم. از آن جهت که دعوی دوستی نمی‌کنند. می‌گويند: ما کافريم! دشمنيم!

#مقالات‌شمس
تو را بی‌کس یافتم.
همه‌ی یاران رفتند به سوی مطلوبانِ خود
تنهات، رها کردند
من یار بی‌یارانم.

#مقالات‌شمس
چون خود را بدست آوردے
خــوش می رو...
اڪَرڪسی را یابی، دست برڪَردن او درآور
وڪَر نیافتی
دست بر ڪَردن خویشتن درآور ...


📚 #مقالات‌شمس
#حضرت‌مولانا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
چون خود را بدست آوردے
خــوش می رو...
اڪَرڪسی را یابی، دست برڪَردن او درآور
وڪَر نیافتی
دست بر ڪَردن خویشتن درآور ...


📚 #مقالات‌شمس
#حضرت‌مولانا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
قرار می‌برد از خلق، آه و زاریِ ما
به این قرار، اگر مانده بی‌قراریِ ما

شَویم گَرد و به دنبالِ محملش افتیم
دگر برای چه روز است خاکساری ما؟

خمار صحبت تو عقل و هوش از من برد
چه مستی‌ای ز قفا داشت هوشیاری ما!

تو چون روی به ره انتظار ، دیده‌ی خلق
به هم نیاید چون زخم‌های کاری ما

به روی دشت اگر گردبادت آید پیش
از او بپرس ز احوال بی‌قراری ما

کدام بار غم از خاطری زیاد آید
که دهر ننهد بر دوش بردباری ما

نمانده جان و دلی تا به یادگار دهیم
کلیم را بِبَر از ما به یادگاری ما

#کلیم‌همدانی
دیوان کلیم همدانی به تصحیح محمد قهرمان


من ایشان را چه کنم؟
من تو را خواهم که چنینی
نیازمندی خواهم
گرسنه‌ای خواهم
تشنه‌ای خواهم
آبِ زلال
تشنه جوید.

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد
شبنم به غیر سجده چه دارد به پای‌گل
من هم در آن چمن به همین کار می‌رسم

بیدل چنانکه سایه به خورشید می‌رسد
من نیز رفته رفته به دلدار می‌رسم

#بیدل‌دهلوی۲۱۹۹


کافران را دوست می‌دارم. از آن جهت که دعوی دوستی نمی‌کنند. می‌گويند: ما کافريم! دشمنيم!

#مقالات‌شمس
پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم
خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم

#حزین‌لاهیجی
دیوان حزین لاهیجی به گردآوری ذبیح‌الله صاحبکار

آن کس که به صحبت من ره یافت، علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد و تلخ شود.
نه چنان که سرد شود و همچنین صحبت می کند، بلکه نتواند با ایشان صحبت کردن.

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد
من آن غریبم و بیکس که تا به روز سپید
ستارگان ز برای من اضطراب کنند

#مسعودسعدسلمان
دیوان اشعار مسعود سعد سلمان گردآورنده پرویز بابایی

کودکی بود. کلمات ما بشنيد. هنوز خرد بود. از پدر و مادر بازماند. همه روز حيران ما بودی...
سر بر زانو نهاده بودی همه روز. پدر و مادر نمی‌يارستند که با او اعتراض کردن. وقت‌ها بر در گوش داشتمی که او چه می‌گويد: اين بيت شنيدمی:
در کوی تو عاشقان پر آيند و روند / خون جگر از ديده گشايند و روند / من بر در تو، مقيم مادام چو خاک / ورنه دگران، چو باد آيند و روند
گفتمی باز گوی. چه گفتی؟ گفت: نه.
به هجده سالگی بمرد

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد
پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم
خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم

#حزین‌لاهیجی
دیوان حزین لاهیجی به گردآوری ذبیح‌الله صاحبکار

آن کس که به صحبت من ره یافت، علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد و تلخ شود.
نه چنان که سرد شود و همچنین صحبت می کند، بلکه نتواند با ایشان صحبت کردن.

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد
من آن غریبم و بیکس که تا به روز سپید
ستارگان ز برای من اضطراب کنند

#مسعودسعدسلمان
دیوان اشعار مسعود سعد سلمان گردآورنده پرویز بابایی

کودکی بود. کلمات ما بشنيد. هنوز خرد بود. از پدر و مادر بازماند. همه روز حيران ما بودی...
سر بر زانو نهاده بودی همه روز. پدر و مادر نمی‌يارستند که با او اعتراض کردن. وقت‌ها بر در گوش داشتمی که او چه می‌گويد: اين بيت شنيدمی:
در کوی تو عاشقان پر آيند و روند / خون جگر از ديده گشايند و روند / من بر در تو، مقيم مادام چو خاک / ورنه دگران، چو باد آيند و روند
گفتمی باز گوی. چه گفتی؟ گفت: نه.
به هجده سالگی بمرد

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد
پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم
خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم

#حزین‌لاهیجی
دیوان حزین لاهیجی به گردآوری ذبیح‌الله صاحبکار

آن کس که به صحبت من ره یافت، علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد و تلخ شود.
نه چنان که سرد شود و همچنین صحبت می کند، بلکه نتواند با ایشان صحبت کردن.

#مقالات‌شمس
تصحیح محمد‌علی موحد