بشتاب و بده یک دو سه ساغر ز پی هم
مپسند که در میکده هشیار بمیرم
خونین جگر و خسته دل و محنت هجران
جانا تو پسندی که چنین زار بمیرم
جناب فیض کاشانی
مپسند که در میکده هشیار بمیرم
خونین جگر و خسته دل و محنت هجران
جانا تو پسندی که چنین زار بمیرم
جناب فیض کاشانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساقی قربان چشم مست تو
Booye Gisoo
Alireza Ghorbani
🎵 علیرضا قربانی , بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
آشنا رویی مرا دیوانه کرد
جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد
یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
می زنم خود را به آتش بیدریغ
آتشین خویی مرا دیوانه کرد..
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
آشنا رویی مرا دیوانه کرد
جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد
یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
می زنم خود را به آتش بیدریغ
آتشین خویی مرا دیوانه کرد..
بیرون ز دو کون من مرادی دارم
بیشادیها روان شادی دارم
بگشای بخنده آن لبان خود را
زیرا ز گشاد آن گشادی دارم
#مولانای_جان
عمرت دراز باد که ما را فراق تو
خوش میبرد به زاری و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکشد
#وحشی_بافقی
خوش میبرد به زاری و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکشد
#وحشی_بافقی
رخسار تو ای تازه گل گلشن جان
کز آبله شبنمی نشسته ست بر آن
لاله ست ولی آمده با ژاله قرین
ماهیست ولی کرده به سیاره قران
#وحشی_بافقی
کز آبله شبنمی نشسته ست بر آن
لاله ست ولی آمده با ژاله قرین
ماهیست ولی کرده به سیاره قران
#وحشی_بافقی
آن تازه تنی که در بلای تو بود
آغشته به خون کربلای تو بود
یارب که چه کار دارد و کارستان
آن بیکاری که از برای تو بود
مولانا
آغشته به خون کربلای تو بود
یارب که چه کار دارد و کارستان
آن بیکاری که از برای تو بود
مولانا
گر چشم و دلم ز ناله و گریه جداست
زنهار مبر گمان که راحت، که خطاست
گر ناله خموش است دلم در جوش است
گر دیده سراب است، درونم دریاست
#عرفی_شیرازی
زنهار مبر گمان که راحت، که خطاست
گر ناله خموش است دلم در جوش است
گر دیده سراب است، درونم دریاست
#عرفی_شیرازی
باز آ که فراق جان گداز آمده است
اندیشهٔ مردنم فراز آمده است
باز آ که ز ناچشیده داروی وصال
دردی که نرفته بود باز آمده است
#عرفی_شیرازی
اندیشهٔ مردنم فراز آمده است
باز آ که ز ناچشیده داروی وصال
دردی که نرفته بود باز آمده است
#عرفی_شیرازی
همچو مجنون کو سگی را مینواخت
علی خالویی (کاشان)
نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود
همچو مجنون کو سگی را مینواخت
بوسهاش میداد و پیشش میگداخت
مثنوی معنوی
همچو مجنون کو سگی را مینواخت
بوسهاش میداد و پیشش میگداخت
مثنوی معنوی
#شعر_شب
اگر هستی تو اهل پرده راز
از این خوش پرده بشنو این خوش آواز
که بس خون کرده اند اهل ملامت
ولی این خون بجوشد تا قیامت
هر آن خونی که بر ناحق روان شد
برفت از یاد و این خون جاودان شد
چو خونش آفتاب جاودان است
شفق گویی مگر رمزی از آن است
#عطار_نیشابوری
شبتون بخیر
اگر هستی تو اهل پرده راز
از این خوش پرده بشنو این خوش آواز
که بس خون کرده اند اهل ملامت
ولی این خون بجوشد تا قیامت
هر آن خونی که بر ناحق روان شد
برفت از یاد و این خون جاودان شد
چو خونش آفتاب جاودان است
شفق گویی مگر رمزی از آن است
#عطار_نیشابوری
شبتون بخیر
گفتی
زن زاده شدن گناه است در این سرزمین
گناه بودنت را دوست داشتم
گفتی
معشوق من
آن صدای خش کشیده شدن پاهاست
روی دلم
از سر بی غرضی
معشوق بودنم را دوست داشتم.
#مدیا_کاشیگر
#مدیا کاشیگر (زادروز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۳۵، یزد_ درگذشت ۷ مرداد ۱۳۹۶، تهران) مترجم، نویسنده و شاعر ایرانی بود.
زن زاده شدن گناه است در این سرزمین
گناه بودنت را دوست داشتم
گفتی
معشوق من
آن صدای خش کشیده شدن پاهاست
روی دلم
از سر بی غرضی
معشوق بودنم را دوست داشتم.
#مدیا_کاشیگر
#مدیا کاشیگر (زادروز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۳۵، یزد_ درگذشت ۷ مرداد ۱۳۹۶، تهران) مترجم، نویسنده و شاعر ایرانی بود.
خدا را ببینید در همه جا و در هر زمان.
در هر چیزی او را تنها ببینید.
ندای خدا را بشنوید.در هر صدایی ندای الهی را، پیام پروردگار را دریابید.
در هر صدایی، آوای حق را بشنوید.
خدا را بجویید در هر نگاهی،
در هر حرکتی و در هر احساسی؛ در هر دمی و در هر لحظه ای،با جزء جزء هستی خود به سوی او توجه کنید.
استاد ایلیا "میم"
در هر چیزی او را تنها ببینید.
ندای خدا را بشنوید.در هر صدایی ندای الهی را، پیام پروردگار را دریابید.
در هر صدایی، آوای حق را بشنوید.
خدا را بجویید در هر نگاهی،
در هر حرکتی و در هر احساسی؛ در هر دمی و در هر لحظه ای،با جزء جزء هستی خود به سوی او توجه کنید.
استاد ایلیا "میم"